۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
حقّ؛ بهمعنای ثابت، مطابق با واقع و هر جعل تأسیسی یا امضایی است. امامخمینی حق را امری اعتباری دانسته و حق را قابل اسقاط و قابل دفع با استفاده از شرط ضمن [[عقد]] برشمردهاست. | حقّ؛ بهمعنای ثابت، مطابق با واقع و هر جعل تأسیسی یا امضایی است. امامخمینی حق را امری اعتباری دانسته و حق را قابل اسقاط و قابل دفع با استفاده از شرط ضمن [[عقد]] برشمردهاست. | ||
درباره ماهیت حق از سه جهت بحث شدهاست: | درباره ماهیت حق از سه جهت بحث شدهاست: ۱) اعتباریبودن: امامخمینی، حق را از سنخ اعتبار میداند. ۲) استقلال نهاد حق: امامخمینی، حق را غیر از سلطنت دانستهاست. ۳) اتحاد یا اختلاف مصادیق: امامخمینی، ماهیت نهاد حق را یکی میداند. | ||
حق به اعتبار دارابودن همه یا برخی از مؤلفههای نقلپذیری، انتقالپذیری و اسقاطپذیری به انواعی تقسیم میشود، چون: حقوقی که قابلیت هیچیک از احکام نقل، انتقال قهری و اسقاط را ندارند، امامخمینی این موارد را حق نمیداند. حقوقی که هر سه اثر را دارند، مانند [[حق خیار]]. حقوقی که قابل اسقاطاند؛ اما در نقل تنها به شخص خاصی قابل انتقالاند. | حق به اعتبار دارابودن همه یا برخی از مؤلفههای نقلپذیری، انتقالپذیری و اسقاطپذیری به انواعی تقسیم میشود، چون: حقوقی که قابلیت هیچیک از احکام نقل، انتقال قهری و اسقاط را ندارند، امامخمینی این موارد را حق نمیداند. حقوقی که هر سه اثر را دارند، مانند [[حق خیار]]. حقوقی که قابل اسقاطاند؛ اما در نقل تنها به شخص خاصی قابل انتقالاند. |