مقام صحو
مقام صحو، افاقه و هوشیاری بعد محو و مدهوشی و بازگشت به حال خود.
اهمیت و جایگاه مقام صحو
صحو در اصطلاح عرفانی به معنای هوشیاری پس از مستی و بقای بعد از فنا میباشد.[۱] یکی از مباحث مهم سلوکی در قسم حقایق و فنای الهی، مقام صحو میباشد. عارفان مقام صحو را پس از مقام سُکر و قبل از مقام اتصال مورد توجه و بررسی قرار دادهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار عرفانی خویش به طور تفصیل به مقام صحو، حقیقت و جایگاه آن توجه داشته است.[۳]
چیستی مقام صحو
به باور اهل معرفت هنگامی که سالک به فنا رسید و خود را عین وجود الهی دید و به مقام «جمع» نایل آمد. در این حالت، اغیار و کثرات از نظر سالک مستهلک و فنای از فنا برای سالک رخ میدهد و دیگر فنای خود را نیز رؤیت نمیکند و بدین ترتیب، تتمه و بقایای جهت خلقی و بشری او نیز از میان برداشته شده و متحقق به مقام تجلی ذاتی میشود و در این حالت به مقام صحو بعد از محو که عبارت از افاقه و هوشیاری بعد از صقع و مدهوشی میباشد میرسد و به حال خود باز میگردد، وجود او حقانی میگردد.[۴]
امامخمینی نیز در بیان چیستی مقام صحو، معتقد است، هنگامی که سالک تمام تتمههای بشری را کنار گذاشت و دایره ولایت برای او کامل گردید و سفر دوم او به پایان رسید، از حق به سوی خلق باز میگردد، که این بازگشت حقانی است. سالک در این سفر به «صحو تامّ» میرسد و در عین حقانی و بالحق بودن سلوکش، جهات خلقی را نیز رؤیت میکند و حق «حق» و «خلق» را اداء میکند به چنین حالتی، بقای پس از فنا، «صحو بعد از محو» و «صحو ثانی» میگویند، و این اتم مراتب سلوک انسانی است.[۵]
گذر از مقام هیمان
در نگاه اهل معرفت هیمان، استمرار دَهشت است؛ یعنی دهشت هرگاه استمرار و عمق داشته باشد میشود هیمان، هویت هیمان، هویت دهشت است؛ اما ماندگاریاش بیشتر است. هیمان اضطراب و آشفتگی سالک است که نمیتواند خود را از غرق شدن در حیرت نگه دارد.[۶]
به باور امامخمینی اگر سالک از مرتبه واحدیت گذشت و به حضرت احدیت جمعی که همه حضرات اسمائی و صفاتی در آن مستهلک و تمام تعینات و کثرات در آن مندک است، رسید، در این صورت به هر چه نگاه میکند، فقط ذات حق را میبیند در این مرحله هیچ اثری از اثنینیت و انانیت و دوگانگی بر جا نمیماند و کثرات امکانی هیچ استقلالی ندارند، بلکه شأن و جلوهای از مالک حقیقی میباشند؛ ازاینرو در این مقام نه سؤالی، نه سؤالکنندهای و نه مسئولی هست، بلکه آنجا غلبه تام وحدت است و در این هنگام هیمان و دهشت و اضطراب ناشی از مشاهده ناگهانی جمال محبوب حاصل میشود، پس هنگامی که سالک با توفیقات حقتعالی از مرحله هیمان گذر کرد و به مقام صحو بعد از محو و بقای بعد از فنا رسید و افاقه و هشیاری نصیب او شد در این حالت به تمکین در مقام شهود و استقامت و محافظتش بر حضرات خمس، صفاتی را که در صحو اول دیده بود، و بعضی از آنها را «ابهی» و «اکمل» و بعضی را «بهی» و «کامل» دیده بود، همگی را به نحو تجلیات محض ذات احدیت و انوار خالص جمال نور حقیقی او مشاهده میکند. سالک در این مقام افضلیت و شرافتی برای هیچ یک از صفات نمییابد؛ زیرا در این مقام لا اسم و لا رسم و هیچ اشرفیتی در میان نیست، بلکه تمامی این صفات، امواج دریای وجود خداوند است. پس اثبات برتری افضلیت و شرافت اسما و صفات در صحو اوّل و نفی آن در صحو ثانی با رجوع همه کثرات به حقتعالی روی میدهد و سالک به مقام حقانی میرسد..[۷]
پانویس
- ↑ قشیری، الرسالة القشیریه، ص۱۴۴؛ کاشانی، شرح المنازل السائرین، ص۷۴۶-۷۴۷؛ لطایف الاعلام، ص۳۵۳.
- ↑ قشیری، الرسالة القشریه، ص۱۴۴؛ الرازی، جواهر التصوف، ص۸-۹؛ روزبهان بقلی، مشرب الارواح، ص۱۳۴؛ کاشانی، شرح منازل سائرین، ص۷۴۶؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۳۳۲.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۹ و ۱۷؛ آداب الصلاة، ۱۶۳؛ شرح چهل حدیث، ص۲۶۸ و ۵۹۱-۵۹۲؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۲۸۳؛ سرّ الصلاة، ص۱۴، ۳۵ و ۹۶؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۴۱۸-۴۱۹؛ مصباح الهدایه، ص۸۷.
- ↑ قیصری، رسائل قیصری، ص۸-۹؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۷۴۷-۷۴۹؛ کریمآبادی، اسفار اربعه در عرفان اسلامی، ص۱۶.
- ↑ (امامخمینی شرح دعای سحر، ص۱۶-۱۷؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۸۲-۲۸۳؛ مصباح، ص۸۷، صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۶۷-۶۸.
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۶۰۷ و ۶۱۲؛ اصطلاحات الصوفیه، ص۲۹۲؛ لطائف الاعلام، ص۵۸۰-۵۸۱.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۱۶-۱۷؛ آداب الصلاة، ص۱۶۳، ۳۵۲ و ۳۶۱؛ سرّ الصلاة، ص۹۶، ۱۱۲؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۹۵-۹۶.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- بقلی شیرازی، روزبهان، مشرب الارواح، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۶ق.
- الرازی، ابوزکریا، جواهر التصوف، قاهره، نشر مکتبة الآداب، ۱۴۲۳ق.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- قشیری، عبدالکریم، الرسالة القشیریة، جده، دار المنهاج، ۱۴۳۸ق.
- قیصری، داوودبنمحمود، رسائل، تصحیح سیدجلال آشتیانی، تهران، نشر حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبد الرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، انتشارات حکمت، تهران،۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، انتشارات بیدار، قم، ۱۳۸۵ش.
- کریم آبادی، داوود، اسفار اربعه در عرفان اسلامی، حکمت عرفانی، ۱۳۹۰ش.
نویسنده: باقر صاحبی