تأویل طولی
تأویل طولی، به معنای گذر از ظاهر الفاظ قرآن و رسیدن به لایههای باطنی و معنایی پنهان آن میباشد. امامخمینی با توجه به مبانی خاص تأویلی نظیر هستیشناسی، انسانشناسی و متنشناسی قرآن، به تأویل طولی و آثار مترتب بر آن پرداخته است.
اهمیت و جایگاه تأویل طولی
تأویل طولی در اصطلاح عرفانی به معنای گذر از ظاهر سخن و رسیدن به لایههای معنایی پنهان طولی آن میباشد.[۱] یکی از مطالب قابل توجه در مورد مسئله تأویل، تمرکز تاریخی این بحث به ویژه در سدههای اخیر بر تأویل طولی و معنای بطونی آن است. اهل معرفت برای تفسیر آیات الهی در کنار تفسیر ظاهری از تأویل طولی نیز بهره بردهاند، این نوع تأویل ریشه در روایات اهل بیت دارد. اهل معرفت در آثار خویش به بحث تأویل طولی، جایگاه و اهمیت و برخی مبانی و اصول آن پرداختهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار عرفانی خویش به تأویل طولی، جایگاه حقیقت و مبانی و اصول آن و پرداخته است.[۳]
حقیقت تأویل طولی
به باور برخی اهل معرفت، تأویل طولی پایه دیگر گونههای تأویل متنی است. تأویل طولی، گذر از ظاهر سخن و رسیدن به لایههای پنهان آن است، لایههای پنهانی که در طول معنای ظاهری است و با آن تضاد ندارد. محتوای روشن برخی آیات و روایات، نشان دهنده آن است که قرآن دارای بطون و وجوه فراوان است که این بطون قرآن در طول هم هستند. در تأویل طولی مخاطب متناسب با مراتب فهم، در لایههای معنا بالا میرود. البته روح معنا در همه مراتب طولی حفظ میشود و تنها قالب الفاظ تغییر میکند. از نگاه اهل معرفت علم تفسیر، حجاب از ظاهر الفاظ قرآن بر میدارد ولی تأویل طولی، شیوه فهم بطون لایه لایه و رازهای پنهان قرآن است. ازاینرو، این تأویل ویژه راسخان در علم میباشد. تأویل طولی نزد اهل طریقت هم عبارت است از تطبیق، کتاب قرآنی یا کتاب آفاقی و فهم لایههای باطنی کتاب آفاقی و انفسی با قرآن و کتاب تدوین.[۴]
امامخمینی نیز حقیقت تأویل طولی را گذر از ظاهر و رسیدن به مراحل بطونی قرآن میداند که در تنزل از عوالم غیب به عالم ماده رسیده است و اهل تأویل با توجه به عمق باطنی و لایههای آن، ظاهر را به تأویل طولی میبرند. به باور امامخمینی این مراتب بطونی قرآن به اعتبار اجمال هفت لایه میباشد وگرنه به اعتبار تفصیل بینهایت میباشد.[۵] بنابراین، در تأویل طولی و باطنی برای رسیدن به لایههای معنای و ستر حقایق بطونی قرآن لازم است از معانی متداول عرفی گذر کرد. به اعتقاد ایشان این لایههای باطنی دارای درجات طولی و تشکیکی هستند و هر معنایی که به افق اطلاق نزدیکتر باشد و از قیود ظاهری و شوائب آن خالی باشد، به حقیقت نزدیکتر خواهد بود.[۶]
مبانی تأویل طولی
اهل معرفت مبانی تأویل طولی را یکی از پایههایی میدانند که رابطه مستقیم یا تأویل و فهم متن شریعت دارند و تأثیر گذار بر جریان تأویل میباشند. از جمله این مبانی عبارتند از:
مبانی هستیشناختی
عرفا برای تبیین مبانی هستیشناختی به رابطه طولی مراتب عالم و کتاب آفاقی آن پرداختهاند.[۷] امامخمینی، نیز در بیان مبانی تأویل طولی به بحث هستیشناختی و رابطه طولی عالم پرداخته است و از آنجا که با توجه به مبانی عرفانی ایشان، علیت به تشأن و تشکیک مراتب وجود، جای خود را به تشکیک در مراتب ظهور میدهد، ازاینرو، عوالم ظهور به جای عوالم وجود مینشیند و رابطه طولی عالم را حقیقه و رقیقه میداند.[۸]
امامخمینی عوالم وجود اعم از غیب و شهود را کتاب، آیات، کلام و کلمات الهی میداند و برای این کتاب آفاقی، درها، ابواب، فصلها و کلیدهایی قائل است که به وسیله آن درها باز میشود. در واقع، نه تنها کلیات عالم، بلکه تمام جزئیات آن نیز کتابی جداگانه است؛ زیرا عالم، کلمات وجودی را فرا گرفته و مشتمل بر آنها است. امامخمینی در بیان کتاب آفاقی و تطبیق آن با قرآن معتقد است میان فاتحه کتاب تا خاتمه، سورها، بابها، آیهها و فصلهای بسیاری است. سالک در قوس صعود به هر کدام از مراتب هستی که میرسد، مرتبه متناظر آن در کتابهای دیگر حق، برایش آشکار میشود؛ زیرا کتاب آفاقی با کتاب تدوینی قرآنی و کتاب انفسی با هم مطابقت دارند و از این طریق سالک به تأویل شهودی و شهودی میرسد.[۹]
مبانی انسانشناسی
یکی دیگر از مبانی مهم و تأثیرگذار در تأویلی طولی، مبانی انسانشناختی است که همان کتاب انفسی است که دارای مراتب طولی و بطونی است. انسان کتاب کوچک الهی است، همچنان که عالم کتاب بزرگ است و این دو کتاب متناظر با هم هستند، ازاینرو، انسان نیز دارای مراتب وجودی، آیات کلمات و حروف است.[۱۰] امامخمینی نیز تعبیر کتاب انفسی بر وجود انسانی و اطلاق «قرآن انسانی» بر انسان کامل را نتیجه تطبیق روایات ناظر به حدّ مطلع، ظاهر و باطن داشتن قرآن بر مراتب مختلف وجود انسانی میداند.
امامخمینی در اعتباری، قرآن را دارای سه قسم، قرآن تکوینی (تمام صفحه وجود) قرآن انسانی (انسان کامل) و قرآن تدوینی (آنچه میان دو جلد است) دانسته و روایات در این زمینه را قابل تطبیق بر هر یک از این سه میشمارد.[۱۱]
مبانی متنشناختی
یکی دیگر از مبانی مهم تأویل طولی، مبانی متنشناختی یا قرآنشناختی تأویل طولی است که در واقع یکی از ارکان اساسی معنای تأویل طولی از دیدگاه امامخمینی است. به اعتقاد ایشان، قرآن دارای مراتبی است که هر مرتبه آن، اختصاص به افراد خاصی دارد و هر انسانی با آن مرتبهای از قرآن میتواند مرتبط باشد که با رتبه شخصی او تناسب دارد، کسی میتواند از تأویل طولی و مراتب قرآن آگاه باشد که بهرهای از مراتب عالم داشته باشد. به اعتقاد امامخمینی هر انسانی با به فعلیت رساندن مرتبهای از مراتب باطنی و ظرفیت وجودی خویش، میتواند در مراتب باطنی قرآن سیر کند و قرآن را تأویل طولی و اسرار باطنی آن را کشف کند.[۱۲]
پانویس
- ↑ مزرئی، تفسیر عرفانی، ص۳۷؛ یزدانپناه، بررسی اصول و مبانی تأویل عرفانی از منظر روایات، ص۹-۱۲؛ رمز و راز تأویل از دیدگاه اهل معرفت، ص۱۱.
- ↑ آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۴۰۶؛ نقد النقود، ص۱۵۲؛ تفسیر المحیط الا عظم، ج۱، ص۲۰۳ و ۲۴۰؛ ج۵، ص۷۵؛ فیض کاشانی، الصافی، ج۱، ص۵۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۹۱؛ یزدانپناه، رمز و راز تأویل عرفانی، ص۱۳؛ مزرئی، تفسیر عرفانی از دیدگاه سیدحیدر آملی، ص۱۶۲-۱۶۶؛ فاضلی، تبیین نظریه عرفانی تأویل، ص۱۹.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۳۸، و ۵۹-۶۰؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۵۰؛ آداب الصلاة، ص۲۴۹-۲۵۰؛ مصباح الهدایه، ص۳۸.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۲۰۳؛ ج۱، ص۲۰۳؛ کاشانی، تأویلات، ج۱، ص۴؛ قیصری، شرح تائیهابنفارض، ص۲۲۰؛ مرزئی، تفسیر عرفانی از دیدگاه سیدحیدر آملی، ص۳۴-۳۷.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ۵۰-۵۱؛ آداب الصلاة، ص۱۸۱.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۲۶۷؛ مصباح الهدایه، ص۳۸-۳۹؛ آداب الصلاة، ص۲۴۹-۲۵۰؛ صاحبی، اسرار ملکوت ج۱؛ ص۱۷۳-۱۷۶.
- ↑ ملاصدرا، شرح اصول کافی، ج۱، ص۳۱۴؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۴؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۲۴۸؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۲۲۹؛ اوج معرفت، ص۳۳۴.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۵۱-۵۳، ۱۲۰-۱۲۱؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۲۰۴.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۲، ص۱۵؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۲۸۸؛ مزرئی، تفسیر عرفانی از دیدگاه سیدحیدر آملی، ص۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۵۰-۵۱؛ شرح دعای سحر، ص۵۵-۵۶: صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۵۰-۵۱؛ شرح دعای سحر، ص۵۸-۶۰؛ آداب الصلاة، ص۱۸۴؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- آملی، حیدر، المقدمات من کتاب نص النصوص، تهران انتشارات توس، ۱۳۷۶ش.
- آملی، حیدر، تفسیر المحیط الاعظم، قم، نور علی نور، ۱۳۸۵ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- فاضلی، احمد، تبیین نظریه عرفانی تأویل، انوار معرفت، ۱۴۰۳ق.
- فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، تهران، انتشارات الصدر، ۱۴۱۵ق.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، تأویلات کاشانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- مزرئی، رسول، تفسیر عرفانی از دیدگاه سیدحیدر آملی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی، ۱۴۰۱ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، شرح اصول کافی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- یزدانپناه، یدالله، بررسی اصول و مبانی تأویل عرفانی از منظر روایات، حکمت عرفان، ۱۳۹۲ش.
- یزدانپناه، یدالله، رمز و راز تأویل از دیدگاه اهل معرفت، کنگره اندیشههای اخلاقی عرفانی، امامخمینی، ۱۳۸۱ش.
نویسنده: باقر صاحبی