کاربر:Salar/صفحه تمرین

از ویکی امام خمینی

مرضیه دباغ، مبارز سیاسی، فرمانده سپاه پاسداران همدان، نماینده مجلس شورای اسلامی ایران و عضو هیئت حامل نامه امام‌خمینی به گورباچف.

زندگی‌نامه و تحصیلات

مرضیه حدیدچی، معروف به مرضیه دباغ، در سال ۱۳۱۸ در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در همدان به دنیا آمد.[۱] به علت آزادمردی محمدحسن دباغ، شوهر وی، مرضیه نام خانوادگی‌اش را از حدیدچی به دباغ تغییر داد. پدر او، علی‌پاشا حدیدچی که تا پایه ششم درس خوانده بود و معلومات حوزوی نیز داشت، برای جوانان و خویشاوندان جلسات درس و بحث مذهبی برگزار می‌کرد و به کتاب‌فروشی اشتغال داشت.[۲] فاطمه احمدی مادر مرضیه نیز که اصالتاً تهرانی و از سواد قرآنی برخوردار بود، در خانه، جلسات قرآن برگزار می‌کرد.[۳]

از اتفاقات دوران خردسالی دباغ، ورود نیروهای متفقین به همدان در دوران جنگ جهانی دوم است که موجب شد خانواده او برای مصونیت، شهر را ترک و به باغی در خارج شهر نقل مکان کنند.[۴] او تحصیل را از مکتبخانه‌ای در همدان آغاز کرد و به دلیل دختربودن، از پدر خود تنها اجازه خواندن داشت، نه نوشتن؛ بنابراین با استفاده از بریده‌های کاغذ صحافی پدر، به نوشتن اقدام کرد.[۵] فضای فرهنگی جامعه آن روز ایران مانع از رفتن وی به مکتبخانه شد؛ به همین دلیل قرآن، نهج البلاغه و مفاتیح الجنان را نزد پدر خواند.[۶] وی در چهارده‌سالگی با محمدحسن دباغ که پانزده سال از او بزرگ‌تر بود، ازدواج کرد و به دلیل شغل همسرش که تجارت بود، در آبان ۱۳۳۳ به تهران مهاجرت کرد.[۷] شوهر وی با حضور در بازار و خواندن اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها به مبارزه سیاسی علاقه‌مند شد و همراه با بازاریان تهران نزد سیدابوالقاسم کاشانی (ببینید: سیدابوالقاسم کاشانی) حضور می‌یافت و در واقعه ۱۵ خرداد میان مبارزان نامه‌رسانی می‌کرد.[۸]

دباغ در حالی‌که سه فرزند داشت، نزد آقاکمال مرتضوی در تهران خیابان خراسان درس‌های مقدماتی حوزه را فرا گرفت.[۹] سپس درس‌های فقه، اصول و اخلاق را نزد علی خوانساری خواند و به تدریس سطوح پایین‌تر نیز مشغول شد.[۱۰] وی پس از درگذشت سیدحسین بروجردی در فروردین‌ماه ۱۳۴۰ در تعیین مرجعیت و در قضیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ با امام‌خمینی آشنا شد.[۱۱] وی به یاری همسر خود در پخش اعلامیه‌های امام‌خمینی درباره انجمن‌های ایالتی و ولایتی، وارد فعالیت‌های سیاسی شد؛[۱۲] اما دوست داشت ایشان را از نزدیک ببیند. پس از آزادی امام‌خمینی در سال ۱۳۴۲ نخستین بار در قم ایشان را ملاقات کرد که مایه تحول زیاد وی شد.[۱۳]

دباغ که به دلیل نقل مکان مجدد از درس استاد دور افتاده بود، به توصیه همسر خود، برای ادامه تحصیل حوزوی به نزد سیدمحمدرضا سعیدی؛ از شاگردان امام‌خمینی، (ببینید: سیدمحمدرضا سعیدی) در مسجد موسی‌بن‌جعفر(ع) واقع در تهران میدان خراسان رفت.[۱۴] سعیدی زمینه‌های ارتباط وی را با روحانیان قم ازجمله حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی و محمد منتظری فراهم کرد.[۱۵] این ارتباطات، دباغ را مستقیماً به عرصه مبارزه کشاند. تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و فتواهای امام‌خمینی که از نجف می‌رسید، در تهران و دیگر شهرستان‌ها و نیز رونویسی و تکثیر جزوه «ولایت فقیه» امام‌خمینی، همچنین برگزاری اردوهای مختلف بانوان در خارج از شهر ازجمله فعالیت‌های دباغ بود.[۱۶]

دوران مبارزه

پس از دستگیری و شهادت سعیدی در خرداد سال ۱۳۴۹ به دست رژیم پهلوی، مرضیه دباغ با مسافرت به شهرهای مختلف به شناسایی افراد و تشکیل پایگاه مبارزه پرداخت؛[۱۷] وی در یکی از این سفرها که به دیدار همسر خود در دزفول رفته بود، به دعوت یکی از درجه‌داران نیروی هوایی، به مدت دوازده روز در خانه نظامیان سخنرانی کرد.[۱۸] وی توانست با برخی دانشجویان مبارز دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر)، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه شهید بهشتی (ملی) ارتباط برقرار کند و به یاری آنها پایگاه‌های تشکیلاتی در شمال (تنکابن)، جنوب (آغاجاری) و غرب (همدان) کشور دایر کند. وی در سال ۱۳۵۱ به هدف افزودن پایگاه‌ها و خانه‌های امن برای مبارزان، طرح ازدواج مبارزان را به اجرا درآورد؛ چنان‌که پس از شکل‌گیری هر ازدواجی، پایگاهی برای مبارزان فراهم می‌شد.[۱۹]

دباغ برای معالجه بیماری قلبی فرزندش سفری به انگلستان کرد. این سفر فرصتی برای وی فراهم آورد که با اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و امریکا آشنا شود.[۲۰] این فعالیت‌ها تحت نظر و تعقیب سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) قرار گرفت و سرانجام وی در سال ۱۳۵۲ دستگیر و به دلیل سکوت در بازجویی‌ها، متحمل شکنجه‌های فراوانی شد؛[۲۱] اما ساواک به دستگیری و شکنجه او بسنده نکرد و دختر وی «رضوانه دبّاغ» را به علت جمع‌آوری اخبار، اشعار و سرودهایی که از رادیو مبارزان در عراق برای بزرگداشت شهدا پخش می‌شد، دستگیر و در کنار مادرش شکنجه کرد.[۲۲] شکنجه دختر چهارده‌ساله وی نیز نتوانست سکوت او را بشکند.[۲۳] سرانجام به دلیل عفونی‌شدن زخم‌های ناشی از شکنجه، مرضیه دباغ با دستور نعمت‌الله نصیری، رئیس ساواک، برای مداوا از زندان آزاد شد.[۲۴]

دباغ چهار ماه بعد در حالی‌که پس از چندین عمل جراحی رو به بهبود بود، دوباره با اعتراف یکی از مبارزان علیه وی دستگیر شد و پس از تحمل شکنجه‌های بسیار به زندان قصر منتقل شد.[۲۵] در این دوره با بسیاری از فعالان سیاسی آشنا شد.[۲۶] وی در اینجا وانمود می‌کرد یک زن عامی و بی‌سواد است[۲۷] و مأموران زندان، دباغ را مجبور به آموختن خواندن و نوشتن کردند؛ ولی بیماری عفونی ناشی از شکنجه جدید در زندان ادامه یافت تا جایی که هم‌سلولی‌های غیر مذهبی‌اش حاضر به همنشینی با وی نبودند.[۲۸] سرانجام برخی از هم‌سلولی‌های او با ارسال نامه‌ای به بنیاد فرح پهلوی، وضعیت او را شرح دادند.[۲۹] دباغ از شدت عفونی‌شدن زخم‌ها به حالت اغما افتاد و پس از معاینه پزشکان خارج از زندان، بیماری او سرطان پیشرفته پوست تشخیص داده شد. کمیسیون پزشکی نیز این نظر را تأیید کرد؛[۳۰] از این‌رو دادگاه که در جلسات پیشین، وی را به پانزده سال حبس محکوم کرده بود، در دادگاه سوم، حبس را به یک سال و چهار ماه، یعنی زمانی که طی شده بود، تقلیل داد و او از زندان آزاد شد.[۳۱]

پس از آزادی و سه ماه درمان، نشانه‌های سلامت در دباغ دیده شد؛ اما دستگیری یکی از مبارزان با اتومبیل پر از مواد منفجره و اعتراف او به تصور اینکه دباغ هنوز در زندان است، وی را ناچار به ترک کشور کرد.[۳۲] دباغ در حالی‌که هشت فرزند داشت، با گذرنامه جعلی، همراه فردی نابینا در سال ۱۳۵۳ عازم انگلستان شد. در لندن پس از مدتی اقامت در هتل هندی و کار در هتل برای امرار معاش، با جلسات سخنرانی عبدالکریم سروش آشنا شد.[۳۳]

او پس از سه ماه اقامت در لندن به همراه محمد منتظری عازم سوریه شد.[۳۴] در سوریه که پایگاه اصلی گروه منتظری بود، دباغ با افرادی، چون سیدمحمد غرضی، سیدسراج‌الدین موسوی، ناصر آلادپوش و علی جنتی همراه شد و برنامه‌هایی مانند سفر حج و تبلیغ اندیشه امام‌خمینی را طراحی و اجرا کرد.[۳۵] وی یک بار با گذرنامه جعلی و هویتی لیبیایی به عربستان رفت[۳۶] و پس از بازگشت به عنوان نماینده گروه منتظری برای دیدار با امام‌خمینی به نجف اشرف عزیمت کرد و ضمن دیدار با ایشان، به شرح عملکرد گروه و مشکلات پیش رو پرداخت[۳۷] وی به درخواست امام‌خمینی، از شرایط زندان و شکنجه‌های ساواک گفت. او در این دیدار از امام‌خمینی برای ماندن یا بازگشت به ایران کسب تکلیف کرد. ایشان نیز از وی خواست تا تغییر شرایط بماند.[۳۸]

دباغ پس از ۴۵ روز اقامت در عراق با دریافت اجازه از امام‌خمینی برای طی دوره‌های جنگی چریکی در لبنان، عازم سوریه و لبنان شد و در یکی از پایگاه‌های سازمان آزادی‌بخش فلسطین به آموزش نظامی پرداخت[۳۹] و در چند عملیات نامنظم علیه اسرائیل شرکت کرد.[۴۰] او در لبنان با امام‌موسی صدر و مصطفی چمران نیز آشنا شد و پس از این تاریخ میان دو کشور سوریه و لبنان در تردد بود و گاه آموزش نظامی زنان مبارزی که با این هدف به لبنان می‌آمدند، به وی واگذار می‌شد.[۴۱] اسم‌های مستعار او در طول مبارزه خواهر طاهره، دباغ و زینت احمدی نیلی بود.[۴۲]

ازجمله فعالیت‌های دباغ به همراه گروه منتظری، شرکت در راهپیمایی اعتراض‌آمیز لندن به مناسبت بزرگداشت علی شریعتی در تابستان ۱۳۵۶ و برنامه اعتصاب غذای گسترده در کلیسای «سن‌ماری» در پاریس است که در مهر ۱۳۵۶ و در اعتراض به افزایش دستگیری‌ها و شکنجه رژیم پهلوی برگزار شد.[۴۳] دباغ پس از خبر درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، با تبلیغ اینکه او مسموم شده و ضربه‌ای سنگین به نهضت مردمی وارد شده‌است، در برگزاری تظاهرات علیه رژیم پهلوی در لندن در آبان ۱۳۵۶ نقش داشت.[۴۴]

پیوستن به امام‌خمینی در پاریس

پس از هجرت امام‌خمینی به پاریس، دباغ نیز به ایشان پیوست و ضمن انجام امور داخلی خانه امام‌خمینی، حفاظت از ایشان را به عهده گرفت.[۴۵] او پشت در اتاق امام‌خمینی می‌خوابید. نامه‌ها و مرسولات پستی ایشان را می‌گشود تا اگر توطئه‌ای در این قالب صورت گرفته باشد، خنثی شود.[۴۶] در ۱۰ بهمن ۱۳۵۷، خبرنگاری اصرار داشت به امام‌خمینی نزدیک شود که وی با او درگیر شد و بر اثر حرکات فیزیکی و فشار عصبی بی‌هوش[۴۷] و به بیمارستان منتقل شد و مدتی تحت درمان قرار گرفت. در بازگشت امام‌خمینی به دستور ایشان مبنی بر حضورنیافتن زنان در پرواز، دباغ در نوفل لوشاتو ماند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت.[۴۸]

مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها

دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل سابقه در آموزش‌های نظامی و رزمی، در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقشی اساسی ایفا کرد.[۴۹] او به حکم جواد منصوری، نخستین فرمانده سپاه، همراه با حسن لاهوتی، نماینده امام‌خمینی در سپاه، مأموریت یافت تا به تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کنند.[۵۰] وی پس از راه‌اندازی سپاه و تشکیلات مرکزی در کردستان، فرماندهی سپاه همدان را از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ به عهده گرفت.[۵۱] وی در شهر همدان در مبارزه با شورش‌ها و آشوب‌طلبی‌های فرقه‌های ضد انقلاب و دموکرات‌ها و قاچاقچیان اسلحه و مواد مخدر حضوری مستقیم داشت و دو بار از توطئه سوء قصد جان سالم به‌دربرد.[۵۲]

او در سال ۱۳۶۱ طی عملیات گشت و شناسایی در غرب کشور، بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه پا مجروح شد. پس از آن با کناره‌گیری از فرماندهی سپاه همدان، مسئولیت بسیج خواهران در تهران را پذیرفت.[۵۳] وی از طرف گروه‌های موسوم به چپ در انتخابات دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی در حوزه تهران شرکت کرد و به مجلس راه یافت و در هر دو دوره عضو کمیسیون اصل نود بود.[۵۴] وی در جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران که از سال ۱۳۶۵ به دبیرکلی زهرا مصطفوی فرزند امام‌خمینی تأسیس شد، به عنوان قائم‌مقام فعالیت کرده‌است.[۵۵]

ابلاغ نامه امام‌خمینی به میخائیل گورباچف

امام‌خمینی در ۱۱ بهمن ۱۳۶۷ دباغ را در هیئتی به ریاست عبدالله جوادی آملی و عضویت محمدجواد اردشیر لاریجانی، برای ابلاغ نامه خود به میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، مبنی بر دعوت به مطالعه اسلام، به مسکو فرستاد[۵۶] (ببینید: میخائیل گورباچف) هنگام ورود آنان، گورباچف به دست‌دادن با اعضای هیئت اقدام کرد؛ اما دباغ از دست‌دادن خودداری کرد و در اقدامی مشابه با گورباچف هنگام خداحافظی، این بار دباغ چادر خود را روی دست کشید و با دست پوشیده دست داد.[۵۷]

درگذشت

دباغ پس از دوره‌ای بیماری در ۱۳۹۵/۸/۲۷ در ۷۷سالگی درگذشت و پس از تشییع جنازه در حرم امام‌خمینی به‌خاک سپرده شد.[۵۸] خاطرات چندی از دباغ در قالب کتاب‌هایی، مانند پرواز با نور، خاطرات مرضیه حدیدچی و خواهر طاهره و گفتگو با نشریات منتشر شده‌است.

پانویس

  1. مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۶۳.
  2. حدیدچی، پرواز با نور، ۷۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۹.
  3. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۰.
  4. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۱؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۷ ـ ۸.
  5. حدیدچی، پرواز با نور، ۷۶؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵.
  6. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۶؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۷۰.
  7. حدیدچی، پرواز با نور، ۷۸ ـ ۷۹.
  8. حدیدچی، طرحی از یک زندگی انقلابی، ۲۷/۳۲۹.
  9. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۳۱.
  10. حدیدچی، پرواز با نور، ۹۰؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۷۱.
  11. حدیدچی، خواهر طاهره، ۱۷؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۹.
  12. حدیدچی، پرواز با نور، ۹؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۳۵.
  13. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۴۰؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۱۰.
  14. حدیدچی، پرواز با نور، ۹۱؛ رنجبر، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، ۱۶۰.
  15. مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۶۳.
  16. حدیدچی، خواهر طاهره، ۳۰ ـ ۳۱؛ رنجبر، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، ۱۵۸ ـ ۱۵۹.
  17. مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۳۳.
  18. حدیدچی، پرواز با نور، ۲۸؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۵۵.
  19. حدیدچی، پرواز با نور، ۳۴؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۶۰ و ۶۲.
  20. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۶1 و ۶۲.
  21. حدیدچی، پرواز با نور، ۳۸؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۲۲ ـ ۲۲۳.
  22. حدیدچی، پرواز با نور، ۳۸ ـ ۴۱.
  23. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۷۴ ـ ۸۰.
  24. حدیدچی، پرواز با نور، ۷۴؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۸۳ ـ ۸۵.
  25. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۴.
  26. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۴ ـ ۴۵؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۴۹.
  27. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۵.
  28. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۵.
  29. مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۵۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۰.
  30. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۰.
  31. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۱.
  32. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۵ ـ ۱۰۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۷۹ ـ ۸۰.
  33. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۰ ـ ۸۱.
  34. حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۱.
  35. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱۸۹/۲ ـ ۱۹۰؛ طاهری و رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۲ ـ ۴۳.
  36. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶.
  37. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۲.
  38. حدیدچی، پرواز با نور، ۱۳؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۲؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۷ ـ ۱۱۸.
  39. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۲۲ ـ ۱۲۳.
  40. حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶.
  41. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۹ ـ ۱۲۰ و ۱۳۲؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۴۷.
  42. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۵.
  43. طاهری و رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۴ ـ ۴۵ و ۴۹؛ محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۲۴۹/۲.
  44. حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۴۷ ـ ۱۴۸.
  45. جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۵۶؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۵۳.
  46. حدیدچی، پرواز با نور، ۱۴.
  47. حدیدچی، پرواز با نور، ۱۴ ـ ۱۵؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۹۲ ـ ۹۳.
  48. حدیدچی، طرحی از یک زندگی انقلابی، ۲۶؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۱۶ و ۱۹.
  49. حدیدچی، پرواز با نور، ۵۱.
  50. حدیدچی، پرواز با نور، ۵۱؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۸۴.
  51. جمهوری اسلامی، ۱۳۷۷/۱۱/۴؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۵۲.
  52. حدیدچی، پرواز با نور، ۵۲ ـ ۵۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۳۱ ـ ۲۳۲.
  53. حدیدچی، خواهر طاهره، ۱۰۸؛ حدیدچی، پرواز با، ۵۳.
  54. آقایی و بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، ۴۸؛ جهان‌محمدی، مجلس شورای اسلامی، دوره سوم، ۳۳۱.
  55. شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۴۹۴.
  56. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۲۰/۲۱ ـ ۲۲۶.
  57. حدیدچی، پرواز با نور، ۶۴ ـ ۶۵.
  58. شرق، ۱۳۹۵/۸/۲۹، ۱۹

منابع

  • آقایی جیرهنده، عباس و رضا بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۷۷ش.
  • جنتی، علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • جهان‌محمدی، رضا، مجلس شورای اسلامی، دوره سوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • حدیدچی (دباغ)، مرضیه، پرواز با نور، دو روایت از زندگی خانم مرضیه حدیدچی (دباغ)، به کوشش عالیه شفیعی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خاطرات مرضیه حدیدچی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خواهر طاهره، خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)، به کوشش رضا رئیسی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • حدیدچی (دباغ)، مرضیه، طرحی از یک زندگی انقلابی، مجله پاسدار اسلام، شماره ۳۲۹، ۱۳۸۸ش.
  • رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • شادلو، عباس، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، تهران، شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • شرق، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۹۵ش.
  • طاهری، حجت‌الله و شهربانو رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • مرادحاصلی خامنه، اعظم، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون

پروین‌سادات قوامی، دانشجویان، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۳۳۶–۳۴۱.