۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اسراف'''، زیادهروی و تجاوز از حد [[اعتدال]]. | '''اسراف'''، زیادهروی و تجاوز از حد [[اعتدال]]. | ||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | |||
اسراف از ماده «سرف» به معنای تجاوزکردن از اندازه<ref>ابنفارس، معجم، ۳/۱۵۳.</ref> و ضد آن میانهروی است.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۷/۲۴۴؛ جوهری، الصحاح، ۴/۱۳۷۳.</ref> از آنجاکه اسراف سبب از میانرفتن امکانات و داراییهای گوناگون انسان میشود، با «سُرفه» حشرهای که برگ درختان را میخورد و از درون میپوساند، تناسب دارد.<ref>راغب، مفردات، ۴۰۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۹/۱۵۰.</ref> اسراف در تجاوز از اندازه، در تمام کارهایی که انسان انجام میدهد، به کار میرود؛ ولی در معنای عرفی به معنای هزینهکردن مالی، مشهورتر است<ref>راغب، مفردات، ۴۰۷.</ref> و در اصطلاح دینی و [[اخلاق|اخلاقی]] عمومیت دارد و در هر آنچه در غیر موضع مناسب خود به کار رود، به کار میرود و به مال اختصاص ندارد.<ref>اعراف، ۸۱؛ یونس(ع)، ۸۳؛ مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۸۹.</ref> برخی معتقدند اسراف خرجکردن بیش از اندازه است<ref>نراقی، معراج السعاده، ۴۰۵.</ref>؛ اما در اصطلاح [[فقه|فقهی]]، اختصاص به مال دارد و به معنای زیادهروی در خرجکردن مال است.<ref>طوسی، النهایه، ۳۰۵–۳۶۰؛ حلی، محقق، النهایة، ۲/۲۴ و ۹۴؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۱۲/۱۹۲ و ۱۳/۹.</ref> [[امامخمینی]] نیز از دیدگاه اخلاقی و فقهی اسراف را در معنای اسراف مالی به کار برده که به معنای خروج از حد اعتدال به جانب افراط است و مقابل آن [[بخل]] و تقتیر است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۶–۳۳۷ و ۲/۱۰۲؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۹۱.</ref> | |||
علمای اخلاق حقیقت اسراف را افراط در [[قوه شهویه]] دانستهاند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۹.</ref> که مربوط به بخشش اموال و اشیا یا قبول آنهاست و از حالت اعتدال آن به [[سخاوت]] و از حالت تفریط آن به بخل تعبیر میکنند.<ref>ارسطو، علم الاخلاق، ۱/۲۵۱؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۵۲.</ref> به همین سبب برخی اسراف را آفت سخاوت دانستهاند.<ref>مکی، قوت القلوب، ۱/۱۴۳.</ref> امامخمینی نیز بر این باور است که صفات پسندیده اخلاقی، حد وسط افراط و تفریط است و صفت اسراف افراط در سخاوت است؛ چنانکه [[تبذیر]] و [[حرص]] افراط در [[شهوت]] هستند.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۵۹؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۹۱.</ref> | |||
ازجمله واژگان مرتبط با اسراف، «سَرَف» و «تبذیر» است. برخی معتقدند واژه اسراف مفهومی گسترده دارد و هر گونه تجاوز از حد اعتدال و گرایش به افراط یا تفریط را دربر میگیرد.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۷/۳۰۶.</ref> برخی نیز اسراف را تنها در جانب افراط میدانند که شامل تقصیر و تقتیر نمیشود،<ref>طوسی، التبیان، ۳/۱۲.</ref> اما سَرَف تنها در مفهوم کوتاهی و تقصیر به کار میرود.<ref>طبری، جامع البیان، ۴/۱۷۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۳/۱۵.</ref> تبذیر به معنای تباهساختن اموال<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۸۲.</ref> و خرجکردن در آن چیزی است که شایسته نیست<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۳/۲۱۷.</ref> و پیوسته با نوعی بینظمی همراه است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱/۲۳۸.</ref> فرق اسراف و [[تبذیر]] در این است که اسراف مصرف زیاده از حد بوده و در جایی که شایسته است و تبذیر مصرف در جایی که شایسته نیست، میباشد. طبق این بیان، اسراف جهت کمّی و کیفی و تبذیر جهت کیفی را شامل میشود.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۴/۳۵۰.</ref> برخی اسراف را اعم دانسته و آن را به موارد مالی اختصاص ندادهاند<ref>← مدنی، ریاض السالکین، ۴/۶۹.</ref>؛ در حالیکه تبذیر مربوط به تضییع در امور مالی است.<ref>راغب، مفردات، ۱۱۳–۱۱۴.</ref> | |||
== پیشینه == | |||
انسان بر اساس اصل [[فطرت]] خود، به افراط و تفریط گرایش ندارد. از این جهت، اسراف خروج از مسیر فطرت بشری است.<ref>حکیمی، الحیاة، ۴/۳۳۲–۳۳۴.</ref> در ادیان الهی، اسراف امری ناپسند شمرده شده است.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۲۶، ۸؛ رساله اول پطرس، ب۴، ۴.</ref> [[قرآن کریم]] اسراف و تبذیر را نکوهیده<ref>انعام، ۱۴۱؛ اعراف، ۳۱؛ اسراء، ۲۶–۲۷.</ref> و اسرافکنندگان را از اصحاب آتش شمرده است.<ref>غافر، ۴۳.</ref> مسرفان در طول تاریخ مخالف [[پیامبران(ع)]] و جزء ستمگرانی بودهاند که قرآن به سرانجام سوء آنان اشاره میکند.<ref>انبیاء، ۹.</ref> در منابع روایی بابهایی به تعریف اسراف، حدود آن، نکوهش آن<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۵۵۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۳۴۴ و ۷۲/۳۰۲.</ref> و مصادیقی که در آن حکم اسراف نیست<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱۱/۴۱۷ و ۲۱/۵۵۵.</ref> و همچنین تبذیر،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۳۰۲.</ref> اختصاص داده شده است. فقها نیز در آثار خود به حکم اسراف و مصادیق آن پرداختهاند.<ref>طوسی، النهایه، ۳۰۵؛ ابنادریس، السرائر، ۱/۴۴۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۳۱۳.</ref> علمای اخلاق با تحلیل مسئله اسراف،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۰۴؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۵/۱۰۲؛ نراقی، معراج السعاده، ۴۰۵–۴۰۶.</ref> به بررسی حقیقت و اقسام آن<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۷/۶۵.</ref> اشاره کردهاند. امامخمینی نیز به مسئله اسراف از جهات فقهی<ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۵۰؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۹.</ref> و اخلاقی<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.</ref> پرداخته است. | |||
* اسراف اجتماعی: [[استبداد]]، [[برتریجویی]]، [[استکبار]] و [[استعمار و استثمار|استثمار]] از مصادیق اسراف | == موارد و مصادیق == | ||
اندیشمندان اسلامی با استفاده از آیات الهی، برای اسراف موارد و مصادیق متعددی برشمردهاند که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
* اسراف در عقیده: در برخی آیات<ref>طه، ۱۲۴–۱۲۷؛ غافر، ۳۴–۳۵.</ref> انکار [[خداوند]] و پیامبران(ع)، [[شرک|شرک به خداوند]]، [[بتپرستی]] و ایماننیاوردن به آیات الهی، اسراف معرفی شده است.<ref>← طبری، جامع البیان، ۲۴/۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۳/۲۹۰.</ref> | |||
* اسراف در اخلاق و رفتار: در برخی آیات<ref>یونس(ع)، ۱۲.</ref> ارتکاب [[گناهان]] و گرایش به مادیات و قطع علاقه از خداوند و زیادهروی در [[قصاص|قصاصِ]] قاتل با کشتن غیر او<ref>اسراء، ۳۳.</ref> و استفاده از قوه شهویه در غیر موضع آن،<ref>اعراف، ۸۱.</ref> اسراف و سبب خروج انسان از راه حق معرفی شده است.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۵/۵۹–۶۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۸/۶۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۳۳–۳۳۴.</ref> | |||
* اسراف اجتماعی: [[استبداد]]، [[برتریجویی]]، [[استکبار]] و [[استعمار و استثمار|استثمار]] از مصادیق اسراف بهشمار میرود<ref>دخان، ۳۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۳۳–۳۳۴.</ref>؛ چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم<ref>مائده، ۳۲؛ یونس(ع)، ۸۳.</ref> از [[مفاسد اجتماعی|فساد اجتماعی]] [[بنیاسرائیل]]، به اسراف تعبیر کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۳/۲۹۰ و ۵/۱۹۲.</ref> | |||
* اسراف مالی و اقتصادی: در روایات، بخشش مال در غیر حق<ref>نهج البلاغه، خ۱۲۶، ۱۷۸؛ مفید، الامالی، ۱۷۶.</ref> و در آنچه موجب ضرر در مال یا بدن میشود،<ref>کلینی، الکافی، ۴/۵۴.</ref> اسراف معرفی شده است؛ اما صرف آن در راه خیر، اسراف شمرده نمیشود.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۱/۲۹۱.</ref> به همین جهت در برخی [[حدیث|روایات]] تصریح شده است چیزی که برای اصلاح بدن مصرف میشود، اسراف نیست.<ref>کلینی، الکافی، ۴/۵۴.</ref> اسراف و تبذیر مالی مصادیق گوناگونی دارد؛ مانند اسراف در مصرف،<ref>اعراف، ۳۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۴/۶۳۸.</ref> اسراف و تبذیر در حقوق دیگران<ref>اسراء، ۲۶–۲۷؛ طبری، جامع البیان، ۱۵/۵۳–۵۴؛ میبدی، کشف الاسرار، ۵/۵۴۴.</ref> و اسراف در [[انفاق]] و [[صدقه]].<ref>فرقان، ۶۷؛ قمی، تفسیر القمی، ۲/۱۱۷؛ طبری، جامع البیان، ۱۹/۲۳–۲۴.</ref> | |||
[[امامخمینی]] نیز با اشاره به برخی مصادیق اسراف مالی،<ref>امامخمینی، البیع، ۳۵۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۹ و ۱۵/۳۸۸.</ref> آن را [[حرام]] دانسته است<ref>امامخمینی، استفتائات، ۳/۵۰.</ref>؛ البته ایشان، همانند فقهای دیگر<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸۵–۲۸۶؛ خویی، موسوعة، ۲۵/۲۵۲–۲۵۳.</ref> اسراف مالی را دربارهٔ افراد امری نسبی میداند؛ چنانکه ممکن است میزان مصرف مال نسبت به فردی اسراف باشد و نسبت به دیگری، به دلیل اینکه در شان اوست، اسراف نباشد.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۶۷۸–۶۷۹.</ref> | |||
امامخمینی در [[پیام چهاردهمادهای امامخمینی|پیام چهاردهمادهای]] به ملت ایران، دربارهٔ وضعیت کشور در اسفند ۱۳۵۷ دربارهٔ [[ادارات]] تأکید کرده است آنان میبایست از [[تجملگرایی]] و اسراف بپرهیزند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۶.</ref> ایشان دستگاههای دولتی را به [[صرفهجویی]] در مصرف اموال [[بیتالمال]] و زیادهروی نکردن در آن سفارش میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۷۵.</ref>؛ همچنین به واعظان و خطیبان توصیه میکرد به تودههای متعهد [[جامعه اسلامی]] سفارش کنند برای کمک به [[اقتصاد]] کشور، از اسراف و تبذیر و امور تشریفاتی و تجملی اجتناب کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۸.</ref> | |||
== عوامل و ریشهها == | |||
[[ | اندیشمندان اسلامی با استفاده از آیات قرآن برای انواع اسراف، مانند اسراف در [[شهوت]] و اسراف در مال و اسراف در [[گناه]]، عوامل مختلفی برشمردهاند؛ ازجمله: | ||
* پیروی از [[هوای نفس]] و عادت به اسراف: [[قرآن کریم]]<ref>اعراف، ۸۱؛ نمل، ۵۵.</ref> متابعت از هوای نفس و عادت به اسراف را سبب گرایش [[قوم لوط]] به فساد اخلاقی به حساب میآورد.<ref>← نخجوانی، الفواتح الالهیة، ۱/۲۵۶–۲۵۷؛ کاشانی، ۲/۵۵۵؛ حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ۳/۱۹۷.</ref> | |||
* [[غفلت|غفلت از یاد خدا]]: قرآن کریم<ref>کهف، ۲۸.</ref> مسرفان و افراطگرایان را کسانی معرفی میکند که قلبشان از یاد خدا غافل شده است.<ref>← نخجوانی، الفواتح الالهیة، ۱/۲۹۱.</ref> | |||
* [[تکبر]] و برتریجویی: برخی آیات الهی<ref>یونس(ع)، ۸۳؛ دخان، ۳۱.</ref> [[فرعون]] را که فردی متکبر و گردنکش بود، از مسرفان میخواند.<ref>حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ۴/۷۱–۷۲؛ مصطفوی، التحقیق، ۵/۱۱۱.</ref> | |||
[[امامخمینی]] منشأ اسراف و تبذیر-که زیادهروی در [[قوه شهویه]] است-را [[حب دنیا]] میداند؛ چنانکه حب دنیا نیز خود ریشه در [[حب نفس]] دارد که ریشه همه انگیزههای شهوانی است. ایشان تأکید کرده است که [[پیامبران(ع)|پیامبران الهی(ع)]] در صدد این بودهاند که این حب نفس را مهار و تعدیل کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲.</ref> | |||
* [[ | == حکم اسراف مالی == | ||
امامخمینی، مانند دیگر فقها<ref>عاملی، مفتاح الکرامة، ۸/۲۹۲؛ طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ۱۵/۲۵۰.</ref> اسراف و تبذیر اموال را ازجمله [[گناهان کبیره]] شمرده است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۹؛ امامخمینی، وسیلة النجاة، ۲۳۰.</ref> از دیدگاه ایشان، موضوع اسراف در جایی است که مصرف مال زیادتر از حد عقلایی و متعارف باشد که این امری نسبی است و در افراد مختلف متفاوت است؛ برای مثال اگر کسی بیش از حد متعارف خود خرج کند، در بحث [[خمس]]، از مؤنه محسوب نمیشود و مشمول خمس خواهد شد؛ چنانکه اگر کسی بر خود سخت گیرد و مصرف نکند نیز از ادای خمس مستثنا نمیشود<ref>← یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸۷؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۷.</ref>؛ البته مواردی از حرمت اسراف استثنا شده است؛ ازجمله: | |||
* خرجکردن در سفر [[حج]] و [[عمره]]: چنانکه در برخی روایات، زیادهروی و اسراف در سفر حج و عمره استثنا شده است.<ref>برقی، المحاسن، ۲/۳۵۹؛ صدوق، من لایحضر، ۲/۲۷۹.</ref> امامخمینی نیز بر اساس این روایات، زیادهروی در خرجکردن در سفر حج را [[مستحب]] میداند<ref>امامخمینی، نجاة العباد، ۲۲۰؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۷۷۹.</ref> | |||
* اسراف در صدقه: در برخی روایات، اسراف در [[صدقه]] استثنا شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۴/۳.</ref> امامخمینی معتقد است مطلوب در صدقه کثرت و فراوانی آن است و صدقه به هراندازه باشد، اسراف شمرده نمیشود. ایشان به روایات وارد شده در مسئله تقسیم اموال [[امام حسن مجتبی(ع)|امامحسن(ع)]] در میان [[مستضعفان|فقرا]]<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۵/۱۱؛ طوسی، الاستبصار، ۲/۱۴۱–۱۴۲.</ref> و سفارش [[امامرضا(ع)]] به فرزند خود، [[امام جواد(ع)|امامجواد(ع)]]، در بذل و بخشش<ref>کلینی، الکافی، ۴/۴۳؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۸.</ref> اشاره کرده و معتقد است این احادیث با احادیث دیگری که زیادی صدقه را به قدری که معیشت بر عیال سخت شود از موارد اسراف میداند، منافاتی ندارد<ref>کلینی، الکافی، ۴/۵۵.</ref>؛ زیرا زیادهروی در صدقهدادن لازم نیست به قدری باشد که موجب سختی بر عیال شود و چه بسا اشخاصی نصف مال خود یا بیشتر آن را صدقه میدهند؛ ولی عیال آنها در تنگنا و سختی معاش قرار نمیگیرند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۳–۴۹۴.</ref> | |||
به اعتقاد امامخمینی از میانبردن نشانهها و نمادهای [[طاغوت|حکومت طاغوت]] ازجمله اموری است که هرچند متحمل مخارج بسیاری باشد، اسراف در آن نیست. به همین جهت، ایشان در اوایل پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] تأکید کرد نشانهها و آرمهای شاهنشاهی از روی کاغذهای دولتی حذف شود، هرچند هزینههای فراوانی داشته باشد و در این کار اسراف نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۶.</ref> | |||
== آثار اسراف == | |||
بر اساس بعضی آیات [[قرآن|قرآن کریم]]،<ref>انبیا، ۹؛ یونس(ع)، ۱۱–۱۲.</ref> اسراف موجب بروز دشواریهای فراوان در زندگی دنیا و عامل فراموشی آخرت و نابینایی انسان در آنجا و گرفتارشدن در عذاب دردناک میشود.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۷/۶؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۱۰/۲۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۳۳–۳۳۵.</ref> در روایات نیز [[قناعت]]، دارایی پایانناپذیر<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱۵/۲۷۸.</ref> و اسراف باعث کمشدن برکت،<ref>کلینی، الکافی، ۴/۵۵.</ref> [[فقر]]<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۵۹.</ref> و مستجابنشدن [[دعا]] در طلب رزق<ref>کلینی، الکافی، ۴/۵۶.</ref> شمرده شده است. علمای اخلاق نیز اسراف را سبب [[فقر]] و تضییع حق دیگران میدانند.<ref>مدنی، ریاض السالکین، ۲/۳۸۷.</ref> همچنین اسراف و [[تکاثر]] در [[جامعه]] و مصرف بیش ازاندازه اسرافگران، سبب کمبود منابع و کالاها برای عموم [[مردم]] و فقر بسیاری از گروههای اجتماعی و در نتیجه سبب تقسیم امت به طبقات متفاوت اجتماعی از جهت فقر و غنا میشود.<ref>حکیمی، الحیاة، ۳/۴۲۹–۴۳۱.</ref> | |||
[[امامخمینی]] | [[امامخمینی]] خود نیز در مصرف مواظبت میکرد و در زیادی مصرف آب و برق، استفاده نامناسب از وسایل خانه به دیگران تذکر میداد و آنان را بازخواست میکرد<ref>میرشکاری، آیت اعتدال، ۳۰ و ۴۶.</ref> و در هزینههای زندگی کاملاً میانهرو بود و زیاده از حد نیاز، خرید نمیکرد.<ref>میرشکاری، آیت اعتدال، ۳۶–۳۷.</ref> | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
== | |||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. | * آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. | ||
* ابنادریس حلی، محمدبنمنصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | * ابنادریس حلی، محمدبنمنصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* ابنفارس، معجم، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام | * ابنفارس، معجم، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمدهارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر-دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر-دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* احسائی، ابنابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | * احسائی، ابنابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ترجمه احمد لطفی سید، بیروت، دار صادر، چاپ اول، ۱۳۴۳ق. | * ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ترجمه احمد لطفی سید، بیروت، دار صادر، چاپ اول، ۱۳۴۳ق. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، رساله نجاة العباد، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، رساله نجاة العباد، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تقریر محمدحسن قدیری، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تقریر محمدحسن قدیری، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
* برقی، احمدبنمحمد، المحاسن، تحقیق جلالالدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق. | * برقی، احمدبنمحمد، المحاسن، تحقیق جلالالدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق. | ||
* جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
* حلی، علامه، حسنبنیوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | * حلی، علامه، حسنبنیوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | ||
* حلی، محقق، جعفربنحسن، النهایة و نکتها، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * حلی، محقق، جعفربنحسن، النهایة و نکتها، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، المستند فی شرح العروة الوثقی، الخمس، ج۲۵، تقریر مرتضی بروجردی، قم، مؤسسه احیاء آثار | * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، المستند فی شرح العروة الوثقی، الخمس، ج۲۵، تقریر مرتضی بروجردی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخویی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق. | ||
* راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت-دمشق، دارالقلم-دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت-دمشق، دارالقلم-دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق سیدمهدی لاجوردی، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. | * صدوق، محمدبنعلی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق سیدمهدی لاجوردی، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، من | * صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | ||
* طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهرهمند و دیگران، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | * طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهرهمند و دیگران، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
* طبری، محمدبنجریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * طبری، محمدبنجریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش. | * طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش. | ||
* طوسی، محمدبنحسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، | * طوسی، محمدبنحسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق. | ||
* طوسی، محمدبنحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * طوسی، محمدبنحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* طوسی، محمدبنحسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * طوسی، محمدبنحسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
* قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش. | * قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش. | ||
* کاشانی، ملافتحالله، زبدة التفاسیر، قم، بنیاد معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق. | * کاشانی، ملافتحالله، زبدة التفاسیر، قم، بنیاد معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق. | ||
* کتاب مقدس، بیجا، | * کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م. | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
* مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | * مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش. | * میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش. | ||
* میرشکاری، اصغر، | * میرشکاری، اصغر، آیت اعتدال، تهران، تکا، چاپ اول، ۱۳۸۸ش. | ||
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق. | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق. | ||
* نخجوانی، نعمتالله، الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیه، مصر، دار رکابی للنشر، چاپ اول، ۱۹۹۹م. | * نخجوانی، نعمتالله، الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیه، مصر، دار رکابی للنشر، چاپ اول، ۱۹۹۹م. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | == پیوند به بیرون == | ||
* سعید نصیری، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/715/ اسراف]»، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱، ص۷۱۵–۷۱۹. | |||
* سعید نصیری، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/715/ اسراف]»، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۱، | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه]] |