emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''سازمان ملل متحد'''، بزرگترین نهاد بینالمللی متشکل از کشورهای مستقل جهان. ==پیشینه== برقراری صلح و امنیت جهانی و ایجاد همکاریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از اساسیترین نیازها و دیرینهترین آرزوهای بشر بوده است؛ اما تحقق این نیاز و آر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==موضع در جنگ عراق علیه ایران== | ==موضع در جنگ عراق علیه ایران== | ||
حمله عراق به ایران و آغاز [[جنگ تحمیلی]] در ۳۱ [[شهریور]] ۱۳۵۹، به واسطه برهمزدن صلح بینالمللی در بخشی از دنیا، در ذیل صلاحیت اعمال نظر و نفوذ سازمان ملل قرار میگرفت. به فاصله یک روز پس از حمله عراق، کورت والدهایم، دبیرکل وقت سازمان ملل در نامهای به شورای امنیت، بدون محکومکردن عراق، تنها از گسترش اختلاف میان ایران و عراق ابراز نگرانی کرد <ref>منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی، ۱۳۶.</ref>؛ در صورتی که سازمان ملل و شورای امنیت میتوانستند با استناد به مواد ۴۱ و ۴۲ منشور سازمان ملل متحد همانگونه که در موارد مشابه نظیر تجاوز هوایی رژیم اسرائیل به خاک عراق در سال ۱۹۸۱م از شعلهورشدن بیشتر جنگ جلوگیری کنند؛ اما موضع منفعلانهای را در پیش گرفتند <ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۹۶ ـ ۱۱۲.</ref> که موجب تقویت بیاعتمادی ایران به این نهادهای بینالمللی در آغاز جنگ شد. بدبینی و بیاعتمادی [[جمهوری اسلامی ایران]] به سازمانهای بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد و شورای امنیت، از ویژگیهای مهم در دوران [[جنگ]] بود که با تحریم جلسات و نپذیرفتن قطعنامههای شورای امنیت، توسط ایران ظهور پیدا کرد؛ زیرا ایران این سازمان را ابزار دست قدرتهای بزرگ میدانست که با در پیش گرفتن موضعی جانبدارانه از [[عراق]]، مرجعی بیطرف به شمار نمیرفت <ref>دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۳۶۴.</ref>؛ چنانکه امامخمینی از عملکرد این سازمان در دو سال آغازین جنگ تحمیلی و سکوت در برابر جنایات [[صدام حسین]] که به معنای تأیید کار او بود، انتقاد کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۲.</ref>. ایشان با توجه به موضعگیریهای سازمان ملل و نهادهای تابعه، معتقد بود سازمان ملل، شورای امنیت و مجامع حقوق بشری، دچار نوعی ناهمخوانی میان لفظ و محتوا هستند و معنایی که از اسامی آنها متبادر میشود، در اراده این سازمانها وجود ندارد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳۱.</ref>. | حمله عراق به ایران و آغاز [[جنگ تحمیلی]] در ۳۱ [[شهریور]] ۱۳۵۹، به واسطه برهمزدن صلح بینالمللی در بخشی از دنیا، در ذیل صلاحیت اعمال نظر و نفوذ سازمان ملل قرار میگرفت. به فاصله یک روز پس از حمله عراق، کورت والدهایم، دبیرکل وقت سازمان ملل در نامهای به شورای امنیت، بدون محکومکردن عراق، تنها از گسترش اختلاف میان ایران و عراق ابراز نگرانی کرد <ref>منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی، ۱۳۶.</ref>؛ در صورتی که سازمان ملل و شورای امنیت میتوانستند با استناد به مواد ۴۱ و ۴۲ منشور سازمان ملل متحد همانگونه که در موارد مشابه نظیر تجاوز هوایی رژیم اسرائیل به خاک عراق در سال ۱۹۸۱م از شعلهورشدن بیشتر جنگ جلوگیری کنند؛ اما موضع منفعلانهای را در پیش گرفتند <ref>پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، ۹۶ ـ ۱۱۲.</ref> که موجب تقویت بیاعتمادی ایران به این نهادهای بینالمللی در آغاز جنگ شد. بدبینی و بیاعتمادی [[جمهوری اسلامی ایران]] به سازمانهای بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد و شورای امنیت، از ویژگیهای مهم در دوران [[جنگ]] بود که با تحریم جلسات و نپذیرفتن قطعنامههای شورای امنیت، توسط ایران ظهور پیدا کرد؛ زیرا ایران این سازمان را ابزار دست قدرتهای بزرگ میدانست که با در پیش گرفتن موضعی جانبدارانه از [[عراق]]، مرجعی بیطرف به شمار نمیرفت <ref>دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۳۶۴.</ref>؛ چنانکه امامخمینی از عملکرد این سازمان در دو سال آغازین جنگ تحمیلی و سکوت در برابر جنایات [[صدام حسین]] که به معنای تأیید کار او بود، انتقاد کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۲.</ref>. ایشان با توجه به موضعگیریهای سازمان ملل و نهادهای تابعه، معتقد بود سازمان ملل، شورای امنیت و مجامع حقوق بشری، دچار نوعی ناهمخوانی میان لفظ و محتوا هستند و معنایی که از اسامی آنها متبادر میشود، در اراده این سازمانها وجود ندارد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳۱.</ref>. | ||
[[امامخمینی]] با مشاهده روند غیرمنصفانه سازمان ملل و بیتحرکی نهادهای مرتبط با این سازمان، مانند شورای امنیت و عفو بینالملل، بر این عقیده بود که سازمان ملل در صدد توجیه جنایات رژیم بعثی عراق است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۹ و ۴۱۲ ـ ۴۱۳.</ref>؛ از اینرو با دستنشانده خواندن این سازمان و نهادهای وابسته به آن، آنها را شریک جرم [[صدام حسین]]، رئیسجمهور [[عراق]] میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۸.</ref> و موضعگیریها و واکنشهای آنها را مغرضانه و برای پشتیبانی از رژیم عراق و پنهانکردن جنایات آن میشمرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۹۶ ـ ۳۹۷.</ref>. بیکفایتی سازمان ملل و برخورد صحیح نکردن با شرایط حاکم بر [[جنگ ایران و عراق]]، کار را به جایی رساند که امامخمینی گرفتاری بزرگ جهان را جهانخواران و سازمانهای دستنشاندهای میدانست که در صدد محکومکردن مظلومان و مستضعفان به نفع قدرتهای بزرگاند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۶.</ref>. ایشان مصداق این مسئله را بیتوجهی به فجایع، جنایات و کشتارهای صدام حسین و در مقابل، محکومکردن ایران از سوی سازمان ملل، عفو بینالملل و شورای امنیت میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۴ ـ ۳۱۵ و ۴۱۲ ـ ۴۱۳.</ref>. | [[امامخمینی]] با مشاهده روند غیرمنصفانه سازمان ملل و بیتحرکی نهادهای مرتبط با این سازمان، مانند شورای امنیت و عفو بینالملل، بر این عقیده بود که سازمان ملل در صدد توجیه جنایات رژیم بعثی عراق است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۸۹ و ۴۱۲ ـ ۴۱۳.</ref>؛ از اینرو با دستنشانده خواندن این سازمان و نهادهای وابسته به آن، آنها را شریک جرم [[صدام حسین]]، رئیسجمهور [[عراق]] میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۸.</ref> و موضعگیریها و واکنشهای آنها را مغرضانه و برای پشتیبانی از رژیم عراق و پنهانکردن جنایات آن میشمرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۹۶ ـ ۳۹۷.</ref>. بیکفایتی سازمان ملل و برخورد صحیح نکردن با شرایط حاکم بر [[جنگ ایران و عراق]]، کار را به جایی رساند که امامخمینی گرفتاری بزرگ جهان را جهانخواران و سازمانهای دستنشاندهای میدانست که در صدد محکومکردن مظلومان و مستضعفان به نفع قدرتهای بزرگاند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۶.</ref>. ایشان مصداق این مسئله را بیتوجهی به فجایع، جنایات و کشتارهای صدام حسین و در مقابل، محکومکردن ایران از سوی سازمان ملل، عفو بینالملل و شورای امنیت میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۴ ـ ۳۱۵ و ۴۱۲ ـ ۴۱۳.</ref>. | ||