فدائیان اسلام

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۲ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (removed Category:پروژه سیاسی و اجتماعی; added Category:پروژه سیاسی و اجتماعی/ارزیابی‌شده using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


فدائیان اسلام، جمعیتی عمل‌گرا، بر مبنای اسلام سیاسی، به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی بود که از سال ۱۳۲۴-۱۳۳۴ در دوران پهلوی دوم فعال بود. این گروه در ابتدا برای مقابله با جریان اصلاح‌گری دینی احمد کسروی شکل گرفت، ولی در ادامه به اندیشۀ حکومت اسلامی رسید. احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‌آرا از جمله کسانی بودند که توسط فدائیان ترور و کشته شدند.

فدائیان اسلام
فدائیان اسلام.jpg
نامجمعیت فدائیان اسلام
رهبرسیدمجتبی نواب صفوی
آرمانتشکیل حکومت اسلامی
تأسیس۱۳۲۴ش
مذهبتشیع
کشورایران

زمینه‌های شکل‌گیری

در اوایل دهه ۲۰، شرایط جنگ جهانی دوم و پایان دوران دیکتاتوری رضاخان، فضای باز سیاسی و فرصتی برای تشکیل اجتماعات مختلف از جمله برای فعالان مذهبی فراهم آورد؛[۱] فعالانی که به صورت متشکل و با هدف حمایت از دین در جامعه کوشش می‌کردند. از جملۀ این گروه‌ها «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» و «جمعیت هواداران تشیع» بودند. نواب صفوی به همراه برخی از اعضای جوان این گروه‌ها، جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل داد. هر مسلمان صادق فدایی اسلام می‌توانست به عضویت این جمعیت درآید.[۲] فدائیان حتی نام گروه خود را نه سازمان، انجمن و حزب که متأثر از فرهنگ غرب بود، بلکه جمعیت برگزیدند.[۳]

اعلام موجودیت

نخستین‌بار پس از ترور احمد کسروی در اوایل اسفند ۱۳۲۴، اعلامیه‌ای با عنوان «دین و انتقام» منتشر شد که با امضای فدائیان اسلام بود.[۴] انتشار کتاب‌های کسروی، به خصوص کتاب شیعه‌گری وی -که اعتقادات شیعه را به چالش کشیده بود- موجی از نگرانی در میان حوزه‌های علمیه و مردم متدین به وجود آورد. نواب صفوی که در آن زمان در نجف مشغول تحصیل بود، کتاب‌های کسروی را مطالعه می‌کرد و با مشورت بعضی از علمای نجف عازم ایران شد.[۵] وی پس از چند بار مباحثه با کسروی، به این نتیجه رسید که کسروی حاضر به پذیرش اشتباهات خود نیست. از این رو تصمیم گرفت او را از میان بردارد.[۶] قتل کسروی، به فدائیان محبوبیت و شهرت خاصی بخشید.

اندیشۀ فدائیان اسلام

جمعیت فدائیان اسلام، در قالب اسلام سیاسی و به صورت جنبشی عمل‌گرا ظهور یافت که در عین وابستگی به حوزه، به سمت نوعی استقلال از مرجعیت و بازخوانی آزادانه نصوص اسلامی پیش رفت.[۷]

فدائیان تنها منبع معتبر کسب معرفت را شریعت می‌پنداشتند. از این جهت بر اجرای احکام و قانون مجازات اسلامی بدون توجه به مقتضیات زمانی و مکانی و پیچیدگی‌های زندگی اصرار می‌ورزیدند.[۸] نوع رفتار سیاسی فدائیان اسلام را می‌توان نوعی سیاست بر مبنای فقه دانست. از همین رو در نخستین روزهای حکومت مصدق، برنامه‌ای ۴ماده‌ای را به او پیشنهاد کردند: ۱. حجاب در سراسر کشور اجباری شود، ۲. بانوانی که در ادارات مشغول کارند اخراج شوند، ۳- مشروبات الکلی در سراسر کشور ممنوع شود، ۴. کارمندان ادارات موظف باشند که ظهر دست از کار بکشند و نماز جماعت در اداره به پا دارند. رد پیشنهاد فدائیان از سوی مصدق، موجب شد او را به عدم اعتقاد به اسلام متهم کنند.[۹]

ترورهای فدائیان

فدائیان اسلام در کمتر از ۱۰ سال فعالیت، به جان یک نویسنده و محقق (احمد کسروی)، سه نخست‌وزیر (هژیر، رزم‌آرا و علاء) و یک معاون نخست‌وزیر (حسین فاطمی) سوء‌قصد کردند. از نظر آنان، افراد ترورشده خائن به اسلام، تشیع و کشور بودند. برای قتل آنان نیز یا اجازه شرعی از برخی علما دریافت می‌کردند یا بر اساس عمومات احکام شرعی عمل می‌کردند.[۱۰]

دستگیری و اعدام نواب صفوی

در ۲۵ آبان ۱۳۳۴، برنامه ترور حسین علاء توسط مظفر ذوالقدر ناکام ماند و ذوالقدر دستگیر شد. در آذر همان سال نواب صفوی به همراه چندتن از اعضای اصلی فدائیان دستگیر شده و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شدند. این حکم در ۲۷ دی ۱۳۳۴ش به اجرا درآمد.[۱۱] پس از شهادت نواب، مبارزۀ فدائیان اسلام به شکل زیرزمینی و بیشتر بر محور حرکت‌های تبلیغاتی ادامه یافت.[۱۲]

نظر امام‌خمینی دربارۀ فدائیان اسلام

امام‌خمینی در زمان مرجعیت آیت‌الله بروجردی و به دلیل رعایت شأن مرجعیت از حمایت فدائیان اسلام خودداری کرد. آیت‌الله بروجردی در ابتدا به حمایت از فدائیان پرداخت و حتی از طریق سیدحسین بُدَلا که جزء شورای استفتای ایشان بود، به فدائیان کمک مالی می‌کرد، اما از ۱۳۲۹ به بعد به فدائیان بدبین شد و فدائیان نیز با ایشان از در اختلاف درآمدند.[۱۳]

در دوران نهضت اسلامی، برخی از اعضای فدائیان اسلام، مانند مهدی عراقی و صادق امانی، به فرمان امام‌خمینی، با سازماندهی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی به مبارزه پرداختند.[۱۴]

پانویس

  1. عباسی، «چیستی سنت فکری رادیکالیسم اسلامی در ایران»، ص۱۵۸- ۱۵۷.
  2. عباسی، «چیستی سنت فکری رادیکالیسم اسلامی در ایران»، ص۱۵۵.
  3. عباسی، «چیستی سنت فکری رادیکالیسم اسلامی در ایران»، ص۱۶۰.
  4. خسروشاهی، فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۳۲.
  5. میزبان، خاطرات محمد واحدی، ص۲۵.
  6. امینی، جمعیت فدائیان اسلام، ص۱۲۳.
  7. قیصری، روشنفکران ایران در قرن بیستم، ص۱۷۴.
  8. قریشی و داوودی زواره، «مبانی فکری اصول‌گرایان اسلامی ایران معاصر»، ص۲۱۹- ۲۱۸.
  9. قریشی و داوودی زواره، «مبانی فکری اصول‌گرایان اسلامی ایران معاصر»، ص۲۲۰.
  10. پایگاه اینترنتی مرکز بررسی اسناد تاریخی، آشنایی گذرا و کوتاه با جمعیت فدائیان اسلام.
  11. گل‌محمدی، جمعیت فدائیان اسلام، ص ۱۱۱-۱۱۲.
  12. امینی، جمعیت فدائیان اسلام، ص ۳۴۵.
  13. جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ص۲۴۰.
  14. بنگرید به: هیئت‌های مؤتلفه اسلامی.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفۀ امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۹.
  • امینی داود، و نقش آنها در تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، انتشارات مرکز اسناد، ۱۳۸۱.
  • پایگاه اینترنتی مرکز بررسی اسناد تاریخی، آشنایی گذرا و کوتاه با جمعیت فدائیان اسلام، تاریخ بازدید: ۱۲/۱۲/۱۴۰۳.
  • جعفریان رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی‌سیاسی ایران، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹.
  • خسروشاهی، سیدهادی، فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، تهران، اطلاعات، ۱۳۹۳.
  • عباسی، ابراهیم، «چیستی سنت فکری رادیکالیسم اسلامی در ایران؛ بررسی موردی جمعیت فدائیان اسلام»، فصلنامه سیاست، ش۴، ۱۳۹۰.
  • قریشی، فردین و هادی داوودی زواره، «مبانی فکری اصول‌گرایان اسلامی ایران معاصر؛ مطالعه موردی جمعیت فدائیان اسلام، فصلنامه سیاست، دوره ۴۶، بهار ۱۳۹۵.
  • قیصری، علی، روشنفکران ایران در قرن بیستم، ترجمه محمد دهقانی، تهران، نشر هرمس، ۱۳۸۳.
  • گل‌محمدی، احمد، جمعیت فدائیان اسلام به روایت اسناد، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲.
  • میزبان، مهناز، خاطرات شهید محمد واحدی، تهران: انتشارات مرکز اسناد، ۱۳۸۱.