سیدعباس ابوترابیفرد
شناسنامه |
---|
سیدعباس ابوترابیفرد، از شاگردان درس فلسفه و خارج اصول امامخمینی.
او در سال ۱۲۹۵ش در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی و سیادتی زاده شد. پدرش سیدابوتراب قزوینی، از روحانیان برجسته قزوین و از شاگردان آیات شیخ محمدحسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی بود که به دستور آیتالله اصفهانی، در قزوین مقیم شد و به فعالیتهای دینی مشغول گردید.[۱] او مراودات دوستانهای با امامخمینی داشت.[۲] و در نخستین سفر امامخمینی به حج، از همسفران ایشان و واسطه نامه ایشان به یکی از علمای قزوین بود.[۳] سیدعباس ابوترابیفرد دوره ابتدایی را در مدرسه دیانت قزوین طی کرد. آنگاه به درخواست پدرش، در کارخانه صابونپزی در قزوین مشغول به کار شد. او پس از شش ماه، به درخواست یکی از دوستانش به مدرسه التفاتیه قزوین رفت و به فراگیری دروس حوزوی بهصورت شبانه پرداخت. سپس کار در کارخانه مذکور را رها کرد و همه همت خویش را صرف فراگیری علوم حوزوی نمود. او دروس مقدمات و سطح را نزد شیخ محمود رئیسی، شیخ یحیی مفیدی و پدرش در همانجا خواند.[۴] آنگاه تصمیم گرفت راهی قم شود. این تصمیم با مخالفت پدرش مواجه شد، ولی در نهایت با وساطت یکی از بزرگان شهر.[۵] رضایت پدرش را به دست آورد.[۶] در سال ۱۳۱۳ش (۱۳۵۳ق) راهی قم شد.[۷] در حوزه علمیه آن شهر در درس سیدمحمدباقر علوی، عموی پدرش، شرکت کرد و در آن مقطع علوی تنها استاد او بود.[۸] سیدعباس ابوترابی سپس به دامادی او هم درآمد.[۹] ابوترابیفرد آنگاه در درس فلسفه و حکمت امامخمینی شرکت کرد و پس از تعطیلی درس فلسفه امامخمینی، از درس فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بهره برد.[۱۰] بنابراین میتوان گفت که پیش از سال ۱۳۲۸ش در درس فلسفه امامخمینی شرکت میکرده است. همزمان در درس اخلاق امامخمینی نیز شرکت میکرد.[۱۱] او در مقطع درس خارج فقه و اصول از درسهای آیتالله سیدمحمدحجت کوهکمری استفاده کرد و درس فقه ایشان (مکاسب از بیع تا خیارات و صلاه) را در ۲۰ جلد به نگارش درآورد. با ورود آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم، در درسهای فقه و اصول ایشان نیز حضور یافت و درسهای ایشان را با عنوان زبده المقال فی خمس الرسول و آل (تقریرات بحث خمس آیتالله بروجردی) در حیات ایشان منتشر کرد. او از نخستین شاگردان درس خارج اصول امامخمینی بود؛ وی همراه با حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، شیخ عباس ایزدی نجفآبادی و اسدالله نوراللهی در درس خارج اصول (خارج مباحث جلد دوم کفایهالاصول) امام خمینی که در یکی از حجرههای مدرسه فیضیه، نزدیک حجره مرتضی مطهری تشکیل میشد شرکت میکرد.[۱۲] بنابراین میتوان گفت که از ۱۳۲۴ش که درس خارج کفایه امامخمینی شروع شد، در آن درس حضور یافته بود. درباره سالهای حضور او در درس خارج اصول امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با استناد به گزارش شریف رازی، میتوان گفت که حضور در آن درس مدتها استمرار داشته است. او پس از درگذشت آیتالله بروجردی و تبعید امامخمینی به خارج از کشور، در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدمحمد محقق داماد نیز شرکت کرد و آن دو درس را تقریر نمود.[۱۳] او در کنار تحصیل درس خارج فقه و اصول، از شاگردان خاص و برجسته علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در فلسفه (اسفار) بود و در جلسات درس خصوصی ایشان که با حضور افراد معدودی چون حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، سیدمحمد حسینی بهشتی و... در خانههای افراد تشکیل میشد، شرکت میکرد. نتیجه این جلسات، کتاب پربار اصول فلسفه و روش رئالیسم بود که بعدها توسط مرتضی مطهری انتشار یافت.[۱۴] سید عباس ابوترابی فرد در اول شهریور ۱۳۴۲ش در سخنانی در مسجد جامع قزوین، از مردم خواست فریب تبلیغات دروغین دستگاه پهلوی را نخورند. او در آن سخنرانی، حکومت پهلوی را با دستگاه اموی مقایسه کرد.[۱۵] به همین سبب به ساواک احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و سپس تعهد داد علیه «مصالح مملکتی» اظهاراتی نکند.[۱۶] او در اول بهمن آن سال نیز در سخنانی در مسجد سلطانی قزوین، ضمن برشمردن ویژگیهای یک پادشاه، غیرمستقیم از محمدرضاشاه انتقاد کرد و پس از آن دوباره به شهربانی احضار شد و تعهد کتبی از او اخذ گردید.[۱۷] در ۱۹ دی ۱۳۴۵ش از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد. امامخمینی ذیل معرف او نوشتند «معروف هستند».[۱۸] همین سند نشان از شناخت امامخمینی از او دارد. او در خرداد ۱۳۴۹ش پس از رحلت آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامهای به امامخمینی، رحلت آن مرجع را تسلیت گفتند.[۱۹] او از همان سال در قزوین مقیم شد.[۲۰] به فعالیتهای مذهبی پرداخت و در مواردی، در رفع گرفتاریهای برخی از فعالان مذهبی میکوشید. ازجمله در مهر ۱۳۵۱ش همراه با جمعی از روحانیان قزوین در نامهای به ریاست ساواک قزوین، خواستار آزادی دو تن از افراد مذهبی شد.[۲۱] بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در تأسیس صندوق قرضالحسنه ولیعصر در قزوین نقش داشت.[۲۲] از سال ۱۳۵۳ش مقرر شد تدریس دروس عالی حوزوی را در قزوین و در حوزهای نوبنیاد آغاز کند.[۲۳] در همان سال سرپرستی هیئت جاننثاران حسینی را بر عهده داشت.[۲۴] همزمان در هیئت علمیه قزوین عضویت داشت.[۲۵] او در سال ۱۳۵۴ش و پس از تأسیس حزب رستاخیز و واکنش مراجع تقلید ازجمله اعلامیه امامخمینی علیه آن، خواستار واکنش به تأسیس حزب مذکور شد.[۲۶] ساواک قزوین در سال ۱۳۵۴ش از او بهعنوان یکی از روحانیان طراز اول آن شهر نام برد.[۲۷] او پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم.[۲۸] در اعتراض به آن از اقامه نماز جماعت خودداری کرد.[۲۹] سپس همراه با روحانیان قزوینی در نامهای به مراجع تقلید، آن واقعه را تسلیت گفتند و اقدام حکومت پهلوی را تقبیح نمودند.[۳۰] در چهلم واقعه تبریز.[۳۱]مجلس یادبودی را در مسجد شاه قزوین برگزار کردند.[۳۲] این اقدامات باعث شد کمیسیون امنیت اجتماعی، تبعید او را از قزوین در دستور کار قرار دهد، ولی در نهایت از این تصمیم منصرف شد.[۳۳] او علیرغم تهدیدهای ساواک، به سخنرانیهای انتقادی در قزوین ادامه میداد.[۳۴] از امامخمینی تجلیل میکرد.[۳۵] نقش او در تظاهرات مردم قزوین در ۲ مرداد ۱۳۵۷، ساواک را به این جمعبندی رساند که «هر چه زودتر در این مورد تصمیمات قاطع و جدی اتخاذ و نتیجه را اعلام دارند».[۳۶] پیرو آن گزارش، او در ۲۳ مرداد دستگیر و به کمیته مشترک ضدخرابکاری اعزام شد.[۳۷] دستگیری او واکنش مردم قزوین را برانگیخت و آنان مغازهها و دکاکین را بستند.[۳۸]تحصنی در آن شهر شکل گرفت.[۳۹] علما و اصناف قزوین نیز با صدور اعلامیهای از دستگیری او و جمعی دیگر انتقاد کردند.[۴۰] این اعتراضها باعث شد در ۲۶ شهریور به شرط عدم خروج از حوزه قضایی تهران، آزاد شود.[۴۱] سید عباس ابوترابی فرد در سال ۱۳۵۸ش در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم قزوین به نمایندگی برگزیده شد.[۴۲] پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی به تدریس دروس حوزوی در قزوین ادامه داد. تألیفات علمی او عبارت است از:
- زبدهالمقال فی خمس النبی و الال (تقریرات درس خمس آیتالله بروجردی).
- تقریرات درس فقه (بحث طهارت) آیتالله بروجردی.
- تقریرات درس فقه آیتالله حجت.
- جهاد نفس.
- حقیقت در سیمای حق.
- یک دوره فقه (در ۱۰ جلد).
- مباحث توحید.
- یک دوره اصول (مباحث الفاظ و عقلیه).
او در سال ۱۳۷۷ش، با حکم سیدعلی خامنهای، مقام معظم رهبری، امامت جماعت مسجد امام حسین (ع) تهران را بر عهده گرفت. وی در ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ش در حالی که همراه فرزندش سیدعلیاکبر ابوترابی در مسیر زیارت امام علی بن موسیالرضا (ع) بود براثر سانحه تصادف رانندگی درگذشت و پیکرش به مشهد انتقال یافت و در صحن عتیق حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.[۴۳]
پانویس
- ↑ شریف رازی، ج ۶، ۱۵۷-۱۵۸.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، هشت.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۱.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله...»، ص۱۰۹؛ زنگنه ابراهیمآبادی، ص۵۱.
- ↑ حاج محمدصادق یزدی پدر دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت،
- ↑ فرهنگ ناموران؛ قبادی، ۲۵-۲۶.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله...»، ص۱۰۹؛ زنگنه قاسمآبادی، ۵۱.
- ↑ بروجردی، ص۱۳.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله...»، ص۱۰۹؛ شریف رازی، ج ۶، ۱۵۸.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ده.
- ↑ قبادی، ۲۸.
- ↑ سلسله موی دوست، ۱۹-۲۰.
- ↑ شریف رازی، ج ۶، ۱۵۷.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر اول، ۱۶۷-۱۶۸؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی»، ۱۹-۲۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب ۵۱، ۹.
- ↑ همان، ۱۰-۱۲.
- ↑ همان، ۱۴.
- ↑ صحیفه امام، ج ۱، ۴۵۹.
- ↑ روحانی، ج ۲، ۵۷۶-۵۷۷؛ سیر مبارزات یاران...، ج ۵، ۳۶۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۲.
- ↑ قبادی، ۲۹.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۶۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۶۳.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۷۸.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۸۲.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۸۶.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۶۰، ۷۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۹۴.
- ↑ ۱۹ دی ۱۳۵۶،
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۱۱۶.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۱۱۸-۱۱۹.
- ↑ ۲۹ بهمن ۱۳۵۶.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۱۲۷؛ سیر مبارزات یاران...، ج ۸، ۴۴۷.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۱۴۷.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۱۵۶-۱۵۷.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۱۸۲؛ سیر مبارزات یاران...، ۱۰، ۹۶.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۱۸۸-۱۸۹.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۲۰۳.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۲۰۵.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۲۰۷.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۲۳۷-۲۴۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ۲۶۳.
- ↑ معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ۱۹.
- ↑ بروجردی، ۱۳-۱۴؛ «درگذشتگان: آیتالله...»، ۱۰۹-۱۱۰؛ زنگنه قاسمآبادی، ۵۱.
منابع
- «درگذشتگان: آیتالله سید عباس ابوترابی» (۱۳۷۹)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۶۲، خرداد ـ تیر
- «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» (۱۳۸۹)، تهیه و تدوین: علی اوجبی، فصلنامه میثاق، شماره ۱۷، زمستان
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- بروجردی، حسین (۱۴۲۹ ق)، زبدهالمقال فی خمس النبی والآل (ع) (تقریرات درس خمس آیتالله بروجردی)، مقرر: سید عباس قزوینی، محقق: عبدالسلام کاظم جعفری، قم، پیام آزادگان
- خبرگان ملت: شرححال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر اول، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری
- روحانی، سید حمید (۱۳۶۴)، نهضت امام خمینی در ایران، ج ۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
- زنگنه قاسمآبادی، ابراهیم (۱۳۸۲)، مشاهیر مدفون در حرم رضوی: جلد اول: عالمان دینی، به همکاری ویرایش علمی غلامرضا جلالی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی
- سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۵)، به کوشش: مجتبی فراهانی، با مقدمه: عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۵، ۸ و ۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، ج ۶، تهران، اسلامیه
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- قبادی، محمد (۱۳۸۸)، پاسیاد پسر خاک: زندگی و زمانه حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی، تهران، سوره مهر
- معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانونگذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی
- یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱: آیتالله سید عباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
- یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۶۰: آیتالله سید هادی باریکبین (۱۳۹۵)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.