حسین گوگانی
گوگانی، حسین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. حسین گوگانی در سال ۱۳۰۷ ش در تبریز و در خانوادهای تاجر به دنیا آمد. پدرش حاج اسماعیل چایچی از تجار معروف تبریز بود. حسین گوگانی پس از تحصیل مقدماتی در تبریز، وارد حوزه علمیه زادگاهش شد و در مدرسه طالبیه آن شهر ادبیات عرب و دروس رسمی حوزوی را نزد آقایان حسین شنبغازانی، میرزا فتاح شهیدی و شیخ جواد سلطانالقرا آموخت (انصاری، ۳۳۱). او سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر، دروس فلسفی و بخشی از درس اصول را نزد علامه سید محمدحسین طباطبایی خواند و از ایشان تأییدیه علمی دریافت کرد (خسروشاهی، ۴). سپس به فراگیری دروس خارج پرداخت و از درس خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید کاظم شریعتمداری و امام خمینی بهرهمند شد. وی در سال ۱۳۳۶ برای استفاده از درس استادان حوزه علمیه نجف اشرف، راهی عراق شد، بنابراین میتوان گفت که در اوایل دهه ۱۳۳۰ ش تا سال ۱۳۳۶، از درسهای خارج فقه و اصول امام خمینی در مساجد محمدیه و سلماسی شرکت میکرد. گوگانی پس از عزیمت به عراق، در حوزه علمیه نجف اشرف از درسهای خارج فقه و اصول آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمود حسینی شاهرودی، سید یحیی یزدی، سید محمدجواد طباطبایی تبریزی، سید ابوالقاسم موسوی خویی و میرزا حسن یزدی استفاده کرد و دروس برخی از آنان را تقریر نمود. او از آیات حکیم، طباطبایی تبریزی، سید عبدالله شیرازی و سید شهابالدین مرعشی نجفی اجازه اجتهاد و از آیات بروجردی، سید احمد خوانساری، حکیم، خویی، سید محمدهادی حسینی میلانی و سید عبدالهادی شیرازی اجازاتی در امور حسبیه دریافت کرد (انصاری، ۳۳۱). آیتالله حکیم در اجازهنامهای که خطاب به گوگانی صادر کرد، اعلام نمود وی «به مرتبه عالی اجتهاد و استنباط احکام شرعیه نائل گردیده» (خسروشاهی، ۴). گوگانی پس از پنج سال تحصیل در نجف اشرف، در سال ۱۳۴۱ ش به تبریز بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد کلکته چی آن شهر پرداخت. همزمان به تدریس در مدرسه طالبیه هم میپرداخت و در کنار آن به سخنرانی و وعظ و خطابه اشتغال داشت. در کنار تدریس و سخنرانی در تبریز، در جلسات تفسیر قرآن آقا حسین شنبغازانی شرکت میکرد و پس از رحلت او آن جلسات را ادامه داد (خسروشاهی، ۱). حسین گوگانی در مرداد ۱۳۴۲ ازجمله روحانیانی بود که در اعتراض به دستگیری و حبس امام خمینی در تهران، همراه با جمعی از علمای برجسته از سراسر کشور به تهران رفت و در آنجا دست به تحصن زد. او همراه با دیگر روحانیان متحصن، اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی و در دفاع از امام خمینی صادر کرد. ازجمله همراه با روحانیان متحصن، با ارسال نامهای به امام خمینی و آیات سید حسن طباطبایی قمی و شیخ بهاءالدین محلاتی، ضمن اعلام تأثر از دستگیری آنان، حمایت و پشتیبانی خود را از فعالیتهای آنان اعلام کردند (خسروشاهی، ۴). سپس در ۲/۵/۱۳۴۲ ش مرجعیت مسلم امام خمینی را تأیید کردند و اعلام نمودند که فتاوای ایشان همانند فتاوای سایر مراجع تقلید از قبیل فتاوای مرحوم آیتالله بروجردی لازمالاتباع است و تداوم دستگیری امام خمینی را نقض قانون اساسی (اصل مصونیت قضایی مراجع) دانستند و جرم ایشان و دیگر عالمان دستگیرشده را «حقگویی و انجام وظیفه روحانی و دینی» بیان کردند و خواستار آزادی امام خمینی و دیگر روحانیان شدند. آنان در اعلامیه فوق تهدید کردند که اگر حکومت پهلوی تن به آزادی آنان ندهد و روحانیان متحصن در تهران را تحت فشار قرار دهد «از تهران خارج و به شهرستانهای خود برگردیم؛ همانطوری که جامعه روحانیت در همه شرایط وظیفه خود را انجام داده، در این مورد نیز به حول و قوه الهی تا سرحد قدرت و توانایی وظیفه خود را در دفاع از حریم قرآن و اسلام انجام خواهد داد» (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۸۸-۸۹). وی به سبب این فعالیتها، همراه با دیگر علمای تبریزی متحصن در تهران بازداشت و به تبریز بازگردانده شد (خسروشاهی، ۵). در تبریز به فعالیتهای سیاسی ادامه داد و در ۲/۷/۱۳۴۲ ش همراه با برخی از روحانیان تبریز، اعلامیهای صادر کردند و اقدامات دولت را در سرکوب اعتراضهای مردمی محکوم نمودند و آنگاه با اشاره به اقدامات اقتصادی حکومت پهلوی، آن سیاستها را به باد انتقاد گرفتند و از دیگر سیاستهای حکومت پهلوی در حوزه دانشگاه، فرهنگ، انتخابات و سیاست خارجی انتقاد نمودند (همان، ۱۰۰-۱۰۳). بر اساس گزارشهای ساواک، او در جلسات روحانیان مبارز تبریز در انتقاد از حکومت پهلوی شرکت میکرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۴، ۱۳۸). بر اساس گزارشی که ساواک در ۲۲ خرداد ۱۳۴۳ از وضعیت روحانیان تبریز تهیه کرد، از حسین گوگانی بهعنوان یکی از روحانیان مخالف حکومت پهلوی نام میبرد (همان، ۱۷۳). فعالیتهای حسین گوگانی باعث شد تا تحت تعقیب قرار گیرد. وی برای در امان ماندن از مأموران حکومت، راهی تهران شد و به تدریس مدرسه شیخ عبدالحسین در بازار تهران پرداخت (خسروشاهی، ۴). همزمان به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه میداد و بهویژه همراه با روحانیان مبارز تهران، اعلامیههایی علیه حکومت پهلوی و در دفاع از امام خمینی امضا میکرد (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۹، ۱۸۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۴۵، ۲۸۳، ۳۱۴، ۳۷۰، ۴۱۲، ۴۱۶ و...). گوگانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس دروس فقهی در مدارس دینی تهران و همچنین مراکز آموزش عالی ازجمله دانشکده الهیات دانشگاه تهران ادامه داد. او در دو رشته فقه و فلسفه تخصص داشت و سالیان طولانی درسهایی چون آیات الاحکام، قواعد فقه، رسایل و کفایه و اسفار و شرح منظومه را تدریس میکرد (انصاری، ۳۳۱). او همچنین به وعظ و خطابه هم اهتمام داشت و به همین منظور به کشورهای مختلف ازجمله ترکیه، بلغارستان، آلمان، فرانسه، اتریش، انگلستان و... سفر کرد و در نشستها و همایشهای انجمنهای اسلامی دانشجویان شرکت نمود و به پرسشهای آنان پاسخ داد (خسروشاهی، ۴). وی مقالاتی را در زمینه فقه و اصول در نشریات تخصصی منتشر کرده است که از آن جمله میتوان به مقالات زیر اشاره کرد. «جواز داوری و حکم قاضی به استناد علم خویش از دیدگاه فقها»، مجله مقالات و بررسیها، شماره ۵۱ و ۵۲؛ «طهارت اهل کتاب»، مجله مقالات و بررسیها، شماره ۵۵ و ۵۶؛ «تعارض بینه و اقرار در باب جنایات»، مجله مقالات و بررسیها، شماره ۵۷ و ۵۸؛ «بررسی ضمان در مسئله تعاقب»، مجله مقالات و بررسیها، شماره ۶۱؛ «حکومت در ادله یا حاکمیت دلیلی بر دلیل دیگر»، مجله مقالات و بررسیها، شماره ۶۹. در کنار فعالیتهای فوق، راهنمایی چندین پایاننامه کارشناسی ارشد را هم بر عهده داشت. حسین گوگانی در ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ در تهران درگذشت و پیکرش در بهشت زهرا به خاک سپرده شد (انصاری، ۳۳۲). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۶)، «درگذشتگان: آیتالله گوگانی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال ۲۸، شماره ۱۶۷ و ۱۶۸، آذر تا اسفند؛ خسروشاهی، سید هادی (۱۳۹۶)، «یادی از عالمی مبارز آیتالله شیخ حسین گوگانی»، دوهفتهنامه بعثت، سال ۳۸، شماره ۱۹، شماره مسلسل: ۱۵۶۱، نیمه اول دی؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۴، ۵، ۶، ۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴: حجتالاسلاموالمسلمین محمدحسین انزابی (۱۳۹۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.