حقالناس
حقالناس به معنای رعایت حقوق دیگران است. این حقوق اعم از موضوعات مالی مانند پرداخت بدهی و غیر مالی مانند احترام به جان و آبروی دیگران و حق آزادی و امنیت است. حقالناس یکی از مهمترین اصول دینی است که در آیات و روایات اسلامی مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. در روایتی از پیامبر(ص) آمده که کسی که حقالناس بر گردن او باشد، عبادات و هیچ عمل خیری برایش ثبت نمیشود.
حقالناس از موضوعاتی است که امامخمینی به آن اهتمام ویژه داشتهاند. ایشان معتقد است اگر کسی حقالناس بر گردنش باشد توبه او پذیرفته نمیشود. امام در نامه اخلاقی خود به فرزندش سید احمد خمینی، به وی متذکر میشود نگران حقالناس باشد چرا که اگر کسی با حقالناس بمیرد آخرت سختی خواهد داشت.
تعریف
حقالنّاس، اصطلاحی مشهور در فقه و حقوق، به معنای حقوق مردم بر یکدیگر است.[۱] به تعبیر دیگر، اوامر تکلیفیِ عبادی که صرفا برای تقرب به خداوند امتثال میشود و آثار حقوقی برای دیگران ندارد و نیز حقوق ناشی از تکالیف اجتماعی که تشریع آنها مبتنی بر نفع عموم مردم است (مانند اقامه حدود) از مصادیق حقاللّه است و در برابر، حقوقی که برای حفظ مصالح خاص دنیوی اشخاص و برای تثبیت حقی برای آنان وضع شده، حقالناس است.[۲]
مراد از حقالناس چیزهایی است که الزام شرعی به آن به لحاظ مصالح و منافع دیگران است؛ مانند حرمت تصرف در مال دیگری بدون اجازه وی، وجوب بازگرداندن امانت به صاحبش و وجوب پرداخت بدهی دیگری در صورت مطالبه.[۳] حقالناس روابط انسانها را در مناسبات گوناگون قانونمند میکند. این حقوق را که خداوند واجب گردانده برای تأمین آسایش فردی و اجتماعی و اصلاح امور و جامعه انسانی است.[۴]
جایگاه
حقالناس یکی از مهمترین اصول دینی و به معنی احساس مسئولیت انسان در مقابل دیگران است که همواره در آیات و روایات اسلامی مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است.[۵] حقالناس در تمام شؤون زندگی اجتماعی مسلمانان از اهمیت بسزایی برخوردار است و در واقع حقالناس از عالیترین مفاهیم حقوقی در اسلام شمرده میشود.[۶] ضرورت رعایت حقالناس به نحوی است که تجاوز به آن عقوبتهای سنگینی را برای فرد به دنبال دارد و بزرگان دین برای آن ارزش بسیاری قائل بودند. حقالناس مفهومی است که در کنار حقاالله قرار میگیرد و از اصطلاحات فقهی است که در ابواب حدود، شهادات و قضا بیشتر به آن پرداخته شده است.[۷]
از منظر دین حقالناس اختصاص به مال مردم نداشته و جان و آبروی افراد را نیز در برمیگیرد؛ حتی ترساندن یا ناراحت کردن مردم نیز حقالناس شمرده شده که مجازات سختی در قیامت به دنبال دارد. همچنین از طعنه زدن یا بردن آبرو یا افشای اسرار مردم نیز چون حقالناس است به شدت نهی شده است.[۸] حقالناس دایره وسیعی دارد که افزون بر حقوق مادی، حقوق معنوی افراد از قبیل حق آزادی امنیت و امثالهم را شامل میشود و از نظر اسلام تجاوز به هر یک از این حقوق، تجاوز به حق دیگری و تضییع حقالناس خواهد بود.[۹] احترام به جان مردم، حفظ آبروی دیگران و احترام به آن، احترام به حق بهرهمندی دیگران، احترام به مال مردم برخی از مواردی است که در قرآن مصادیق حق الناس شمرده شده است.[۱۰]
در متون دینی حقالناس اهمیت و جایگاهی برتر در مقایسه با حق اللّه دارد؛ بدین معنا که در موارد اجتماع دو حق و عدم امکان عمل به هر دو از سوی مکلف، حقالناس مقدم است؛ مانند اینکه فردی برای گزاردن حج پول دارد، اما به همان مقدار بدهکار است و موجودیاش تنها کفاف یکی از دو امر رفتن به مکه و ادای دین را میکند، که در این صورت ادای دین، به دلیل اهمیت حقالناس، مقدم بر گزاردن حج است.[۱۱]
اهمیت حق الناس در روایات
در روایات بر رعایت حقالناس تأکیدات فراوانی شده است. در متون روایی آمده که خداوند دعای کسی را که حقی از دیگری بر گردنش باشد اجابت نمیکند.[۱۲] در روایتی از پیامبر(ص) آمده که کسی که حقالناس بر گردن او باشد، عبادات و هیچ عمل خیری برایش ثبت نمیشود و طلبی که انسان به صاحبش میپردازد برای او بهتر است از نماز و روزه.[۱۳] گفته شده توبه بدون ادای حقالناس مورد قبول پروردگار واقع نمیشود.[۱۴] از امام رضا(ع) نقل شده است که برای پذیرش توبه باید ایتدا حقالناس را پرداخت و بامردم تسویه حساب کرد.[۱۵]
از امام علی(ع) نقل شده است خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داد و کسی که حقوق بندگان را رعایت کند حقوق خدا را نیز رعایت خواهد کرد.[۱۶] این بدان معنی است که پیش فرض رعایت حقالله رعایتکردن حقالناس است و رعایت نکردن حقوق دیگران باعث گرفتاری انسان در قیامت میشود حتی اگر صالحترین انسانها باشد باز این گرفتاری وجود دارد.[۱۷]
از نگاه امامخمینی
حقالناس در اندیشه و تفکر امامخمینی جایگاهی برجسته دارد. ایشان در نامهای اخلاقی و عرفانی به فرزندش سید احمد خمینی، اهمیت موضوع حقالناس را به او متذکر میشود. در این نامه امام خطاب به فرزندش فرموده که سعی کند با حقالناس از این دنیا نرود که کار انسان در آخرت بسیار سخت میشود. امام در این نامه به بزرگی گناه حقالناس اشاره کرده و گفته است پناه میبرم به خداوند اگر در حقوق مردم و حقالناس گرفتار شوم که با داشتن حقالناس در آخرت کار برای آدم خیلی دشوار میشود.[۱۸]
در اندیشه امام، توبه با وجود حقالناس فایدهای ندارد. امام معتقد است حقالناس تا ادا نشود خدا توبه انسان را قبول نمیکند. از این جهت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی عدهای پیشنهاد سازش و مصالحه با شاه را میدادند امام با قطعیت آن را رد میکردند؛ زیرا معتقد بودند حقالناس زیادی بر گردن شاه است و ایشان نمیتواند آن را نادیده بگیرد. امام در این مسئله معتقد بود جوانان زیادی در این مدت به زندان رفتهاند، شکنجه شدهاند، بسیاری از مردم شهید شدهاند، ظلمهای زیادی انجام گرفته است و همه اینها حقالناسی است که بر گردن شاه است و از این جهت نمیشود شاه را بخشید و با او کنار آمد. چون اگر توبه هم کند دیگر فایدهای ندارد.[۱۹] امام در پاسخ به یوسف صانعی، دادستان وقت کل کشور، که پرسیده بود قصاص حقالناس است تا با گذشت اولیای دم از بین برود یا حد است و حقالله، فرموده بود با گذشت اولیای دم موضوع حل میشود و قصاص حقالناس شمرده میشود.[۲۰]
پانویس
- ↑ مرقاتی، «حق الله و حق الناس»، ج۱۳، ذیل مدخل.
- ↑ حصری، نظریة الحکم و مصادر التشریع فی اصول الفقه الاسلامی، ص۲۰۰؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۴، ص۱۳ و ۱۴.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۳۲۳ و ص۳۲۴.
- ↑ افقه؛ و دیگران، «توسعه و حق الناس»، ص۱۲۳۶.
- ↑ قلیپور پهنه کلائی، «بررسی و شناسایی حقالناس در قرآن و روایات»، ص۵۲۵.
- ↑ پروین، و نورایی، «تحلیل نظریه حقالناس در خصوص حق رای و بررسی صلاحیتها»، ص۱۱۴.
- ↑ پروین، و نورایی، «تحلیل نظریه حقالناس در خصوص حق رای و بررسی صلاحیتها»، ص۱۱۴.
- ↑ کریمینیا، «واکاوی تحلیلی تقدم حقالناس بر حقالله، با تأکید بر قرآن کریم و روایات اسلامی»، ص۸۷.
- ↑ کریمینیا، «واکاوی تحلیلی تقدم حقالناس بر حقالله، با تأکید بر قرآن کریم و روایات اسلامی»، ص۸۷.
- ↑ افقه، و دیگران، «توسعه و حق الناس»، ص۱۲۳۷.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۳۲۵. ص۳۲۶.
- ↑ ابن بابویه، المواعظ، ج۳، ص۳۳۷؛ کریمینیا، «واکاوی تحلیلی تقدم حقالناس بر حقالله، با تأکید بر قرآن کریم و روایات اسلامی»، ص۸۷.
- ↑ قلیپور پهنه کلائی، «بررسی و شناسایی حقالناس در قرآن و روایات»، ص۵۳۸.
- ↑ قلیپور پهنه کلائی، «بررسی و شناسایی حقالناس در قرآن و روایات»، ص۵۳۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ج٢، ص٤٣
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج۴، ص۱۹۲.
- ↑ افقه، و دیگران، «توسعه و حق الناس»، ص۱۲۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۲۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۵، ص۸۹ و ص۱۹۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۶۳.
منابع
- ابن بابویه، محمد بن علی، المواعظ، ترجم: عطاردی قوچانی، عزیز اله، تهران، چاپ عطارد. ۱۳۶۴ش.
- افقه، سیدمرتضی؛ ایزدی، حسین؛ شیری بابادی، فاطمه، «توسعه و حق الناس»، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: واکاوی مفاهیم و نظریههای رایج توسعه و تجارب ایران و جهان به سوی نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
- امامخمینی، سید روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
- پروین، خیرالله؛ نورایی، مهدی، «تحلیل نظریه حق الناس در خصوص حق رای و بررسی صلاحیتها»، حکومت اسلامی، شماره ۸۲، زمستان ۱۳۹۵ش.
- حصری، احمد، نظریة الحکم و مصادر التشریع فی اصول الفقه الاسلامی، بیروت، بینا، ۱۴۰۷ق
- زحیلی، وهبه مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق، ۱۴۰۴ق.
- قلیپور پهنه کلائی، زینب، «بررسی و شناسایی حقالناس در قرآن و روایات»، مطالعات راهبردی علوم انسانی و اسلامی، شماره ۶۳، تابستان ۱۴۰۳ق.
- کریمینیا، محمد مهدی، «واکاوی تحلیلی تقدم حقالناس بر حقالله، با تأکید بر قرآن کریم و روایات اسلامی»، پژوهش در علوم قرآن و حدیث، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۴۰۱ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، بینا، ١٤٠٧ق.
- محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه اميرالمؤمنين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، مترجم: مسعودى، عبدالهادى، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، ۱۳۸۹ش.
- مرقاتی، سید طه، «حق الله و حق الناس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه فارسی، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، بیتا.