میرزامحمدحسن شیرازی، مرجع تقلید، زعیم حوزه و صاحب حکم معروف تحریم تنباکو.

میرزامحمدحسن شیرازی
اطلاعات فردی
نام کاملسیدمحمدحسن شیرازی معروف
لقبمیرزای شیرازی و میرزای اول
تاریخ تولدپانزدهم جمادی‌الاول ۱۲۳۰ق/ سوم اردیبهشت ۱۱۹۴ش
زادگاهشیراز
تاریخ وفات۲۴ شعبان ۱۳۱۲ق/ ۱۲۷۳ش
محل دفنمرقد امیرالمؤمنین علی(ع)
شهر وفاتسامرا
اطلاعات علمی
استادانشیخ‌مرتضی انصاری، صاحب جواهر، حسن آل کاشف‌الغطاء، سیدابراهیم قزوینی، سیدحسن بیدآبادی، محمدابراهیم کلباسی
شاگردانسیدابوالحسن طالقانی، میرزامحمدتقی شیرازی، میرزاحبیب‌الله رشتی، میرزامحمدحسین نایینی، عبدالکریم حائری یزدی، آقارضا همدانی، شیخ‌فضل‌الله نوری، سیدمحمدکاظم یزدی و آخوند محمدکاظم خراسانی
محل تحصیلاصفهان، کربلا، نجف، سامرا
اجازه اجتهاد ازسیدحسن بیدآبادی، صاحب جواهر
تألیفاتکتاب طهارت، کتاب الصلاة، رساله‌ای در رضاع، کتابی در فقه، رساله عملیّه، حاشیه بر نجاة العباد، تعلیقه بر بعضی از کتاب‌ها
سایرصاحب حکم معروف تحریم تنباکو.
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیمرجع تقلید، زعیم حوزه

زندگی‌نامه

سیدمحمدحسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی و میرزای اول، در پانزدهم جمادی‌الاول ۱۲۳۰ق/ سوم اردیبهشت ۱۱۹۴ش در شیراز به دنیا آمد.[۱] پدر وی میرزاسیدمحمود از عالمان دینی بود که در دستگاه حکومت شیراز به نویسندگی مشغول بود. سیدمحمدحسن در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی دایی خود، میرزاسیدحسن موسوی مشهور به مجدالاشراف قرار گرفت.[۲]

میرزای شیرازی در چهارسالگی به دست معلم خصوصی، خواندن و نوشتن فارسی را در مدت دو سال فرا گرفت و در شش‌سالگی به فراگیری علوم عربی مشغول شد[۳] و در هشت‌سالگی مقدمات را به پایان برد و به توصیه دایی خود نزد میرزاابراهیم، خطیب معروف شیراز به یادگیری فنون خطابه و منبر پرداخت. وی در دوازده‌سالگی به فراگیری کتاب‌های رایج فقه و اصول مشغول شد و سپس به توصیه استادش، برای ادامه تحصیل به اصفهان مهاجرت کرد.[۴]

میرزای شیرازی در هفدهم صفر ۱۲۴۸ق برابر ۱۲۱۱ش وارد اصفهان شد و در حوزه این شهر از محمدتقی ایوانکی اصفهانی، سیدحسن بیدآبادی، معروف به مدرس و محمدابراهیم کلباسی بهره برد و پیش از بیست‌سالگی از سیدحسن بیدآبادی اجازه اجتهاد دریافت کرد[۵] و در حوزه اصفهان به تدریس پرداخت. او تا ۲۹سالگی در این دیار اقامت داشت و شاگردان متعددی تربیت کرد.[۶] وی در حدود سال ۱۲۵۹ق/ ۱۲۲۱ش به عتبات رفت و در نجف در درس محمدحسن نجفی، معروف به صاحب جواهر و نیز حسن آل کاشف‌الغطاء مؤلف انوار الفقاهه و در کربلا در درس سیدابراهیم قزوینی شرکت کرد[۷] و نجفی در نامه‌ای به حاکم فارس به اجتهاد شیرازی تصریح کرد و او را نور چشم خویش خواند.[۸] پس از درگذشت نجفی، میرزای شیرازی در درس شیخ‌مرتضی انصاری حاضر شد و توانست از شاگردان بزرگ وی شود.[۹]

با درگذشت شیخ انصاری در سال ۱۲۸۱ق/ ۱۲۴۳ش و مراجعه مردم در تعیین امر زعامت، شاگردان فاضل شیخ انصاری ازجمله میرزاحبیب‌الله رشتی، میرزامحمدحسن آشتیانی، حسن نجم‌آبادی و میرزاعبدالرحیم نهاوندی گرد هم آمدند و میرزای شیرازی را بهترین جانشین شیخ انصاری در امر زعامت شیعیان دانستند و مردم را به تقلید از او فراخواندند؛ در نتیجه مرجعیت شیعیان به وی سپرده شد.[۱۰]

در قحطی سال ۱۲۸۸ق/ ۱۲۵۰ش در نجف، میرزای شیرازی امور طلاب و محرومان جامعه را بر عهده گرفت.[۱۱] وی که قصد گسترش حوزه‌های علمیه شیعی را در کشورهای مختلف داشت، پس از مناسب‌ندیدن مهاجرت به مدینه و مشهد، در سال ۱۲۹۱ق/ ۱۲۵۲ش به دلیل بی‌رغبتی به مرجعیت و فرار از آن، پس از سفر به کربلا، راهی سامرا شد.[۱۲] با مهاجرت سیل عظیم پویندگان علم به دنبال او، وی یکی از حوزه‌های علمیه شیعه را در این شهر بنیان نهاد و به‌رغم عمر کوتاه حوزه سامرا که از آغاز تا پایان بیش از بیست سال نشد، به دلیل حضور فعال استوانه‌های علمی، رویکرد علمیِ ویژه‌ای در آن شکل گرفت و به یک مکتب و روش فقهی و مرکز علمی تبدیل شد. این مکتب در تربیت عالمان و مجتهدان بسیار موفق بود و افراد بزرگی را به جامعه شیعی تقدیم کرد.[۱۳]

در مکتب سامرا سبک آموزشی میرزای شیرازی، بر پایه ژرف‌اندیشی در مسائل و نظریه‌پردازی، به جای تمرکز بر نقل دیدگاه‌های دیگران بود. اهمیت تفکر در مسائل، نزد میرزا از روش مطالعه او به‌خوبی روشن است. وی آنچه را در ذهن داشت، نخست می‌نوشت؛ سپس دربارهٔ آن تفکر می‌کرد[۱۴] و مکتب سامرا نیز این روش را به کار می‌برد. جلسات درس میرزای شیرازی در سامرا گاهی سه تا پنج ساعت به درازا می‌کشید؛ به این دلیل که هر مطلب از همه جهت بررسی و نظر همه دربارهٔ آن مطلب تبیین می‌شد.[۱۵] از دیگر ویژگی‌های آموزشی این مکتب آموزش همراه با پژوهش، تعلیم روش، بیان ضابطه نه حل مسئله، استادپروری و تقویت شاگرد، تقریرنویسی و نگارش است.[۱۶]

میرزای شیرازی شاگردان را به جای شرکت پیاپی در کلاس، بیشتر به پژوهش و تفکر وامی‌داشت. خود کوتاه سخن می‌گفت و به شاگردان فرصت تحقیق می‌داد. وی بیان مسائل مهم را برای رسیدن به کمال علمی و فقاهت، کافی می‌دانست و بر این باور بود که فرایند تحصیلِ افراد، باید به وسیله پژوهش‌ها و بررسی‌های علمی تکمیل شود.[۱۷]

برخی از شاگردان میرزای شیرازی عبارت‌اند از: سیدابوالحسن طالقانی، سیداسماعیل صدر، میرزامحمدتقی شیرازی (میرزای دوم)، میرزاحبیب‌الله رشتی، میرزامحمدحسین نایینی، عبدالکریم حائری یزدی، آقارضا همدانی، شیخ‌فضل‌الله نوری، سیدمحمدکاظم یزدی و آخوند محمدکاظم خراسانی.[۱۸]

از دیگر اقدامات میرزای شیرازی در شهر سامرا، تعمیر حرم امامان عسکریین(ع)، ساختن حمام، بازار، حسینیه و خانه‌های مسکونی برای نیازمندان در اطراف شهر بود. وی در این شهر به عمران و آبادانی پرداخت.[۱۹] سامرا تا پیش از حضور میرزای شیرازی در انحصار اهل سنت بود و زائران امام‌هادی(ع) و امام‌حسن عسکری(ع) امنیت لازم نداشتند. با حضور وی فرهنگ اهل بیت(ع) در این شهر جریان یافت.[۲۰]

رویه وحدت‌آمیز وی و تماس دائم او با اهل سنت که اکثریتِ شمال بین‌النهرین را تشکیل می‌دادند، باعث شد در دوره او اختلاف و برخورد میان زائران و اهل سنت پیش نیاید و تمامی توطئه‌های تفرقه‌آمیز دشمنان و نیروهای انگلیس که با ایجاد اختلاف می‌خواستند اقتدار دولت عثمانی را از میان ببرند، خنثی شود.[۲۱] وی هم‌زمان با تأسیس مدرسه علمیه در این شهر، به مدرسه نوتأسیس اهل سنت نیز کمک مالی کرد.[۲۲]

در سال ۱۲۸۷ق/ ۱۲۴۹ش ناصرالدین‌شاه قاجار به عتبات عراق رفت و مردم و برخی از علما از او استقبال کردند؛ ولی میرزای شیرازی به استقبال او نرفت و با اصرار ناصرالدین‌شاه تنها در صحن حرم امام‌علی(ع) با وی دیدار کرد. همچنین میرزای شیرازی در همان سال به مکه مشرف شد و شریف مکه، عبدالله حسنی وقت ملاقاتی برای وی ترتیب داد؛ ولی وی در پاسخ خاطرنشان کرد اگر علما بر در سلاطین دیده شوند، باعث بدنامی عالم و سلطان خواهد بود؛ اما اگر سلاطین بر در خانه علما دیده شوند، مایه خوشنامی علما و سلاطین خواهد شد. حسنی وقتی این پیام را شنید، خود به دیدن وی رفت.[۲۳] وی در این سفر برای تقویت موقعیت شیعیان قصد اقامت در مدینه را داشت؛ اما شرایط را مناسب ندید و به نجف بازگشت.[۲۴]

فتوای تحریم تنباکو

حکم میرزای شیرازی در تحریم تنباکو، مهم‌ترین رویداد سیاسی دوره زعامت اوست. در دوره زعامت وی ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۶۹ امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو در داخل و خارج ایران را به کمپانی رژی واگذار کرد.[۲۵] میرزای شیرازی در اعتراض علیه این اقدام که منجر به وابستگی ایران به استعمار می‌شد،[۲۶] در حکمی استفاده‌کردن از تنباکو و خرید و فروش آن را در حکم محاربه (جنگ) با امام زمان(ع) اعلام کرد.[۲۷] با صدور این حکم، سیدعلی‌اکبر فال اسیری در شیراز، میرزاحسن آشتیانی و شیخ‌فضل‌الله نوری در تهران، محمدتقی اصفهانی، مشهور به آقانجفی اصفهانی در اصفهان و میرزاجواد مجتهد تبریزی در تبریز، رهبری اعتراض‌های مردمی را بر عهده گرفتند. در این اعتراض‌ها، مردم مبارزه سیاسی را وظیفه شرعی دانستند و با مخالفت شدید خود، ناصرالدین‌شاه را مجبور کردند این قرارداد را فسخ کند.[۲۸]

حکم تاریخی تحریم تنباکو نخستین حرکت و رویارویی میرزای شیرازی با حکومت وقت بود که موفقیت چشمگیری را به همراه داشت و با صدور این حکم نخستین مقاومت همگانی مردم در برابر بیگانگان و استبداد شاهنشاهی شکل گرفت؛ به گونه‌ای که قلیان‌ها را شکسته، توتون و تنباکو را به آتش کشیدند. در این میان حتی اندرونیان حرمسرای شاهنشاهی نیز از استفاده دخانیات پرهیز کردند، به گونه‌ای که انیس‌الدوله، سوگلی ناصرالدین‌شاه دستور جمع‌آوری قلیان‌ها را صادر کرد؛ بدین ترتیب ناصرالدین‌شاه که حتی در اندرونی خود نیز شاهد شکسته‌شدن قلیان‌ها و تحریم توتون و تنباکو بود، برای آنکه مبادا کسی از دستورش سرپیچی کند و به احترامش لطمه‌ای وارد آید، به هیچ‌یک از نوکران خود دستور آوردن قلیان را نمی‌داد. سرانجام و پس از درگیری‌های بسیار، وی دستور لغو کامل امتیاز تنباکو را صادر کرد[۲۹] (ببینید: نهضت تحریم تنباکو).

شرح‌حال‌نگاران اخلاص و ریاست‌گریزی میرزای شیرازی، تیزبینی و دوراندیشی، نفوذ کلام و اطاعت مردم از وی، شجاعت و حق‌پذیری، رسیدگی به محرومان، خوش‌برخوردی، خردمندی، تدبیر، ابهت معنوی و نکته‌سنجی‌های او را ستوده و به آن پرداخته‌اند.[۳۰]

در نگاه امام‌خمینی

امام‌خمینی نیز بارها از میرزای شیرازی با احترام و تکریم با عنوان «میرزای بزرگ» یادکرده[۳۱] و او را عقل بزرگ و متفکری خوانده که استقلال را به ایران برگرداند.[۳۲] روش تدریس میرزای شیرازی اعجاب امام‌خمینی را برانگیخته و ایشان وی را در زمره علمای برجسته‌ای معرفی کرده‌است، به گونه‌ای که دو درس او پنج ساعت زمان می‌برده‌است.[۳۳]

در اندیشه امام‌خمینی توجه به امور اجتماعی و سیاسی وظیفه بنیادی و محوری روحانیت است که «نهضت تحریم تنباکو» نمود بارز این رویه محسوب می‌شود. به اعتقاد ایشان این نهضت نتیجه مستقیم درک صحیح یک عالم دینی از وظایف اجتماعی و سیاسی خود است و در پی آن قدرت بزرگی است که از عمل به آن، برای روحانیت به وجود آمد.[۳۴] ایشان خاطرنشان کرده‌است که میرزای شیرازی در مبارزه در برابر استبداد و استعمار مقاومت کرد و در متن صحنه‌های سیاسی و اجتماعی حاضر بود[۳۵] و با اینکه مشی و هدف میرزای شیرازی حفظ آرامش و صلح بود، اما وقتی متوجه شد که برای کیان اسلامی خطری پیش آمده، نخست به نصیحت ناصرالدین‌شاه پرداخت و چون سودی نبخشید با حکم تاریخی خود استقلال ایران را تضمین کرد.[۳۶]

ایشان این اقدام میرزای شیرازی را مایه نجات کشور از سقوط قطعی می‌شمرد[۳۷] و ادعای کسانی را که به روحانیت تهمت ارتجاعی‌بودن می‌زدند، اجرت‌بگیران دشمنان دین می‌دانست و معتقد بود اقدام میرزای شیرازی که با یک حکم نیم‌سطری خود از یک روستا توانست کشور را از چنگال انگلستان نجات دهد، بهترین دلیل بر نقض این ادعاست[۳۸] (ببینید: نهضت تحریم تنباکو).

به اعتقاد امام‌خمینی میرزای شیرازی به‌رغم سکونت در شهر کوچک سامرا و نداشتن دستگاه و قدرت ظاهری، به دلیل نفوذ و محبوبیت در میان مردم توانست، قرارداد میان ناصرالدین‌شاه و دولت انگلیس را لغو کند، به طوری که همه قوای داخل و خارج نتوانستند در برابر او مقاومت کنند. به باور ایشان قدرت فوق‌العاده وی و حمایت بزرگانی مانند میرزای آشتیانی از وی سبب شد تا دربار استبدادی و استعمارگران نتوانند کاری از پیش ببرند.[۳۹] ایشان خاطرنشان کرده‌است که در پی حکم میرزای شیرازی حتی بستگان و حرمسرای خود ناصرالدین‌شاه جائر نیز به آن ترتیب اثر دادند و قلیان‌ها را شکستند و تنباکوهای گران‌قیمت را آتش زدند.[۴۰]

از نگاه امام‌خمینی چنین قدرتی از میرزا و امثال او منجر به متحمل‌شدن صدماتی بر استعمارگران شد و آنان را در دوره‌های بعدی بر آن داشت تا در وهله اول به روحانیت حمله کنند و در وهله دوم مردم را از علمای بزرگ جدا کنند. همچنین به سست‌کردن بنیان رهبری مذهبی و نفوذ اجتماعی آنان و نیز متزلزل‌کردن پایگاه مذهبی مردم روی آوردند و رضاخان پهلوی یکی از مجریان چنین سیاست مخرّبی بود.[۴۱] به باور ایشان این اتفاق باعث شد گروه‌های توطئه‌گر داخلی و خارجی، از قشر روحانی واهمه داشته باشند و در صدد دشمنی و ضدیت با این قشر برآیند.[۴۲] ایشان در نقد یکی از روزنامه‌های مربوط به گروه جبهه ملی که میرزای شیرازی را متهم به دروغگویی کرده بود، از این قضیه اظهار ناراحتی و او را خادم اسلام معرفی کرد.[۴۳]

درگذشت

میرزای شیرازی در ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ق/ ۱۲۷۳ش در ۸۲سالگی و بر اثر بیماری برونشیت در سامرا درگذشت؛ البته شایعه مسموم‌شدن وی نیز نقل شده‌است.[۴۴] پیکر وی پس از تشییع باشکوه در سامرا، کربلا و نجف، بنابر وصیتش،[۴۵] در کنار مرقد امیرالمؤمنین علی(ع) در نجف و در کنار درِ مدرسه‌ای که خود او ساخته بود، دفن شد.[۴۶]

آثار

میرزای شیرازی علی‌رغم مشغله بسیار آموزشی و تربیت طلاب و نیز پرداختن به امور اجتماعی و سیاسی، تألیفاتی به یادگار گذاشته‌است: کتاب طهارت (تا مبحث وضو)، کتاب الصلاة، رساله‌ای در رضاع، کتابی در فقه (از اول مکاسب تا آخر معاملات)، رساله عملیّه، حاشیه بر نجاة العباد، تعلیقه بر کتاب معاملات وحید بهبهانی، تعلیقه بر شرح لمعه و رساله‌ای در اجتماع امر و نهی، تقریرات درس اصول شیخ انصاری، تعلیقات بر فرائد الاصول شیخ انصاری. تقریرات درس میرزای شیرازی نیز به قلم شاگردان او ثبت شده‌است.[۴۷]

پانویس

  1. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۲۹؛ دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۴۸.
  2. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۲۹، مدنی، میرزای شیرازی، ۱/۳۸۵؛ دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۴۸.
  3. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۳۰؛ دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۴۸.
  4. دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۴۸–۱۴۹؛ حوزه، مروری بر زندگی، ۳۵۸.
  5. جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ۲۹۹؛ دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۴۹.
  6. حوزه، مروری بر زندگی، ۳۵۸–۳۶۰.
  7. حوزه، مروری بر زندگی، ۳۶۰–۳۶۴؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ۲۹۹.
  8. دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۵۰.
  9. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۳۶.
  10. جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ۳۰۰؛ دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۵۲–۱۵۳.
  11. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۴۰.
  12. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۴۰–۴۳.
  13. محمودی، نگاهی اجمالی بر مکتب سامرا، ۱۴۹.
  14. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۵۴.
  15. محمودی، نگاهی اجمالی بر مکتب سامرا، ۱۴۹.
  16. دارابی، حوزه علمیه تقریب‌گرای سامرا و نقش میرزای شیرازی، ۴۴–۴۵.
  17. حوزه، نظام آموزشی، ۹۰–۹۱.
  18. رجبی، علمای مجاهد، تهران، ۴۹۷.
  19. معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۲/۸۸۶؛ سبط‌الشیخ، زندگی‌نامه استاد الفقهاء شیخ انصاری، ۲۱۰؛ دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۵۴–۱۵۵.
  20. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۲۱۹–۲۲۳.
  21. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۲۲۵–۲۲۶.
  22. شیرازی، مصاحبه، ۳۶.
  23. بحرالعلوم، مصاحبه، ۷۶.
  24. رجبی، علمای مجاهد، تهران، ۴۹۶.
  25. تیموری، تحریم تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، ۲۷–۳۳.
  26. نهاوندیان، پیکار پیروز تنباکو، ۵۲–۶۰.
  27. مدنی، میرزای شیرازی احیاگر، ۱۱۰.
  28. بامداد، شرح حال رجال ایران، ۱/۳۳۸.
  29. نهاوندیان، پیکار پیروز تنباکو، ۹۹–۱۰۰؛ تیموری، تحریم تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، ۱۰۶–۱۰۸.
  30. آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۳۷؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ۳۰۰–۳۰۱.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۴؛ ۳/۲۴۱؛ ۱۱/۴۵۵ و ۱۳/۳۵۷–۳۵۸.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۴.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۰؛ شیرازی، مصاحبه، ۳۸–۳۹.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۷۱ و ۲۰/۱۱۷.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۷.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۴ و ۱۷/۲۷۱.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۷.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۳۷؛ ۱۱/۴۵۴ و ۱۳/۳۵۷–۳۵۸.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۷۱.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۷–۳۵۸.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۵۵؛ ۱۳/۵۱۹ و ۱۶/۱۹۳.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۷–۳۵۸.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۶۴.
  44. شیرازی، مصاحبه، ۵۱–۵۲.
  45. شیرازی، مصاحبه، ۵۲–۵۳.
  46. دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، ۱۶۳؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ۳۰۱.
  47. انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ۲۷۴؛ آقابزرگ، میرزای شیرازی، ۲۱۷–۲۱۸.

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، میرزای شیرازی، ترجمه محمد دزفولی، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۶۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، قم، کنگره شیخ اعظم انصاری، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
  • بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، زوّار، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش.
  • بحرالعلوم، سیدمحمد، مصاحبه، مجله حوزه، یادواره صدمین سال درگذشت میرزای بزرگ، شماره ۵۰–۵۱، ۱۳۷۱ش.
  • تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، تهران، شرکت کتابهای جیبی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
  • جرفادقانی، م، علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، قم، معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • حوزه، مجله، مروری بر زندگی و اساتید میرزا، یادواره صدمین سال درگذشت میرزای بزرگ، شماره ۵۰–۵۱، ۱۳۷۱ش.
  • حوزه، مجله، نظام آموزشی مکتب سامرا، یادواره صدمین سال درگذشت میرزای بزرگ، شماره ۵۰–۵۱، ۱۳۷۱ش.
  • دارابی، بهنام، حوزه علمیه تقریب‌گرای سامرا و نقش میرزای شیرازی، مجله مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)، شماره ۳۱، ۱۳۹۲ش.
  • دزفولی، محمد، ابعاد شخصیتی میرزای شیرازی، چاپ‌شده در سده تحریم تنباکو، به اهتمام موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • رجبی، محمدحسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • سبط‌الشیخ، ضیاءالدین، زندگی‌نامه استاد الفقهاء شیخ انصاری، قم، کنگره شیخ انصاری، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
  • شیرازی، سیدرضی، مصاحبه، مجله حوزه، یادواره صدمین سال درگذشت میرزای بزرگ، شماره ۵۰–۵۱، ۱۳۷۱ش.
  • محمودی، عبدالله، نگاهی اجمالی بر مکتب سامرا، رسائل، مجله علمی دانش‌پژوهان مرکز آموزش‌های تخصصی فقه، شماره ۱، ۱۳۹۳ش.
  • مدنی بجستانی، سیدمحمود، میرزای شیرازی، چاپ‌شده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • مدنی بجستانی، سیدمحمود، میرزای شیرازی احیاگر قدرت فتوا، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، ۱۳۷۱.
  • معلم حبیب‌آبادی، میرزامحمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، اصفهان، انجمن کتابخانه‌های عمومی اصفهان، ۱۳۳۳ش.
  • نهاوندیان، محمد، پیکار پیروز تنباکو، تهران، فجر، چاپ دوم، ۱۳۵۷ش.

پیوند به بیرون