سیدمنیرالدین هاشمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
| محل شهادت        =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =
| محل دفن          =
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =سیدنورالدین حسینی شیرازی (پدر)
| استادان          =
| استادان          =[[امام‌خمینی]]، [[مرتضی بنی‌فضل تبریزی|مرتضی بنی‌فضل]]، [[اسماعیل صالحی مازندرانی]]، [[محمدعلی گرامی]]، [[مصطفی اعتمادی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[مرتضی حائری یزدی]]، [[سیدعباس خاتم یزدی]] و [[سیدجعفر کریمی]]، [[صدرا بادکوبه‌ای]]،  [[حسین راستی‌کاشانی|حسین راستی کاشانی]]، [[سیداسدالله مدنی]] و...
| شاگردان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| محل تحصیل        =شیراز، قم و نجف
| اجازه روایت از    =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه اجتهاد از  =
خط ۲۴: خط ۲۴:
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سایر              =  
| سیاسی            =
| سیاسی            =مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =تأسیس فرهنگستان علوم اسلامی و عضویت در [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
خط ۴۶: خط ۴۶:
او در ۱۳۴۶ش پس از سفر حج، به عراق رفت و در [[حوزه علمیه نجف]]، کفایه‌الاصول را نزد [[سیدعباس خاتم یزدی]] و [[سیدجعفر کریمی]] تکمیل کرد و سپس از درس مکاسب [[صدرا بادکوبه‌ای]] و [[حسین راستی‌کاشانی|حسین راستی کاشانی]] و رسایل [[سیداسدالله مدنی]] بهره برد<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۱-۲۲.</ref> هم‌زمان در بحث‌های اخلاقی امام‌خمینی در [[نجف اشرف]] شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> و در ۱۳۴۸ش در درس ولایت‌فقیه امام‌خمینی که در [[مسجد شیخ انصاری]] تشکیل شد حضور یافت و تحت تأثیر آن درس‌ها قرار گرفت. حسینی هاشمی که پیش از شرکت در درس ولایت‌فقیه امام‌خمینی، در اندیشه حزب و تحزب بود، درس ولایت‌فقیه امام‌خمینی تغییراتی در افق دید و اندیشه او ایجاد کرد و پس از آن درس به فکر نظام و حکومت افتاد. او همچنین در نجف اشرف به بیت امام‌خمینی رفت‌وآمد داشت.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۱۹۸-۲۰۰.</ref> حسینی شیرازی مدت کوتاهی در درس امام‌خمینی حضور داشت، ولی سخت تحت تأثیر آن درس به‌ویژه مباحث سیاسی‌امام‌خمینی قرار گرفت و به همین علت می‌توان او را از [[شاگردان امام‌خمینی]] محسوب کرد.
او در ۱۳۴۶ش پس از سفر حج، به عراق رفت و در [[حوزه علمیه نجف]]، کفایه‌الاصول را نزد [[سیدعباس خاتم یزدی]] و [[سیدجعفر کریمی]] تکمیل کرد و سپس از درس مکاسب [[صدرا بادکوبه‌ای]] و [[حسین راستی‌کاشانی|حسین راستی کاشانی]] و رسایل [[سیداسدالله مدنی]] بهره برد<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۱-۲۲.</ref> هم‌زمان در بحث‌های اخلاقی امام‌خمینی در [[نجف اشرف]] شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> و در ۱۳۴۸ش در درس ولایت‌فقیه امام‌خمینی که در [[مسجد شیخ انصاری]] تشکیل شد حضور یافت و تحت تأثیر آن درس‌ها قرار گرفت. حسینی هاشمی که پیش از شرکت در درس ولایت‌فقیه امام‌خمینی، در اندیشه حزب و تحزب بود، درس ولایت‌فقیه امام‌خمینی تغییراتی در افق دید و اندیشه او ایجاد کرد و پس از آن درس به فکر نظام و حکومت افتاد. او همچنین در نجف اشرف به بیت امام‌خمینی رفت‌وآمد داشت.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۱۹۸-۲۰۰.</ref> حسینی شیرازی مدت کوتاهی در درس امام‌خمینی حضور داشت، ولی سخت تحت تأثیر آن درس به‌ویژه مباحث سیاسی‌امام‌خمینی قرار گرفت و به همین علت می‌توان او را از [[شاگردان امام‌خمینی]] محسوب کرد.


او در سال ۱۳۴۹ش به شیراز بازگشت و به فعالیت‌های علمی ـ تبلیغی در آن شهر ادامه داد.<ref>زریری، ص۱۲۷.</ref> در سال ۱۳۵۰ش و در جریان برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی]]، در شیراز دستگیر و به شهر گنبدکاووس تبعید شد.<ref>زریری، «حسینی هاشمی، سیدمنیرالدین»، ص۱۲۷؛ خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۵.</ref> پس از آزادی به مبارزات خود ادامه داد؛ ازجمله در خرداد ۱۳۵۱ پس از سخنرانی [[محمدتقی فلسفی]] در حمایت از امام‌خمینی و ایجاد محدودیت علیه آن روحانی، ازجمله ممنوعیت از منبر، همراه با روحانیان مبارز شیراز با ارسال تلگرافی به او، ضمن ابراز تأسف از اقدامات [[حکومت پهلوی]] و تجلیل از آن روحانی مبارز، حمایت خود را از آن خطیب مبرز ابراز داشت.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۲۲۶.</ref> به همین سبب در دی ۱۳۵۲ (در آستانه ماه محرم)، توسط [[ساواک]] ممنوع‌المنبر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۸-۸۱.</ref> این سخت‌گیری‌ها باعث شد تا در همان سال به [[قم]] عزیمت کند و در آن شهر مقیم شود.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۳۷-۳۸.</ref>
او در سال ۱۳۴۹ش به شیراز بازگشت و به فعالیت‌های علمی ـ تبلیغی در آن شهر ادامه داد.<ref>زریری، «حسینی هاشمی، سیدمنیرالدین»،، ص۱۲۷.</ref> در سال ۱۳۵۰ش و در جریان برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی]]، در شیراز دستگیر و به شهر گنبدکاووس تبعید شد.<ref>زریری، «حسینی هاشمی، سیدمنیرالدین»، ص۱۲۷؛ خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۵.</ref> پس از آزادی به مبارزات خود ادامه داد؛ ازجمله در خرداد ۱۳۵۱ پس از سخنرانی [[محمدتقی فلسفی]] در حمایت از امام‌خمینی و ایجاد محدودیت علیه آن روحانی، ازجمله ممنوعیت از منبر، همراه با روحانیان مبارز شیراز با ارسال تلگرافی به او، ضمن ابراز تأسف از اقدامات [[حکومت پهلوی]] و تجلیل از آن روحانی مبارز، حمایت خود را از آن خطیب مبرز ابراز داشت.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۶.</ref> به همین سبب در دی ۱۳۵۲ (در آستانه ماه محرم)، توسط [[ساواک]] ممنوع‌المنبر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۸-۸۱.</ref> این سخت‌گیری‌ها باعث شد تا در همان سال به [[قم]] عزیمت کند و در آن شهر مقیم شود.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۳۷-۳۸.</ref>


سیدمنیرالدین حسینی شیرازی در قم به مبارزات سیاسی خود ادامه داد، ازجمله سلسله جلساتی را با هدف مبارزه با افکار [[التقاط|التقاطی]] با دانشجویان برگزار می‌کرد که حاصل آن جلسات، جزوه‌های جو تعادلی و روش اجتهاد، متنی درباره اقتصاد به زبان ساده بود. برخی از اعضای آن جلسات، گروه «منصورون» را تأسیس کردند و حتی او را هم به عضویت در آن گروه و به‌عنوان ایدئولوگ آن انتخاب کردند، ولی وی با این استدلال که فعالیت‌هایش را به گروه خاصی محدود نمی‌کند، از عضویت در آن گروه خودداری کرد و در مقابل، وعده همه نوع مشاوره به آنان را داد. وی سپس در جلساتی که با حضور اعضای آن گروه در شهر دماوند تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۱۰-۲۱۲.</ref> متأثر از این فعالیت‌ها بود که در سال ۱۳۵۴ ش نام او در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳، ص۱۴۱.</ref> و در سال ۱۳۵۶ ش نیز ساواک نام او را در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار داد و اداره کل سوم ساواک در نامه‌ای به ریاست ساواک، خواستار جلوگیری از وعظ و سخنرانی او و جمعی دیگر از روحانیان شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۹۶-۱۹۸.</ref>حسینی شیرازی در [[قیام نوزده دی قم|جریان قیام نوزده دی ۱۳۵۶ در قم]] فعال بود و در انتقال پیام مراجع تقلید به شیراز و برخی دیگر از شهرها نقش داشت.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref>
سیدمنیرالدین حسینی شیرازی در قم به مبارزات سیاسی خود ادامه داد، ازجمله سلسله جلساتی را با هدف مبارزه با افکار [[التقاط|التقاطی]] با دانشجویان برگزار می‌کرد که حاصل آن جلسات، جزوه‌های جو تعادلی و روش اجتهاد، متنی درباره اقتصاد به زبان ساده بود. برخی از اعضای آن جلسات، گروه «منصورون» را تأسیس کردند و حتی او را هم به عضویت در آن گروه و به‌عنوان ایدئولوگ آن انتخاب کردند، ولی وی با این استدلال که فعالیت‌هایش را به گروه خاصی محدود نمی‌کند، از عضویت در آن گروه خودداری کرد و در مقابل، وعده همه نوع مشاوره به آنان را داد. وی سپس در جلساتی که با حضور اعضای آن گروه در شهر دماوند تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۱۰-۲۱۲.</ref> متأثر از این فعالیت‌ها بود که در سال ۱۳۵۴ ش نام او در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳، ص۱۴۱.</ref> و در سال ۱۳۵۶ ش نیز ساواک نام او را در فهرست روحانیان ممنوع‌المنبر قرار داد و اداره کل سوم ساواک در نامه‌ای به ریاست ساواک، خواستار جلوگیری از وعظ و سخنرانی او و جمعی دیگر از روحانیان شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۹۶-۱۹۸.</ref>حسینی شیرازی در [[قیام نوزده دی قم|جریان قیام نوزده دی ۱۳۵۶ در قم]] فعال بود و در انتقال پیام مراجع تقلید به شیراز و برخی دیگر از شهرها نقش داشت.<ref>خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنیرالدین حسینی هاشمی، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref>
۲۱٬۲۸۸

ویرایش