confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[امامخمینی]] در واکنش به این اقدام [[حکومت پهلوی|رژیم]]، در اطلاعیهای، چنین تعهداتی را بیارزش خواند و با آن مخالفت کرد و التزامگیرندگان را مجرم و قابل تعقیب معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱.</ref> ایشان همچنین به مبلغان و هیئتهای مذهبی، یادآور شد بر آنان لازم است در ماه محرم فریضه دینی خود را در اجتماعات ادا کنند و از [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]] فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گرفته، از زندان و [[شکنجه]] نترسند. ایشان خاطرنشان کرد که خطر رژیم پهلوی برای [[اسلام]] کمتر از خطر بنیامیه نیست؛ زیرا این رژیم با [[اسرائیل]] و عمال آنان همراهی کرده و دستگاه تبلیغات کشور و تمام شغلهای حساس در [[ارتش ایران|ارتش]] و فرهنگ و دیگر وزارتخانهها را به آنان سپردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱ ـ ۲۳۰.</ref> | [[امامخمینی]] در واکنش به این اقدام [[حکومت پهلوی|رژیم]]، در اطلاعیهای، چنین تعهداتی را بیارزش خواند و با آن مخالفت کرد و التزامگیرندگان را مجرم و قابل تعقیب معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱.</ref> ایشان همچنین به مبلغان و هیئتهای مذهبی، یادآور شد بر آنان لازم است در ماه محرم فریضه دینی خود را در اجتماعات ادا کنند و از [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]] فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گرفته، از زندان و [[شکنجه]] نترسند. ایشان خاطرنشان کرد که خطر رژیم پهلوی برای [[اسلام]] کمتر از خطر بنیامیه نیست؛ زیرا این رژیم با [[اسرائیل]] و عمال آنان همراهی کرده و دستگاه تبلیغات کشور و تمام شغلهای حساس در [[ارتش ایران|ارتش]] و فرهنگ و دیگر وزارتخانهها را به آنان سپردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱ ـ ۲۳۰.</ref> | ||
==علت دستگیری== | ==علت دستگیری== | ||
با آغاز ماه محرم سال ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش و شروع مراسم عزاداری امامحسین(ع) اعتراضهای مردم به رژیم پهلوی شدت گرفت. اوج آن، سخنرانی از پیش اعلامشده امامخمینی در عصر عاشورای این سال برابر با | با آغاز ماه محرم سال ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش و شروع مراسم عزاداری [[امام حسین(ع)|امامحسین(ع)]] اعتراضهای مردم به [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] شدت گرفت. اوج آن، سخنرانی از پیش اعلامشده [[امامخمینی]] در عصر [[عاشورا|عاشورای]] این سال برابر با ۱۳۴۲/۳/۱۳ در [[مدرسه فیضیه]] بود. شب پیش از آن برخی افراد مرتبط با رژیم به [[سیداحمد زنجانی]] خبر دادند که رژیم قصد جدی برای دستگیری امامخمینی دارد و همین خبر را صبح عاشورا نیز [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] به زنجانی رساند و با توجه به دوستی وی با امامخمینی از او خواست مانع سخنرانی ایشان شود و زنجانی خبر را به واسطه فرزند خود [[سیدموسی زنجانی]] از طریق [[شهابالدین اشراقی]] به ایشان رساند، اما امامخمینی آن را تهدید شمرد.<ref>شبیری زنجانی، مصاحبه، ۵.</ref> امامخمینی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه با خودرویی روباز در حالتی که یک سر عمامه را رها کرده بود، با حالت عزا و گِل به پیشانی، با وجود تراکم جمعیت در مسیر و میدان آستانه، از خانه به سوی فیضیه حرکت کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۴۹۳/۱ ـ ۴۹۵؛ مؤمن، مصاحبه، ۱۱۹/۳.</ref> ایشان در سخنان خود، به شخص محمدرضا پهلوی حمله کرد و حکومت پهلوی را به دستگاه یزید و بنیامیه تشبیه کرد و درباره همسویی شاه با اسرائیل هشدار داد و بار دیگر موضوع تهدید وعاظ و تعهد نامشروع از آنان را مطرح کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۲۹/۱ و ۲۴۳.</ref> | ||
پس از این سخنرانی، موج جدیدی از اعتراض و انتقاد بر ضد رژیم پهلوی آغاز شد و رژیم در برابر گسترش آن در روز چهاردهم خرداد در تهران و قم، واکنش شدیدی نشان داد و بر اساس گزارش شهربانی تهران، در همان روز در حدود ۱۲۴ نفر از اقشار مختلف مردم در میدان توپخانه دستگیر و عدهای نیز شهید شدند.<ref>زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد، ۲۲۹.</ref> دو روز پس از این سخنرانی در ساعت سه بامداد پانزدهم خرداد برابر با دوازدهم محرم ۱۳۸۳ق، نیروهای امنیتی امامخمینی را به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور و تماس با عوامل خارجی با هدف ایجاد اغتشاش در کشور دستگیر کردند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۵۰۷/۱؛ ـ ۵۱۰؛ زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد، ۲۲۹ و ۲۳۲؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۵۹/۲.</ref> اسدالله عَلَم در جلسه هیئت دولت، عصر ۱۳۴۲/۳/۱۵ اشاره کرد که تصمیم بر این بودهاست دستگیری روز شنبه باشد؛ ولی به دلیل اتفاقی که رخ داد، زودتر صورت گرفت.<ref>هیأت دولت و روابط عمومی نخستوزیری، متن کامل مذاکرات هیأت دولت طاغوت در پانزده خرداد ۱۳۴۲، ۲۲؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۲۳۳.</ref> | |||
==چگونگی دستگیری== | ==چگونگی دستگیری== | ||
در شب پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ش/ دوازدهم محرم ۱۳۸۳ق پس از نیمهشب تعداد زیادی کماندو و سرباز گارد، مسلح به سلاحهای گرم و سرد به قم آمدند و خانه امامخمینی را در محلّه یخچالقاضی محاصره کردند (روحانی، ۱/۵۰۷ ـ ۵۱۰). مأموران از بام و دیوار وارد خانه شدند؛ ولی ایشان را پیدا نکردند. آنان خادم خانه و چند نفر از کارکنانی را که روزها از میهمانان پذیرایی میکردند و شبها آنجا میخوابیدند، برای یافتن امامخمینی بیدار کردند و کتک زدند. امامخمینی به جهت برگزاری مراسم سوگواری امامحسین(ع) در دهه محرم در منزل، شبها در خانه فرزند خود سیدمصطفی ـ که در مقابل خانه ایشان بود ـ استراحت میکرد. ایشان که هنگام بیداری برای نماز شب، متوجه هیاهو شده بود، فرزندش را بیدار کرد و به او اطلاع داد که برای دستگیری ایشان آمدهاند؛ سپس با پوشیدن لباس و خروج از خانه و معرفی خود و گفتن این جمله که «روحالله خمینی منم، به کسی کاری نداشته باشید» به مأموران اعتراض کرد و کار آنان را وحشیانه و غیر انسانی خواند (همان، ۱/۵۰۹ ـ ۵۱۰؛ مقدم، ۱۰۰) و با آگاهی از خواست آنان و برداشتن لباس و قرآن همراه آنان حرکت کرد (جعفری، ۲/۱۲۲). | در شب پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ش/ دوازدهم محرم ۱۳۸۳ق پس از نیمهشب تعداد زیادی کماندو و سرباز گارد، مسلح به سلاحهای گرم و سرد به قم آمدند و خانه امامخمینی را در محلّه یخچالقاضی محاصره کردند (روحانی، ۱/۵۰۷ ـ ۵۱۰). مأموران از بام و دیوار وارد خانه شدند؛ ولی ایشان را پیدا نکردند. آنان خادم خانه و چند نفر از کارکنانی را که روزها از میهمانان پذیرایی میکردند و شبها آنجا میخوابیدند، برای یافتن امامخمینی بیدار کردند و کتک زدند. امامخمینی به جهت برگزاری مراسم سوگواری امامحسین(ع) در دهه محرم در منزل، شبها در خانه فرزند خود سیدمصطفی ـ که در مقابل خانه ایشان بود ـ استراحت میکرد. ایشان که هنگام بیداری برای نماز شب، متوجه هیاهو شده بود، فرزندش را بیدار کرد و به او اطلاع داد که برای دستگیری ایشان آمدهاند؛ سپس با پوشیدن لباس و خروج از خانه و معرفی خود و گفتن این جمله که «روحالله خمینی منم، به کسی کاری نداشته باشید» به مأموران اعتراض کرد و کار آنان را وحشیانه و غیر انسانی خواند (همان، ۱/۵۰۹ ـ ۵۱۰؛ مقدم، ۱۰۰) و با آگاهی از خواست آنان و برداشتن لباس و قرآن همراه آنان حرکت کرد (جعفری، ۲/۱۲۲). |