حروف در عرفان
حروف در عرفان، برای حروف ظاهر و باطنی است که با بهرهگیری از خواص ویژگیهای باطنی حروف، سبب درک حقایق باطنی عالم میگردد.
اهمیت و جایگاه حروف در عرفان
حروف در اصطلاح عرفانی به معنای گنجینههای الهی است که در آنها اسرار و علم به صفات و اسماء و قدرت الهی نهفته است.[۱] یکی از مباحث مهم و مورد توجه اهل معرفت، مبحث حروف و جایگاه باطنی و رمزی آنهاست. اهمیت و جایگاه حروف در میان عارفان و علاقهای که آنان به جهت قبول معانی حروف و ارتباط تکوینی آنها با ذات حق داشتند، سبب شد که بعدها فرقههایی ظهور یابند که اساس تعالیم خود را بر مبنای حروف گذاشته و درک حقایق عالم را در گرو درک رمزگونه و نسبتهای باطنی حروف دانستهاند از جمله این فرقههای حروفیه و نقطویه میباشند. برخی اهل معرفت برای حروف مراتب و طبقاتی رسم کرده و هر حرفی را به مقتضای صفتی که در نگارش دارد در یکی از این طبقات قرار دادهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار خویش به جایگاه برخی حروف، از حیث عرفا، حروف مقطعه و اسرار نقطه پرداخته است.[۳]
چیستی حروف نگاه عرفا به مساله حرف و حروف گاهی محدود به ظواهر و تشبیهات ذوقی بوده و گاهی نیز ناظر به مناسبات تکوینی و باطنی آنها میباشد. اهل معرفت معتقدند همانگونه که نقطه بسیط بوده و به تدریج ابتدا به «الف» و بعد به حروف متکثره تقسیم میشود، نفس رحمانی و فیض صادر از خداوند نیز در آغاز بسیط بوده و در ادامه به حقایق متکثره متبدل میگردد. از نظر عارفان برای هر حرفی ظاهر و باطنی است که با بهرهگیری از خواص و ویژگیهای باطنی حروف، به ویژه ارزش عددی آنها، هر حرفی جایگاه خواصی خواهد یافت.[۴] امامخمینی نیز برای حروف از حیث و عرفانی صفات مسروری ملفوظی و مکتوبی در نظر گرفته که ناظر به زُبُر و بیّنات حروف است. هریک از حروف تهجی مرکباند، بعضی دو حرفی هستند؛ مانند باء و تاء و برخی سه حرفی هستند؛ مانند صاد و سین. در اصطلاح به حرف اول زُبر و باقی آن بینات گفته میشود؛ مثلاً «باء» زبرش «ب» و بیناتش در «اِ» است. به باور امامخمینی لفظ «حم» در قرآن کریم، به اسماء نود و نه گانه اشاره دارد که هرکس آنها را بشمارد، داخل بهشت میشود.[۵] امامخمینی با استناد به روایاتی معتقد است اهل بیت علیهمالسّلام به علم حروف و اسرار حروف توجه داشتهاند، چنانکه در تفسیر «بسمالله الرّحمن الرّحیم» آمده که منظور از «باء» بهاء خداوند و مراد از «سین» سنای خداوند و مراد از «میم» مجد خداوند است.[۶] امامخمینی کلام برخی اهل معرفت که در تطبیق برخی حروف گفتهاند؛ حرف «الف» دلالت بر واجب الوجود میکند و حرف «باء» دلالت بر عقل اول دارد، را مورد نقد قرار داده معتقد است: اولاً مقام واجب الوجود و ذات غیب الغیوبی، مقام بیتعینی است که اسم و رسمی و حد و فصل و حرفی در آن نیست؛ زیرا مقام حروف و تعینات حرفی در مقام تجلی و ظهور است. ثانیا در مورد «باء» در برخی احادیث آمده «بالباء ظهر الوجود و بالنقطة تحت الباء تمیز العابد عن المعبود» که مراد صادر نخستین و فیض الهی است نه عقل اوّل.[۷] امامخمینی با استناد به کلام عرفاء اسم اعظم را مرکب از حروف «ا، د، ذ، ر، ز، و» میداند و معتقد است که «الف» همان نفس رحمانی است و وجود منبسط میباشد و «دال» حقیقت جسم کلّ، «ذال» تغذیه کننده و «راء» حساس متحرک و «زاء» ناطق و «واو» حقیقت مرتبه انسانی است و تمام حقایق عالم ملک و شهادت که عالم کون و فساد نامیده میشود، منحصر در این حروف است. امامخمینی با نقل کلمات عرفا به معیاری اثر سیدعلی خان شیرازی اشاره میکند که اسم اعظم با «الله» آغاز میشود و با «هو» پایان مییابد، حروفش نقطه ندارد و قرائت آن با نداشتن اعراب تغییر نمیکند.[۸]
حروف مقطعه
حروف مقطعه حروفی هستند که در آغاز برخی سوره های قرآن ذکر شده و از آنها به حروف تهجی یاد شده است، درباره مدلول حروف مقطعه دیدگاههای فراوانی بیان شده است.[۹] امامخمینی نیز حروف مقطعه را با همه تفاسیری که بیان شده، از اسرار الهی میداند و معتقد است این حروف، مخاطبه و رمزی بین حبیب و محبوب و مناجات بین عاشق و معشوق است و کسی بر این حروف اطلاعی ندارد بلکه فهم و حقیقت آن مختص پیامر و افرادی است که حقتعالی به آنها تعلیم کرده است.[۱۰]
نقطه حرف باء
اهل معرفت نقطه و دایره را به عنوان دو عنصر اصلی در هستیشناسی عرفانی میدانند و نقطه را دارای کیفیت واحد، ازلی، ثابت و سرمدی میدانند. این نقطه توانایی ظهور تمامی صورتها و کیفیتها را در خود دارد.[۱۱] در نگاه عرفا نقطه آغاز امتداد نفس اَلفی است و کلید رازهای کلمات و صورت حروف خطی است.[۱۲] امامخمینی در بیان اسرار نقطه حرف باء، معتقد است؛ نقطه حرف باء، که در باطن، مقام ولایت علوی است همان مقام جمع الجمع قرآنی است و بر این باور است که «باء» به معنای ظهور مطلق است؛ زیرا تعین اول عبارت از مقام ولایت که همان مقام ولایت احمدی و علوی است.[۱۳]
پانویس
- ↑ جامی، نقدالنصوص، ص۶۵؛ حسنزاده آملی، تفسیر سدرة المنتهی، ص۱۴۵؛ همدانی، مقامات عارفان، ج۱، ص۱۷۵-۱۷۶؛ ابنعربی، المبادی و الغایات فی معانی الحروف و الآیات، ص۲۹-۵۲.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات مکیه، ج۱، ص۲۴۹؛ المبادی و الغایات فی معانی الحروف، ص۲۹-۶۹؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص۱۰۸؛ محمدی، جایگاه حروف نزد عرفا و تأثیر آن در هنر اسلامی، ص۴-۱۰ و ۶۸.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۶۴-۵۶۵؛ شرح دعای سحر۲۲-۳۲ و ۸۶؛ آداب الصلاة، ص۲۸-۳۰؛ شرح چهل حدیث، ص۳۵۱؛ صحیفه امام، ج۱۸؛ ص۴۷۷؛ کشف اسرار، ص۳۲۲.
- ↑ فناری، مصباح الأنس، ص۳۷۰-۳۷۱، همدانی، اسرار نقطه، ص۷۲-۷۳؛ نراقی خزائن، ص۱۲۹، ۱۶۰ و ۲۴۳؛ بُرسی، مشارق انوار الیقین، ص۲۵۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۵۶۴-۵۶۵؛ شرح دعای سحر، ص۲۲، صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۲۲؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۱۱۹.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۲۲-۲۴؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۸۶؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۲، ص۸۶-۸۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۱۲؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۵۶؛ ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۲۱۵-۲۱۶؛ ج۶، ص۱۴؛ الحکمة المتعالیه، ج۷، ص۴۲-۴۳.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۵۱؛ صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۷۷؛ کشف اسرار، ص۳۲۲.
- ↑ اردلان، حس وحدت، ص۱۳۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۷، ص۱۰۷.
- ↑ همدانی، اسرار النقطه، ص۳۲، ۶۸؛ ۷۲؛ کبری، التأویلات النجمیه، ج۱، ص۵۹.
- ↑ امامخمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۵۷؛ آداب الصلاة، ص۲۹۸؛ شرح دعای سحر، ص۵۲ و ۸۸؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۱۲۳.
منابع
- ابنعربی، محییالدین، المبادی والغایات فی معانی الحروف والآیات، نشر منظومه شمسی، قم، ۱۴۰۱ش.
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- اردلان، نادر، حس وحدت، تهران، انتشارات علم معیار، ۱۹۷۰م.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، بیتا.
- بُرسی، محمدبنرجب، مشارق انوار الیقین، تصحیح عاشور، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۲ق.
- جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۸ش.
- حسنزاده آملی، حسن، تفسیر سدرة المنتهی، قم، انتشارات الف، لام، میم، ۱۳۸۸ش.
- زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دار إحیاء الکتب العربی، ۱۳۷۶ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- طبرسی، حسن، مجمع البیان، بیروت، مؤسسه الأعلی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
- فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
- محمدی، پارسا، جایگاه حروف نزد عرفا و تأثیر آن در هنر خوشنویسی اسلامی، فصلنامه الهیات، هنر، ۱۳۹۶ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- نجمالدین کبری، احمدبنعمر، التأویلات النجمیه فی التفسیر الإرشادی الصوفی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۷۱م.
- نراقی، احمد، خزائن، قم، کنگره بزرگداشت محققان نراقی، ۱۳۸۰ش.
- همدانی، علی، اسرار النقطه، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۸۸ش.
- همدانی، علی، مقامات عارفان، تهران، کتابخانه مستوفی، ۱۳۷۰ش.
نویسنده: باقر صاحبی