پرش به محتوا

قیام: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
واژه قیام، مصدر و از ریشه «قوم»، به معانی گوناگونی آمده که پابرجابودن قهری یا [[جبر و اختیار|اختیاری]]، محافظت و نگهداری از چیزی و اصلاح و پیرایش آن و عزم و [[اراده]] بر انجام کاری، از آن جمله‌اند.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۹۰.</ref> ایستادن، جنبش، بیداری از خواب غفلت، معتدل‌شدن، دوام و ثبات‌داشتن، مطالبه‌کردن و آغازکردن، برخی دیگر از معانی لغوی این واژه است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۷۱۷.</ref> قیام در ادبیات قرآنی، عرفانی، سیاسی و فقهی معانی گوناگونی دارد. در اصطلاح [[سیاست]]، به معنای حرکتی تحول‌گرایانه و ارادی است که آگاهانه و مبتنی بر انتخاب و [[آزادی]]، برای نفی وضعیت موجود، اصلاح امور و ایجاد شرایط مطلوب صورت می‌گیرد.<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۱۹، ۲۲–۲۳، ۳۰ و ۳۲.</ref> قیام گاهی معادل نهضت و جنبش و در بعد وسیع‌تر، شامل [[انقلاب]]، [[شورش]]، [[اصلاح]]، [[نهضت استقلال‌طلبانه]] و [[جنگ]] و [[جهاد و دفاع|جهاد]] رهایی‌بخش است.<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۲۴–۲۵.</ref>
واژه قیام، مصدر و از ریشه «قوم»، به معانی گوناگونی آمده که پابرجابودن قهری یا اختیاری، محافظت و نگهداری از چیزی و اصلاح و پیرایش آن و عزم و [[اراده]] بر انجام کاری، از آن جمله‌اند.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۹۰.</ref> ایستادن، جنبش، بیداری از خواب غفلت، معتدل‌شدن، دوام و ثبات‌داشتن، مطالبه‌کردن و آغازکردن، برخی دیگر از معانی لغوی این واژه است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۷۱۷.</ref> قیام در ادبیات قرآنی، [[عرفان|عرفانی]]، سیاسی و [[فقه|فقهی]] معانی گوناگونی دارد. در اصطلاح [[سیاست]]، به معنای حرکتی تحول‌گرایانه و ارادی است که آگاهانه و مبتنی بر انتخاب و [[آزادی]]، برای نفی وضعیت موجود، اصلاح امور و ایجاد شرایط مطلوب صورت می‌گیرد.<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۱۹، ۲۲–۲۳، ۳۰ و ۳۲.</ref> قیام گاهی معادل نهضت و جنبش و در بعد وسیع‌تر، شامل انقلاب، [[شورش]]، [[اصلاح]]، [[نهضت استقلال‌طلبانه]] و جنگ و [[جهاد و دفاع|جهاد]] رهایی‌بخش است.<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۲۴–۲۵.</ref>


در اندیشه و بیان [[امام‌خمینی]]، مفهوم «قیام»، همان مفهوم قرآنی است که از آن به «قیام لله» تعبیر شده‌است<ref>سبأ، ۴۶.</ref> و «قیام لله» یگانه شیوه درست مبارزه است که [[خداوند]] از طریق [[انبیاء|پیامبران بزرگ الهی]]، همه [[مؤمنان]] را به آن فراخوانده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱–۲۲.</ref> در نگاه ایشان، حرکت همه پیامبران بزرگ الهی (ع)، ماهیت قیام لله داشته و همین ماهیت الهی، تضمین‌کننده پیروزی آنان بر نمرودها و فرعون‌ها بدون برخورداری از امکانات مادی بوده‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱.</ref> و قیام برای انجام تکالیف و مأموریت‌های الهی در عرصه‌های فردی مثل [[تربیت]] خود و عرصه اجتماعی برای تنظیم اجتماع و ترقی و تکامل انسان در جنبه‌های سیاسی و اجتماعی ضروری است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۳۷.</ref>
در اندیشه و بیان [[امام‌خمینی]]، مفهوم «قیام»، همان مفهوم قرآنی است که از آن به «قیام لله» تعبیر شده‌است<ref>سبأ، ۴۶.</ref> و «قیام لله» یگانه شیوه درست مبارزه است که [[خداوند]] از طریق [[انبیاء|پیامبران بزرگ الهی]]، همه مؤمنان را به آن فراخوانده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱–۲۲.</ref> در نگاه ایشان، حرکت همه پیامبران بزرگ الهی (ع)، ماهیت قیام لله داشته و همین ماهیت الهی، تضمین‌کننده پیروزی آنان بر نمرودها و فرعون‌ها بدون برخورداری از امکانات مادی بوده‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱.</ref> و قیام برای انجام تکالیف و مأموریت‌های الهی در عرصه‌های فردی مثل [[تربیت]] خود و عرصه اجتماعی برای تنظیم اجتماع و ترقی و تکامل انسان در جنبه‌های سیاسی و اجتماعی ضروری است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۳۷.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
انسان به جهت برخورداری از زندگی اجتماعی که امری [[فطرت|فطری]] است، برای بقای خود نیز به‌طور فطری برای خود حق دفاع قائل است و از حقوق خود در برابر افراد یا جوامع دیگر [[جهاد و دفاع|دفاع]] می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۶۹–۷۰.</ref> آغازگر قیام‌های مقدس، پیامبران الهی (ع) ازجمله [[نوح(ع)]]، [[ابراهیم(ع)]]، [[موسی(ع)]]، [[صالح(ع)]]، [[شعیب(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] بودند<ref>شعرا، ۱۰–۲۱۷.</ref> که با [[بت‌پرستی]]، [[ظلم]]، بیدادگری، [[جهل]]، [[تعصب]]، [[تقلید|تقلید نابجا]]، [[اسراف]]، [[تبذیر]]، [[افساد در زمین]]، [[فحشا]] و امتیازات موهوم اجتماعی مبارزه کردند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۷/۴۴۶–۴۴۷.</ref>
انسان به جهت برخورداری از زندگی اجتماعی که امری فطری است، برای بقای خود نیز به‌طور فطری برای خود حق دفاع قائل است و از حقوق خود در برابر افراد یا جوامع دیگر [[جهاد و دفاع|دفاع]] می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۶۹–۷۰.</ref> آغازگر قیام‌های مقدس، [[پیامبران الهی (ع)]] ازجمله [[نوح(ع)]]، [[ابراهیم(ع)]]، [[موسی(ع)]]، [[صالح(ع)]]، [[شعیب(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] بودند<ref>شعرا، ۱۰–۲۱۷.</ref> که با [[بت‌پرستی]]، [[ظلم]]، بیدادگری، [[جهل]]، [[تعصب]]، تقلید نابجا، [[اسراف]]، [[تبذیر]]، افساد در زمین، [[فحشا]] و امتیازات موهوم اجتماعی مبارزه کردند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۷/۴۴۶–۴۴۷.</ref>


واژه قیام و مشتقات آن بارها در [[قرآن]] آمده‌است.<ref>← عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ۷۳۴–۷۳۹.</ref> خداوند، پیامبر اسلام (ص) را به قیام و [[انذار]] و [[هدایت و ضلالت|هدایت]] مردم فرمان داده،<ref>مدثر، ۲.</ref> خواستار قیام مؤمنان برای اطاعت فرمان‌های الهی شده<ref>بقره، ۲۳۸.</ref> و آنان را به قیام جمعی و فردی برای خدا فرا خوانده‌است؛<ref>سبأ، ۴۶.</ref> همچنان‌که پس از استقرار دین در جامعه، پیامبر (ص) و دیگر مؤمنان، به استقامت‌کردن<ref>هود، ۱۱۲؛ شوری، ۱۵.</ref> و ثابت‌بودن بر [[اسلام]] و ادای حقِ آن به‌طور کامل<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۱/۴۸.</ref> مأمور شده‌اند.
واژه قیام و مشتقات آن بارها در [[قرآن]] آمده‌است.<ref>← عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ۷۳۴–۷۳۹.</ref> خداوند، پیامبر اسلام (ص) را به قیام و انذار و هدایت مردم فرمان داده،<ref>مدثر، ۲.</ref> خواستار قیام مؤمنان برای اطاعت فرمان‌های الهی شده<ref>بقره، ۲۳۸.</ref> و آنان را به قیام جمعی و فردی برای خدا فرا خوانده‌است؛<ref>سبأ، ۴۶.</ref> همچنان‌که پس از استقرار [[دین]] در [[جامعه]]، پیامبر (ص) و دیگر مؤمنان، به استقامت‌کردن<ref>هود، ۱۱۲؛ شوری، ۱۵.</ref> و ثابت‌بودن بر [[اسلام]] و ادای حقِ آن به‌طور کامل<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۱/۴۸.</ref> مأمور شده‌اند.


قیام علیه وضع نامطلوب حکومت، در اسلام با مفاهیمی همانند جهاد و [[امر به معروف و نهی از منکر]] بیان شده‌است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۹۸.</ref> مهم‌ترین وظایف پیامبران (ع) از نگاه قرآن، وجوب نهی از فساد و مبارزه با آن بوده‌است<ref>هود، ۱۱۶؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۷/۴۶۰.</ref> و [[سنت پیامبر(ص)|سنت]]<ref>مجلسی، ۴۴/۳۸۲؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۹۱.</ref> و [[سیره|سیره پیامبر اکرم (ص)]]<ref>امین عاملی، سیره معصومان (ع)، ۱/۱۷.</ref> و [[سیره|سیره ائمه (ع)]] هم به‌درستی لزوم قیام در برابر ستم ستمکاران،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۸/۹۷.</ref> برای احقاق حق و مقابله با فساد و کژی و باطل را آشکار می‌کند.<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۳۰.</ref> قیام اولیای الهی نیز با هدف اصلاح و مبارزه با انحرافات بود و [[قیام امام‌حسین(ع)]] از شاخص‌ترین آنهاست که برای اعتراض به وضعیت حکومت و عدم شایستگی حاکم وقت و شیوع فساد صورت گرفت.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۶/۶۳۹.</ref> [[شیعه|شیعیان]] و پیروان ائمه (ع) در طول [[تاریخ]]، علیه حاکمان ستمگر قیام‌های پی‌درپی داشته‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰.</ref> از قیام‌های مهم در تاریخ صدر اسلام می‌توان به قیام‌های [[قیام توّابین|توّابین]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، ۵/۵۸۳–۶۰۹.</ref> [[قیام مختار ثقفی|مختار ثقفی]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، ۶/۳۸ و ۶۶.</ref> [[قیام زیدبن‌علی|زیدبن‌علی]]<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۳/۱۲۲.</ref> و نیز قیام حسین‌بن‌علی معروف به [[قیام فخ]]<ref>شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام‌سجاد علیه‌السلام، ۱/۱۸۶.</ref> اشاره کرد. [[امام‌خمینی]] با اشاره به قیام فرزندان و یاران ائمه (ع) در طول تاریخ، این قیام‌ها را با اطلاع و خواست و در راه ائمه (ع) ارزیابی کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰.</ref>
قیام علیه وضع نامطلوب حکومت، در اسلام با مفاهیمی همانند [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] بیان شده‌است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۹۸.</ref> مهم‌ترین وظایف پیامبران (ع) از نگاه قرآن، وجوب نهی از فساد و مبارزه با آن بوده‌است<ref>هود، ۱۱۶؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۷/۴۶۰.</ref> و [[سنت پیامبر(ص)|سنت]]<ref>مجلسی، ۴۴/۳۸۲؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۹۱.</ref> و [[سیره|سیره پیامبر اکرم (ص)]]<ref>امین عاملی، سیره معصومان (ع)، ۱/۱۷.</ref> و [[سیره|سیره ائمه (ع)]] هم به‌درستی لزوم قیام در برابر ستم ستمکاران،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۸/۹۷.</ref> برای احقاق حق و مقابله با فساد و کژی و باطل را آشکار می‌کند.<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۳۰.</ref> قیام اولیای الهی نیز با هدف اصلاح و مبارزه با [[انحراف|انحرافات]] بود و [[قیام امام‌حسین(ع)]] از شاخص‌ترین آنهاست که برای اعتراض به وضعیت حکومت و عدم شایستگی حاکم وقت و شیوع فساد صورت گرفت.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۶/۶۳۹.</ref> [[شیعه|شیعیان]] و پیروان ائمه (ع) در طول تاریخ، علیه حاکمان ستمگر قیام‌های پی‌درپی داشته‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۰.</ref> از قیام‌های مهم در تاریخ صدر اسلام می‌توان به قیام‌های [[قیام توابین|توّابین]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، ۵/۵۸۳–۶۰۹.</ref> [[قیام مختار ثقفی|مختار ثقفی]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، ۶/۳۸ و ۶۶.</ref> [[قیام زیدبن‌علی|زیدبن‌علی]]<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۳/۱۲۲.</ref> و نیز قیام حسین‌بن‌علی معروف به [[قیام فخ]]<ref>شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام‌سجاد علیه‌السلام، ۱/۱۸۶.</ref> اشاره کرد. [[امام‌خمینی]] با اشاره به قیام فرزندان و یاران ائمه (ع) در طول تاریخ، این قیام‌ها را با اطلاع و خواست و در راه ائمه (ع) ارزیابی کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰.</ref>


تاریخ ایران نیز شاهد قیام‌های تأثیرگذاری بوده‌است که برخی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: ۱. [[قیام مذهبی ـ سیاسی سربداران]] در قرن نهم هجری قمری؛<ref>صاحبی، اندیشه اصلاحی در نهضت‌های اسلامی، ۶۸.</ref> ۲. [[نهضت تنباکو|قیام تنباکو]] در سال ۱۲۷۰ که به دنبال حکم تاریخی [[میرزای شیرازی]] مبنی بر تحریم استعمال توتون و تنباکو شکل گرفت؛ ۳. [[قیام مشروطیت]] که سرانجام در سال ۱۲۸۵ منجر به تبدیل سلطنت مطلقه به مشروطه گردید و ایران برای نخستین بار در طول تاریخ، دارای تشکیلات مجلس و [[قانون اساسی]] شد؛ ۴. [[قیام امام‌خمینی]] در سال ۱۳۴۱–۱۳۵۷ که منجر به [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] شد.
تاریخ ایران نیز شاهد قیام‌های تأثیرگذاری بوده‌است که برخی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
:{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو|نهضت مشروطه|انقلاب اسلامی ایران}}
 
# قیام مذهبی ـ سیاسی سربداران در قرن نهم هجری قمری؛<ref>صاحبی، اندیشه اصلاحی در نهضت‌های اسلامی، ۶۸.</ref>  
# [[نهضت تحریم تنباکو|قیام تنباکو]] در سال ۱۲۷۰ که به دنبال حکم تاریخی [[میرزای شیرازی]] مبنی بر تحریم استعمال توتون و تنباکو شکل گرفت
# [[نهضت مشروطه|قیام مشروطیت]] که سرانجام در سال ۱۲۸۵ منجر به تبدیل سلطنت مطلقه به مشروطه گردید و ایران برای نخستین بار در طول تاریخ، دارای تشکیلات مجلس و قانون اساسی شد.
# [[انقلاب اسلامی ایران|قیام امام‌خمینی]] در سال ۱۳۴۱–۱۳۵۷ که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد.


== ماهیت و اقسام قیام ==
== ماهیت و اقسام قیام ==
زندگی و حیات آدمی در همه ابعاد وجودی، مبارزه‌ای کلی و پیچیده‌است که هدفی اساسی یعنی همان [[آزادی]] و رهایی انسان، فرد و جامعه و رسیدن به کمال ممکن را پی می‌گیرد.<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۳۸۷.</ref> [[قدرت]] و نیروی قیام، وابسته به هدفی است که انسان را به حرکت وامی‌دارد. هرچه هدف عالی‌تر و غایی‌تر باشد، کشش بیشتری برای قیام و حرکت وجود دارد.<ref>طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۶۳.</ref> از نظر [[امام‌خمینی]] قیام، مبارزه و انقلاب، مفهومی عام است که از تنبه و بیداری آغاز می‌شود و تا رسیدن به کمال انسانیت انسان و [[تقرب|قرب حق]] استمرار می‌یابد. تربیت نفس و [[جهاد و دفاع|جهاد]] در برابر دشمنان اسلام و [[ظلم]] و بیدادگری، وظیفه‌ای همگانی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۶۲؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۲۵.</ref>
زندگی و حیات آدمی در همه ابعاد وجودی، مبارزه‌ای کلی و پیچیده‌است که هدفی اساسی یعنی همان [[آزادی]] و رهایی انسان، فرد و [[جامعه]] و رسیدن به کمال ممکن را پی می‌گیرد.<ref>جمشیدی، اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۳۸۷.</ref> [[قدرت]] و نیروی قیام، وابسته به هدفی است که انسان را به حرکت وامی‌دارد. هرچه هدف عالی‌تر و غایی‌تر باشد، کشش بیشتری برای قیام و حرکت وجود دارد.<ref>طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۶۳.</ref> از نظر [[امام‌خمینی]] قیام، مبارزه و انقلاب، مفهومی عام است که از تنبه و بیداری آغاز می‌شود و تا رسیدن به کمال انسانیت انسان و قرب حق استمرار می‌یابد. تربیت نفس و [[جهاد و دفاع|جهاد]] در برابر دشمنان اسلام و [[ظلم]] و بیدادگری، وظیفه‌ای همگانی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۶۲؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۲۵.</ref>


[[قرآن]] در یک نگاه کلی هدف از آمدن [[پیامبران الهی]] را برپایی [[قسط]] و [[عدالت]] از سوی مردم و زندگی در یک جامعه عدالت‌محور معرفی کرده<ref>حدید، ۲۵؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۹/۱۷۱.</ref> و مؤمنان را به قیام برای گسترش قسط و عدالت فرا خوانده‌است.<ref>نساء، ۱۳۵؛ مائده، ۸.</ref> این قیام به قسط، بر مبنای منطق قرآن، در واقع هماهنگی با جهان آفرینش است؛<ref>آل عمران، ۱۸؛ طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۴۹.</ref> چنان‌که یکایک مردم را مخاطب فرمان الهی برای قیام دانسته و آن را منوط به وجود رهبر و جمعیت اجتماعی نکرده‌است. اصل برخاستن برای خداست که اهمیت دارد. پس از آن اندیشه‌ها، خود راه را می‌یابند و آثار قیام، آشکار می‌شود.<ref>سبأ، ۴۶؛ طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۱۳–۱۵.</ref> چنین قیامی که هرکس به اندازه اندیشه، فکر، درک و معیارهای خود به آن اقدام می‌کند، تبدیل به قعود نخواهد شد.<ref>طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۱۵.</ref>
[[قرآن]] در یک نگاه کلی هدف از آمدن [[پیامبران الهی]] را برپایی [[قسط]] و [[عدالت]] از سوی مردم و زندگی در یک جامعه عدالت‌محور معرفی کرده<ref>حدید، ۲۵؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۹/۱۷۱.</ref> و مؤمنان را به قیام برای گسترش قسط و عدالت فرا خوانده‌است.<ref>نساء، ۱۳۵؛ مائده، ۸.</ref> این قیام به قسط، بر مبنای منطق قرآن، در واقع هماهنگی با جهان آفرینش است؛<ref>آل عمران، ۱۸؛ طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۴۹.</ref> چنان‌که یکایک مردم را مخاطب فرمان الهی برای قیام دانسته و آن را منوط به وجود [[رهبری|رهبر]] و جمعیت اجتماعی نکرده‌است. اصل برخاستن برای خداست که اهمیت دارد. پس از آن اندیشه‌ها، خود راه را می‌یابند و آثار قیام، آشکار می‌شود.<ref>سبأ، ۴۶؛ طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۱۳–۱۵.</ref> چنین قیامی که هرکس به اندازه اندیشه، فکر، درک و معیارهای خود به آن اقدام می‌کند، تبدیل به قعود نخواهد شد.<ref>طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۱۵.</ref>


واژه قیام در تعابیر امام‌خمینی، به معانی چندی به‌کار رفته که بُعد عرفانی و سیاسی از شاخص‌ترین آنها و در ارتباط با هم هستند. از نظر ایشان، سیاست تحقق عملی اخلاق و عرفان در جامعه و عین دیانت و معنویت است؛ بنابراین قیام فصل مشترک سیاست و عرفان است؛ بدین معنا که انسانِ دارای عقل و [[جیر و اختیار|اختیار]]، می‌تواند در عین به‌کارگیری [[اراده]] و قیام در جهت تهذیب نفس و حیات درونی خود، برای تهذیب جامعه و حیات بیرونی خود نیز گام بردارد؛<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۳۱–۳۲.</ref> بر همین اساس قیام به دو قسم کلی برای خدا و برای هوای نفس، تقسیم می‌شود.
واژه قیام در تعابیر امام‌خمینی، به معانی چندی به‌کار رفته که بُعد عرفانی و سیاسی از شاخص‌ترین آنها و در ارتباط با هم هستند. از نظر ایشان، سیاست تحقق عملی [[اخلاق]] و [[عرفان]] در جامعه و عین دیانت و معنویت است؛ بنابراین قیام فصل مشترک سیاست و عرفان است؛ بدین معنا که انسانِ دارای عقل و [[جیر و اختیار|اختیار]]، می‌تواند در عین به‌کارگیری [[اراده]] و قیام در جهت تهذیب نفس و حیات درونی خود، برای تهذیب جامعه و حیات بیرونی خود نیز گام بردارد؛<ref>جمشیدی، مفهوم و ماهیت قیام، ۳۱–۳۲.</ref> بر همین اساس قیام به دو قسم کلی برای خدا و برای هوای نفس، تقسیم می‌شود.


الف) قیام برای خدا: این قیام از عناوین پرکاربرد در کلام [[امام‌خمینی]] است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۸، ۱۵۸ و ۵/۳۴؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۴۲.</ref> که همه ابعاد زندگی بشر را دربر می‌گیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۳–۲۴۴.</ref> قیام برای [[خدا]]، هم عرصه فردی انسان را شامل می‌شود و هم عرصه حیات اجتماعی او را؛ بدین معنا که اصلاح جامعه از مفاسد و انحرافات اجتماعی، [[استبداد]] و بردگی طاغوت‌ها تنها با قیام لله امکان‌پذیر می‌شود و اصلاح جامعه بدون اصلاح فرد از رذایل و انحرافات اخلاقی ممکن نیست.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱–۲۲؛ ۵/۱۶۷–۱۶۸ و ۸/۲۸۹.</ref>
الف) قیام برای خدا: این قیام از عناوین پرکاربرد در کلام [[امام‌خمینی]] است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۸، ۱۵۸ و ۵/۳۴؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۴۲.</ref> که همه ابعاد زندگی بشر را دربر می‌گیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۳–۲۴۴.</ref> قیام برای [[خدا]]، هم عرصه فردی انسان را شامل می‌شود و هم عرصه حیات اجتماعی او را؛ بدین معنا که اصلاح جامعه از مفاسد و انحرافات اجتماعی، [[استبداد]] و بردگی طاغوت‌ها تنها با قیام لله امکان‌پذیر می‌شود و اصلاح جامعه بدون اصلاح فرد از رذایل و انحرافات اخلاقی ممکن نیست.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱–۲۲؛ ۵/۱۶۷–۱۶۸ و ۸/۲۸۹.</ref>


امام‌خمینی تنها راه اصلاح مفاسد و رذایل اخلاقی را قیامِ مردانه در برابر نفس و رفتار بر ضد خواهش آن، با [[توکل]] به عنایت [[خداوند]] می‌دید و اقدام به قیام اخلاقی را در دوران جوانی که هنوز ریشه‌های رذایل در وجود انسان قوی نشده، سفارش می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵ و ۱۱۱.</ref> پس از قیام فردی در برابر لشکریان شیطانیِ نفس، قیام در برابر قدرت‌های شیطانی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۹.</ref> با هدف نجات بندگان خدا و مستضعفان و کسب [[استقلال]] و [[آزادی]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۱–۹۲.</ref> حفظ دین و اجرای احکام اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۶۸.</ref> تأسیس حکومت عدل اسلامی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۲۷.</ref> تلاش برای استمرار نهضت و پیش‌بردن آن تا اجرای کامل محتوای اسلام و اسلامی‌شدن کشور به تمام معنا و الگوشدن کشور برای دیگران<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۱.</ref> ضروری است.
امام‌خمینی تنها راه اصلاح مفاسد و رذایل اخلاقی را قیامِ مردانه در برابر نفس و رفتار بر ضد خواهش آن، با [[توکل]] به عنایت [[خداوند]] می‌دید و اقدام به قیام اخلاقی را در دوران جوانی که هنوز ریشه‌های رذایل در وجود انسان قوی نشده، سفارش می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵ و ۱۱۱.</ref> پس از قیام فردی در برابر لشکریان شیطانیِ نفس، قیام در برابر قدرت‌های شیطانی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۹.</ref> با هدف نجات بندگان خدا و [[مستضعفان]] و کسب [[استقلال]] و [[آزادی]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۱–۹۲.</ref> حفظ دین و اجرای احکام اسلام،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۶۸.</ref> تأسیس حکومت عدل اسلامی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۲۷.</ref> تلاش برای استمرار نهضت و پیش‌بردن آن تا اجرای کامل محتوای اسلام و اسلامی‌شدن کشور به تمام معنا و الگوشدن کشور برای دیگران<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۴۱.</ref> ضروری است.
 
به اعتقاد امام‌خمینی برای مبارزه با حاکمیت ناصالح باید به حکم [[قرآن]] و [[سنت پیامبر اکرم(ص)]] و [[حدیث|اخبار معصومان (ع)]] مراجعه کرد که به مقابله با فرعون هر زمان امر کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.</ref> در این زمینه علما و روحانیان که مقتدای مردم‌اند، همانند [[پیامبران(ع)]] وظیفه سنگین‌تری دارند و باید [[اسلام]] را به‌طور کامل معرفی کنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۶.</ref> همچنان‌که در دوره‌های مختلف،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰.</ref> به‌خصوص دوران معاصر، روحانیان سردمدار مبارزه با کسانی بوده‌اند که برخلاف مصالح اسلام اقدام می‌کردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۱–۲۴۲.</ref>


به اعتقاد امام‌خمینی برای مبارزه با حاکمیت ناصالح باید به [[قرآن|حکم قرآن]] و [[سنت پیامبر اکرم(ص)]] و [[حدیث|اخبار معصومان (ع)]] مراجعه کرد که به مقابله با فرعون هر زمان امر کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.</ref> در این زمینه علما و روحانیان که مقتدای مردم‌اند، همانند [[پیامبران(ع)]] وظیفه سنگین‌تری دارند و باید [[اسلام]] را به‌طور کامل معرفی کنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۶.</ref> همچنان‌که در دوره‌های مختلف،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰.</ref> به‌خصوص دوران معاصر، روحانیان سردمدار مبارزه با کسانی بوده‌اند که برخلاف مصالح اسلام اقدام می‌کردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۱–۲۴۲.</ref>
امام‌خمینی در یادداشت سال ۱۳۲۳ خود در دفتر [[سیدمحمد وزیری]]، خطاب به علمای دین و مردم ایران، که تاریخی‌ترین سند مبارزاتی ایشان است، با استناد به آیه ۴۶ سوره سبأ، قیام لله را بهترین موعظه خداوند برای بشر خواند که از سرمنزل طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را دربر می‌گیرد و تنها راه اصلاح دو جهان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱.</ref> ایشان معتقد بود در صورت احساس تکلیف به قیام، باید بدون انتظارکشیدن برای آمادگی مادی و انسانی، به آن اقدام کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۹.</ref> زیرا قیام برای خدا، در هر دو صورت [[پیروزی]] یا شکستِ ظاهری، پیروز است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۵.</ref> و قطعاً پشتوانه و تأیید الهی را نیز در پی دارد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۷–۱۳۸.</ref> از این‌رو پیامبران بزرگ الهی (ع) در مبارزه با [[شرک|مشرکان]] و طاغوت‌های زمان خود، اگرچه در ابتدای راه تنها بودند، اما با قدرت ایمان قیام کردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۹ و ۵/۳۵–۳۸.</ref> پیروزی‌های پیامبران بزرگ الهی چون [[حضرت ابراهیم(ع)]]، [[حضرت موسی(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] در برابر قدرتمندان بزرگ تاریخ، تنها ناشی از هدف الهی آنان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱.</ref>


امام‌خمینی در یادداشت سال ۱۳۲۳ خود در دفتر [[سیدمحمد وزیری]]، خطاب به علمای دین و مردم ایران، که تاریخی‌ترین سند مبارزاتی ایشان است، با استناد به آیه ۴۶ سوره سبأ، قیام لله را بهترین موعظه خداوند برای بشر خواند که از سرمنزل طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را دربر می‌گیرد و تنها راه اصلاح دو جهان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱.</ref> ایشان معتقد بود در صورت احساس تکلیف به قیام، باید بدون انتظارکشیدن برای آمادگی مادی و انسانی، به آن اقدام کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۹.</ref> زیرا قیام برای خدا، در هر دو صورت پیروزی یا شکستِ ظاهری، پیروز است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۵.</ref> و قطعاً پشتوانه و تأیید الهی را نیز در پی دارد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۷–۱۳۸.</ref> از این‌رو پیامبران بزرگ الهی (ع) در مبارزه با مشرکان و طاغوت‌های زمان خود، اگرچه در ابتدای راه تنها بودند، اما با قدرت ایمان قیام کردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۹ و ۵/۳۵–۳۸.</ref> پیروزی‌های پیامبران بزرگ الهی چون [[حضرت ابراهیم(ع)]]، [[حضرت موسی(ع)]] و [[حضرت محمد(ص)]] در برابر قدرتمندان بزرگ تاریخ، تنها ناشی از هدف الهی آنان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱.</ref>
امام‌خمینی پس از قیام پیامبران بزرگ الهی، قیام‌هایی چون قیام امام‌علی(ع) و امام‌حسن (ع) در برابر [[معاویه]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱؛ ۴/۲۱۵–۲۱۶ و ۵/۲۹–۳۰.</ref> [[قیام امام‌حسین(ع)]] در برابر [[یزید]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۳؛ ۴/۱۵۱ و ۵/۱۶۲–۱۶۳، ۱۹۱–۱۹۳.</ref> قیام‌های فرزندان ائمه (ع) با تشویق خود آن بزرگواران در برابر حاکمان ستمگر، قیام علمای اسلام از صدر اول تا دوران معاصر<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰–۱۰۱.</ref> و [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۶۷.</ref> را نیز از مصادیق قیام‌های الهی معرفی کرده‌است. همچنین قیام مردم ایران در برابر [[رژیم پهلوی]] مصداقی از قیام لله بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴۲.</ref> و مهم‌ترین دلیل موفقیت این نهضت، تحول روحی و معنوی ملت و پشتیبانی قدرت مطلق الهی از آن بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۶؛ ۹/۳۸۴ و ۱۳/۱۴۲.</ref> بی‌تردید دوام و استمرار این نهضت نیز درگرو حفظ معنای الهی آن است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴۲.</ref>{{ببینید|پانزده خرداد}}


امام‌خمینی پس از قیام پیامبران بزرگ الهی، قیام‌هایی چون [[قیام امام‌علی(ع)]] و [[قیام امام‌حسن(ع)|امام‌حسن (ع)]] در برابر [[معاویه]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱؛ ۴/۲۱۵–۲۱۶ و ۵/۲۹–۳۰.</ref> [[قیام امام‌حسین(ع)]] در برابر [[یزید]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۳؛ ۴/۱۵۱ و ۵/۱۶۲–۱۶۳، ۱۹۱–۱۹۳.</ref> قیام‌های فرزندان ائمه (ع) با تشویق خود آن بزرگواران در برابر حاکمان ستمگر، قیام علمای اسلام از صدر اول تا دوران معاصر<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۰–۱۰۱.</ref> و [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۶۷.</ref> را نیز از مصادیق قیام‌های الهی معرفی کرده‌است. همچنین قیام مردم ایران در برابر رژیم پهلوی مصداقی از قیام لله بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴۲.</ref> و مهم‌ترین دلیل موفقیت این نهضت، تحول روحی و معنوی ملت و پشتیبانی قدرت مطلق الهی از آن بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۶؛ ۹/۳۸۴ و ۱۳/۱۴۲.</ref> بی‌تردید دوام و استمرار این نهضت نیز درگرو حفظ معنای الهی آن است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴۲.</ref>
ب) قیام برای نفس: نقطه مقابل قیام لله، خودخواهی و قیام برای خود و منافع شخصی، قیام برای [[نفس اماره]]، قیام برای شخص<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲.</ref> و قیام برای طاغوت<ref>امام‌خمینی، صحیفه۱۳/۱۳۷ و ۱۵/۴۰۳.</ref> است که [[امام‌خمینی]] از آن با عنوان قیام شیطانی و معنای واقعی شکست یاد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۵؛ ۷/۳۰ و ۱۳/۱۳۷.</ref> ایشان معتقد بود قیام بر اساس خودخواهی و منافع شخصی، مهم‌ترین عامل تفرقه، شکست و تحت سلطه بودن کشورهای اسلامی است که روح برادری و [[وحدت]] را در میان ملت اسلام خفه کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲.</ref> از مصادیق قیام بر ضد خدا، تلاش از روی هوای نفس در دوره [[محمدرضا پهلوی]] بود که کشور را با خسارت‌های بسیاری روبه‌رو ساخت. نابودی روح برادری و وحدت، سلطه افراد ناشایست بر کشور و مراکز علمی و دینی، رواج بی‌دینی و تبدیل [[روزنامه|روزنامه‌ها]] و [[مطبوعات]] به پخش‌کننده کالای فساد اخلاق، از مهم‌ترین نتایج این قیام بر ضد خدا بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲ و ۶/۳۱۵.</ref>
:{{ببینید|پانزده خرداد}}
ب) قیام برای نفس: نقطه مقابل قیام لله، خودخواهی و قیام برای خود و منافع شخصی، قیام برای [[نفس اماره]]، قیام برای شخص<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲.</ref> و قیام برای طاغوت<ref>امام‌خمینی، صحیفه۱۳/۱۳۷ و ۱۵/۴۰۳.</ref> است که امام‌خمینی از آن با عنوان قیام شیطانی و معنای واقعی شکست یاد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۵؛ ۷/۳۰ و ۱۳/۱۳۷.</ref> ایشان معتقد بود قیام بر اساس خودخواهی و منافع شخصی، مهم‌ترین عامل تفرقه، شکست و تحت سلطه بودن کشورهای اسلامی است که روح برادری و [[وحدت]] را در میان ملت اسلام خفه کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲.</ref> از مصادیق قیام بر ضد خدا، تلاش از روی هوای نفس در دوره [[محمدرضا پهلوی]] بود که کشور را با خسارت‌های بسیاری روبه‌رو ساخت. نابودی روح برادری و وحدت، سلطه افراد ناشایست بر کشور و مراکز علمی و دینی، رواج بی‌دینی و تبدیل روزنامه‌ها و مطبوعات به پخش‌کننده کالای فساد اخلاق، از مهم‌ترین نتایج این قیام بر ضد خدا بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲ و ۶/۳۱۵.</ref>


== شرایط و ویژگی‌های قیام ==
== شرایط و ویژگی‌های قیام ==
مبارزه‌ای با ماهیت قیام لله که برگرفته از قرآن کریم است، شرایط و ویژگی‌هایی دارد که در اندیشه و عمل امام‌خمینی قابل بازیابی است. ایشان معتقد است در حوزه فردی، گام‌نهادن در وادی قیام لله و کسب [[سعادت]] دنیا و آخرت، نیازمند رفع موانع حضور قلب، بریدن از حبّ دنیا و خالص‌شدن برای خداوند است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۱–۴۲؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۴۲.</ref> بی‌شک، آمادگی برای مبارزه سیاسی و اجتماعی نیز جز از طریق [[تربیت نفس]]، ممکن نیست<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۶۱–۶۲.</ref> و ایستادگی در برابر [[ظلم]] و بیدادگری و دفاع از حیثیت اسلام، پیش از هر اقدامی محتاج تربیت نفس و تقویت اراده است.<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۶۲.</ref> چنین قیامی دارای مراتب خاصی است که مرتبه انکار قلبی تا اقدام عملی را دربر می‌گیرد<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۳–۴۵۴.</ref> و در مراتب بالا ممکن است قیام مسلحانه (جرح و قتل) را نیز شامل شود؛<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۷–۴۵۸؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵.</ref> از این‌رو به باور امام‌خمینی، اسلام برای حفظ کیان دین و مصالح امت، در شرایط و زمان مقتضی، قیام مسلحانه را نیز مجاز می‌داند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۴.</ref> اما تا زمانی که مراحل پایین‌تر [[امر به معروف و نهی از منکر]] ممکن باشد، نوبت به مراحل بالا نمی‌رسد.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۳.</ref> پس از امر به معروف و نهی از منکر، حضور مردم در صحنه، [[تظاهرات]]، [[اعتصاب]] و اعلام انزجار،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۳۱.</ref> بیان و قلم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۴۳.</ref> بهترین ابزار قیام‌اند. همچنین از شرایط مهم موفقیت و قدرت‌یافتن در قیام، [[خودسازی]]، روحیه انقیاد و تبعیت بی‌چون‌وچرا از دستورهای الهی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۶۹.</ref> شجاعت و نترسیدن از قدرت دشمن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۵.</ref> [[وحدت]]، همفکری و همکاری و نیز پرهیز از تفرقه و دوری از اقدامات نفسانی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۹۳–۳۹۵ و ۴۱۲–۴۱۳.</ref> است.
مبارزه‌ای با ماهیت قیام لله که برگرفته از قرآن کریم است، شرایط و ویژگی‌هایی دارد که در اندیشه و عمل امام‌خمینی قابل بازیابی است. ایشان معتقد است در حوزه فردی، گام‌نهادن در وادی قیام لله و کسب [[سعادت]] دنیا و آخرت، نیازمند رفع موانع [[حضور قلب]]، بریدن از حبّ دنیا و خالص‌شدن برای خداوند است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۱–۴۲؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۴۲.</ref> بی‌شک، آمادگی برای مبارزه سیاسی و اجتماعی نیز جز از طریق تربیت نفس، ممکن نیست<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۶۱–۶۲.</ref> و ایستادگی در برابر [[ظلم]] و بیدادگری و دفاع از حیثیت اسلام، پیش از هر اقدامی محتاج تربیت نفس و تقویت اراده است.<ref>امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۶۲.</ref> چنین قیامی دارای مراتب خاصی است که مرتبه انکار قلبی تا اقدام عملی را دربر می‌گیرد<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۳–۴۵۴.</ref> و در مراتب بالا ممکن است [[مبارزه مسلحانه|قیام مسلحانه]] (جرح و قتل) را نیز شامل شود؛<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۷–۴۵۸؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵.</ref> از این‌رو به باور امام‌خمینی، اسلام برای حفظ کیان دین و مصالح امت، در شرایط و زمان مقتضی، قیام مسلحانه را نیز مجاز می‌داند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۴.</ref> اما تا زمانی که مراحل پایین‌تر [[امر به معروف و نهی از منکر]] ممکن باشد، نوبت به مراحل بالا نمی‌رسد.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۳.</ref> پس از امر به معروف و نهی از منکر، حضور مردم در صحنه، [[تظاهرات]]، [[اعتصاب]] و اعلام انزجار،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۳۱.</ref> بیان و قلم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۴۳.</ref> بهترین ابزار قیام‌اند. همچنین از شرایط مهم موفقیت و قدرت‌یافتن در قیام، [[خودسازی]]، روحیه انقیاد و تبعیت بی‌چون‌وچرا از دستورهای الهی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۶۹.</ref> شجاعت و نترسیدن از قدرت دشمن،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۵.</ref> [[وحدت]]، همفکری و همکاری و نیز پرهیز از تفرقه و دوری از اقدامات نفسانی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۹۳–۳۹۵ و ۴۱۲–۴۱۳.</ref> است.
:{{ببینید|مبارزه مسلحانه|وحدت}}
:{{ببینید|مبارزه مسلحانه|وحدت}}
به اعتقاد امام‌خمینی قیام برای خدا، برخلاف قیام با هدف کسب دنیا، همواره با نفع همراه است و خسارت و ضرر در آن راه ندارد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۴–۳۵.</ref> در حالی‌که قیام غیر الهی و شیطانی حتی اگر در ظاهر به پیروزی برسد، شکست خورده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۵.</ref> ایشان با تأکید بر پیروزی قطعی قیام لله و شکست نهایی همه قیام‌های غیر الهی، اصولاً ادعای مردمی‌بودن هدف قیام از سوی کسانی را که مبادی معنوی ندارند، غیرقابل باور می‌خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۱۰–۵۱۱.</ref> و با مقایسه شرایط و تنگناهای قیام در زمان [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[ائمه اطهار(ع)]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۹ و ۳۷۲.</ref> کوتاهی علما و سستی در انجام وظیفه ورود به عرصه قیام را مایه نگرانی می‌دانست و دربارهٔ پیامدهای آن هشدار می‌داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۰۸ و ۳۷۲.</ref>
به اعتقاد امام‌خمینی قیام برای خدا، برخلاف قیام با هدف کسب دنیا، همواره با نفع همراه است و خسارت و ضرر در آن راه ندارد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۴–۳۵.</ref> در حالی‌که قیام غیر الهی و شیطانی حتی اگر در ظاهر به پیروزی برسد، شکست خورده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۵.</ref> ایشان با تأکید بر پیروزی قطعی قیام لله و شکست نهایی همه قیام‌های غیر الهی، اصولاً ادعای مردمی‌بودن هدف قیام از سوی کسانی را که مبادی معنوی ندارند، غیرقابل باور می‌خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۱۰–۵۱۱.</ref> و با مقایسه شرایط و تنگناهای قیام در زمان [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[ائمه اطهار(ع)]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۹ و ۳۷۲.</ref> کوتاهی علما و سستی در انجام وظیفه ورود به عرصه قیام را مایه نگرانی می‌دانست و دربارهٔ پیامدهای آن هشدار می‌داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۰۸ و ۳۷۲.</ref>
خط ۴۲: خط ۴۶:
مهم‌ترین ویژگی‌های قیام که در اندیشه امام‌خمینی بر آنها تأکید شده‌است، عبارت‌اند از:
مهم‌ترین ویژگی‌های قیام که در اندیشه امام‌خمینی بر آنها تأکید شده‌است، عبارت‌اند از:


الف) اسلام‌محوری: در اندیشه [[امام‌خمینی]]، مبارزه مشروع مبارزه‌ای است که هم محتوای خود را از [[اسلام]] می‌گیرد، هم در روش‌ها تابع اسلام است و هم هدفی جز حاکمیت اسلام ندارد؛<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۳۹.</ref> بنابراین ایشان در نخستین گام‌های مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، بر مخالفت با هر قانونی که خلاف قانون اسلام باشد، اگرچه قانون اساسی یا الزامات بین‌المللی باشد، تصریح کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۶.</ref> ایشان در روش مبارزه هم بر اساس توصیه [[قرآن]]، نخست تلاش کرد رژیم و شخص [[محمدرضا پهلوی]] را با نصیحت و نرمخویی، به رعایت [[قانون اسلام]] و حقوق مردم ترغیب کند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۷۸ و ۸۸–۹۰.</ref> اما پس از اینکه این شیوه تأثیر نکرد، مرحله جدید مبارزه مستقیم را آغاز کرد و با این حال، تا آخرین روزهای مبارزه، معتقد به ضرورت مبارزه مسلحانه نبود و آن را تجویز نکرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۴ و ۴/۲۵۰.</ref> همچنین هرگز اتحاد با گروه‌های منحرف مانند [[مارکسیست]]‌ها را مجاز ندانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۰۴ و ۳۷۱.</ref> ایشان هدف نهایی مبارزه را نیز برقراری حکومت عدل الهی مبتنی بر قوانین اسلامی اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۴.</ref>
الف) اسلام‌محوری: در اندیشه [[امام‌خمینی]]، مبارزه مشروع مبارزه‌ای است که هم محتوای خود را از [[اسلام]] می‌گیرد، هم در روش‌ها تابع اسلام است و هم هدفی جز حاکمیت اسلام ندارد؛<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۳۹.</ref> بنابراین ایشان در نخستین گام‌های مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، بر مخالفت با هر قانونی که خلاف قانون اسلام باشد، اگرچه قانون اساسی یا الزامات بین‌المللی باشد، تصریح کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۱۶.</ref> ایشان در روش مبارزه هم بر اساس توصیه [[قرآن]]، نخست تلاش کرد رژیم و شخص [[محمدرضا پهلوی]] را با نصیحت و نرمخویی، به رعایت قانون اسلام و حقوق مردم ترغیب کند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۷۸ و ۸۸–۹۰.</ref> اما پس از اینکه این شیوه تأثیر نکرد، مرحله جدید مبارزه مستقیم را آغاز کرد و با این حال، تا آخرین روزهای مبارزه، معتقد به ضرورت مبارزه مسلحانه نبود و آن را تجویز نکرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۴ و ۴/۲۵۰.</ref> همچنین هرگز اتحاد با گروه‌های منحرف مانند [[مارکسیست]]‌ها را مجاز ندانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۰۴ و ۳۷۱.</ref> ایشان هدف نهایی مبارزه را نیز برقراری حکومت عدل الهی مبتنی بر قوانین اسلامی اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۴.</ref>
 
ب) تکلیف‌گرایی: در نظر امام‌خمینی، مبارزه آن‌گاه مشروع است که در شمار تکالیف الهی قرار بگیرد و مؤمنان از جانب خدای تعالی، به آن مکلف شده باشند؛ در غیر این صورت ماهیت قیام لله ندارد.<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۳۶.</ref> بر همین اساس ایشان به‌صراحت اعلام می‌کرد مبارزه باید توأم با [[تربیت]] صحیح و توجه به معنویات و عمل به احکام اسلام باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۲.</ref> ایشان وجوب قیام علیه رژیم پهلوی را تنها بر مبنای اندیشه فقهی لزوم مبارزه با حکومت [[طاغوت]] تفسیر و تبیین می‌کرد و مبارزه علیه این رژیم را [[تکلیف الهی]] می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸.</ref> به باور ایشان قیام علیه رژیم پهلوی، زمانی ضرورت یافت که اصلاح مشکلات ناشی از این حکومت، با نصیحت و مبارزه منفی و [[تبلیغات]]، ممکن نبود و عملاً راهی جز مبارزه مستقیم و نثار خون وجود نداشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹.</ref>{{ببینید|طاغوت}}
 
ج) ضرورت آگاهی و شناخت: یکی از ویژگی‌های اصلی مبارزه و شرط مهم آن، بیداری، شناخت و آگاهی است؛ از این‌رو امام‌خمینی با توصیه به آگاهی و بیداری مردم، به‌ویژه [[جوان|نسل جوان]] و [[روشنفکری|روشنفکر]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱۱۴ و ۴/۲۳۷.</ref> صرف «بیداری» را که «قیام از خواب غفلت است» نخستین گام در قیام لله و تنها موعظه خداوند به بشر می‌دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۲–۲۴۳.</ref> بر همین اساس با دعوت علما و [[روحانیت|روحانیان]]، به آگاه‌کردن مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۴ و ۱۶۲.</ref> مسلمانان جهان را نیز به مطالعه سیره و شیوه اولیای الهی در مبارزه فرا می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۲.</ref>


ب) تکلیف‌گرایی: در نظر امام‌خمینی، مبارزه آن‌گاه مشروع است که در شمار تکالیف الهی قرار بگیرد و مؤمنان از جانب خدای تعالی، به آن مکلف شده باشند؛ در غیر این صورت ماهیت قیام لله ندارد.<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۳۶.</ref> بر همین اساس ایشان به‌صراحت اعلام می‌کرد مبارزه باید توأم با [[تربیت]] صحیح و توجه به معنویات و عمل به احکام اسلام باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۲.</ref> ایشان وجوب قیام علیه رژیم پهلوی را تنها بر مبنای اندیشه فقهی لزوم مبارزه با حکومت طاغوت تفسیر و تبیین می‌کرد و مبارزه علیه این رژیم را [[تکلیف الهی]] می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸.</ref> به باور ایشان قیام علیه رژیم پهلوی، زمانی ضرورت یافت که اصلاح مشکلات ناشی از این حکومت، با نصیحت و مبارزه منفی و [[تبلیغات]]، ممکن نبود و عملاً راهی جز مبارزه مستقیم و نثار خون وجود نداشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹.</ref>
د) مردمی‌بودن: امام‌خمینی با آگاهی به این حقیقت که تغییر و تحول در [[جامعه]]، تنها در صورت آگاهی و خواست مسئولانه شهروندان یک جامعه ممکن خواهد بود،<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۲–۱۰۴۳.</ref> در مبارزه با طاغوت، به مردم اصالت داد و بر پیروزی قطعی آنان تأکید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۱.</ref> ایشان بر اساس آیه ۴۶ سوره سبأ، مسئولیت قیام را بر عهده تک‌تک مردم می‌دانست و [[استقامت]] در این راه را نیز تکلیف الهی می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۸ و ۷/۴۹۳–۴۹۴.</ref> بر مبنای اصل قرآنی، قیام و حفظ آن، وظیفه تک‌تک مردم است؛ بنابراین اگر در شرایطی، رهبری قیام با آسیبی مواجه شود، نباید به توقف مردم بینجامد و قیام باید از خود مردم بجوشد و ادامه یابد. یکی از آسیب‌هایی که در گذشته بسیاری از قیام‌ها را با شکست یا رکود مواجه کرده، همین اتکای صرف به [[رهبری|رهبر]] و توقف قیام پس از انحراف یا از میان‌رفتن رهبر بوده‌است.<ref>سبأ، ۴۶؛ طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۱۳–۱۴.</ref>{{ببینید|مبارزه مسلحانه}}
:{{ببینید|طاغوت}}
ج) ضرورت آگاهی و شناخت: یکی از ویژگی‌های اصلی مبارزه و شرط مهم آن، بیداری، شناخت و آگاهی است؛ از این‌رو امام‌خمینی با توصیه به آگاهی و بیداری مردم، به‌ویژه نسل جوان و روشنفکر،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱۱۴ و ۴/۲۳۷.</ref> صرف «بیداری» را که «قیام از خواب غفلت است» نخستین گام در قیام لله و تنها موعظه خداوند به بشر می‌دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۴۲–۲۴۳.</ref> بر همین اساس با دعوت علما و روحانیان، به آگاه‌کردن مردم،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۴ و ۱۶۲.</ref> مسلمانان جهان را نیز به مطالعه سیره و شیوه اولیای الهی در مبارزه فرا می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۲.</ref>


د) مردمی‌بودن: امام‌خمینی با آگاهی به این حقیقت که تغییر و تحول در جامعه، تنها در صورت آگاهی و خواست مسئولانه شهروندان یک جامعه ممکن خواهد بود،<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۲–۱۰۴۳.</ref> در مبارزه با طاغوت، به مردم اصالت داد و بر پیروزی قطعی آنان تأکید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۱.</ref> ایشان بر اساس آیه ۴۶ سوره سبأ، مسئولیت قیام را بر عهده تک‌تک مردم می‌دانست و [[استقامت]] در این راه را نیز تکلیف الهی می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۰۸ و ۷/۴۹۳–۴۹۴.</ref> بر مبنای اصل قرآنی، قیام و حفظ آن، وظیفه تک‌تک مردم است؛ بنابراین اگر در شرایطی، رهبری قیام با آسیبی مواجه شود، نباید به توقف مردم بینجامد و قیام باید از خود مردم بجوشد و ادامه یابد. یکی از آسیب‌هایی که در گذشته بسیاری از قیام‌ها را با شکست یا رکود مواجه کرده، همین اتکای صرف به [[رهبری|رهبر]] و توقف قیام پس از انحراف یا از میان‌رفتن رهبر بوده‌است.<ref>سبأ، ۴۶؛ طالقانی، تبیین رسالت برای قیام به قسط، ۱۳–۱۴.</ref>
:{{ببینید|مبارزه مسلحانه}}
و) سازماندهی و نظام‌مندی: مبارزه و قیام سیاسی به دلیل حساسیت و پیچیدگی بسیار آن، بی‌گمان بدون سازمان معین و نظام تعریف‌شده به سامان نمی‌رسد و نتیجه مطلوب نخواهد گرفت؛<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۴.</ref> بر همین اساس امام‌خمینی در نخستین گام‌های [[نهضت اسلامی ایران]]، با تأکید بر ضرورت سازماندهی و نظم در نهضت، بی‌توجهی به آن را موجب شکست خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۹۴–۳۹۵.</ref> در این الگو از مبارزه، با اینکه عموم شهروندان حضوری مؤثر و نقش‌آفرین دارند، هیچ‌گاه انسجام، سازمان و نظام‌مندی مبارزه مخدوش نمی‌شود و به هرج و مرج اجتماعی میل پیدا نمی‌کند.<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۶.</ref> دقت در ویژگی‌های مذکور، این نتیجه مهم را به دست می‌دهد که مبارزه سیاسی بر اساس این الگو، هرگز به شکست منتهی نمی‌شود؛ زیرا اصل اجرای تکلیف الهی است و موفقیت در این امر، در گرو حصول نتیجه ظاهری نیست.<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۶–۱۰۴۷.</ref>
و) سازماندهی و نظام‌مندی: مبارزه و قیام سیاسی به دلیل حساسیت و پیچیدگی بسیار آن، بی‌گمان بدون سازمان معین و نظام تعریف‌شده به سامان نمی‌رسد و نتیجه مطلوب نخواهد گرفت؛<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۴.</ref> بر همین اساس امام‌خمینی در نخستین گام‌های [[نهضت اسلامی ایران]]، با تأکید بر ضرورت سازماندهی و نظم در نهضت، بی‌توجهی به آن را موجب شکست خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۹۴–۳۹۵.</ref> در این الگو از مبارزه، با اینکه عموم شهروندان حضوری مؤثر و نقش‌آفرین دارند، هیچ‌گاه انسجام، سازمان و نظام‌مندی مبارزه مخدوش نمی‌شود و به هرج و مرج اجتماعی میل پیدا نمی‌کند.<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۶.</ref> دقت در ویژگی‌های مذکور، این نتیجه مهم را به دست می‌دهد که مبارزه سیاسی بر اساس این الگو، هرگز به شکست منتهی نمی‌شود؛ زیرا اصل اجرای تکلیف الهی است و موفقیت در این امر، در گرو حصول نتیجه ظاهری نیست.<ref>کلانتری، الگوی قرآنی مبارزه سیاسی در اندیشه نظری و سیره عملی امام‌خمینی، ۱۰۴۶–۱۰۴۷.</ref>


== آسیب‌شناسی ==
== آسیب‌شناسی ==
هر پدیده اجتماعی ممکن است در رویارویی با آفت‌ها و موانع، مبتلا به [[انحراف]] و فساد شود و قیام نیز از آسیب در امان نیست. از نظر امام‌خمینی سالک «الی الله»، هرچه در قیام به عبودیت و وظایف کوشش کند، باز باید همواره بیمناک از قصور باشد و قلبش سرشار از [[خشوع|خشیت]] و خوف باشد و با دوری از مشغول‌شدن به غیر حق، بیم آن داشته باشد که مبادا این مشغول‌شدن‌ها، او را از راه الهی بازدارند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۸۰–۳۸۱.</ref> در قیام سیاسی و اجتماعی نیز، رهبری قیام موظف است با امکاناتی که در اختیار دارد، از آسیب‌های احتمالی پیشگیری و آنها را برطرف کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۸۵.</ref>
هر پدیده اجتماعی ممکن است در رویارویی با آفت‌ها و موانع، مبتلا به [[انحراف]] و فساد شود و قیام نیز از آسیب در امان نیست. از نظر امام‌خمینی سالک «الی الله»، هرچه در قیام به عبودیت و وظایف کوشش کند، باز باید همواره بیمناک از قصور باشد و قلبش سرشار از [[خشوع|خشیت]] و [[خوف و رجا|خوف]] باشد و با دوری از مشغول‌شدن به غیر حق، بیم آن داشته باشد که مبادا این مشغول‌شدن‌ها، او را از راه الهی بازدارند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۸۰–۳۸۱.</ref> در قیام سیاسی و اجتماعی نیز، رهبری قیام موظف است با امکاناتی که در اختیار دارد، از آسیب‌های احتمالی پیشگیری و آنها را برطرف کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۸۵.</ref>


امام‌خمینی در تشخیص آسیب‌های قیام، عمدتاً برای آسیب‌های درونی اهمیت بیشتری قائل بود و خطر دشمن خارجی را که وجود آن را می‌پذیرفت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۱۰.</ref> به شرط [[وحدت|اتحاد ملت]] بی‌تأثیر می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۵۵.</ref> ایشان مهم‌ترین عامل در حفظ قیام از آسیب را ویژگی الهی‌بودن آن می‌دانست و معتقد بود انحراف از «لله بودن»، انحراف قیام را در پی خواهد داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] در تشخیص آسیب‌های قیام، عمدتاً برای آسیب‌های درونی اهمیت بیشتری قائل بود و خطر دشمن خارجی را که وجود آن را می‌پذیرفت،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۱۰.</ref> به شرط [[وحدت|اتحاد ملت]] بی‌تأثیر می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۵۵.</ref> ایشان مهم‌ترین عامل در حفظ قیام از آسیب را ویژگی الهی‌بودن آن می‌دانست و معتقد بود انحراف از «لله بودن»، انحراف قیام را در پی خواهد داشت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۱.</ref>


امام‌خمینی در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، با تأکید بر الهی‌بودن قیام مردم، ملت را به حفظ این ویژگی فرا خواند و انحراف از آن را موجب شکست نهضت دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۱–۹۲.</ref> افزون بر این، به باور ایشان [[وحدت]] و تمسک به اسلام، دو عامل حیاتی برای حفظ و ادامه نهضت‌اند و غفلت از آنها، مایه شکست و عقب‌ماندگی خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۰–۱۳۱؛ ۷/۱۷، ۵۶ و ۹/۲۳۸.</ref>
امام‌خمینی در آستانه [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، با تأکید بر الهی‌بودن قیام مردم، ملت را به حفظ این ویژگی فرا خواند و انحراف از آن را موجب شکست نهضت دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۱–۹۲.</ref> افزون بر این، به باور ایشان [[وحدت]] و تمسک به اسلام، دو عامل حیاتی برای حفظ و ادامه نهضت‌اند و [[غفلت]] از آنها، مایه شکست و [[عقب‌ماندگی]] خواهد بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۰–۱۳۱؛ ۷/۱۷، ۵۶ و ۹/۲۳۸.</ref>
:{{ببینید|انقلاب اسلامی ایران|نهضت‌های اسلامی}}
:{{ببینید|انقلاب اسلامی ایران|نهضت‌های اسلامی}}


خط ۹۳: خط ۹۷:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* محمدحسن عباسی، [https://books.khomeini.ir/books/10008/311/ قیام]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۸، ص۳۱۱–۳۱۷.
* محمدحسن عباسی، [https://books.khomeini.ir/books/10008/311/ قیام]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۸، ص۳۱۱–۳۱۷.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد هشتم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد هشتم دانشنامه]]
۲۱٬۱۴۹

ویرایش