مصطفی چمران

از ویکی امام خمینی
مصطفی چمران
مصطفی چمران.jpg
شناسنامه
نام کاملمصطفی چمران
زادروزاسفند ۱۳۱۱ش
شهر تولدقم
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ش
شهر درگذشتسوسنگرد، روستای دهلاویه
کشور درگذشتایران
آرامگاهبهشت زهرا(س)، تهران
نام همسرغاده جابر
دیناسلام
مذهبشیعه
اطلاعات سیاسی
پست‌هامعاون نخست‌وزیر، وزیر دفاع، نماینده امام‌خمینی در شورای عالی دفاع، و نماینده مجلس شورای اسلامی.
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدسیدمحمود طالقانی و مرتضی مطهری.
تالیفاتخدا و انسان، زمزم عشق، بینش و نیایش، جهاد و شهادت، کردستان، خودسازی و گزارشی از لبنان.


مصطفی چمران، شخصیت مبارز، معاون نخست‌وزیر، وزیر دفاع، نماینده امام‌خمینی در شورای عالی دفاع و نماینده مجلس شورای اسلامی.

مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ش در شهر قم به دنیا آمد و  با مهاجرت خانوده به تهران، او دروه تحصیلات ابتدائی و متوسطه و دبیرستان را در تهران گذراند. وی از پانزده‌سالگی در درس­‌های تفسیر قرآن سیدمحمود طالقانی و درس فلسفه مرتضی مطهری شرکت می­‌کرد و در سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. او از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان بوده است. در سال ۱۳۳۷ با استفاده از بورسِ شاگرد اولی راهی آمریکا شد و دکترای خود را با عالی­‌ترین نمرات گرفت و با همکاری دوستانش در سال ۱۳۴۰ انجمن اسلامی دانشجویان را در آمریکا تشکیل داد.

چمران از سال ۱۳۴۶ با سپری کردن آموزش­‌های چریکی در مصر، برای اداره مدرسه فنی در جنوب لبنان و با دعوت امام موسی­ صدر در سال ۱۳۴۹ به لبنان رفت و تا سال ۱۳۵۷ در کنار اداره مدرسه فنی، در مبارزات سخت و دشوار شیعیان نقش برجسته‌­ای داشت و پس از ربودن امام موسی ­صدر، چمران به ایران برگشت و در جنگ گروه‌های ضد انقلاب در کردستان، به ویژه در نبرد پاوه، و در ادامه در برابر هجوم ارتش بعث عراق در خوزستان نقش برجسته­‌ای از خود برجای گذاشته است.

چمران در دولت موقت با حکم امام‌خمینی سمت وزارت دفاع را برعهده داشت و پس از استعفای دولت موقت به عنوان وزیر دفاع ملی منصوب شد. او نمایندگی امام‌خمینی در شورای عالی دفاع را نیز برعهده داشت. چمران که در کنار تحصیلات عالی علمی و روحیه و توان نظامی بالا، روحی عرفانی و لطیف داشت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در ۴۹ سالگی در دهلاویه سوسنگرد به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

زندگی‌نامه

مصطفی چمران در اسفند ۱۳۱۱ در شهر قم به دنیا آمد.[۱] خانواده وی اهل ساوه بودند؛ از این جهت، نسبت ساوه‌ای نیز به وی داده‌اند.[۲] پدر او کارگر ساده بود و از راه جوراب‌بافی زندگی می‌گذراند[۳] و مادرش بانویی آشنا با سیاست و فردی مذهبی بود[۴] چمران یک‌ساله بود که همراه خانواده به تهران رفت و در محله سرپولک ساکن شدند. او دوره ابتدایی و متوسطه را در دبستان انتصاریه و دبیرستان‌های البرز و دارالفنون گذراند.[۵]
چمران که از پانزده‌سالگی در درس تفسیر قرآن سیدمحمود طالقانی و درس فلسفه و منطق مرتضی مطهری شرکت می‌کرد،[۶] در سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۳۵ در رشته الکترومکانیک با رتبه ممتاز فارغ‌التحصیل شد و در همین دانشکده به تدریس پرداخت.[۷] او از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود.[۸] و در حادثه هجوم پلیس به داخل دانشگاه تهران در شانزدهم آذر ۱۳۳۲، حضور فعال داشت.[۹] او دراین‌باره مقاله‌ای بلند و پربار نوشت که با نام «۱۶ آذر» در آمریکا نیز در نشریه‌ای چاپ شد.[۱۰]
وی پس از آنکه مدتی در دانشکده فنی تدریس کرد، با استفاده از بورس شاگرد اولی، برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۳۷ راهی آمریکا شد و نخست در دانشگاه تگزاس درجه کارشناسی ارشد مهندسی برق و سپس در دانشگاه برکلی، دکترای خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما، با عالی‌ترین نمرات دریافت کرد و مدتی در مرکز تحقیقاتی فضایی بِل آمریکا در نیوجرسی (مری‌هیل) مشغول تحقیق بود.[۱۱] فعالیت او در این مؤسسه از شهریور سال ۱۳۴۲ـ تیر ۱۳۴۶ ادامه داشت و پروژه علمی قمر مصنوعی یکی از تحقیقات وی بود.[۱۲]

تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان

چمران در سال ۱۳۴۰ در آمریکا با همکاری برخی از دوستان خود برای نخستین‌بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه‌ریزی کرد[۱۳] او از مؤسسان انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا بود[۱۴] و به همین خاطر رژیم پهلوی بورس تحصیلی وی را قطع کرد[۱۵] (ببینید: انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا)
با آغاز مبارزات امام‌خمینی و پس از کشتار پانزده خرداد ۱۳۴۲، چمران در تظاهرات گسترده دانشجویان ایرانی در آمریکا حضوری پررنگ داشت و در تظاهراتی که در سال ۱۳۴۳، هنگام مسافرت محمدرضا پهلوی به آمریکا، در برابر هتل محل اقامت او ترتیب داده شد، نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرد.[۱۶]
چمران در آمریکا با زنی تازه‌مسلمان به نام «پروانه» ازدواج کرد و از او صاحب چهار فرزند شد که پس از مسافرت چمران به لبنان و آغاز فعالیت‌های مبارزاتی او، به دلیل دشواری‌های مبارزات، همسر و فرزندان او به آمریکا بازگشتند و پس از مدتی از هم جدا شدند؛ با این حال، چمران با همسر اول خود، رابطه عاطفی شدیدی داشت و در برابر نام او خود را شمع نامیده بود. وی همراهی‌نکردن در امر مبارزه را دلیل جدایی از همسرش شمرده است.[۱۷]

فعالیت‌های مبارزاتی

چمران در سال ۱۳۴۶ همراه برخی از مبارزان، در دوره حکومت جمال عبدالناصر، رهسپار مصر شد و سخت‌ترین دوره آموزش جنگ‌های چریکی و پارتیزانی را با موفقیت گذراند.[۱۸] وی در آن دوران به عبدالناصر به سبب ملی‌گرایی افراطی‌اش اعتراض کرد.[۱۹]

آغاز همکاری با امام‌موسی صدر

از سوی دیگر، امام‌موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، در سفری به تهران ضمن دیدار با مهدی بازرگان و گزارش خدمات در لبنان، از تشکیل یک مدرسه شبانه‌روزی با هدف یادگیری کارهای حرفه‌ای و آموزش دینی و اخلاقی به جوانان شیعه در شهر صور خبر داد و از او معرفی یک مهندس مجرب برای اداره مدرسه را خواستار شد. بازرگان با شناختی که از شاگرد خودش چمران در دانشکده فنی تهران و درس ترمودینامیک داشت، وی را معرفی کرد.[۲۰] (ببینید: امام‌موسی صدر) پس از هماهنگی امام‌موسی صدر با چمران، وی این کار را پذیرفت و با وجود امکان استفاده از امکانات مناسب زندگی و کار در صنایع پیشرفته در آمریکا، همه منافع را کنار گذاشت و با انگیزه کمک به شیعیان جنوب لبنان و همراه‌شدن با فقر و محرومیت آنان، در پایان سال ۱۳۴۹ به لبنان مهاجرت کرد و وارد مبارزه با اسرائیل شد.[۲۱]

فعالیت‌ها در لبنان

چمران به دلیل تلاش‌های ارزشمند فرهنگی و مبارزه‌های افتخارآفرین، در قلب شیعیان این سامان جای گرفت و وجودش پایگاهی برای آموزش‌های چریکی و پناه‌دادن به مبارزان مسلمان ایرانی در خارج از کشور شد[۲۲] درد و دغدغه چمران دربارهٔ سرنوشت شیعیان لبنان، در نامه‌های او منعکس شده است[۲۳] وی در لبنان همکاری نزدیک با امام‌موسی صدر داشت[۲۴] و با کمک وی حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان الافواج المقاومة اللبنانیه (امل) را براساس اصول و مبانی اسلامی پی‌ریزی کرد[۲۵] وی سپس به اصرار صدر، با زنی شیعه به نام «غاده جابر» در لبنان ازدواج کرد.[۲۶]
چمران با توجه به تحصیل و ازدواج در آمریکا و اندیشه روشن، در معرض اتهامات و نسبت‌های ناروای عده‌ای قرار گرفته بود. روزنامه‌ها و رسانه‌های غربی از یک‌سو او را همدست تروریست‌ها و معمّر قذافی رهبر لیبی معرفی کرده و از سوی دیگر، نیروهای چپ‌گرا او را عامل سیا و موساد می‌خواندند. برخی دیگر او را رهبر گروه افراطی شیعه امل و رئیس مدرسه ضد جاسوسی که با هزینه سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران (ساواک) تأمین می‌شد، متهم می‌کردند و عده‌ای از هم‌فکران به سبب حسادت، افکار او را متوجه کشورهای غربی می‌دانستند که مصالح ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.[۲۷]
چمران خود از تهمت و افترای دشمنان و حتی دوستان نزدیک خود نیز به تلخی یاد کرده و گفته است دوستان نزدیک او نیز زبان به طعن و نفرین وی گشوده و در خلوص و پاکی او شک کردند. مؤمنان و پرهیزکاران نیز تحت تأثیر تبلیغات سوء قرار گرفتند و چشم و گوش بسته، ابزار دست مکاران و سیاست‌مداران شدند که گویی اصلاً صداقت، اخلاص، انسانیت، ایمان و خدایی وجود ندارد و تهمت‌زدن و دشنام‌دادن و دروغ‌گفتن و از پشت خنجر زدن مباح شده بود. در برابر همه این ظلم‌ها و بی‌انصافی‌ها و بی‌مهری‌ها، زیر فشار درد و غم و رنج، در برابر مرگ و شکست و هجوم همه عالم، احساس ملکوتی و عارفانه به وی دست داد و سراچه قلبش را تنها وقف خدا کرد[۲۸]
وی در آذرماه ۱۳۵۷ در نامه‌ای به ابراهیم یزدی از این تهمت‌ها و شایعات گلایه کرد و حتی از توطئه قتل خود نیز خبر داد.[۲۹] یزدی به وی پیشنهاد کرد تا گزارش اتهام‌زنی‌ها و کارشکنی علیه خود را به امام‌خمینی بدهد و از ایشان کمک بخواهد؛ ولی او حاضر به این کار نشد.[۳۰]

ارتباط با امام‌خمینی

پرونده:تصویری از چمران در کنار امام‌خمینی.jpg
تصویری از چمران در کنار امام‌خمینی

چمران در آذر نامه‌ای مبسوط برای امام‌خمینی نوشت و در آن از پیشرفت نهضت اسلامی به رهبری ایشان ابراز خوشحالی کرد و گزارشی از وضع لبنان پس از مفقودشدن امام‌موسی صدر به ایشان ارائه کرد؛ اما همچنان از شایعات و تهمت‌ها علیه خود سخنی نگفت[۳۱]
یزدی خود در دیدار با امام‌خمینی از تخریب و تهمت‌ها به چمران گزارش داد و امام‌خمینی وی و سیداحمد خمینی را موظف کرده بود تا چمران را برای دیدار با ایشان به تهران دعوت کنند؛ ولی این دیدار انجام نشد.[۳۲] چمران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در ایران مورد تهمت قرار گرفت[۳۳] و سیداحمد خمینی در غائله کردستان ضمن تأیید اعزام وی از سوی امام‌خمینی، به تهمت‌ها علیه او اشاره کرده است.[۳۴] (ببینید: کردستان)
چمران افزون بر خدمات فرهنگی و مبارزاتی در لبنان و همکاری نزدیک با صدر با امام‌خمینی و انقلابیان ایران ارتباط داشت؛ چنان‌که در اسناد ساواک از همکاری وی در روزهای حضور او در لبنان، با امام‌خمینی یادشده است؛ ازجمله به وجود یک بسته پستی نزد وی که حاوی نشریاتی مربوط به امام‌خمینی به زبان عربی بوده و در اروپا به دست دانشجویان مسلمان تجدید چاپ شده بود.[۳۵] و همچنین از جلسه‌ای در حضور صدر و چمران و مذاکره دربارهٔ همکاران و رابطان امام‌خمینی گزارش شده است.[۳۶]
در گزارش دیگر ساواک آمده است صدر دو میلیون لیره لبنانی از کمک‌های ایرانیان را به چمران رساند. همچنین ساواک، چمران را متواری و تروریست‌پرور شمرده است.[۳۷] چنان‌که از ارتباط بازرگان با چمران و صدر گزارش کرده و چمران را مشاور و فرمانده ارتش صدر معرفی کرده است که به آموزش فنون رزم به نیروهای انقلابی و چریکی مبارزان مسلمان ایرانی در خارج از کشور می‌پردازد[۳۸]

فعالیت‌های فرهنگی ـ اجتماعی

چمران افزون بر مبارزات، سال‌ها در شهر صور لبنان مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را بر عهده داشت و در آن به فرزندان یتیم شیعی آموزش می‌داد. هنرجویان با علوم و فناوری روز آشنا می‌شدند و در کارگاه‌های مختلف مدرسه که بعضی به دست خود چمران ساخته شده بود، برای رفع نیازهای مالی هنرستان از بیرون هم سفارش صنعتی می‌پذیرفتند و این خود سبب رشد تجربه علمی آنان شد و بعدها از میان آنان کادرهای اصلی صف مقدم مقاومت شیعی در برابر اسرائیل بیرون آمدند و بارها در طول تهاجمات اسرائیل به جنوب لبنان، به زیباترین و شجاعانه‌ترین شکل ممکن جنگیدند.[۳۹] در روزهایی که امام‌خمینی در فرانسه اقامت داشت، چمران از لبنان تیم آموزش‌دیده‌ای برای حفاظت از ایشان به آنجا فرستاد.[۴۰]

مناصب و مسؤلیت‌ها

چمران در دفاع مقدس

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چمران همراه گروه ۹۲ نفری از نخبگان مذهبی و سیاسی لبنان به ایران آمد و به دیدار امام‌خمینی رفت و بنا به توصیه ایشان، در ایران ماند و آمادگی خویش را برای خدمت به انقلاب و مردم اعلام کرد.[۴۱] در تیر ۱۳۵۸ بازرگان وی را به عنوان معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب منصوب کرد[۴۲]؛ اما وی برای فرونشاندنِ توطئه‌های جدایی‌طلبانه ضدانقلاب در کردستان، تابستان سال ۱۳۵۸ با آنکه معاون نخست‌وزیر بود، لباس رزم پوشید و به کردستان رفت.[۴۳]
احزاب چپ پس از خلع سلاح نیروهای انتظامی، قتل و غارت در پادگان مهاباد، پادگان بانه و پادگان سردشت، دست به تصفیه نیروهای مذهبیِ مخالف خود زدند و در مهاباد، سقز، اشنویه، جلدیان، بوکان، نقده، مریوان و مهم‌تر از همه شهر پاوه به آنان حمله کردند و آنان را به رگبار و گلوله بستند و این مراکز را به آتش کشیدند.[۴۴] شهر پاوه در آن روزها در محاصره نیروی ضدانقلاب قرار گرفته بود و چنان‌که چمران یادآور شده است، کردستان و ازجمله پاوه در حالت سقوط به دست احزاب چپ قرار گرفته بود و نیروهای ضدانقلاب برای تجزیه کردستان برنامه‌ریزی کرده بودند. آنان پاسداران را به شهادت می‌رساندند و به پاسداران کمک نمی‌رسید. وی همچنین افزوده است پیش از رسیدن پیام انقلابی امام‌خمینی، تنها به شهادت، آن هم در سکوت خبری می‌اندیشید و پیام امام‌خمینی باعث تقویت روحی و تحرک نیروهای او و سرازیرشدن نیروهای جدید و منجر به پیروزی شد.[۴۵]
وی وظیفه خود را اجرای فرمان انقلابی امام‌خمینی دانسته که باید به بهترین وجه اجرا می‌شد[۴۶] چمران که آن روزها را سخت‌ترین لحظات زندگی خود شمرده است[۴۷] با اشاره به فرمان تاریخی خرداد ۱۳۵۸ امام‌خمینی برای آزادی پاوه، در پیامی به ملت ایران ضمن یادآوری ناامیدی کامل خود از زنده‌ماندن، فتح پاوه را معجزه الهی خواند و فرمان ایشان را باعث این معجزه برشمرد[۴۸] او با الهام گرفتن از پیام قاطع امام‌خمینی و با سازماندهی و به‌کارگیری نیروهای مسلح مردمی، نقشه‌های ضدانقلاب را در تصرف شهر پاوه خنثی کرد.[۴۹] (ببینید: پاوه و کردستان)
چمران حکم‌های چندی را از امام‌خمینی دریافت کرد. امام‌خمینی در حکمی در هشتم مهر ۱۳۵۸ به پیشنهاد نخست‌وزیر دولت موقت و تصویب کلی شورای انقلاب وی را وزیر دفاع در دولت موقت منصوب کرد.[۵۰] و پس از استعفای دولت موقت، در حکم دیگری در شانزدهم آبان ۱۳۵۸ او را وزیر دفاع ملی در شورای عالی انقلاب تعیین کرد[۵۱]؛ چنان‌که در بیستم اردیبهشت ۱۳۵۹ وی را مشاور و نماینده خود در شورای عالی دفاع ملی معرفی کرد تا هر هفته با بررسی کامل و با کمال دقت، رویدادهای داخلی ادارات ارتش را برای ایشان بفرستد.[۵۲] همچنین در ۲۵ اسفند ۱۳۵۹در بیانیه ده‌ماده‌ای برای حل اختلاف سران نظام و سفارش آنان بر پیروی از قانون اساسی، چمران را یکی از نمایندگان خود معرفی کرد[۵۳] چمران از سوی مردم تهران در سال ۱۳۵۹ و در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به نمایندگی برگزیده شد.[۵۴]
چمران که نقش اساسی در سازماندهی نیروهای نظامی و ارتشی داشت، به نمایندگی از امام‌خمینی در شورای عالی دفاع، پیش از جنگ عراق علیه ایران، قانون تشکیل لشکر ده هزار نفری متشکل از نیروهای مردمی را به شورای انقلاب برد و به تصویب رساند.[۵۵] او راه حل مقابله با ارتش بعث عراق را در آن شرایط در جنگ نامنظم می‌دانست و شش روز پس از آغاز جنگ به خوزستان رفت و واحد مهندسی فعالی را برای ستاد جنگ‌های نامنظم سازماندهی کرد و خدماتی چون ایجاد پل متحرک روی آب، تعمیر و ساخت جاده‌ها و کانال بیست‌کیلومتری و ساخت خودروی مخصوص حرکت روی ریگ، حاصل آن بود. اجرای این طرح‌ها عقب‌نشینی نیروهای عراقی را به دنبال داشت.[۵۶] او ستاد فرماندهی جنگ‌های نامنظم را به مدیریت خویش راه انداخت که بسیار مؤثر بود.[۵۷]
چمران با وجود تحصیلات بالای علمی و روحیه رزمندگی، دارای روح لطیف و عرفانی عمیق بود و شور و عشق الهی داشت. او بارها از خدای تعالی تشکر کرده که پوچی لذت زودگذر را به او نمایان کرده و ناپایداری روزگار را نشان داده و لذت مبارزه را به او چشانده و ارزش شهادت را به وی آموخته است[۵۸] وی در نیایش خود همه چیز خود را از خداوند تعالی دانسته و از اینکه خدا او را مورد لطف و محبتش قرار داده تا در قلب دیگران باشد و اینکه او را «آه» کرده که از سینه یتیمان و بیوه زنان و دردمندان صعود کند و او را «فریاد» کرده که کلمه حق را هرچه رساتر در برابر جباران اعلام کند و او را در آتش عشق، گداخته تا از کنار هر حادثه وحشتناک به‌سادگی و آرامی بگذرد و دردها، تهمت‌ها و ظلم‌ها را به راحتی تحمل کند، خداوند را سپاس گفته است[۵۹]
چمران انقلاب اسلامی ایران را در مقایسه با دو انقلاب کبیر فرانسه و روسیه از جهات متعدد، عمیق‌تر، جدی‌تر و مردمی‌تر از آن دو دانسته است. وی معتقد بود انقلاب ایران به رهبری امام‌خمینی راهی تازه و اندیشه جدیدی را به جهان معاصر عرضه کرد که مهم‌ترین ارزش آن بُعد معنوی و رسیدن به کمال مطلق است.[۶۰] وی بر این باور بود که برخی ادعای انقلابی‌گری دارند و گمان می‌کنند از انقلاب ایران طرفداری می‌کنند و پیروزی انقلاب ایران وابسته به وجود آنهاست، در حالی‌که به سهولت می‌توان دید آنان بیش از هر دشمنی لطمه به انقلاب زده‌اند، انقلاب ایران را به لب پرتگاه سقوط کشانده‌اند و همه مردم را از انقلاب زده کرده‌اند، هرج و مرج و آشوب و بی‌نظمی در نظر آنان انقلاب معنی می‌دهد و تصور می‌کنند با بی‌برنامگی و شعارهای تند و احساسات کور و کارهای غیر منطقی می‌توانند انقلاب را به پیروزی برسانند؛ در حالی‌که با کارهای آنان آمریکا توانسته است ایران و انقلاب را بدنام کند و در محاصره اقتصادی بفشارد، اختلافات داخلی را دامن بزند و نارضایتی مردم را روزافزون کند.[۶۱]
از سوی دیگر، چمران از واکنش سریع و جدی امام‌خمینی دربارهٔ ربوده‌شدن صدر در لیبی و تلگرام ایشان به یاسر عرفات و حافظ اسد و مشروط‌کردن هر گونه ارتباط با این کشور را به بازگشت سالم صدر، به نیکی یاد کرده و حرکت ایشان را باعث تحرک و موضع‌گیری دیگر مراجع دربارهٔ این قضیه دانسته است[۶۲] ایشان مواضع قاطع و عقلانی امام‌خمینی در برابر غرب به‌ویژه آمریکا را در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، ستایش و به تحلیل آن پرداخته است[۶۳] و از نقش خود در حل جنجال در لبنان بر سر مسئله توهین به تمثال امام‌خمینی در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت از پخش‌کنندگان عکس ایشان، در این کشور سخن گفته است.[۶۴]
مصطفی چمران پس از چندبار مجروح‌شدن در جبهه، ظهر ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در روستای دهلاویه، حوالی سوسنگرد، با ترکش خمپاره دشمن در ۴۹سالگی به شهادت رسید. پیکر وی در مراسمی به تهران منتقل و در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد و نماد یادبود وی نیز در این مکان نصب گردید.[۶۵]
امام‌خمینی در پیامی به مردم ایران، لبنان و خانواده وی که به مناسبت شهادت چمران در یکم تیرماه صادر کرد، او را سردار پرافتخار اسلام، مجاهدی بیدار و پرهیزگار و متعهدِ راه تعالی نامید که در لبنان و ایران حماسه آفرید و ایران به امثال او نیاز داشت. به باور ایشان، چمران با عقیده‌ای خالص و بدون وابستگی به گروه‌های سیاسی، با هدف بزرگ الهی، جهاد در راه خدا را آغاز کرد و در این راه به پایان رسانید.[۶۶] ایشان همچنین در این روز در جمع قشرهای مختلف مردم شهادتِ چمران را با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام دانست که در این دنیا شرف را بیمه و در آن سرا نیز رحمت الهی را جلب کرد. ایشان بار دیگر شهادت وی را به ملت لبنان، ایران و همه ملت‌های مسلمان تسلیت گفت.[۶۷]

آثار

خدا و انسان، زمزم عشق، بینش و نیایش، جهاد و شهادت، کردستان، خودسازی و گزارشی از لبنان ازجمله آثار چمران است و برخی از نوشته‌های او به زبان انگلیسی و فرانسوی ترجمه شده‌اند.[۶۸]

پانویس

  1. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۱۳.
  2. یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۹۹.
  3. چمران، مهدی، خاطرات، ۱۴.
  4. چمران، مهدی، خاطرات، ۱۵.
  5. یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۹۹؛ چمران، مصطفی، یاران امام، ۳؛ اطلاعات، روزنامه، ۱.
  6. چمران، مصطفی، یاران امام، ۹؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۱۵.
  7. چمران، مصطفی، خدا بود، ۱۲.
  8. چمران، مصطفی، یاران امام، ۵؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۱۶.
  9. دهقان، شهید چمران، ۲۱.
  10. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۱۶–۱۷.
  11. چمران، مصطفی، یاران امام، ۴–۶؛ یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۲۷–۲۸.
  12. یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۱۰۲.
  13. چمران، مصطفی، یاران امام، ۷.
  14. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی، ۱/۱۸۱.
  15. اطلاعات، روزنامه، ۱۱.
  16. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی، ۱/۱۸۱.
  17. چمران، مصطفی، خدا بود، ۵۷؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۵۸ و ۲۶۰.
  18. دهقان، شهید چمران، ۳۳.
  19. اطلاعات، روزنامه، ۱۱؛ بازرگان، خاطرات، ۲/۱۸۲.
  20. بازرگان، خاطرات، ۱/۲۵۱–۲۵۲؛ یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۱۰۹–۱۱۰.
  21. چمران، مصطفی، یاران امام، ۹؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۶–۲۷.
  22. اطلاعات، روزنامه، ۱۱؛ بازرگان، خاطرات، ۲/۱۸۲.
  23. چمران، مصطفی، لبنان به روایت، ۱۸۳.
  24. چمران، مصطفی، لبنان به روایت، ۱۸۴.
  25. چمران، مصطفی، لبنان به روایت، ۱۸۴؛ اطلاعات، روزنامه.
  26. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۵۷–۲۵۸.
  27. چمران، مصطفی، حماسه عشق و عرفان، ۸۵؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۱–۲۰۲.
  28. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۳–۲۰۷.
  29. یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۵۷۸.
  30. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۷–۲۰۸.
  31. یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۵۸۰–۵۸۴.
  32. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۷–۲۰۸.
  33. یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/ ۲۰۱.
  34. جمهوری اسلامی، روزنامه؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۴.
  35. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد، ۱۲/۱۴۸ و ۲۱/۴۹۸.
  36. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد، ۱۴/۵۲۳.
  37. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد، ۱۹/۱۵۰.
  38. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد، ۱۹/۴۳۲؛ ۲۰/۴۴۵ و ۲۱/۵۰۱، ۵۴۴.
  39. چمران، مصطفی، لبنان، ۴۲۶؛ چمران، مصطفی، یاران امام، ۱۰.
  40. طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی، ۳/۴۰ و ۱۲۸.
  41. چمران، مصطفی، یاران امام، ۱۶.
  42. اطلاعات، روزنامه، ۲.
  43. یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۱۲۰؛ بهنود، ۲۷۵ روز بازرگان، ۱۰۶ و ۶۳۹.
  44. چمران، مصطفی، کردستان، ۳۹.
  45. چمران، مصطفی، کردستان، ۸۲–۹۱.
  46. چمران، مصطفی، کردستان، ۹۱.
  47. چمران، مصطفی، خاطرات، ۹۳–۹۴.
  48. چمران، مصطفی، خاطرات، ۹۸.
  49. بهنود، ۲۷۵ روز بازرگان، ۶۳۹ و ۶۶۷.
  50. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۶۳.
  51. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۰۷.
  52. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۸۲.
  53. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۱.
  54. بنیاد شهید چمران، یادنامه اولین سالگرد شهادت، ۱۵.
  55. چمران، مصطفی، یاران امام، ۲۸؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۱۰۹–۱۱۰.
  56. چمران، مصطفی، یاران امام، ۲۹–۳۰.
  57. خامنه‌ای، خاطرات، ۱۱۲–۱۱۳؛ زبربردی، مصاحبه، پایگاه اطلاع‌رسانی جامع دفاع مقدس.
  58. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۷۲.
  59. علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۷۳.
  60. چمران، مصطفی، لبنان، ۳۸۹.
  61. چمران، مصطفی، حماسه عشق و عرفان، ۸۵.
  62. چمران، مصطفی، لبنان، ۴۰۲.
  63. چمران، مصطفی، لبنان، ۴۰۳–۴۰۵.
  64. چمران، مصطفی، لبنان، ۴۱۴.
  65. چمران، مصطفی، یاران امام، ۳۳.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۸.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹۱.
  68. خبرگزاری کتاب ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی.

منابع

  • اطلاعات، روزنامه، ضمیمه، ۳۰/۳/۱۳۸۰ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • بازرگان، مهدی، خاطرات بازرگان، خاطرات، شصت سال خدمت و مقاومت، تدوین غلامرضا نجاتی، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • بنیاد شهید چمران، یادنامه اولین سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، خاطرات، تهران، علمی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۴/۱۳۸۳ش.
  • چمران، مصطفی، حماسه عشق و عرفان، تهران، بنیاد شهید چمران، چاپ جهارم، ۱۳۹۲ش.
  • چمران، مصطفی، خاطرات، چاپ‌شده در مردی برای تمام فصول، تألیف نرگس علیمردانی، مردی برای تمام فصول، تهران، وزرا، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • چمران، مصطفی، خدا بود و دیگر هیچ نبود، به کوشش مهدی چمران، تهران، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و بنیاد شهید چمران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • چمران، مصطفی، کردستان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
  • چمران، مصطفی، لبنان به روایت امام‌موسی صدر و دکتر چمران، تدوین علی حجتی کرمانی تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • چمران، مصطفی، لبنان، تهران، بنیاد شهید چمران، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
  • چمران، مصطفی، مصاحبه، روزنامه اطلاعات، ۱۲/۹/۱۳۵۸ش.
  • چمران، مصطفی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید مصطفی چمران، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • چمران، مهدی، خاطرات، چاپ‌شده در مردی برای تمام فصول، تألیف نرگس علیمردانی، مردی برای تمام فصول، تهران، وزراء، چاپ اول، ۱۳۸۷.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، خاطرات، چاپ‌شده در مردی برای تمام فصول، تألیف نرگس علیمردانی، مردی برای تمام فصول، تهران، وزرا، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • خبرگزاری کتاب ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱۵/۲/۱۳۸۷ش.
  • دهقان، احمد، شهید چمران، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشیدفتر انتشارات کمک‌آموزشی، چاپ اول، ۱۳۷۹.
  • زبربردی، کاظم، مصاحبه، پایگاه اطلاع‌رسانی جامع دفاع مقدس، ۲۸/۳/۱۳۹۰ش.
  • طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • علیمردانی، نرگس، مردی برای تمام فصول، تهران، وزرا، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • یزدی، ابراهیم، شصت سال صبوری و شکوری، خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، تهران، انتشارات کویر، چاپ اول، ۱۳۹۸ش.
  • یزدی، ابراهیم، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.

پیوند به بیرون