ورع
ورع پرهیزکاری و خویشتندارای و دوری از گناهان میباشد و معنایی فراتر از اجتناب از محرمات شرعی است و شامل پرهیز از شبهات و کارهایی که ممکن است انسان را به گناه نزدیک کند، میباشد.
اهمیت و جایگاه ورع
ورع در اصطلاح اخلاقی به معنای پرهیزکاری از گناه و هر آنچه که انسان را از خداوند دور میکند.[۱] ورع یکی از مباحث مهم اخلاقی است. در روایات آثار متعددی برای ورع ذکر شده است از جمله حفظ دین، تثبیت ایمان، حفظ انسان از محرمات و دستیابی به بالاترین نوع عبادت. علمای اخلاق با استناد به چنین روایاتی در این زمینه به جایگاه و اهمیت ورع مراتب و آثار ورع در آثار خویش پرداختهاند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث ورع، حقیقت و مراتب آن پرداخته است.[۳]
حقیقت ورع
علمای اخلاق در آثار خویش به حقیقت ورع و تفاوت آن با مقام تقوا پرداختهاند.[۴] امامخمینی نیز در بیان حقیقت ورع، معتقد است، ورع نگاهداری کامل و آخرین مرتبه نفس و در عین حال ترسناکترین لغزشگاه سلوکی است. ایشان میزان در کمال ورع را اجتناب از محارم الهی میداند و معتقد است هر کس از محرمات الهی اجتناب کند از ورعدارترین مردم به شمار میآید.
به اعتقاد امامخمینی ورع و اجتناب از محرمات الهی کار بسیار مشکلی نیست، بلکه انسان با مقداری ریاضت نفس میتواند ترک جمیع محرمات کند پس اگر انسان بخواهد اهل سعادت و نجات باشد و در تحت ولایت اهلبیت قرار گیرد باید ورع داشته باشد.[۵] واژه تقوا با واژه ورع مرتبط است اگرچه ورع غیر از تقواست، اما در بسیاری از موارد به همان معنای تقوا به کار میرود. ورع به معنای شدت خود نگهداری و سختگیری بر نفس و حفظ خود از معاصی و مشتهیات است. در واقع ورع اخص از تقواست از این جهت است که به اعتقاد امامخمینی ورع شدت تقوی و کمال پرهیزکاری است و به معنای نگهداری نفس از مشتهیات میباشد.[۶] بنابراین امامخمینی حقیقت ورع را شدت پرهیزکاری میداند که سالک طریق با متصف شدن به این حالت میتواند خود را از تجاور از حریم عقل و شرع مصون بدارد.[۷]
مراتب ورع
برخی علمای اخلاق و اهل معرفت برای ورع چند مرتبه قائل شده اند:
اول، ورع اهل عدل و آن اجتناب از هر چیزی است که مستلزم فسق و گناهکار بودن است و موجب خروج از عدالت است، دوم، ورع صالحین است و آن اجتناب از شبهات است، سوم، ورع، متقین است و آن اجتناب از انجام آن اموری است که خوف آن میرود به حرامی یا شبهحرامی مبدل شود یا حرامی را بدنبال داشته باشد و چهارم ورع صدیقین است و آن اجتناب از هر چیزی است که برای خدا نباشد.[۸]
امامخمینی با بیان اینکه ورع از محارم الهی و پایه تمام کمالات معنوی و مقامات اخروی است و برای هیچ کس مقامی حاصل نمیشود مگر به ورع از محارم الهی. برای ورع مراتبی را بر میشمارد:
- ورع عامه: این مرتبه از ورع اجتناب از گناهان کبیره است.
- ورع خاصه: این مرتبه از ورع اجتناب از مشتبهات است به جهت خوف از وقوع در محرمات
- ورع اهل زهد: این مرتبه اجتناب از مباحات است برای احتراز از وِزر آن.
- ورع اهل سلوک: و آن ترک نظر به دنیاست برای وصول به مقامات معنوی است.
- ورع مجذوبین: ورع این گروه ترک مقامات است برای وصول به باب الله و شهود جمال حقتعالی.
- ورع اولیاء: ورع این گروه اجتناب از توجه به غایات است.[۹]
پانویس
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۶۳؛ لطایف الاعلام، ص۵۹۱؛ مجلسی، مراة العقول، ج۸، ص۵۲-۵۳؛ آمدی، غررالحکم، ص۱۲۵.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۹۴؛ متقی، کنز العمال، ص۴۷۳؛ کلینی، ج۲، ص۶۷-۷۷ و ۳۲۰؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۶۲-۲۶۵.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۰۶ و ۴۷۳؛ جهاد اکبر، ص۱۶؛ صحیفه، ج۱۸، ص۵ و ۱۵۹.
- ↑ آل غازی، بیان المعانی، ج۳، ص۵۵؛ فراهیدی، کتاب العین ج۲، ص۲۴۲؛ نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۷۵-۱۸۰.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۷۴-۴۷۵.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۶۸ و ۴۷۳.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۶۸.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۹۴؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۷۳.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول، دمشق، مطبعة الترقی، ۱۳۸۲ق.
- آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش.
- غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتب العربی، بیتا.
- فراهیدی، خلیل، کتاب العین، قم نشر هجرت، ۱۳۶۷ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۸۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، لطایف الاعلام، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- متقی، علیبنحسامالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال والأفعال، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
- نراقی، مهدی، جامع السعادات، قم، نشر قائم آل محمد، ۱۳۸۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی