استعاذه
استعاذه: پناهبردن به حقتعالی از شر شیطان
استعاذه از شیطان که مانع سیر و سلوک به سوی حقتعالی است، بهویژه استعاذه در قرائت نماز، از آداب مهم قرائت و نماز است.[۱] برخی اندیشمندان آن را در آداب ظاهری تلاوت قرآن آوردهاند[۲]؛ اما امامخمینی با توجه به اینکه معتقد است مراد از استعاذه، به زبان جاریکردن لفظ مشهور استعاذه نیست و پناهبردن به حقتعالی از شیطان با لقلقه زبان و صورت بیروح به دست نمیآید،[۳] آن را از آداب ظاهری خارج میداند. ایشان اعتقاد دارد حقیقت استعاذه، حالت و کیفیتی نفسانی است که از علم کامل برهانی به مقام توحید فعلی حق، به دست میآید و سبب ایجاد حالت اضطرار، انقطاع و التجا به حقتعالی میشود و پس از آن به سبب اینکه زبان ترجمان قلب است، به صورت استعاذه زبانی ظهور مییابد.[۴] به اعتقاد ایشان، اگر از این حقایق و حالات در قلب اثری وجود نداشته باشد، این استعاذه، استعاذه به شیطان خواهد بود.[۵] ایشان برای استعاذه آداب و شرایطی مانند خلوص و ایمان ذکر کرده و آن را دارای مراتبی میداند[۶] (ببینید: شیطان).
امامخمینی افزون بر این آداب-که آنها را بهطور مستقل و با عنوان آداب قرائت قرآن بیان داشته است-برخی آدابی که در مطلق عبادات مطرح شدهاند را نیز جزو آداب قرائت قرآن میداند[۷]؛ مانند توجه به عزت ربوبیت و ذلت عبودیت،[۸] خشوع،[۹] طمأنینه،[۱۰] نشاط و بهجت در عبادت[۱۱] و تفهیم معانی قرآن و اذکار به قلب[۱۲] (ببینید: نماز).
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰–۲۲۱
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷–۲۲۸
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱–۲۲۷
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۹
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۶
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸