جامعه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ آذر ۱۴۰۱
خط ۶: خط ۶:
==ضرورت و اهداف جامعه==
==ضرورت و اهداف جامعه==
درباره چگونگی تشکیل جامعه نظرهای گوناگونی بیان شده است؛ ازجمله فردگرایان که جامعه را پدیده‌ای غیر طبیعی و قراردادی می‌دانند، قائل به تقدم فرد بر جامعه‌اند و او را دارای قدرت تصمیم و حاکم بر سرنوشت خود می‌دانند.<ref>قنادان و دیگران، مفاهیم کلیدی جامعه شناسی، ۵۵.</ref>آنان بر این مبنا معتقدند شخص که در جامعه شرکت می‌کند، در واقع برای این است که منافع خود را به‌پیش ببرد؛ بنابراین این حق را دارد که بدون لحاظ‌کردن منافع جامعه، منافع خود را پیگیری کند.<ref>رحمت‌پور، فردگرایی، ۱۹۸.</ref> در برابر فردگرایان، طرفداران نظریه جمع‌گرایی اصالت را به جامعه می‌دهند و از نظر آنان اجتماع وجود دارد نه فرد؛<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۳۸ ـ ۳۵۱.</ref> بر این اساس گروه‌گرابودن و کسب هویت از جمع، رفتار طبیعی انسان است و از طبیعت او بر می‌خیزد. (Triandis,۶)
درباره چگونگی تشکیل جامعه نظرهای گوناگونی بیان شده است؛ ازجمله فردگرایان که جامعه را پدیده‌ای غیر طبیعی و قراردادی می‌دانند، قائل به تقدم فرد بر جامعه‌اند و او را دارای قدرت تصمیم و حاکم بر سرنوشت خود می‌دانند.<ref>قنادان و دیگران، مفاهیم کلیدی جامعه شناسی، ۵۵.</ref>آنان بر این مبنا معتقدند شخص که در جامعه شرکت می‌کند، در واقع برای این است که منافع خود را به‌پیش ببرد؛ بنابراین این حق را دارد که بدون لحاظ‌کردن منافع جامعه، منافع خود را پیگیری کند.<ref>رحمت‌پور، فردگرایی، ۱۹۸.</ref> در برابر فردگرایان، طرفداران نظریه جمع‌گرایی اصالت را به جامعه می‌دهند و از نظر آنان اجتماع وجود دارد نه فرد؛<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۳۸ ـ ۳۵۱.</ref> بر این اساس گروه‌گرابودن و کسب هویت از جمع، رفتار طبیعی انسان است و از طبیعت او بر می‌خیزد. (Triandis,۶)
قرآن کریم نیز انسان را موجودی اجتماعی شمرده و بر ضرورت زندگی اجتماعی تأکید و تمامی افراد جامعه را به همکاری توصیه کرده است.<ref>مائده ۲؛ زخرف، ۳۲.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] بر کار گروهی تأکید کرده و آن را مایه برکت شمرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۳/۳۴۹.</ref> [[امام‌علی(ع)]] نیز دست [[خدا]] را همراه با جماعت شمرده و پراکندگی را باعث گرفتاری در دام شیطان دانسته است.<ref>نهج البلاغه، خ۱۲۷، ۱۷۹ و خ۱۸۰، ۲۶۳.</ref>
[[قرآن کریم]] نیز انسان را موجودی اجتماعی شمرده و بر ضرورت زندگی اجتماعی تأکید و تمامی افراد جامعه را به همکاری توصیه کرده است.<ref>مائده ۲؛ زخرف، ۳۲.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] بر کار گروهی تأکید کرده و آن را مایه برکت شمرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۳/۳۴۹.</ref> [[امام‌علی(ع)]] نیز دست [[خدا]] را همراه با جماعت شمرده و پراکندگی را باعث گرفتاری در دام شیطان دانسته است.<ref>نهج البلاغه، خ۱۲۷، ۱۷۹ و خ۱۸۰، ۲۶۳.</ref>
امام‌خمینی سرشت انسان را علت تشکیل جامعه و همکاری انسان‌ها با یکدیگر را باعث آسایش زندگی آنان دانسته و زندگی انفرادی را به منزله خروج انسان از جامعه بشری و پیوستن به حیوانات وحشی شمرده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۷۶.</ref> ایشان افراد جامعه را به قطره‌های باران و جامعه را به نهرها و سیل و دریا تشبیه کرده که در صورت اجتماع کارسازند و تا اجتماعی نباشد از قطره‌ها کاری ساخته نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref>
امام‌خمینی سرشت انسان را علت تشکیل جامعه و همکاری انسان‌ها با یکدیگر را باعث آسایش زندگی آنان دانسته و زندگی انفرادی را به منزله خروج انسان از جامعه بشری و پیوستن به حیوانات وحشی شمرده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۷۶.</ref> ایشان افراد جامعه را به قطره‌های باران و جامعه را به نهرها و سیل و دریا تشبیه کرده که در صورت اجتماع کارسازند و تا اجتماعی نباشد از قطره‌ها کاری ساخته نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref>
درباره هدف جامعه نیز فردگرایان با وجود اینکه قائل به اجتماعی‌بودن انسان‌هایند، هدف از زندگی را سعادت فردی انسان می‌دانند نه جامعه و جمع‌گرایان از آنجا که قائل به تقدم جامعه بر فردند، هدف از زندگی را [[سعادت]] جامعه می‌دانند؛<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۱۶۹.</ref> در حالی‌که هدف عالی و غایی برای فرد و اجتماع، در نظر [[قرآن]] رسیدن به مبدأ نور هست<ref>نجم، ۴۲.</ref> و به‌کمال‌رسیدن موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب اله<ref>ذاریات، ۵۶.</ref> است. از سوی دیگر، همان‌گونه که یک فرد روح دارد، یک جامعه هم روح دارد و فرهنگ هر جامعه روح آن جامعه را تشکیل می‌دهد و اگر در نهضتی کسی بتواند آن روح را زنده کند، تمام اندام جامعه را یکجا به حرکت در می‌آورد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۴۵ ـ ۳۴۶ و ۱۳/۶۲۲ ـ ۶۲۳.</ref> [[امام‌خمینی]] با نقد تعبیر جامعه توحیدی، چنان‌که مدنظر برخی گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی بود و در آن هیچ طبقه یا مراتبی وجود نداشت، ایجاد چنین جامعه یک‌شکل و یک‌طبقه را حتی در میان حیوانات نیز ممکن ندانست و در جامعه انسانی هم تشکیل چنین جامعه‌ای را مساوی با بازگشت به توحش و رد تمدن انسان خواند. ایشان جامعه توحیدی واقعی را به بدن انسان تشبیه کرد که در عین حفظ مرتبه و جایگاه هر عضو، با نظم، انسجام و هماهنگی کامل، یک هدف را پی می‌گیرد و بدین ترتیب کل جامعه از آسیب در امان خواهد ماند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۷۰ ـ ۴۷۴.</ref>
درباره هدف جامعه نیز فردگرایان با وجود اینکه قائل به اجتماعی‌بودن انسان‌هایند، هدف از زندگی را سعادت فردی انسان می‌دانند نه جامعه و جمع‌گرایان از آنجا که قائل به تقدم جامعه بر فردند، هدف از زندگی را [[سعادت]] جامعه می‌دانند؛<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۱۶۹.</ref> در حالی‌که هدف عالی و غایی برای فرد و اجتماع، در نظر [[قرآن]] رسیدن به مبدأ نور هست<ref>نجم، ۴۲.</ref> و به‌کمال‌رسیدن موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب اله<ref>ذاریات، ۵۶.</ref> است. از سوی دیگر، همان‌گونه که یک فرد روح دارد، یک جامعه هم روح دارد و فرهنگ هر جامعه روح آن جامعه را تشکیل می‌دهد و اگر در نهضتی کسی بتواند آن روح را زنده کند، تمام اندام جامعه را یکجا به حرکت در می‌آورد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۴۵ ـ ۳۴۶ و ۱۳/۶۲۲ ـ ۶۲۳.</ref> [[امام‌خمینی]] با نقد تعبیر جامعه توحیدی، چنان‌که مدنظر برخی گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی بود و در آن هیچ طبقه یا مراتبی وجود نداشت، ایجاد چنین جامعه یک‌شکل و یک‌طبقه را حتی در میان حیوانات نیز ممکن ندانست و در جامعه انسانی هم تشکیل چنین جامعه‌ای را مساوی با بازگشت به توحش و رد تمدن انسان خواند. ایشان جامعه توحیدی واقعی را به بدن انسان تشبیه کرد که در عین حفظ مرتبه و جایگاه هر عضو، با نظم، انسجام و هماهنگی کامل، یک هدف را پی می‌گیرد و بدین ترتیب کل جامعه از آسیب در امان خواهد ماند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۷۰ ـ ۴۷۴.</ref>
==حقوق متقابل فرد و جامعه==
==حقوق متقابل فرد و جامعه==
میان فرد و جامعه تعامل غیر قابل انکاری وجود دارد و نمی‌توان بدون توجه به جامعه تصویری کامل از فرد به‌ دست داد و بدون توجه به افراد، نمی‌توان جامعه را به‌درستی شناخت. از سویی این افرادند که جامعه‌سازند و از دیگر سو این آداب، سنن و فرهنگ و نظام ارزشی حاکم بر جامعه است که افراد را می‌سازد یا در ساختار شخصیت آنان تأثیر می‌گذارد.<ref>اخترشهر و مسلمی، درآمدی بر ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۲.</ref> پیامبر اکرم(ص) با اشاره به تأثیر شگرف فرد بر اجتماع، انحراف و فساد فرد در جامعه را به سوراخ‌کردن کشتی به‌ دست یکی از مسافران تشبیه کرده است که در صورت جلوگیری‌نکردن از کار وی همه سرنشینان آن غرق می‌شوند.<ref>حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ۲/۷۴؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۲۲۱.</ref> در نگاه متفکران اسلامی نیز فرد جزو جدایی‌ناپذیر از جمع است و میل به عضویت در جامعه دارد؛ بنابراین اسلام برای ایجاد توازن میان فردگرایی و جامعه‌گرایی، هر دو را با هم در نظر گرفته و هر دو را بدون نیاز به کشمکش، پشتیبان یکدیگر می‌سازد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۹۶ ـ ۱۱۲.</ref> در نگاه امام‌خمینی نیز فرد و جامعه از یکدیگر جدا نیستند و تعامل آن دو موجب پیشرفت است و اصلاح افراد موجب اصلاح جامعه خواهد بود؛<ref>صحیفه، ۱۱/۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref> از این‌رو فرد و جامعه هر یک حقوقی در قبال یکدیگر پیدا می‌کنند که رعایت آن لازم است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۲۴۲ ـ ۲۴۳.</ref>
میان فرد و جامعه تعامل غیر قابل انکاری وجود دارد و نمی‌توان بدون توجه به جامعه تصویری کامل از فرد به‌ دست داد و بدون توجه به افراد، نمی‌توان جامعه را به‌درستی شناخت. از سویی این افرادند که جامعه‌سازند و از دیگر سو این آداب، سنن و فرهنگ و نظام ارزشی حاکم بر جامعه است که افراد را می‌سازد یا در ساختار شخصیت آنان تأثیر می‌گذارد.<ref>اخترشهر و مسلمی، درآمدی بر ‌اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۲.</ref> پیامبر اکرم(ص) با اشاره به تأثیر شگرف فرد بر اجتماع، انحراف و فساد فرد در جامعه را به سوراخ‌کردن کشتی به‌ دست یکی از مسافران تشبیه کرده است که در صورت جلوگیری‌نکردن از کار وی همه سرنشینان آن غرق می‌شوند.<ref>حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ۲/۷۴؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۲۲۱.</ref> در نگاه متفکران اسلامی نیز فرد جزو جدایی‌ناپذیر از جمع است و میل به عضویت در جامعه دارد؛ بنابراین اسلام برای ایجاد توازن میان فردگرایی و جامعه‌گرایی، هر دو را با هم در نظر گرفته و هر دو را بدون نیاز به کشمکش، پشتیبان یکدیگر می‌سازد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۹۶ ـ ۱۱۲.</ref> در نگاه امام‌خمینی نیز فرد و جامعه از یکدیگر جدا نیستند و تعامل آن دو موجب پیشرفت است و اصلاح افراد موجب اصلاح جامعه خواهد بود؛<ref>صحیفه، ۱۱/۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref> از این‌رو فرد و جامعه هر یک حقوقی در قبال یکدیگر پیدا می‌کنند که رعایت آن لازم است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۲۴۲ ـ ۲۴۳.</ref>
Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱

ویرایش