اخلاص: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اخلاص'''، پاک‌کردن [[نیت]] برای [[خداوند]] و پیراستن از هر گونه آمیختگی.
'''اخلاص'''، پاک‌کردن [[نیت]] برای [[خداوند]] و پیراستن از هر گونه آمیختگی.
==معنای لغوی و اصطلاحی==
==معنای لغوی و اصطلاحی==
اخلاص به معنای پاک‌کردن و سالم‌ساختن از آمیختگی<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۷/۲۶.</ref> یا اعتقاد خالص به [[توحید|یکتایی خداوند]]<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۴/۱۸۶.</ref> است. برخی اخلاص در اطاعت را ترک ریا معنا کرده‌اند.<ref>جوهری، الصحاح، ۳/۱۰۳۷.</ref> در اصطلاح اخلاقی به معنای پالایش نیت از همه شوائب<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴۱۳.</ref> و پاک‌کردن دل از آلودگی‏‌های تیره‏‌کننده<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، ۵؛ تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۱۲۲-۱۲۳.</ref> است. در اصطلاح عرفانی، افزون بر معنای یادشده، آن را پیراستگی عمل از هر گونه آمیختگی شمرده‌اند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۲.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز در اصطلاح عرفانی، اخلاص را تصفیه عمل از هر گونه آمیختگی با غیر حق می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref>؛ به‌ گونه‌ای‌که [[انسان]] باطن خود را از هر چه جز خداست، پاک کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۷.</ref>
اخلاص به معنای پاک‌کردن و سالم‌ساختن از آمیختگی<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۷/۲۶.</ref> یا اعتقاد خالص به [[توحید|یکتایی خداوند]]<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۴/۱۸۶.</ref> است. برخی اخلاص در اطاعت را ترک [[ریا]] معنا کرده‌اند.<ref>جوهری، الصحاح، ۳/۱۰۳۷.</ref> در اصطلاح [[اخلاق|اخلاقی]] به معنای پالایش نیت از همه شوائب<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴۱۳.</ref> و پاک‌کردن دل از آلودگی‏‌های تیره‏‌کننده<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، ۵؛ تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۱۲۲-۱۲۳.</ref> است. در اصطلاح [[عرفان|عرفانی]]، افزون بر معنای یادشده، آن را پیراستگی عمل از هر گونه آمیختگی شمرده‌اند.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۲.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز در اصطلاح عرفانی، اخلاص را تصفیه عمل از هر گونه آمیختگی با غیر حق می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref>؛ به‌ گونه‌ای‌که انسان باطن خود را از هر چه جز خداست، پاک کند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۷.</ref>


ازجمله واژگان اشتقاقی «اخلاص»، «مُخلِص» و «مُخلَص» است. مخلِص کسی است که عمل او تنها برای تقرب به خداوند باشد<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴۱۴.</ref> و مخلَص کسی است که [[خداوند]] او را برگزیده و برای خود پاک گردانیده باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۱۶۵.</ref> ازجمله واژگان مرتبط با اخلاص، «[[ریا]]» ست که ضد اخلاص است و به معنای نیکو جلوه‌دادن خود، به هدف طلب جاه و منزلت نزد مردم است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۱۱۶.</ref>
ازجمله واژگان اشتقاقی «اخلاص»، «مُخلِص» و «مُخلَص» است. مخلِص کسی است که عمل او تنها برای تقرب به خداوند باشد<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۴۱۴.</ref> و مخلَص کسی است که [[خداوند]] او را برگزیده و برای خود پاک گردانیده باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۱۶۵.</ref> ازجمله واژگان مرتبط با اخلاص، «ریا» ست که ضد اخلاص است و به معنای نیکو جلوه‌دادن خود، به هدف طلب جاه و منزلت نزد مردم است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۰/۱۱۶.</ref>
==پیشینه==
==پیشینه==
در [[عهدین|کتاب مقدس]] واژه اخلاص به معنای ضد ریا و مکر به‌کار رفته<ref>← بطرس، قاموس الکتاب المقدس، ۳۴۵.</ref> و به اخلاص در عبادت امر شده است.<ref>کتاب مقدس، یوشع، ب‌۲۴، ۱۴؛ رساله پولس رسول به کولسیان، ب۳، ۲۲.</ref> [[قرآن کریم]] نیز واژه‌هایی همچون خالص، <ref>زمر، ۳.</ref> مخلِص<ref>زمر، ۱۴.</ref> و مخلَص<ref>مریم، ۵۱.</ref> را به ‌کار برده و دین خالص را به خداوند اختصاص داده<ref>زمر، ۳.</ref> و به عبادت مخلصانه امر کرده است.<ref>اعراف، ۲۹.</ref> همچنین برخی بندگان خداوند ازجمله مخلَصین شمرده شده‌اند.<ref>یوسف، ۲۴.</ref> در روایات نیز به وجوب اخلاص در [[عبادت]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۵۹.</ref> و حرام‌بودن ریا بابی اختصاص یافته است.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۶۴.</ref>
در [[عهدین|کتاب مقدس]] واژه اخلاص به معنای ضد ریا و مکر به‌کار رفته<ref>← بطرس، قاموس الکتاب المقدس، ۳۴۵.</ref> و به اخلاص در [[عبادت]] امر شده است.<ref>کتاب مقدس، یوشع، ب‌۲۴، ۱۴؛ رساله پولس رسول به کولسیان، ب۳، ۲۲.</ref> [[قرآن کریم]] نیز واژه‌هایی همچون خالص،<ref>زمر، ۳.</ref> مخلِص<ref>زمر، ۱۴.</ref> و مخلَص<ref>مریم، ۵۱.</ref> را به ‌کار برده و دین خالص را به خداوند اختصاص داده<ref>زمر، ۳.</ref> و به عبادت مخلصانه امر کرده است.<ref>اعراف، ۲۹.</ref> همچنین برخی بندگان خداوند ازجمله مخلَصین شمرده شده‌اند.<ref>یوسف، ۲۴.</ref> در [[حدیث|روایات]] نیز به وجوب اخلاص در [[عبادت]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۵۹.</ref> و حرام‌بودن ریا بابی اختصاص یافته است.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۶۴.</ref>


[[اهل معرفت]] در آثار خود، به زوایای مختلف اخلاص پرداخته‌اند و آن را از اصول تصوف شمرده‌اند.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵۵.</ref> از نخستین آثار در این موضوع، کتاب‌های رسایل جنید (م۲۹۸ق) و [[اللمع فی التصوف]].<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵6.</ref> اثر [[ابونصر سراج]] (م۳۷۸ق) و [[قوت القلوب]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۶۷-۲۷۸.</ref> اثر [[ابوطالب مکی]] (م۳۸۶ق) است. در قرن‌های بعد نیز توجه به این مسئله در آثار علمای عرفان ادامه یافته و اخلاص یکی از مقامات و منازل سلوک معرفی شده است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۲۰؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۱۸۱.</ref> علمای اخلاق نیز به این مسئله پرداخته‌اند و اخلاص را یکی از شرایط صحت یا کمال اعمال و عبادات دانسته‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۶؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۴-۶۱۵.</ref> فقیهان اخلاص و [[قصد قربت]] را از شرایط عبادت<ref>سید مرتضی، رسائل، ۲/۳۴۳؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۲/۷-۸.</ref> و ریا را سبب [[بطلان]] عبادت<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۲/۲۲۶.</ref> می‌دانند، چه ریای محض باشد و چه ریای مخلوط با قصد قربت.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱۴۴.</ref>
اهل معرفت در آثار خود، به زوایای مختلف اخلاص پرداخته‌اند و آن را از اصول [[تصوف]] شمرده‌اند.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵۵.</ref> از نخستین آثار در این موضوع، کتاب‌های رسایل جنید (م۲۹۸ق) و اللمع فی التصوف.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵6.</ref> اثر [[ابونصر سراج]] (م۳۷۸ق) و قوت القلوب<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۶۷-۲۷۸.</ref> اثر [[ابوطالب مکی]] (م۳۸۶ق) است. در قرن‌های بعد نیز توجه به این مسئله در آثار علمای عرفان ادامه یافته و اخلاص یکی از [[مقامات (عرفان)|مقامات و منازل سلوک]] معرفی شده است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۲۰؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۱۸۱.</ref> علمای اخلاق نیز به این مسئله پرداخته‌اند و اخلاص را یکی از شرایط صحت یا کمال اعمال و عبادات دانسته‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۶؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۴-۶۱۵.</ref> فقیهان اخلاص و [[قصد قربت]] را از شرایط عبادت<ref>سید مرتضی، رسائل، ۲/۳۴۳؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۲/۷-۸.</ref> و ریا را سبب بطلان عبادت<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۲/۲۲۶.</ref> می‌دانند، چه ریای محض باشد و چه ریای مخلوط با قصد قربت.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱۴۴.</ref>


امام‌خمینی در کتاب‌های اخلاقی و عرفانی خود به تعریف اخلاص، <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref> حقیقت اخلاص، <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰-۱۶۴؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۱-۱۲.</ref> مراتب اخلاص<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴-۱۶۶.</ref> و درجات آن پرداخته است. ایشان در کتب فقهی خود، مانند [[تحریر الوسیله]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰.</ref> از اخلاص در نیت سخن گفته و آن را شرط درستی عبادت دانسته و عمل بدون آن را باطل شمرده است.
امام‌خمینی در کتاب‌های اخلاقی و عرفانی خود به تعریف اخلاص، <ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref> حقیقت اخلاص، <ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰-۱۶۴؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۱-۱۲.</ref> مراتب اخلاص<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴-۱۶۶.</ref> و درجات آن پرداخته است. ایشان در کتب فقهی خود، مانند [[تحریر الوسیله]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰.</ref> از اخلاص در نیت سخن گفته و آن را شرط درستی عبادت دانسته و عمل بدون آن را باطل شمرده است.
خط ۱۳: خط ۱۳:
علمای اخلاق، حقیقت اخلاص را خالص‌ساختن قصد و [[نیت]] از غیر خداوند می‌دانند<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۲۸.</ref> که محل آن [[قلب]] است<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۳.</ref>؛ یعنی انسان قلبش را به [[حق‌تعالی]] اختصاص دهد، تا آنجا که کسی غیر از حق، در حرم دل او راه نیابد و کاری به غیر رضای خدا نکند.<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۸/۵۱.</ref> این اخلاص تنها درباره کسی قابل تصور است که محب خدا باشد و تمام اندیشه‏ او غرق در امور [[آخرت]] باشد؛ به ‌گونه‌ای‌که در دل او جایی برای دوستی دنیا باقی نمانده باشد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۲-۱۸۵.</ref> نزد اهل معرفت نیز اخلاص به معنای مشاهده‌نکردن عمل خود، طالب پاداش نبودن برای آن<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۳۰۲-۳۰۵.</ref> و از قیود غیریت و انانیت خارج‌شدن<ref>ابن‌عربی، تفسیر، ۲/۱۹۷.</ref> است.
علمای اخلاق، حقیقت اخلاص را خالص‌ساختن قصد و [[نیت]] از غیر خداوند می‌دانند<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۲۸.</ref> که محل آن [[قلب]] است<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۳.</ref>؛ یعنی انسان قلبش را به [[حق‌تعالی]] اختصاص دهد، تا آنجا که کسی غیر از حق، در حرم دل او راه نیابد و کاری به غیر رضای خدا نکند.<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۸/۵۱.</ref> این اخلاص تنها درباره کسی قابل تصور است که محب خدا باشد و تمام اندیشه‏ او غرق در امور [[آخرت]] باشد؛ به ‌گونه‌ای‌که در دل او جایی برای دوستی دنیا باقی نمانده باشد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۲-۱۸۵.</ref> نزد اهل معرفت نیز اخلاص به معنای مشاهده‌نکردن عمل خود، طالب پاداش نبودن برای آن<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۳۰۲-۳۰۵.</ref> و از قیود غیریت و انانیت خارج‌شدن<ref>ابن‌عربی، تفسیر، ۲/۱۹۷.</ref> است.


امام‌خمینی حقیقت اخلاص را تصفیه عمل از هر آمیختگی و تصفیه سرّ از رؤیت غیر حق‌تعالی در جمیع اعمال ظاهری و باطنی می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰.</ref> و باور دارد تا زمانی که بنده از قیود [[انانیت]] و غیریت و از رسوم [[عبودیت]] و کثرتی که میان عابد و معبود است، خارج نشود، به اخلاص حقیقی راه نمی‌یابد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸-۳۲۹.</ref>؛ بدین معنا که هدف او در کسب کمالات و صفات پسندیده، اغراض دنیوی و مادی نباشد، بلکه وی طالب کمالات الهی باشد؛ البته این در آغاز سلوک است؛ وگرنه عارف کامل فوق این مطالب است و قلب او هر آنچه را محبوب بر آن وارد کند، می‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۱-۱۲.</ref> نیز از آنجاکه در غالب نیت‌ها نوعی آمیختگی به غیر حق موجود است و در کمتر نیتی اخلاص حقیقی وجود دارد، خلوص مطلق از بلندترین درجات اولیای کامل به شمار می‌آید.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۷۵.</ref>
[[امام‌خمینی]] حقیقت اخلاص را تصفیه عمل از هر آمیختگی و تصفیه سرّ از رؤیت غیر حق‌تعالی در جمیع اعمال ظاهری و باطنی می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰.</ref> و باور دارد تا زمانی که بنده از قیود [[انانیت]] و غیریت و از رسوم [[عبودیت]] و کثرتی که میان عابد و معبود است، خارج نشود، به اخلاص حقیقی راه نمی‌یابد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸-۳۲۹.</ref>؛ بدین معنا که هدف او در کسب کمالات و صفات پسندیده، اغراض دنیوی و مادی نباشد، بلکه وی طالب کمالات الهی باشد؛ البته این در آغاز [[سیر و سلوک|سلوک]] است؛ وگرنه عارف کامل فوق این مطالب است و قلب او هر آنچه را محبوب بر آن وارد کند، می‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۱-۱۲.</ref> نیز از آنجاکه در غالب نیت‌ها نوعی آمیختگی به غیر حق موجود است و در کمتر نیتی اخلاص حقیقی وجود دارد، خلوص مطلق از بلندترین درجات اولیای کامل به شمار می‌آید.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۷۵.</ref>
==اهمیت و فضیلت==
==اهمیت و فضیلت==
در آموزه‌های اسلامی، اخلاص اهمیت و فضیلت ویژه‌ای دارد. در [[قرآن کریم]] گرویدن به [[دین]]<ref>نساء، ۱۴۶.</ref> و دعوت به [[ایمان]] از روی اخلاص<ref>اعراف، ۲۹.</ref> مورد توجه قرار گرفته است. در برخی روایات نیز اخلاص سرّی از اسرار الهی و از ویژگی‌های بندگانی شمرده شده است که خدا آنها را دوست دارد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۷/۲۴۹.</ref> و اختلاف مقامات [[مؤمن|مؤمنان]] در اختلاف درجات اخلاص‌شان است.<ref>‏ورام، تنبیه الخواطر، ۲/۱۱۹-۱۲۰.</ref> همچنین اخلاص باارزش‌ترین مقامی است که انسان به آن می‌رسد.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۹۸.</ref> علمای اخلاق نیز اخلاص را مقدمه نیکی‌ها، <ref>← غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۲.</ref> سبب [[سعادت]] در دنیا و آخرت و خلاصی از [[وسوسه‌های شیطان]] می‌دانند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۲۷-۱۲۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|عبادت}}
در آموزه‌های اسلامی، اخلاص اهمیت و فضیلت ویژه‌ای دارد. در [[قرآن کریم]] گرویدن به [[دین]]<ref>نساء، ۱۴۶.</ref> و دعوت به [[ایمان]] از روی اخلاص<ref>اعراف، ۲۹.</ref> مورد توجه قرار گرفته است. در برخی روایات نیز اخلاص سرّی از اسرار الهی و از ویژگی‌های بندگانی شمرده شده است که خدا آنها را دوست دارد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۷/۲۴۹.</ref> و اختلاف مقامات [[مؤمن|مؤمنان]] در اختلاف درجات اخلاص‌شان است.<ref>‏ورام، تنبیه الخواطر، ۲/۱۱۹-۱۲۰.</ref> همچنین اخلاص باارزش‌ترین مقامی است که انسان به آن می‌رسد.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۹۸.</ref> علمای اخلاق نیز اخلاص را مقدمه نیکی‌ها، <ref>← غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۲.</ref> سبب [[سعادت]] در [[دنیا و آخرت]] و خلاصی از وسوسه‌های [[شیطان]] می‌دانند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۲۷-۱۲۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|عبادت}}


امام‌خمینی اخلاص را بااهمیت‌ترین آداب عبادات می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰.</ref>؛ چنان‌که در برخی روایات ارزش ضربت [[امام‌علی(ع)]] در [[جنگ احزاب]] برابر عبادت [[جن]] و انس شمرده شده است.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۸۶.</ref> ایشان این امر را مربوط به مرتبه اخلاص حضرت می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۱۹۷؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۲۳-۱۲۴.</ref> امام‌خمینی خالص‌کردن نیت از تمام مراتب [[شرک]] و ریا و مراقبت از نیت خالص و باقی‌ماندن بر آن‌ را از امور بسیار دشواری می‌داند که برخی مراتب آن تنها برای برخی اولیای الهی میسر است؛ زیرا انسان تا آخر عمر خود از شر شیطان و نفس ایمن نیست و گاه به کمترین مناسبتی عمل خالص خود را با ریا باطل می‌کند و از آنجاکه نیت، تابع ملکات نفسانی است و شاکله وجودی اوست، هرگاه در باطن وی [[حب جاه]] و مقام و امثال آن ریشه داشته باشد، محرک او در عمل، رسیدن به همان جاه و مقام است و تا زمانی که برای تحصیل معارف نیز اقدام می‌کند، برای خود و نفسانیت خویش است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۹-۳۳۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}
امام‌خمینی اخلاص را بااهمیت‌ترین آداب عبادات می‌داند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰.</ref>؛ چنان‌که در برخی روایات ارزش ضربت [[امام‌علی(ع)]] در [[جنگ احزاب]] برابر عبادت [[جن]] و انس شمرده شده است.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۸۶.</ref> ایشان این امر را مربوط به مرتبه اخلاص حضرت می‌داند.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۱۹۷؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۲۳-۱۲۴.</ref> امام‌خمینی خالص‌کردن نیت از تمام مراتب [[شرک]] و [[ریا]] و مراقبت از نیت خالص و باقی‌ماندن بر آن‌ را از امور بسیار دشواری می‌داند که برخی مراتب آن تنها برای برخی اولیای الهی میسر است؛ زیرا انسان تا آخر عمر خود از شر شیطان و نفس ایمن نیست و گاه به کمترین مناسبتی عمل خالص خود را با ریا باطل می‌کند و از آنجاکه نیت، تابع ملکات نفسانی است و شاکله وجودی اوست، هرگاه در باطن وی حب جاه و مقام و امثال آن ریشه داشته باشد، محرک او در عمل، رسیدن به همان جاه و مقام است و تا زمانی که برای تحصیل معارف نیز اقدام می‌کند، برای خود و نفسانیت خویش است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۹-۳۳۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}
==اقسام و درجات==
==اقسام و درجات==
در قرآن کریم<ref>غافر، ۶۵؛ مریم، ۵۱.</ref> و روایات<ref>صدوق، الامالی، ۵۲۵؛ صدوق، معانی الاخبار، ۲۶۱.</ref> از دو گروه مخلِصین و مخلَصین یاد شده است؛ مخلِصین افرادی‌اند که در مرحله خودسازی به تکامل لازم نرسیده‌‌‌‌‌اند، اما مخلَصین افرادی هستند که در جهاد با نفس و پیمودن مراحل معرفت و ایمان از نفوذ وسوسه‌های شیاطین مصونیت پیدا می‌کنند<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۹/۶۱.</ref>؛ چنان‌که برخی روایات، نیت و اخلاص را در عبادت‌کنندگان مختلف دانسته‌اند و عبادت تجار را از روی رغبت به [[بهشت]] و عبادت بردگان را از روی ترس از [[جهنم]] و عبادت آزادگان را برای شکر از خداوند شمرده است.<ref>نهج البلاغه، ح۲۲۹، ۵۵۲.</ref> علمای اخلاق، اخلاص را دارای درجاتی می‌دانند. پایین‌ترین درجه آن این است که شخص عمل را برای رسیدن به [[ثواب]] و خلاصی از [[عقاب]] انجام دهد و بالاترین مرتبه آن این است که در انجام عمل، قصد دریافت عوض دنیوی و اخروی نداشته باشد و تنها نظر او [[رضای پروردگار]] باشد.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۲۹.</ref> برخی از عارفان اخلاص را به دو دسته تقسیم کرده‌اند: اخلاص، و خلوصِ در اخلاص؛ اما دسته اول، خود بر چهار قسم است:
در [[قرآن|قرآن کریم]]<ref>غافر، ۶۵؛ مریم، ۵۱.</ref> و روایات<ref>صدوق، الامالی، ۵۲۵؛ صدوق، معانی الاخبار، ۲۶۱.</ref> از دو گروه مخلِصین و مخلَصین یاد شده است؛ مخلِصین افرادی‌اند که در مرحله خودسازی به تکامل لازم نرسیده‌‌‌‌‌اند، اما مخلَصین افرادی هستند که در [[جهاد با نفس]] و پیمودن مراحل معرفت و ایمان از نفوذ وسوسه‌های شیاطین مصونیت پیدا می‌کنند<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۹/۶۱.</ref>؛ چنان‌که برخی روایات، نیت و اخلاص را در عبادت‌کنندگان مختلف دانسته‌اند و عبادت تجار را از روی رغبت به [[بهشت]] و عبادت بردگان را از روی ترس از [[جهنم]] و عبادت آزادگان را برای [[شکر]] از خداوند شمرده است.<ref>نهج البلاغه، ح۲۲۹، ۵۵۲.</ref> علمای اخلاق، اخلاص را دارای درجاتی می‌دانند. پایین‌ترین درجه آن این است که شخص عمل را برای رسیدن به [[ثواب]] و خلاصی از [[عقاب]] انجام دهد و بالاترین مرتبه آن این است که در انجام عمل، قصد دریافت عوض دنیوی و اخروی نداشته باشد و تنها نظر او [[رضا|رضای پروردگار]] باشد.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۲۹.</ref> برخی از عارفان اخلاص را به دو دسته تقسیم کرده‌اند: اخلاص، و خلوصِ در اخلاص؛ اما دسته اول، خود بر چهار قسم است:
* اخلاص در گفتار؛
* اخلاص در گفتار؛
* اخلاص در کردار که در همه اعمال رضای حق را بطلبد؛
* اخلاص در کردار که در همه اعمال رضای حق را بطلبد؛
* اخلاص در [[عبادات شرعی]]؛
* اخلاص در عبادات شرعی؛
* اخلاص در احوال و واردات قلبی؛ اما دسته دوم، یعنی خلوص در اخلاص آن است که سالک، عمل خود را نبیند، بلکه همه اعمال خود را متعلق به خدای متعال بداند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۱۲۲.</ref> برخی معتقدند اخلاص سه درجه دارد:
* اخلاص در احوال و واردات قلبی؛ اما دسته دوم، یعنی خلوص در اخلاص آن است که سالک، عمل خود را نبیند، بلکه همه اعمال خود را متعلق به خدای متعال بداند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۱۲۲.</ref> برخی معتقدند اخلاص سه درجه دارد:
* ندیدن عمل و نطلبیدن پاداش برای آن؛
* ندیدن عمل و نطلبیدن پاداش برای آن؛
خط ۳۱: خط ۳۱:
امام‌خمینی برای اخلاص عملی مراتبی بر می‌شمارد:
امام‌خمینی برای اخلاص عملی مراتبی بر می‌شمارد:
* تصفیه عمل از شائبه رضای مخلوق و جلب قلوب آنها؛
* تصفیه عمل از شائبه رضای مخلوق و جلب قلوب آنها؛
* تصفیه عمل از به ‌دست ‌آوردن منفعت‌های دنیوی، مانند خواندن [[نماز شب]] برای گشایش [[روزی]] و دادن [[صدقه]] برای سلامتی؛
* تصفیه عمل از به ‌دست ‌آوردن منفعت‌های دنیوی، مانند خواندن [[نماز شب]] برای گشایش روزی و دادن [[صدقه]] برای سلامتی؛
* تصفیه عمل از رسیدن به [[بهشت جسمانی]] و بهره‌بردن از لذت‌های آن؛
* تصفیه عمل از رسیدن به بهشت جسمانی و بهره‌بردن از لذت‌های آن؛
* تصفیه عمل از ترس از عذاب‌های اخروی؛
* تصفیه عمل از ترس از عذاب‌های اخروی؛
* تصفیه عمل از رسیدن به سعادت‌های عقلی و لذت‌های روحانی؛
* تصفیه عمل از رسیدن به سعادت‌های عقلی و لذت‌های روحانی؛
* تصفیه عمل از ترس نرسیدن به این لذات و محرومیت از این نوع [[سعادت]]؛
* تصفیه عمل از ترس نرسیدن به این لذات و محرومیت از این نوع [[سعادت]]؛
* تصفیه عمل از رسیدن به لذت‌های مشاهده [[جمال الهی]] و [[جنت لقا|جنّت لقا]]؛
* تصفیه عمل از رسیدن به لذت‌های مشاهده جمال الهی و جنّت لقا؛
* تصفیه عمل از ترس از فراق<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴-۱۶۶.</ref>؛
* تصفیه عمل از ترس از فراق<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴-۱۶۶.</ref>؛
* تصفیه عمل از مشاهده استحقاق ثواب و اجر به اینکه اعمال را از خود بداند و خود را متصرف در آن شمارد که این از نقصان معرفت سالک ناشی می‌شود؛
* تصفیه عمل از مشاهده استحقاق ثواب و اجر به اینکه اعمال را از خود بداند و خود را متصرف در آن شمارد که این از نقصان معرفت سالک ناشی می‌شود؛
* تصفیه عمل از بسیارشمردن عمل و خشنودی و دلبستگی به آن.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۳-۱۷۴.</ref> به باور ایشان، تعبیر به مخلَصین در آیه ۸۳ [[سوره ص]]-که اخلاص را به خود بنده اسناد داده است، نه به عمل وی-مرتبه‌ای بالاتر از اخلاص در عمل است که ممکن است اشاره به اخلاص صفتی و ذاتی باشد؛ بدین معنا که بنده، ذات و صفات خود را از شائبه‌های غیر الهی پاک کند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۳ و ۲۲۱-۲۲۲.</ref>
* تصفیه عمل از بسیارشمردن عمل و خشنودی و دلبستگی به آن.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۷۳-۱۷۴.</ref> به باور ایشان، تعبیر به مخلَصین در آیه ۸۳ [[سوره ص]]-که اخلاص را به خود بنده اسناد داده است، نه به عمل وی-مرتبه‌ای بالاتر از اخلاص در عمل است که ممکن است اشاره به اخلاص صفتی و ذاتی باشد؛ بدین معنا که بنده، ذات و صفات خود را از شائبه‌های غیر الهی پاک کند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۳ و ۲۲۱-۲۲۲.</ref>


در برخی روایات کمال [[توحید]]، اخلاص و کمال اخلاص، نفی صفات از ذات باری‌تعالی خوانده شده است.<ref>نهج البلاغه، خ۱، ۹.</ref> بعضی مراد از روایت را نفی صفات زاید بر ذات<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۲۶.</ref> و بعضی مراد از آن را نفی ثبوت صفتی که از مقولات و کیفیات باشد، دانسته‌اند که از خداوند نفی شده است.<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ۳/۵۹۱.</ref> به نظر امام‌خمینی، معنای دقیق‌تر روایت، مشاهده‌نکردن [[تجلیات اسمائی]] است؛ به این معنا که سالک هنگامی که به مرتبه توحید فعلی رسید، اسمای مختلف بر او [[تجلی]] می‌کند و وقتی از این مرحله بالاتر رفت، تجلیات اسمائی را نیز مشاهده نمی‌کند و تنها [[تجلی ذاتی]] را می‌بیند. از این جهت کمال توحید در عدم مشاهده [[اسمای الهی]] است<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۵-۲۴۶.</ref>؛ زیرا [[صفات حق‌تعالی]] نیز یک جهت غیریت و کثرت نسبت به ذات دارند و این توجه به کثرت اسمائی نیز به نوعی دورشدن از حقیقت توحید است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۸.</ref> سالک با انصراف از کثرت اسمائی و فنای در صفات، به تجلی ذاتی می‌رسد و کثرت اسما و صفات محو می‌شود و وی تنها حق‌تعالی را مشاهده می‌کند و این کمال اخلاص در توحید است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۵-۲۴۶.</ref>
در برخی روایات کمال [[توحید]]، اخلاص و کمال اخلاص، نفی صفات از ذات باری‌تعالی خوانده شده است.<ref>نهج البلاغه، خ۱، ۹.</ref> بعضی مراد از روایت را نفی صفات زاید بر ذات<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۲۶.</ref> و بعضی مراد از آن را نفی ثبوت صفتی که از مقولات و کیفیات باشد، دانسته‌اند که از خداوند نفی شده است.<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ۳/۵۹۱.</ref> به نظر امام‌خمینی، معنای دقیق‌تر روایت، مشاهده‌نکردن تجلیات اسمائی است؛ به این معنا که سالک هنگامی که به مرتبه توحید فعلی رسید، اسمای مختلف بر او [[تجلی]] می‌کند و وقتی از این مرحله بالاتر رفت، تجلیات اسمائی را نیز مشاهده نمی‌کند و تنها تجلی ذاتی را می‌بیند. از این جهت کمال توحید در عدم مشاهده [[اسمای الهی]] است<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۵-۲۴۶.</ref>؛ زیرا صفات حق‌تعالی نیز یک جهت غیریت و کثرت نسبت به ذات دارند و این توجه به کثرت اسمائی نیز به نوعی دورشدن از حقیقت توحید است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۸.</ref> سالک با انصراف از کثرت اسمائی و فنای در صفات، به تجلی ذاتی می‌رسد و کثرت اسما و صفات محو می‌شود و وی تنها حق‌تعالی را مشاهده می‌کند و این کمال اخلاص در توحید است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۵-۲۴۶.</ref>
==رابطه اخلاص و عمل==
==رابطه اخلاص و عمل==
برخی روایات [[نیت]] [[مؤمن]] را برتر از عملش، بلکه برتر از خود عمل شمرده است؛ زیرا شاکله عمل، نیت آن است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶ و ۸۴-۸۵.</ref> علمای اخلاق نیت را حالت و صفتی برای قلب می‌دانند که سبب برانگیخته‌شدن بر عمل<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۱۱-۱۱۲.</ref> و مقدمه آن به شمار می‌آید. به همین جهت، نیت خالص آن است که تنها باعث و سبب انجام کار باشد و شریکی در این سبب وجود نداشته باشد.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۰۶-۱۰۸.</ref> برخی نه‌تنها نیت را روح و حقیقت عمل می‌دانند، بلکه آن را غرض اصلی عمل به شمار می‌آورند و تاثیر در قلب را متوقف بر آن می‌شمارند.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۱۸.</ref> برخی دیگر افضل‌بودن نیت در عمل را به این می‌دانند که مؤمن طاعات و اعمال را به بهترین وجه و مستمر انجام دهد.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۱۰-۱۱۱.</ref>
برخی روایات [[نیت]] [[مؤمن]] را برتر از عملش، بلکه برتر از خود عمل شمرده است؛ زیرا شاکله عمل، نیت آن است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶ و ۸۴-۸۵.</ref> علمای اخلاق نیت را حالت و صفتی برای قلب می‌دانند که سبب برانگیخته‌شدن بر عمل<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۱۱-۱۱۲.</ref> و مقدمه آن به شمار می‌آید. به همین جهت، نیت خالص آن است که تنها باعث و سبب انجام کار باشد و شریکی در این سبب وجود نداشته باشد.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۰۶-۱۰۸.</ref> برخی نه‌تنها نیت را روح و حقیقت عمل می‌دانند، بلکه آن را غرض اصلی عمل به شمار می‌آورند و تاثیر در قلب را متوقف بر آن می‌شمارند.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۱۱۸.</ref> برخی دیگر افضل‌بودن نیت در عمل را به این می‌دانند که مؤمن طاعات و اعمال را به بهترین وجه و مستمر انجام دهد.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۱۰-۱۱۱.</ref>


امام‌خمینی ارزش عمل را به خلوص در نیت آن می‌داند و معتقد است کمال و نقص عمل تابع کمال و نقص نیت است؛ زیرا نیت، صورت کامل و جنبه ملکوتی عمل را می‌سازد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref>؛ وگرنه صورت ظاهری عمل افراد عادی با اولیای الهی فرقی ندارد؛ مانند گرسنگی و روزه افراد عادی با گرسنگی [[خاندان عصمت(ع)]] که چند روز غذای خود را اطعام کردند و خداوند در مدح آنان آیه<ref>انسان، ۸-۹.</ref> نازل کرد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref> همچنین از آنجاکه صورت شیء از حقیقت آن جدا نیست، برخی روایات عمل را همان نیت شمرده‌اند که این به اعتبار فنای عمل در نیت، فنای ملک در ملکوت و فنای مظهر در ظاهر است؛ زیرا تمام عمل همان نیت است و عمل از خود استقلالی ندارد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲.</ref>
امام‌خمینی ارزش عمل را به خلوص در نیت آن می‌داند و معتقد است کمال و نقص عمل تابع کمال و نقص نیت است؛ زیرا نیت، صورت کامل و جنبه ملکوتی عمل را می‌سازد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref>؛ وگرنه صورت ظاهری عمل افراد عادی با اولیای الهی فرقی ندارد؛ مانند گرسنگی و روزه افراد عادی با گرسنگی [[اهل بیت(ع)|خاندان عصمت(ع)]] که چند روز غذای خود را اطعام کردند و خداوند در مدح آنان آیه<ref>انسان، ۸-۹.</ref> نازل کرد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref> همچنین از آنجاکه صورت شیء از حقیقت آن جدا نیست، برخی روایات عمل را همان نیت شمرده‌اند که این به اعتبار فنای عمل در نیت، فنای ملک در ملکوت و فنای مظهر در ظاهر است؛ زیرا تمام عمل همان نیت است و عمل از خود استقلالی ندارد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲.</ref>
==نشانه‌‌ها و آثار==
==نشانه‌‌ها و آثار==
[[قرآن کریم]] نشانه مُخلَصان را دوری از اغوای شیطان بیان می‌کند.<ref>ص، ۸۲-۸۳.</ref> در روایات نیز نشانه‌هایی برای اخلاص ذکر شده است؛ ازجمله سلامت دل، رساندن خیر به دیگران و خودداری از بدی‌ها<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۱.</ref>؛ چنان‌که یکی از نشانه‌های اخلاص این است که شخص دوست نداشته باشد بر عملی که برای خدا انجام داده است، ستایش شود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱/۱۰۰.</ref> امام‌خمینی همانند دیگر علمای اخلاق، <ref>ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۱۸۸-۱۸۹؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۱۷.</ref> با توجه به روایات، نشانه اخلاص را آن می‌داند که در صورت اطلاع مردم از آن عمل، نشاطی در قلب حاصل نشود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶۱.</ref> ایشان همچنین باور دارد اخلاص را می‌توان از آثار آن شناخت؛ چنان‌که آثار اخلاص در تحصیل علم، حصول حکمت در قلب و زبان است و اگر این امر حاصل نشد، روشن می‌شود عمل برای [[هوای نفس]] و [[شیطان]] بوده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۹۴.</ref> نیز از نشانه‌های درجات بالای اخلاص این است که بنده را از وسوسه شیطان در امان نگه می‌دارد و در این صورت طمع شیطان از وی قطع می‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۳.</ref>
[[قرآن کریم]] نشانه مُخلَصان را دوری از اغوای شیطان بیان می‌کند.<ref>ص، ۸۲-۸۳.</ref> در روایات نیز نشانه‌هایی برای اخلاص ذکر شده است؛ ازجمله سلامت دل، رساندن خیر به دیگران و خودداری از بدی‌ها<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۱.</ref>؛ چنان‌که یکی از نشانه‌های اخلاص این است که شخص دوست نداشته باشد بر عملی که برای خدا انجام داده است، ستایش شود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱/۱۰۰.</ref> امام‌خمینی همانند دیگر علمای اخلاق، <ref>ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۱۸۸-۱۸۹؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۱۷.</ref> با توجه به روایات، نشانه اخلاص را آن می‌داند که در صورت اطلاع مردم از آن عمل، نشاطی در [[قلب]] حاصل نشود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶۱.</ref> ایشان همچنین باور دارد اخلاص را می‌توان از آثار آن شناخت؛ چنان‌که آثار اخلاص در تحصیل علم، حصول حکمت در قلب و زبان است و اگر این امر حاصل نشد، روشن می‌شود عمل برای [[هوای نفس]] و شیطان بوده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۹۴.</ref> نیز از نشانه‌های درجات بالای اخلاص این است که بنده را از وسوسه [[شیطان]] در امان نگه می‌دارد و در این صورت طمع شیطان از وی قطع می‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۳.</ref>


در برخی روایات آمده است که اگر کسی خود را چهل روز برای خداوند خالص گرداند، خداوند چشمه‌های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌کند<ref>صدوق، عیون اخبار، ۲/۶۹.</ref>؛ همچنین از آثار آن تقرّب شخص مخلِص به خدا، <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۹۳.</ref> امدادهای الهی در زندگی فرد مخلص<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۷/۲۴۹-۲۵۰.</ref> و پیروزی و موفقیت در کارهاست.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۹۳.</ref> علمای اخلاق نیز اخلاص را ازجمله مقامات مقربان می‌دانند که لقای پروردگار وابسته به آن است.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۳۲.</ref>
در برخی روایات آمده است که اگر کسی خود را چهل روز برای خداوند خالص گرداند، خداوند چشمه‌های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌کند<ref>صدوق، عیون اخبار، ۲/۶۹.</ref>؛ همچنین از آثار آن تقرّب شخص مخلِص به خدا، <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۹۳.</ref> [[امداد الهی|امدادهای الهی]] در زندگی فرد مخلص<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۷/۲۴۹-۲۵۰.</ref> و پیروزی و موفقیت در کارهاست.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۹۳.</ref> علمای اخلاق نیز اخلاص را ازجمله مقامات مقربان می‌دانند که لقای پروردگار وابسته به آن است.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۳۲.</ref>
امام‌خمینی بر این باور است که اخلاص موجب اطمینان نفس، قوت ایمان و پیروزی بر دشمن است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۷.</ref> و هر چه اخلاص در عمل بیشتر باشد، روح و ملکوت عمل کامل‌تر و نورانی‌تر خواهد بود<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۶.</ref>؛ همچنین نزدیک‌شدن به خداوند، <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۲۲.</ref> قرارگرفتن در پناه حق و کوتاه‌شدن دست تصرف شیطان از دیگر ثمرهای اخلاص است و هر چه اخلاص شخص قوی‌تر شود، حقیقت استعاذه در او بیشتر محقق می‌شود و از تصرف شیطان در امان می‌ماند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۴.</ref>؛ تا آنجا که دیگر وسوسه شیطان در او اثر ندارد و این همان مرتبه مخلَصین و مقام بقای بعد از فناست<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۲-۱۶۳.</ref> که در قرآن کریم<ref>حجر، ۴۰.</ref> از آن یاد شده است. چنین افرادی از دسترس وسوسه‌های شیطانی دور شده‌اند و از مراتب شرک مبرّا گشته‌اند و می‌توانند به حقیقت دست یابند و طبق برخی آیات<ref>صافات، ۱۵۹-۱۶۰.</ref> حق‌تعالی را آن‌گونه که هست، وصف کنند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵.</ref> ایشان اخلاص در تحصیل علم را امری ضروری می‌داند؛ زیرا بدون آن علم فایده‌ای ندارد، بلکه اگر تحصیل علم برای هوای نفس و کسب مقام و مسند باشد، وزر و وبال صاحب آن است.<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۹.</ref>
امام‌خمینی بر این باور است که اخلاص موجب اطمینان نفس، قوت ایمان و پیروزی بر دشمن است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۷.</ref> و هر چه اخلاص در عمل بیشتر باشد، روح و ملکوت عمل کامل‌تر و نورانی‌تر خواهد بود<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۶.</ref>؛ همچنین نزدیک‌شدن به خداوند، <ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۲۲.</ref> قرارگرفتن در پناه حق و کوتاه‌شدن دست تصرف شیطان از دیگر ثمرهای اخلاص است و هر چه اخلاص شخص قوی‌تر شود، حقیقت [[استعاذه]] در او بیشتر محقق می‌شود و از تصرف شیطان در امان می‌ماند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۴.</ref>؛ تا آنجا که دیگر وسوسه [[شیطان]] در او اثر ندارد و این همان مرتبه مخلَصین و مقام بقای بعد از فناست<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۲-۱۶۳.</ref> که در قرآن کریم<ref>حجر، ۴۰.</ref> از آن یاد شده است. چنین افرادی از دسترس وسوسه‌های شیطانی دور شده‌اند و از مراتب شرک مبرّا گشته‌اند و می‌توانند به حقیقت دست یابند و طبق برخی آیات<ref>صافات، ۱۵۹-۱۶۰.</ref> حق‌تعالی را آن‌گونه که هست، وصف کنند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵.</ref> ایشان اخلاص در تحصیل علم را امری ضروری می‌داند؛ زیرا بدون آن علم فایده‌ای ندارد، بلکه اگر تحصیل علم برای هوای نفس و کسب مقام و مسند باشد، وزر و وبال صاحب آن است.<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۹.</ref>
==راه‌های تحصیل==
==راه‌های تحصیل==
در روایات، راه‌های گوناگونی برای به ‌دست ‌آوردن اخلاص بیان شده است؛ مانند قطع طمع از غیر خدا، <ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱/۱۰۱.</ref> حصول علم و یقین، <ref>لیثی واسطی، عیون الحکم، ۲۳، ۲۰۹.</ref> کم‌کردن آرزوها<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۵۵.</ref> و پرهیز از [[گناه]] و هوای نفس.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۲۱۳.</ref> علمای اخلاق نیز راه‌های تحصیل اخلاص را قطع [[طمع]] از دنیا و اقبال به آخرت، قطع نفس از لذایذ و مشتهیات غیر ضروری<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۵.</ref> و [[جهاد با نفس|مجاهده با نفس]] در ترک ریا و نیت‌های غیر الهی<ref>ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۱۸۸-۱۹۰؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۱۹-۲۲۰.</ref> می‌دانند.
در روایات، راه‌های گوناگونی برای به ‌دست ‌آوردن اخلاص بیان شده است؛ مانند قطع طمع از غیر خدا، <ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱/۱۰۱.</ref> حصول علم و یقین،<ref>لیثی واسطی، عیون الحکم، ۲۳، ۲۰۹.</ref> کم‌کردن آرزوها<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۵۵.</ref> و پرهیز از [[گناه]] و هوای نفس.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۲۱۳.</ref> علمای اخلاق نیز راه‌های تحصیل اخلاص را قطع [[طمع]] از دنیا و اقبال به آخرت، قطع نفس از لذایذ و مشتهیات غیر ضروری<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۵.</ref> و [[جهاد با نفس|مجاهده با نفس]] در ترک ریا و نیت‌های غیر الهی<ref>ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۱۸۸-۱۹۰؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۱۹-۲۲۰.</ref> می‌دانند.


امام‌خمینی راه‌های تحصیل اخلاص و پاکسازی اعمال از همه مراتب شرک و ریا را منحصر به اصلاح نفس و ملکات آن می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲.</ref> و باور دارد انسان باید با تذکر و تکرار، قلب را با اخلاص آشنا کند تا اخلاص در قلب جایگزین شود<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۴.</ref>؛ البته این کار گاهی به جدیت و ریاضت نیاز دارد تا بتواند بر نفس که مبدا معاصی قلبی و باطنی است، غالب آید و این با رهایی از انانیت و [[دنیاطلبی]] امکان دارد.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۴۱۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۹۴.</ref>
امام‌خمینی راه‌های تحصیل اخلاص و پاکسازی اعمال از همه مراتب شرک و ریا را منحصر به اصلاح نفس و ملکات آن می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲.</ref> و باور دارد انسان باید با تذکر و تکرار، قلب را با اخلاص آشنا کند تا اخلاص در قلب جایگزین شود<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۴.</ref>؛ البته این کار گاهی به جدیت و ریاضت نیاز دارد تا بتواند بر نفس که مبدا معاصی قلبی و باطنی است، غالب آید و این با رهایی از [[انانیت]] و [[دنیاطلبی]] امکان دارد.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۴۱۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۹۴.</ref>
==موانع و آفات==
==موانع و آفات==
در برخی روایات غلبه هوای نفس<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۶.</ref> و [[آرزوهای بلند]]<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۵۵.</ref> از آفات اخلاص دانسته شده است. علمای اخلاق آفات اخلاص را [[ریا]]، <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۳.</ref> [[شرک]]<ref>خواجه‌نصیر، اوصاف الاشراف، ۲۱-۲۲.</ref> و [[عجب]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۶.</ref> شمرده‌اند.
در برخی روایات غلبه هوای نفس<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۶.</ref> و آرزوهای بلند<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۵۵.</ref> از آفات اخلاص دانسته شده است. علمای اخلاق آفات اخلاص را [[ریا]]، <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۳.</ref> [[شرک]]<ref>خواجه‌نصیر، اوصاف الاشراف، ۲۱-۲۲.</ref> و [[عجب]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۶.</ref> شمرده‌اند. امام‌خمینی [[حب دنیا]] و حب جاه و مقام را از آفات اخلاص می‌شمارد؛ زیرا وقتی این امور در قلب انسان باشد و برای انسان ملکه شود، حصول اخلاص برای شخص ممکن نخواهد شد و انجام عمل با انگیزه‌های دنیوی خواهد بود<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۰.</ref>؛ همچنین ایشان شرک، عجب و ریا را ازجمله موانع اخلاص می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۷، ۴۰ و ۵۰.</ref> و از نگاه فقهی تصریح می‌کند ریا موجب بطلان عمل می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> ایشان در زمینه اخلاص پس از عمل، به روایتی از [[امام‌باقر(ع)]] اشاره می‌کند که باقی‌ماندن بر عمل و مراعات آن، سخت‌تر از خود عمل است و چه‌بسا ذکر عمل پس از انجام پنهانی آن موجب محو ثواب پنهانی آن و ذکر مجدد آن نیز موجب محو اصل عمل شود.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۶-۲۹۷.</ref> ایشان همچنین بر این باور است که اظهار عمل برای دیگران از آفات اخلاص است و از این جهت انسان نباید مطمئن باشد عملی که برای خدا انجام داده است، از شر آفات نفس و شیطان ایمن است، بلکه پیوسته باید مراقب نفس خود باشد تا عمل مخلصانه‌اش با ریای پس از انجام عمل ضایع نشود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۹-۳۳۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}
امام‌خمینی [[حب دنیا]] و حب جاه و مقام را از آفات اخلاص می‌شمارد؛ زیرا وقتی این امور در قلب انسان باشد و برای انسان ملکه شود، حصول اخلاص برای شخص ممکن نخواهد شد و انجام عمل با انگیزه‌های دنیوی خواهد بود<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۳۰.</ref>؛ همچنین ایشان شرک، عجب و ریا را ازجمله موانع اخلاص می‌داند<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۷، ۴۰ و ۵۰.</ref> و از نگاه فقهی تصریح می‌کند ریا موجب بطلان عمل می‌شود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> ایشان در زمینه اخلاص پس از عمل، به روایتی از [[امام‌باقر(ع)]] اشاره می‌کند که باقی‌ماندن بر عمل و مراعات آن، سخت‌تر از خود عمل است و چه‌بسا ذکر عمل پس از انجام پنهانی آن موجب محو ثواب پنهانی آن و ذکر مجدد آن نیز موجب محو اصل عمل شود.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۶-۲۹۷.</ref> ایشان همچنین بر این باور است که اظهار عمل برای دیگران از آفات اخلاص است و از این جهت انسان نباید مطمئن باشد عملی که برای خدا انجام داده است، از شر آفات نفس و شیطان ایمن است، بلکه پیوسته باید مراقب نفس خود باشد تا عمل مخلصانه‌اش با ریای پس از انجام عمل ضایع نشود.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۲۹-۳۳۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ریا}}
==اخلاص امام‌خمینی==
==اخلاص امام‌خمینی==
اخلاص یکی از صفات برجسته [[امام‌خمینی]] است. ایشان در کارهای خود انگیزه‌ای جز طلب [[رضای خداوند]] و اطاعت او نداشت<ref>تهرانی، مصاحبه، ۵/۳۲.</ref> چنان‌که قدمی برای جاه و مقام و [[مرجعیت]] برنداشت.<ref>امینی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۵/۱۴۲-۱۴۳.</ref> ایشان حقیقت اخلاص را در خود پیاده کرده بود و [[حب و بغض]] و سخن و سکوت ایشان برای خداوند و تحصیل رضای او بود<ref>تهرانی، مصاحبه، ۵/۳۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اخلاق و سیره امام‌خمینی}} و در سفارش‌های اخلاقی<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۲، ۸۴، ۱۶۱ و ۳۹۴.</ref> و حکومتی، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۳۴، ۴۱۲ و ۱۹/۴۸۴.</ref> بلکه در آرای فقهی خود نیز به این ویژگی توجه می‌کرد، تا آنجا که در مسئله نزاع میان چند [[امام‌جماعت]]، به‌رغم بقای شرط [[عدالت]]، [[احتیاط]] را در آن دانست که پشت سر هیچ‌کدام از آنان [[نماز]] خوانده نشود.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۶۱.</ref>
اخلاص یکی از صفات برجسته [[امام‌خمینی]] است. ایشان در کارهای خود انگیزه‌ای جز طلب [[رضای خداوند]] و اطاعت او نداشت<ref>تهرانی، مصاحبه، ۵/۳۲.</ref> چنان‌که قدمی برای جاه و مقام و [[مرجعیت]] برنداشت.<ref>امینی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۵/۱۴۲-۱۴۳.</ref> ایشان حقیقت اخلاص را در خود پیاده کرده بود و حب و بغض و سخن و سکوت ایشان برای خداوند و تحصیل رضای او بود<ref>تهرانی، مصاحبه، ۵/۳۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اخلاق و سیره امام‌خمینی}} و در سفارش‌های اخلاقی<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۲، ۸۴، ۱۶۱ و ۳۹۴.</ref> و حکومتی، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۳۴، ۴۱۲ و ۱۹/۴۸۴.</ref> بلکه در آرای فقهی خود نیز به این ویژگی توجه می‌کرد، تا آنجا که در مسئله نزاع میان چند [[امامت جماعت|امام‌جماعت]]، به‌رغم بقای شرط [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[احتیاط]] را در آن دانست که پشت سر هیچ‌کدام از آنان [[نماز]] خوانده نشود.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۶۱.</ref>
==پانویس ==
==پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۲۰: خط ۱۱۹:
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
رحمت‌الله ضیائی اُرزگانی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/512/ اخلاص]»، دانشنامه امام‌خمینی(ره)، ج۱، ص۵۱۲-۵۱۸.
 
* رحمت‌الله ضیائی اُرزگانی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/512/ اخلاص]»، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۱، ص۵۱۲-۵۱۸.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد اول دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد اول دانشنامه]]
۱۴٬۷۲۱

ویرایش