حسن بصیری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
او در سال ۱۲۹۸ ش در خانواده‌ای تبریزی‌الاصل در شهر خوی استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و سپس در بازار خوی به کسب‌وکار مشغول شد. پس از سه سال حضور در بازار، به تشویق سید علی‌اصغر صادقی خویی، از روحانیان برجسته خوی، به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۰ ش وارد مدرسه علمیه نمازی خوی شد. او مقدمات علوم دینی را نزد حاج شیخ علی مجتهدی، حاج شیخ علی تسوجی، ملّا حسین صادقی بدل‌آبادی، حاجی میرعلی محدث و شیخ محمدعلی دیلمقانی خواند. بخشی از دروس سطح را هم نزد سیّد علی‌اصغر صادقی خویی و شیخ جابر فاضلی فراگرفت و در دروس حکمت و کلام از شاگردان شیخ عبدالحسین اعلمی بود. آنگاه به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر کفایه‌الاصول را نزد آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی آموخت و آنگاه از درس خارج فقه آیت‌الله سید محمدصادق حسینی روحانی بهره‌مند گردید. سپس در درس خارج اصول امام خمینی در مسجد نو و مسجد سلماسی شرکت کرد <ref>(الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۷؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۷-۱۵۸؛ نصیری و عاشرزاده، ۸۹).</ref> درباره سال حضور او در درس امام خمینی گزارشی دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال زیاد در سال‌های پایانی دهه ۱۳۳۰ در آن درس که در مسجد نو و مسجد سلماسی برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. الوانساز خویی در زندگینامه او بر حضور کوتاه‌مدت بصیری خویی در قم تأکید دارد <ref>(الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۸؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۸)</ref> بنابراین به نظر می‌رسد مدت حضور او در درس امام خمینی هم کوتاه بوده است.
او در سال ۱۲۹۸ ش در خانواده‌ای تبریزی‌الاصل در شهر خوی استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و سپس در بازار خوی به کسب‌وکار مشغول شد. پس از سه سال حضور در بازار، به تشویق سید علی‌اصغر صادقی خویی، از روحانیان برجسته خوی، به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۰ ش وارد مدرسه علمیه نمازی خوی شد. او مقدمات علوم دینی را نزد حاج شیخ علی مجتهدی، حاج شیخ علی تسوجی، ملّا حسین صادقی بدل‌آبادی، حاجی میرعلی محدث و شیخ محمدعلی دیلمقانی خواند. بخشی از دروس سطح را هم نزد سیّد علی‌اصغر صادقی خویی و شیخ جابر فاضلی فراگرفت و در دروس حکمت و کلام از شاگردان شیخ عبدالحسین اعلمی بود. آنگاه به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر کفایه‌الاصول را نزد آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی آموخت و آنگاه از درس خارج فقه آیت‌الله سید محمدصادق حسینی روحانی بهره‌مند گردید. سپس در درس خارج اصول امام خمینی در مسجد نو و مسجد سلماسی شرکت کرد <ref>(الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۷؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۷-۱۵۸؛ نصیری و عاشرزاده، ۸۹).</ref> درباره سال حضور او در درس امام خمینی گزارشی دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال زیاد در سال‌های پایانی دهه ۱۳۳۰ در آن درس که در مسجد نو و مسجد سلماسی برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. الوانساز خویی در زندگینامه او بر حضور کوتاه‌مدت بصیری خویی در قم تأکید دارد <ref>(الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۸؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۸)</ref> بنابراین به نظر می‌رسد مدت حضور او در درس امام خمینی هم کوتاه بوده است.


او که از آیات سید محمد حجت کوه‌کمری، سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید عبدالهادی شیرازی، شیخ محمدتقی بهجت، سید محمدهادی حسینی میلانی، شیخ محمد فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، میرزاعلی غروی تبریزی و سید محمدصادق روحانی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود <ref>(الوانساز خویی، ج ۱، ۱۸۷-۱۸۸)</ref> پس از سال‌ها تحصیل در حوزه علمیه قم، به خوی بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مساجد سیدالشهدا و حاجی میرزا یحیی پرداخت. هفت سال هم در قره ضیاءالدین در نزدیکی خوی به تبلیغ دین اهتمام ورزید <ref>(شریف‌رازی، ج ۴، ۸۶).</ref> بصیری در سال ۱۳۴۲ ش در انتقال اعلامیه‌های روحانیان مبارز به خوی فعال بود. همچنین بر اساس گزارش ساواک در مهر ۱۳۴۳، در توزیع نشریه داخلی طلاب حوزه علمیه قم در شهر خوی نقش داشت <ref>(قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۳۷۱).</ref> او آن اعلامیه‌ها را همراه با شیخ محمد رسول‌زاده و شیخ ذبیح‌الله متولی در خوی توزیع می‌کرد و این اقدامات باعث شد در ۱۳۴۳ ش ساواک با خروج او از کشور (به قصد حج) مخالفت کند <ref>(دادرسی، ۱۶۵).</ref> اداره کل سوم ساواک در دوم دی ۱۳۴۴ و در آستانه ماه مبارک رمضان، در نامه‌ای به شهربانی کل کشور، اسامی «وعاظ ناراحت» را اعلام کرد و دستور داد ممنوع‌المنبر شوند. در این نامه که به ادارات کل ساواک در استان‌ها نیز ارسال شده بود، نام حسن بصیری هم به چشم می‌خورد <ref>(سلیمی، ۳۱۳-۳۱۵).</ref> وی به مبارزات خود علیه حکومت پهلوی ادامه داد و به همین سبب ساواک در ۱۳۵۴ نام او را در فهرست روحانیان «ناراحت» خوی قرار داد (دادرسی، ۱۶۵).
او که از آیات سید محمد حجت کوه‌کمری، سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید عبدالهادی شیرازی، شیخ محمدتقی بهجت، سید محمدهادی حسینی میلانی، شیخ محمد فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، میرزاعلی غروی تبریزی و سید محمدصادق روحانی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود <ref>(الوانساز خویی، ج ۱، ۱۸۷-۱۸۸)</ref> پس از سال‌ها تحصیل در حوزه علمیه قم، به خوی بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مساجد سیدالشهدا و حاجی میرزا یحیی پرداخت. هفت سال هم در قره ضیاءالدین در نزدیکی خوی به تبلیغ دین اهتمام ورزید <ref>(شریف‌رازی، ج ۴، ۸۶).</ref> بصیری در سال ۱۳۴۲ ش در انتقال اعلامیه‌های روحانیان مبارز به خوی فعال بود. همچنین بر اساس گزارش ساواک در مهر ۱۳۴۳، در توزیع نشریه داخلی طلاب حوزه علمیه قم در شهر خوی نقش داشت <ref>(قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۳۷۱).</ref> او آن اعلامیه‌ها را همراه با شیخ محمد رسول‌زاده و شیخ ذبیح‌الله متولی در خوی توزیع می‌کرد و این اقدامات باعث شد در ۱۳۴۳ ش ساواک با خروج او از کشور (به قصد حج) مخالفت کند <ref>(دادرسی، ۱۶۵).</ref> اداره کل سوم ساواک در دوم دی ۱۳۴۴ و در آستانه ماه مبارک رمضان، در نامه‌ای به شهربانی کل کشور، اسامی «وعاظ ناراحت» را اعلام کرد و دستور داد ممنوع‌المنبر شوند. در این نامه که به ادارات کل ساواک در استان‌ها نیز ارسال شده بود، نام حسن بصیری هم به چشم می‌خورد <ref>(سلیمی، ۳۱۳-۳۱۵).</ref> وی به مبارزات خود علیه حکومت پهلوی ادامه داد و به همین سبب ساواک در ۱۳۵۴ نام او را در فهرست روحانیان «ناراحت» خوی قرار داد (دادرسی، ۱۶۵).


حسن بصیری پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی در دی ۱۳۵۶، در برگزاری تظاهرات مردم خوی علیه آن اقدام نقش داشت <ref>(همان، ۱۸۰).</ref> پس از آن با ایراد سخنرانی‌های انتقادی به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت. به این علت در ۱۷ خرداد ۱۳۵۷ توسط ساواک آذربایجان غربی دستگیر و زندانی شد <ref>(انقلاب اسلامی به...، ج ۶، ۲۹۶)</ref> و یک ماه بعد با قرار وثیقه از زندان آزاد گردید (همان، ج ۷، ۴۸). در دوران تبعید ناصر مکارم شیرازی در مهاباد، همراه با جمعی از روحانیان و فعالان سیاسی خوی به آن شهر رفت و با او دیدار کرد (آیت‌الله‌العظمی ناصر...، ج ۲، ۵۶۰). پس از هجرت امام خمینی به پاریس، همراه با روحانیون مبارز شهرستان خوی، با ارسال تلگرافی، ضمن محکومیت اقدام حکومت پهلوی در تبعید ایشان، بر حمایت و پشتیبانی خود از منویات امام خمینی تأکید کرد («تلگرام علمای خوی»، ۷). او در ۱۳ آذر ۱۳۵۷ در مسجد میرزا یحیی خوی به سخنرانی پرداخت و از حکومت پهلوی انتقاد کرد و آن را با حکومت «چنگیزی» مقایسه و اعلام کرد که تا جان در بدن دارد برای تغییر رژیم فعالیت خواهد کرد <ref>(انقلاب اسلامی به...، ج ۱۸، ۲۸۰).</ref> در ۱۸ آذر ۱۳۵۷ نیز سخنرانی انتقادی علیه حکومت پهلوی در مسجد میرزا یحیی خوی ایراد نمود که ساواک گزارشی از این سخنرانی تهیه کرد <ref>(همان، ج ۱۹، ۱۹۸).</ref>
حسن بصیری پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی در دی ۱۳۵۶، در برگزاری تظاهرات مردم خوی علیه آن اقدام نقش داشت <ref>(همان، ۱۸۰).</ref> پس از آن با ایراد سخنرانی‌های انتقادی به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت. به این علت در ۱۷ خرداد ۱۳۵۷ توسط ساواک آذربایجان غربی دستگیر و زندانی شد <ref>(انقلاب اسلامی به...، ج ۶، ۲۹۶)</ref> و یک ماه بعد با قرار وثیقه از زندان آزاد گردید (همان، ج ۷، ۴۸). در دوران تبعید ناصر مکارم شیرازی در مهاباد، همراه با جمعی از روحانیان و فعالان سیاسی خوی به آن شهر رفت و با او دیدار کرد (آیت‌الله‌العظمی ناصر...، ج ۲، ۵۶۰). پس از هجرت امام خمینی به پاریس، همراه با روحانیون مبارز شهرستان خوی، با ارسال تلگرافی، ضمن محکومیت اقدام حکومت پهلوی در تبعید ایشان، بر حمایت و پشتیبانی خود از منویات امام خمینی تأکید کرد («تلگرام علمای خوی»، ۷). او در ۱۳ آذر ۱۳۵۷ در مسجد میرزا یحیی خوی به سخنرانی پرداخت و از حکومت پهلوی انتقاد کرد و آن را با حکومت «چنگیزی» مقایسه و اعلام کرد که تا جان در بدن دارد برای تغییر رژیم فعالیت خواهد کرد <ref>(انقلاب اسلامی به...، ج ۱۸، ۲۸۰).</ref> در ۱۸ آذر ۱۳۵۷ نیز سخنرانی انتقادی علیه حکومت پهلوی در مسجد میرزا یحیی خوی ایراد نمود که ساواک گزارشی از این سخنرانی تهیه کرد <ref>(همان، ج ۱۹، ۱۹۸).</ref>


او در ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در سخنانی در مسجد میرزا یحیی شهر خوی، به اقدام رژیم پهلوی در تجهیز اهالی برخی از روستاهای اطراف خوی برای حمله به آن شهر هشدار داد و خواستار آمادگی مردم شهر برای مقابله با آنان شد. سپس از سیاست خرید ۲۱ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی محمدرضاشاه از آمریکا و واگذاری آن تجهیزات به رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) انتقاد کرد. ساواک در گزارشی، او را از روحانیان افراطی نامید که در تحریک مردم نقش دارد <ref>(همان، ج ۲۰، ۳۵۴).</ref>  
او در ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در سخنانی در مسجد میرزا یحیی شهر خوی، به اقدام رژیم پهلوی در تجهیز اهالی برخی از روستاهای اطراف خوی برای حمله به آن شهر هشدار داد و خواستار آمادگی مردم شهر برای مقابله با آنان شد. سپس از سیاست خرید ۲۱ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی محمدرضاشاه از آمریکا و واگذاری آن تجهیزات به رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) انتقاد کرد. ساواک در گزارشی، او را از روحانیان افراطی نامید که در تحریک مردم نقش دارد <ref>(همان، ج ۲۰، ۳۵۴).</ref>  
۲۱٬۳۲۴

ویرایش