۲۱٬۲۸۸
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''قاسمعلی ظهیرنژاد'''، فرمانده | '''قاسمعلی ظهیرنژاد'''، فرمانده ژاندارمری، فرمانده نیروی زمینی و رئیس ستاد مشترک ارتش و نماینده [[امامخمینی]] در [[شورای عالی دفاع]]. | ||
== | == زندگی در دوران رژیم پهلوی == | ||
قاسمعلی ظهیرنژاد در سال ۱۳۰۳ در شهر [[اردبیل]] به دنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در سال ۱۳۳۰ وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شد و پس از فارغالتحصیلی با درجه ستواندومی در لشکر ۱۷ [[ارومیه]] مشغول به کار شد.<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷.</ref> وی با تکیه بر نظم و وظیفهشناسی خود توانست بهسرعت پیشرفت کند؛ اما مقاومت او در برابر تخلفات برخی همکاران و فرماندهان ارتش در [[رژیم پهلوی]] باعث بدخواهی آنان دربارهٔ وی شد و این مسئله تا جایی پیش رفت که او با درجه سرهنگ دومی در سال ۱۳۵۲ از خدمت در ارتش بازنشسته و در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شد.<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷ و ۲۶/۱۹۱.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به دلیل اینکه سرسپردگی سران ارتش به رژیم پهلوی، باعث شده بود، ارتش با کمبود نیروهای باتجربه و متعهد روبهرو شود، او احساس وظیفه کرد و در سال ۱۳۵۸ به خدمت بازگشت و با یک درجه ترفیع به فرماندهی لشکر ۶۴ پیاده ارومیه منصوب شد.<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷.</ref> | قاسمعلی ظهیرنژاد در سال ۱۳۰۳ در شهر [[اردبیل]] به دنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در سال ۱۳۳۰ وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شد و پس از فارغالتحصیلی با درجه ستواندومی در لشکر ۱۷ [[ارومیه]] مشغول به کار شد.<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷.</ref> وی با تکیه بر نظم و وظیفهشناسی خود توانست بهسرعت پیشرفت کند؛ اما مقاومت او در برابر تخلفات برخی همکاران و فرماندهان ارتش در [[رژیم پهلوی]] باعث بدخواهی آنان دربارهٔ وی شد و این مسئله تا جایی پیش رفت که او با درجه سرهنگ دومی در سال ۱۳۵۲ از خدمت در ارتش بازنشسته و در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شد.<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷ و ۲۶/۱۹۱.</ref> پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به دلیل اینکه سرسپردگی سران ارتش به رژیم پهلوی، باعث شده بود، ارتش با کمبود نیروهای باتجربه و متعهد روبهرو شود، او احساس وظیفه کرد و در سال ۱۳۵۸ به خدمت بازگشت و با یک درجه ترفیع به فرماندهی لشکر ۶۴ پیاده ارومیه منصوب شد.<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷.</ref> | ||
ظهیرنژاد توانست در کنار فرماندهانی چون [[ولیالله فلاحی]]، رئیس | == مسئولیتها در نظام جمهوری اسلامی ایران == | ||
ظهیرنژاد توانست در کنار فرماندهانی چون [[ولیالله فلاحی]]، رئیس ستاد مشترک ارتش، [[یوسف کلاهدوز]]، قائممقام [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] و [[سیدموسی نامجو]] وزیر دفاع، مشکلات ناشی از خلأ فرماندهان متعهد ارتش را برطرف کرده، آن را بازسازی کند.<ref>عزیزی، ۲۱۰.</ref> در شرایطی که پادگانهای ارتش، بهویژه در بخشهای جنوبی آذربایجان غربی از تجاوز نیروهای [[ضدانقلاب]] در امان نبود، ظهیرنژاد با بهرهگیری از سابقه خدمت در لشکر ۱۷ ارومیه اقدامات خوبی انجام داد<ref>کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷.</ref> و فعالیتهای وی باعث شد [[امامخمینی]] در سخنان خود در جمع فرماندهان نظامی ارتش در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۵۸ از او تجلیل کند و خواستار ادامه فعالیتها و خدمات وی شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۸–۲۷۹.</ref> او در دی ۱۳۵۸ که فرماندهی لشکر ارومیه را عهدهدار بود، به فرماندهی ژاندارمری کشور منصوب شد<ref>حسینی، تاریخ نظامی جنگ تحمیلی، ۱۱۱؛ کریمی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲۴/۲۱۷.</ref> و در خرداد ۱۳۵۹ با ترفیع درجه، از فرماندهی ژاندارمری کشور به فرماندهی نیروی زمینی ارتش گمارده شد.<ref>حسینی، تاریخ نظامی جنگ تحمیلی، ۱۶۸.</ref> | |||
در ۲۴ مرداد ۱۳۵۹ بالگرد حامل ظهیرنژاد و سیدابوالحسن | در ۲۴ مرداد ۱۳۵۹ بالگرد حامل ظهیرنژاد و [[سیدابوالحسن بنیصدر]]، رئیسجمهور وقت، در نزدیکی اسلامآباد غرب، بر اثر نقص فنی سقوط کرد؛ ولی با [[شجاعت]] و مهارت ظهیرنژاد به سرنشینان بالگرد آسیبی نرسید.<ref>اطلاعات در ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاعرسانی کشور، ۲/۳۵۱.</ref> امامخمینی در پی این سانحه در پیامی به بنیصدر، نجات از این حادثه را نشانهای از الطاف الهی برشمرد و این عنایت الهی را دلیل بر [[صداقت]] او و همراهان در خدمت به کشور دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۰۹.</ref> {{ببینید|سیدابوالحسن بنیصدر}} | ||
در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه | در آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، ظهیرنژاد در شیوه جنگ با ولیالله فلاحی، رئیس ستاد مشترک ارتش و چند تن از فرماندهان ارتش اختلاف داشت. او تمایل به احتیاط و سریع حرکتنکردن و تأکید بر شیوه کلاسیک در جنگ داشت؛ ولی بیشتر فرماندهان، به دلیل فرسایشیشدن جنگ، خواهان حرکت سریع بودند. این اختلافات در [[شورای عالی دفاع ملی|شورای عالی دفاع]] نیز حل نشد و اختلاف نظر بنیصدر با دیگر [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] نیز دلیل اضافهای شد تا تحرک نظامی در آن برهه زمانی کم شود.<ref>درودیان، نقد و بررسی جنگ ایران و عراق، ۳/۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۳۱۹.</ref> | ||
در مهر ۱۳۶۰ پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کلقوا نخستین [[پیروزی]] بزرگ رزمندگان در | در مهر ۱۳۶۰ پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کلقوا نخستین [[پیروزی]] بزرگ رزمندگان در جنگ تحمیلی در [[عملیات ثامنالائمه(ع)]] به وقوع پیوست و [[شکست حصر آبادان|حصر آبادان]] شکسته شد. در این عملیات منطقه [[آبادان]] بهطور کامل به تصرف [[رزمندگان]] درآمد و محاصره این شهر شکسته شد.<ref>صفوی، از جنوب لبنان تا جنوب ایران، ۱/۱۷۹–۱۸۰؛ خامهیار، اولینهای دفاع مقدس، ۱۱۰–۱۱۱.</ref> ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی ارتش، [[محسن رضایی]] فرمانده کل [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و [[ولیالله فلاحی]] رئیس ستاد مشترک، در تلگرامی خبر این پیروزی را به [[امامخمینی]] اعلام کردند. در این تلگرام به نقش نیروی زمینی ارتش در طراحی این عملیات و عملکرد خوب لشکر ۷۷ خراسان اشاره شدهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۴.</ref> امامخمینی این موفقیت را به همه فرماندهان [[قوای مسلح|نیروهای مسلح]] و سربازان و مردم ایران تبریک گفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۵.</ref> {{ببینید|شکست حصر آبادان}}. | ||
پس از آنکه فلاحی در ۷/۷/۱۳۶۰ به همراه جمعی از فرماندهان عالیرتبه نظامی بر اثر سقوط هواپیما در منطقه کهریزک [[تهران]] به [[شهادت]] رسید،<ref>خرمدل، روایتی از سانحهای که به شهادت فلاحی منجر شد، ۷۸؛ حسینی و دیگران، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ۱۸۸.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] رئیس وقت | پس از آنکه فلاحی در ۷/۷/۱۳۶۰ به همراه جمعی از فرماندهان عالیرتبه نظامی بر اثر سقوط هواپیما در منطقه کهریزک [[تهران]] به [[شهادت]] رسید،<ref>خرمدل، روایتی از سانحهای که به شهادت فلاحی منجر شد، ۷۸؛ حسینی و دیگران، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ۱۸۸.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] رئیس وقت شورای عالی دفاع، ظهیرنژاد را برای ریاست ستاد مشترک ارتش پیشنهاد کرد که پس از تصویب سران [[قوای سهگانه|قوا]]،<ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۰۹.</ref> امامخمینی در نهم مهر ۱۳۶۰، وی را بر اساس اصل ۱۱۰ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] به ریاست ستاد مشترک ارتش منصوب کرد. ایشان در این حکم، از خدمات وی قدردانی کرد و طراحی عملیات ثامنالأئمه (ع) را مدبرانه برشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۵.</ref>؛ همچنین ایشان در ۲۳/۷/۱۳۶۰ در حکمی ظهیرنژاد را برای انجام مأموریت و وظایف، پس از [[مشورت]] با رئیسجمهور، مجاز به استفاده از اختیارات [[رهبری]] کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۰۸.</ref> | ||
امامخمینی در پاسخ تلگرامهای پیروزی رزمندگان در [[عملیات طریقالقدس]]، در ۸/۹/۱۳۶۰ در پیامی به [[سیدعلی خامنهای]]، رئیسجمهور وقت، قاسمعلی ظهیرنژاد و دیگر فرماندهان، ضمن قدردانی از زحماتشان، آنان را فرماندهان شجاع خواند و پیروزیها را به آنان تبریک گفت و یادآور شد تکیه بر مسلسل و تانک و غفلت از خداوند قادر و جنود الهی، انسانها را به ورطه هلاکت و فضاحت میکشاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۴–۳۹۵.</ref> همچنین ایشان پس از پیروزی رزمندگان در عملیات | امامخمینی در پاسخ تلگرامهای پیروزی رزمندگان در [[عملیات طریقالقدس]]، در ۸/۹/۱۳۶۰ در پیامی به [[سیدعلی خامنهای]]، رئیسجمهور وقت، قاسمعلی ظهیرنژاد و دیگر فرماندهان، ضمن قدردانی از زحماتشان، آنان را فرماندهان شجاع خواند و پیروزیها را به آنان تبریک گفت و یادآور شد تکیه بر مسلسل و تانک و [[غفلت]] از خداوند قادر و جنود الهی، انسانها را به ورطه هلاکت و فضاحت میکشاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۴–۳۹۵.</ref> همچنین ایشان پس از پیروزی رزمندگان در [[عملیات فتحالمبین]]، در پیامی در دهم فروردین ۱۳۶۱ به ظهیرنژاد و دیگر فرماندهان، پیام آنان را آرامبخش و افتخارآمیز دانست و ضمن تشکر از تلاشهای آنان، موفقیتهای آنان را کمسابقه یا بیسابقه خواند که با الفاظ و عبارات نمیتوان وصف کرد. ایشان از آنان و کار بزرگشان با تعبیرات بلندی ستایش کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۹–۱۵۱.</ref> | ||
پس از [[آزادی خرمشهر]] در سوم خرداد ۱۳۶۱ و مطرحشدن موضوع پایان | پس از [[آزادی خرمشهر]] در سوم خرداد ۱۳۶۱ و مطرحشدن موضوع پایان جنگ، فرماندهان برای ادامه جنگ استدلالهایی آوردند. ظهیرنژاد معتقد بود برای دفاع از زمینهای آزادشده، ماندن در پشت مرز مناسب نیست؛ زیرا این مواضع قابل دفاع نیست و حضور در پشت اروند (خاک [[عراق]]) را پیشنهاد کرد که [[محسن رضایی]]، فرمانده [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] نیز با این پیشنهاد موافقت کرد و عملیاتهای بعدی در داخل خاک عراق انجام گرفت<ref>درودیان، نقد و بررسی جنگ ایران و عراق، ۳/۱۳۷.</ref> {{ببینید|آزادسازی خرمشهر}}. | ||
در دی ۱۳۶۱ امامخمینی در حکمی به ظهیرنژاد و جمعی دیگر از فرماندهان، اجازه اجرای مقررات انضباطی دربارهٔ متخلفان نظامی و انتظامی را برای حفظ نظم و جلوگیری از هرج و مرج و بیبندوباری در قوای نظامی و انتظامی صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۷.</ref> در اسفند ۱۳۶۲ ظهیرنژاد در درخواستی از امامخمینی اجازه پرداخت پاداش به افراد حاضر در مشاغل امنیتی و حفاظتی ستاد مشترک را که خدمتشان مؤثر و مورد رضایت بود، خواستار شد و ایشان با این درخواست به شرط انجام آن طبق موازین قانونی موافقت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۶۱.</ref> | در دی ۱۳۶۱ امامخمینی در حکمی به ظهیرنژاد و جمعی دیگر از فرماندهان، اجازه اجرای مقررات انضباطی دربارهٔ متخلفان نظامی و انتظامی را برای حفظ نظم و جلوگیری از هرج و مرج و بیبندوباری در [[قوای انتظامی|قوای نظامی و انتظامی]] صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۷.</ref> در اسفند ۱۳۶۲ ظهیرنژاد در درخواستی از امامخمینی اجازه پرداخت پاداش به افراد حاضر در مشاغل امنیتی و حفاظتی ستاد مشترک را که خدمتشان مؤثر و مورد رضایت بود، خواستار شد و ایشان با این درخواست به شرط انجام آن طبق موازین قانونی موافقت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۶۱.</ref> | ||
ظهیرنژاد در مهر ۱۳۶۳ از سمت خود استعفا کرد و [[امامخمینی]] در اول آبان ۱۳۶۳ او را به نمایندگی خود در شورای عالی دفاع منصوب کرد و از وی خواست تا در کنار انجام وظایف خود در این شورا، نظارتی بر قسمتهای مختلف ارتش داشته باشد و پس از رسیدگی امور، گزارشهای لازم را به ایشان بدهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸۷.</ref> ایشان همچنین در حکم انتصاب جانشین ظهیرنژاد (اسماعیل سهرابی) از زحمات صادقانه و تلاشهای پیگیر وی تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸۸.</ref> | ظهیرنژاد در مهر ۱۳۶۳ از سمت خود استعفا کرد و [[امامخمینی]] در اول آبان ۱۳۶۳ او را به نمایندگی خود در [[شورای عالی دفاع ملی|شورای عالی دفاع]] منصوب کرد و از وی خواست تا در کنار انجام وظایف خود در این شورا، نظارتی بر قسمتهای مختلف ارتش داشته باشد و پس از رسیدگی امور، گزارشهای لازم را به ایشان بدهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸۷.</ref> ایشان همچنین در حکم انتصاب جانشین ظهیرنژاد (اسماعیل سهرابی) از زحمات صادقانه و تلاشهای پیگیر وی تشکر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸۸.</ref> | ||
ظهیرنژاد که مردی | ظهیرنژاد که مردی متدین، شجاع، غیور، بااخلاص و وطندوست بود، در برابر ارتش و نظامیانِ تا بن دندان مسلحِ عراق ایستادگی کرد؛ مانع از سقوط شهر [[دزفول]] و تسخیر [[خوزستان]] شد؛ چنانکه در حفظ [[آذربایجان غربی]] از تعرضهای گروههای [[ضدانقلاب]] نقش اساسی داشت<ref>جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۱/۳/۱۳۹۳ش.</ref>؛ در مقاطع حساسی چون [[شکست حصر آبادان|شکستن حصر آبادان]] نیز نقش سرنوشتسازی را ایفا کرد.<ref>حسینی و دیگران، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ۱۸۷–۱۸۸.</ref> [[سیدعلی خامنهای]]، رئیس [[شورای عالی دفاع]] وقت، در اردیبهشت ۱۳۶۶ از امامخمینی خواست به دلیل خدمات ارزنده ظهیرنژاد و تعدادی از فرماندهان برای آنان ترفیع درجه در نظر گرفته شود و ایشان با آن درخواست موافقت کرد و ظهیرنژاد با حکم ایشان به درجه سرلشکری رسید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۵۷؛ اطلاعات در ۸۰ سال، ۸۰ سال حضور مستمر در صحنه اطلاعرسانی کشور، ۲/۶۶۲.</ref> | ||
ظهیرنژاد که به گفته همسرش، لطیفه اکبری امامخمینی را خیلی دوست میداشت،<ref>اکبری)، مصاحبه، ۳.</ref> برجستهترین ویژگی ایشان را در پیروزی انقلاب، قاطعیت و سازشناپذیری و عداوت و دشمنی مطلق با [[رژیم پهلوی]] میدانست و نفوذ معنوی ایشان در دلهای مردم را باعث بسیج همه امکانات مالیشان برای پیروزی انقلاب برمیشمرد.<ref>کریمی و بهروزی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۴۳۲.</ref> | ظهیرنژاد که به گفته همسرش، لطیفه اکبری امامخمینی را خیلی دوست میداشت،<ref>اکبری)، مصاحبه، ۳.</ref> برجستهترین ویژگی ایشان را در پیروزی انقلاب، قاطعیت و سازشناپذیری و عداوت و دشمنی مطلق با [[رژیم پهلوی]] میدانست و نفوذ معنوی ایشان در دلهای مردم را باعث بسیج همه امکانات مالیشان برای پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] برمیشمرد.<ref>کریمی و بهروزی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۴۳۲.</ref> | ||
امامخمینی نیز [[صداقت]]، صراحت و دوری از تظاهرِ ظهیرنژاد را تحسین میکرد؛ چنانکه در دیدار گروهی از فرماندهان ارتش با امامخمینی، وقتی فرمانده نیروی هوایی، در آغاز گزارش خود شروع به خواندن [[دعای فرج]] کرد، ظهیرنژاد تذکر داد «آقا عوام نیستند اصل حرفت را بزن» و امامخمینی در واکنش به این سخن لبخند زد.<ref>توسلی، خاطره، ۳/۲۶۲–۲۶۳.</ref> در دیداری دیگر، امامخمینی دست او را در دست خود گرفته و با بیان جمله «میدانی من چقدر شما را دوست دارم، شدت علاقه خود را به وی ابراز کرد.<ref>ظهیرنژاد، خاطره، ۲/۲۰۴.</ref> | امامخمینی نیز [[صداقت]]، صراحت و دوری از تظاهرِ ظهیرنژاد را تحسین میکرد؛ چنانکه در دیدار گروهی از فرماندهان ارتش با امامخمینی، وقتی فرمانده نیروی هوایی، در آغاز گزارش خود شروع به خواندن [[دعای فرج]] کرد، ظهیرنژاد تذکر داد «آقا عوام نیستند اصل حرفت را بزن» و امامخمینی در واکنش به این سخن لبخند زد.<ref>توسلی، خاطره، ۳/۲۶۲–۲۶۳.</ref> در دیداری دیگر، امامخمینی دست او را در دست خود گرفته و با بیان جمله «میدانی من چقدر شما را دوست دارم، شدت علاقه خود را به وی ابراز کرد.<ref>ظهیرنژاد، خاطره، ۲/۲۰۴.</ref> |