مجسمه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''مُجَسمه''' نقش سه‌بعدی بر اجسام از نگاه فقهی. ==مفهوم‌شناسی== مجسمه، پیکره و تندیس جسمی است سه‌بعدی که از فلز، سنگ، گچ و مانند آن به شکل موجودات جاندار مانند انسان یا حیوان درست می‌شود.<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ج۱۲، ص۱۷۹۳۴-۱۷۹۳۵.</ref> در زبان...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''مُجَسمه''' نقش سه‌بعدی بر اجسام از نگاه فقهی.
'''مُجَسمه''' نقش سه‌بعدی بر اجسام از نگاه [[فقه|فقهی]].
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
مجسمه، پیکره و تندیس جسمی است سه‌بعدی که از فلز، سنگ، گچ و مانند آن به شکل موجودات جاندار مانند انسان یا حیوان درست می‌شود.<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ج۱۲، ص۱۷۹۳۴-۱۷۹۳۵.</ref> در زبان عربی از آن به «تمثال» و «صورة» تعبیر شده‌است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۱۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۷۰-۴۷۱.</ref>
مجسمه، پیکره و تندیس جسمی است سه‌بعدی که از فلز، سنگ، گچ و مانند آن به شکل موجودات جاندار مانند انسان یا حیوان درست می‌شود.<ref>دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ج۱۲، ص۱۷۹۳۴-۱۷۹۳۵.</ref> در زبان عربی از آن به «تمثال» و «صورة» تعبیر شده‌است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۱۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۷۰-۴۷۱.</ref>
==پیشینه==
==پیشینه==
مجسمه در ادوار مختلف تاریخ زندگی انسان‌ها وجود داشته و مورد توجه آنان بوده‌است. کاربردهای گوناگونی مانند وسیله‌ای برای یادبود، تزیین محل سکونت، بیان تصورات و افکار و سحر و جادو داشته‌است؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> از همه مهم‌تر در میان اقوام بسیاری، دارای ارزش دینی بوده، مردم بی‌شماری از هند و چین تا ایران پیش از زردشت و مصر و یونان و روم به پرستش آنها به عنوان خدایان گوناگون، روی آورده بوده‌اند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۹ ـ ۲۰، ۵۰ ـ ۵۱، ۷۷، ۷۹، ۸۰ ـ ۸۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۲۱۲، ۲۷۵، ۲۷۶، ۴۵۷ و ۴۶۳.</ref> این حالت در میان برخی پیروان [[ادیان ابراهیمی]] نیز رسوخ کرده بود؛ به گونه‌ای که بیشتر بت‌ها (صنم‌ها) به صورت مجسمه‌ای به شکل انسان یا حیوان بود. پرستش قوای طبیعت، مانند قوه رویش و باروری که میان کنعانیان به صورت گاوپرستی نمود داشت، به [[بنی‌اسرائیل]] راه یافت.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۵۰۱ ـ ۵۰۴.</ref> مسیحیان از مجسمه و نقاشی برای تزیین مکان‌های مراسم عبادی و کلیساها استفاده می‌کردند و شخص مؤمن [[مسیحی]]، حضور قدیس را از طریق تندیس احساس می‌کرد؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۴، ص۱۱۵۶.</ref> حتی در دوره‌ای، طبق فتوای پاپ کلیسای رم، مخالفانِ احترام نقاشی و مجسمه در کلیساها، از جرگه اهل ایمان خارج بودند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۴۵-۶۴۶.</ref> امروزه اگرچه مجسمه در برخی کشورها و میان اقوام کم‌شماری پرستش می‌شود و یا با عنوان یک نماد احترام می‌شود، ولی به طور کلی کار برد هنری آن نمود بیشتری دارد و مجسمه‌سازی به صورت یک رشته هنری در دانشگاه‌ها آموزش داده می‌شود. چنان‌که [[نقاشی]] نیز در همین راستا قرار دارد
مجسمه در ادوار مختلف تاریخ زندگی انسان‌ها وجود داشته و مورد توجه آنان بوده‌است. کاربردهای گوناگونی مانند وسیله‌ای برای یادبود، تزیین محل سکونت، بیان تصورات و افکار و [[سحر]] و جادو داشته‌است؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> از همه مهم‌تر در میان اقوام بسیاری، دارای ارزش دینی بوده، مردم بی‌شماری از [[هند]] و [[چین]] تا [[ایران]] پیش از [[زردشت]] و [[مصر]] و یونان و روم به پرستش آنها به عنوان خدایان گوناگون، روی آورده بوده‌اند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۹ ـ ۲۰، ۵۰ ـ ۵۱، ۷۷، ۷۹، ۸۰ ـ ۸۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۲۱۲، ۲۷۵، ۲۷۶، ۴۵۷ و ۴۶۳.</ref> این حالت در میان برخی پیروان [[ادیان ابراهیمی]] نیز رسوخ کرده بود؛ به گونه‌ای که بیشتر بت‌ها (صنم‌ها) به صورت مجسمه‌ای به شکل انسان یا حیوان بود. پرستش قوای طبیعت، مانند قوه رویش و باروری که میان کنعانیان به صورت گاوپرستی نمود داشت، به [[بنی‌اسرائیل]] راه یافت.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۵۰۱ ـ ۵۰۴.</ref> مسیحیان از مجسمه و نقاشی برای تزیین مکان‌های مراسم عبادی و [[کلیسا|کلیساها]] استفاده می‌کردند و شخص مؤمن [[مسیحی]]، حضور قدیس را از طریق تندیس احساس می‌کرد؛<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج۴، ص۱۱۵۶.</ref> حتی در دوره‌ای، طبق فتوای پاپ کلیسای رم، مخالفانِ احترام نقاشی و مجسمه در کلیساها، از جرگه اهل ایمان خارج بودند.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۴۵-۶۴۶.</ref> امروزه اگرچه مجسمه در برخی کشورها و میان اقوام کم‌شماری پرستش می‌شود و یا با عنوان یک نماد احترام می‌شود، ولی به طور کلی کار برد هنری آن نمود بیشتری دارد و مجسمه‌سازی به صورت یک رشته هنری در دانشگاه‌ها آموزش داده می‌شود. چنان‌که [[نقاشی]] نیز در همین راستا قرار دارد
به نظر می‌رسد از همان دوره‌ای که مجسمه با عنوان خالق، مدبر، شفیع و یا برای کسب عزت و مانند آن با عنوان [[بت]] <ref>اعراف، ۱۹۱؛ یونس، ۱۸؛ رعد، ۱۶؛ عنکبوت، ۲۵؛ مریم، ۸۱.</ref> ارزش دینی یافت، مبارزه [[انبیای الهی(ع)]] با آن نیز آغاز شد. مبارزه [[حضرت ابراهیم(ع)]] در این زمینه بسیار معروف است.<ref>انبیاء، ۵۷ ـ ۵۸.</ref> یکی از مهم‌ترین جلوه‌های اولیه دین مبین اسلام، مبارزه با [[بت‌پرستی]] در شبه جزیره عربستان، به‌ویژه در شهر [[مکه]] بود که موضوع آیات پرشمار [[قرآن کریم]] است.<ref>صافات، ۱۲۵؛ نوح، ۲۳؛ شوری، ۲۱.</ref> در بعضی روایات [[اهل بیت(ع)]]، مجسمه‌سازی خروج از اسلام و دشمنی با خدا و هم‌ردیف کشتن پیامبران معرفی شده‌است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۰۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱۰ و ص۲۱۰.</ref> از نظر [[امام‌خمینی]] تناسبی میان این عقوبت‌های سنگین و صرف ساخت مجسمه وجود ندارد. ایشان این احتمال را قوی می‌داند که این عقوبت‌ها مربوط به ساخت مجسمه برای [[پرستش]] و عبادت است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> همچنین دیگر مسائل فقهی مربوط به مجسمه و کاربردهای آن، مانند آراستن خانه‌ها با آن، بازی‌کردن و نمازخواندن در برابر آنها نیز در احادیثی آمده‌است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه،ج۴، ص۴۳۶-۴۴۲؛ ج۵، ص۱۷۰، ص۳۰۳، ص۳۰۶-۳۰۷ و ج۱۷، ص۲۹۵.</ref>  
به نظر می‌رسد از همان دوره‌ای که مجسمه با عنوان خالق، مدبر، شفیع و یا برای کسب عزت و مانند آن با عنوان [[بت]] <ref>اعراف، ۱۹۱؛ یونس، ۱۸؛ رعد، ۱۶؛ عنکبوت، ۲۵؛ مریم، ۸۱.</ref> ارزش دینی یافت، مبارزه [[انبیای الهی(ع)]] با آن نیز آغاز شد. مبارزه [[حضرت ابراهیم(ع)]] در این زمینه بسیار معروف است.<ref>انبیاء، ۵۷ ـ ۵۸.</ref> یکی از مهم‌ترین جلوه‌های اولیه دین مبین اسلام، مبارزه با [[بت‌پرستی]] در شبه جزیره عربستان، به‌ویژه در شهر [[مکه]] بود که موضوع آیات پرشمار [[قرآن کریم]] است.<ref>صافات، ۱۲۵؛ نوح، ۲۳؛ شوری، ۲۱.</ref> در بعضی روایات [[اهل بیت(ع)]]، مجسمه‌سازی خروج از اسلام و دشمنی با خدا و هم‌ردیف کشتن پیامبران معرفی شده‌است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۰۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱۰ و ص۲۱۰.</ref> از نظر [[امام‌خمینی]] تناسبی میان این عقوبت‌های سنگین و صرف ساخت مجسمه وجود ندارد. ایشان این احتمال را قوی می‌داند که این عقوبت‌ها مربوط به ساخت مجسمه برای [[پرستش]] و عبادت است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> همچنین دیگر مسائل فقهی مربوط به مجسمه و کاربردهای آن، مانند آراستن خانه‌ها با آن، بازی‌کردن و نمازخواندن در برابر آنها نیز در احادیثی آمده‌است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه،ج۴، ص۴۳۶-۴۴۲؛ ج۵، ص۱۷۰، ص۳۰۳، ص۳۰۶-۳۰۷ و ج۱۷، ص۲۹۵.</ref>  
با توجه به آیات و احادیث مربوط به مجسمه¬‌سازی، این مسئله در بحث [[مکاسب محرمه]] از جهت کسب درآمد از این راه، نیز در کتاب‌های فقهای گذشته به شکل اجمالی و در حد بیان حرمت ساخت تصویر یا تصویر مجسم، بررسی شده‌است؛<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۷؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۳؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱؛ حلی، محقق، شرایع الاسلام، ج۲، ص۴.</ref> ولی به‌مرور صورتی استدلالی و گسترده یافته، تقریباً از زمان [[محقق نراقی]] و [[صاحب جواهر]] و [[شیخ انصاری]]، بیشتر مباحث مربوط به مجسمه در کتاب‌های فقهی مطرح شده‌است.<ref>نراقی، مستندالشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶-۱۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱-۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳.</ref> از قدیمی‌ترین کتاب‌های فقهی که حرمت ساخت مجسمه به شکل فتوایی در آن مطرح شده‌است، کتاب المقنعه [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ق)، است <ref>شیخ مفید، المقنعه، ص۵۸۷.</ref> و پس از وی، [[حلبی]] (م۴۴۷ق) در [[الکافی]] <ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱.</ref> و [[سلار]] (م۴۴۸ق) در [[المراسم]] <ref>سلار، المراسم، ص۱۷۰.</ref> بدان پرداختند و به‌مرور این بحث با تفصیلات بیشتری در کتاب‌های فقهی مطرح شد. [[امام‌خمینی]] نیز مانند بسیاری از فقهای متأخر، بحث ساخت، نگهداری و بهره‌برداری و خرید و فروش مجسمه را به طور مبسوط در کتاب [[المکاسب المحرمه]]، در بحث کسب از راه عمل حرام، همچنین بحث از کسبی که هدف از آن بهره‌برداری حرام است، بررسی کرده‌است.<ref>امام خمینی، المکاسب المحرمه، ج۱، ص۲۵۵-۲۹۸.</ref>
با توجه به آیات و احادیث مربوط به مجسمه¬‌سازی، این مسئله در بحث [[مکاسب محرمه]] از جهت کسب درآمد از این راه، نیز در کتاب‌های فقهای گذشته به شکل اجمالی و در حد بیان حرمت ساخت تصویر یا تصویر مجسم، بررسی شده‌است؛<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۷؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۳؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱؛ حلی، محقق، شرایع الاسلام، ج۲، ص۴.</ref> ولی به‌مرور صورتی استدلالی و گسترده یافته، تقریباً از زمان [[محقق نراقی]] و [[صاحب جواهر]] و [[شیخ انصاری]]، بیشتر مباحث مربوط به مجسمه در کتاب‌های فقهی مطرح شده‌است.<ref>نراقی، مستندالشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶-۱۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱-۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳.</ref> از قدیمی‌ترین کتاب‌های فقهی که حرمت ساخت مجسمه به شکل فتوایی در آن مطرح شده‌است، کتاب المقنعه [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ق)، است <ref>شیخ مفید، المقنعه، ص۵۸۷.</ref> و پس از وی، [[حلبی]] (م۴۴۷ق) در [[الکافی]] <ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱.</ref> و [[سلار]] (م۴۴۸ق) در [[المراسم]] <ref>سلار، المراسم، ص۱۷۰.</ref> بدان پرداختند و به‌مرور این بحث با تفصیلات بیشتری در کتاب‌های فقهی مطرح شد. [[امام‌خمینی]] نیز مانند بسیاری از فقهای متأخر، بحث ساخت، نگهداری و بهره‌برداری و خرید و فروش مجسمه را به طور مبسوط در کتاب [[المکاسب المحرمه]]، در بحث کسب از راه عمل حرام، همچنین بحث از کسبی که هدف از آن بهره‌برداری حرام است، بررسی کرده‌است.<ref>امام خمینی، المکاسب المحرمه، ج۱، ص۲۵۵-۲۹۸.</ref>


==ساخت مجسمه==
==ساخت مجسمه==
[[فتوای مشهور فقها]] این است که ساخت تندیس جانداران [[حرام]] است؛ اگرچه با هدف بت‌پرستی نباشد. بسیاری از فقها نیز دراین‌باره ادعای [[اجماع]] و [[عدم خلاف]] کرده‌اند.<ref>اردبیلی مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۵۴؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۱۶۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۸، ص۱۵۱-۱۵۵؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳؛ خوانساری، جامع المدارک، ج۳، ص۱۴.</ref> دلیل اصلی این حکم، احادیث فراوانی است که در این زمینه نقل شده‌است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۳-۳۱۰ و ج۱۷، ص۲۹۵-۲۹۸.</ref> و طبق برخی از آنها، مجسمه‌سازان در روز قیامت وادار می‌شوند بر ساخته‌های خود روح بدمند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> و شدیدترین عذاب‌های آن روز برای آنها خواهد بود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>  فقها از این روایات، وجود نوعی حرمت ذاتی را برای ساخت مجسمه برداشت کرده‌اند؛ اما بنا بر نظریه دیگر که [[شیخ طوسی]] آن را در کتاب تفسیر خود آورده، ساختن مجسمه حیوانات حرام نبوده، [[مکروه]] است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> در عصر حاضر نیز برخی فقها طرفدار نظریه حلیت‌اند؛<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref> زیرا با توجه به فضای موجود در عصر نزول آیات و صدور روایات و نیز لسان خود روایات، موضوع تحریم، تمثال‌ها و بت‌هایی است که پرستش می‌شده‌اند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref>
[[فتوای مشهور فقها]] این است که ساخت تندیس جانداران [[حرام]] است؛ اگرچه با هدف بت‌پرستی نباشد. بسیاری از فقها نیز دراین‌باره ادعای [[اجماع]] و [[عدم خلاف]] کرده‌اند.<ref>اردبیلی مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۵۴؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۱۶۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۸، ص۱۵۱-۱۵۵؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳؛ خوانساری، جامع المدارک، ج۳، ص۱۴.</ref> دلیل اصلی این حکم، احادیث فراوانی است که در این زمینه نقل شده‌است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۳-۳۱۰ و ج۱۷، ص۲۹۵-۲۹۸.</ref> و طبق برخی از آنها، مجسمه‌سازان در [[روز قیامت]] وادار می‌شوند بر ساخته‌های خود روح بدمند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> و شدیدترین عذاب‌های آن روز برای آنها خواهد بود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>  فقها از این روایات، وجود نوعی حرمت ذاتی را برای ساخت مجسمه برداشت کرده‌اند؛ اما بنا بر نظریه دیگر که [[شیخ طوسی]] آن را در کتاب تفسیر خود آورده، ساختن مجسمه حیوانات حرام نبوده، [[مکروه]] است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref> در عصر حاضر نیز برخی فقها طرفدار نظریه حلیت‌اند؛<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref> زیرا با توجه به فضای موجود در عصر نزول آیات و صدور روایات و نیز لسان خود روایات، موضوع تحریم، تمثال‌ها و بت‌هایی است که پرستش می‌شده‌اند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۷۶.</ref>
[[امام‌خمینی]] در سند برخی روایات و دلالت برخی دیگر خدشه وارد می‌کند و بسیاری از آنها را مربوط به بت‌سازی می‌داند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰ و ص۲۶۲-۲۶۷.</ref> اما با استناد به اطلاق برخی روایات،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> همسو با مشهور فقها، معتقد است ساخت مجسمه از موجودات دارای روح چون انسان و حیوان، حرام است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> ایشان بر اساس مفاد این روایت ـ که خداوند در [[قیامت]] مجسمه‌سازان را مجبور می‌کند در ساخته‌های خود [[روح]] بدمند ـ برداشت می‌کند که علت تحریم، همانندی با خداوند در آفرینش است، و این ملاکی مستقل از بت‌پرستی است. چنان‌که ایشان این روایت را دلیل اختصاص تحریم به ساخت تندیس و جایزبودن [[نقاشی]] می‌داند؛ زیرا دمیدن روح، مناسب چیزهایی است که حجم داشته باشند تا در صورت دمیدن روح، به شکل یک انسان و یا حیوان کامل درآیند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] در سند برخی روایات و دلالت برخی دیگر خدشه وارد می‌کند و بسیاری از آنها را مربوط به بت‌سازی می‌داند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۰ و ص۲۶۲-۲۶۷.</ref> اما با استناد به اطلاق برخی روایات،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۰۴.</ref> همسو با مشهور فقها، معتقد است ساخت مجسمه از موجودات دارای روح چون انسان و حیوان، حرام است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> ایشان بر اساس مفاد این روایت ـ که خداوند در [[قیامت]] مجسمه‌سازان را مجبور می‌کند در ساخته‌های خود [[روح]] بدمند ـ برداشت می‌کند که علت تحریم، همانندی با خداوند در آفرینش است، و این ملاکی مستقل از بت‌پرستی است. چنان‌که ایشان این روایت را دلیل اختصاص تحریم به ساخت تندیس و جایزبودن [[نقاشی]] می‌داند؛ زیرا دمیدن روح، مناسب چیزهایی است که حجم داشته باشند تا در صورت دمیدن روح، به شکل یک انسان و یا حیوان کامل درآیند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>
امام‌خمینی با تکیه بر نکته یادشده، مجسمه‌سازی از جن و ملائکه را روا می‌داند؛ زیرا زنده‌شدن و جان‌گرفتن آنها، به گونه‌ای نیست که در آغاز به جسمی نیاز داشته باشند و سپس روح در آن دمیده شود؛ بلکه به یک‌باره آفریده می‌شوند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> اگرچه پیش از ایشان عده‌ای از فقها مانند [[صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳.</ref> تلاش کردند با استناد به اطلاق برخی روایات، مانند روایت [[تحف العقول]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۸۵.</ref> که معیار را «تمثال روحانی» قرار داده‌است، ناروابودن ساخت تندیس از موجودات غیر جسمانی را اثبات کنند، ولی به نظر امام‌خمینی سند و دلالت آن اشکال دارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref> بعضی فقهای دیگر، مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، ساخت تندیس از جن و ملک را از آن جهت ناروا می‌دانند که معمولاً آنها به شکل یکی از حیوانات ساخته می‌شوند؛<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۹.</ref> ولی امام‌خمینی افزون بر اشکال صغروی، به این نکته اشاره می‌کند که در تصاویر مشترک، ملاک حرمت، قصد سازنده است و در جایی که سازنده، قصد ساخت صورت حیوان و جن یا ملک را با هم داشته باشد، ساخت چنین تندیسی به سبب انطباق عنوان حیوان، حرام است و اگر با عنوان تندیس ملک و جن باشد، حرام نیست.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۸.</ref>
امام‌خمینی با تکیه بر نکته یادشده، مجسمه‌سازی از [[جن]] و [[ملائکه]] را روا می‌داند؛ زیرا زنده‌شدن و جان‌گرفتن آنها، به گونه‌ای نیست که در آغاز به جسمی نیاز داشته باشند و سپس روح در آن دمیده شود؛ بلکه به یک‌باره آفریده می‌شوند.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref> اگرچه پیش از ایشان عده‌ای از فقها مانند [[صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳.</ref> تلاش کردند با استناد به اطلاق برخی روایات، مانند روایت [[تحف العقول]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۸۵.</ref> که معیار را «تمثال روحانی» قرار داده‌است، ناروابودن ساخت تندیس از موجودات غیر جسمانی را اثبات کنند، ولی به نظر امام‌خمینی سند و دلالت آن اشکال دارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref> بعضی فقهای دیگر، مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی]]، ساخت تندیس از جن و ملک را از آن جهت ناروا می‌دانند که معمولاً آنها به شکل یکی از حیوانات ساخته می‌شوند؛<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۹.</ref> ولی امام‌خمینی افزون بر اشکال صغروی، به این نکته اشاره می‌کند که در تصاویر مشترک، ملاک حرمت، قصد سازنده است و در جایی که سازنده، قصد ساخت صورت حیوان و جن یا ملک را با هم داشته باشد، ساخت چنین تندیسی به سبب انطباق عنوان حیوان، حرام است و اگر با عنوان تندیس ملک و جن باشد، حرام نیست.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۸.</ref>
==گونه‌های ساخت مجسمه==
==گونه‌های ساخت مجسمه==
یکی از مسائلی که در زمینه ساخت مجسمه وجود دارد، حکم ساخت گروهی آن است؛ یعنی چند تن با هم به ساخت یک مجسمه بپردازند و هر یک از آنها تنها بخشی از پیکره را بسازد. برخی از فقها بر این باورند که میان ساخت فردی با ساخت گروهی فرقی وجود ندارد و همان علت حرمتی که در ساخت فردی وجود دارد، اینجا نیز موجود است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳؛ یزدی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۲۰.</ref> امام‌خمینی بر خلاف آنان بر این مطلب اصرار می‌ورزد که روایات، دلالتی بر حرمت ساخت گروهی ندارند؛ زیرا از ظاهر جملاتی مانند «من صوَّر صورة: کسی که مجسمه‌ای بسازد»، استفاده می‌شود که سازنده یک نفر است، و [[الغای خصوصیت]] و [[تنقیح مناط]] به این معنا در اینجا درست نیست؛ زیرا ممکن است علت تحریم برابری‌جستن با خدا در کار صورتگری باشد که این معیار در کار هیچ‌یک از این افراد به‌تنهایی وجود ندارد؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۸-۲۸۲.</ref> با این حال، به دلیل برخی ملاحظات، مانند احتمال الغای خصوصیت و گمان نارضایتی خداوند از چنین عملی، معتقد است مقتضای [[احتیاط]] ترک مجسمه‌سازی، حتی به صورت گروهی است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۸۳.</ref>  
یکی از مسائلی که در زمینه ساخت مجسمه وجود دارد، حکم ساخت گروهی آن است؛ یعنی چند تن با هم به ساخت یک مجسمه بپردازند و هر یک از آنها تنها بخشی از پیکره را بسازد. برخی از فقها بر این باورند که میان ساخت فردی با ساخت گروهی فرقی وجود ندارد و همان علت حرمتی که در ساخت فردی وجود دارد، اینجا نیز موجود است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۳؛ یزدی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۲۰.</ref> امام‌خمینی بر خلاف آنان بر این مطلب اصرار می‌ورزد که روایات، دلالتی بر حرمت ساخت گروهی ندارند؛ زیرا از ظاهر جملاتی مانند «من صوَّر صورة: کسی که مجسمه‌ای بسازد»، استفاده می‌شود که سازنده یک نفر است، و [[الغای خصوصیت]] و [[تنقیح مناط]] به این معنا در اینجا درست نیست؛ زیرا ممکن است علت تحریم برابری‌جستن با خدا در کار صورتگری باشد که این معیار در کار هیچ‌یک از این افراد به‌تنهایی وجود ندارد؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۷۸-۲۸۲.</ref> با این حال، به دلیل برخی ملاحظات، مانند احتمال الغای خصوصیت و گمان نارضایتی خداوند از چنین عملی، معتقد است مقتضای [[احتیاط]] ترک مجسمه‌سازی، حتی به صورت گروهی است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۸۳.</ref>  
از سوی دیگر، امام‌خمینی در مکاسب محرمه به این نکته تصریح می‌کند که ظاهر دلایل، حرمت ساخت مباشری و دستی است و ما دلیلی بر الغای خصوصیت و گسترش حکم تحریم به کارخانه‌های مجسمه‌سازی نداریم (همان، 1/269 ـ 271). با این همه از برخی استفتائات بر می‌آید که به نظر ایشان ساخت عروسک و پیکر حیوانات توسط کارخانجات جائز نیست (استفتائات، 2/19 ـ 20). گویا ملاک این فتوا احتیاط یادشده است.
از سوی دیگر، امام‌خمینی در مکاسب محرمه به این نکته تصریح می‌کند که ظاهر دلایل، حرمت ساخت مباشری و دستی است و ما دلیلی بر [[الغای خصوصیت]] و گسترش حکم تحریم به کارخانه‌های مجسمه‌سازی نداریم (همان، 1/269 ـ 271). با این همه از برخی استفتائات بر می‌آید که به نظر ایشان ساخت عروسک و پیکر حیوانات توسط کارخانجات جائز نیست (استفتائات، 2/19 ـ 20). گویا ملاک این [[فتوا]] احتیاط یادشده است.
==نقش‌برجسته==
==نقش‌برجسته==
به نظر فقیهانی که نقاشی‌کردن از جانداران را حرام می‌دانند، حرمت قلم‌زنی و نقش‌برجسته روشن است؛ اما اینکه تحریم به ساخت مجسمه اختصاص داشته باشد، در حرمت آن تردید وجود دارد؛ زیرا در این مورد بیان صریح و روشنی از فقهای گذشته وجود ندارد و تنها در برخی تعاریف مجسمه آمده‌است مجسمه چیزی است که بر اثر تابش نور سایه‌دار شود.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۳.</ref> از این عبارت می‌توان حکم نقش‌برجسته را استنباط کرد. به طور معمول، فقهای متأخر مانند امام‌خمینی که [[عرف]] را در چنین مواردی مرجع تشخیص می‌دانند، برای مجسمه معیاری نداده‌اند؛ اگرچه ایشان بر این نکته تأکید می‌کند که نقش‌برجسته و قلم‌زنی از شکل حیوانات، در صورتی که برجستگی آنها به اندازه‌ای باشد که از نظر عرف به آن مجسمه بگویند، حرام است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۸۸؛امام خمینی، استفتائات، ج۲، ص۲۰-۲۱.</ref> اما برخی دیگر مانند سیدمحمدکاظم یزدی بر این باورند که از نظر عرفی اگر نقش‌برجسته‌ای بتواند بدون اتصال به سقف و دیوار به صورت مستقل پایدار بماند، در شمار مجسمه است.<ref>یزدی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۸.</ref>
به نظر فقیهانی که نقاشی‌کردن از جانداران را حرام می‌دانند، حرمت قلم‌زنی و نقش‌برجسته روشن است؛ اما اینکه تحریم به ساخت مجسمه اختصاص داشته باشد، در حرمت آن تردید وجود دارد؛ زیرا در این مورد بیان صریح و روشنی از فقهای گذشته وجود ندارد و تنها در برخی تعاریف مجسمه آمده‌است مجسمه چیزی است که بر اثر تابش نور سایه‌دار شود.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۳.</ref> از این عبارت می‌توان حکم نقش‌برجسته را استنباط کرد. به طور معمول، فقهای متأخر مانند امام‌خمینی که [[عرف]] را در چنین مواردی مرجع تشخیص می‌دانند، برای مجسمه معیاری نداده‌اند؛ اگرچه ایشان بر این نکته تأکید می‌کند که نقش‌برجسته و قلم‌زنی از شکل حیوانات، در صورتی که برجستگی آنها به اندازه‌ای باشد که از نظر عرف به آن مجسمه بگویند، [[حرام]] است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۸۸؛امام خمینی، استفتائات، ج۲، ص۲۰-۲۱.</ref> اما برخی دیگر مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی]] بر این باورند که از نظر عرفی اگر نقش‌برجسته‌ای بتواند بدون اتصال به سقف و دیوار به صورت مستقل پایدار بماند، در شمار مجسمه است.<ref>یزدی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۸.</ref>


==نگهداری و بهره‌برداری==
==نگهداری و بهره‌برداری==
نظریه معروف میان فقهای متقدم،<ref>خویی، موسوعة الامام الخوئی، ج۳۵، ص۳۶۴.</ref> حرمت نگهداری و هر گونه بهره‌برداری از مجسمه است. دلیل اصلی فقها، ادعای ملازمه میان ناروا بودن ایجاد و ناروابودن وجود و بقاست؛ از این‌رو [[محقق اردبیلی]] در تحکیم این نظریه سعی کرده از نظر عرفی میان روابودن ساخت و روا بودن نگهداری و نیز ناروایی آن دو، ملازمه برقرار سازد و از روایات استظهار کند که غرض از تحریم، ایجادنشدن شبیه آفریده خدا و باقی‌نماندن آن است؛ به همین دلیل احادیثی را که بر جایزبودن نگهداری تصویر دلالت می‌کنند، بر موردی حمل می‌کند که ساخت آنها جایز باشد؛ مانند نقاشی بر فرش، پرده و دیوار؛ نه تصاویر سایه‌دار از موجود دارای روح؛<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۵۶.</ref> اما شیخ انصاری ملازمه میان ایجاد و ابقا را انکار می‌کند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
نظریه معروف میان فقهای متقدم،<ref>خویی، موسوعة الامام الخوئی، ج۳۵، ص۳۶۴.</ref> حرمت نگهداری و هر گونه بهره‌برداری از مجسمه است. دلیل اصلی فقها، ادعای ملازمه میان ناروا بودن ایجاد و ناروابودن وجود و بقاست؛ از این‌رو [[محقق اردبیلی]] در تحکیم این نظریه سعی کرده از نظر عرفی میان روابودن ساخت و روا بودن نگهداری و نیز ناروایی آن دو، ملازمه برقرار سازد و از روایات استظهار کند که غرض از تحریم، ایجادنشدن شبیه آفریده خدا و باقی‌نماندن آن است؛ به همین دلیل احادیثی را که بر جایزبودن نگهداری تصویر دلالت می‌کنند، بر موردی حمل می‌کند که ساخت آنها جایز باشد؛ مانند نقاشی بر فرش، پرده و دیوار؛ نه تصاویر سایه‌دار از موجود دارای روح؛<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۵۶.</ref> اما شیخ انصاری ملازمه میان ایجاد و ابقا را انکار می‌کند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
امام‌خمینی پس از اشکال بر شیخ انصاری، به اینکه برای انکار خود دلیلی اقامه نکرده‌است، از امر به دمیدن روح در احادیث تحریم، استنباط می‌کند که تمام هدف تحریم، ممنوعیت ساخت مجسمه است، نه نگهداری آن؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ۲۸۶.</ref> افزون بر این، به تعدادی از احادیث برای اثبات جواز نگهداری نیز استدلال کرده‌است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۸۷-۲۹۲.</ref> اما دیگر روایاتی که به آنها برای حرمت نگهداری استدلال شده‌است، اشکالات سندی و دلالی دارند که امام‌خمینی<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹۲-۲۹۶.</ref> و دیگر فقها<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۷؛ خویی، موسوعة الامام الخوئی، ج۳۵، ص۳۶۵-۳۷۴.</ref> به طور مفصل به بیان آنها پرداخته‌اند. بر همین اساس، امام‌خمینی نگهداری مجسمه را جایز دانسته‌است.<ref>امام خمینی، استفتائات، ج۲، ص۱۹.</ref>
[[امام‌خمینی]] پس از اشکال بر [[شیخ انصاری]]، به اینکه برای انکار خود دلیلی اقامه نکرده‌است، از امر به دمیدن روح در احادیث تحریم، استنباط می‌کند که تمام هدف تحریم، ممنوعیت ساخت مجسمه است، نه نگهداری آن؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ۲۸۶.</ref> افزون بر این، به تعدادی از احادیث برای اثبات جواز نگهداری نیز استدلال کرده‌است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۸۷-۲۹۲.</ref> اما دیگر روایاتی که به آنها برای حرمت نگهداری استدلال شده‌است، اشکالات سندی و دلالی دارند که امام‌خمینی<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹۲-۲۹۶.</ref> و دیگر فقها<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۷؛ خویی، موسوعة الامام الخوئی، ج۳۵، ص۳۶۵-۳۷۴.</ref> به طور مفصل به بیان آنها پرداخته‌اند. بر همین اساس، امام‌خمینی نگهداری مجسمه را جایز دانسته‌است.<ref>امام خمینی، استفتائات، ج۲، ص۱۹.</ref>
==خرید و فروش==
==خرید و فروش==
حرمت خرید و فروش مجسمه را فقهای پیشین مطرح کردند؛<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۷؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۳؛ ابن‌ادریس، السرائر، ج۲، ص۲۱۵.</ref> اما به مرور برخی فقها به مناقشه در مستندات این نظریه پرداختند و حکم به جواز خرید و فروش مجسمه داده شد. از آنچه در مورد نگهداری و استفاده از مجسمه‌ها گفته شده‌است، حکم این بحث نیز روشن می‌گردد.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۱۶؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۴؛ ۲۲/۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.</ref> امام‌خمینی همچون بسیاری از فقها بر این باور است که خرید و فروش تندیس‌ها اشکالی ندارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹۷.</ref>
حرمت خرید و فروش مجسمه را فقهای پیشین مطرح کردند؛<ref>مفید، المقنعه، ص۵۸۷؛ طوسی، النهایه، ص۳۶۳؛ ابن‌ادریس، السرائر، ج۲، ص۲۱۵.</ref> اما به مرور برخی فقها به مناقشه در مستندات این نظریه پرداختند و حکم به جواز خرید و فروش مجسمه داده شد. از آنچه در مورد نگهداری و استفاده از مجسمه‌ها گفته شده‌است، حکم این بحث نیز روشن می‌گردد.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۱۶؛ نراقی، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۴؛ ۲۲/۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.</ref> امام‌خمینی همچون بسیاری از فقها بر این باور است که خرید و فروش تندیس‌ها اشکالی ندارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۲۹۷.</ref>
==بت‌سازی و بت‌فروشی==
==بت‌سازی و بت‌فروشی==
به نظر همه فقها ساخت مجسمه با عنوان بت حرام است<ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ج۱۵، ص۳۶۹-۳۷۱؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۴۱.</ref> امام‌خمینی نیز همانند دیگر فقها هر گونه اشتغال در زمینه تولید دستی یا صنعتی بت‌ها را ممنوع می‌داند و بر این باور است که در این جهت تفاوتی میان مجسمه و غیر مجسمه، حیوان و غیر حیوان و تصویر واقعی و خیالی نیست. بنابراین ساخت مجسمه یا نقاشی خیالی از رب‌النوع‌هایی که بت‌پرستان می‌پرستند جایز نیست؛ زیرا یقین داریم شارع مقدس از آن ناخشنود است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ۲۸۸-۲۶۹.</ref>
به نظر همه فقها ساخت مجسمه با عنوان بت حرام است<ref>حلی، علامه، منتهی المطلب، ج۱۵، ص۳۶۹-۳۷۱؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۴۱.</ref> امام‌خمینی نیز همانند دیگر فقها هر گونه اشتغال در زمینه تولید دستی یا صنعتی بت‌ها را ممنوع می‌داند و بر این باور است که در این جهت تفاوتی میان مجسمه و غیر مجسمه، حیوان و غیر حیوان و تصویر واقعی و خیالی نیست. بنابراین ساخت مجسمه یا نقاشی خیالی از رب‌النوع‌هایی که بت‌پرستان می‌پرستند جایز نیست؛ زیرا یقین داریم شارع مقدس از آن ناخشنود است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ۲۸۸-۲۶۹.</ref>
اگر هدف از خرید و فروش مجسمه امر نامشروعی مانند بت‌پرستی باشد، چنین معامله‌ای به اتفاق نظر فقها حرام و باطل است؛<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۴۱؛ عاملی، مفتاح الکرامة، ج۱۲، ص۱۰۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۲۵؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۱۱؛ خویی، موسوعة الامام الخوئی، ج۳۵، ص۳۶۵-۳۷۴.</ref> زیرا از نظر عقلی، چنین معامله‌ای سبب ترویج بت‌پرستی و یا مذاهب فاسد دیگر می‌شود که قبیح است. علاوه بر دلیل عقلی، دلایل دیگری نیز بر آن دلالت می‌کند؛ چنان‌که می‌توان از تحریم خمر و خرید و فروش آن ـ که به پرستش بت تشبیه شده‌است ـ و نیز روایاتی که از فروش چوب برای ساختن صلیب و بت نهی کرده‌اند،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۷۶ و ج۲۵، ص۳۱۸.</ref> به طریق اولویت استفاده کرد که خرید و فروش آن نیز حرام است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۳.</ref> اما امام‌خمینی خرید و فروش بت را با این شرط که تنها برای حفظ عتیقه باشد و باعث ترویج بت‌پرستی و یا برای فخرفروشی و علاقه به باقی‌ماندن آثار شرک و کفر نباشد، خالی از اشکال می‌داند؛ زیرا دلایل تحریم شامل آن نمی‌شود.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۱۶۱ و ص۱۶۴-۱۶۶ و ص۴۶۹.</ref> نیز احتمال صحت بیع و خرید و فروش بت با هدف بهره‌مندی از ثواب بت‌شکنی و اهدافی مانند آن را ـ که سبب مالیت شرعی می‌شود ـ قوی می‌داند؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۱۶۶.</ref>  البته مشروعیت این معامله مبتنی بر این است که خرید بت‌ها با هدف شکستن احراز شود؛ زیرا بدون چنین انگیزه‌ای، بت‌ها مالیت شرعی ندارند؛ اگرچه در جایی که بت‌ها با هدف استفاده از پسماند و ضایعات آنها به فروش می‌روند، ممکن است گفته شود احراز قصد مشتری لازم نیست؛ زیرا مالیت بهره‌مندی از مواد شکسته شده ذاتی است و بر قصد مشتری توقف ندارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ۱۶۷-۱۶۸.</ref>
اگر هدف از خرید و فروش مجسمه امر نامشروعی مانند بت‌پرستی باشد، چنین معامله‌ای به اتفاق نظر فقها حرام و باطل است؛<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۸، ص۴۱؛ عاملی، مفتاح الکرامة، ج۱۲، ص۱۰۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۲۵؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۱۱؛ خویی، موسوعة الامام الخوئی، ج۳۵، ص۳۶۵-۳۷۴.</ref> زیرا از نظر عقلی، چنین معامله‌ای سبب ترویج بت‌پرستی و یا مذاهب فاسد دیگر می‌شود که قبیح است. علاوه بر دلیل عقلی، دلایل دیگری نیز بر آن دلالت می‌کند؛ چنان‌که می‌توان از تحریم خمر و خرید و فروش آن ـ که به پرستش بت تشبیه شده‌است ـ و نیز روایاتی که از فروش چوب برای ساختن صلیب و بت نهی کرده‌اند،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۷۶ و ج۲۵، ص۳۱۸.</ref> به طریق اولویت استفاده کرد که خرید و فروش آن نیز حرام است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۳.</ref> اما امام‌خمینی خرید و فروش بت را با این شرط که تنها برای حفظ عتیقه باشد و باعث ترویج بت‌پرستی و یا برای فخرفروشی و علاقه به باقی‌ماندن آثار [[شرک]] و [[کفر]] نباشد، خالی از اشکال می‌داند؛ زیرا دلایل تحریم شامل آن نمی‌شود.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۱۶۱ و ص۱۶۴-۱۶۶ و ص۴۶۹.</ref> نیز احتمال صحت بیع و خرید و فروش بت با هدف بهره‌مندی از ثواب بت‌شکنی و اهدافی مانند آن را ـ که سبب مالیت شرعی می‌شود ـ قوی می‌داند؛<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ص۱۶۶.</ref>  البته مشروعیت این معامله مبتنی بر این است که خرید بت‌ها با هدف شکستن احراز شود؛ زیرا بدون چنین انگیزه‌ای، بت‌ها مالیت شرعی ندارند؛ اگرچه در جایی که بت‌ها با هدف استفاده از پسماند و ضایعات آنها به فروش می‌روند، ممکن است گفته شود احراز قصد مشتری لازم نیست؛ زیرا مالیت بهره‌مندی از مواد شکسته شده ذاتی است و بر قصد مشتری توقف ندارد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ج۱، ۱۶۷-۱۶۸.</ref>
==تحول در نگاه به حکم مجسمه‌سازی==
==تحول در نگاه به حکم مجسمه‌سازی==
هرچند نظر [[امام‌خمینی]] در کتاب [[المکاسب المحرمه]] و نیز [[استفتائات]]، حرمت ساخت تندیس از جانداران است، ولی در نامه‌ای به [[محمدعلی انصاری]]، همچنان به [[مفتوح‌بودن باب اجتهاد]] در موضوعات هنری، چون عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، [[موسیقی]] و مانند آنها، نظیر دیگر مسائل اجتماعی تأکید می‌ورزد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۱۷۷.</ref> همچنین به نظر می‌رسد اگر به خود مجسمه با عنوان یک اثر هنری نگریسته شود که دارای منافع فراوانی است و با استفاده از نظریه ابداعی امام‌خمینی در [[نقش زمان و مکان در اجتهاد]]، فقها روایات تحریم تصویرگری را دوباره بررسی کنند، ممکن است در حکم حرمت مجسمه‌سازی تجدید نظر شود؛ اگرچه بر اساس نظریه مشهور فقها، در استفاده و خرید و فروش مجسمه، مشکلی وجود ندارد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.</ref> {{ببینید|مقاله اجتهاد}}
هرچند نظر [[امام‌خمینی]] در کتاب [[المکاسب المحرمه]] و نیز [[استفتائات]]، حرمت ساخت تندیس از جانداران است، ولی در نامه‌ای به [[محمدعلی انصاری]]، همچنان به [[مفتوح‌بودن باب اجتهاد]] در موضوعات هنری، چون عکاسی، [[نقاشی]]، مجسمه‌سازی، [[موسیقی]] و مانند آنها، نظیر دیگر مسائل اجتماعی تأکید می‌ورزد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۱۷۷.</ref> همچنین به نظر می‌رسد اگر به خود مجسمه با عنوان یک اثر هنری نگریسته شود که دارای منافع فراوانی است و با استفاده از نظریه ابداعی امام‌خمینی در [[نقش زمان و مکان در اجتهاد]]، فقها روایات تحریم تصویرگری را دوباره بررسی کنند، ممکن است در حکم حرمت مجسمه‌سازی تجدید نظر شود؛ اگرچه بر اساس نظریه مشهور فقها، در استفاده و خرید و فروش مجسمه، مشکلی وجود ندارد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۴؛ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.</ref> {{ببینید|مقاله اجتهاد}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۲۱٬۱۶۰

ویرایش