محمدرضا پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ بهمن ۱۴۰۱
ابرابزار
(اصلاح نویسه‌های عربی)
 
(ابرابزار)
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
'''محمدرضا پهلوی'''، آخرین شاه از سلسله شاهنشاهی در [[ایران]]، عملکرد و سقوط.
'''محمدرضا پهلوی'''، آخرین شاه از سلسله شاهنشاهی در [[ایران]]، عملکرد و سقوط.
==قبل از سلطنت==
 
محمدرضا پهلوی دومین شاه از [[سلسله پهلوی]] و پایانی برای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی در ایران بود. دوران سلطنت وی، به سبب اوضاع و احوال خاص جهان و شرایط ویژه [[کشور]]، دوره‌ای مهم در تاریخ ایران به شمار می‌رود. با [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] به رهبری [[امام‌خمینی]] در بهمن سال ۱۳۵۷، دوره [[سلطنت]] وی پایان یافت و او سقوط کرد.
== قبل از سلطنت ==
===ولادت و نسب===
محمدرضا پهلوی دومین شاه از [[سلسله پهلوی]] و پایانی برای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی در ایران بود. دوران سلطنت وی، به سبب اوضاع و احوال خاص جهان و شرایط ویژه [[کشور]]، دوره‌ای مهم در تاریخ ایران به‌شمار می‌رود. با [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] به رهبری [[امام‌خمینی]] در بهمن سال ۱۳۵۷، دوره [[سلطنت]] وی پایان یافت و او سقوط کرد.
محمدرضا و [[اشرف پهلوی|اشرف]
 
=== ولادت و نسب ===
محمدرضا و [[اشرف پهلوی|اشرف]] خواهر وی در چهارم [[آبان]] ۱۲۹۸ در یکی از محلات قدیمی [[تهران]] (دروازه قزوین) متولد شدند.<ref>پهلوی، محمدرضا، مجموعه تألیفات، ۱/۹۲؛ طلوعی، پدر و پسر،
[[امام‌خمینی]] با هدایت نهضت اسلامی مردم در سال ۱۳۵۷ به سلطنت ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی در ایران، مُهر پایان زد. موضع‌گیری ایشان در برابر رژیم پهلوی که از نصیحت دلسوزانه به دولت آغاز شد و نهایتاً به رویارویی جدی با شخص محمدرضا پهلوی و سلطنت ختم شد، در سه مرحله قابل بررسی است:
[[امام‌خمینی]] با هدایت نهضت اسلامی مردم در سال ۱۳۵۷ به سلطنت ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی در ایران، مُهر پایان زد. موضع‌گیری ایشان در برابر رژیم پهلوی که از نصیحت دلسوزانه به دولت آغاز شد و نهایتاً به رویارویی جدی با شخص محمدرضا پهلوی و سلطنت ختم شد، در سه مرحله قابل بررسی است:
===دوران بروجردی===
 
مرحله اول حضور سیاسی امام‌خمینی در دوران حیات [[سیدحسین طباطبایی بروجردی|بروجردی]] بود. ایشان در این دوره، در بعضی امور مربوط به حکومت و سیاست یا دیدار با نمایندگان محمدرضا پهلوی، مشاور و نماینده بروجردی بود <ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۱۵</ref>. ایشان تا زمانی که بروجردی زنده بود، از دخالت مستقیم در امور سیاسی پرهیز می‌کرد <ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۰۵</ref>.
=== دوران بروجردی ===
===اصلاح و مقابله===
مرحله اول حضور سیاسی امام‌خمینی در دوران حیات [[سیدحسین طباطبایی بروجردی|بروجردی]] بود. ایشان در این دوره، در بعضی امور مربوط به حکومت و سیاست یا دیدار با نمایندگان محمدرضا پهلوی، مشاور و نماینده بروجردی بود.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۱۵</ref> ایشان تا زمانی که بروجردی زنده بود، از دخالت مستقیم در امور سیاسی پرهیز می‌کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۰۵</ref>
مرحله دوم سلوک سیاسی امام‌خمینی، از درگذشت بروجردی در ۱۳۴۰ آغاز شد و تا حدود سال ۱۳۵۰ ادامه یافت. ایشان که به تصریح خود در آغاز قصد هدایت و اصلاح محمدرضا پهلوی را داشت <ref>← روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۲-۱۳</ref>، در این دوره نخست، با شیوه [[نصیحت]]، دولت را مخاطب قرار داد و در برابر تصویب غیر قانونیِ لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در سخنرانی ششم آبان ۱۳۴۱، بازاریان را از تعطیل عمومی برحذر داشت و اظهار امیدواری کرد مسئله تصویب‌نامه، به‌ویژه حق شرکت زنان در انتخابات با گفتگو حل شود و نیاز به درخواست علما مبنی بر تعطیل عمومی نباشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۲-۸۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}} ؛ همچنین در این سخنرانی تأکید کرد تا آخرین نفس در مخالفت با این تصویب‌نامه پای خواهد فشرد و نقض آن نیز باید به صورت اعلام عمومی و علنی در رسانه‌ها باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۳</ref>.
 
<br>
=== اصلاح و مقابله ===
ایشان در پانزدهم آبان همان سال نیز در نامه‌ای خطاب به محمدرضا پهلوی با تعبیر «حضور مبارک اعلی‌حضرت همایونی»، از تلگرام وی مبنی بر تلاش او در حفظ شعائر مذهبی و توصیه به دولت در رعایت نظر علما را بیان می‌کرد، تشکر کرد و بار دیگر اقدامات خلاف قانون و ضد اسلامی [[اسدالله علم]]، [[نخست‌وزیر]] را یادآور شد. ایشان در این نامه به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، به پهلوی نصیحت کرد تا مراقب اعمال چاپلوسانی باشد که اعمال خلاف [[دین]] و قانون خود را به او نسبت می‌دهند و با تصویب‌نامه‌های خائنانه، قانون اساسی را از اعتبار می‌اندازند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۸-۸۹</ref>. در آذر ۱۳۴۱ نیز امام‌خمینی با هشدار به شاه درباره اعمال خلاف قانون عَلَم، تصریح کرد مملکت در معرض خطر است و اگر روزی به جای زبان مماشات و نصیحت که تاکنون علما با محمدرضا پهلوی داشته‌اند، خشم ملت طغیان کند، نه کاخ عَلَم باقی خواهد ماند، نه کاخ مرتفع‌تر از آن <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۶</ref>؛ همچنین نصیحت علما به شاهان را از [[واجبات]] شمرد و به وی نصیحت کرد تا پشتیبانی علما را از دست ندهد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۲۱</ref>. اعتراض‌های عمومی مردم و علما سرانجام موجب لغو تصویب‌نامه یادشده گردید {{ببینید|متن=ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}}.
مرحله دوم سلوک سیاسی امام‌خمینی، از درگذشت بروجردی در ۱۳۴۰ آغاز شد و تا حدود سال ۱۳۵۰ ادامه یافت. ایشان که به تصریح خود در آغاز قصد هدایت و اصلاح محمدرضا پهلوی را داشت،<ref>← روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۲–۱۳</ref> در این دوره نخست، با شیوه [[نصیحت]]، دولت را مخاطب قرار داد و در برابر تصویب غیر قانونیِ لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، در سخنرانی ششم آبان ۱۳۴۱، بازاریان را از تعطیل عمومی برحذر داشت و اظهار امیدواری کرد مسئله تصویب‌نامه، به‌ویژه حق شرکت زنان در انتخابات با گفتگو حل شود و نیاز به درخواست علما مبنی بر تعطیل عمومی نباشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۲–۸۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}}؛ همچنین در این سخنرانی تأکید کرد تا آخرین نفس در مخالفت با این تصویب‌نامه پای خواهد فشرد و نقض آن نیز باید به صورت اعلام عمومی و علنی در رسانه‌ها باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۳</ref>
<br>
{{سخ}}
پهلوی در گام بعدی تلاش کرد با اجرای اصلاحات از طریق کسب آرای ملت و [[همه‌پرسی]]، مخالفان را با عمل انجام‌شده مواجه سازد <ref>منصوری، تاریخ قیام پانزده خرداد، ۱/۳۳۶-۳۳۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انقلاب سفید}}. در برابر، [[امام‌خمینی]] نیز با تغییر در موضع‌گیری، شخص پهلوی را مخاطب مخالفت خود دانست و در پایان دی ۱۳۴۱ و در جمع علمای [[قم]]، در مخالفت با برگزاری همه‌پرسی، لوایح شش‌گانه را با موضوع [[انقلاب سفید]] و همه‌پرسی متفاوت خواند و تصریح کرد این اصلاحات با سلطنت شاه گره خورده و عقب‌نشینی از اجرای آن، سلطنت را در معرض خطر قرار خواهد داد؛ بنابراین نباید به‌راحتی انتظار عقب‌نشینی داشت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۳-۱۳۴</ref>. ادامه اعتراض‌ها به برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید در تهران و قم که واکنش تند نیروهای رژیم را در پی داشت، موجب شد امام‌خمینی در روز ورود محمدرضا پهلوی به قم، درخواست دیدار با وی و هر گونه تفاهم و مصالحه با رژیم را رد کند، مگر آنکه او برای جبران اهانت و تجاوز به حریم روحانیت، علَم را از نخست‌وزیری عزل کند و فعالیت‌های پلیسی را خاتمه دهد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۳</ref>؛ اما محمدرضاشاه در سخنانی که در قم ایراد کرد، به مخالفان مذهبی و مِلّی‌گراها به‌شدت حمله کرد و آنان را مرتجعان سیاه و افراد بدنیت و بدون درک خواند <ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۴۱، ۱ و ۱۳</ref>.
ایشان در پانزدهم آبان همان سال نیز در نامه‌ای خطاب به محمدرضا پهلوی با تعبیر «حضور مبارک اعلی‌حضرت همایونی»، از تلگرام وی مبنی بر تلاش او در حفظ شعائر مذهبی و توصیه به دولت در رعایت نظر علما را بیان می‌کرد، تشکر کرد و بار دیگر اقدامات خلاف قانون و ضداسلامی [[اسدالله علم]]، [[نخست‌وزیر]] را یادآور شد. ایشان در این نامه به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، به پهلوی نصیحت کرد تا مراقب اعمال چاپلوسانی باشد که اعمال خلاف [[دین]] و قانون خود را به او نسبت می‌دهند و با تصویب‌نامه‌های خائنانه، قانون اساسی را از اعتبار می‌اندازند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۸–۸۹</ref> در آذر ۱۳۴۱ نیز امام‌خمینی با هشدار به شاه دربارهٔ اعمال خلاف قانون عَلَم، تصریح کرد مملکت در معرض خطر است و اگر روزی به جای زبان مماشات و نصیحت که تاکنون علما با محمدرضا پهلوی داشته‌اند، خشم ملت طغیان کند، نه کاخ عَلَم باقی خواهد ماند، نه کاخ مرتفع‌تر از آن<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۶</ref>؛ همچنین نصیحت علما به شاهان را از [[واجبات]] شمرد و به وی نصیحت کرد تا پشتیبانی علما را از دست ندهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۲۱</ref> اعتراض‌های عمومی مردم و علما سرانجام موجب لغو تصویب‌نامه یادشده گردید {{ببینید|متن=ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}}.
<br>
{{سخ}}
با افزایش فشار رژیم بر روحانیت، به‌ویژه [[حمله به مدرسه فیضیه]] در دوم [[فروردین]] ۱۳۴۲ {{ببینید|متن=ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}}، امام‌خمینی که شروع به افشاگری درباره رفتار ضد اسلامی رژیم و فجایع آن در حمله به [[مدرسه فیضیه]] کرده بود، مسئول و مقصر همه این کارها را شخص محمدرضا پهلوی می‌شمرد که به دلیل غصبی و نامشروع‌بودن حکومتش، نمی‌تواند از عهده مملکت‌داری برآید و با توجه به بی‌تاثیربودن نصایح خود به وی، سرنگون‌کردن مخالفان دین را وظیفه خود می‌شمرد؛ چه شاه باشد و چه دولت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۱-۲۳۳</ref>؛ چنان‌که چند روز بعد در ۹ خرداد ۱۲۴۲ برابر ۶ [[محرم]] در جمع گروهی از بازاریان با تأکید بر تأسی به [[امام‌حسین(ع)]] و خانواده حضرت که به [[اسارت]] برده شدند، خاطرنشان کرد که یکی از کسانی که باید به خون خود آغشته شود «خمینی» است و باید [[روز عاشورا]] را در [[قم]]، [[کربلا]] قرار داد و کربلای دوم ساخت و مردم برای [[زیارت]] آن به قم بیایند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۰</ref> . ایشان در پی این تأکیدها در عصر [[روز عاشورا]] در سخنرانی عمومی و معروف خود با مخاطب قراردادن پهلوی، به او نصیحت و اخطار کرد درباره اعمال اطرافیان خود هوشیار باشد و از آنچه بر پدرش رضاخان رفت، [[عبرت]] بگیرد و کاری نکند که اگر روزی قرار شد برود، مردم خوشحال باشند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵-۲۴۶</ref>. ایشان در این سخنرانی، پهلوی را تحت تأثیر بهائی‌ها و اسرائیل خواند و درباره توطئه‌هایی که ممکن است از سوی بهائیت و اسرائیل علیه او در جریان باشد، به او هشدار داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۷-۲۴۸</ref>.
پهلوی در گام بعدی تلاش کرد با اجرای اصلاحات از طریق کسب آرای ملت و [[همه‌پرسی]]، مخالفان را با عمل انجام‌شده مواجه سازد<ref>منصوری، تاریخ قیام پانزده خرداد، ۱/۳۳۶–۳۳۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انقلاب سفید}}. در برابر، [[امام‌خمینی]] نیز با تغییر در موضع‌گیری، شخص پهلوی را مخاطب مخالفت خود دانست و در پایان دی ۱۳۴۱ و در جمع علمای [[قم]]، در مخالفت با برگزاری همه‌پرسی، لوایح شش‌گانه را با موضوع [[انقلاب سفید]] و همه‌پرسی متفاوت خواند و تصریح کرد این اصلاحات با سلطنت شاه گره خورده و عقب‌نشینی از اجرای آن، سلطنت را در معرض خطر قرار خواهد داد؛ بنابراین نباید به‌راحتی انتظار عقب‌نشینی داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۳–۱۳۴</ref> ادامه اعتراض‌ها به برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید در تهران و قم که واکنش تند نیروهای رژیم را در پی داشت، موجب شد امام‌خمینی در روز ورود محمدرضا پهلوی به قم، درخواست دیدار با وی و هر گونه تفاهم و مصالحه با رژیم را رد کند، مگر آنکه او برای جبران اهانت و تجاوز به حریم روحانیت، علَم را از نخست‌وزیری عزل کند و فعالیت‌های پلیسی را خاتمه دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۴۳</ref>؛ اما محمدرضاشاه در سخنانی که در قم ایراد کرد، به مخالفان مذهبی و مِلّی‌گراها به‌شدت حمله کرد و آنان را مرتجعان سیاه و افراد بدنیت و بدون درک خواند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۴۱، ۱ و ۱۳</ref>
<br>
{{سخ}}
[[بازداشت]] امام‌خمینی و پس از آن، حوادث خونین [[پانزده خرداد]] ۱۳۴۲، پیامد این اتفاقات بود {{ببینید|متن=ببینید|پانزده خرداد}}؛{{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امام‌خمینی}}. محمدرضاشاه از [[واقعه پانزده خرداد]] با عنوان اغتشاشات سیاه یاد می‌کرد که در برابر اصلاحات مهم کشور روی داد و البته دیری نپایید. وی معتقد بود سرانجام با پیروزی [[عقل]] و به برکت اصلاحات، ایران مقام خود را در میان کشورهای پیشرفته دنیا احراز کرد. وی بدون نام‌بردن از امام‌خمینی و با ذکر عنوان «عالی‌جناب قم» اعتقاد داشت بیشتر روحانیان و علما با ایشان هم‌عقیده نیستند <ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۲۳۵</ref>.
با افزایش فشار رژیم بر روحانیت، به‌ویژه [[حمله به مدرسه فیضیه]] در دوم [[فروردین]] ۱۳۴۲ {{ببینید|متن=ببینید|حمله به مدرسه فیضیه}}، امام‌خمینی که شروع به افشاگری دربارهٔ رفتار ضداسلامی رژیم و فجایع آن در حمله به [[مدرسه فیضیه]] کرده بود، مسئول و مقصر همه این کارها را شخص محمدرضا پهلوی می‌شمرد که به دلیل غصبی و نامشروع‌بودن حکومتش، نمی‌تواند از عهده مملکت‌داری برآید و با توجه به بی‌تاثیربودن نصایح خود به وی، سرنگون‌کردن مخالفان دین را وظیفه خود می‌شمرد؛ چه شاه باشد و چه دولت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۱–۲۳۳</ref>؛ چنان‌که چند روز بعد در ۹ خرداد ۱۲۴۲ برابر ۶ [[محرم]] در جمع گروهی از بازاریان با تأکید بر تأسی به [[امام‌حسین(ع)]] و خانواده حضرت که به [[اسارت]] برده شدند، خاطرنشان کرد که یکی از کسانی که باید به خون خود آغشته شود «خمینی» است و باید [[روز عاشورا]] را در [[قم]]، [[کربلا]] قرار داد و کربلای دوم ساخت و مردم برای [[زیارت]] آن به قم بیایند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۰</ref> ایشان در پی این تأکیدها در عصر [[روز عاشورا]] در سخنرانی عمومی و معروف خود با مخاطب قراردادن پهلوی، به او نصیحت و اخطار کرد دربارهٔ اعمال اطرافیان خود هوشیار باشد و از آنچه بر پدرش رضاخان رفت، [[عبرت]] بگیرد و کاری نکند که اگر روزی قرار شد برود، مردم خوشحال باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵–۲۴۶</ref> ایشان در این سخنرانی، پهلوی را تحت تأثیر بهائی‌ها و اسرائیل خواند و دربارهٔ توطئه‌هایی که ممکن است از سوی بهائیت و اسرائیل علیه او در جریان باشد، به او هشدار داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۷–۲۴۸</ref>
روزنامه اطلاعات ۱۸/۱/۱۳۴۳ در سرمقاله‌ای با عنوان «اتحاد مقدس»، مدعی شده بود با روحانیت درباره انقلاب سفید تفاهم شده و روحانیان موافق انقلاب شاه و ملت‌اند <ref>اطلاعات، روزنامه،۲</ref>. با واکنش شدید علما، روحانیون و مردم، امام‌خمینی در پانزده فروردین ۱۳۴۳ آزاد شد <ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۲۵۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امام‌خمینی}} و در ۲۱ فروردین، ضمن اعتراض به تسلط [[اسرائیل]] در سیاست‌های اقتصادی [[رژیم پهلوی]]، شایعه روزنامه اطلاعات درباره «اتحاد مقدس» و موافقت روحانیان با انقلاب سفید را تکذیب و تأکید کرد: «خمینی را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد کرد» <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۷-۲۷۰ و ۲۷۳</ref>. تصویب [[لایحه کاپیتولاسیون]] در مجلس شورای ملی <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۷/۱۳۴۳</ref><ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران، ۳۱۳</ref> و موضع‌گیری شدید امام‌خمینی در افشای ماهیت این لایحه که موجب نابودی و وابستگی کشور و ملت بود؛ همچنین افشای تلاش رژیم برای قطع نفوذ روحانیت و دادخواهی از علمای بزرگ جهان اسلام <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵-۴۲۴</ref>، به [[بازداشت]] دوباره و [[تبعید]] بدون‌فاصله ایشان منجر شد {{ببینید|متن=ببینید|تبعید امام‌خمینی}}؛{{ببینید|متن=ببینید|کاپیتولاسیون}}.
{{سخ}}
<br>
[[بازداشت]] امام‌خمینی و پس از آن، حوادث خونین [[پانزده خرداد]] ۱۳۴۲، پیامد این اتفاقات بود {{ببینید|متن=ببینید|پانزده خرداد}}؛{{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امام‌خمینی}}. محمدرضاشاه از [[واقعه پانزده خرداد]] با عنوان اغتشاشات سیاه یاد می‌کرد که در برابر اصلاحات مهم کشور روی داد و البته دیری نپایید. وی معتقد بود سرانجام با پیروزی [[عقل]] و به برکت اصلاحات، ایران مقام خود را در میان کشورهای پیشرفته دنیا احراز کرد. وی بدون نام‌بردن از امام‌خمینی و با ذکر عنوان «عالی‌جناب قم» اعتقاد داشت بیشتر روحانیان و علما با ایشان هم‌عقیده نیستند.<ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۲۳۵</ref>
پس از این تاریخ، موضع‌گیری‌های امام‌خمینی در تبعید هم به تناسب فرصت‌های پیش‌آمده علیه اقدامات غیر قانونی محمدرضا پهلوی ادامه داشت؛ ازجمله ایشان در فروردین ۱۳۴۶ هم‌زمان با آمادگی رژیم برای برگزاری [[جشن تاجگذاری|جشن‌های تاجگذاری]]، به برگزاری جشن‌های غیر ملی و پرهزینه شاهنشاهی که هرساله بر ملت فقیر تحمیل می‌شد، به‌شدت اعتراض کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۳</ref> و نیز در اعلامیه‌ای خطاب به [[حوزه علمیه قم]]، با دعوت آنان به ایستادگی، به آنان اطمینان داد که حکومت پهلوی با شکست مواجه خواهد شد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۹-۱۳۱</ref>.
روزنامه اطلاعات ۱۸/۱/۱۳۴۳ در سرمقاله‌ای با عنوان «اتحاد مقدس»، مدعی شده بود با روحانیت دربارهٔ انقلاب سفید تفاهم شده و روحانیان موافق انقلاب شاه و ملت‌اند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲</ref> با واکنش شدید علما، روحانیون و مردم، امام‌خمینی در پانزده فروردین ۱۳۴۳ آزاد شد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۲۵۷</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امام‌خمینی}} و در ۲۱ فروردین، ضمن اعتراض به تسلط [[اسرائیل]] در سیاست‌های اقتصادی [[رژیم پهلوی]]، شایعه روزنامه اطلاعات دربارهٔ «اتحاد مقدس» و موافقت روحانیان با انقلاب سفید را تکذیب و تأکید کرد: «خمینی را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد کرد».<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۷–۲۷۰ و ۲۷۳</ref> تصویب [[لایحه کاپیتولاسیون]] در مجلس شورای ملی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۷/۱۳۴۳</ref><ref>مهدوی، سیاست خارجی ایران، ۳۱۳</ref> و موضع‌گیری شدید امام‌خمینی در افشای ماهیت این لایحه که موجب نابودی و وابستگی کشور و ملت بود؛ همچنین افشای تلاش رژیم برای قطع نفوذ روحانیت و دادخواهی از علمای بزرگ جهان اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵–۴۲۴</ref> به [[بازداشت]] دوباره و [[تبعید]] بدون‌فاصله ایشان منجر شد {{ببینید|متن=ببینید|تبعید امام‌خمینی}}؛{{ببینید|متن=ببینید|کاپیتولاسیون}}.
===مخالفت قاطع===
{{سخ}}
پس از این تاریخ، موضع‌گیری‌های امام‌خمینی در تبعید هم به تناسب فرصت‌های پیش‌آمده علیه اقدامات غیرقانونی محمدرضا پهلوی ادامه داشت؛ ازجمله ایشان در فروردین ۱۳۴۶ هم‌زمان با آمادگی رژیم برای برگزاری [[جشن تاجگذاری|جشن‌های تاجگذاری]]، به برگزاری جشن‌های غیر ملی و پرهزینه شاهنشاهی که هرساله بر ملت فقیر تحمیل می‌شد، به‌شدت اعتراض کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۳</ref> و نیز در اعلامیه‌ای خطاب به [[حوزه علمیه قم]]، با دعوت آنان به ایستادگی، به آنان اطمینان داد که حکومت پهلوی با شکست مواجه خواهد شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۹–۱۳۱</ref>
 
=== مخالفت قاطع ===
مرحله سوم رفتار امام‌خمینی در برابر پهلوی، مخالفت صریح و قاطع با اصل شاهنشاهی و به‌ویژه دودمان پهلوی بود که از سال ۱۳۵۰ و پس از بی‌اثرماندن هشدارها و اخطارها آغاز شد. [[جشن‌های ۲۵۰۰ساله]] شاهنشاهی در سال ۱۳۵۰ {{ببینید|متن=ببینید|جشن‌های ۲۵۰۰ساله}}، تأسیس حزب رستاخیز و سیاست تک‌حزبی رژیم در ۱۳۵۴ {{ببینید|متن=ببینید|حزب رستاخیز ملت ایران}}، [[تغییر تاریخ هجری]] در سال ۱۳۵۴ش {{ببینید|متن=ببینید|تغییر تاریخ هجری}}، برگزاری جشن هنر شیراز در سال ۱۳۵۶ {{ببینید|متن=ببینید|جشن هنر شیراز}} و مانند آن موقعیت‌هایی بود که امام‌خمینی تلاش کرد با سخنرانی یا صدور اعلامیه، ضمن کمک به آگاهی ملت، زمینه مبارزه با رژیم پهلوی و شکست آن را فراهم آورد.
مرحله سوم رفتار امام‌خمینی در برابر پهلوی، مخالفت صریح و قاطع با اصل شاهنشاهی و به‌ویژه دودمان پهلوی بود که از سال ۱۳۵۰ و پس از بی‌اثرماندن هشدارها و اخطارها آغاز شد. [[جشن‌های ۲۵۰۰ساله]] شاهنشاهی در سال ۱۳۵۰ {{ببینید|متن=ببینید|جشن‌های ۲۵۰۰ساله}}، تأسیس حزب رستاخیز و سیاست تک‌حزبی رژیم در ۱۳۵۴ {{ببینید|متن=ببینید|حزب رستاخیز ملت ایران}}، [[تغییر تاریخ هجری]] در سال ۱۳۵۴ش {{ببینید|متن=ببینید|تغییر تاریخ هجری}}، برگزاری جشن هنر شیراز در سال ۱۳۵۶ {{ببینید|متن=ببینید|جشن هنر شیراز}} و مانند آن موقعیت‌هایی بود که امام‌خمینی تلاش کرد با سخنرانی یا صدور اعلامیه، ضمن کمک به آگاهی ملت، زمینه مبارزه با رژیم پهلوی و شکست آن را فراهم آورد.
<br>
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] در اول تیر ۱۳۵۰ واژه «شاهنشاه» را جزو منفورترین کلمات دانست که «دنیا و مسلمین از آنها عار دارند» <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱</ref>؛ همچنین در آبان ۱۳۵۶ با معرفی شخص پهلوی به‌عنوان هسته مرکزی همه جنایات، تمام گرفتاری ملت ایران را در طول پنجاه سال گذشته سلطنت دودمان پهلوی دانست که «دستشان تا مرفق در [[خون]] ملت مظلوم فرورفته» و اکنون با آزادی‌های محدود نمایشی، سعی در [[تطهیر]] شاه و نسبت‌دادن جنایات به دولت‌ها دارند؛ حال آنکه «ملت رنج‌دیده محال است با این دودمان آشتی کند و با ادامه سلطنت باطل، ولو برای یک روز موافق باشد» <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۶۱</ref>.
[[امام‌خمینی]] در اول تیر ۱۳۵۰ واژه «شاهنشاه» را جزو منفورترین کلمات دانست که «دنیا و مسلمین از آنها عار دارند»<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱</ref>؛ همچنین در آبان ۱۳۵۶ با معرفی شخص پهلوی به‌عنوان هسته مرکزی همه جنایات، تمام گرفتاری ملت ایران را در طول پنجاه سال گذشته سلطنت دودمان پهلوی دانست که «دستشان تا مرفق در [[خون]] ملت مظلوم فرورفته» و اکنون با آزادی‌های محدود نمایشی، سعی در [[تطهیر]] شاه و نسبت‌دادن جنایات به دولت‌ها دارند؛ حال آنکه «ملت رنج‌دیده محال است با این دودمان آشتی کند و با ادامه سلطنت باطل، ولو برای یک روز موافق باشد».<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۶۱</ref>
<br>
{{سخ}}
امام‌خمینی در این مقطع از مبارزه، شخص پهلوی را «شاخدار بی‌عقل» خواند که ملت گرفتار او شده و او مسئول مستقیم تمام جنایات رژیم است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۱ و ۳۱۰</ref> و باید به‌عنوان نقطه اصلی [[ظلم]]، [[خیانت]] و [[جنایت]] معرفی شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳-۳۲۴</ref>. ایشان با اشاره به اینکه دیکتاتورها در اواخر عمر خود [[دیوانه]] می‌شوند و مثال به [[آقامحمدخان قاجار]] و [[نادرشاه افشار]] زد، محمدرضا پهلوی را در ماه‌های پایانی سلطنت خود فردی دیوانه و عصبی شمرد که تسلط بر خود ندارد و در گفتگوی با خبرنگار نیز بارها با خود سخن می‌گفته است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۳۶-۱۳۷</ref>؛ چنان‌که با اشاره به جنایات وی در رویارویی با نهضت اسلامی مردم، او را دیکتاتوری خواند که به سبب نزدیک‌شدن مرگ سیاسی، دیوانه شده و حرکات جنون‌آمیز نشانه سقوط اوست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۸۳-۳۸۴</ref>.
امام‌خمینی در این مقطع از مبارزه، شخص پهلوی را «شاخدار بی‌عقل» خواند که ملت گرفتار او شده و او مسئول مستقیم تمام جنایات رژیم است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۱ و ۳۱۰</ref> و باید به‌عنوان نقطه اصلی [[ظلم]]، [[خیانت]] و [[جنایت]] معرفی شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳–۳۲۴</ref> ایشان با اشاره به اینکه دیکتاتورها در اواخر عمر خود [[دیوانه]] می‌شوند و مثال به [[آقامحمدخان قاجار]] و [[نادرشاه افشار]] زد، محمدرضا پهلوی را در ماه‌های پایانی سلطنت خود فردی دیوانه و عصبی شمرد که تسلط بر خود ندارد و در گفتگوی با خبرنگار نیز بارها با خود سخن می‌گفته است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۳۶–۱۳۷</ref>؛ چنان‌که با اشاره به جنایات وی در رویارویی با نهضت اسلامی مردم، او را دیکتاتوری خواند که به سبب نزدیک‌شدن مرگ سیاسی، دیوانه شده و حرکات جنون‌آمیز نشانه سقوط اوست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۸۳–۳۸۴</ref>
امام‌خمینی که معتقد بود محمدرضا پهلوی در دوران سلطنت، ایران را به [[مستعمره]] امریکا تبدیل کرده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۳-۳۳۴ و ۴/۴۱۳</ref>، سقوط حکومت او، بلکه کل سلسله شاهنشاهی را تنها راه برای تشکیل [[حکومت اسلامی]] می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۲، ۴۶۷-۴۶۸؛ ۴/۴۱۲ و ۵/۴۱۷</ref> و هر گونه حرکت مسالمت‌جویانه و سازش‌گرایانه از سوی پهلوی و دیگران <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۴۶، ۳۴۸ و ۵/۲۵۴</ref> را توطئه‌ای برای حفظ وی و مردود می‌شمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۶۲ و ۵/۴۵۵</ref> و از این‌رو به کسانی که در ظاهر به عنوان خیرخواهی و در واقع ماموریت واسطه‌گری داشتند، اعتنا نداشت؛ چنان‌که در پاسخ به یکی از وزیران پاکستانی، ضمن رد پیشنهادهای وی، خاطرنشان ساخت که پهلوی پیشتر نیز واسطه درست کرده است که حتی قوای نظامی و دولت را در اختیار امام‌خمینی می‌گذارد و تنها ایشان بپذیرد که او شاه باشد و ایشان که او را به‌خوبی می‌شناسد، آن را نپذیرفته است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۲۴-۱۲۵</ref>. ایشان که توبه پهلوی را پس از آن سال‌ها جنایت و خیانت به کشور، همانند توبه [[فرعون]] می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۸۳</ref>، معتقد بود محمدرضا پهلوی عنصری ناپاک و چپاولگر است که [[مذهب]]، در حکومت او نقش و جایگاهی ندارد، تظاهر او به اسلام را نیز برنامه‌ای برای محو [[احکام شرعی]] می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۱۱-۲۱۲</ref>؛ چنان‌که پس از پیروی انقلاب اسلامی نیز با ذکر خیانت‌های او، تدوین کتاب مأموریت برای وطنم را شعاری دور از حقیقت و برای فریب مردم شمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۵۵-۴۵۶</ref>.
امام‌خمینی که معتقد بود محمدرضا پهلوی در دوران سلطنت، ایران را به [[مستعمره]] آمریکا تبدیل کرده است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۳–۳۳۴ و ۴/۴۱۳</ref> سقوط حکومت او، بلکه کل سلسله شاهنشاهی را تنها راه برای تشکیل [[حکومت اسلامی]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۲، ۴۶۷–۴۶۸؛ ۴/۴۱۲ و ۵/۴۱۷</ref> و هر گونه حرکت مسالمت‌جویانه و سازش‌گرایانه از سوی پهلوی و دیگران<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۴۶، ۳۴۸ و ۵/۲۵۴</ref> را توطئه‌ای برای حفظ وی و مردود می‌شمرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۶۲ و ۵/۴۵۵</ref> و از این‌رو به کسانی که در ظاهر به عنوان خیرخواهی و در واقع مأموریت واسطه‌گری داشتند، اعتنا نداشت؛ چنان‌که در پاسخ به یکی از وزیران پاکستانی، ضمن رد پیشنهادهای وی، خاطرنشان ساخت که پهلوی پیشتر نیز واسطه درست کرده است که حتی قوای نظامی و دولت را در اختیار امام‌خمینی می‌گذارد و تنها ایشان بپذیرد که او شاه باشد و ایشان که او را به‌خوبی می‌شناسد، آن را نپذیرفته است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۲۴–۱۲۵</ref> ایشان که توبه پهلوی را پس از آن سال‌ها جنایت و خیانت به کشور، همانند توبه [[فرعون]] می‌دانست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۸۳</ref> معتقد بود محمدرضا پهلوی عنصری ناپاک و چپاولگر است که [[مذهب]]، در حکومت او نقش و جایگاهی ندارد، تظاهر او به اسلام را نیز برنامه‌ای برای محو [[احکام شرعی]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۱۱–۲۱۲</ref>؛ چنان‌که پس از پیروی انقلاب اسلامی نیز با ذکر خیانت‌های او، تدوین کتاب مأموریت برای وطنم را شعاری دور از حقیقت و برای فریب مردم شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۵۵–۴۵۶</ref>
<br>
{{سخ}}
به تعبیر [[رابرت هایزر]]، تهدید امام‌خمینی موجب وحشت محمدرضا پهلوی شده بود؛ به گونه‌ای که وی نگران بود غرب معنای تهدید امام‌خمینی را به طور کامل درک نکند و آن را در حد یک مسئله سیاسی یا مذهبی کوچک کاهش دهد که در آن صورت دچار اشتباه بزرگی خواهد بود <ref>هایزر، مأموریت مخفی، ۳۴</ref>. او با یادآوری سابقه [[شهادت]] [[پدر]] امام‌خمینی در زمان [[رضاشاه]] و رحلت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] فرزند ایشان در سال ۱۳۵۶، خشم عمیق امام‌خمینی درباره رژیم استبدادی و قرون‌وسطایی رژیم پهلوی را که ریشه‌های اعتقادی داشت، ناشی از یک [[کینه]] شخصی قلمداد می‌کرد که تنها با سقوط سلطنت او تمام نخواهد شد. تعبیر خود محمدرضا پهلوی این بود: «او می‌خواهد گردن مرا ببرد» <ref>هایزر، مأموریت مخفی، ۳۴-۳۵</ref>.
به تعبیر [[رابرت هایزر]]، تهدید امام‌خمینی موجب وحشت محمدرضا پهلوی شده بود؛ به گونه‌ای که وی نگران بود غرب معنای تهدید امام‌خمینی را به‌طور کامل درک نکند و آن را در حد یک مسئله سیاسی یا مذهبی کوچک کاهش دهد که در آن صورت دچار اشتباه بزرگی خواهد بود.<ref>هایزر، مأموریت مخفی، ۳۴</ref> او با یادآوری سابقه [[شهادت]] [[پدر]] امام‌خمینی در زمان [[رضاشاه]] و رحلت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] فرزند ایشان در سال ۱۳۵۶، خشم عمیق امام‌خمینی دربارهٔ رژیم استبدادی و قرون‌وسطایی رژیم پهلوی را که ریشه‌های اعتقادی داشت، ناشی از یک [[کینه]] شخصی قلمداد می‌کرد که تنها با سقوط سلطنت او تمام نخواهد شد. تعبیر خود محمدرضا پهلوی این بود: «او می‌خواهد گردن مرا ببرد».<ref>هایزر، مأموریت مخفی، ۳۴–۳۵</ref>
<br>
{{سخ}}
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز محمدرضا پهلوی با [[تحریف]] سخنان امام‌خمینی پس از شهادت [[مرتضی مطهری]] که بیان می‌کرد دوام و پایداری انقلاب بر پایه خون‌های شهداست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳-۱۸۴</ref>، این سخنان را به محکومان دادگاه‌های انقلاب و اعدام‌های انقلابی مربوط دانست و مدعی شد ایشان پایداری انقلاب را بر هرچه بیشتر ریخته‌شدن خون، تفسیر کرده است <ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۳۸۲-۳۸۳</ref>. وی کشته‌شدگان در دادگاه‌های انقلاب اسلامی را مؤمنان صادق خداوند خواند و از سخنان امام‌خمینی درباره [[محاکمه]] [[متهم]] و مجرم <ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۳۸۵ و ۳۸۷</ref> و نیز سیاست‌های ایشان در جمهوری اسلامی <ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۴۰۲-۴۰۳</ref> انتقاد کرد.
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز محمدرضا پهلوی با [[تحریف]] سخنان امام‌خمینی پس از شهادت [[مرتضی مطهری]] که بیان می‌کرد دوام و پایداری انقلاب بر پایه خون‌های شهداست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳–۱۸۴</ref> این سخنان را به محکومان دادگاه‌های انقلاب و اعدام‌های انقلابی مربوط دانست و مدعی شد ایشان پایداری انقلاب را بر هرچه بیشتر ریخته‌شدن خون، تفسیر کرده است.<ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۳۸۲–۳۸۳</ref> وی کشته‌شدگان در دادگاه‌های انقلاب اسلامی را مؤمنان صادق خداوند خواند و از سخنان امام‌خمینی دربارهٔ [[محاکمه]] [[متهم]] و مجرم<ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۳۸۵ و ۳۸۷</ref> و نیز سیاست‌های ایشان در جمهوری اسلامی<ref>پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ۴۰۲–۴۰۳</ref> انتقاد کرد.
==وفات==
 
محمدرضا پهلوی پس از اوج‌گیری انقلاب مردم ایران، در ۲۶ دی ۱۳۵۷، ایران را ترک کرد و در واقع گریخت. او در حالی‌که به‌شدت بیمار بود، حدود یک‌سال‌وشش‌ماه در سفر به کشورهای مختلف مانند مصر، [[مراکش]]، باهاما، امریکا و [[مکزیک]] سرگردان بود و سرانجام در ۵/۵/۱۳۵۹ در سن ۶۱سالگی درگذشت و در مسجد الرفاعی [[قاهره]] به خاک سپرده شد {{ببینید|متن=ببینید|فرار شاه}}. به‌رغم دخالت همسر وی در بخشی از فسادهای کشور و همراهی با محمدرضا پهلوی، امام‌خمینی در استفتائی ترور فرح دیبا و فرزندان وی را جایز ندانست <ref>خسروشاهی، درباره امام‌خمینی، ۲۶۵-۲۶۷</ref>.
== وفات ==
==تالیفات==
محمدرضا پهلوی پس از اوج‌گیری انقلاب مردم ایران، در ۲۶ دی ۱۳۵۷، ایران را ترک کرد و در واقع گریخت. او در حالی‌که به‌شدت بیمار بود، حدود یک‌سال‌وشش‌ماه در سفر به کشورهای مختلف مانند مصر، [[مراکش]]، باهاما، آمریکا و [[مکزیک]] سرگردان بود و سرانجام در ۵/۵/۱۳۵۹ در سن ۶۱سالگی درگذشت و در مسجد الرفاعی [[قاهره]] به خاک سپرده شد {{ببینید|متن=ببینید|فرار شاه}}. به‌رغم دخالت همسر وی در بخشی از فسادهای کشور و همراهی با محمدرضا پهلوی، امام‌خمینی در استفتائی ترور فرح دیبا و فرزندان وی را جایز ندانست.<ref>خسروشاهی، دربارهٔ امام‌خمینی، ۲۶۵–۲۶۷</ref>
محمدرضا پهلوی در خرداد ۱۳۴۳ سه [[دکترای افتخاری]] از دانشگاه‌های واشنگتن، نیویورک و کالیفرنیا دریافت کرد <ref>پهلوی، محمدرضا، مجموعه تألیفات، ۴/۳۵۲۶، ۳۵۲۸ و ۳۵۳۳</ref>. کتاب‌هایی که به نام محمدرضا پهلوی منتشر شده است عبارت‌اند از: مأموریت برای وطنم (۱۳۴۰)، انقلاب سفید شاه و ملت (۱۳۴۵)، به سوی تمدن بزرگ (۱۳۵۶)، مجموعه تألیفات، نطق‌ها و بیانیه‌های شاه در یازده جلد (سال دقیق انتشار، نامعلوم) و پاسخ به تاریخ (دفاعیات او از ۳۷ سال سلطنت، نیویورک ۱۹۸۰م).
 
==پانویس==
== تالیفات ==
{{پانویس}}
محمدرضا پهلوی در خرداد ۱۳۴۳ سه [[دکترای افتخاری]] از دانشگاه‌های واشینگتن، نیویورک و کالیفرنیا دریافت کرد.<ref>پهلوی، محمدرضا، مجموعه تألیفات، ۴/۳۵۲۶، ۳۵۲۸ و ۳۵۳۳</ref> کتاب‌هایی که به نام محمدرضا پهلوی منتشر شده است عبارت‌اند از: مأموریت برای وطنم (۱۳۴۰)، انقلاب سفید شاه و ملت (۱۳۴۵)، به سوی تمدن بزرگ (۱۳۵۶)، مجموعه تألیفات، نطق‌ها و بیانیه‌های شاه در یازده جلد (سال دقیق انتشار، نامعلوم) و پاسخ به تاریخ (دفاعیات او از ۳۷ سال سلطنت، نیویورک ۱۹۸۰م).
==منابع==
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب؛ درآمدی بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
* آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب؛ درآمدی بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
خط ۱۹۸: خط ۲۴۸:
* پیرانی، احمد، زندگی خصوصی محمدرضاشاه پهلوی، تهران، به‌آفرین، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* پیرانی، احمد، زندگی خصوصی محمدرضاشاه پهلوی، تهران، به‌آفرین، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* ثابتی، پرویز، در دامگه حادثه بررسی علل و عوامل فروپاشی حکومت شاهنشاهی، لس‌آنجلس، شرکت کتاب، چاپ اول، ۲۰۱۲م/ ۱۳۹۰ش.
* ثابتی، پرویز، در دامگه حادثه بررسی علل و عوامل فروپاشی حکومت شاهنشاهی، لس‌آنجلس، شرکت کتاب، چاپ اول، ۲۰۱۲م/ ۱۳۹۰ش.
* خسروشاهی، سیدهادی، درباره امام‌خمینی، ۱۵ خرداد و مسئله انقلاب، خاطرات مستند استاد سیدهادی خسروشاهی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۹۷ش.
* خسروشاهی، سیدهادی، دربارهٔ امام‌خمینی، ۱۵ خرداد و مسئله انقلاب، خاطرات مستند استاد سیدهادی خسروشاهی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۷ش.
* دوویلیه، ژرارد، سیمای پهلوی، ترجمه عبدالرحیم میهن‌یار، تهران، به‌آفرین، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* دوویلیه، ژرارد، سیمای پهلوی، ترجمه عبدالرحیم میهن‌یار، تهران، به‌آفرین، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
* ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
* رفیع‌زاده، منصور، شاهد، خاطرات منصور رفیع‌زاده آخرین رئیس سابق ساواک در امریکا، ترجمه وحید ایمن، تهران، زریاب، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* رفیع‌زاده، منصور، شاهد، خاطرات منصور رفیع‌زاده آخرین رئیس سابق ساواک در آمریکا، ترجمه وحید ایمن، تهران، زریاب، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
* زاهد زاهدانی، سیدسعید، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
* زاهد زاهدانی، سیدسعید، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
* زونیس، ماروین، شکست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
* زونیس، ماروین، شکست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
خط ۲۱۲: خط ۲۶۲:
* طلوعی، محمود، پدر و پسر، تهران، علم، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
* طلوعی، محمود، پدر و پسر، تهران، علم، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
* عالیخانی، علینقی، مقدمه کتاب یادداشت‌های علم، تألیف امیراسدالله علم، تهران، مازیار-معین، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* عالیخانی، علینقی، مقدمه کتاب یادداشت‌های علم، تألیف امیراسدالله علم، تهران، مازیار-معین، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* عظیمی، فخرالدین، بحران دموکراسی در ایران (۱۳۲۰-۱۳۳۲)، ترجمه عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی و بیژن نوذری، تهران، البرز، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
* عظیمی، فخرالدین، بحران دموکراسی در ایران (۱۳۲۰–۱۳۳۲)، ترجمه عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی و بیژن نوذری، تهران، البرز، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
* فاروقی، احمد و ژان لوروریه، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
* فاروقی، احمد و ژان لوروریه، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
* فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
* فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
خط ۲۲۰: خط ۲۷۰:
* مک‌کی، ساندرا، ایرانی‌ها، ایران، اسلام و روح یک ملت، ترجمه شیوا رویگردان، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* مک‌کی، ساندرا، ایرانی‌ها، ایران، اسلام و روح یک ملت، ترجمه شیوا رویگردان، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰-۱۳۵۷ش، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰–۱۳۵۷ش، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* میلانی، عباس، معمای هویدا، تهران، آتیه-اختران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* میلانی، عباس، معمای هویدا، تهران، آتیه-اختران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
خط ۲۲۸: خط ۲۷۸:
* هدایت، مهدی‌قلی (مخبرالسلطنه)، خاطرات و خطرات، توشه‌ای از تاریخ شش پادشاه و گوشه‌ای از دوره زندگی من، تهران، زوار، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش.
* هدایت، مهدی‌قلی (مخبرالسلطنه)، خاطرات و خطرات، توشه‌ای از تاریخ شش پادشاه و گوشه‌ای از دوره زندگی من، تهران، زوار، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش.
* هلیدی، فرد، دیکتاتوری و توسعه سرمایه‌داری در ایران، ترجمه فضل‌الله نیک‌آیین، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
* هلیدی، فرد، دیکتاتوری و توسعه سرمایه‌داری در ایران، ترجمه فضل‌الله نیک‌آیین، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
* همبلی، گاوین، خودکامگی پهلوی: محمدرضاشاه (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، چاپ‌شده در سلسه پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* همبلی، گاوین، خودکامگی پهلوی: محمدرضاشاه (۱۳۲۰–۱۳۵۷)، چاپ‌شده در سلسه پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
 
پروین‌سادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/452/ محمدرضا پهلوی]، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۱۲۳-۱۴۳.
== پیوند به بیرون ==
*پروین‌سادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/452/ محمدرضا پهلوی]، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۱۲۳–۱۴۳.
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
۱۴٬۷۲۱

ویرایش