معمر قذافی
| شناسنامه | |
|---|---|
| نام کامل | معمر محمد عبدالسلام ابومنیار القذافی |
| لقب | رهبر انقلاب لیبی |
| زادروز | ۱۹۴۲ |
| شهر تولد | شطیب الکرعیه |
| کشور تولد | لیبی |
| تاریخ درگذشت | ۲۰ اکتبر ۲۰۱۱ (۲۸ مهر ۱۳۹۰) |
| شهر درگذشت | سرت |
| کشور درگذشت | لیبی |
| فرزندان | ۷ پسر و ۱ دختر |
| دین | اسلام |
| پیشه | سیاستمدار، رهبر نظامی |
| اطلاعات سیاسی | |
| پستها | رهبر لیبی (۱۹۶۹-۲۰۱۱) |
| پیش از | شورای انتقالی لیبی |
| اطلاعات علمی و مذهبی | |
| تالیفات | کتاب سبز |
معمر قذافی (۱۹۴۲م ـ۲۰ اکتبر ۲۰۱۱م برابر با ۱۳۲۰ ـ ۲۸ مهر ۱۳۹۰ش) مسلمانِ عرب، انقلابی، سیاستمدار و حاکم لیبی.
لیبی، از کشورهای مسلمان و عربزبانِ آفریقای شمالی، با پایتختی طِرابلُس است که وی از سال ۱۹۶۹م/۱۳۴۸ش. تا زمان مرگش(۲۰۱۱م) در چارچوب دیکتاتوریِ فردی بر بر این کشور حکومت کرد.
قذافی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با روحانیون انقلابی ارتباط داشت و با انقلاب در ایران همسو بود. چندین نامه بین ایشان و امامخمینی داد وستد شد و از نخستین کسانی بود که پیروزی انقلاب را شادباش گفت و اعلام آمادگی کرد که به ایران آمده و با امامخمینی دیدارکند؛ اما امامخمینی ازجمله به دلیل ناپدید شدن امام موسی صدر، در لیبی او را نپذیرفت و این دیدار هرگز انجام نگرفت.
معرفی
معمر محمد عبدالسلام ابومنیار القذافی پرآوازه به معمر قذافی در سال ۱۹۴۲م/۱۳۴۸ش در شطیب الکرعیه در وادی جارف در استان سرتِ لیبی در خانوادهای بادیهنشین زاده شد. در کالج نظامی یونان و انگلستان درس خواند و ۲ بار ازدواج کرد و حاصل آن ۷ پسر و یک دختر بوده است. او در ۲۷ سالگی توانست به همراه گروهی از افسران ارتشِ لیبی که الهامگرفته از اندیشه ناسیونالیستی و سوسیالیستیِ ایدئولوژی حزب بعث بودند، ادریس اول، پادشاه لیبی را طی براندازی بدون خونریزی از قدرت برکنار کند و خود از سال ۱۹۴۲م/۱۳۴۸ش. به رهبری لیبی برسد.[۱]
حکومت ۴۲ ساله معمر قذافی، رهبر خودکامه لیبی سرانجام دوشنبه ۳۱ مرداد۱۳۹۰ش با پیشروی انقلابیون مردمی به قلب پایتخت لیبی عملاً فرو ریخت. تااینکه قذافی روز پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۰ در شهر سرت لیبی کشته شد.[۲]
امامخمینی و معمر قذافی
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روابط معمر قذافی، رهبر لیبی و محمدرضا پهلوی، شاه ایران چندان دوستانه نبود. بهویژه در سالهای پایانی دهۀ پنجاه با شتابگیری انقلاب مردم ایران، پیوندها و رفت و آمدهای پیاپی و ژرفی بین برخی از مبارزان و انقلابیون با معمر قذافی برقرار شد که همین روابط آنها را تیرهتر کرد. برخی از انقلابیون مانند جلالالدین فارسی به دلیل پشتیبانی قذافی از انقلاب، بارها به این کشور سفر کرده و دربارۀ پرورش نیرو و دشواریها و پیشآمدهای انقلاب با قذافی و دیگر مسئولان لیبی گفتوگو کردند.[۳]
در روزهای اقامت امامخمینی در نوفل لوشاتو نیز برخی از همراهان امامخمینی مانند علی جنتی و سیدمحمد غرضی در پی جایابی برای ایشان بودند که با رایزنی، همراهی معمر قذافی را برای اقامت امامخمینی در لیبی فراهم کردند؛ اما امامخمینی با اطلاع از این مذاکره، قذافی را شایستۀ اعتماد ندانسته و گفت با طناب قذافی نمیشود به داخل چاه رفت.[۴] همچنین در نوفل لوشاتو خبرنگاری از امامخمینی دربارۀ ارتباط و دریافت کمک مالی از قذافی پرسید که با پاسخ منفی ایشان مواجه شد.[۵]
قذافی و یارانش، مدتی پیش از فرارسیدن بهمن ۱۳۵۷، طی سخنرانیهایی از جنبش مردم ایران به رهبری امامخمینی پشتیبانی کردند. تاآنجاکه قذافی طی گفتگویی اعلام کرد «من بارها نظر خود را در مورد انقلاب ایران بیان داشتهام و همیشه آن را نیز نه بهعنوان انقلاب ایران، بلکه انقلاب اسلامی در جهان تلقی کردهام».[۶]
این روابط پس از پیروزی انقلاب، حتی در دوران ۸ سالۀ جنگ ایران و عراق که یک کشور عربی بود، گسترش یافت.[۷] و قذافی پذیرفت که به ایران موشک اسکاد و سام بدهد و تیمی هم از لیبی فرستاد تا به نیروهای ایرانی آموزش دهند. حتی قذافی به مقامات کشورش دستور داد که ایران هرچه مهمات لازم دارد، برایش بفرستید و آنها هم کشتی کشتی میفرستادند.[۸]
نامهنگاریهای قذافی و پاسخ امامخمینی
رویۀ دیگر ارتباط بین ایران و لیبی، پاسخِ نامههای تبریک و تسلیتی بود که از سوی رهبر لیبی خطاب به امامخمینی صادر شدهاند. قذافی در عیدهای گوناگون اسلامی و مذهبی، سالگرد پیروزی انقلاب و شهادت شخصیتهای برجسته انقلابی برای رهبر ایران نامه میفرستاد و امامخمینی نیز پاسخ میداد که درونمایۀ پاسخها بیشتر جنبه ضد استکباری و پافشاری بر مبارزه دارد.[۹] رویهمرفته ۲۱ بار بین امامخمینی و معمر قذافی نامه و پیام ردوبدل شده است. از این شمارگان، تنها یک مورد آن به پیش از انقلاب اسلامی (۲۶ مهر ۱۳۵۷) برمیگردد که امامخمینی در آن نامه آشکارا از قذاقی میخواهد قضیه امام موسی صدر پیگیری شود.[۱۰] این تنها موردی است که امامخمینی خود به قذافی نامه نوشته، در همه موارد دیگر تنها در پاسخ به رهبر لیبی، نامه نوشته یا تلگراف میزند. از سوی دیگر، امامخمینی کمک فراوان قذافی به انقلاب و یاران ایشان را در دوران مبارزه رد کرده و گفته است:
«ما به کمک مالی آنها (قذافی) احتیاجی نداریم و به کمکهای دیگر از قبیل کمکهای تبلیغاتی هم که احتیاج است، هیچکس کمک نکرده است.» «ما تاکنون از هیچ دولتی کمک نگرفتهایم و این کذب محض است».[۱۱]
امامخمینی در پاسخ به یکی از نامههای قذافی هشدار دادهاند: «دولتهای اسلامی و خصوصاً دولتهای عربی را نصیحت کنید که به فرمان خداوند متعال سرنهند و اخوت اسلامی را پایبند باشند».[۱۲] همچنین کمتر از سه ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به قذافی یادآوری میکند که «پشت کردن به تعالیم عالیه اسلام و روی آوردن به شرق و غرب، شعائر و مخازن آنها (مسلمانان) را به باد داده است».[۱۳] همچنین با آنکه مخاطب سخنان امامخمینی در نامهها معمر قذافی بود، اما آنگونه که در بین سیاسیون و مراوده عرف بینالملل مرسوم است، نه درازای عمر را برای قذافی از خدا خواسته، و نه پایداری حکومتش را.
امامخمینی همیشه در پایان پاسخ به قذافی چنین میآورد: «سعادت و توفیق عموم مسلمانان و مردم جهان را از خدای تعالی مسألت دارم»،[۱۴] یا نوشتهاست «از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین و نابودی دشمنان را خواستارم».[۱۵] آخرین نامه امامخمینی (۱ اسفند ۱۳۶۳ش) به قذافی پاسخی بود به پیام تبریک وی به مناسبت ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن هیچ مکاتبهای از سوی امامخمینی به رهبر لیبی انجام نگرفت.
پانویس
- ↑ لاپیدوس، تاریخ جوامع اسلامی، ج۲، ص۲۰۸.
- ↑ «زندگینامه: معمر قذافی (۱۹۴۲م ـ۲۰۱۱م)، همشهری آنلاین».
- ↑ فارسی، زوایای تاریک، ص۳۴۵ـ۳۴۸.
- ↑ جنتی، خاطرات، ص۱۵۶ـ۱۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۴۳۰.
- ↑ یاری، «روابط سیاسی و لیبی در دوره پهلوی دوم (رویارویی شاه و قذافی)»، نامه تاریخپژوهان، ش۲۴، ص۱۳۹؛ افراسیابی، ما در مسیر ناصر پیش میرویم؛ مسیری که انقلاب اعراب است، ص۳۲۳.
- ↑ رفیق دوست، برای تاریخ میگویم؛ خاطرات محسن رفیقدوست، ص۱۴۸.
- ↑ سایت جامع امامخمینی، «گزارشی از مناسبات قذافی با امامخمینی و انقلاب اسلامی؛ برادرِ نزدیک اما غیرقابل اعتمادِ انقلاب».
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۵۲۵؛ ج۱۶، ص۵۲۵؛ ج۱۷، ص۵۳۷؛ ج۱۸، ص۱۶۵ و ۵۲۹؛ ج۱۹، ص۵۰۵ و....
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۴، ص۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۱۸۳؛ ۵، ص۳۳۶؛ ج۵، ص۴۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۴۶۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۸، ص۱۶۶.
منابع
- افراسیابی، بهرام، قذافی میگفت: «ما در مسیر ناصر پیش میرویم؛ مسیری که انقلاب اعراب است»، تهران، زرین، ۱۳۶۳ش.
- امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- جنتی، علی، خاطرات علی جنتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۸۱ش.
- رفیق دوست، محسن، برای تاریخ میگویم، خاطرات محسن رفیقدوست، تهران، سوره مهر، ۱۳۹۲ش.
- علییاری، حسن، «روابط سیاسی و لیبی در دوره پهلوی دوم (رویارویی شاه و قذافی)»، نامه تاریخپژوهان، ش۲۴، زمستان ۱۳۸۹ش.
- فارسی، جلالالدین، زوایای تاریک، تهران، حدیث، ۱۳۷۳ش.
- لاپیدوس، تاریخ جوامع اسلامی، بیجا، بیتا.
- سایت جامع امامخمینی، «گزارشی از مناسبات قذافی با امامخمینی و انقلاب اسلامی؛ برادرِ نزدیک اما غیرقابل اعتمادِ انقلاب».
- «زندگینامه: معمر قذافی (۱۹۴۲م ـ۲۰۱۱م)»، همشهری آنلاین.
محمد رجائی نژاد