۱۴٬۶۵۲
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اهداف قرآن'''، مقاصد اصلی و فرعی | '''اهداف قرآن'''، مقاصد اصلی و فرعی نزول قرآن. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
هدف به معانی نشانه تیر،<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۹/۳۴۵–۳۴۶؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۴/۲۰۷۱۲.</ref> هر چیز مرتفع<ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۶۳۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۳۲.</ref> و غرض<ref>فراهیدی، العین، ۴/۲۸؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۶.</ref> است. | هدف به معانی نشانه تیر،<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۹/۳۴۵–۳۴۶؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۴/۲۰۷۱۲.</ref> هر چیز مرتفع<ref>فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۶۳۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۳۲.</ref> و غرض<ref>فراهیدی، العین، ۴/۲۸؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۶.</ref> است. در اصطلاح مراد از اهداف قرآن، غایت و مقصدی است که [[خداوند متعال]] با نزول قرآن در پی تحقق آن است.<ref>حکیم، علوم القرآن، ۴۵–۴۹؛ مصباح یزدی، قرآنشناسی، ۲/۲۳.</ref> | ||
[[امامخمینی]] نیز هدف از [[قرآن]] را همان مقصود و مراد اصلی خداوند از انزال این کتاب الهی میداند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> و بر این باور است قرآن، کتاب | [[امامخمینی]] نیز هدف از [[قرآن]] را همان مقصود و مراد اصلی خداوند از انزال این کتاب الهی میداند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> و بر این باور است قرآن، کتاب معرفت، [[اخلاق]] و دعوت به [[سعادت]] و کمال است و هر مفسری که از این امر [[غفلت]] کرده یا چشم پوشیده یا به آن اهمیت نداده، از مقصود قرآن غفلت ورزیدهاست؛ چنانکه معنای تفسیر نیز شرح مقاصد [[کلام الهی]] است و مفسر وقتی مقصد از نزول را بفهماند، مفسر است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
قرآن کریم خود در آیات فراوانی، هدف از نزول خود را بیان کردهاست؛ مانند [[هدایت]]،<ref>بقره، ۲؛ زمر، ۴۱.</ref> [[تفکر]] و توسعه معرفت<ref>حشر، ۲۱.</ref> و [[تعقل]] و تدبر.<ref>ص، ۲۹؛ یوسف، ۲.</ref> مفسران و قرآنپژوهان نیز به این بحث توجه کرده و در آثار خویش به این موضوع پرداختهاند.<ref>مقاتل، تفسیر مقاتلبنسلیمان، ۵/۱۲۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ۱/۱۵۶.</ref> آغاز بحث عالمان از اهداف قرآن را میتوان از قرن دوم هجری دانست که مفسرانی، مانند | قرآن کریم خود در آیات فراوانی، هدف از نزول خود را بیان کردهاست؛ مانند [[هدایت]]،<ref>بقره، ۲؛ زمر، ۴۱.</ref> [[تفکر]] و توسعه معرفت<ref>حشر، ۲۱.</ref> و [[تعقل]] و [[تدبر]].<ref>ص، ۲۹؛ یوسف، ۲.</ref> مفسران و قرآنپژوهان نیز به این بحث توجه کرده و در آثار خویش به این موضوع پرداختهاند.<ref>مقاتل، تفسیر مقاتلبنسلیمان، ۵/۱۲۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ۱/۱۵۶.</ref> آغاز بحث عالمان از اهداف قرآن را میتوان از قرن دوم هجری دانست که مفسرانی، مانند مقاتلبنسلیمان بلخی در تفسیر خویش، این اهداف را تصحیح اعتقاد، [[تهذیب اخلاق]]، تشریع احکام و تعلیم مسلمانان برشمردهاند.<ref>مقاتل، تفسیر مقاتلبنسلیمان، ۵/۱۲۹.</ref> در قرنهای بعد، اندیشمندانی چون [[غزالی]]<ref>جواهر القرآن و درره، ۱۱–۲۱.</ref> [[فخر رازی]]<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ۱/۱۵۶ و ۲۶/۳۲۱.</ref> کاشفی<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۴۲۴.</ref> [[ملاصدرا]]<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۰، ۴۹–۵۲.</ref> و همچنین بسیاری از متأخران، مطالبی دربارهٔ اهداف قرآن بازگفتهاند و بهمنظور تبیین اهداف قرآن با تعابیر مختلف، بر جنبه [[تربیت|تربیت انسان]]، هدایت و نزدیکشدن او به خداوند و سامانمندی زندگی بشر تأکید کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۳۸۳، ۳/۷۵ و ۲۰/۳۳۲.</ref>{{سخ}} | ||
از آنجاکه قرآن کریم کتاب هدایت است، در بیان مقاصد خود مانند روش متداول کتب فقهی و فلسفی عمل نکرده یا از علت حکمی آشکارا سخن نگفتهاست، اما در ضمن قیود و اوصاف و حکمتها، به برخی شرایط و اهداف خود و گاه در ضمن مسایل اعتقادی، اخلاقی و | از آنجاکه قرآن کریم کتاب [[هدایت]] است، در بیان مقاصد خود مانند روش متداول کتب [[فقه|فقهی]] و [[فلسفه|فلسفی]] عمل نکرده یا از علت حکمی آشکارا سخن نگفتهاست، اما در ضمن قیود و اوصاف و حکمتها، به برخی شرایط و اهداف خود و گاه در ضمن مسایل اعتقادی، اخلاقی و [[قصه|قصص]]، به مقاصد خود اشاره کردهاست.<ref>ایازی، ملاکات احکام، ۱۱۶–۱۲۶.</ref> اهمیت این بحث به این جهت است که روشنشدن مقاصد و اهداف قرآن، در چگونگی نگرش مفسر به قرآن مؤثر است<ref>ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۹۰.</ref> و از اصول تأثیرگذار در تغییر فهم و تفاوت تفاسیر بهشمار میرود؛ زیرا برای مفسر مهم است که به صورت کلی یا در تفسیر آیهای خاص، اهداف آن را ارزیابی کند و متناسب با آن مقصد، به سراغ آیه برود،<ref>ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۸۹.</ref> همچنین این بحث مبنای مهم مسایل قرآنی، همچون [[زبان قرآن]]، ظواهر، امکان [[فهم قرآن|فهم]] و [[تفسیر قرآن]] است،<ref>کلانتری، امکان و موانع فهم صحیح قرآن کریم از منظر امامخمینی، ۱۷۵.</ref> چنانکه هدف تفسیر نیز به هدف شناخت قرآن، به عنوان کتاب آسمانی و کتاب درس زندگی و کسب [[سعادت و شقاوت|سعادت]] بازمیگردد.<ref>ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۸۸.</ref> | ||
امامخمینی مقصدشناسی قرآن را بااهمیت میداند و یکی از ویژگیهای این کتاب آسمانی را هدفدار بودن آن میشمارد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴–۱۸۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۰۹–۱۱۰؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۱.</ref> ایشان تفسیر قرآن را چیزی جز فهم مقصد قرآن نمیداند و باور دارد مفسری میتواند تفسیر واقعی قرآن را به دست دهد که مقاصد قرآن را درک کرده باشد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> و هدف از تفسیر به هدف نزول قرآن بر میگردد. {{ببینید|متن=ببینید|تفسیر}} ایشان بر این باور است که تاکنون تفسیری جامع بر قرآن کریم ننوشتهاند که بیانکننده تمامی مقاصد قرآن بوده و جنبه هدایتگری آن ـ همان گونه که در آیه ۲ [[سوره بقره]] ذکر شدهاست ـ کاملاً رعایت شده باشد.<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۹۱–۹۳؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۶۱–۳۶۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸.</ref> همچنین بر مفسر لازم است در تفسیر حقیقی قرآن، آن معارف و حکمتهای دریافتی را در قالب مقاصد قرآن به متعلم تفهیم کند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> و در بیان این مقاصد بکوشد؛ زیرا غفلت از این روش، موجب محرومیت از آموزههای قرآنی و بستن راه هدایت به روی مردم میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> ایشان در آثار خویش از اهداف قرآن و رابطه آن با تفسیر و تأویل بحث میکند و با دو شیوه عقلی و نقلی اهداف نزول قرآن را برمیشمرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> و از اهداف گوناگون قرآن سخن میگوید که غالباً بر محور هدایت و تعلیم دور میزند، اما بیشتر تأکید ایشان در بیان مقاصد قرآن، بر توجه به [[سیر و سلوک]]، راهنمایی به معایب و | [[امامخمینی]] مقصدشناسی قرآن را بااهمیت میداند و یکی از ویژگیهای این کتاب آسمانی را هدفدار بودن آن میشمارد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴–۱۸۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۰۹–۱۱۰؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۱.</ref> ایشان تفسیر قرآن را چیزی جز فهم مقصد قرآن نمیداند و باور دارد مفسری میتواند تفسیر واقعی قرآن را به دست دهد که مقاصد قرآن را درک کرده باشد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> و هدف از تفسیر به هدف نزول قرآن بر میگردد. {{ببینید|متن=ببینید|تفسیر}} ایشان بر این باور است که تاکنون تفسیری جامع بر قرآن کریم ننوشتهاند که بیانکننده تمامی مقاصد قرآن بوده و جنبه هدایتگری آن ـ همان گونه که در آیه ۲ [[سوره بقره]] ذکر شدهاست ـ کاملاً رعایت شده باشد.<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۹۱–۹۳؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۶۱–۳۶۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸.</ref> همچنین بر مفسر لازم است در تفسیر حقیقی قرآن، آن معارف و حکمتهای دریافتی را در قالب مقاصد قرآن به متعلم تفهیم کند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> و در بیان این مقاصد بکوشد؛ زیرا [[غفلت]] از این روش، موجب محرومیت از آموزههای قرآنی و بستن راه هدایت به روی مردم میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> ایشان در آثار خویش از اهداف قرآن و رابطه آن با تفسیر و [[تأویل]] بحث میکند و با دو شیوه عقلی و نقلی اهداف نزول قرآن را برمیشمرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.</ref> و از اهداف گوناگون قرآن سخن میگوید که غالباً بر محور هدایت و تعلیم دور میزند، اما بیشتر تأکید ایشان در بیان مقاصد قرآن، بر توجه به [[سیر و سلوک]]، راهنمایی به معایب و اخلاق رذیله و توجه به کمالات انسانی است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲–۲۶۳؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۹۱.</ref> | ||
== راههای شناخت اهداف قرآن == | == راههای شناخت اهداف قرآن == | ||
مفسران در تعیین راههای شناخت اهداف قرآن، به دو روش توجه کردهاند: ۱. مراجعه به خود قرآن؛ ۲. استفاده از منابع خارجی. در راه نخست، به استفاده از آیات زیربنایی و معارف کلیدی قرآن برای فهم آیات و مقاصد قرآن<ref>زحیلی، تفسیر الوسیط، ۱/۴۴۴؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶.</ref> و در راه دوم به استفاده از روایات تفسیری در فهم مقاصد قرآن و شناخت سبب نزول آیات و مکی یا مدنیبودن آنان توجه میکنند.<ref>طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۲/۳۰۳؛ رجبی، روش تفسیر قرآن، ۲۷۲.</ref>{{سخ}} | مفسران در تعیین راههای شناخت اهداف قرآن، به دو روش توجه کردهاند: ۱. مراجعه به خود قرآن؛ ۲. استفاده از منابع خارجی. در راه نخست، به استفاده از آیات زیربنایی و معارف کلیدی قرآن برای فهم آیات و مقاصد قرآن<ref>زحیلی، تفسیر الوسیط، ۱/۴۴۴؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶.</ref> و در راه دوم به استفاده از روایات تفسیری در فهم مقاصد قرآن و شناخت سبب نزول آیات و مکی یا مدنیبودن آنان توجه میکنند.<ref>طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۲/۳۰۳؛ رجبی، روش تفسیر قرآن، ۲۷۲.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی نیز در به دست آوردن مقصود و اهداف قرآن به دو شیوه برونمتنی (عقلی) و درونمتنی که در آن از خود قرآن برای دستیابی به اهداف کمک گرفته میشود، استفاده کرده و معتقد است گذشته از جهات عقلی و برهانی که مقصد از تنزیل را میفهماند، باید مقصود و هدف قرآن را از خود کتاب و قرآن برگرفت؛ زیرا مصنف کتاب، مقصد خود را بهتر میداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> ایشان برای درک منطق و کشف مقصد قرآن تدبر و تفکر در آیات شریفه را مهم برمیشمارد،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.</ref> از اینرو لازم است قاری، نظر تعلیم و تعلم قرآن داشته باشد که این کلید درهای معارف و حکمتهای قرآن است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹۲.</ref> | امامخمینی نیز در به دست آوردن مقصود و اهداف قرآن به دو شیوه برونمتنی (عقلی) و درونمتنی که در آن از خود قرآن برای دستیابی به اهداف کمک گرفته میشود، استفاده کرده و معتقد است گذشته از جهات عقلی و برهانی که مقصد از تنزیل را میفهماند، باید مقصود و هدف قرآن را از خود کتاب و قرآن برگرفت؛ زیرا مصنف کتاب، مقصد خود را بهتر میداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.</ref> ایشان برای درک منطق و کشف مقصد قرآن تدبر و [[تفکر]] در آیات شریفه را مهم برمیشمارد،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.</ref> از اینرو لازم است قاری، نظر تعلیم و تعلم قرآن داشته باشد که این کلید درهای معارف و حکمتهای قرآن است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹۲.</ref> | ||
== اهداف اصلی و فرعی قرآن == | == اهداف اصلی و فرعی قرآن == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
مفسران اهداف قرآن را به اعتبار اینکه بعضی مقاصد مهمترند و دیگر موارد به آن بازمیگردد و آن را تکمیل میکند، تقسیم کردهاند.<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱/۱۳۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۹.</ref> | مفسران اهداف قرآن را به اعتبار اینکه بعضی مقاصد مهمترند و دیگر موارد به آن بازمیگردد و آن را تکمیل میکند، تقسیم کردهاند.<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱/۱۳۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۹.</ref> | ||
ملاصدرا مقاصد قرآن کریم را در شش مقصد گنجانده و بر این باور است سه مقصد آن پایه و اصول است که عبارت است از: | [[ملاصدرا]] مقاصد قرآن کریم را در شش مقصد گنجانده و بر این باور است سه مقصد آن پایه و اصول است که عبارت است از: | ||
۱. شناخت مبدأ؛ ۲. شناخت | ۱. شناخت مبدأ؛ ۲. شناخت [[معاد]]؛ ۳. شناخت طریق و وصول به حقتعالی و سه مقصد دیگر فرع است: ۱. شناخت [[پیامبران]]؛ ۲. یادآوری سخنان منکران خدا و گمراهی آنها؛ ۳. تعلیم روش آبادسازی منازل و مراحل سلوک و طریق بندگی.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۹–۵۲؛ المظاهر الالهیه، ملاصدرا، ۱۳–۱۴.</ref> | ||
امامخمینی نیز برای قرآن کریم اهدافی برشمرده که از نظر موقعیت، فضیلت و اهمیت همردیف نیستند.<ref>کسار، فهم القرآن، ۱۲۷.</ref> ایشان بعضی از این اهداف را اهداف و مقاصد اصلی قرآن شمردهاست؛ ازجمله: | امامخمینی نیز برای قرآن کریم اهدافی برشمرده که از نظر موقعیت، فضیلت و اهمیت همردیف نیستند.<ref>کسار، فهم القرآن، ۱۲۷.</ref> ایشان بعضی از این اهداف را اهداف و مقاصد اصلی قرآن شمردهاست؛ ازجمله: | ||
# دعوت به توحید و معرفت خداوند: مقصد اصلی بعثت پیامبران (ع)، و فرستادن کتب آسمانی، نشر توحید، بیان معرفت الهی<ref>کسار، فهم القرآن، ۱۵۳.</ref> مانند شئون ذاتیه، اسمائیه، صفاتیه و افعالیه حقتعالی، بیان چگونگی رابطه حق و خلق و قطع ریشه کفر و شرک است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۵۳، ۱۸۵، ۱۸۹ و ۱۹۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۴–۲۸۵.</ref> همچنین بیان چگونگی و برهان بر مطالب حقه و معارف الهیه<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۱.</ref> است. | # دعوت به [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]] و معرفت خداوند: مقصد اصلی بعثت پیامبران(ع)، و فرستادن کتب آسمانی، نشر توحید، بیان معرفت الهی<ref>کسار، فهم القرآن، ۱۵۳.</ref> مانند شئون ذاتیه، اسمائیه، صفاتیه و افعالیه حقتعالی، بیان چگونگی رابطه حق و خلق و قطع ریشه [[کفر]] و [[شرک]] است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۵۳، ۱۸۵، ۱۸۹ و ۱۹۴؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۴–۲۸۵.</ref> همچنین بیان چگونگی و برهان بر مطالب حقه و معارف الهیه<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۱.</ref> است. | ||
# هدایت و پندگرفتن: ازجمله مقاصد نزول قرآن، هدایت مردم و پندگرفتن آنهاست و خود قرآن نیز در موارد فراوانی<ref>بقره، ۲؛ نحل، ۴۴؛ ص، ۲۹.</ref> به این مقصد اشاره کردهاست،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴ و ۱۹۳؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۶۱–۳۶۲.</ref> تا [[انسان]] را به سوی عالم نور و راه راست، هدایت کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳.</ref> این هدایت اگرچه برای همه افراد بشر است، اما هدایت خاص و رحمت رحیمی، مخصوص رستگاران و پرهیزکاران است؛ البته این به جهت تحدید در رحمت نیست، بلکه به سبب نقصان اشقیا در دریافت این رحمت است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۴۶.</ref> | # هدایت و پندگرفتن: ازجمله مقاصد نزول قرآن، هدایت مردم و پندگرفتن آنهاست و خود قرآن نیز در موارد فراوانی<ref>بقره، ۲؛ نحل، ۴۴؛ ص، ۲۹.</ref> به این مقصد اشاره کردهاست،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴ و ۱۹۳؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۶۱–۳۶۲.</ref> تا [[انسان]] را به سوی عالم نور و راه راست، هدایت کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳.</ref> این هدایت اگرچه برای همه افراد بشر است، اما هدایت خاص و رحمت رحیمی، مخصوص رستگاران و پرهیزکاران است؛ البته این به جهت تحدید در رحمت نیست، بلکه به سبب نقصان اشقیا در دریافت این رحمت است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۴۶.</ref> | ||
# انسانسازی، دعوت به [[تهذیب نفوس]] و تحصیل سعادت: این هدف خود دارای دو شاخه است: یکی [[تقوا]] به جمیع مراتب آن و دیگری [[ایمان]] به تمام مراتب و شئون که شامل اقبال به حقتعالی و رجوع به آن ذات مقدس میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶.</ref> | # انسانسازی، دعوت به [[تهذیب نفس|تهذیب نفوس]] و تحصیل سعادت: این هدف خود دارای دو شاخه است: یکی [[تقوا]] به جمیع مراتب آن و دیگری [[ایمان]] به تمام مراتب و شئون که شامل اقبال به حقتعالی و رجوع به آن ذات مقدس میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶.</ref> | ||
امامخمینی با استناد به بعضی آیات<ref>اسراء، ۸۲.</ref> و روایات<ref>نهج البلاغه، خ۱۰۹، ۱۵۵.</ref> ازجمله مقاصد قرآن را نجات انسانها از تعلق به [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] و رساندن آنها از نقص و ضعف به اوج کمال انسانیت میداند که از راه تصفیه و تزکیه نفوس از ناپاکیهای عالم طبیعت و شفای بیماریهای قلبی به دست میآید.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴–۱۸۵ و ۲۰۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۰۹–۱۱۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۳۸ و ۱۱/۳۸۰.</ref> همچنین ایشان با استناد به روایتی<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶.</ref> هدف و مقصد قرآن را تربیت انسان و رساندن او به کمال سعادت که همان حقیقت [[قلب سلیم]] است، میشمارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶، ۲۰۳ و ۲۹۷؛ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۵.</ref> و بر این باور است وقتی انسان در این مقاصد قرآن تأمل کند، حقایق و معارفی تازه از آن درمییابد و میفهمد مقصود اصلی قرآن، شفای بیماریهای روحی است، گرچه شفای بیماریهای جسمانی نیز با آن حاصل میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵.</ref>{{سخ}} | امامخمینی با استناد به بعضی آیات<ref>اسراء، ۸۲.</ref> و روایات<ref>نهج البلاغه، خ۱۰۹، ۱۵۵.</ref> ازجمله مقاصد قرآن را نجات انسانها از تعلق به [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] و رساندن آنها از نقص و ضعف به اوج کمال انسانیت میداند که از راه تصفیه و تزکیه نفوس از ناپاکیهای عالم طبیعت و شفای بیماریهای قلبی به دست میآید.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴–۱۸۵ و ۲۰۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۰۹–۱۱۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۳۸ و ۱۱/۳۸۰.</ref> همچنین ایشان با استناد به روایتی<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶.</ref> هدف و مقصد قرآن را [[تربیت|تربیت انسان]] و رساندن او به کمال [[سعادت و شقاوت|سعادت]] که همان حقیقت [[قلب سلیم]] است، میشمارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶، ۲۰۳ و ۲۹۷؛ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۵.</ref> و بر این باور است وقتی انسان در این مقاصد قرآن تأمل کند، حقایق و معارفی تازه از آن درمییابد و میفهمد مقصود اصلی قرآن، شفای بیماریهای روحی است، گرچه شفای بیماریهای جسمانی نیز با آن حاصل میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی به اهداف دیگری در آثار خود اشاره کردهاست که در درجه بعدی اهمیت قرار دارد؛ مانند: | امامخمینی به اهداف دیگری در آثار خود اشاره کردهاست که در درجه بعدی اهمیت قرار دارد؛ مانند: | ||
# بیان احکام الهی: قرآن کریم با اینکه روشنگر همه چیز و همه امور و «تِبْیاناً لِکلِّ شَیءٍ»<ref>نحل، ۸۹.</ref> بوده و واجد همه دستورها و احکامی است که بشر برای سعادت خود بدان نیازمند است<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref> دربردارنده چگونگی تعلم و تعلیم، حِکَم و مواعظ، کلیات قوانین شریعت و آداب و سنن الهیه است؛ | # بیان احکام الهی: قرآن کریم با اینکه روشنگر همه چیز و همه امور و «تِبْیاناً لِکلِّ شَیءٍ»<ref>نحل، ۸۹.</ref> بوده و واجد همه دستورها و احکامی است که بشر برای سعادت خود بدان نیازمند است<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref> دربردارنده چگونگی تعلم و تعلیم، حِکَم و مواعظ، کلیات قوانین شریعت و آداب و سنن الهیه است؛ | ||
## احوال معاد: هدف دیگر قرآن پرداختن به احوال [[معاد]] و براهین آن، کیفیت [[عقاب | ## احوال معاد: هدف دیگر قرآن پرداختن به احوال [[معاد]] و براهین آن، کیفیت [[ثواب و عقاب|عقاب و ثواب]] و تفاصیل [[بهشت و جهنم]] است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۹–۱۹۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۴.</ref> | ||
## اجرای عدالت اجتماعی: در نگاه امامخمینی، یکی از مقاصد قرآن کریم و بعثت انبیای الهی (ع)، رفع [[ظلم]] و برقراری | ## اجرای [[عدالت اجتماعی]]: در نگاه امامخمینی، یکی از مقاصد قرآن کریم و بعثت انبیای الهی(ع)، رفع [[ظلم]] و برقراری عدالت در عرصه اجتماع به منظور اداره امور زندگی بشر است.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۰–۷۱ و ۱۳۸–۱۴۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۱۷ و ۱۷/۴۳۴.</ref> ایشان لزوم مبارزه با سلاطین جور و ستمگران و کسانی را که در [[دین]] تصرف میکنند، ازجمله اموری میداند که قرآن با جدیت به دنبال آن است.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۶۵ و ۱۵۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> | ||
== اهداف قصههای قرآن == | == اهداف قصههای قرآن == | ||
قرآن کریم از آیات مختلفی در عقاید، | قرآن کریم از آیات مختلفی در عقاید، [[اخلاق]]، [[احکام]] و [[علوم]] تشکیل شدهاست<ref>مغنیه، التفسیر المبین، ۴۱۹.</ref> و در آیات متعددی نیز به بیان قصص و تاریخ انبیا (ع)، میپردازد<ref>بقره، ۵۱؛ مائده، ۲۷؛ یوسف، ۴.</ref> که نشاندهنده اهمیت و هدفمندبودن بیان قصهها در قرآن است. همچنین معارف و مواعظی را بازمیگوید که افراد از آن بهره برند و هدف آن صرف بیان تاریخ نیست.<ref>قاسمی، تفسیر القاسمی، ۱/۷۴.</ref> | ||
اندیشمندان اسلامی اهداف مختلفی برای ذکر این قصهها در قرآن برشمردهاند؛ ازجمله: | اندیشمندان اسلامی اهداف مختلفی برای ذکر این قصهها در قرآن برشمردهاند؛ ازجمله: | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
## وحدت دین و عقیده در جمیع انبیا (ع)،<ref>حکیم، علوم القرآن، ۳۵۶.</ref> | ## وحدت دین و عقیده در جمیع انبیا (ع)،<ref>حکیم، علوم القرآن، ۳۵۶.</ref> | ||
## بشارت به مؤمنان به شمول نصرت و لطف الهی برای [[انبیا(ع)]]، و مؤمنان.<ref>حکیم، علوم القرآن، ۳۶۰.</ref> | ## بشارت به مؤمنان به شمول نصرت و لطف الهی برای [[انبیا(ع)]]، و مؤمنان.<ref>حکیم، علوم القرآن، ۳۶۰.</ref> | ||
## تربیت انسان<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۲۳/۱۳۷.</ref> در جهت ایمان به غیب و عمومیت قدرت الهی نسبت به همه اشیا.<ref>حکیم، علوم القرآن، ۳۶۵.</ref> | ## تربیت انسان<ref>ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۲۳/۱۳۷.</ref> در جهت ایمان به غیب و عمومیت قدرت الهی نسبت به همه اشیا.<ref>حکیم، علوم القرآن، ۳۶۵.</ref> | ||
امامخمینی نیز خاطرنشان کردهاست که بیان قصههای انبیا (ع)، در قرآن به جهت بیان تاریخ و مجرد اخبار و قصهگویی نیست؛ آنچنانکه در کتابهای تاریخی دیده میشود؛ زیرا قرآن کریم کتاب قصه و تاریخ نیست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۵۸.</ref> بلکه کتاب [[توحید]]، معارف، مواعظ و حکمتها و کتاب سیر و سلوک الیالله است و در این قصهها چگونگی تربیت حقتعالی نسبت به انبیا (ع)، و تربیت انبیا (ع)، نسبت به مردم بیان میشود و در آن، معارف و تعلیمات بیشماری است که [[عقل]] را متحیر میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶.</ref> ایشان بر این باور است که بیان قصه در قرآن کریم با روش و اسلوب خاصی در بیان حقایق و معارف همراه است و اغراض خاصی را در این قصهها دنبال میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶–۱۸۸؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۶۲ و ۴۵۸.</ref>{{سخ}} | امامخمینی نیز خاطرنشان کردهاست که بیان قصههای انبیا (ع)، در قرآن به جهت بیان تاریخ و مجرد اخبار و قصهگویی نیست؛ آنچنانکه در کتابهای تاریخی دیده میشود؛ زیرا قرآن کریم کتاب [[قصه]] و تاریخ نیست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۵۸.</ref> بلکه کتاب [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]]، معارف، مواعظ و حکمتها و کتاب [[سیر و سلوک|سیر و سلوک الیالله]] است و در این قصهها چگونگی تربیت حقتعالی نسبت به [[پیامبران(ع)|انبیا (ع)]]، و تربیت انبیا (ع)، نسبت به مردم بیان میشود و در آن، معارف و تعلیمات بیشماری است که [[عقل]] را متحیر میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶.</ref> ایشان بر این باور است که بیان قصه در قرآن کریم با روش و اسلوب خاصی در بیان حقایق و معارف همراه است و اغراض خاصی را در این قصهها دنبال میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶–۱۸۸؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۳۶۲ و ۴۵۸.</ref>{{سخ}} | ||
به باور امامخمینی، تکرار قصص انبیای الهی (ع)، مانند [[آدم(ع)]]، [[موسی(ع)]]، [[ابراهیم(ع)]]، و دیگر انبیا (ع)، بدین سبب است که این حقایق و معارف در قلوب سخت، تأثیر کند و قلبها از آن پند گیرند. ایشان تأکید میکند که قرآن برای سعادت همه مردم در همه زمانهاست و انسان نیز حالات مختلفی دارد؛ به گونهایکه نمیتوان همه مردم را با یک روش دعوت کرد، بلکه باید این معارف با بیانهای مختلفی در ضمن قصه، تاریخ، گاهی با صراحت و گاهی به کنایه، رمز و مثال، همراه با تکرار بیان شود تا تمام طبقات مردم در تمام زمانها و مکانها از آن استفاده کنند،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷.</ref> از این جهت تفکر در قصههای قرآنی و عبرتگرفتن از احوال اشخاصی که سلطنت، عظمت و ثروت داشتند و این امور سبب هلاکت آنها شد، بهترین علاج مفاسد اخلاقی بهشمار میرود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۷۸.</ref> | به باور امامخمینی، تکرار قصص انبیای الهی (ع)، مانند [[آدم(ع)]]، [[موسی(ع)]]، [[ابراهیم(ع)]]، و دیگر انبیا (ع)، بدین سبب است که این حقایق و معارف در قلوب سخت، تأثیر کند و قلبها از آن پند گیرند. ایشان تأکید میکند که قرآن برای [[سعادت و شقاوت|سعادت]] همه مردم در همه زمانهاست و انسان نیز حالات مختلفی دارد؛ به گونهایکه نمیتوان همه مردم را با یک روش دعوت کرد، بلکه باید این معارف با بیانهای مختلفی در ضمن قصه، تاریخ، گاهی با صراحت و گاهی به کنایه، رمز و مثال، همراه با تکرار بیان شود تا تمام طبقات مردم در تمام زمانها و مکانها از آن استفاده کنند،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷.</ref> از این جهت تفکر در قصههای قرآنی و عبرتگرفتن از احوال اشخاصی که سلطنت، عظمت و ثروت داشتند و این امور سبب هلاکت آنها شد، بهترین علاج مفاسد اخلاقی بهشمار میرود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۷۸.</ref> | ||
== ویژگیهای مقاصد قرآن == | == ویژگیهای مقاصد قرآن == | ||
برخی اندیشمندان اسلامی ویژگی اهداف قرآن را جامعیت آن میدانند که منحصر به [[احکام تکلیفی]] نیست<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ۱۵/۴۸۵.</ref> و همه مردم را در همه زمانها شامل میشود<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۸/۲۹–۳۰.</ref> و سه بعد بینش، گرایش و عمل را دربر میگیرد، اما بعد بینش و فکر انسان مانند غفلتزدایی، بعد گرایش مانند | برخی اندیشمندان اسلامی ویژگی اهداف قرآن را [[جامعیت قرآن|جامعیت]] آن میدانند که منحصر به [[حکم تکلیفی|احکام تکلیفی]] نیست<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ۱۵/۴۸۵.</ref> و همه مردم را در همه زمانها شامل میشود<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۸/۲۹–۳۰.</ref> و سه بعد بینش، گرایش و عمل را دربر میگیرد، اما بعد بینش و فکر انسان مانند غفلتزدایی، بعد گرایش مانند انذار و پنددادن و بعد عمل مانند [[هدایت و ضلالت|هدایت]] به صراط مستقیم است،<ref>مصباح یزدی، قرآنشناسی، ۲/۲۳–۴۳.</ref> همچنین به باور برخی مفسران، برای ایجاد نشاط و انگیزه در خواننده قرآن، مقاصد مختلف در یک سوره، پراکنده بیان شدهاست.<ref>مراغی، تفسیر المراغی، ۱۱/۵۸.</ref> | ||
امامخمینی نیز برای اهداف قرآن ویژگیهایی برشمرده است؛ ازجمله: | امامخمینی نیز برای اهداف قرآن ویژگیهایی برشمرده است؛ ازجمله: | ||
# فطریبودن اهداف قرآن:<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۱۱.</ref> اهداف قرآن فطری است؛ زیرا گرایش به توحید و شناخت خداوند و عشق به کمال مطلق و تنفر از نقائص و همچنین میل به بقا و راحت مطلق و قسط و | # فطریبودن اهداف قرآن:<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۱۱.</ref> اهداف قرآن فطری است؛ زیرا گرایش به [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]] و [[خداشناسی|شناخت خداوند]] و عشق به کمال مطلق و تنفر از نقائص و همچنین میل به بقا و راحت مطلق و قسط و [[عدالت اجتماعی|عدالت]]، جملگی از امور فطری است و افزون بر برهانپذیر بودن، از نظر درک فطری نیز قابل تصور و تصدیق است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۸۵–۱۸۶ و ۳۵۸؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۸۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فطرت}} | ||
# جامعبودن اهداف قرآن: قرآن کریم به همه جهات مادی و معنوی و ابعاد فردی و اجتماعی بشر توجه تام میکند و در عین حال که یک کتاب معنوی عرفانی است، به تهذیب نفس نظر دارد و دلیل و برهان نیز اقامه میکند؛ همچنانکه به مسایل حکومتی و اجتماعی توجه میکند و برنامههایی برای اصلاح مردم و جامعه ارایه میدهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۴–۴۳۵؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۸۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جامعیت قرآن}} | # جامعبودن اهداف قرآن: قرآن کریم به همه جهات مادی و معنوی و ابعاد فردی و اجتماعی بشر توجه تام میکند و در عین حال که یک کتاب معنوی عرفانی است، به [[تهذیب نفس]] نظر دارد و دلیل و برهان نیز اقامه میکند؛ همچنانکه به مسایل حکومتی و اجتماعی توجه میکند و برنامههایی برای اصلاح مردم و جامعه ارایه میدهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۴–۴۳۵؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۸۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جامعیت قرآن}} | ||
# تنوع در بیان: مقاصد قرآن با عبارات مختلف و مواعظ به طرق گوناگونی تکرار شدهاست تا افزون بر اینکه متنوع باشد و ایجاد کسالت نکند، متناسب با سطح درک و معرفت قشرهای مختلف باشد و هر یک از آنان را به طریقی دعوت کند و مقاصد را بفهماند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷–۱۸۸؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۷.</ref> | # تنوع در بیان: مقاصد قرآن با عبارات مختلف و مواعظ به طرق گوناگونی تکرار شدهاست تا افزون بر اینکه متنوع باشد و ایجاد کسالت نکند، متناسب با سطح درک و معرفت قشرهای مختلف باشد و هر یک از آنان را به طریقی دعوت کند و مقاصد را بفهماند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷–۱۸۸؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۷.</ref> | ||
# مراتب داشتن اهداف قرآن: مقاصد قرآن مراتب متعددی دارد و همه افراد در سطحهای مختلف میتوانند از آن بهره برند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵–۱۸۶.</ref> قرآن همانند سفره گسترده الهی برای تمامی بشر است که هر کس به فراخور ظرفیتش از آن بهرهمند میشود.<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۳.</ref> | # مراتب داشتن اهداف قرآن: مقاصد قرآن مراتب متعددی دارد و همه افراد در سطحهای مختلف میتوانند از آن بهره برند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵–۱۸۶.</ref> قرآن همانند سفره گسترده الهی برای تمامی بشر است که هر کس به فراخور ظرفیتش از آن بهرهمند میشود.<ref>امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۳.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== موانع دستیابی به اهداف قرآن == | == موانع دستیابی به اهداف قرآن == | ||
برخی اندیشمندان موانعی برای بهرهمندی از اهداف قرآن برشمردهاند؛ ازجمله: | برخی اندیشمندان موانعی برای بهرهمندی از اهداف قرآن برشمردهاند؛ ازجمله: | ||
# ایماننداشتن به رسالت اسلامی و دعوت قرآن: کسی میتواند از مقاصد قرآن بهرهمند شود که به درستی | # ایماننداشتن به رسالت اسلامی و دعوت قرآن: کسی میتواند از مقاصد قرآن بهرهمند شود که به درستی رسالت و دعوت قرآن ایمان کامل داشته باشد؛ اما با آلودهبودن به [[شرک]] و بیایمانی هرگز نمیتوان به مقاصد قرآن دست یافت.<ref>عمید زنجانی، مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ۳۲۴.</ref> | ||
## مشغولشدن به علوم ادبی و تجربی: یکی از موانعی که انسان را از مقاصد قرآن دور میکند، تفاسیری است که انسان را تنها به مباحث اعراب و قواعد نحوی و بلاغی و علوم تجربی و مانند آن مشغول میسازد.<ref>رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ۱/۷.</ref> | ## مشغولشدن به علوم ادبی و تجربی: یکی از موانعی که انسان را از مقاصد قرآن دور میکند، تفاسیری است که انسان را تنها به مباحث اعراب و قواعد نحوی و بلاغی و علوم تجربی و مانند آن مشغول میسازد.<ref>رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ۱/۷.</ref> | ||
امامخمینی نیز به برخی موانع دستیابی به اهداف و معارف قرآن اشاره کردهاست؛ ازجمله: | امامخمینی نیز به برخی موانع دستیابی به اهداف و معارف قرآن اشاره کردهاست؛ ازجمله: | ||
# [[گناه]]: حجاب گناهان و تاریکیهای حاصل از طغیان و سرکشی در برابر | # [[گناه]]: حجاب گناهان و تاریکیهای حاصل از طغیان و سرکشی در برابر پروردگار، مانع از این میشود که [[قلب انسان]] حقایق و معارف الهی را درک کند؛ زیرا هنگامی که قلب به واسطه گناه تحت سلطه و تصرف [[شیطان]] قرار میگیرد، همه قوا نیز به تصرف او در میآیند و چشم و گوش در برابر معارف و مواعظ الهی کور و کر میشوند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱.</ref> | ||
## [[حب دنیا]]: دوستی دنیا سبب میشود تمام همت انسان صرف دنیا شود و قلب او از ذکر خداوند غافل بماند. به باور امامخمینی، کسی که خواهان بهرهبردن از معارف و مواعظ الهی است، باید قلب خود را از پلیدی تعلقات دنیوی پاک کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref> | ## [[حب دنیا]]: دوستی دنیا سبب میشود تمام همت انسان صرف دنیا شود و قلب او از ذکر خداوند غافل بماند. به باور امامخمینی، کسی که خواهان بهرهبردن از معارف و مواعظ الهی است، باید قلب خود را از پلیدی تعلقات دنیوی پاک کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref> | ||
## خودبینی و قناعت به داشتهها: ازجمله حجابهای بزرگ میان انسان و قرآن [[خودبینی]] است که سبب بینیازدیدن خویش از قرآن میشود؛ همانند اینکه اهل تجوید به علم جزیی خود قانع شوند و «حاملان قرآن» را بر خود تطبیق کنند. این خودبینی، آنان را از فهم کتاب خدا و استفاده از آن محروم میسازد؛ همینطور صاحبان علوم | ## خودبینی و [[قناعت]] به داشتهها: ازجمله حجابهای بزرگ میان انسان و قرآن [[خودبینی]] است که سبب بینیازدیدن خویش از قرآن میشود؛ همانند اینکه اهل تجوید به علم جزیی خود قانع شوند و «حاملان قرآن» را بر خود تطبیق کنند. این خودبینی، آنان را از فهم کتاب خدا و استفاده از آن محروم میسازد؛ همینطور صاحبان علوم ادبیات، [[تفسیر]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]].<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵–۱۹۶.</ref> | ||
## اعتقادات و آرای فاسد: این حجاب غالباً از تبعیت و تقلید کورکورانه پدید میآید. اعتقادی که با شنیدن سخنان از پدر و مادر یا اهل منبر جاهل به مسایل، در دل انسان نفوذ مییابد و مانع میان او و آیات الهی میشود؛ مانند اینکه آیات مربوط به | ## اعتقادات و آرای فاسد: این حجاب غالباً از تبعیت و تقلید کورکورانه پدید میآید. اعتقادی که با شنیدن سخنان از پدر و مادر یا اهل منبر جاهل به مسایل، در دل انسان نفوذ مییابد و مانع میان او و آیات الهی میشود؛ مانند اینکه آیات مربوط به لقاءالله را به دلیل عقیده به بستهبودن راه معرفت خداوند، بهطور کلی توجیه و تأویل میکنند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶–۱۹۷.</ref> | ||
## عقیده به انحصار استفاده از قرآن: اعتقاد و جمود بر اینکه تنها مفسران، حق استفاده از قرآن را دارند و تفکر و تدبر در آیات آن، همان | ## عقیده به انحصار استفاده از قرآن: اعتقاد و [[جمود]] بر اینکه تنها مفسران، حق استفاده از قرآن را دارند و تفکر و تدبر در آیات آن، همان تفسیر به رأی ممنوع است، از حجابهای استفاده از قرآن و معارف متعدد آن است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فهم قرآن}} | ||
## تأکید بر نکات تجویدی و ظاهری: رعایت نکات تجویدی و توجه به نکات بلاغت، وجوه اعجاز، جهات تاریخی، اسباب و اوقات نزول، مکی و مدنیبودن آیات و سور و اختلاف قرائات نیز حجاب رسیدن به مقاصد قرآن است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹.</ref> | ## تأکید بر نکات تجویدی و ظاهری: رعایت نکات تجویدی و توجه به نکات بلاغت، وجوه اعجاز، جهات تاریخی، اسباب و اوقات نزول، مکی و مدنیبودن آیات و سور و اختلاف قرائات نیز [[حجب|حجاب]] رسیدن به مقاصد قرآن است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹.</ref> | ||
## توجه به ثواب قرائت: قرائت قرآن تنها برای اخذ ثواب و اجر، موجب محجوبشدن از حقایق قرآن است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲.</ref> | ## توجه به ثواب قرائت: قرائت قرآن تنها برای اخذ ثواب و اجر، موجب محجوبشدن از حقایق قرآن است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲.</ref> | ||
## توجه به اختلاف دیدگاه مفسران از عامه و خاصه.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲.</ref> | ## توجه به اختلاف دیدگاه مفسران از عامه و خاصه.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲.</ref> |