تناسخ ملکوتی
تناسخ ملکوتی انتقال نفس انسان از بدن دنیوی به بدن اخروی همراه با ظهور ملکات و اوصاف اخلاقی مناسب با خود میباشد که شخص در دنیا کسب کرده است. امامخمینی در آثار خویش با رویکرد فلسفی به بحث از تناسخ ملکوتی پرداخته و با استناد به مفهوم مسخ و تجسم اعمال در شریعت و بحث انشای نفس در حکمت صدرایی، تحلیل و تفسیر دقیقی از مسئله تناسخ ملکوتی ارائه داده است.
اهمیت و جایگاه تناسخ ملکوتی
تناسخ ملکوتی در اصطلاح فلسفی به معنای انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی مناسب با اوصاف و ملکات اخلاقی و ظهور آن در عالم آخرت میباشد.[۱] مسئله تناسخ از دیرباز مورد بحث و بررسی و اعتقاد برخی از دانشمندان، حکما و متکلمان بوده و بسیاری از علمای اسلامی و غیراسلامی به نقد و ردّ آن پرداختهاند، بحث تناسخ ملکوتی مورد توجه و اهمیت بوده و اهمیت و جایگاه این نوع تناسخ آنگاه روشن میشود که معلوم شود مسئله معاد جسمانی با تناسخ ملکوتی و بدن برزخی تبیین میشود. تاریخچه و پیشینه تناسخ ملکوتی بسیار دیرینه است و اعتقاد به آن به حکمای یونان بازمی گردد، بعدها ملاصدرا، بر اساس مبانی حکمت متعالیه با تبیینی خاص آن را برهانی کرده و شواهدی از آیات و روایات برای آن ذکر کرده است. شاید بتوان گفت که ملاصدرا، اولین حکیمی است که تناسخ ملکوتی را با ذوق عرفانی و مشرب فلسفی تقریر کرده است.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش با رویکرد فلسفی و عرفانی به بحث از تناسخ ملکوتی پرداخته و با استفاده از مفهوم مسخ و تجسم اعمال در شریعت و بحث انشای نفس در حکمت صدرایی تحلیل و تفسیر دقیق و زیبایی از تناسخ ملکوتی ارائه میدهد.[۳]
بیان تناسخ ملکوتی
تناسخ ملکوتی عبارت است از انتقال نفس انسان به بدن اخروی متناسب با اوصاف و ملکاتی که در دنیا کسب کرده است. به باور ملاصدرا، این نوع از تناسخ نه تنها با ظواهر قرآن و روایات، بلکه با براهین عقلی و مکاشفههای عرفانی نیز به اثبات رسیده است. ملاصدرا، انسان را نوع اخیر نمیداند، بلکه آن را نوع متوسط و جنس میداند که تحت آن انواع فراوانی قرار دارد که در آخرت ظهور میکنند. در این میان، ملکات علوم و اعمال در انسان، مواد صورتهای برزخی را تشکیل میدهند. این تحول در حقیقت، همان تجسم اعمال میباشد. وقتی باطن اعمال و ملکات ظهور مییابد، چون ملکات با نفس متحد شدهاند، نفس بر حسب ملکات زشت و زیبا صورتهای حیوانی یا ملکی به خود میگیرد و این نه تنها محال نیست، بلکه حقایقی است که اصحاب کشف و شهود از آن سخن گفتهاند. به باور ملاصدرا، ملکات حاصل از کردار انسان در صُقع و متن نفس انسانی محقق میشوند، این حقایق قائم به ذات خویش و از شئون و اطوار نفس میباشند و با این تحلیل، برای هر خُلقی از اخلاق مذموم و ملکات زشت راسخ در نفس، ابدان حیوانی وجود دارد که به آن خُلق و خوی اختصاص یافته است؛ چنانچه خُلق کبر مناسب با بدن شیر، فریبکاری مناسب با بدن روباه، استهزاء مناسب با بدن میمون، عُجب مناسب با بدن طاووس و حرص مناسب با بدن خوک میباشد و شخص در آخرت تا وقتی این ملکات را به همراه دارد، همواره در عذاب الهی خواهد بود.[۴]
امامخمینی نیز در بیان تناسخ ملکوتی با تمسک به دلیل عقلی، معتقد است کسانی که در عالم آخرت به تجرد عقلانی نرسیدهاند، عالم آنها عقلانیت محض نیست بلکه عالم مثال و برزخ میباشد، و از آنجا که قوای بدن دنیوی، ظهور و شئوون نفس هستند و از طرفی این عالم، مانع از بروز اعمال و حالات نفس میباشد؛ ازاینرو، این ملکات، اعمال و شئون نفس در خفا هستند، ولی در آخرت و برزخ، ملکات و اعمال کسب شده نفس، ظهور و بروز پیدا کرده و عین هویت نفس میشوند. به اعتقاد امامخمینی، نفس به تناسب ملکاتی که تحصیل کرده بدن مناسب خود را انشاء میکند. البته این نوع تناسخ ملکوتی ربطی به تناسخ ملکی که انتقال نفس از این بدن به بدن حیوانی است ندارد؛ بلکه در آخرت هر آنچه اتفاق میافتد به خود نفس انسان مربوط بوده است.
به باور امامخمینی در ملکوت نفس مجلای انشاء و ظهور ملکات از باطن خود میباشد. نفس طبق این ملکات و مناسب با آنها صوری را انشاء میکند که آن صور به منزله بدن انسان به حساب میآید. امامخمینی بر اساس مبانی حکمت متعالیه و اینکه عالم آخرت طبق آیات الهی، عالم بروز و ظهور است، حشر انسان به صورتهای مختلف را به جهت غلبه قوای نفس و رسوخ اعمال و ملکاتی میداند که حقیقت و جان آنها را تشکیل میدهد؛ ازاینرو، هر یک از ملکات نفس غلبه یابد، بدن متناسب با آن ملکات انشاء میشود، چنانکه اگر ملکه غضب بر باطن غلبه یابد، در آخرت به صورت حیوان وحشی و درنده محشور میشود و اگر ملکه وهم و شیطنت بر او غالب شود، ملکوت او به صورت یکی از شیاطین خواهد بود و گاهی ممکن است حقیقت انسان ترکیبی از چند خُلق زشت باشد که در این صورت به حکم تناسخ ملکوتی، دارای صورتهای مختلفی خواهد بود و آنقدر زشت میباشد که صورت میمون و خنزیر از آنها بهتر است. به اعتقاد امامخمینی، برای اینکه ملکوت انسان به شکل نیکو و انسانیت باشد، باید استقامت باطنی داشته و تسلیم شریعت محمدی باشد.[۵]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، اسرار الآیات، ص۱۸۸-۱۸۹؛ بنائی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، ص۳۹۸؛ بطحائی؛ تحلیل و بررسی تناسخ ملکوتی، ص۲۵-۲۶.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۴-۳۰؛ الشواهد الربوبیه، ص۲۸۷-۲۸۸؛ اسرارالایات، ص۱۴۳، ۱۸۸-۱۸۹؛ مفاتیح الغیب، ص۵۵۷؛ بنائی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، ص۳۹۸-۴۰۰؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۴۸-۶۵۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۵، ص۲۰۲ و ۳۵۲.
- ↑ امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳ ص۱۶۱-۱۶۷، ۱۷۱-۱۷۲ و ۲۴۲-۲۴۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۸۸-۳۹۰؛ شرح چهل حدیث، ص۱۴-۱۵ و ۵۳۲؛ شرح دعای سحر، ص۲۶.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ج۹، ص۳۰-۳۱ و ۲۲۵؛ الشواهد الربوبیه، ص۲۸۸؛ اسرار الآیات، ۱۴۳؛ العرشیه، ص۲۶۰؛ المبدأ و المعاد، ص۲۲۶؛ حسنزاده آملی، شرح العیون، ص۹۲۳-۹۳۳؛ بنائی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، ص۳۹۸-۴۰۱.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۵-۱۶ و ۵۳۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۴۹-۱۵۰؛ شرح دعای سحر، ص۲۶؛ صحیفه امام، ج۵، ص۳۶۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۶۵۱-۶۵۲ و ۷۷۲-۷۷۴.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- بطحائی، حسن، تحلیل و بررسی تناسخ ملکوتی در فلسفه ملاصدرا،، فصلنامه حکمت صدرایی، ۱۳۹۳ش.
- بنائی، علی، تأثیر عرفان نظری بر نظام حکمت صدرایی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۹۶ش.
- حسنزاده آملی، حسن، شرح العیون فی شرح العیون، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
- سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر،عروج، ۱۴۰۱ش.
- ملاصدرا محمدبنابراهیم، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال آشتیانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، العرشیه، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۰ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، اسرار الآیات، تهران، نشر انجمن، حکمت، ۱۳۶۰ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۵۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
نویسنده: باقر صاحبی