پرش به محتوا

مسلک‌های سلوکی

از ویکی امام خمینی

مسلک‌های سلوکی، گوناگونی شیوه‌های سلوکی و مسلک‌های عرفانی است که بر پایه سنت‌های سلوکی و به عنوان محور منازل سلوکی و روح صراط الی‌الله می‌باشند.

اهمیت و جایگاه مسلک‌های سلوکی

عارفان با استناد به روایت «الطرق الی‌الله بعد انفاس الخلایق»،[۱] برای سالکان راه حق مسلک‌های سلوکی فراوانی ترسیم و بیان کرده‌اند و برخی ارباب سلوک را به سه قسم، ارباب معامله، ارباب مجاهده و ارباب عشق و محبت تقسیم کرده‌اند.[۲] برخی نیز ارباب سلوک را بر پایه تمکین و تلوین، جذبه و سلوک تبیین کرده‌اند.[۳] در کنار این تلاش‌ها، عرفا تبارهای سلوکی را که در ادوار مختلف ظهور و بروز پیدا کرده‌اند، بر پایه سنت سلوکی نظیر؛ سنت، عشق، فکر و دعا، دسته‌بندی کرده‌اند.[۴] امام‌خمینی نیز در آثار خویش با استناد به روایت «الطرق الی‌الله بعدد انفاس الخلایق» به برخی مسلک‌های سلوکی اشاره کرده و بر اساس سنت‌های سلوکی نظیر؛ عشق، خوف، جمال، جلال، تمکین، تلوین، جذبه و سلوک، به بررسی و تحلیل این مسلک‌ها پرداخته است.[۵]

انواع مسلک‌های سلوکی

مشهورترین سنت‌ها و مسلک‌های بزرگ عرفانی عبارتند از: سنت اخلاص در سلوک خالصانه، سنت عشق در سلوک عاشقانه، سنت دعا در سلوک سائلانه و سنت معرفت در سلوک عارفانه می باشد. راز تفاوت این مسلک‌ها و سنت‌ها در تفاوت استعدادها و افق فهم عارفان در طول تاریخ عرفان است.[۶] مهم‌ترین مسلک‌های سلوکی عبارتند از:

سلوک زاهدانه

برخی عارفان، راه وصول به حق‌تعالی را زهد و بی‌رغبتی به دنیا دانسته و با مطالعه لایه‌های ظاهری دین به این نکته رسیده‌اند که قلب سالک، میدان مبارزه گرایش‌های فطری و نفسانی است که نقطه مقابل گرایش‌های نفسانی و دنیاپرستی، زهد قرار دارد؛ ازاین‌رو سنت زاهدانه به عنوان اصل سلوکی مورد توجه برخی اهل معرفت می‌باشد.[۷] امام‌خمینی نیز در آثار خویش به مسلک زهد توجه داشته و برای آن اقسام و مراتبی بیان کرده است.[۸] و زهد از سلوک را روی‌گردانی از لذت‌های حیوانی و شهوی برای رسیدن به مقامات عقلانی می‌داند.[۹] و از جمله آفات این مسلک را زهد ظاهری و ژنده‌پوشی بدون توجه به اصلاح درون می‌داند که سبب خروج از دایره اولیای الهی و داخل شدن در ظلمت شیطانی می‌داند.[۱۰]

سلوک خالصانه

برخی از اهل معرفت، راه وصول به حق‌تعالی را سلوک خالصانه می‌دانند و برانی باورند که عملی بالا برده می‌شود که نیت آن خالص و از هر ریا و عجبی منزه باشد. ازاین‌رو باید روح صراط سلوکی را خلوص نیت و اخلاص در عمل دانست.[۱۱] امام‌خمینی روش خالصانه را به عنوان راه وصول به سوی حق‌تعالی مورد توجه قرار داده و معتقد است؛ تصفیه عمل از هر شوب و آمیختگی و تصفیه سرّ از رؤیت غیر در جمیع اعمال ظاهر و باطنی لازم است و تا زمانی که شخص از قیود انانیت و غیریت خارج نشود، به اخلاص حقیقی که بالاترین درجات اولیای الهی است نمی‌رسد.[۱۲] ایشان ارزش عمل سلوکی را به خلوص در نیت می‌داند و بر این باور است که کمال و نقص عمل سلوکی تابع کمال و نقص نیت است؛ زیرا نیت، صورت ملکوتی عمل می‌باشد.[۱۳]

سلوک عاشقانه

برخی عارفان راه وصول به حق‌تعالی را سنت و مسلک عشق می‌دانند. این گروه در مسلک خویش گوهر عشق را به عنوان اصلی معرفتی برگزیده‌اند و با چنین مسکلی در صدد یافتن معرفت توحیدی به ویژه شناخت اسمای حسنای الهی می‌باشند. این مسلک عشق بر سه عنصر تکیه دارد: ۱- تصفیه دل، ۲- تزیین دل ۳- حشر حبّی؛ هنگامی که عاشق رذایل اخلاقی را از دل پاک کرد و به تصفیه آن توفیق یافت، حق‌تعالی از سرّ محبت دل او را صحنه تجلی جمال خویش قرار می‌دهد. بنابراین سالک در مسلک عشق، دل به خدا سپرده و دل باخته او می‌شود.[۱۴] امام‌خمینی به راه و روش عاشقانه توجه ویژه ای داشته، عشق به خداوند را دستاورد تجلیات حبّی در سرّ قلب سالک می‌داند که به صورت عشق‌بازی در ظاهر در می‌آید و آتشی است که از قلب عاشق سر می‌کشد و به باطن و ظاهر سالک سرایت می‌کند.[۱۵]

سلوک سائلانه

گروهی از عارفان، سنت دعا و مناجات را سرمنشأ سلوک خود قرار داده‌اند. سالک در حال دعا تمام توجه خود را به حق‌تعالی داده و با زبان باطن رابطه خود را به حق‌تعالی مستحکم می‌کند و همواره در تمام حالات و در همه لحظات، دعا و مسئلت دارد و اصلی عملی سالکان خود را بر دو محور محاسبه نفس و دعا قرار می‌دهد.[۱۶]

امام‌خمینی یکی از راه و روش وصول به حق‌تعالی را سلوک دعائی می‌داند و معتقد است دعای اصحاب سلوک که دعای از روی امتثال است، اسیر نفس نیستند و برای آرزوهایی نفسانی دعا نمی‌کنند بلکه برای امتثال امر خدا دست به دعا بر می‌دارند؛ زیرا دعا خلوت با حق است و در سایه دعا می‌توانند با محبوب خود مناجات کنند.[۱۷]

سلوک عارفانه

گروهی از اهل معرفت، راه وصول به حق‌تعالی را سلوک عارفانه و معرفت دانسته‌اند. مقصود از معرفت، معرفت نفس و معرفت توحیدی می‌باشد که بر پایه حدیث نبوی «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» شکل گرفته است. این مسلک سلوکی، پردامنه‌ترین مسلک تاریخ عرفان است که در قرن هفتم با ظهور ابن‌عربی، نمود برجسته‌ای پیدا کرد و از سوی پیروان محیی‌الدین ادامه یافت.[۱۸] امام‌خمینی نیز، مسلک معرفتی را برپایه حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» که خود راهی برای فهم شهودی و یافت ذوقی خدا و بهترین راه تحصیل حضور قلب است، تشخیص داده و در صدد تبین اصول معرفتی و سلوکی این مسلک برآمده است. ایشان در مسلک سلوکی خویش، شناخت نفس و شناخت توحید را به عنوان اصل معرفتی برگزیده است.[۱۹]

امام‌خمینی راه رسیدن به معارف الهی، بلکه تمام حقایق را در معرفت نفس می‌داند و شرط شناخت توحید و حق‌تعالی را شناخت نفس می‌داند.[۲۰] به اعتقاد ایشان، تفکر در کتاب نفس خود که آیه و نشانه بزرگ الهی است، نردبانی برای تعالی و رسیدن به معرفت سلوکی حق‌تعالی و اسماء و صفات الهی است؛ بنابراین در سلوک عارفانه امام‌خمینی، سالک پس از آن که به معرفت نفس رسید و از رهگذر آن، فهم توحیدی یافت، باید بکوشد تا آن فهم را در زندگی روزانه خود به جریان بیندازد تا به نحو شهودی، نفس و خدای نفس را بشناسد که در این حالت سالک را در تمام منازل و معارج عارفین یاری می‌دهد.[۲۱]

پانویس

  1. فیض کاشانی، علم الیقین ج، ص۱۴ و ۳۳؛ سبزواری، اسرار الحکم، ص۳۵۶.
  2. ابوالخیر، حقیقت و افسانه، ص۵-۲۳؛ کبری، الاصول العشره، ص۳۶-۳۳.
  3. فرغانی، مشارق الدواری، ص۴۲۵-۴۲۶.
  4. جامی، نفحات الأنس، ص۶؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۸۶؛ سلمی، مجموعه آثار، ج۲، ص۴۱۶؛ فضلی، علم سلوک، ص۱۱۶-۱۲۰.
  5. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۱۰، ۷۸، ۱۰۸، ۲۸۹؛ تفسیر سوره حمد، ص۷۲؛ سرّالصلاة، ص۵؛ مصباح الهدایة، ص۴۷؛ شرح چهل حدیث، ص۶۴ و ۵۰۶؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۲۸۱-۲۸۲.
  6. فضلی، علم سلوک، ص۱۱۶-۱۱۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۱۷.
  7. فضلی، علم سلوک، ص۱۱۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ۴۱۷.
  8. امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۰۳ و ۳۲۵؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۳۷.
  9. امام‌خمینی، حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۹۶.
  10. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۸۹.
  11. جامی، نفحات الأنس، ص۶؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۸۶، فضلی، علم سلوک، ۱۱۹.
  12. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ص۱۶۰؛ شرح چهل حدیث، ص۳۲۸-۳۲۹؛ سرّالصلاة، ص۷۵.
  13. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۱.
  14. کبری، فواتح الجمال و فوائح الجلال، ص۱۹۳؛ همدانی، مشارب الاذواق، ص۳۷؛ انصاری، مشارق انوار القلوب، ص۱۱؛ همدانی، تمهیدات، ص۱۰۴؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۱۷-۴۱۸.
  15. امام خمینی، سرّالصلاة، ص۱۱.
  16. ابن‌طاووس، فلاح السائل، ص۸۳-۸۶؛ فهد حلی، عدة الداعی، ص۵۳؛ التحصین و صفات العارفین، ص۲۰.
  17. امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۶۳؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۷۳.
  18. ابن‌عربی، فصوص الحکم، ص۲۱۵؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ص۱۹۳؛ آملی نص النصوص، ص۶۱؛ فضلی، علم سلوک، ص۱۴۵-۱۴۷.
  19. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۹۶-۲۹۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱۸؛ صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۲۲.
  20. مصباح الهدایة، ص۱۸؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۰۳؛ صاحبی، حکمت معنوی، ص۵۲۳.
  21. امام‌خمینی، مصباح الهدایة، ص۴۰؛ سرّالصلاة، ص۵۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۲۱-۴۲۳.

منابع

  • ابن‌طاووس، رضی‌الدین، علی‌بن‌موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۷ش.
  • ابن‌عربی، محیی‌الدین، فصوص الحکم، تعلیقات، ابوالعلاء، عفیفی، تهران، الزهراء، ۱۳۷۰ش.
  • ابوالخیر ابوسعید، حقیقت و افسانه، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • انصاری، عبدالرحمان، مشارق انوار القلوب و مفتاح اسرار، تهران، طهوری، ۱۳۷۹ش.
  • آملی، سیدحیدر، نص النصوص فی شرح فصوص الحکم، تهران، توس، ۱۳۶۷.
  • جامی، عبدالرحمان، نفحات الأنس، تعلیقات ولیام ناسولیس، نشر لیسی، چاپ کلکته، ۱۸۵۸م.
  • جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تصحیح آشتیانی، قم، دفتر التبلیغات، ۱۳۸۱ش.
  • سبزواری، ملاهادی، اسرار الحکم، قم، نشر قدس، ۱۳۸۳ش.
  • سلمی، عبدالرحمن، مجموعه آثار، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • فرغانی، سعید الدین، مشارق الدراری، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش.
  • فضلی، علی، علم سلوک، قم، نشر معارف، ۱۳۸۹ش.
  • فهد حلی، احمدبن‌محمد، التحصین، فی صفات العارفین، قم، لاهیجی، ۱۳۷۷ش.
  • فهد حلی، احمدبن‌محمد، عدة الداعی، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۲۰ش.
  • فیض کاشانی، محسن، علم الیقین فی اصول الدین، قم، انتشارات بیداره ۱۳۷۷ش.
  • کبری، نجم‌الدین، فواتح الجمال و قوائح الجلال، کویت، دار سعاد الصباح، ۱۹۹۳م.
  • کبری، نجم‌الدین، الاصول العشره، به اهتمام نجیب مایل هروی، تهران، مولی، ۱۳۸۴ش.
  • هجویری، ابوالحسن، کشف المحجوب، تهران، انتشارات طهوری، ۱۳۷۵ش.
  • همدانی، عین القضات، تمهیدات، تهران، منوچهری، ۱۳۷۳ش.
  • همدانی، میرسیدعلی، مشارب الاذواق، تهران، مولی، ۱۳۸۴ش.

نویسنده: باقر صاحبی