سلوک سالک
سلوک سالک، اصطلاح عرفانی
اهمیت و جایگاه سلوک سالک
سلوک سالک در اصطلاح عرفان عملی، سفر معنوی سالک و توجه قلبی به سوی حقتعالی، برای رسیدن به کمال نهایی است.[۱] مسئله علم سلوک و سلوک سالک و پیمودن راه و طریقت معنوی و مواظبت بر اقوال و افعال و اخلاق از مسائل بسیار مهم عرفان عملی است.[۲]
اهل معرفت برای سلوک سالک، مسلکهای متعددی بر شمردهاند و بر پایه آداب سلوکی، اهل سلوک را به گروههای متعددی تقسیم کردهاند.[۳]
امامخمینی نیز برای سلوک سالک آداب، شرایط و مسلکها و مؤلفههای سلوکی بر میشمارد، در آثار ایشان بحث از سلوک سالک بطور جدّی مطرح شده و در تأکید طریقت سالک بر دستورات دینی و اجرای احکام آن فراوان توصیه شده است.[۴]
حقیقت سلوک
سیر و سلوک سالک یکی از اصول عرفانی است که در آن از چگونگی و راهکارهای مجاهده، تصفیه دل و سیر باطنی سالک سخن به میان آمده است و هدف سالک در این سیر، رهایی از حجبهای ظلمانی و نورانی است. ازاینرو حقیقت سلوک سالک، حرکتی درونی قلبی از عالم حس به سوی مقصد نهایی و کمال مطلق است و سالک به سیر تماشای گوشهای از حقایق غیبی مینشیند.[۵] امامخمینی نیز حقیقت سلوک سالک را یک حرکت و سفر معنوی میداند که حقیقت آن سفر به سوی حقتعالی و خروج از حجب ظلمانی و عالم طبیعت میباشد.[۶] وقتی سالک انانیت خود را کنار گذاشت و در طلب مقصود اصلی سلوک کرد، حقتعالی بر او تجلی فعلی میکند و به مقام تمکین میرسد و حقانی میشود و به مرحلهای از سلوک میرسد که حقتعالی چشم و گوش او میشود.[۷]
مؤلفههای سلوکی سالک
اهل معرفت برای سلوک سالک مؤلفههایی را بر شمردهاند.[۸]
امامخمینی نیز برای سلوک سالک مؤلفههایی را بر میشمارد از جمله:
- حرکت: نخستین و مهمترین مؤلفه که بنیاد سلوک سالک را تشکیل میدهد، آن است که عرفان عملی و سیر و سلوک از سنخ حرکت است؛ این حرکت در درون انسان رخ میدهد و حرکتی قلبی و باطنی است.[۹]
- سلوک در صراط مستقیم: این صراط مستقیم سلوکی همان هدایت خاصهای است که انبیاء الهی مردم را به آن دعوت کردهاند تا به انسانیت و نور مطلق برسند، این صراط همان صراطی است که در روایات به مثابه باریکترین و پرخطرترین راهها نامیده شده است؛ این صراط مستقیم در غیرکاملان که وارد سلوک نشدهاند، صراط ظاهر شریعت و دین اسلام است و اگر اهل سلوک باشند، مراد از صراط مستقم، نزدیکترین راه وصول الی الله است که همان راه اهل بیت علیهمالسّلام است.[۱۰]
- وصول: یکی دیگر از مؤلفههای سلوک سالک، وصول است، اساسیترین مرحله از حقیقت سلوک سالک پایان آن؛ یعنی وصول به خداوند است. در آثار امامخمینی برای حکایت از این مفهوم، علاوه بر واژه وصول از واژه اتصال و فنا نیز بهره گرفته شده است.[۱۱]
- پایبندی به شریعت: به اعتقاد امامخمینی پایبندی به شریعت نه تنها در آغاز و ادامه راه سلوک سالک لازم است بلکه پس از وصول به حقیقت نیز ضروری است؛ ازاینرو در عرفان امامخمینی سلوک سالک بر مدار شریعت میباشد و تنها بر اساس بایدها و نبایدهای الهی و وحیانی است؛ لذا سالک در همه مراحل سلوکی خود به آن ملتزم است و در هیچ مرحله و منزلی، آن را مهمل و رها نمیکند.[۱۲]
شرایط و آداب سلوک سالک
امامخمینی در آثار عرفانی خویش برای سلوک سالک شرایطی بر میشمارد؛ از جمله اینکه سالک در سلوک خود به سوی خداوند و گذر از منازل سلوک نیازمند استادی کامل، راهپیموده و راهشناس است، ازاینرو سالک باید بکوشد طبیب و استادی کامل پیدا کند و اگر آن استاد را یافت، در سیر و سلوک تسلیم او باشد.[۱۳]
پانویس
- ↑ کاشانی، لطائف الاعلام، ص۴۳۳؛ شرح منازل السائرین، ص۵۵۴؛ طوسی، اوصاف الاشراف، ص۴.
- ↑ همدانی، زبدة الحقایق، ص۱۰۳؛ فضلی، علم سلوک، ص۱۰۴؛ لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ص۲۴۰-۲۴۳.
- ↑ کبری، الأصول العشره، ص۳۶-۳۷؛ باخزری، أوراد الأحباب، ج۲، ص۵۵؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۲۶۵-۲۸۰.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۸؛ آداب الصلاة، ص۵ و ۵۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۳؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۵۹-۵۸.
- ↑ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۲۳.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۷۸؛ شرح چهل حدیث، ص۵۸۹-۵۹۰.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۳۹-۴۰؛ آداب الصلاة، ص۹.
- ↑ دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۲۸؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی سلوک، ص۲۵۶-۲۶۹.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۸۷؛ آداب الصلاة، ص۷۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۸۷؛ صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۷۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۲۹-۴۳۰.
- ↑ امامخمینی، جهاد اکبر، ص۳۷؛ سرّالصلاة، ص۳۸؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۴۱-۴۴۲.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۸؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۹-۵۱.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۰۳؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۵۸-۵۹.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- باخزری، یحییبناحمد، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، تهران، نشر وزارت علوم، ۱۳۹۹ش.
- دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، تحقیق سیدهاشم میلانی، تهران، دار الاسوه، ۱۳۷۵ش.
- روحانینژاد، حسین، درآمدی بر مبادی سلوک، تهران، نشر فرهنگ و اندیشه، ۱۳۹۶ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- طوسی، خواجه نصیر، اوصاف الاشراف، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
- عین القضاة همدانی، زبدة الحقایق، انتشارات اساطیر، تهران، ۱۳۹۲ش.
- فضلی، علی، علم سلوک، قم، نشر معارف، ۱۳۸۹ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، انتشارات بیدار، قم،۱۳۸۵ش.
- کبری، نجم الدین، الاصول العشره، به اهتمام مایل هروی، تهران، نشر مولی، ۱۳۸۴ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات أهل الإلهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، نشر میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- لاهیجی، شمس الدین محمد، مفاتیح الإعجاز فی شرح گلشن راز، تهران، نشر علم، ۱۳۷۷ش.
- هجویری، علی بن عثمان کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، تهران، نشر طهوری، ۱۳۷۶ش.