confirmed، templateeditor
۸۴۸
ویرایش
A.sharefat (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی) |
A.sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
تعهد از ریشه «عهد» به معنای نگهداری، التزام، پیمانبستن، [[شرط]] یا عهدی را پذیرفتن و بر عهده گرفتن است <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۳۱۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۹۷۶؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۱۰۵</ref> و در اصطلاح نوعی [[الزام]] و حس مسئولیت اخلاقی و الهی است که انسان را به رفتار منصفانه و عادلانه با دیگران وا میدارد و باعث میشود [[انسان]] مسئولیتی را که بر عهده او گذاشته شده، به طور کامل انجام دهد <ref>لیپست، دایرةالمعارف دموکراسی، ۱/۴۸۸</ref>. تعهد کاربردهای مختلفی در [[فقه]]، [[حقوق]]، [[مدیریت]] و [[اخلاق]] دارد. در اینجا منظور از تعهد، تعهد الهی و پایبندی به [[اسلام|مکتب اسلام]] و ارزشهای اسلامی در انجام امور و مسئولیتهاست که از شرایط اساسی [[مدیریت در اسلام]] است <ref>منطقی، تعهد کاری، ۹۴</ref>. تعهد الهی بر اساس معرفت و آگاهی شکل میگیرد <ref>حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ۱۴</ref> و انسانهای آگاه نسبت به انسانهای ناآگاه از تعهد برتری برخوردار میباشند <ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۱۷۶</ref>. | تعهد از ریشه «عهد» به معنای نگهداری، التزام، پیمانبستن، [[شرط]] یا عهدی را پذیرفتن و بر عهده گرفتن است <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۳/۳۱۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۹۷۶؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۱۰۵</ref> و در اصطلاح نوعی [[الزام]] و حس مسئولیت اخلاقی و الهی است که انسان را به رفتار منصفانه و عادلانه با دیگران وا میدارد و باعث میشود [[انسان]] مسئولیتی را که بر عهده او گذاشته شده، به طور کامل انجام دهد <ref>لیپست، دایرةالمعارف دموکراسی، ۱/۴۸۸</ref>. تعهد کاربردهای مختلفی در [[فقه]]، [[حقوق]]، [[مدیریت]] و [[اخلاق]] دارد. در اینجا منظور از تعهد، تعهد الهی و پایبندی به [[اسلام|مکتب اسلام]] و ارزشهای اسلامی در انجام امور و مسئولیتهاست که از شرایط اساسی [[مدیریت در اسلام]] است <ref>منطقی، تعهد کاری، ۹۴</ref>. تعهد الهی بر اساس معرفت و آگاهی شکل میگیرد <ref>حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ۱۴</ref> و انسانهای آگاه نسبت به انسانهای ناآگاه از تعهد برتری برخوردار میباشند <ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۱۷۶</ref>. | ||
<br> | <br> | ||
تخصص به معنای خاصگردیدن، در کاری مهارتداشتن و اختصاص و ویژگی است <ref>دهخدا، لغتنامه | تخصص به معنای خاصگردیدن، در کاری مهارتداشتن و اختصاص و ویژگی است <ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۷۰۷؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۰۴۹</ref> و ازجمله مفاهیمی است که در مباحث و نظریهپردازیهای مربوط به [[علم مدیریت]] کاربرد دارد و به مفهوم وسیع خود به کارآیی کافی در کار یا رشتهای خاص گفته میشود. تخصص را میتوان به صورت نظری و از طریق تحصیل یا از طریق کار عملی به دست آورد <ref>کنعانی، مساله متخصصین ایرانی، ۶۷</ref>. تخصص در هر چیزی به حسب خودش است؛ برای نمونه [[اجتهاد]] در فقه نوعی تخصص است؛ زیرا اجتهاد به معنای واقعی کلمه به معنای کارشناسی فنی و تخصص در مسائل اسلامی است <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۱۲۳</ref>. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
توجه به موضوع تعهد و تخصص دارای پیشینهای طولانی است و در تاریخ [[پیامبران|پیامبران الهی(ع)]] نمونههایی از آن دیده میشود. [[یوسف پیامبر(ع)]]؛ به فرمانروای [[مصر]] پیشنهاد کرد، ایشان را که از دانش و تخصص کافی و نیز نگهداری و تعهد لازم برخوردار است، سرپرست و مدیر خزائن زمین (امور مالی و اقتصادی حکومت مصر) قرار دهد <ref>یوسف، ۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۲۳</ref> و [[طالوت]] به سبب داشتن آگاهیهای گسترده و بدنی قوی و نیرومند به رهبری سپاه [[بنیاسرائیل]] در جنگ با [[جالوت|جالوتِ متجاوز]] انتخاب شد <ref>بقره، ۲۴۷</ref>. همچنین در داستانِ آوردن تخت [[بلقیس]] به نزد [[سلیمان(ع)]] <ref>نمل، ۳۹</ref> و نیز پیشنهاد اجیرشدن [[حضرت موسی(ع)]] برای [[شعیب(ع)]] <ref>قصص، ۲۶</ref>، بر دارابودن قدرت و توانمندی و امینبودن تکیه شده است <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۷۸-۷۹</ref>. عربهای جاهلی نیز خود را متعهد و وفادار به [[پیمان]] میدانستند و از همپیمانان و افراد [[قبیله]] خود در هر حادثهای خواه حق خواه باطل جانبداری میکردند <ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۵۰</ref>. | توجه به موضوع تعهد و تخصص دارای پیشینهای طولانی است و در تاریخ [[پیامبران|پیامبران الهی(ع)]] نمونههایی از آن دیده میشود. [[یوسف پیامبر(ع)]]؛ به فرمانروای [[مصر]] پیشنهاد کرد، ایشان را که از دانش و تخصص کافی و نیز نگهداری و تعهد لازم برخوردار است، سرپرست و مدیر خزائن زمین (امور مالی و اقتصادی حکومت مصر) قرار دهد <ref>یوسف، ۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۲۳</ref> و [[طالوت]] به سبب داشتن آگاهیهای گسترده و بدنی قوی و نیرومند به رهبری سپاه [[بنیاسرائیل]] در جنگ با [[جالوت|جالوتِ متجاوز]] انتخاب شد <ref>بقره، ۲۴۷</ref>. همچنین در داستانِ آوردن تخت [[بلقیس]] به نزد [[سلیمان(ع)]] <ref>نمل، ۳۹</ref> و نیز پیشنهاد اجیرشدن [[حضرت موسی(ع)]] برای [[شعیب(ع)]] <ref>قصص، ۲۶</ref>، بر دارابودن قدرت و توانمندی و امینبودن تکیه شده است <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۷۸-۷۹</ref>. عربهای جاهلی نیز خود را متعهد و وفادار به [[پیمان]] میدانستند و از همپیمانان و افراد [[قبیله]] خود در هر حادثهای خواه حق خواه باطل جانبداری میکردند <ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۵۰</ref>. |