سیدحسن طباطبایینسب
![]() | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سیدحسن طباطبایینسب |
نسب | از سادات طباطبایی / امام حسن مجتبی(ع) |
تاریخ تولد | ۱۳۰۹ش |
زادگاه | نیسیان، اردستان |
تاریخ شهادت | ۱ اسفند ۱۳۶۴ |
محل شهادت | بر اثر شلیک نیروهای عراقی به هواپیمای حامل ایشان |
اطلاعات علمی | |
استادان | امامخمینی، سیدحسین بروجردی، سیداحمد خوانساری |
محل تحصیل | حوزه علمیه قم |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مبارزه در جریان ملی شدن صنعت نفت، فعالیت در کمیتههای انقلاب اسلامی |
اجتماعی | تأسیس مدرسه علمیه آیتالله بروجردی در باختران، ساخت چند مسجد در باختران و ساری، بنای مسجد سپهسالار حسین (ع) در تهران، اقامه نماز جماعت، تبلیغ دین، حضور در جبهههای جنگ ایران و عراق |
سیدحسن طباطبایینسب، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
زادگاه و خاندان
سیدحسن طباطبایینسب در ۱۳۰۹ش در روستای نیسیان اردستان زاده شد.[۱] خاندان وی از سادات طباطبایی هستند که نَسَب آنها به «حسن مثنّی» فرزند امام حسن مجتبی(ع) میرسد.[۲]
تحصیل
طباطبایی از ۱۵ سالگی به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. سپس به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر دروس خارج را نزد آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی و امامخمینی فراگرفت.[۳]
فعالیت سیاسی و اجتماعی قبل از انقلاب
در زمان مبارزات آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی (ملی شدن صنعت نفت)، در اثر اصابت گلوله از ناحیه دست مجروح شد و در آن زمان، اولین تخریب مشروبفروشیها در قم توسط او و چند تن از دوستانش که همگی طلبههای جوانی بودند، صورت گرفت. این اقدام آنان با تشویق و رضایت آیتالله بروجردی همراه شد. پس از مدتی به فرمان آیتالله بروجردی، به همراه گروهی به سرپرستی آیتالله اشرفی اصفهانی راهیِ باختران شد و در آنجا خدمات شایانی انجام داد که ازجمله میتوان به تأسیس مدرسه علمیه آیتالله بروجردی و ساخت چند مسجد در این شهر اشاره کرد. وی سپس راهی شهر ساری شد و در آنجا اقدام به تبلیغ و بنای چند مسجد کرد. سپس در تهران ساکن شد و با کمک مردم، مسجد سپهسالار حسین(ع) را در شرق تهران بنا نهاد و ضمن برگزاری نماز جماعت، با سخنان شیوا و بصیرتآفرینش مردم را به سوی حق دعوت میکرد.[۴] همزمان با فعالیتهای تبلیغی و مبارزاتی، در مدت ۱۷ ساله حضور در تهران، نزد آیتالله سیداحمد خوانساری به تکمیل تحصیل پرداخت و در کنار آن به ارشاد مردم و حل مشکلات آنان و اقامه نماز جماعت مشغول شد. سپس به زادگاه خود مراجعت کرده و به تبلیغ دین و یاری محرومان و حل مشکلات مردم مشغول شد.[۵]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب
او پس از پیروزی انقلاب به فعالیت در کمیتههای انقلاب اسلامی پرداخت. با آغاز جنگ ایران و عراق همواره مردم را به حضور در جبهه تشویق میکرد. افرادی را هم که توانایی شرکت در جنگ نداشتند، تشویق میکرد تا با کمکهای مالی مشارکت کنند. مردم نیز همواره به وی اقتدا میکردند، چراکه خود ایشان تا آنجا که میتوانست به جبهه، کمک مالی میکرد و نیز بارها به مناطق عملیاتی رفته، دوشادوش رزمندگان اسلام جنگیده بود. ایامی را هم که در تهران بود، ذکر و نام رزمندگان اسلام و شهدای راه حق، سهمی بزرگ در منبرهایش داشت. وی در مجموع، پنج بار در مناطق عملیاتی حضور یافت و در آنجا مایه دلگرمی رزمندگان اسلام بود. مدتی در جبهههای جنوب، در جزیره مجنون و در عملیات خیبر و مدتی هم در جبهههای غرب کشور، در قصر شیرین حضور داشت و در کسوت روحانی به تبلیغ دین و دفاع از میهن پرداخت. بارها در جبهه حضور یافت.[۶]
شهادت
او در روز پنجشنبه اول اسفندماه ۱۳۶۴ ش به همراه فضلالله مهدیزاده محلاتی، در حالی که عازم جبهههای جنگ بود، بر اثر شلیک نیروهای عراقی به هواپیمای حامل آنان به شهادت رسید.[۷]
پانویس
منابع
- «شهید طباطبایینسب؛ مسافر پرواز آسمانی»، (۱۳۹۲)، ۲ اسفند.
- مهدوی، مصلحالدین (۱۳۸۷)، اعلام اصفهان، ج۲، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان.