ظلم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== معنی ==
== معنی ==
ظلم به معنای ناقص‌کردن حق<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰.</ref> و قراردادن چیزی در جایی که اختصاص به آن ندارد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۳۷۳.</ref> است؛ چنان‌که شامل انجام فعل به شکل نامناسب یعنی کم یا زیادتر از مقدار لازم یا در زمان و مکان غیر مناسب نیز می‌شود<ref>راغب، مفردات، ۵۳۷.</ref>؛ از این‌رو هر عمل مخالف حق یا ضایع‌کننده آن، ظلم به‌شمار می‌آید.<ref>منتظری، دراسات، ۱/۲۸۹؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۴۲۰.</ref>
ظلم به معنای ناقص‌کردن [[حق]]<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰.</ref> و قراردادن چیزی در جایی که اختصاص به آن ندارد<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۳۷۳.</ref> است؛ چنان‌که شامل انجام فعل به شکل نامناسب یعنی کم یا زیادتر از مقدار لازم یا در زمان و مکان غیر مناسب نیز می‌شود<ref>راغب، مفردات، ۵۳۷.</ref>؛ از این‌رو هر عمل مخالف حق یا ضایع‌کننده آن، ظلم به‌شمار می‌آید.<ref>منتظری، دراسات، ۱/۲۸۹؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۴۲۰.</ref>


ظلم، بیشتر در معنای تجاوز به حقوق دیگران به کار می‌رود؛ اما در [[قرآن کریم]] که همراه مشتقات آن بیش از ۳۰۰ بار در آن آمده،<ref>عبدالباقی، المعجم المفهرس، ۴۳۶–۴۴۱.</ref> مفهوم عام‌تری دارد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۵۰۲.</ref> و ظلم انسان به حق خدا،<ref>لقمان، ۱۳.</ref> مردم<ref>شوری، ۴۲.</ref> و خویش<ref>فاطر، ۳۲.</ref> را هم دربر می‌گیرد. در واقع همه این موارد، ظلم به خویشتن محسوب می‌شوند.<ref>نحل، ۳۳؛ راغب، مفردات، ۵۳۸.</ref> در قرآن کریم [[شرک]]،<ref>لقمان، ۱۳.</ref> [[فتنه‌انگیزی]]،<ref>انفال، ۲۵.</ref> تکذیب پیامبران الهی (ع) و ایمان‌نیاوردن به آنان،<ref>یونس (ع)، ۱۳.</ref> [[قتل نفس]]،<ref>مائده، ۲۹.</ref> هم‌پیمانی مسلمانان با [[کفار]]<ref>مائده، ۵۱.</ref> و [[مسخره‌کردن]] آیات الهی<ref>انعام، ۶۸.</ref> از مصادیق ظلم شمرده شده‌است.
ظلم، بیشتر در معنای تجاوز به حقوق دیگران به کار می‌رود؛ اما در [[قرآن کریم]] که همراه مشتقات آن بیش از ۳۰۰ بار در آن آمده،<ref>عبدالباقی، المعجم المفهرس، ۴۳۶–۴۴۱.</ref> مفهوم عام‌تری دارد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۵۰۲.</ref> و ظلم انسان به حق خدا،<ref>لقمان، ۱۳.</ref> مردم<ref>شوری، ۴۲.</ref> و خویش<ref>فاطر، ۳۲.</ref> را هم دربر می‌گیرد. در واقع همه این موارد، ظلم به خویشتن محسوب می‌شوند.<ref>نحل، ۳۳؛ راغب، مفردات، ۵۳۸.</ref> در قرآن کریم [[شرک]]،<ref>لقمان، ۱۳.</ref> [[فتنه‌انگیزی]]،<ref>انفال، ۲۵.</ref> تکذیب [[پیامبران(ع)|پیامبران الهی (ع)]] و ایمان‌نیاوردن به آنان،<ref>یونس (ع)، ۱۳.</ref> [[قتل نفس]]،<ref>مائده، ۲۹.</ref> هم‌پیمانی مسلمانان با [[کفار]]<ref>مائده، ۵۱.</ref> و [[مسخره‌کردن]] آیات الهی<ref>انعام، ۶۸.</ref> از مصادیق ظلم شمرده شده‌است.


ماده «[[بغی]]» و «عدو» به معنای [[افراط]] و تجاوز از حد،<ref>راغب، مفردات، ۱۳۶ و ۵۵۳.</ref> اگرچه مفهومی عام‌تر از ظلم دارد؛ اما در مواردی، به معنای ظلم نزدیک می‌شود که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده‌است.<ref>شوری، ۴۲؛ حجرات، ۹؛ بقره، ۲۳۱؛ نساء، ۱۴.</ref> در برابر مفهوم ظلم که دارای [[قبح عقلی]] است،<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۰/۹۳.</ref> مفهوم عدل و [[عدالت]] قرار دارد. خداوند در قرآن، ظلم را از خود نفی کرده<ref>آل عمران، ۱۸۲؛ انفال، ۵۱؛ حج، ۱۰.</ref> و همه امور خود را بر محور عدل و داد شمرده‌است<ref>آل عمران، ۱۸.</ref>؛ همان‌گونه که انسان‌ها را به عدالت و دوری از ظلم، فراخوانده است<ref>مائده، ۸.</ref> {{ببینید|عدالت اجتماعی}}.
ماده «[[بغی]]» و «عدو» به معنای افراط و تجاوز از حد،<ref>راغب، مفردات، ۱۳۶ و ۵۵۳.</ref> اگرچه مفهومی عام‌تر از ظلم دارد؛ اما در مواردی، به معنای ظلم نزدیک می‌شود که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده‌است.<ref>شوری، ۴۲؛ حجرات، ۹؛ بقره، ۲۳۱؛ نساء، ۱۴.</ref> در برابر مفهوم ظلم که دارای قبح عقلی است،<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۰/۹۳.</ref> مفهوم عدل و [[عدالت]] قرار دارد. خداوند در قرآن، ظلم را از خود نفی کرده<ref>آل عمران، ۱۸۲؛ انفال، ۵۱؛ حج، ۱۰.</ref> و همه امور خود را بر محور عدل و داد شمرده‌است<ref>آل عمران، ۱۸.</ref>؛ همان‌گونه که انسان‌ها را به عدالت و دوری از ظلم، فراخوانده است<ref>مائده، ۸.</ref> {{ببینید|عدالت اجتماعی}}.


پیدایش عدل و ظلم به معنی ضایع‌کردن حق دیگران، همراه با زندگی اجتماعی بشر بوده‌است؛ چون در زندگی جمعی است که فرد در برابر دیگری حقی پیدا می‌کند یا از آن محروم می‌شود.<ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۴/۳۷۲.</ref> نخستین ظلم در عرصه اجتماعی نیز به دست یکی از فرزندان [[آدم(ع)]] با کشتن برادر خود صورت گرفت.<ref>مائده، ۲۸–۳۰.</ref> از آیات قرآن بر می‌آید که شرک بزرگ‌ترین مصداق ظلم است<ref>لقمان، ۱۳.</ref> و در میان اقوام نخستین بشر، ازجمله [[قوم نوح(ع)]]<ref>هود، ۲۶؛ نجم، ۵۲.</ref> و پس از آن، اقوام دیگر<ref>توبه، ۷۰.</ref> وجود داشته‌است.
پیدایش عدل و ظلم به معنی ضایع‌کردن حق دیگران، همراه با زندگی اجتماعی بشر بوده‌است؛ چون در زندگی جمعی است که فرد در برابر دیگری حقی پیدا می‌کند یا از آن محروم می‌شود.<ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۴/۳۷۲.</ref> نخستین ظلم در عرصه اجتماعی نیز به دست یکی از فرزندان [[آدم(ع)]] با کشتن برادر خود صورت گرفت.<ref>مائده، ۲۸–۳۰.</ref> از آیات قرآن بر می‌آید که شرک بزرگ‌ترین مصداق ظلم است<ref>لقمان، ۱۳.</ref> و در میان اقوام نخستین بشر، ازجمله [[قوم نوح(ع)]]<ref>هود، ۲۶؛ نجم، ۵۲.</ref> و پس از آن، اقوام دیگر<ref>توبه، ۷۰.</ref> وجود داشته‌است.


== ویژگی و ابعاد ظلم ==
== ویژگی و ابعاد ظلم ==
ظلم مفهومی وسیع و درجات و مراتب گوناگونی دارد.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۷.</ref> در معارف و آموزه‌های دینی حقوق فراوانی بر عهده انسان گذاشته شده‌است که از حق خداوند تا خود و پدر و مادر و فرزندان و همسایه و حتی دشمن را دربر می‌گیرد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۶۱۸–۶۲۶.</ref> تجاوز به حقوق هر صاحب حقی، حتی حیوانات، ستم شمرده می‌شود.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۶۷.</ref> مراتب ظلم از نظر زشتی نیز همسان نیست و نمی‌توان ستم به یک فرد را هم‌تراز ستم شاهان و [[مستکبران]] به زیردستان و ملت‌های ستمدیده قرار داد.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۸–۳۸۹.</ref>
ظلم مفهومی وسیع و درجات و مراتب گوناگونی دارد.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۷.</ref> در معارف و آموزه‌های دینی حقوق فراوانی بر عهده انسان گذاشته شده‌است که از حق خداوند تا خود و پدر و مادر و فرزندان و همسایه و حتی [[دشمن]] را دربر می‌گیرد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۶۱۸–۶۲۶.</ref> تجاوز به حقوق هر صاحب حقی، حتی حیوانات، ستم شمرده می‌شود.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۶۷.</ref> مراتب ظلم از نظر زشتی نیز همسان نیست و نمی‌توان ستم به یک فرد را هم‌تراز ستم شاهان و [[مستکبران]] به زیردستان و ملت‌های ستمدیده قرار داد.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۸–۳۸۹.</ref>


از سوی دیگر، قرآن کریم ستم‌پذیری را همانند ستمگری، نکوهش کرده و از تحمل ظلم بازداشته است<ref>بقره، ۲۷۹؛ جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، ۲۸۲.</ref>؛ چنان‌که برای [[مظلوم]]، حق [[دفاع]] و مقابله قائل شده<ref>حج، ۳۹.</ref> و در صورت توانایی‌نداشتن مظلوم برای دفاع، وظیفه هجرت را برای او تعیین کرده و اجازه تسلیم و پذیرش ستم و همراهی با ستمکار را نداده‌است<ref>نساء، ۹۷.</ref> و ستمدیده، اگر خود موجب ستم را فراهم نکرده باشد، پاداش خواهد داشت.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۲/۲۴۷.</ref>
از سوی دیگر، قرآن کریم ستم‌پذیری را همانند ستمگری، نکوهش کرده و از تحمل ظلم بازداشته است<ref>بقره، ۲۷۹؛ جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، ۲۸۲.</ref>؛ چنان‌که برای مظلوم، حق [[دفاع]] و مقابله قائل شده<ref>حج، ۳۹.</ref> و در صورت توانایی‌نداشتن مظلوم برای دفاع، وظیفه هجرت را برای او تعیین کرده و اجازه تسلیم و پذیرش ستم و همراهی با ستمکار را نداده‌است<ref>نساء، ۹۷.</ref> و ستمدیده، اگر خود موجب ستم را فراهم نکرده باشد، پاداش خواهد داشت.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۲/۲۴۷.</ref>


از نگاه [[امام‌خمینی]]، مظلوم‌شدن با زیر بار ظلم رفتن و تن‌دادن به آن که از تزکیه‌نداشتن نشئت می‌گیرد، تفاوت دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۴–۲۶۵ و ۱۸/۴۹۹.</ref>؛ ظلم‌پذیری بر خلاف خواست و نظر انبیاست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱–۸۲.</ref> و مذموم‌تر از خود ستم به حساب می‌آید<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۴.</ref> و از مصادیق ظلم به خویشتن است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۵۵–۲۵۶.</ref> سازش با ظالم از بزرگ‌ترین و بارزترین آثار جهنمی‌شدن به‌شمار می‌آید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۵.</ref>؛ از این‌رو اعتراض به ستمکارانی که مرتکب خلاف و جنایت می‌شوند، لازم است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۸.</ref> امام‌خمینی بر آن است که ظلم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی به ملت ایران، موجب وابسته‌شدن [[فرهنگ]] و خوکردن ملت به قلدری و [[دیکتاتوری]] شده بود؛ چنان‌که ملت به خود، حق دخالت در هیچ امری را نمی‌داد و اعتراضی نمی‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۵۴–۲۵۵ و ۲۷۱.</ref>؛ ملت ایران با تغییر در روحیه خود، از پذیرش ستم خودداری کرد و با اعتراض و انقلاب، نظام طاغوتی را تغییر داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۳۰ و ۱۱/۲۵۵–۲۵۶.</ref>
از نگاه [[امام‌خمینی]]، مظلوم‌شدن با زیر بار ظلم رفتن و تن‌دادن به آن که از تزکیه‌نداشتن نشئت می‌گیرد، تفاوت دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۴–۲۶۵ و ۱۸/۴۹۹.</ref>؛ ظلم‌پذیری بر خلاف خواست و نظر انبیاست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱–۸۲.</ref> و مذموم‌تر از خود ستم به حساب می‌آید<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۴.</ref> و از مصادیق ظلم به خویشتن است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۵۵–۲۵۶.</ref> سازش با ظالم از بزرگ‌ترین و بارزترین آثار جهنمی‌شدن به‌شمار می‌آید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۵.</ref>؛ از این‌رو اعتراض به ستمکارانی که مرتکب خلاف و جنایت می‌شوند، لازم است.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۸.</ref> امام‌خمینی بر آن است که ظلم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی به ملت ایران، موجب وابسته‌شدن [[فرهنگ]] و خوکردن ملت به قلدری و [[دیکتاتوری]] شده بود؛ چنان‌که ملت به خود، حق دخالت در هیچ امری را نمی‌داد و اعتراضی نمی‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۵۴–۲۵۵ و ۲۷۱.</ref>؛ ملت ایران با تغییر در روحیه خود، از پذیرش ستم خودداری کرد و با اعتراض و انقلاب، نظام طاغوتی را تغییر داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۳۰ و ۱۱/۲۵۵–۲۵۶.</ref>


== آثار و پیامدهای ظلم ==
== آثار و پیامدهای ظلم ==
[[قرآن کریم]] همه مردم را به نوعی آلوده به ظلم دانسته‌است<ref>نحل، ۶۱.</ref> و برخی از ظالمان را مشمول لعن<ref>هود، ۱۸.</ref> و دور از [[هدایت]]،<ref>بقره، ۲۵۸.</ref> [[مغفرت]]<ref>نساء، ۱۶۸.</ref> و [[رستگاری]]،<ref>انعام، ۲۱.</ref> شمرده و وعده هلاکت به آنان داده‌است.<ref>ابراهیم (ع)، ۱۳.</ref> ظالم در [[روز قیامت]]، هراسناک از دستاورد خویش،<ref>شورا، ۲۲.</ref> بدون یاور و شفیع خواهد بود<ref>غافر، ۱۸.</ref> و دچار [[عذاب الهی]]<ref>زخرف، ۶۵.</ref> و نیز هیزم [[دوزخ]]<ref>جن، ۱۵.</ref> خواهد شد. از نگاه قرآن عقوبت ظالمان، تنها اخروی نیست، بلکه ظلم در دنیا نیز پیامدهایی برای آنان دارد<ref>زمر، ۵۱؛ طور، ۴۷.</ref>؛ زیرا ظلم باعث نابودی امت‌ها می‌شود<ref>فجر، ۶–۱۴.</ref> و ظالمان، خود گرفتار ستمکاران دیگری خواهند شد.<ref>انعام، ۱۲۹.</ref> عواقب برخی از مصادیق ظلم، تنها دامنگیر ظالم نمی‌شود، بلکه شامل همه کسانی که در برابر آن سکوت کرده‌اند نیز می‌شود.<ref>انفال، ۲۵.</ref>
[[قرآن کریم]] همه مردم را به نوعی آلوده به ظلم دانسته‌است<ref>نحل، ۶۱.</ref> و برخی از ظالمان را مشمول لعن<ref>هود، ۱۸.</ref> و دور از هدایت،<ref>بقره، ۲۵۸.</ref> [[مغفرت]]<ref>نساء، ۱۶۸.</ref> و رستگاری،<ref>انعام، ۲۱.</ref> شمرده و وعده هلاکت به آنان داده‌است.<ref>ابراهیم (ع)، ۱۳.</ref> ظالم در [[روز قیامت]]، هراسناک از دستاورد خویش،<ref>شورا، ۲۲.</ref> بدون یاور و شفیع خواهد بود<ref>غافر، ۱۸.</ref> و دچار [[عذاب الهی]]<ref>زخرف، ۶۵.</ref> و نیز هیزم [[دوزخ]]<ref>جن، ۱۵.</ref> خواهد شد. از نگاه قرآن عقوبت ظالمان، تنها اخروی نیست، بلکه ظلم در دنیا نیز پیامدهایی برای آنان دارد<ref>زمر، ۵۱؛ طور، ۴۷.</ref>؛ زیرا ظلم باعث نابودی امت‌ها می‌شود<ref>فجر، ۶–۱۴.</ref> و ظالمان، خود گرفتار ستمکاران دیگری خواهند شد.<ref>انعام، ۱۲۹.</ref> عواقب برخی از مصادیق ظلم، تنها دامنگیر ظالم نمی‌شود، بلکه شامل همه کسانی که در برابر آن سکوت کرده‌اند نیز می‌شود.<ref>انفال، ۲۵.</ref>


[[پیامبر اکرم(ص)]] از ظلم نهی کرده، آن را باعث ویرانی دل‌ها شمرده<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۱۵.</ref> و [[امام‌علی(ع)]] ظلم به مردم را گناهی نابخشودنی<ref>کلینی، کافی، ۲/۴۴۳.</ref> و گناهی که خدا آن را رها نخواهد کرد<ref>کلینی، کافی، ۲/۳۳۱.</ref> معرفی کرده و خدا را دشمن ستمکاران و در کمین آنان دانسته‌است.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۴–۴۵۵.</ref> همچنین روایات، ظلم و ستم را از میان‌برنده نعمت‌ها و تغییردهنده آن و فرودآورنده سریع عذاب الهی شمرده‌اند<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۶.</ref>؛ زیرا ظلم، جامعه را از [[اعتدال]] خارج می‌کند و در نهایت به انفجار می‌کشاند؛ از این‌رو [[حکومت]] با ستم دوام پیدا نمی‌کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۵/۷۴۳–۷۴۴.</ref> نیز ظلم و تجاوز، گناهی دانسته شده که انسان را به سوی هلاکت و سختی می‌برد،<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۸۹.</ref> عمر را کوتاه می‌کند،<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۸.</ref> مجازات آن، سریع‌تر از هر گناه دیگری داده می‌شود<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۷۹.</ref> و باعث تاریکی‌های روز قیامت می‌گردد.<ref>نهج‌الفصاحه، ۱۶۴.</ref>
[[پیامبر اکرم(ص)]] از ظلم نهی کرده، آن را باعث ویرانی دل‌ها شمرده<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۱۵.</ref> و [[امام‌علی(ع)]] ظلم به مردم را گناهی نابخشودنی<ref>کلینی، کافی، ۲/۴۴۳.</ref> و گناهی که خدا آن را رها نخواهد کرد<ref>کلینی، کافی، ۲/۳۳۱.</ref> معرفی کرده و خدا را دشمن ستمکاران و در کمین آنان دانسته‌است.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۴–۴۵۵.</ref> همچنین [[حدیث|روایات]]، ظلم و ستم را از میان‌برنده نعمت‌ها و تغییردهنده آن و فرودآورنده سریع عذاب الهی شمرده‌اند<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۶.</ref>؛ زیرا ظلم، جامعه را از [[اعتدال]] خارج می‌کند و در نهایت به انفجار می‌کشاند؛ از این‌رو [[حکومت]] با ستم دوام پیدا نمی‌کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۵/۷۴۳–۷۴۴.</ref> نیز ظلم و تجاوز، گناهی دانسته شده که انسان را به سوی هلاکت و سختی می‌برد،<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۸۹.</ref> عمر را کوتاه می‌کند،<ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۸.</ref> مجازات آن، سریع‌تر از هر گناه دیگری داده می‌شود<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۷۹.</ref> و باعث تاریکی‌های روز قیامت می‌گردد.<ref>نهج‌الفصاحه، ۱۶۴.</ref>


== ضرورت و راه‌های مبارزه با ظلم ==
== ضرورت و راه‌های مبارزه با ظلم ==
در قرآن کریم و [[سیره پیامبر(ص)]] و امامان معصوم (ع)، مبارزه با ظلم و ظالم، جایگاه ویژه‌ای دارد. خداوند به مظلوم اجازه داده‌است که با افشای بدی‌های ظالم، بر سر او فریاد بکشد و حق خود را بگیرد.<ref>نساء، ۱۴۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۱۴۴.</ref> مسلمانان برای از میان‌بردن زمینه‌های ظلم باید از تکیه‌کردن بر ستمکاران و کمک‌گرفتن از آنان بپرهیزند<ref>هود (ع)، ۱۱۳.</ref>؛ همان‌گونه که حق همنشینی و ارتباط با ظالمان را ندارند.<ref>انعام، ۶۸.</ref>
در قرآن کریم و [[سیره پیامبر(ص)]] و امامان معصوم (ع)، مبارزه با ظلم و ظالم، جایگاه ویژه‌ای دارد. خداوند به مظلوم اجازه داده‌است که با افشای بدی‌های ظالم، بر سر او فریاد بکشد و حق خود را بگیرد.<ref>نساء، ۱۴۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۱۴۴.</ref> مسلمانان برای از میان‌بردن زمینه‌های ظلم باید از تکیه‌کردن بر ستمکاران و کمک‌گرفتن از آنان بپرهیزند<ref>هود (ع)، ۱۱۳.</ref>؛ همان‌گونه که حق همنشینی و ارتباط با ظالمان را ندارند.<ref>انعام، ۶۸.</ref>


پیامبر (ص) نیز بهترین [[جهاد]] را بیان سخن [[عدل]]، نزد حاکم ستمگر دانسته‌است<ref>کلینی، کافی، ۵/۶۰.</ref> و خود آن حضرت حتی پیش از [[بعثت]]، با گروهی از جوانان برای دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم، در پیمانی به نام «حلف الفضول» شرکت کردند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴/۱۳۰.</ref> [[امام‌علی(ع)]] هم در وصیت‌نامه خویش، به دشمنی با ظالم و یاری مظلوم سفارش کرده‌است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۲/۲۴۵.</ref> زندگی همه امامان معصوم (ع)، همراه با مبارزه در مقابل دستگاه جور و ستم زمانه بوده‌است؛ اما شکل و روش مبارزه، در زمان‌های مختلف، فرق داشته‌است. در زمانی آشکار و با شمشیر بوده و در زمانی دیگر، پنهانی و با هدف افشای انحرافات و بی‌لیاقتی حاکمان وقت بوده‌است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۹۷–۹۸.</ref> مقصود از این‌مبارزه، تنها گرفتن حق ستمدیدگان نیست، بلکه نجات شخص ستمگر نیز می‌تواند بخشی از هدف باشد<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۵/۵۰۴.</ref> و مهم‌ترین هدف اجتماعی امام‌علی (ع)، گسترش [[عدالت]] و گرفتن حق ستمدیدگان بود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۵/۵۰۴.</ref>
[[پیامبر (ص)]] نیز بهترین [[جهاد]] را بیان سخن [[عدل]]، نزد حاکم ستمگر دانسته‌است<ref>کلینی، کافی، ۵/۶۰.</ref> و خود آن حضرت حتی پیش از [[بعثت]]، با گروهی از جوانان برای دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم، در پیمانی به نام «حلف الفضول» شرکت کردند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴/۱۳۰.</ref> [[امام‌علی(ع)]] هم در وصیت‌نامه خویش، به دشمنی با ظالم و یاری مظلوم سفارش کرده‌است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۲/۲۴۵.</ref> زندگی همه [[امامان معصوم (ع)]]، همراه با مبارزه در مقابل دستگاه جور و ستم زمانه بوده‌است؛ اما شکل و روش مبارزه، در زمان‌های مختلف، فرق داشته‌است. در زمانی آشکار و با شمشیر بوده و در زمانی دیگر، پنهانی و با هدف افشای [[انحراف|انحرافات]] و بی‌لیاقتی حاکمان وقت بوده‌است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۹۷–۹۸.</ref> مقصود از این‌مبارزه، تنها گرفتن حق ستمدیدگان نیست، بلکه نجات شخص ستمگر نیز می‌تواند بخشی از هدف باشد<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۵/۵۰۴.</ref> و مهم‌ترین هدف اجتماعی امام‌علی (ع)، گسترش [[عدالت]] و گرفتن حق ستمدیدگان بود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۵/۵۰۴.</ref>


[[امام‌خمینی]] مهم‌ترین دلیل رودررویی [[حضرت موسی(ع)]] با [[فرعون]] و [[حضرت ابراهیم(ع)]] با اشراف زمان خود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹.</ref> و [[پیامبر اسلام(ص)]] با سرمایه‌داران [[قریش]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۰–۵۱.</ref> را ظلم آنان به فرودستان می‌دانست و معتقد بود پیامبران (ع) و بزرگان [[دین]]، در راه [[مبارزه]] با ظلم، صدمه‌های فراوان دیدند؛ حتی برخی سوزانده و برخی قطعه‌قطعه شدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۴–۳۸۵.</ref> ایشان تأکید می‌کرد امت اسلامی و شیعیان نیز باید در راه مبارزه با ظلم به پیامبر (ص) و [[امام‌حسین(ع)]] اقتدا کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۴.</ref>
[[امام‌خمینی]] مهم‌ترین دلیل رودررویی [[حضرت موسی(ع)]] با [[فرعون]] و [[حضرت ابراهیم(ع)]] با اشراف زمان خود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹.</ref> و پیامبر اسلام(ص) با سرمایه‌داران [[قریش]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۰–۵۱.</ref> را ظلم آنان به فرودستان می‌دانست و معتقد بود [[پیامبران(ع)|پیامبران (ع)]] و بزرگان دین، در راه مبارزه با ظلم، صدمه‌های فراوان دیدند؛ حتی برخی سوزانده و برخی قطعه‌قطعه شدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۴–۳۸۵.</ref> ایشان تأکید می‌کرد امت اسلامی و [[شیعه|شیعیان]] نیز باید در راه مبارزه با ظلم به پیامبر (ص) و [[امام‌حسین(ع)]] اقتدا کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۴.</ref>


امام‌خمینی جلوگیری از ظلم، خودسری، [[قانون‌شکنی]]، حفظ حقوق اسلام و ملت و برقراری [[عدالت اجتماعی‏]] را از اهداف [[اسلام]] دانسته<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۹۸.</ref> و وظیفه هر فرد در هر جای دنیا را پشتیبانی از مظلوم شمرده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۴۸.</ref> و بر جلوگیری از هر نوع چپاول، ظلم، اعمال غیر اسلامی و غیرانسانی و بر برقراری [[استقلال]]، [[آزادی]] و عدل اسلامی تأکید کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۲۸، ۳۲۸ و ۵۲۵.</ref> ایشان تأکید می‌کرد حکومت اسلامی در حقیقت با هدف قطع ریشه ظلم به وجود می‌آید و زمامدار آن نباید و نمی‌تواند ظلم کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۵–۲۶۶.</ref> در حکومت دینی اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستم، و بر میزان عدل و [[سیاست]] است و راهبری جامعه با موازین [[عقل]] و [[عدل]] و [[انصاف]] انجام می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}؛ چنان‌که در حکومت اسلامی مسلمانان موظف‌اند با پیروان ادیان دیگر (به شرط دشمنی‌نکردن آنان)، برخوردی مسالمت‌آمیز داشته باشند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۰/۳۵۳.</ref> امام‌خمینی نیز حکومت اسلامی را مؤظف می‌دانست از حقوق و امنیت اقلیت‌های دینی و مذهبی دفاع کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۰۸.</ref> و به آنان اطمینان می‌داد که رفتار اسلام با اقلیت‌ها همواره همراه با عدالت بوده‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۲.</ref> {{ببینید|اقلیت‌های دینی}}.
امام‌خمینی جلوگیری از ظلم، خودسری، قانون‌شکنی، حفظ حقوق اسلام و ملت و برقراری [[عدالت اجتماعی‏]] را از اهداف [[اسلام]] دانسته<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۹۸.</ref> و وظیفه هر فرد در هر جای دنیا را پشتیبانی از مظلوم شمرده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۴۸.</ref> و بر جلوگیری از هر نوع چپاول، ظلم، اعمال غیر اسلامی و غیرانسانی و بر برقراری [[استقلال]]، [[آزادی]] و عدل اسلامی تأکید کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۲۸، ۳۲۸ و ۵۲۵.</ref> ایشان تأکید می‌کرد [[حکومت اسلامی]] در حقیقت با هدف قطع ریشه ظلم به وجود می‌آید و زمامدار آن نباید و نمی‌تواند ظلم کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۵–۲۶۶.</ref> در حکومت دینی اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستم، و بر میزان عدل و [[سیاست]] است و راهبری جامعه با موازین [[عقل]] و [[عدل]] و انصاف انجام می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}؛ چنان‌که در حکومت اسلامی مسلمانان موظف‌اند با پیروان ادیان دیگر (به شرط دشمنی‌نکردن آنان)، برخوردی مسالمت‌آمیز داشته باشند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۰/۳۵۳.</ref> امام‌خمینی نیز حکومت اسلامی را مؤظف می‌دانست از حقوق و [[امنیت]] اقلیت‌های دینی و مذهبی دفاع کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۰۸.</ref> و به آنان اطمینان می‌داد که رفتار اسلام با اقلیت‌ها همواره همراه با عدالت بوده‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۲.</ref> {{ببینید|اقلیت‌های دینی}}.


== ظلم‌ستیزی تشیع و روحانیت شیعه ==
== ظلم‌ستیزی تشیع و روحانیت شیعه ==
[[تاریخ شیعه]] و قیام‌های آن، نشان از مبارزه دایمی آنان با زورگویان دارد.<ref>باباصفری، ظلم‌ستیزی در شعر شیعی، ۱۱۵.</ref> عملکرد [[ابوذر]]، [[مالک اشتر]]، [[مقداد]]، [[میثم تمار]] و [[حجربن‌عدی]] در برابر حاکمان زمان خویش، نمونه حرکت‌های فردی شیعیان به‌شمار می‌آید و [[قیام امام‌حسین(ع)]]، نخستین و مهم‌ترین حرکت جمعی [[شیعه]] در مقابله با ظلم بود. قیام‌هایی مانند قیام [[توابین]]، [[مختار]]، [[زیدبن‌علی]]، [[سربداران]] و در زمان معاصر [[جنبش تنباکو]]، [[نهضت مشروطیت]] و [[انقلاب اسلامی ایران]]، دلیلی بر سکوت‌نکردن [[شیعه]] در برابر ظالمان است.<ref>باباصفری، ظلم‌ستیزی در شعر شیعی، ۱۱۶.</ref> رویکرد مبارزه با ظلم در میان شیعیان، نتیجه سفارش فراوان امامان معصوم (ع) به مسلمانان به [[جهاد]] با ستم و دوری از ستمگران و ستایشگران آنان است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۱۷۷–۱۹۱.</ref>؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علی (ع) تأکید کرده‌است که خداوند از علما پیمان گرفته‌است که در برابر ستم ستمکاران، سکوت نکنند.<ref>نهج البلاغه، خ۳، ۲۴.</ref> امام‌خمینی معتقد بود امامان معصوم (ع) و یاران آنان، همواره با حاکمان ستمکار، مقابله و جان خود را در این راه فدا کردند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳–۱۶۴.</ref>؛ همچنان‌که [[امام‌علی(ع)]]، در آغاز خلافت خود و پیش از محکم‌شدن پایه‌های خلافت، با وجود پیشنهاد برخی از اصحاب، بر پذیرش حکومت [[معاویه]] بر [[شام]] که به معنای رضایت بر ظلم وی بود، امتناع کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹.</ref>
تاریخ شیعه و قیام‌های آن، نشان از مبارزه دایمی آنان با زورگویان دارد.<ref>باباصفری، ظلم‌ستیزی در شعر شیعی، ۱۱۵.</ref> عملکرد [[ابوذر]]، [[مالک اشتر]]، [[مقداد]]، [[میثم تمار]] و [[حجربن‌عدی]] در برابر حاکمان زمان خویش، نمونه حرکت‌های فردی شیعیان به‌شمار می‌آید و [[قیام امام‌حسین(ع)]]، نخستین و مهم‌ترین حرکت جمعی شیعه در مقابله با ظلم بود. قیام‌هایی مانند [[توابین|قیام توابین]]، [[مختار ثقفی|مختار]]، [[زیدبن‌علی]]، [[سربداران]] و در زمان معاصر [[جنبش تنباکو]]، [[نهضت مشروطیت]] و [[انقلاب اسلامی ایران]]، دلیلی بر سکوت‌نکردن [[شیعه]] در برابر ظالمان است.<ref>باباصفری، ظلم‌ستیزی در شعر شیعی، ۱۱۶.</ref> رویکرد مبارزه با ظلم در میان شیعیان، نتیجه سفارش فراوان امامان معصوم (ع) به مسلمانان به [[جهاد]] با ستم و دوری از ستمگران و ستایشگران آنان است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۱۷۷–۱۹۱.</ref>؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علی (ع) تأکید کرده‌است که خداوند از علما پیمان گرفته‌است که در برابر ستم ستمکاران، سکوت نکنند.<ref>نهج البلاغه، خ۳، ۲۴.</ref> امام‌خمینی معتقد بود [[امامان معصوم (ع)]] و یاران آنان، همواره با حاکمان ستمکار، مقابله و جان خود را در این راه فدا کردند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳–۱۶۴.</ref>؛ همچنان‌که [[امام‌علی(ع)]]، در آغاز خلافت خود و پیش از محکم‌شدن پایه‌های خلافت، با وجود پیشنهاد برخی از اصحاب، بر پذیرش حکومت [[معاویه]] بر [[شام]] که به معنای رضایت بر ظلم وی بود، امتناع کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹.</ref>


امام‌خمینی مبارزه با ظلم و [[دیکتاتوری]] و دولت‌های ظالم را از مبانی اختصاصی [[شیعه امام علی(ع)|شیعه]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۰.</ref> و از خصلت‌های ذاتی تشیع در طول تاریخ برشمرده و بر آن است که تأسیس [[حوزه علمیه قم]]، تلاش روشنفکران مذهبی در مراکز دانشگاهی و قیام ملت ایران به [[رهبری]] علما، اسلام شیعی را در جهان مطرح کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۰۷.</ref> از نظر ایشان، تاریخ شاهد است که شیعیان همان‌گونه که اهل ستیز با ظلم و بی‌عدالتی‌اند، در صورت دست‌یافتن به حکومت نیز بر مدار عدالت حرکت می‌کنند و از ستم می‌پرهیزند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۳۲–۵۳۳ و ۱۸/۱۵۵.</ref>؛ چنان‌که بر خلاف [[روحانیت]] متعهد که هرگز سر آشتی با ظالمان نداشته،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۶.</ref> تاکنون یک عالم درباری یا [[وهابی]] در برابر ظلم، [[شرک]] و [[کفر]]، ایستادگی نکرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۰.</ref>
امام‌خمینی مبارزه با ظلم و [[دیکتاتوری]] و دولت‌های ظالم را از مبانی اختصاصی شیعه<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۰.</ref> و از خصلت‌های ذاتی تشیع در طول تاریخ برشمرده و بر آن است که تأسیس [[حوزه علمیه قم]]، تلاش روشنفکران مذهبی در مراکز دانشگاهی و قیام ملت ایران به [[رهبری]] علما، اسلام شیعی را در جهان مطرح کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۰۷.</ref> از نظر ایشان، تاریخ شاهد است که شیعیان همان‌گونه که اهل ستیز با ظلم و بی‌عدالتی‌اند، در صورت دست‌یافتن به حکومت نیز بر مدار عدالت حرکت می‌کنند و از ستم می‌پرهیزند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۳۲–۵۳۳ و ۱۸/۱۵۵.</ref>؛ چنان‌که بر خلاف [[روحانیت]] متعهد که هرگز سر آشتی با ظالمان نداشته،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۶.</ref> تاکنون یک عالم درباری یا [[وهابی]] در برابر ظلم، [[شرک]] و [[کفر]]، ایستادگی نکرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۰.</ref>


امام‌خمینی با اذعان به تحمل سختی‌های بسیار روحانیان و حوزه‌های علمیه در راه [[حفظ اسلام]] و ترویج [[احکام الهی]] و قوانین قرآنی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹–۱۶۰ و ۲۱۳–۲۱۴.</ref> بر آشتی‌ناپذیری [[روحانیت]] با حکومت ظلم و با ستمگران تأکید کرده و آن را از [[گناهان کبیره]] برشمرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۱.</ref> ایشان با ظالمانه شمردن فرهنگ و اقتصاد سرمایه‌داری غرب و کمونیسم شرق،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۹.</ref> ارائه طرح و برنامه سازنده و دربرگیرنده منافع محرومان و پابرهنگان، برای جایگزین‌کردن نظام ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام را از وظایف علمای اسلام، محققان و کارشناسان اسلامی دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref> و زیان کوتاهی علما و سکوت آنان در برابر ستمگران را متوجه اسلام خواند.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۲–۱۱۳.</ref> از نظر ایشان هشداردادن ائمه (ع) دربارهٔ ورود به دستگاه ظلم خلفا، از آن‌رو بود که ورود [[فقیه]] و عالم [[دین]]، در دستگاه ستمکاران و اطاعت دستورهای آنان، موجب عظمت دستگاه ظلم و لکه‌دارشدن دین می‌شود و آنان را از امانتداری الهی ساقط خواهد کرد<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> {{ببینید|روحانیت|حوزه‌های علمیه}}.
امام‌خمینی با اذعان به تحمل سختی‌های بسیار روحانیان و [[حوزه‌های علمیه]] در راه [[حفظ اسلام]] و ترویج [[احکام الهی]] و قوانین قرآنی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹–۱۶۰ و ۲۱۳–۲۱۴.</ref> بر آشتی‌ناپذیری [[روحانیت]] با حکومت ظلم و با ستمگران تأکید کرده و آن را از [[گناهان کبیره]] برشمرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۱.</ref> ایشان با ظالمانه شمردن فرهنگ و اقتصاد [[سرمایه‌داری]] غرب و کمونیسم شرق،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۹.</ref> ارائه طرح و برنامه سازنده و دربرگیرنده منافع [[مستضعفان|محرومان]] و پابرهنگان، برای جایگزین‌کردن نظام ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام را از وظایف علمای اسلام، محققان و کارشناسان اسلامی دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref> و زیان کوتاهی علما و سکوت آنان در برابر ستمگران را متوجه اسلام خواند.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱۲–۱۱۳.</ref> از نظر ایشان هشداردادن ائمه (ع) دربارهٔ ورود به دستگاه ظلم خلفا، از آن‌رو بود که ورود [[فقیه]] و عالم دین، در دستگاه ستمکاران و اطاعت دستورهای آنان، موجب عظمت دستگاه ظلم و لکه‌دارشدن دین می‌شود و آنان را از امانتداری الهی ساقط خواهد کرد<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> {{ببینید|روحانیت|حوزه‌های علمیه}}.


[[امام‌خمینی]] سال‌ها پیش از آغاز نهضت اسلامی، همگان را به قیام اصلاحی برای خدا، با هدف مقابله با تعرض به اموال و نفوس و آبروی مسلمانان فرا خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲–۲۳.</ref> و در آغاز مبارزه خود یکی از اهداف نهضت را ساقط‌کردن رژیم ستمشاهی پهلوی<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۱۰۰.</ref> و مبارزه با ظلم و خودسری رژیم شمرد و آمادگی خود را برای پیامدهای آن، ازجمله [[زندان]] و [[شکنجه]] و [[اعدام]]، اعلام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۹۶.</ref>؛ همچنان‌که سختی‌های [[تبعید]] خود را که برای جلوگیری از نفوذ [[بیگانگان]] در کشورهای اسلامی و دفع ستمکاری‌ها رخ داده بود، موجب نگرانی نمی‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۶۲.</ref> ایشان با توجه به شرایط آن زمان و در خطر قرار گرفتن اصول اسلام، [[تقیه]] را [[حرام]] اعلام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۷۸.</ref> و موارد لزوم تقیه را منحصر در [[فروع دین]] دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۱.</ref>؛ بر همین اساس، سکوت علما را در جایی که موجب تأیید و تقویت ظالم و جرئت بیشتر او شود، حرام خواند و برخی از شرایط [[امر به معروف و نهی از منکر]]، مانند احتمال تأثیرگذاری و نداشتن مفسده و ضرر و [[حرج]] را در اموری که مورد اهتمام دین است، ازجمله رودررویی با ظلم و ظالم، ساقط می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۰.</ref>
[[امام‌خمینی]] سال‌ها پیش از آغاز نهضت اسلامی، همگان را به قیام اصلاحی برای خدا، با هدف مقابله با تعرض به اموال و نفوس و آبروی مسلمانان فرا خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲–۲۳.</ref> و در آغاز مبارزه خود یکی از اهداف نهضت را ساقط‌کردن رژیم ستمشاهی پهلوی<ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۱۰۰.</ref> و مبارزه با ظلم و خودسری رژیم شمرد و آمادگی خود را برای پیامدهای آن، ازجمله زندان و [[شکنجه]] و [[اعدام]]، اعلام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۹۶.</ref>؛ همچنان‌که سختی‌های [[تبعید]] خود را که برای جلوگیری از نفوذ [[بیگانگان]] در کشورهای اسلامی و دفع ستمکاری‌ها رخ داده بود، موجب نگرانی نمی‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۶۲.</ref> ایشان با توجه به شرایط آن زمان و در خطر قرار گرفتن اصول اسلام، [[تقیه]] را [[حرام]] اعلام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۷۸.</ref> و موارد لزوم تقیه را منحصر در فروع دین دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۱.</ref>؛ بر همین اساس، سکوت علما را در جایی که موجب تأیید و تقویت ظالم و جرئت بیشتر او شود، حرام خواند و برخی از شرایط [[امر به معروف و نهی از منکر]]، مانند احتمال تأثیرگذاری و نداشتن مفسده و ضرر و حرج را در اموری که مورد اهتمام دین است، ازجمله رودررویی با ظلم و ظالم، ساقط می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۰.</ref>


مقابله با ظلم و ظالم در خاندان امام‌خمینی نیز دارای سابقه است. پدر ایشان در رفع ظلم و جلوگیری از تجاوز به حقوق مردم، کوتاهی و غفلت نمی‌کرد و در همین راه نیز به [[شهادت]] رسید<ref>پسندیده، خاطرات، ۷۵–۷۶.</ref>؛ همان‌گونه که عمه ایشان، برای [[قصاص]] برادر خویش، تلاش‌های فراوانی کرد و در نهایت قاتل را به دار مجازات رساند<ref>رجبی، زندگینامه سیاسی امام‌خمینی، ۱/۹۷.</ref> {{ببینید|خانواده امام‌خمینی}}. امام‌خمینی با شهادت پدر، از همان کودکی، با مفاهیم ظلم و [[ظلم‌ستیزی]] آشنا شد. این مفاهیم در دوره‌های بعد، از درون دین‌باوری، بازتعریف شد و زمینه‌ای برای معماری یک اندیشه سیاسیِ مبتنی بر دین به وسیله ایشان گردید.<ref>قادری، خمینی روح‌الله، ۱/۱۰۶ و ۱۱۸–۱۱۹.</ref> روحیه مبارزه با [[استکبار]] در آغاز تحصیل [[علوم حوزوی]]، در ایشان وجود داشت<ref>مصطفوی، خاطره، ۴/۵–۶.</ref>؛ همان‌گونه که مبارزه علیه ظلم و جور را در سال‌های [[استبداد]] رضاشاهی آغاز کرد.<ref>رجائی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۴/۳۹.</ref> ایشان دوره بیست‌ساله حکومت [[رضاشاه پهلوی]] را دوره فشار و تجاوز و دست‌اندازی به جان و مال و ناموس مردم شمرده<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۰.</ref> و دولت او را ظالمانه و هم‌تراز کفر و اداره‌کنندگانِ آن را ستمکار خوانده‌است.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>
مقابله با ظلم و ظالم در خاندان امام‌خمینی نیز دارای سابقه است. پدر ایشان در رفع ظلم و جلوگیری از تجاوز به [[حقوق مردم]]، کوتاهی و غفلت نمی‌کرد و در همین راه نیز به [[شهادت]] رسید<ref>پسندیده، خاطرات، ۷۵–۷۶.</ref>؛ همان‌گونه که عمه ایشان، برای [[قصاص]] برادر خویش، تلاش‌های فراوانی کرد و در نهایت قاتل را به دار [[مجازات]] رساند<ref>رجبی، زندگینامه سیاسی امام‌خمینی، ۱/۹۷.</ref> {{ببینید|خانواده امام‌خمینی}}. امام‌خمینی با شهادت پدر، از همان کودکی، با مفاهیم ظلم و ظلم‌ستیزی آشنا شد. این مفاهیم در دوره‌های بعد، از درون دین‌باوری، بازتعریف شد و زمینه‌ای برای معماری یک اندیشه سیاسیِ مبتنی بر دین به وسیله ایشان گردید.<ref>قادری، خمینی روح‌الله، ۱/۱۰۶ و ۱۱۸–۱۱۹.</ref> روحیه مبارزه با [[استکبار]] در آغاز تحصیل علوم حوزوی، در ایشان وجود داشت<ref>مصطفوی، خاطره، ۴/۵–۶.</ref>؛ همان‌گونه که مبارزه علیه ظلم و جور را در سال‌های [[استبداد]] رضاشاهی آغاز کرد.<ref>رجائی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۴/۳۹.</ref> ایشان دوره بیست‌ساله حکومت [[رضاشاه پهلوی]] را دوره فشار و تجاوز و دست‌اندازی به جان و مال و ناموس مردم شمرده<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۰.</ref> و دولت او را ظالمانه و هم‌تراز [[کافر|کفر]] و اداره‌کنندگانِ آن را ستمکار خوانده‌است.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>


== مقابله انقلاب اسلامی با ظلم ==
== مقابله انقلاب اسلامی با ظلم ==
[[امام‌خمینی]] با ظالمانه شمردن نظام شاهنشاهی، اسلام را از اساس، مخالف با این نظام دانسته<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶.</ref> {{ببینید|نظام سلطنتی}} و معتقد بود حکومت فاسد پهلوی همه نیروی خود را برای ضربه‌زدن به اسلام و گسترش ظلم به کار گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹.</ref> در حکومت پهلوی، علما، فرهنگیان و دیگر طبقات مردم در سراسر ایران از هیچ ظلمی دور نبودند و تنها به جرم [[دفاع]] از اسلام و قانون اساسی، با حبس و شکنجه مجازات می‌شدند؛ اما دست اسرائیل و دیگر [[بیگانگان]] برای دخالت در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور باز بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱ و ۲/۳۲۴–۳۲۵، ۴۸۳.</ref> در طول پنجاه سال حکومت پهلوی به همه مردم، از هر زبان و مذهب و قومیت، ستم روا داشته شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۳۰؛ ۱۱/۵۶ و ۱۳/۱۵۱.</ref> و ملت و مذهب و گروه‌های مختلف مانند بانوان، جوانان، روشنفکران و علمای اسلام، از ابعاد گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، از رژیم پهلوی ستم دیدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] با ظالمانه شمردن نظام شاهنشاهی، اسلام را از اساس، مخالف با این نظام دانسته<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶.</ref> {{ببینید|نظام سلطنتی}} و معتقد بود حکومت فاسد پهلوی همه نیروی خود را برای ضربه‌زدن به اسلام و گسترش ظلم به کار گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹.</ref> در حکومت پهلوی، علما، فرهنگیان و دیگر طبقات مردم در سراسر ایران از هیچ ظلمی دور نبودند و تنها به جرم [[دفاع]] از اسلام و قانون اساسی، با حبس و [[شکنجه]] مجازات می‌شدند؛ اما دست اسرائیل و دیگر [[بیگانگان]] برای دخالت در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور باز بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱ و ۲/۳۲۴–۳۲۵، ۴۸۳.</ref> در طول پنجاه سال حکومت پهلوی به همه مردم، از هر زبان و مذهب و [[قومیت]]، ستم روا داشته شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۳۰؛ ۱۱/۵۶ و ۱۳/۱۵۱.</ref> و ملت و مذهب و گروه‌های مختلف مانند [[زن|بانوان]]، [[جوانان]]، [[روشنفکری|روشنفکران]] و علمای اسلام، از ابعاد گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، از رژیم پهلوی ستم دیدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱.</ref>


در حالی‌که برخی می‌خواستند [[محمدرضا پهلوی]] را تبرئه کنند و ظلم و فساد رژیم پهلوی را متوجه عوامل دیگر رژیم بدانند، امام‌خمینی شخص او را مبدأ همه ظلم‌هایی معرفی کرد که در کشور صورت می‌گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۶۷.</ref> ایشان معتقد بود در حکومت پهلوی به ایران از نظر سیاسی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۴۲.</ref> صنعتی و اقتصادی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹۵؛ ۶/۴۷ و ۱۱/۱۵۵؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> و مشی فرهنگی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۷ و ۷/۳۳۸–۳۳۹.</ref> ظلم‌شده و [[انقلاب اسلامی ایران]] با همت مردم و اتکا به خداوند، رژیم فاسد و ظالم شاهنشاهی را نابود و دست چپاولگران را از میهن اسلامی کوتاه کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۵۹.</ref> و سپس به مبارزه با تجاوز ستمگران در کشورهای اسلامی ادامه داده و ضمن صدور انقلاب اسلامی، به سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه خواهد داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.</ref>
در حالی‌که برخی می‌خواستند [[محمدرضا پهلوی]] را تبرئه کنند و ظلم و فساد رژیم پهلوی را متوجه عوامل دیگر رژیم بدانند، امام‌خمینی شخص او را مبدأ همه ظلم‌هایی معرفی کرد که در کشور صورت می‌گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۶۷.</ref> ایشان معتقد بود در حکومت پهلوی به ایران از نظر سیاسی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۴۲.</ref> صنعتی و اقتصادی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۹۵؛ ۶/۴۷ و ۱۱/۱۵۵؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> و مشی فرهنگی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۷ و ۷/۳۳۸–۳۳۹.</ref> ظلم‌شده و [[انقلاب اسلامی ایران]] با همت مردم و اتکا به خداوند، رژیم فاسد و ظالم شاهنشاهی را نابود و دست چپاولگران را از میهن اسلامی کوتاه کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۵۹.</ref> و سپس به مبارزه با تجاوز ستمگران در کشورهای اسلامی ادامه داده و ضمن [[صدور انقلاب|صدور انقلاب اسلامی]]، به سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه خواهد داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.</ref>


بر اساس اصل ۱۵۲ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، سیاست خارجی بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری و دفاع از حقوق مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر استوار است؛ امام‌خمینی نیز تأکید داشت که انقلاب اسلامی به دولت‌های طرفدار ظالم و مظلوم، نگاه یکسان ندارد، بلکه همواره مدافع مظلوم خواهد بود،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۲۴.</ref> میانجی‌گری میان ظالم و مظلوم را ظلمی بزرگ، به‌خصوص میانجی‌گری میان [[اسرائیل]] و [[فلسطین]] را غیر منطقی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۹.</ref> ایشان منطق ظالمان جهان را غارت کشورهای مظلوم می‌شمرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۳۳.</ref> و معتقد بود [[آمریکا]] با کودتای نظامی، به تحمیل مجدد محمدرضا پهلوی بر ایران در سال ۱۳۳۲ و تاراج ذخایر و سرمایه‌های کشور اقدام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۹.</ref> {{ببینید|امریکا}}. ایشان همچنین با نقد سازمان‌های بین‌المللی که ساخته دست جنایتکاران و در خدمت آنان‌اند، این سازمان‌ها را که به نام امنیت و طرفداری از حقوق بشر فعالیت می‌کنند، نابودکننده حقوق بشر، سازمان ناامنی و جمعیت طرفدار و پشتیبانِ ظالم نامید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۲۱ و ۱۶/۴۳۱.</ref> {{ببینید|سازمان ملل متحد}}؛ چنان‌که با توجه به عملکرد [[ابرقدرت‌ها]]، تبلیغات آنان دربارهٔ وحدت نژادی را [[دروغ]] و فریبی برای تداوم استثمار و ظلم در سراسر جهان ارزیابی می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۷.</ref>
بر اساس اصل ۱۵۲ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، [[سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران|سیاست خارجی]] بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری و دفاع از حقوق مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر استوار است؛ امام‌خمینی نیز تأکید داشت که انقلاب اسلامی به دولت‌های طرفدار ظالم و مظلوم، نگاه یکسان ندارد، بلکه همواره مدافع مظلوم خواهد بود،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۲۴.</ref> میانجی‌گری میان ظالم و مظلوم را ظلمی بزرگ، به‌خصوص میانجی‌گری میان [[اسرائیل]] و [[فلسطین]] را غیر منطقی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۹.</ref> ایشان منطق ظالمان جهان را غارت کشورهای مظلوم می‌شمرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۳۳.</ref> و معتقد بود [[آمریکا]] با کودتای نظامی، به تحمیل مجدد محمدرضا پهلوی بر ایران در سال ۱۳۳۲ و تاراج ذخایر و سرمایه‌های کشور اقدام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۹.</ref> {{ببینید|امریکا}}. ایشان همچنین با نقد سازمان‌های بین‌المللی که ساخته دست جنایتکاران و در خدمت آنان‌اند، این سازمان‌ها را که به نام امنیت و طرفداری از [[حقوق بشر]] فعالیت می‌کنند، نابودکننده حقوق بشر، سازمان ناامنی و جمعیت طرفدار و پشتیبانِ ظالم نامید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۲۱ و ۱۶/۴۳۱.</ref> {{ببینید|سازمان ملل متحد}}؛ چنان‌که با توجه به عملکرد [[ابرقدرت‌ها]]، تبلیغات آنان دربارهٔ وحدت نژادی را [[دروغ]] و فریبی برای تداوم [[استعمار و استثمار|استثمار]] و ظلم در سراسر جهان ارزیابی می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۱۴۹

ویرایش