لابشرط مقسمی
لابشرط مقسمی، به معنای حقیقت واحدهای که مطلق از قید سریان و هرگونه قید دیگر، حتی قید اطلاق میباشد. امامخمینی در آثار فلسفی و عرفانی خویش به بحث لابشرط مقسمی توجه داشته و با ارتقاء آن به متن وجود، در ساحت هستیشناسی و اطلاق واجبی به تحلیل و بررسی آن پرداخته است.
اهمیت و جایگاه لابشرط مقسمی
لابشرط مقسمی در اصطلاح فلسفی و عرفانی به معنای حقیقت واحدهای است که مطلق از قید سریان و هرگونه قید دیگری، حتی قید اطلاق میباشد.[۱] بحث از اعتبارات «به شرط» و «لا بشرط»، از جمله مباحثی است که نخست در منطق مطرح و به تدریج وارد فلسفه و عرفان شد. نخستین بار ابنسینا در آثار خود در ضمن مباحث ماهیت از این اعتبارات بهره برده است. بعدها فیلسوفان به پیروی از او، این روش را در کتابهای خود به کار گرفتند.[۲] عرفا برای تبیین مقاصد خود به ویژه تبیین جایگاه اطلاقی واجب تعالی از این اعتبارات بهره بردهاند؛ البته ویژگی بسیار مهمی که عرفا در این اعتبارات ملاحظه کردهاند، توجه از حیث هستیشناسی و انتقال این اعتبارات از مفهوم به متن خارج است.[۳] امامخمینی نیز در آثار فلسفی و عرفانی خویش به بحث از اعتبارات، جایگاه و ویژگیهای آنها پرداخته و با ارتقاء این مباحث به متن وجود، در ساخت هستیشناسی و اطلاق واجبی به تحلیل و بررسی آنها پرداخته است.[۴]
اعتبارات سهگانه
یکی از مسائل مهمی که در باب ماهیات از آن بحث میشود اعتبارات سهگانه میباشد. امامخمینی به اقسام ماهیت و اعتبارات سهگانه آن توجه کرده و قائل است این اعتبارات «بشرط شیء»، «لابشرط» و «بشرط لا»، صرف اوهام و خیال و ملاحظه بدون دلیل نیست، بلکه این تقسیم برای آن است که فیلسوف درباره حقایق خارج از ذهن و حیثیات معانی، به ناچار با این ملاحظات و اعتبارات مواجه میشود و تا هنگامی که ماهیت موجود نشده باشد، نمیتوان از آن حکم و محمول سخن گفت. از این جهت، این تقسیمات حاکی از حقایق و احکام واقعی موجوداتند.[۵] امامخمینی با ملاحظه ماهیت به دو قسم مهمله و لابشرط مقسمی و در بیان اقسام ماهیت لابشرط مقسمی، بر این باور است که لابشرط قسمی، قسمی از لابشرط مقسمی است که در خارج و ذهن وجود ندارد، همچنان که ماهیت لا بشرط، نفس ماهیت است و ماهیت بشرط لا، ماهیت مقیده به قید است. ماهیتی که لاشرط است و میتواند با هزار شرط جمع شود، امّا ماهیت بشرط لا با هیچ شرطی جمع نمیشود. بنابراین، ماهیت لابشرط مقسمی به سه قسم تقسیم میشود؛ ماهیت ملحوظ یا مقید، ماهیت مجرده یا بشرط لا و ماهیت مطلق یا لابشرط مقسمی. امامخمینی همسو با اهل معرفت این اعتبارات سهگانه را به وجود سرایت داده و در مراتب هستی صادق دانسته است.[۶]
اطلاق مقسمی
عرفا برای تبیین جایگاه واجب تعالی از لابشرط قسمی و مقسمی بهره بردهاند. از دیدگاه اهل معرفت، تنها یک وجود است که کل هستی را پر کرده است و آن وجود واجب تعالی است؛ این وجود ویژگیهایی دارد که سبب شده تا برای دیگری به منزله مصداق بالذات وجود و موجود حقیقی نباشد و آن ویژگی اطلاق است که از آن به عنوان اطلاق مقسمی یاد میشود. در عرفان، حقتعالی هرگز مطلق به اطلاق قسمی نیست، زیرا این نوع اطلاق خود نوعی قید است بلکه وجود حق اطلاق مقسمی است.[۷]
امامخمینی در بیان اطلاق مقسمی با تقسیم وجود به لا بشرط مقسمی، لا بشرط قسمی و وجود مقید، بر این باور است که وجود لابشرط مقسمی مقابل ندارد و صرف الوجودی است که هیچ نقصی در آن نیست و بلکه تمام وجود است و آن حقیقت عبارت است از واجب الوجود که مقیّد به شرط یا تعین یا حیثیتی تعلیلی و تقییدی نمیباشد؛ زیرا صرف الوجود خیر محض و نور خالص است. لکن ایشان در نظر کلی و نهایی تمام این اقسام، مقسمی، قسمی و مقید را نفی کرده و بر این باور است که حقیقت وجود که نه در ذهن مرتسم میشود و نه در خارج به حس میآید و اعتبار وجود ذهن، خارج، وجود لا بشرط و بشرط لا همه اینها از اعتبارات و مفاهیمی است که برای درک وجود وضع شدهاند؛ زیرا اعتبار، اخذ و لحاظ از امور وارد بر ماهیت بوده و در وجود راهی ندارند، چرا که وجود همان حق است و همه هستی تجلی واحد حقتعالی است.[۸] به اعتقاد ایشان ذات حق اگر چه مطلق به اطلاق مقسمی است و لکن چون واجب تعالی من جمیع جهات و حیثیات، واجب است، پس وجودی صرف و محض است که همه صفات و کمالات در او مندرج است و وجود منبسط و وجود لابشرط قسمی نیز کاشف از اطلاق مقسمی ذات حقتعالی است.[۹]
پانویس
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ج۲، ص۳۰۹-۳۱۱؛ ابنترکه، اصفهانی، تمهد القواعد، ص۲۴ و ۱۲۲؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ص۱۰۲-۱۰۳؛ رضایی، بررسی و نقد حقیقت آفرینش، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ ابنسینا، الالهیات شفا، ص۱۹۷-۲۰۴؛ بهمنیار، التحصیل، ص۵۰۷؛ فخر رازی، المباحث المشرقیة، ج۱، ص۴۸؛ حلی کشف المراد؛ ص۸۵؛ لاهیجی، شوارق الالهام؛ ج۲، ص۲۶.
- ↑ قونوی، رساله النصوص، ص۷؛ ابنترکه، اصفهانی، تمهید القواعد، ص۲۱۶؛ ملاصدرا، ایقاظ النائمین، ص۱۲-۱۵؛ محمدتقی آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۳۹؛ فناری، مصباح الأنس، ص۲۵۴.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۳-۱۵؛ مناهج الوصول، ج۱، ص۲۱۹؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۱۶۷ و ۱۹۵؛ کتاب البیع، ج۴، ص۵۲؛ شرح دعای سحر، ص۱۱۶؛ جواهر الاصول، ج۳، ص۴۱۳.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۱۳-۱۵؛ مناهج الوصول، ج۱، ص۲۱۹؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۱۰۱-۱۰۹.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۲۷ و ۱۹۵؛ کتاب البیع، ج۴، ص۵۲؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۱۳-۱۵؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ فناری، مصباح الأنس، ص۲۰۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۳؛ کاشانی، اصطلاحات صوفیه، ص۲۸؛ قونوی، رساله النصوص، ص۴۲.
- ↑ امامخمینی تقریرات فلسفه، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶؛ تفسیر سوره حمد، ص۱۷۷-۱۷۸؛ شرح دعای سحر، ص۱۱۶؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۱۳-۱۴؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۹۲-۹۳؛ انوار حکمت، ص۱۳۶.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الأنس، ص۲۵۴-۲۵۵ و ۲۹۴؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۲، ص۱۶-۲۲؛ قیصری، رسائل، ص۹۵؛ قمشهای، مجموعه آثار حکیم صهبا، ص۵۱.
منابع
- ابنترکه اصفهانی، صائنالدین، تمهید القواعد، تصحیح آشتیانی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۵۵ش.
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، الهیات الشفاء، قم، مکتبة المرعشی، ۱۴۰۴ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، جواهر الأصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- آملی، محمدتقی، درر الفوائد، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۷۴ش.
- بهمنیار، مرزبان، التحصیل، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵ش.
- جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۶ش.
- حلّی، حسنبنیوسف، کشف المراد، قم، نشر جامعه مدرسین، ۱۴۲۵ق.
- رضایی، مرتضی، بررسی و نقد حقیقت آفرینش از دیدگاه ملاصدرا، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی، ۱۳۹۶ش.
- سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- صاحبی، باقر، انوار حکمت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۴ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- صاحبی، باقر، حکمت معنوی، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۱ش.
- فخر رازی، محمدبنعمر، المباحث المشرقیه، انتشارات بیدار، قم، ۱۴۱۱ق.
- فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
- قمشهای، محمدرضا، مجموعه آثار حکیم صهبا، قم، آیت اشراق، ۱۳۹۴ش.
- قونوی، صدرالدین، رسالة النصوص، مصر منشاة المعارف، ۲۰۰۳م.
- قیصری، داوودبنمحمود، رسائل، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۱ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، قاهره، دار المنار، ۱۴۱۳ق.
- لاهیجی، عبدالرزاق، شوارق الالهام، قم، نشر مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۴۲۵ق.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، ایقاظ النائمین، تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی، صدرا، ۱۳۸۶ش.
نویسنده: باقر صاحبی