اسرار عبادت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== معنای لغوی و اصطلاحی ==
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
اسرار جمع «[[سر|سرّ]]» به معنای چیزهایی است که پنهان و پوشیده است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۴/۳۵۶–۳۵۷؛ فیومی، المصباح المنیر، ۲۷۳.</ref> اسرار عبادت، در اصطلاح عرفانی و اخلاقی، به معنای [[حقیقت]]<ref>فناری، مصباح الانس، ۵۶۱.</ref> و باطن عبادت، مانند [[خضوع]] و تذلل است که با فهم آنها می‌توان به [[تزکیه نفس]] دست یافت<ref>جوادی آملی، عرفان عمره، ۳۶.</ref>؛ همچنین به حکمت تشریع تکالیف بر بندگان گفته می‌شود.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۳۲۱.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز اسرار عبادت را حقایق باطنی عبادت می‌داند که نتیجه آن رسیدن به ذلّت [[عبودیت]] و عزّت [[ربوبیت]] است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> و حرکات و اقوال ظاهری عبادات، مظاهر آن اسرار محسوب می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۰.</ref> از الفاظ مرتبط با اسرار، هدف و فلسفه است. هدف در لغت و اصطلاح به معنای غرض و مقصود است.<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۶۳۵؛ مدنی، ریاض السالکین، ۷/۲۸۱.</ref>
اسرار جمع «سرّ» به معنای چیزهایی است که پنهان و پوشیده است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۴/۳۵۶–۳۵۷؛ فیومی، المصباح المنیر، ۲۷۳.</ref> اسرار عبادت، در اصطلاح [[عرفان|عرفانی]] و [[اخلاق|اخلاقی]]، به معنای [[حقیقت]]<ref>فناری، مصباح الانس، ۵۶۱.</ref> و باطن عبادت، مانند [[خضوع]] و تذلل است که با فهم آنها می‌توان به [[تهذیب نفس|تزکیه نفس]] دست یافت<ref>جوادی آملی، عرفان عمره، ۳۶.</ref>؛ همچنین به حکمت تشریع تکالیف بر بندگان گفته می‌شود.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۳۲۱.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز اسرار عبادت را حقایق باطنی عبادت می‌داند که نتیجه آن رسیدن به ذلّت [[عبودیت]] و عزّت [[ربوبیت]] است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> و حرکات و اقوال ظاهری عبادات، مظاهر آن اسرار محسوب می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۰.</ref> از الفاظ مرتبط با اسرار، هدف و فلسفه است. هدف در لغت و اصطلاح به معنای غرض و مقصود است.<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۶۳۵؛ مدنی، ریاض السالکین، ۷/۲۸۱.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
[[پیامبران الهی(ع)]] در طول تاریخ بر حقیقت و اسرار عبادت تأکید کرده، برای آن حقایق و آثار باطنی برشمرده‌اند.<ref>صدوق، الامالی، ۳۱۶–۳۱۷.</ref> در [[ادیان الهی]] نیز به بعضی اسرار عبادت اشاره شده است؛ چنان‌که در [[عهد قدیم]] آمده روزه هدف نیست، بلکه وسیله‌ای است که انسان می‌تواند با آن از گناهانی که انجام داده، اظهار ندامت کند،<ref>کتاب مقدس، سموئیل اول، ب۷.</ref> [[نفس]] را ذلیل و به درگاه [[خداوند]] [[تضرع]] کند.<ref>کتاب مقدس، اشعیاء، ب۵۸، ۶–۷.</ref> در [[اسلام]] نیز به بحث اسرار عبادت توجه شده است و بعضی آیات<ref>عنکبوت، ۴۵؛ طه، ۱۴؛ بقره، ۱۸۳ و ۱۸۹.</ref> و روایات،<ref>صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۱۷، ۳۶۷، ۳۶۸ و ۳۷۸.</ref> به گوشه‌هایی از حکمت و اسرار عبادت اشاره کرده‌اند. کتاب [[مصباح الشریعه]] را که منسوب به امام[[صادق(ع)]] است، می‌توان ازجمله مهم‌ترین کتاب‌ها در این زمینه دانست.<ref>مصباح الشریعه، منسوب به امام‌صادق(ع)، ۴۷–۵۵ و ۸۷–۱۰۳.</ref> [[اهل معرفت]] نیز با الهام از روایات یادشده، مباحث مهمی در ابعاد عرفان عملی و نظری، مطرح کرده‌اند. [[ابونصر سراج|ابونصر سرّاج]] (م۳۷۸ق) را می‌توان از نخستین کسانی دانست که در کتاب خود بابی به آداب باطنی عبادات اختصاص داده است.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۱۹۱–۲۰۷.</ref> بعدها عرفا در دو بعد [[عرفان عملی]]<ref>مکی، قوت القلوب، ۲/۱۵۵؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۲۲ و ۲۵۹.</ref> و [[عرفان نظری|نظری]]<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۹، ۳۸۶ و ۴۵۱؛ آملی، انوار الحقیقه، ۴۰۴.</ref> به تکمیل آن پرداختند و در دوران معاصر نیز [[میرزاجوادآقا ملکی تبریزی]] به بیان [[اسرار نماز]] پرداخته است.<ref>ملکی تبریزی، اسرار الصلاة.</ref>
[[پیامبران(ع)|پیامبران الهی(ع)]] در طول تاریخ بر حقیقت و اسرار عبادت تأکید کرده، برای آن حقایق و آثار باطنی برشمرده‌اند.<ref>صدوق، الامالی، ۳۱۶–۳۱۷.</ref> در [[ادیان الهی]] نیز به بعضی اسرار عبادت اشاره شده است؛ چنان‌که در عهد قدیم آمده روزه هدف نیست، بلکه وسیله‌ای است که انسان می‌تواند با آن از گناهانی که انجام داده، اظهار ندامت کند،<ref>کتاب مقدس، سموئیل اول، ب۷.</ref> [[نفس]] را ذلیل و به درگاه خداوند [[تضرع]] کند.<ref>کتاب مقدس، اشعیاء، ب۵۸، ۶–۷.</ref> در [[اسلام]] نیز به بحث اسرار عبادت توجه شده است و بعضی آیات<ref>عنکبوت، ۴۵؛ طه، ۱۴؛ بقره، ۱۸۳ و ۱۸۹.</ref> و روایات،<ref>صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۱۷، ۳۶۷، ۳۶۸ و ۳۷۸.</ref> به گوشه‌هایی از حکمت و اسرار عبادت اشاره کرده‌اند. کتاب [[مصباح الشریعه]] را که منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)|امام‌صادق(ع)]] است، می‌توان ازجمله مهم‌ترین کتاب‌ها در این زمینه دانست.<ref>مصباح الشریعه، منسوب به امام‌صادق(ع)، ۴۷–۵۵ و ۸۷–۱۰۳.</ref> اهل معرفت نیز با [[الهام]] از روایات یادشده، مباحث مهمی در ابعاد عرفان عملی و نظری، مطرح کرده‌اند. [[ابونصر سراج|ابونصر سرّاج]] (م۳۷۸ق) را می‌توان از نخستین کسانی دانست که در کتاب خود بابی به آداب باطنی عبادات اختصاص داده است.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۱۹۱–۲۰۷.</ref> بعدها عرفا در دو بعد عرفان عملی<ref>مکی، قوت القلوب، ۲/۱۵۵؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۲۲ و ۲۵۹.</ref> و نظری<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۹، ۳۸۶ و ۴۵۱؛ آملی، انوار الحقیقه، ۴۰۴.</ref> به تکمیل آن پرداختند و در دوران معاصر نیز [[میرزاجوادآقا ملکی تبریزی]] به بیان [[اسرار نماز]] پرداخته است.<ref>ملکی تبریزی، اسرار الصلاة.</ref>
امام‌خمینی در آثار خود به اسرار عبادات، به‌ویژه نماز توجه بسیاری کرده است. دو اثر [[سر الصلاة|سرّ الصلاة]] و [[آداب الصلاة]]، بیانگر اهتمام ایشان به این موضوع است. ایشان در این دو کتاب به بیان اسرار مقدمات و اجزای [[نماز]]، مانند [[طهارت]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴–۴۶.</ref> [[مکان نماز|مکان]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۰۱.</ref> [[وقت نماز|وقت]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۶۰.</ref> [[قرائت نماز|قرائت]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰.</ref> [[رکوع]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۴–۹۹.</ref> [[سجود]]<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۹–۱۰۸.</ref> و مانند آن پرداخته، در بعضی آثار اخلاقی عرفانی خود نیز به سرّ [[تکبیر]] در نماز<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴–۵۰۷.</ref> و آداب قلبی عبادت<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷–۵۵.</ref> توجه کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|نماز}} ایشان افزون بر اسرار نماز، به [[اسرار حج]] نیز در پیام‌های خود اشاره کرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷۵–۱۷۷ و ۱۵/۱۶۸–۱۷۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}}
 
[[امام‌خمینی]] توجه به اسرار باطنی عبادات را برای رسیدن به حقایق آن ضروری دانسته، بر سالک لازم می‌داند که همه توجه خویش را در تصحیح ظاهر عبادت صرف نکند،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۰۵.</ref> بلکه ظواهر عبادت را مقدمه رسیدن به حقایق باطنی آن بداند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان بر این باور است که گروهی در این موضوع راه افراط پیش گرفته‌اند؛ مانند [[فرقه حشویه]] که اعمال و عبادات ظاهری را برای جهال و عوام دانسته‌اند و شماری نیز به تفریط افتاده، غیر از ظاهر [[عبادت]]، تمام مقامات و اسرار آن را انکار کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷۹ و ۲۲۳.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|عبادت}}
[[امام‌خمینی]] در آثار خود به اسرار عبادات، به‌ویژه نماز توجه بسیاری کرده است. دو اثر [[سر الصلاة|سرّ الصلاة]] و [[آداب الصلاة]]، بیانگر اهتمام ایشان به این موضوع است. ایشان در این دو کتاب به بیان اسرار مقدمات و اجزای [[نماز]]، مانند [[طهارت]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴–۴۶.</ref> مکان،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۰۱.</ref> وقت،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۶۰.</ref> قرائت،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰.</ref> [[رکوع]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۴–۹۹.</ref> [[سجود]]<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۹–۱۰۸.</ref> و مانند آن پرداخته، در بعضی آثار اخلاقی عرفانی خود نیز به سرّ [[تکبیر]] در نماز<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴–۵۰۷.</ref> و آداب قلبی عبادت<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷–۵۵.</ref> توجه کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|نماز}} ایشان افزون بر اسرار نماز، به [[اسرار حج]] نیز در پیام‌های خود اشاره کرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۷۵–۱۷۷ و ۱۵/۱۶۸–۱۷۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}}
[[امام‌خمینی]] توجه به اسرار باطنی عبادات را برای رسیدن به حقایق آن ضروری دانسته، بر سالک لازم می‌داند که همه توجه خویش را در تصحیح ظاهر عبادت صرف نکند،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۰۵.</ref> بلکه ظواهر عبادت را مقدمه رسیدن به حقایق باطنی آن بداند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان بر این باور است که گروهی در این موضوع راه افراط پیش گرفته‌اند؛ مانند فرقه حشویه که اعمال و [[عبادات]] ظاهری را برای جهال و عوام دانسته‌اند و شماری نیز به تفریط افتاده، غیر از ظاهر [[عبادت]]، تمام مقامات و اسرار آن را انکار کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷۹ و ۲۲۳.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|عبادت}}


== حقیقت سرّ عبادت ==
== حقیقت سرّ عبادت ==
امام‌خمینی مانند دیگر عرفا،<ref>ابن‌طاووس، الاقبال، ۳/۲۳۵؛ ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۲ و ۳۴۳.</ref> معتقد است آموزه‌های دین افزون بر معنای ظاهری ([[شریعت]])، حقایق و باطن‌های رازگونه ([[طریقت]] و حقیقت) دارند و هر سه با هم هماهنگ هستند، و طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نمی‌شوند<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref> و [[شارع]] که افزون بر احکام ظاهری، بر احکام باطنی نیز تکلیف کرده است<ref>آملی، انوار الحقیقه، ۴۰۹–۴۱۰.</ref>؛ این تکلیف، برای کمال عبادت است و عقابی بر ترک آن مترتب نیست<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵.</ref>؛ از این‌رو ایشان برای رسیدن به کمال عبادت، توجه به اسرار باطنی را در عباداتی چون روزه،<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۷–۳۹.</ref> حج،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۸.</ref> طهارت در نماز،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴–۳۵.</ref> به‌ویژه اجزا و ارکان و متعلقات آن، مانند [[اذان و اقامه]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۲۵.</ref> لازم دانسته است؛ با این حال، ایشان خاطرنشان کرده است که معرفت به اسرار عبادت، برای شمار اندکی اتفاق می‌افتد و اهل معرفت، مقدار کمی از آن را بیان کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸.</ref>
امام‌خمینی مانند دیگر عرفا،<ref>ابن‌طاووس، الاقبال، ۳/۲۳۵؛ ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۲ و ۳۴۳.</ref> معتقد است آموزه‌های دین افزون بر معنای ظاهری ([[شریعت]])، حقایق و باطن‌های رازگونه ([[شریعت، طریقت و حقیقت|طریقت و حقیقت]]) دارند و هر سه با هم هماهنگ هستند، و طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نمی‌شوند<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref> و [[شارع]] که افزون بر احکام ظاهری، بر احکام باطنی نیز تکلیف کرده است<ref>آملی، انوار الحقیقه، ۴۰۹–۴۱۰.</ref>؛ این تکلیف، برای کمال عبادت است و عقابی بر ترک آن مترتب نیست<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵.</ref>؛ از این‌رو ایشان برای رسیدن به کمال عبادت، توجه به اسرار باطنی را در عباداتی چون روزه،<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۷–۳۹.</ref> [[حج]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۸.</ref> طهارت در نماز،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴–۳۵.</ref> به‌ویژه اجزا و ارکان و متعلقات آن، مانند [[اذان و اقامه]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۲۵.</ref> لازم دانسته است؛ با این حال، ایشان خاطرنشان کرده است که معرفت به اسرار عبادت، برای شمار اندکی اتفاق می‌افتد و اهل معرفت، مقدار کمی از آن را بیان کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸.</ref>
اهل معرفت، حقیقت سرّ عبادت را خضوع ذاتی<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۷/۲۲۲.</ref> و نهایتِ [[خضوع]] در برابر خداوند<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱/۷۹.</ref> می‌دانند. امام‌خمینی مانند استاد خود [[محمدعلی شاه‌آبادی]]،<ref>← امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۲–۱۳.</ref> حقیقت همه عبادات را ثنا و ستایش معبود می‌داند و معتقد است هیچ عبادتی خالی از مرتبه‌ای از ثنای معبود نیست<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۲–۱۳.</ref>؛ چنان‌که برخی عبادات، ثنای حق به بعضی از اسما و صفات است؛ مانند روزه که ثنای حق به صمدیت و ظهور ثنای او به قدّوسیت و سبّوحیت است<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref>؛ اما بعضی از عبادات مانند نماز، ثنای حق به جمیع [[اسما و صفات الهی|اسما و صفات]] است.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی، عبادات، [[مناسک دینی]] و [[ریاضات شرعیه]]، آثار و کارکردهای رازگونه‌ای دارند که سبب می‌شوند [[روح]] قوت گرفته، شخص صاحب عزم شود؛ همچنین ملکوت نفس بر جهت ملکی و قوای طبیعی او چیره شده، بدن و قوای طبیعی تابع و مطیع روح گردند تا آنجا که روح بدون مشقت و تکلف، قوای طبیعی را به کاری وادارد یا از کاری بازدارد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲.</ref>؛ در این صورت قوای طبیعی بدن نیز مانند فرشتگانند که عصیان و نافرمانی نمی‌کنند و همه، ظاهر و باطن، در تسخیر اراده الهی‌اند. تحقق این اثر در عبادات نیز به نسبت مشقتی که دارند متفاوت است و این آثار در عبادات سخت‌تر، بیشتر فراهم است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵.</ref> ایشان یکی از اسرار عبادت را نیز حصول [[معارف الهی]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۹۶.</ref>
اهل معرفت، حقیقت سرّ عبادت را خضوع ذاتی<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۷/۲۲۲.</ref> و نهایتِ [[خضوع]] در برابر خداوند<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱/۷۹.</ref> می‌دانند. امام‌خمینی مانند استاد خود [[محمدعلی شاه‌آبادی]]،<ref>← امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۲–۱۳.</ref> حقیقت همه عبادات را ثنا و ستایش معبود می‌داند و معتقد است هیچ عبادتی خالی از مرتبه‌ای از ثنای معبود نیست<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۲–۱۳.</ref>؛ چنان‌که برخی عبادات، ثنای حق به بعضی از [[اسما و صفات]] است؛ مانند روزه که ثنای حق به صمدیت و ظهور ثنای او به قدّوسیت و سبّوحیت است<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref>؛ اما بعضی از عبادات مانند نماز، ثنای حق به جمیع اسما و صفات است.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> به اعتقاد امام‌خمینی، عبادات، مناسک دینی و ریاضات شرعیه، آثار و کارکردهای رازگونه‌ای دارند که سبب می‌شوند [[روح]] قوت گرفته، شخص صاحب عزم شود؛ همچنین ملکوت نفس بر جهت ملکی و قوای طبیعی او چیره شده، بدن و قوای طبیعی تابع و مطیع روح گردند تا آنجا که روح بدون مشقت و تکلف، قوای طبیعی را به کاری وادارد یا از کاری بازدارد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲.</ref>؛ در این صورت قوای طبیعی بدن نیز مانند فرشتگانند که عصیان و نافرمانی نمی‌کنند و همه، [[ظهور و بطون|ظاهر و باطن]]، در تسخیر اراده الهی‌اند. تحقق این اثر در عبادات نیز به نسبت مشقتی که دارند متفاوت است و این آثار در عبادات سخت‌تر، بیشتر فراهم است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵.</ref> ایشان یکی از اسرار عبادت را نیز حصول معارف الهی می‌داند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۹۶.</ref>
از سوی دیگر، به اعتقاد امام‌خمینی از آن‌رو که عبادات در [[شریعت]]، شامل حقایق باطنی‌اند، توقیفی بوده، خدا برای انسان تعیین ساخته است؛ بنابراین انسان نمی‌تواند از نزد خود عبادتی را [[تشریع]] کند یا در آن تصرفی نماید؛ زیرا بر تمام حقایق و باطن عبادات آگاهی ندارد و تنها از طریق وحی و رسالت می‌تواند چگونگی عبادت و [[عبودیت]] را اخذ کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳–۴۳۴.</ref> از این‌رو ایشان نماز خاصی که به بعضی عرفا نسبت داده شده، و آن را نماز سکوت می‌نامند، امری بی‌معنا می‌داند که برخاسته از تصرفات [[شیطان]] و [[انانیت نفس]] سالک است. این افراد در این نماز ترتیب خاصی را رعایت می‌کنند؛ برای مثال لفظ «[[الله]]» را به گونه‌ای تصور می‌کنند که به عدد [[حضرات خمس]] شود.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۲.</ref>
از سوی دیگر، به اعتقاد امام‌خمینی از آن‌رو که [[عبادات]] در [[شریعت]]، شامل حقایق باطنی‌اند، توقیفی بوده، خدا برای انسان تعیین ساخته است؛ بنابراین انسان نمی‌تواند از نزد خود عبادتی را تشریع کند یا در آن تصرفی نماید؛ زیرا بر تمام حقایق و باطن عبادات آگاهی ندارد و تنها از طریق [[وحی]] و رسالت می‌تواند چگونگی عبادت و [[عبودیت]] را اخذ کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳–۴۳۴.</ref> از این‌رو ایشان نماز خاصی که به بعضی [[عرفا]] نسبت داده شده، و آن را نماز سکوت می‌نامند، امری بی‌معنا می‌داند که برخاسته از تصرفات [[شیطان]] و [[انانیت|انانیت نفس]] سالک است. این افراد در این نماز ترتیب خاصی را رعایت می‌کنند؛ برای مثال لفظ «[[الله]]» را به گونه‌ای تصور می‌کنند که به عدد [[حضرات خمس]] شود.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۲.</ref>


== مراتب عبادت‌کنندگان ==
== مراتب عبادت‌کنندگان ==
به اعتقاد اهل معرفت، عبادات درجات و بطونی دارند که هر عبادت‌کننده‌ای به اندازه ظرفیت وجود و مرتبه کمالی خود به آنها می‌رسد و از آنها بهره‌مند می‌گردد؛ برای مثال روزه عوام ترک طعام و شهوات است و روزه خواص، محافظت جوارح و زبان از مخالفت با اوامر الهی و روزه خاص‌الخواص، نگهداری قلب از [[وسوسه]]، و اشتغال به [[ذکر الهی]] و مشاهده حق در مظاهر است.<ref>آملی، تفسیر المحیط، ۴/۲۱۴–۲۱۷.</ref>
به اعتقاد اهل معرفت، عبادات درجات و بطونی دارند که هر عبادت‌کننده‌ای به اندازه ظرفیت وجود و مرتبه کمالی خود به آنها می‌رسد و از آنها بهره‌مند می‌گردد؛ برای مثال روزه عوام ترک طعام و شهوات است و روزه خواص، محافظت جوارح و زبان از مخالفت با اوامر الهی و روزه خاص‌الخواص، نگهداری [[قلب]] از وسوسه، و اشتغال به [[ذکر الهی]] و مشاهده حق در مظاهر است.<ref>آملی، تفسیر المحیط، ۴/۲۱۴–۲۱۷.</ref>
[[امام‌خمینی]] در یک تقسیم‌بندی، عبادت‌کنندگان را به اعتبار توجه به سرّ عبادت، به چهار دسته تقسیم کرده است: گروه اول، کسانی هستند که از نماز و سایر عبادات جز صورت ظاهری و حرکات بدنی، چیز دیگری نمی‌دانند و از مفاهیم اذکار و ادعیه تنها به معانی عرفی و ساده آن بسنده می‌کنند و به آن مقید هستند. گروه دوم، کسانی هستند که حقایق عبادات و اذکار را با قوه عقل و فکر درک می‌کنند. گروه سوم، افزون بر فکر، آنها را به لوح قلب خود می‌رسانند و قلب‌شان با این حقایق آشنا گشته، ایمان می‌آورند. گروه چهارم، افزون بر مرتبه قلبی با مجاهدت‌ها و ریاضات شرعی به مرتبه [[کشف و شهود]] رسیده، حقایق را با چشم ملکوتی و مشاهده حضوری در می‌یابند؛ چنان‌که هنگام تکبیرهای افتتاحیه نماز، برطرف‌شدن [[حجاب‌های هفتگانه]] را مشاهده می‌کنند<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸–۲۰.</ref>؛ البته ایشان احاطه کامل بر اسرار عبادت و چگونگی مدح و ثنای حق را مخصوص اصفیای کامل الهی می‌داند که از راه [[وحی]] به آن دست می‌یابند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸.</ref>
[[امام‌خمینی]] در یک تقسیم‌بندی، عبادت‌کنندگان را به اعتبار توجه به سرّ عبادت، به چهار دسته تقسیم کرده است: گروه اول، کسانی هستند که از نماز و سایر عبادات جز صورت ظاهری و حرکات بدنی، چیز دیگری نمی‌دانند و از مفاهیم اذکار و ادعیه تنها به معانی عرفی و ساده آن بسنده می‌کنند و به آن مقید هستند. گروه دوم، کسانی هستند که حقایق عبادات و [[اذکار]] را با قوه عقل و فکر درک می‌کنند. گروه سوم، افزون بر فکر، آنها را به لوح قلب خود می‌رسانند و قلب‌شان با این حقایق آشنا گشته، ایمان می‌آورند. گروه چهارم، افزون بر مرتبه قلبی با مجاهدت‌ها و ریاضات شرعی به مرتبه [[کشف و شهود]] رسیده، حقایق را با چشم ملکوتی و مشاهده حضوری در می‌یابند؛ چنان‌که هنگام تکبیرهای افتتاحیه نماز، برطرف‌شدن [[حجب|حجاب‌های هفتگانه]] را مشاهده می‌کنند<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸–۲۰.</ref>؛ البته ایشان احاطه کامل بر اسرار عبادت و چگونگی مدح و ثنای حق را مخصوص اصفیای کامل الهی می‌داند که از راه [[وحی]] به آن دست می‌یابند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۸.</ref>
امام‌خمینی نورانیت و مراتب کمال عبادت را وابسته به [[حضور قلب]] و مراتب آن می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> و آن را به دو مرتبه اجمالی و تفصیلی تقسیم می‌کند. در حضور قلب اجمالی، انسان در عین اشتغال به عبادت، به اجمال می‌داند ثنای معبود می‌گوید؛ هرچند خود نمی‌داند چه ثنایی گفته و چه اسمی از اسمای حق را می‌خواند. در این مرتبه، انسان از اسرار عبادات و ارتباط آنها با اسما و چگونگی ثنای حق بی‌خبر است؛ اما به این‌اندازه می‌داند که هر عبادت، ثنایی از معبود مطلق است که ذات مقدس او خود را ثنا فرموده و بندگان را نیز بدان امر کرده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref> در حضور قلب تفصیلی، در مرحله اول، انسان معنای الفاظ در [[ادعیه]] و [[نماز]] و در مرحله بعد به قدر امکان، اسرار عبادات و چگونگی ثنای معبود را در هر یک از افعال نماز درک می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|قلب}}
امام‌خمینی نورانیت و مراتب کمال عبادت را وابسته به [[حضور قلب]] و مراتب آن می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> و آن را به دو مرتبه اجمالی و تفصیلی تقسیم می‌کند. در حضور قلب اجمالی، انسان در عین اشتغال به عبادت، به اجمال می‌داند ثنای معبود می‌گوید؛ هرچند خود نمی‌داند چه ثنایی گفته و چه اسمی از اسمای حق را می‌خواند. در این مرتبه، انسان از اسرار عبادات و ارتباط آنها با اسما و چگونگی ثنای حق بی‌خبر است؛ اما به این‌اندازه می‌داند که هر عبادت، ثنایی از معبود مطلق است که ذات مقدس او خود را ثنا فرموده و بندگان را نیز بدان امر کرده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref> در حضور قلب تفصیلی، در مرحله اول، انسان معنای الفاظ در [[ادعیه]] و [[نماز]] و در مرحله بعد به قدر امکان، اسرار عبادات و چگونگی ثنای معبود را در هر یک از افعال نماز درک می‌کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۳۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|قلب}}


== راه رسیدن به اسرار عبادت ==
== راه رسیدن به اسرار عبادت ==
امام‌خمینی راه رسیدن به برخی از اسرار عبادت (نماز) را حفظ ظواهر و آداب احکام شریعت بدون [[تحجر]] و جمود می‌داند<ref>← جوادی آملی، مقدمه امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۲.</ref>؛ زیرا طریقت و حقیقت، باطن شریعت‌اند که جز از طریق پیروی از شریعت به دست نمی‌آیند و ظاهر و باطن شریعت، از یکدیگر جدایی ندارند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ظهور و بطون}} به اعتقاد ایشان هر یک از عبادات اسراری دارند که برای اهل آن ثابت است و از راه کشف و مشاهده حاصل می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۹۶.</ref> راه دستیابی به اسرار عبادت، توجه کامل قلب به عبادت است. ایشان برای درک مقام رکوع و اسرار نهفته در آن توصیه می‌کند نمازگزار بزرگی مقام رکوع را در نظر بگیرد و آن را با توجه کامل و مجاهده، به قلب خود بچشاند و تنها متوجه محضر پروردگار و ذات او شده، از توجه به خود، حتی توجه به ذلت و فقر خود، دست بردارد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> اگر سالک از تعینات نفسی خود جدا شود و حقیقت فاعلیت و قیومیت حق را به [[قلب]] برساند و این حقیقت در قلب او متمکن شود، ذاکر و مذکور، خود حق گردد و قرائت و ذکر او به زبان حق واقع شود، در این هنگام، به بعضی از اسرار قدر، دست می‌یابد و بعضی از اسرار عبادت برای او معلوم می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|سرّالقدر}}
امام‌خمینی راه رسیدن به برخی از اسرار عبادت (نماز) را حفظ ظواهر و آداب احکام شریعت بدون [[تحجر]] و جمود می‌داند<ref>← جوادی آملی، مقدمه امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۲.</ref>؛ زیرا طریقت و حقیقت، باطن شریعت‌اند که جز از طریق پیروی از شریعت به دست نمی‌آیند و ظاهر و باطن شریعت، از یکدیگر جدایی ندارند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۰۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ظهور و بطون}} به اعتقاد ایشان هر یک از عبادات اسراری دارند که برای اهل آن ثابت است و از راه کشف و مشاهده حاصل می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۹۶.</ref> راه دستیابی به اسرار عبادت، توجه کامل قلب به عبادت است. ایشان برای درک مقام رکوع و اسرار نهفته در آن توصیه می‌کند نمازگزار بزرگی مقام رکوع را در نظر بگیرد و آن را با توجه کامل و مجاهده، به قلب خود بچشاند و تنها متوجه محضر پروردگار و ذات او شده، از توجه به خود، حتی توجه به ذلت و [[فقر]] خود، دست بردارد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> اگر سالک از تعینات نفسی خود جدا شود و حقیقت فاعلیت و قیومیت حق را به [[قلب]] برساند و این حقیقت در قلب او متمکن شود، ذاکر و مذکور، خود حق گردد و قرائت و [[ذکر]] او به زبان حق واقع شود، در این هنگام، به بعضی از اسرار قدر، دست می‌یابد و بعضی از اسرار عبادت برای او معلوم می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|سرّالقدر}}
[[امام‌خمینی]] دستیابی به نتایج اسرار عبادات را بدون [[تفکر]] و حضور قلب در عبادت میسر نمی‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان معتقد است توجه قلب هنگام عبادت برای رسیدن به حقیقت عبادت ضروری است و [[غفلت]] مانع دستیابی به باطن و ملکوت عبادت می‌شود.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۹.</ref> ایشان رساندن معنای قرآن و اذکار به قلب را از آداب قلبی عبادات می‌شمارد که بدون آن شخص از اسرار عبادت بهره نمی‌برد و نتیجه آن گشوده‌شدن زبان قلب به ذکر است که در این صورت قلب بدون رنج و زحمت به ذکر می‌پردازد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۹.</ref>؛ همچنین ایشان تکرار عبادت و ذکر را برای سالک لازم می‌داند تا قلب با روح عبادت متحد گردد و آن اذکار و افعال به باطن نفس سرایت کند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref>
[[امام‌خمینی]] دستیابی به نتایج اسرار عبادات را بدون [[تفکر]] و حضور قلب در عبادت میسر نمی‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.</ref> ایشان معتقد است توجه قلب هنگام عبادت برای رسیدن به حقیقت عبادت ضروری است و [[غفلت]] مانع دستیابی به باطن و ملکوت عبادت می‌شود.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۹.</ref> ایشان رساندن معنای قرآن و اذکار به قلب را از آداب قلبی عبادات می‌شمارد که بدون آن شخص از اسرار عبادت بهره نمی‌برد و نتیجه آن گشوده‌شدن زبان قلب به ذکر است که در این صورت قلب بدون رنج و زحمت به ذکر می‌پردازد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۹.</ref>؛ همچنین ایشان تکرار عبادت و ذکر را برای سالک لازم می‌داند تا قلب با روح عبادت متحد گردد و آن اذکار و افعال به باطن نفس سرایت کند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref>


== اسرار فردی عبادات ==
== اسرار فردی عبادات ==
در روایات به برخی آثار عبادات اشاره شده است؛ ازجمله در حدیثی از [[امام‌رضا(ع)]] سرّ بلندکردن دو دست هنگام [[تکبیرة الاحرام]] نماز، نوعی انقطاع و تضرع شمرده است که خداوند دوست دارد در وقت ذکر او، بنده منقطع به سوی او باشد و به واسطه بلندکردن دست‌ها، انسان متوجه شود و احضار نیت کند و به قلب توجه دهد.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۶۴.</ref> بعضی از اندیشمندان دربارهٔ آیه ۱۲۵ [[سوره بقره]]، اسراری از [[حج]] را بیان کرده‌اند؛ ازجمله قلب عارف، بیت‌الله است؛ همان گونه که [[کعبه]] بیت‌الله است. همچنین [[مقام ابراهیم(ع)]] را به مقام خلّت و محبت تفسیر کرده‌اند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱/۵۰۰–۵۰۱.</ref>
در روایات به برخی آثار عبادات اشاره شده است؛ ازجمله در حدیثی از [[امام‌رضا(ع)]] سرّ بلندکردن دو دست هنگام [[تکبیرة الاحرام]] نماز، نوعی انقطاع و تضرع شمرده است که خداوند دوست دارد در وقت ذکر او، بنده منقطع به سوی او باشد و به واسطه بلندکردن دست‌ها، انسان متوجه شود و احضار نیت کند و به قلب توجه دهد.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۶۴.</ref> بعضی از اندیشمندان دربارهٔ آیه ۱۲۵ [[سوره بقره]]، اسراری از [[حج]] را بیان کرده‌اند؛ ازجمله قلب [[عارف]]، بیت‌الله است؛ همان گونه که [[کعبه]] بیت‌الله است. همچنین مقام [[ابراهیم(ع)]] را به مقام خلّت و محبت تفسیر کرده‌اند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱/۵۰۰–۵۰۱.</ref>
امام‌خمینی در بیان اسرار عبادات، افزون بر تبیین آداب باطنی، پیوند خاصی میان اسرار عبادت و عرفان عملی و نظری برقرار کرده و تفسیرهای بدیعی از اسرار عرفانی عبادات به‌ویژه نماز به دست داده است. ایشان سرّ طهارت اصحاب قلوب را پاکی از [[تلوین]] (تبدل احوال) و طهارت اهل محبت را جدایی از توجه به غیر می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> ایشان حدیث یادشده امام‌رضا(ع) را مطابق گفتار [[اهل معرفت]] می‌داند که سرّ بلندکردن دست‌ها، پشت‌سرانداختن غیر و از میان‌برداشتن خار طریق وصول و خود را منقطع از غیر خدا گرداندن است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> چنان‌که سرّ [[وضو]] را اضمحلال کثرات در عین جمع<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۴۲.</ref> و سرّ [[رکوع]] را ترک [[خودبینی]] بر حسب [[مقام اسما و صفات]]<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۰.</ref> و سرّ [[سجده]] را چشم‌فروبستن از غیر و [[فنا]] در حضرت ذات می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۱.</ref> حقیقت رکوع را نیز تمام‌کردن قوس [[عبودیت]] و فانی‌شدن در نور عظمت [[ربوبیت]] تفسیر می‌کند<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۴.</ref> و بلندکردن سر از رکوع را انصراف از کثرات اسمائیه و فنا در صفات و توقف در آن مقامات می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۹.</ref>؛ همچنین [[تکبیر]] بعد از رکوع را رفع کثرات اسمائیه می‌داند که نمازگزار با دست خالی متوجه منزل ذلت و مسکنت می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> سرّ سجده نیز، چشم‌شستن از خود است و ادب قراردادن پیشانی بر خاک به این است که مقامات خود را مشاهده نکند و خود را از خاک پست‌تر ببیند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۶–۳۵۷.</ref>؛ زیرا سجده، رسیدن به مقام فنای ذاتی عبد و ترک غیر و غیریت است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۶.</ref> که در سجده اول، از مشاهده انوار عظمت حق، حالت فنا و غشوه برای سالک حاصل می‌شود، و چون در خود اثری از [[انانیت]] مشاهده کند، با تجلی دوم، حق‌تعالی بقیه آن انانیت را نابود می‌گرداند و فنای ذاتی و فنای از فنا برای او حاصل می‌شود<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۶۱؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۴.</ref> و این، آخرین مرتبه [[توحید]] است که به مقام لامقامی-که اهل معرفت به آن مقام «[[مقام او ادنی|اَوْ اَدْنی]]» می‌گویند-منتهی می‌شود.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۰–۱۰۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نماز}}
امام‌خمینی در بیان اسرار عبادات، افزون بر تبیین آداب باطنی، پیوند خاصی میان اسرار عبادت و عرفان عملی و نظری برقرار کرده و تفسیرهای بدیعی از اسرار عرفانی عبادات به‌ویژه نماز به دست داده است. ایشان سرّ طهارت اصحاب قلوب را پاکی از تلوین (تبدل احوال) و طهارت اهل محبت را جدایی از توجه به غیر می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> ایشان حدیث یادشده [[امام‌رضا(ع)]] را مطابق گفتار اهل معرفت می‌داند که سرّ بلندکردن دست‌ها، پشت‌سرانداختن غیر و از میان‌برداشتن خار طریق وصول و خود را منقطع از غیر خدا گرداندن است<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> چنان‌که سرّ [[وضو]] را اضمحلال کثرات در عین جمع<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۴۲.</ref> و سرّ [[رکوع]] را ترک [[خودبینی]] بر حسب مقام اسما و صفات<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۰.</ref> و سرّ [[سجده]] را چشم‌فروبستن از غیر و [[فنا]] در حضرت ذات می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۱.</ref> حقیقت رکوع را نیز تمام‌کردن قوس عبودیت و فانی‌شدن در نور عظمت [[ربوبیت]] تفسیر می‌کند<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۴.</ref> و بلندکردن سر از رکوع را انصراف از کثرات اسمائیه و فنا در صفات و توقف در آن مقامات می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۹.</ref>؛ همچنین [[تکبیر]] بعد از رکوع را رفع کثرات اسمائیه می‌داند که نمازگزار با دست خالی متوجه منزل ذلت و مسکنت می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۴–۳۵۵.</ref> سرّ سجده نیز، چشم‌شستن از خود است و ادب قراردادن پیشانی بر خاک به این است که مقامات خود را مشاهده نکند و خود را از خاک پست‌تر ببیند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۶–۳۵۷.</ref>؛ زیرا سجده، رسیدن به مقام فنای ذاتی عبد و ترک غیر و غیریت است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۶.</ref> که در سجده اول، از مشاهده انوار عظمت حق، حالت فنا و غشوه برای سالک حاصل می‌شود، و چون در خود اثری از [[انانیت]] مشاهده کند، با تجلی دوم، حق‌تعالی بقیه آن انانیت را نابود می‌گرداند و فنای ذاتی و فنای از فنا برای او حاصل می‌شود<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۶۱؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۴.</ref> و این، آخرین مرتبه [[توحید]] است که به مقام لامقامی-که اهل معرفت به آن مقام «اَوْ اَدْنی» می‌گویند-منتهی می‌شود.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۰–۱۰۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نماز}}


== اسرار اجتماعی عبادت ==
== اسرار اجتماعی عبادت ==
افزون بر آثار اخلاقی امام‌خمینی که پیش از [[انقلاب اسلامی]] نوشته شده است، در آثار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان نیز به موضوع اسرار عبادت توجه شده، این موضوع در نامه‌ها و سخنرانی‌های ایشان در مناسبت‌های مختلف دیده می‌شود؛ با این توضیح که پس از انقلاب، نگاه سیاسی و اجتماعی با نگاه معنوی و عرفانی ایشان درآمیخته، کاربردی‌تر شده است. به باور ایشان، برخی از عبادات افزون بر اسرار عرفانی، دارای اسرار و فلسفه سیاسی و اجتماعی هستند؛ از این‌رو ایشان به ابعاد اجتماعی و سیاسی بعضی عبادات، مانند [[نماز جمعه]] و [[حج]]، توجه ویژه‌ای داشت و معتقد بود در نماز جمعه باید مسائل سیاسی و اجتماعی و گرفتاری‌های مسلمانان مطرح شود؛ زیرا دیانت [[اسلام]] دیانت عبادی و سیاسی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷–۴۴۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نماز جمعه}}
افزون بر آثار اخلاقی امام‌خمینی که پیش از [[انقلاب اسلامی]] نوشته شده است، در آثار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان نیز به موضوع اسرار عبادت توجه شده، این موضوع در نامه‌ها و سخنرانی‌های ایشان در مناسبت‌های مختلف دیده می‌شود؛ با این توضیح که پس از انقلاب، نگاه سیاسی و اجتماعی با نگاه معنوی و عرفانی ایشان درآمیخته، کاربردی‌تر شده است. به باور ایشان، برخی از عبادات افزون بر اسرار عرفانی، دارای اسرار و فلسفه سیاسی و اجتماعی هستند؛ از این‌رو ایشان به ابعاد اجتماعی و سیاسی بعضی عبادات، مانند [[نماز جمعه]] و [[حج]]، توجه ویژه‌ای داشت و معتقد بود در نماز جمعه باید مسائل سیاسی و اجتماعی و گرفتاری‌های مسلمانان مطرح شود؛ زیرا دیانت [[اسلام]] دیانت عبادی و سیاسی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷–۴۴۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نماز جمعه}}
[[امام‌خمینی]] بزرگ‌ترین درد جوامع اسلامی را درک نکردن فلسفه واقعی بسیاری از [[احکام الهی]] می‌داند؛ چنان‌که حج با آن همه راز و عظمتی که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بی‌حاصل و بی‌ثمر باقی مانده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۷۶.</ref> از نظر ایشان، عبادتی مانند فریضه حج، برای جامعه انسانی، به‌ویژه [[جامعه اسلامی]]، منافع بزرگی در پی دارد و ادامه‌دهنده بت‌شکنی‌های [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] و طاغوت‌شکنی‌های [[حضرت موسی(ع)]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹.</ref> ایشان حج مؤمنان را مهاجرت از خانه تن و دنیا، به سوی خدا و رسول گرامی‌اش(ص) می‌شمرد و بر این نکته تأکید می‌کند که یکی از اسرار حج، آن است که حجاج با هماهنگی زایران سراسر جهان، مکه مکرمه را به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۷.</ref> ایشان از مسلمانان می‌خواهد در اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لایزال خداوند نمی‌تواند آن را فراهم کند، به بررسی مشکلات عمومی مسلمانان بپردازند و در راه رفع آنها با مشورت همگانی کوشش کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}}
[[امام‌خمینی]] بزرگ‌ترین درد جوامع اسلامی را درک نکردن فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی می‌داند؛ چنان‌که حج با آن همه راز و عظمتی که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بی‌حاصل و بی‌ثمر باقی مانده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۷۶.</ref> از نظر ایشان، عبادتی مانند فریضه حج، برای جامعه انسانی، به‌ویژه [[جامعه اسلامی]]، منافع بزرگی در پی دارد و ادامه‌دهنده بت‌شکنی‌های [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] و طاغوت‌شکنی‌های [[حضرت موسی(ع)]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۸۹.</ref> ایشان حج مؤمنان را مهاجرت از خانه تن و دنیا، به سوی خدا و رسول گرامی‌اش(ص) می‌شمرد و بر این نکته تأکید می‌کند که یکی از اسرار حج، آن است که حجاج با هماهنگی زایران سراسر جهان، [[مکه|مکه مکرمه]] را به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۷.</ref> ایشان از مسلمانان می‌خواهد در اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لایزال خداوند نمی‌تواند آن را فراهم کند، به بررسی مشکلات عمومی مسلمانان بپردازند و در راه رفع آنها با مشورت همگانی کوشش کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حج ابراهیمی}}


== آثار توجه به اسرار عبادت ==
== آثار توجه به اسرار عبادت ==
اهل معرفت، ازجمله آثار توجه به اسرار عبادت را خروج از ظلمت به نور، روحانیت نفس و درمان امراض قلبی دانسته،<ref>ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۴–۳۱۵.</ref> بعضی عبادات مانند [[روزه]] را سبب صفای قلب، طهارت اعضا و آبادشدن ظاهر و باطن می‌دانند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۱۳۱.</ref> [[امام‌خمینی]] توجه به اسرار عبادت را موجب طهارت سرّ، تعمیر قلب و ترقی باطن می‌داند و غفلت از آن را موجب دورافتادن از طریق سعادت و صراط مستقیم می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۰.</ref> به اعتقاد ایشان، از هر عبادتی، اثری در قلب به وجود می‌آید که در روایات از آن به نقطه سفید در قلب تعبیر شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۳.</ref>؛ زیرا میان ظاهر و باطن شکلی از ارتباط وجود دارد که آثار و افعال هر یک در دیگری تأثیر شگرفی بر جای می‌گذارد.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۸.</ref> ایشان اطلاع بر اسرار عبادات مانند [[نماز]] و به‌کاربستن آداب باطنی آن را تکمیل ذات و کلید سعادت و معراج [[قرب الهی]] می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۸.</ref> و با استناد به بعضی روایات که دربارهٔ [[معصومان(ع)]] آمده است و آنان خود را آیات الهی، قرآن ناطق<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱/۲۱۴.</ref> و نماز، روزه و حج<ref>مجلسی، ۲۴/۳۰۳.</ref> دانسته‌اند، معتقد است یکی از اسرار بزرگ عبادت، تکرار آن است که باطن و [[قلب انسان]]، به حقیقت [[عبادت]] برسد و با آن متحد گردد؛ از این‌رو معصومان(ع) به حقیقت [[قرآن]] رسیده‌اند و با آن متحد هستند و باطن ذات و قلب آنها، همان صورت عبادت است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸–۴۹۹؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref>
اهل معرفت، ازجمله آثار توجه به اسرار عبادت را خروج از ظلمت به نور، روحانیت نفس و درمان امراض قلبی دانسته،<ref>ملکی تبریزی، المراقبات، ۳۱۴–۳۱۵.</ref> بعضی عبادات مانند [[روزه]] را سبب صفای قلب، طهارت اعضا و آبادشدن [[ظاهر و باطن]] می‌دانند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۱۳۱.</ref> [[امام‌خمینی]] توجه به اسرار عبادت را موجب طهارت سرّ، تعمیر قلب و ترقی باطن می‌داند و [[غفلت]] از آن را موجب دورافتادن از طریق سعادت و صراط مستقیم می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۰.</ref> به اعتقاد ایشان، از هر عبادتی، اثری در قلب به وجود می‌آید که در روایات از آن به نقطه سفید در قلب تعبیر شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۳.</ref>؛ زیرا میان ظاهر و باطن شکلی از ارتباط وجود دارد که آثار و افعال هر یک در دیگری تأثیر شگرفی بر جای می‌گذارد.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۲۸.</ref> ایشان اطلاع بر اسرار عبادات مانند [[نماز]] و به‌کاربستن آداب باطنی آن را تکمیل ذات و کلید سعادت و معراج [[قرب الهی]] می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۸.</ref> و با استناد به بعضی روایات که دربارهٔ [[معصومان(ع)]] آمده است و آنان خود را آیات الهی، قرآن ناطق<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱/۲۱۴.</ref> و نماز، روزه و حج<ref>مجلسی، ۲۴/۳۰۳.</ref> دانسته‌اند، معتقد است یکی از اسرار بزرگ عبادت، تکرار آن است که باطن و [[قلب|قلب انسان]]، به حقیقت [[عبادت]] برسد و با آن متحد گردد؛ از این‌رو معصومان(ع) به حقیقت [[قرآن]] رسیده‌اند و با آن متحد هستند و باطن ذات و قلب آنها، همان صورت عبادت است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸–۴۹۹؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۱۴۹

ویرایش