واقعه مسجد گوهرشاد
| نامهای دیگر | قیام گوهرشاد، کشتار گوهرشاد |
|---|---|
| شرح ماجرا | اعتراض مردم مشهد به قانون یکسانسازی لباس توسط حکومت پهلوی اول که منجر به سرکوب خونین مردم شد |
| طرفین | مردم مشهد و روحانیون ↔ حکومت پهلوی اول |
| زمان | ۲۱ تیر ۱۳۱۴ |
| دوره | رضاشاه پهلوی |
| مکان | مسجد گوهرشاد، مشهد |
| علت | اعتراض به قانون اتحاد شکل لباس و اجباری شدن کلاه شاپو |
| اهداف | مخالفت با سیاستهای ضد مذهبی و غربگرایانه رضاشاه |
| عاملان | نیروهای نظامی و انتظامی حکومت پهلوی |
| نتایج | سرکوب خونین تظاهرات |
| پیامدها | کشته و زخمی شدن صدها نفر، بازداشت گسترده روحانیون و مردم |
| واکنشها | اعتراضات گسترده، بازتاب بینالمللی |
| مرتبط | محمدتقی بهلول، سیاستهای فرهنگی رضاشاه، کشف حجاب |
واقعه مسجد گوهرشاد اعتراض مردم مشهد به قانون یکسانسازی لباس توسط حکومت پهلوی اول بود که منجر به سرکوب خونین مردم توسط حکومت شد. گفته شده در این واقعه نزدیک هزار نفر کشته شدند و صدها نفر از روحانیون و مردم بازداشت شدند.
حکومت پهلوی اول در راستای سیاستهای فرهنگی خود، قوانینی را تصویب کرد که مردم را وامیداشت تا به یک شکل لباس بپوشند. از جمله این قوانین، اجبار مردان به استفاده از کلاه شاپو (تمام لبهدار) به جای کلاه پهلوی بود. این سیاستها سرانجام منجر به نارضایتی عمومی در کشور شد که یکی از این اعتراضات، تجمع عدهای از مردم مشهد در مسجد گوهرشاد بود. حکومت پهلوی اول نسبت به این تجمع واکنشی خشونتآمیز داشت و اعتراضات را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب کرد.
امامخمینی از واقعه گوهرشاد بارها به تلخی یاد کرده است و آن را «قتل عام» توصیف میکند. امامخمینی واقعه گوهرشاد را نشانهای از واقعیت افکار و رفتار حکومت و خاندان پهلوی میداند.
اعتراض به قانون تغییر لباس
یکی از سیاستهای فرهنگی رضاخان تغییر لباس بود که بعد از تثبیت قدرت او به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون اتحاد شکل لباس ایرانیان به تاریخ ۱۰ دیماه ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملی وقت تصویب شد.[۱] بر اساس این مصوبه، به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایران در داخل کشور مکلف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند و از کلاه پهلوی استفاده کنند.[۲] از اوایل ۱۳۱۴ خورشیدی بنا به خواست و فرمان رضاخان استفاده از کلاه شاپو یا کلاه بینالمللی فرنگی که تمام لبهدار بود؛ به جای کلاه لبهدار پهلوی اجباری شد.[۳] دستور تغییر لباس و تبدیل کلاه پهلوی به کلاه بینالمللی موسوم به «شاپو» به فتحالله پاکروان، استاندار خراسان ابلاغ گردید. او نیز بدون کمترین تعللی، دستور رضاخان را به اجرا گذاشت.[۴] مجموع این اقدامات دست به دست هم داد و علما و روحانیون را به ویژه در شهرهای مذهبی به خشم آورد.[۵] توده مردم نیز که در این کار، مقدمات کشف حجاب از زنان را مشاهده میکردند، ملتهب و ناراضی بودند. این قضایا مقدمات وقوع حادثه قیام گوهرشاد در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ش شد.[۶]
تجمع در مسجد گوهرشاد و سرکوب خونین
در پی سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان، روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که در اعتراض به این سیاستها دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در مسجد گوهرشاد گرد هم آیند.[۷] در تیرماه ۱۳۱۴ش عده زیادی از مردم مشهد تظاهرات پرجمعیتی علیه اجباریشدن کلاه شاپو و یکسانسازی لباس برگزار کردند و به مسجد گوهرشاد آمدند.[۸] سران نظامی و انتظامی مشهد بنا به دستور رضاخان با تجهیزات کامل و افراد فراوان در نقاط حساس مستقر شدند و تفنگها، سلاحهای خودکار و حتی توپها را به منظور سرکوب مردم به میدان آوردند. در اجتماع مردم مشهد در گوهرشاد، محمدتقی بهلول سخنان تندی علیه دولت ایراد کرد و خواهان مقاومت مردم شد.[۹]
تجمع در مسجد گوهرشاد به درگیری با نظامیان منجر شد و یکی از سرکوبهای خونین تجمعات مردمی توسط حکومت پهلوی را رقم زد.[۱۰] ازدحام بیش از حد مردم در مسجد گوهرشاد در ۲۱ تیر به محاصره کامل مسجد با توپهای سنگین منجر شد و سرانجام به کشتار و دستگیری مردم توسط نیروهای نظامی و انتظامی انجامید.[۱۱] پاسخ حکومت به این اعتراض آرام و مدنی مردم مشهد، کشتار معترضین بود. در این روز مأمورین نظامی و انتظامی از هر سو به مردم هجوم آورده و در داخل مسجد به کشتار آنان پرداختند.[۱۲]
تعداد کشتهشدگان
کشتار مردم مشهد در قیام گوهرشاد را به یک فاجعه تعبیر میکنند. عمق این فاجعه چنان بود که اجساد کشتهها و زخمیها را با کامیونهای بزرگ از شهر خارج و در گودالهای بزرگی دفن کردند و بدین ترتیب برخی زنده به گور شدند.[۱۳] برخی از منابع تعداد مقتولین و مجروحین را بالغ بر ۸۵۰ نفر ذکر کرده اند.[۱۴] سیدمحمدعلی شوشتری که در زمان این واقعه، ناظر رضاخان بر اموال آستان قدس رضوی بوده، تعداد کشتهها را ۱۶۷۰ نفر ذکر میکند.[۱۵] احمد بهار، شاعر و سیاستمدار دوره پهلوی، در روزنامه بهار آن زمان تعداد کشتهها را ۱۷۵۰ نفر ذکر کرده است.[۱۶] برخی نیز گفتهاند حدود دو هزار نفر در این فاجعه ملی کشته و زخمی شدند.[۱۷]
در این واقعه نزدیک به ۱۱۰۰ نفر دستگیر شدند و از آنجا که حکومت، روحانیون را عاملین اصلی قیام میدانست، بازداشت آنها را در اولویت قرار داد.[۱۸] بعضی از علما از جمله محمدتقی بهلول، شیخ مهدی واعظ، شیخ محمدعلی اردبیلی و شیخ علیاکبر مدقق خراسانی موفق به فرار گشتند؛ اما با این حال عده زیادی هم بازداشت شدند.[۱۹]
واقعه مسجد گوهرشاد از نگاه امامخمینی
امامخمینی بارها در سخنانش به استبداد و ظلم رضا شاه و کشتار مسجد گوهرشاد اشاره کرده و آن را واقعیتی از افکار و رفتار خاندان پهلوی دانستهاند.[۲۰] امامخمینی چندین بار در سخنان خود از واقعه مسجد گوهرشاد به «قتلعام» یاد کرده است.[۲۱] امام در شرح واقعه گوهرشاد گفته است که پس از آن واقعه عالمان مشهد را به تهران آوردند و حبس و محاکمه کردند و بعضی را کشتند.[۲۲]
امامخمینی در سخنرانیای گفته است: «در زمان خود رضا شاه، قتلعام مسجد گوهرشاد را من به خاطر دارم، و کسانی که به سن من هستند به خاطر دارند که در مسجد و معبد مسلمین که مرکز اقامه نماز بود، عبادت خدا بود، اینها ریختند و یک عده از مظلومین که برای دادخواهی آنجا مجتمع شده بودند، قتلعام کردند و از بین بردند.»[۲۳]
پانویس
- ↑ قاسم پور، «غائله متحدالشکل کردن لباس» ص۴۹ تا ص۵۱.
- ↑ قاسم پور، «غائله متحدالشکل کردن لباس» ص۴۹ تا ص۵۱.
- ↑ امینی، «غائله مسجد»، ص۲۷۳.
- ↑ شوشتری، خاطرات سیاسی سیدمحمدعلی شوشتری، ص۳۹.
- ↑ شیرودی، جنبشها و نهضتهای سیاسی اسلام معاصر، ص۴۴.
- ↑ شیرودی، جنبشها و نهضتهای سیاسی اسلام معاصر، ص۴۴.
- ↑ بصیرتمنش، سیاست مذهبی حکومت رضاشاه، ص۴۵۹.
- ↑ پرتال امامخمینی، «خاطره تلخ امام از کشتار در مسجد گوهرشاد».
- ↑ پرتال امامخمینی، «خاطره تلخ امام از کشتار در مسجد گوهرشاد».
- ↑ شیرودی، جنبشها و نهضتهای سیاسی اسلام معاصر، ص۴۵.
- ↑ شیرودی، جنبشها و نهضتهای سیاسی اسلام معاصر، ص۴۵.
- ↑ پرتال امامخمینی، «خاطره تلخ امام از کشتار در مسجد گوهرشاد».
- ↑ شمسآبادی، «قیام گوهرشاد»، ص۱۲۸.
- ↑ شمسآبادی، «قیام گوهرشاد»، ص۱۲۸.
- ↑ شوشتری، خاطرات سیاسی سیدمحمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۸۲-۸۳.
- ↑ واقعه گوهرشاد به روایت دیگر، ص۱۳۷ و ص۱۳۸.
- ↑ پرتال امامخمینی، «خاطره تلخ امام از کشتار در مسجد گوهرشاد».
- ↑ شمسآبادی، «قیام گوهرشاد»، ص۱۳۱.
- ↑ شمسآبادی، «قیام گوهرشاد»، ص۱۳۱.
- ↑ پرتال امامخمینی، «خاطره تلخ امام از کشتار در مسجد گوهرشاد».
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۳ و ۳۶۴، ج۳، ص۲۶۱، ج۵، ص۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۲.
منابع
- امامخمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امینی، د، «غائله مسجد»، یاد، شماره ۶۷ و ۶۸ و ۶۹ و ۷۰، بهار و زمستان ۱۳۸۲ش.
- بصیرتمنش، حمید، «سیاست مذهبی حکومت رضاشاه»؛ تاریخ معاصر ایران، کتاب دهم، تهران، موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- پرتال امامخمینی، «خاطره تلخ امام از کشتار در مسجد گوهرشاد»، بازدید: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- قاسم پور، داود، «غائله متحدالشکل کردن لباس» زمانه، شماره ۴۰، سال چهارم، ۱۳۸۴ش.
- شمسآبادی، حسن، «قیام گوهرشاد»، مطالعات تاریخی، شماره ۲۹، تابستان ۱۳۸۹ش.
- شوشتری، محمدعلی، خاطرات سیاسی سیدمحمدعلی شوشتری، به کوشش غلامحسین میرزاصالح، تهران، کویر، ۱۳۷۹ش.
- شیرودی، مرتضی، جنبشها و نهضتهای سیاسی اسلام معاصر، زمزم هدایت وابسته به پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق(ع)، بیتا.
- رائین، سیما، واقعه گوهرشاد به روایت دیگر، بیجا، نشر رائین، ۱۳۷۹ش.