تکفیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''تکفیر'''، نسبت‌دادن نابجای کفر به مسلمان. ==مفهوم‌شناسی== تکفیر از ماده «کفر» و کفر به معنای پوشاندن و انکار است. به شب به جهت پوشاندن چهره افراد و به کشاورز به علت کاشتن بذر در زمین و نیز به کسی که دین حق را انکار کند، «کافر» گفته شده ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
امام‌خمینی از وجود دست‌های مرموزی در حوزه خبر داده است که با ایجاد [[تکلیف شرعى]] در صدد بودند افراد مفید برای آینده اسلام و جامعه اسلامی را ساقط کنند <ref>‌امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۱</ref>. در دهه پنجاه روحانیان حوزه قم بر سر مسائلی چون [[گستره علم امام معصوم(ع)]] که در کتاب [[شهید جاوید]] نوشته [[نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی]] مطرح شد، اختلاف کردند و عده‌ای وی را به [[انکار ضروریات دین]] و تشیع [[متهم]] ساختند <ref>‌آبک، روزنامه شرق، ۱</ref>؛ اما امام‌خمینی در نامه‌ای به فرزند خود [[سیداحمد خمینی]] سفارش کرد در این ماجرا بی‌طرف بماند و وارد نشود <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱۸</ref>. ایشان با تشبیه این اختلافات، به ماجرای اختلاف علمای مسیحی و اشغال ممالک آنها با استفاده از این فرصت، دو طرف ماجرا را از مجادله و طرد یکدیگر باز داشت و این‌گونه مسائل را ناشی از رشدنکردن جامعه و رهاکردن مسئله اصلی دانست؛ چنان‌که نتیجه این کشمکش‌ها نیز چیزی جز هدررفتن نیرو و وقتی که باید صرف مبارزه با پهلوی می‌شد، نبود و رژیم با استفاده از این فرصت، سلطه خود را محکم کرد <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۴۱؛ ۴/۲۳۵-۲۳۶ و ۷/۴۱</ref>. بعدها اسناد نشان داد سرنخ همه این ماجرا در دست رژیم پهلوی بوده است و عوامل آن کوشیده‌اند جنبه‌های سیاسی مسئله را با ابعاد مذهبی در آمیزند؛ ازجمله به دستور ساواک در اردیبهشت ۱۳۵۰، بیست هزار جلد از کتاب شهید جاوید به هدف ایجاد تفرقه میان روحانیان چاپ شد و مأموران این سازمان مأمور شدند که به اختلاف میان جناح‌های مذهبی و حوزوی به‌ویژه طرفداران امام‌خمینی و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] در داخل حوزه دامن بزنند <ref>‌آبک، روزنامه شرق، ۱</ref>. دیدگاه‌های مذهبی [[علی شریعتی]] نیز از بسترهای دیگر مجادله میان [[حوزه علمیه|حوزه]] و [[دانشگاه]] در ‌سال‌های پیش از انقلاب بود. شریعتی از سوی عده‌ای، به کم‌عقیده یا بی‌عقیده‌بودن به [[شریعت]] متهم شد <ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۸۱-۴۸۴</ref>. امام‌خمینی در سخنانی ساواک و دربار را عامل تقویت این اختلافات دانست <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۳۶-۲۳۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید| علی شریعتی}}.
امام‌خمینی از وجود دست‌های مرموزی در حوزه خبر داده است که با ایجاد [[تکلیف شرعى]] در صدد بودند افراد مفید برای آینده اسلام و جامعه اسلامی را ساقط کنند <ref>‌امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۳۱</ref>. در دهه پنجاه روحانیان حوزه قم بر سر مسائلی چون [[گستره علم امام معصوم(ع)]] که در کتاب [[شهید جاوید]] نوشته [[نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی]] مطرح شد، اختلاف کردند و عده‌ای وی را به [[انکار ضروریات دین]] و تشیع [[متهم]] ساختند <ref>‌آبک، روزنامه شرق، ۱</ref>؛ اما امام‌خمینی در نامه‌ای به فرزند خود [[سیداحمد خمینی]] سفارش کرد در این ماجرا بی‌طرف بماند و وارد نشود <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱۸</ref>. ایشان با تشبیه این اختلافات، به ماجرای اختلاف علمای مسیحی و اشغال ممالک آنها با استفاده از این فرصت، دو طرف ماجرا را از مجادله و طرد یکدیگر باز داشت و این‌گونه مسائل را ناشی از رشدنکردن جامعه و رهاکردن مسئله اصلی دانست؛ چنان‌که نتیجه این کشمکش‌ها نیز چیزی جز هدررفتن نیرو و وقتی که باید صرف مبارزه با پهلوی می‌شد، نبود و رژیم با استفاده از این فرصت، سلطه خود را محکم کرد <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۴۱؛ ۴/۲۳۵-۲۳۶ و ۷/۴۱</ref>. بعدها اسناد نشان داد سرنخ همه این ماجرا در دست رژیم پهلوی بوده است و عوامل آن کوشیده‌اند جنبه‌های سیاسی مسئله را با ابعاد مذهبی در آمیزند؛ ازجمله به دستور ساواک در اردیبهشت ۱۳۵۰، بیست هزار جلد از کتاب شهید جاوید به هدف ایجاد تفرقه میان روحانیان چاپ شد و مأموران این سازمان مأمور شدند که به اختلاف میان جناح‌های مذهبی و حوزوی به‌ویژه طرفداران امام‌خمینی و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] در داخل حوزه دامن بزنند <ref>‌آبک، روزنامه شرق، ۱</ref>. دیدگاه‌های مذهبی [[علی شریعتی]] نیز از بسترهای دیگر مجادله میان [[حوزه علمیه|حوزه]] و [[دانشگاه]] در ‌سال‌های پیش از انقلاب بود. شریعتی از سوی عده‌ای، به کم‌عقیده یا بی‌عقیده‌بودن به [[شریعت]] متهم شد <ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۸۱-۴۸۴</ref>. امام‌خمینی در سخنانی ساواک و دربار را عامل تقویت این اختلافات دانست <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۳۶-۲۳۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید| علی شریعتی}}.
<br>
<br>
امام‌خمینی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز ایجاد فضای اختلاف و تکفیر میان حوزه و دانشگاه و میان اهل سنت و شیعیان و نیز اختلاف میان قومیت‌ها و احزاب را از کارهای دشمنان اسلام برای جداکردن این اقشار از همدیگر شمرده است <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۷۰-۴۷۱</ref>. ایشان از روحانیان وابسته به دربار ستمکاران و زمامداران عرب به عنوان عاملان تکفیر یاد کرده است <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷</ref>. ایشان با اشاره به [[کشتار حجاج ایرانی|کشتار زائران ایرانی]] به ‌دست نیروهای [[آل سعود]] در [[حج]] سال ۱۳۶۶ در [[مکه]]، تصریح کرد در منطق استکبار جهانی و [[امریکا]] هر کس [[برائت]] از [[شرک]] و [[کفر]] را اجرا کند، متهم به شرک می‌شود و مفتی‌ها و مفتی‌زادگان به کفر و قتل او حکم خواهند داد و شمشیری که با آن [[حسین¬‌بن¬‌علی(ع)]] کشته شد، دوباره از آستین میراث‌خواران [[ابوسفیان]] درآمد و یزیدیان زمان، فرزندان راستین اسلام را خارجی و [[ملحد]] و [[مشرک]] و [[مهدورالدم]] معرفی کردند و آنان را ناجوانمردانه به قتل رساندند <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۷۵-۷۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کشتار حجاج ایرانی}}.
امام‌خمینی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز ایجاد فضای اختلاف و تکفیر میان حوزه و دانشگاه و میان اهل سنت و شیعیان و نیز اختلاف میان قومیت‌ها و احزاب را از کارهای دشمنان اسلام برای جداکردن این اقشار از همدیگر شمرده است <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۷۰-۴۷۱</ref>. ایشان از روحانیان وابسته به دربار ستمکاران و زمامداران عرب به عنوان عاملان تکفیر یاد کرده است <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷</ref>. ایشان با اشاره به [[کشتار حجاج ایرانی|کشتار زائران ایرانی]] به ‌دست نیروهای [[آل سعود]] در [[حج]] سال ۱۳۶۶ در [[مکه]]، تصریح کرد در منطق استکبار جهانی و [[امریکا]] هر کس [[برائت]] از [[شرک]] و [[کفر]] را اجرا کند، متهم به شرک می‌شود و مفتی‌ها و مفتی‌زادگان به کفر و قتل او حکم خواهند داد و شمشیری که با آن [[حسین‌بن‌علی(ع)]] کشته شد، دوباره از آستین میراث‌خواران [[ابوسفیان]] درآمد و یزیدیان زمان، فرزندان راستین اسلام را خارجی و [[ملحد]] و [[مشرک]] و [[مهدورالدم]] معرفی کردند و آنان را ناجوانمردانه به قتل رساندند <ref>‌امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۷۵-۷۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کشتار حجاج ایرانی}}.
==مقابله عملی امام‌خمینی با تکفیر==
==مقابله عملی امام‌خمینی با تکفیر==
دفاع از کسانی که به ناحق تکفیر شده‌اند، از مصادیق یاری مظلوم است که در منابع اسلامی بر آن تأکید شده است <ref>‌نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۴۷، ۴۴۶</ref> و امام‌خمینی از حیثیت کسانی که به ناحق تکفیر شده بودند، دفاع می‌کرد <ref>‌امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۶۰-۶۱</ref>؛ ازجمله توصیه می‌کرد افراد مقامات عارفان و صالحان را انکار نکنند و دشمنی با آنان را از وظایف دینی نشمرند <ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۵۶</ref>. ایشان با اشاره به تمثیلی از [[جلال‌الدین مولوی]] درباره سه نفری که خواهان یک حقیقت بودند، ولی بر اثر نفهمیدن زبان همدیگر با هم نزاع می‌کردند، اختلاف عرفا و حکما با فقها را نیز ناشی از درک‌نکردن ادبیات و زبان همدیگر دانسته است که در سایه فهم زبان همدیگر به تفاهم خواهند رسید <ref>‌‌امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۳-۱۷۴</ref>.
دفاع از کسانی که به ناحق تکفیر شده‌اند، از مصادیق یاری مظلوم است که در منابع اسلامی بر آن تأکید شده است <ref>‌نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۴۷، ۴۴۶</ref> و امام‌خمینی از حیثیت کسانی که به ناحق تکفیر شده بودند، دفاع می‌کرد <ref>‌امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۶۰-۶۱</ref>؛ ازجمله توصیه می‌کرد افراد مقامات عارفان و صالحان را انکار نکنند و دشمنی با آنان را از وظایف دینی نشمرند <ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۵۶</ref>. ایشان با اشاره به تمثیلی از [[جلال‌الدین مولوی]] درباره سه نفری که خواهان یک حقیقت بودند، ولی بر اثر نفهمیدن زبان همدیگر با هم نزاع می‌کردند، اختلاف عرفا و حکما با فقها را نیز ناشی از درک‌نکردن ادبیات و زبان همدیگر دانسته است که در سایه فهم زبان همدیگر به تفاهم خواهند رسید <ref>‌‌امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۳-۱۷۴</ref>.
confirmed، templateeditor
۸۴۸

ویرایش