امر بین الامرین
الأمر بین الأمرین به معنای رفع کلیت از هر دو نظریه جبر و تفویض و اثبات تأثیر اراده خداوند و انسان در هر کار اختیاری در طول یکدیگر میباشد.
اهمیت و جایگاه الأمر بین الأمرین
الأمر بین الأمرین در اصطلاح دینی و حکمی، به معنای آن است که در عین اینکه افعال صادره از انسان مستند به اوست، مستند به اراده ذات حقتعالی نیز است.[۱] این نظریه از سوی امامان شیعه مطرح شده و عالمان شیعی آن را تبیین کردهاند و برخی از متکلمان و حکمای اسلامی آن را پذیرفتهاند.[۲] ملاصدرا با طرح نظریه ابتکاری خویش در فلسفه درباره وجود رابطی و اضافه اشراقی، تفسیر جدیدی از نظریه الأمر بین الأمرین ارائه میدهد.[۳] امامخمینی نیز در آثار خویش به این نظریه توجه داشته و با الهام از مکتب شیعه اثنی عشری و با پیریزی مبنای نظری و معرفتی صحیح و سلوک عرفانی، به خوبی مسئله جبر و اختیار را با همه شرایط و تقییدات آن پیگیری میکند و انسان را موجودی ارزشمند، آرمانگرا و صاحب اختیار میداند، ایشان با توجه به مبانی حکمت متعالیه رأی صحیح را نظریه و الأمر بین الأمرین میداند و با دو رویکرد فلسفی و عرفانی آن را تقریر میکند.[۴]
تفسیر الأمر بین الأمرین
نظریه الأمر بین الأمرین در منابع کلامی و فلسفی تقریرات و احتمالات مختلفی یافته است.[۵] امامخمینی نیز در تفسیر الأمر بین الأمرین سه تقریر دارند؛ تقریر اول و دوم بر اساس مبانی حکمی و فلسفی است و تقریر سوم بر اساس مبانی عرفانی میباشد.
تقریر اول
امامخمینی معتقد است، وجود الهی، تنها وجود مستقل هستی است و سایر موجودات، همگی عین ربط و غیرمستقل هستند. از سوی دیگر افعال وجودات امکانی دارای سه خصوصیت هستند؛ ۱- منشأ اثر بودن ۲- عدم استقلال آثار وجودات امکانی ۳- انتساب حقیقی آثار وجودات امکانی به علت العلل؛ بنابراین با توجه به نظام تشکیکی وجود و عدم استقلال ممکن در ذات، صفات و افعال خویش، آنچه یک ممکن انجام میدهد، در عین استناد حقیقی به او، به علت العلل نیز حقیقتاً مستند است.[۶]
تقریر دوم
جبر و تفویض زمانی معنا دارند که دو موجود مستقل، تحقق داشته و در پی ارزیابی نسبت میان آن دو، گزینههای جبر یا تفویض مطرح میشود. از سوی دیگر رابطه تمام موجودات نسبت به حقتعالی رابطه «اشراقی» است؛ یعنی هیچ وجودی استقلال نداشته و همگی عین ربط هستند. بنابراین بحث جبر و تفویض در انسان و کل عالم امکانی، سالبه به انتفای موضوع خواهد بود.[۷]
تقریر سوم
طبق وحدت شخصی وجود و انحصار وجود در حقیقت واجب تعالی، اساساً موضوع جبر و تفویض پیرامون تجلیات الهی مطرح نخواهد بود.[۸]
تمثیل پیرامون نظریه الأمر بین الأمرین
امامخمینی دو تمثیل برای روشن شدن نظریه الأمر بین الأمرین بیان میکند:
رابطه خورشید و آینه
به اعتقاد امامخمینی وقتی آینه در مقابل خورشید قرار میگیرد، نور خورشید ابتدا در آینه و سپس در دیوار مقابل آینه تابیده میشود، اشراق خورشید اولاً و بالذات در آینه است و انعکاس اشراق از آینه به دیوار، ثانیاً و بالعرض است.[۹]
اشراق خورشید در آینه تام و کامل است و هیچ گونه نقص و محدودیتی در آن نیست، اما اشراق خورشید از آینه به دیوار، ناقص و محدود است، حد و نقصی که در اشراق تابیده شده بر دیوار است، از ناحیه خورشید نیست؛ زیرا اشراق خورشید، ذاتی و غیرمحدود است بلکه از ناحیه آینه است که واسطه میان خورشید و دیوار است.[۱۰] مفوضه معتقدند سبب اشراق دوم بر دیوار، آینه مستقل است؛ یعنی آینه با استقلال کامل، سبب تاییده شدن نور بر دیوار است، در مقابل مجبره قائلاند که سبب اشراق دوم بر دیواره خورشید است. امّا قائلین به نظریه الأمر بین الأمرین، معتقدند سبب اشراق دوم بر دیوار، آینه غیرمستقل و به واسطه اشراق خورشید است، پس آینه به کمک خورشید، سبب ایجاد نور با محدودیتهای خاص بر پهنای دیوار است.[۱۱]
رابطه قوای نفس با نفس
همانطوری که قوای نفس، فانی در خود نفس بوده و به همین جهت افعال آنها به نفس استناد داده میشود، افعال وجودات امکانی نیز از آنجا که همه وجودات امکانی فانی در وجود حق هستند، به وجود حق منسوب میگردند. در حقیقت علت اصلی انتساب دوگانه افعال آن است که در هر دو بحث، یکی از دو منتسب الیه، عین ربط به دیگری بوده و به تعبیری دارای رابطه طولی است.[۱۲]
شواهد قرآنی
به اعتقاد امامخمینی خاستگاه اصلی نظریه الأمر بین الأمرین آیات الهی است، این آیات در عین انتساب فعل به فاعل امکانی آن را به خداوند نیز نیست میدهند از جمله:
- استناد «رمی» به خدا و پیامبر(ص): امامخمینی با استناد به آیه «ما رمیت إذ رمیت ولکن الله رمی»،[۱۳] معتقد است این آیه در عین انتساب فعلی خاص به فاعل امکانی، آن را از او نفی میکند و به خداوند نسبت میدهد. این اثبات و نفی اشاره به مقام «الأمر بین الأمرین» دارد.[۱۴]
- ستناد «میراندن» به خدا و ملائکه: امامخمینی با استناد به آیاتی نظیر «الله یتوفی الانفس حین موتها»،[۱۵] «قل یتوفاکم ملک الموت الذی وُکِّل بکم»[۱۶] «و لو تری إذ یتوفّی الذین کفروا الملائکة»؛[۱۷] معتقد است موضوع میراندن و گرفتن جان انسان، افزون بر انتساب به خدا، به ملکالموت و ملائکه نسبت داده شده است.
- استناد گمراه کردن به خدا و دیگر موجودات: امامخمینی با استناد به آیاتی نظیر «یضل الله الظالمین»،[۱۸] «انه عدوٌ مضلٌّ مبین»،[۱۹] «أصل فرعون قومه»،[۲۰] و «أضلهم السامری»[۲۱] معتقد است موضوع گمراهی را هم به خدا و هم به شیطان، و هم به بندگان خداوند نسبت داده شده است.[۲۲]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۶؛ مجموعه رسائل فلسفی، ص۲۷۴-۲۷۶.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۲۰۵-۲۰۶؛ مفید، تصحیح الاعتقادات، ص۴۷؛ لاهیجی گوهر مراد ص۲۲۷.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۶-۳۵۶؛ قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، ص۱۵۱-۱۵۲.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده، ص۳۶-۳۷؛ شرح چهل حدیث، ص۶۴۶-۶۴۷؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۰۹-۳۱۵ و ۳۳۳؛ تنقیح الاصول، ج۱، ص۲۱۹؛ آداب الصلاة، ص۳۲۰.
- ↑ مفید، تصحیح الاعتقادات، ص۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۸۳؛ الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۶؛ مجموعه رسائل فلسفی، ص۲۷۴-۲۷۶.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده، ص۳۶؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۲۲ و ۳۱۵؛ چهل حدیث، ص۴۴۶؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۴۵۵.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده، ص۳۷؛ خمینی، تحریر اختیار، ج۲، ص۴۴۶-۴۴۸.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۱۶؛ شرح چهل حدیث، ص۵۹۹؛ الطلب والاراده، ص۳۶.
- ↑ امامخمینی، تنقیح الاصول، ج۱، ص۲۱۹؛ الطلب والاراده، ص۴۰.
- ↑ امامخمینی، تنقیح الاصول، ص ۲۱۹؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۴؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۴۵۶.
- ↑ امامخمینی، تنقیح الاصول، ج۱، ص۲۱۹؛ الطلب والاداره، ص۴۰-۴۱.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده، ص۴۱-۴۲.
- ↑ انفال: ۱۷.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۸۶؛ آداب الصلاة، ص۳۲۰؛ تنقیح الاصول، ج۱، ص۲۱۸؛ الطلب والاراده، ص۴۲-۴۳.
- ↑ زمر: ۴۲.
- ↑ سجده: ۱۱.
- ↑ انفال: ۵۰
- ↑ ابراهیم: ۲۷.
- ↑ قصص: ۱۵.
- ↑ طه: ۷۹.
- ↑ طه: ۸۵.
- ↑ امامخمینی، الطلب والاراده، ص۴۳-۴۴.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی،۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- خمینی، سیدحسن، تحریر اختیار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۹۸ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- قراملکی، محمدحسین، نگاه سوم به جبر و اختیار، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۸۸ش.
- لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تحقیق زین العابدین قربانی، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ش.
- مفید، محمدبننعمان، تصحیح الاعتقادات، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مجموعه رسائل فلسفی، تهران، انتشار است حکمت، ۱۳۷۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی