۲۸٬۴۶۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
ایرانیان باستان نوشتههای خود را روی سنگ کندهکاری میکردند یا بر روی لوحهای زرین و سیمین مینوشتند. گاه نیز از پوست دباغیشده گاو برای نوشتن استفاده میکردند.<ref>رجبی، مروری کوتاه، ۱۱.</ref> ایرانیان برای نخستین بار در دوران هخامنشیان اوستا را جمعآوری و تبدیل به کتاب کردند و برای هر کتاب آن عنوان «نسک» به معنای یک جلد را برگزیدند.<ref>همایون فرخ، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران سیر تحول زبان و ادبیات و هنر در ایران باستان(۳)، ۴۵–۴۶/۳۳.</ref> گفته شده از دوران ساسانیان ۸۲ جلد کتاب دربارهٔ امور مذهبی، نُه جلد کتاب دربارهٔ شکار و پند و هفتاد جلد دربارهٔ فنون و علوم دیگر باقی ماندهاست.<ref>همایون فرخ، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز، ۴۴/۲۱</ref> | ایرانیان باستان نوشتههای خود را روی سنگ کندهکاری میکردند یا بر روی لوحهای زرین و سیمین مینوشتند. گاه نیز از پوست دباغیشده گاو برای نوشتن استفاده میکردند.<ref>رجبی، مروری کوتاه، ۱۱.</ref> ایرانیان برای نخستین بار در دوران هخامنشیان اوستا را جمعآوری و تبدیل به کتاب کردند و برای هر کتاب آن عنوان «نسک» به معنای یک جلد را برگزیدند.<ref>همایون فرخ، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران سیر تحول زبان و ادبیات و هنر در ایران باستان(۳)، ۴۵–۴۶/۳۳.</ref> گفته شده از دوران ساسانیان ۸۲ جلد کتاب دربارهٔ امور مذهبی، نُه جلد کتاب دربارهٔ شکار و پند و هفتاد جلد دربارهٔ فنون و علوم دیگر باقی ماندهاست.<ref>همایون فرخ، تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز، ۴۴/۲۱</ref> | ||
با ظهور [[اسلام]] کتابِ قرآن [[معجزه | با ظهور [[اسلام]] کتابِ قرآن [[معجزه]] رسالت [[پیامبر اکرم (ص)]] معرفی شد.<ref>امانی، آشنایی با کتاب و کتابخانه و اصول کتابداری، ۴.</ref> [[خداوند]] در [[قرآن|قرآن کریم]] به قلم و کتابت سوگند یاد کرد<ref>قلم، ۱؛ ← طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۹/۳۶۸.</ref> و قرآن را کتاب خدا شناساند.<ref>کهف، ۲۷.</ref> در زمان پیامبر (ص) [[کاتبان وحی]] ازجمله [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] آیات الهی را ثبت و ضبط و کتاب «قرآن» را تدوین کردند.<ref>کتانی، التراتیب الاداریه، ۱/۱۱۵–۱۱۶.</ref> | ||
از نخستین قرنهای اسلامی بسیاری از مسلمانان، ازجمله ایرانیان به کسب [[علم]] و دانش و تألیف و تصنیف پرداختند و صنعت کاغذسازی که ماده اصلی کتاب بود در بسیاری از شهرهای [[ایران]] رواج یافت.<ref>رجبی، کتابخانه در ایران، ۲۵.</ref> با گسترش تألیف و تصنیف در میان مسلمانان، تأسیس کتابخانه نیز در دستور کار قرار گرفت و نخستین کتابخانه عمومی مسلمانان با نام کتابخانه بیتالحکمه در بغداد به دستور [[هارونالرشید]] و به همت [[مأمون عباسی]] ساخته شد.<ref>مدیر شانهچی، کتاب و کتابخانه در اسلام (مجموعه مقالات)، ۷۲.</ref> | از نخستین قرنهای اسلامی بسیاری از مسلمانان، ازجمله ایرانیان به کسب [[علم]] و دانش و تألیف و تصنیف پرداختند و صنعت کاغذسازی که ماده اصلی کتاب بود در بسیاری از شهرهای [[ایران]] رواج یافت.<ref>رجبی، کتابخانه در ایران، ۲۵.</ref> با گسترش تألیف و تصنیف در میان مسلمانان، تأسیس کتابخانه نیز در دستور کار قرار گرفت و نخستین کتابخانه عمومی مسلمانان با نام کتابخانه بیتالحکمه در بغداد به دستور [[هارونالرشید]] و به همت [[مأمون عباسی]] ساخته شد.<ref>مدیر شانهچی، کتاب و کتابخانه در اسلام (مجموعه مقالات)، ۷۲.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
نشر گسترده کتاب در ایران عملاً پس از ورود نخستین دستگاههای چاپ در عصر [[صفویه]] آغاز شد. پس از آن در عصر [[قاجار]] چند چاپخانه سنگی و سربی تأسیس شد که به کار چاپ و نشر میپرداختند.<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۴.</ref> با سقوط قاجار دوره تازهای در فعالیتهای چاپی ایران شکل گرفت که بر چاپ کتاب تأثیر زیادی گذاشت.<ref>آذرنگ، نشر کتاب در ایران: سیر اجمالی تحول، مانعها و چالشها، ۹۳–۹۴.</ref> استبداد سیاسی و خفقان فکری در دوره [[حکومت پهلوی]]، جامعه آن روز را در آزادی نوشتن، تألیف، ترجمه و بهطور کلی گسترش امر چاپ و نشر کتاب در تنگنا گذاشته بود؛<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۵.</ref> ازجمله در این دوران چاپ و انتشار کتابهای [[امامخمینی]] حتی توضیح المسائل ممنوع بود و در برخی موارد، کتابهای ایشان به نام افراد دیگر به چاپ میرسید.<ref>خانه کتاب، اسنادی از سیاستهای فرهنگی و اجتماعی در دوران پهلوی دوم، ۱/۴۷۵ و ۲/۷۰۰ و ۷۲۳.</ref> | نشر گسترده کتاب در ایران عملاً پس از ورود نخستین دستگاههای چاپ در عصر [[صفویه]] آغاز شد. پس از آن در عصر [[قاجار]] چند چاپخانه سنگی و سربی تأسیس شد که به کار چاپ و نشر میپرداختند.<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۴.</ref> با سقوط قاجار دوره تازهای در فعالیتهای چاپی ایران شکل گرفت که بر چاپ کتاب تأثیر زیادی گذاشت.<ref>آذرنگ، نشر کتاب در ایران: سیر اجمالی تحول، مانعها و چالشها، ۹۳–۹۴.</ref> استبداد سیاسی و خفقان فکری در دوره [[حکومت پهلوی]]، جامعه آن روز را در آزادی نوشتن، تألیف، ترجمه و بهطور کلی گسترش امر چاپ و نشر کتاب در تنگنا گذاشته بود؛<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۵.</ref> ازجمله در این دوران چاپ و انتشار کتابهای [[امامخمینی]] حتی توضیح المسائل ممنوع بود و در برخی موارد، کتابهای ایشان به نام افراد دیگر به چاپ میرسید.<ref>خانه کتاب، اسنادی از سیاستهای فرهنگی و اجتماعی در دوران پهلوی دوم، ۱/۴۷۵ و ۲/۷۰۰ و ۷۲۳.</ref> | ||
از سوی دیگر، واژه کتاب در مجموع ۲۵۷ بار در قرآن بهکار رفته و دارای معانی گوناگونی چون نامِ قرآن کریم، تورات، انجیل، نامه اعمال خلایق، لوح محفوظ و غیره است.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۲/۱۸۶۳–۱۸۶۴.</ref> خداوند متعال مجموعه | از سوی دیگر، واژه کتاب در مجموع ۲۵۷ بار در قرآن بهکار رفته و دارای معانی گوناگونی چون نامِ قرآن کریم، تورات، انجیل، نامه اعمال خلایق، لوح محفوظ و غیره است.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۲/۱۸۶۳–۱۸۶۴.</ref> خداوند متعال مجموعه آیات قرآن کریم را «کتاب» خواندهاست.<ref>بقره، ۲ و ۴۴؛ فصلت، ۳؛ احقاف، ۱۲.</ref> [[پیامبران(ع)]] نیز همراه با «کتاب» به [[نبوت|پیامبری]] برگزیده شدهاند.<ref>حدید، ۲۵.</ref> پیامبر اکرم (ص) در آغاز [[بعثت]] به خواندن امر شد<ref>علق، ۱.</ref> و خداوند به قلم سوگند خورد؛<ref>قلم، ۱.</ref> از اینرو با تأکیدهای خداوند و پیامبر (ص)، فرهنگ شفاهی جاهلی به فرهنگ کتابمحور تبدیل شد و بهتدریج [[تمدن اسلامی]] بر مبنای کتاب شکل گرفت؛ بنابراین فرهنگ اسلامی فرهنگی کتابمحور است.<ref>نوری، محورریت کتاب در فرهنگ اسلامی، ۱۱.</ref> | ||
احادیثی نیز دربارهٔ کتاب و کتابت وجود دارد که لحن و ادبیات آنها به گونهای است که مسلمانان را به خواندن، نوشتن و دانشآموختن تشویق میکنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۲؛ نوری، محورریت کتاب در فرهنگ اسلامی، ۲۱.</ref> [[امامصادق(ع)]] کتاب را اسم اکبر خداوند دانسته که در نهاد انبیا (ع) به ودیعه گذاشته شدهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۵۴ و ۴/۲۸۶.</ref> در [[حدیث]] دیگری آمدهاست که کتابت و نگارش از مواردی است که خداوند به انسان ارزانی کرده تا اخبار گذشتگان را برای آیندگان و خبرهای بازماندگان را برای کسانی که حضور ندارند، بنویسند.<ref>مفضل، توحید المفضل، ۷۹–۸۰.</ref> | احادیثی نیز دربارهٔ کتاب و کتابت وجود دارد که لحن و ادبیات آنها به گونهای است که مسلمانان را به خواندن، نوشتن و دانشآموختن تشویق میکنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۲؛ نوری، محورریت کتاب در فرهنگ اسلامی، ۲۱.</ref> [[امامصادق(ع)]] کتاب را اسم اکبر خداوند دانسته که در نهاد انبیا (ع) به ودیعه گذاشته شدهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۱۵۴ و ۴/۲۸۶.</ref> در [[حدیث]] دیگری آمدهاست که کتابت و نگارش از مواردی است که خداوند به انسان ارزانی کرده تا اخبار گذشتگان را برای آیندگان و خبرهای بازماندگان را برای کسانی که حضور ندارند، بنویسند.<ref>مفضل، توحید المفضل، ۷۹–۸۰.</ref> | ||
== معیارهای کتاب مفید == | == معیارهای کتاب مفید == | ||
[[امامخمینی]]، از نگاه تربیت دینی، به صورت کلی معیارهای کتابهای مطلوب را آن میدانست که به تزکیه و تهذیب نفس منجر شوند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۵۵.</ref> احکام و نکتههای اخلاقی را بهطور مکرر برای مخاطبان شرح دهند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳–۲۵۴.</ref> و بتوانند پرسشهای دینی را به صورتی غیر شبههناک پاسخ گویند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹.</ref> | [[امامخمینی]]، از نگاه تربیت دینی، به صورت کلی معیارهای کتابهای مطلوب را آن میدانست که به تزکیه و [[تهذیب نفس]] منجر شوند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۵۵.</ref> احکام و نکتههای اخلاقی را بهطور مکرر برای مخاطبان شرح دهند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳–۲۵۴.</ref> و بتوانند پرسشهای دینی را به صورتی غیر شبههناک پاسخ گویند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹.</ref> | ||
امامخمینی دربارهٔ نوع کتابهایی که چاپ میشد بسیار حساس و تأکید داشت پیش از نشر کتاب باید یک گروه اهل علم و متخصص بر محتوای کتاب نظارت دقیق داشته باشند. کار این گروه علاوه بر ارزش زیاد، بسیار حساس است؛ زیرا لغزش آنان به نشر آثار انحرافی میانجامد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۷۵.</ref> چنانکه به برخی کتابهایی که هیئتهای گزینش سراسر کشور به بهانه پرسشهای دینی و ایدئولوژی اسلامی منتشر کرده بودند و سرشار از پرسشهای غیر مربوط به اسلام و احیاناً مستهجن بود، شدیدآً اعتراض کرد و دستور جمعآوری آن کتابها و انحلال آن هیئتها را صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹.</ref> | امامخمینی دربارهٔ نوع کتابهایی که چاپ میشد بسیار حساس و تأکید داشت پیش از نشر کتاب باید یک گروه اهل علم و متخصص بر محتوای کتاب [[نظارت]] دقیق داشته باشند. کار این گروه علاوه بر ارزش زیاد، بسیار حساس است؛ زیرا لغزش آنان به نشر آثار انحرافی میانجامد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۷۵.</ref> چنانکه به برخی کتابهایی که هیئتهای گزینش سراسر کشور به بهانه پرسشهای دینی و ایدئولوژی اسلامی منتشر کرده بودند و سرشار از پرسشهای غیر مربوط به اسلام و احیاناً مستهجن بود، شدیدآً اعتراض کرد و دستور جمعآوری آن کتابها و انحلال آن هیئتها را صادر کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹.</ref> | ||
در نگاه امامخمینی معیار شناخت کتاب مضر آن است که جامعه را به سوی تباهی، | در نگاه امامخمینی معیار شناخت کتاب مضر آن است که جامعه را به سوی تباهی، غربزدگی و رشد [[دیکتاتوری]] میبرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۷۰.</ref> یا به تفرقه دینی میانجامد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۲۱.</ref> بهطور کلی ایشان «[[کتب ضلال]]» را کتابهای مضر به حال [[جامعه]] میدانست. فقیهان دربارهٔ «کتب ضلال» بحث کردهاند و نگهداری، مطالعه، تدریس و تکثیر آن را اجمالاً حرام دانستهاند.<ref>منتظر قائم، آزادیهای شخصی و فکری (از نظر امامخمینی و مبانی فقهی آن)، ۱۱۷.</ref> از نظر امامخمینی نگهداری کتب ضلال و نسخهبرداری و تکثیر و خواندن و درسگرفتن و تدریس آنها اگر هدف صحیحی در آن نباشد، حرام است؛<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳.</ref> چنانکه روشنترین مصداق کتب ضلال، کتاب آیات شیطانی نوشته [[سلمان رشدی]] است که امامخمینی حکم به قتل وی را داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶۳.</ref>{{ببینید|سلمان رشدی}} | ||
امامخمینی از نظر مصداقی، غنیترین کتاب عالم در تعلیم و [[تربیت]] را کتاب قرآن میدانست؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۵.</ref> زیرا در نگاه ایشان [[قرآن کریم]] کتاب زندگی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۸ و ۳۹۵.</ref> انسانسازی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۳۰؛ ۴/۴۴۸؛ ۶/۴۲ و ۷/۴۱۵.</ref> تحرک و جنبش،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۸۷.</ref> حرکتبخش از طبیعت به غیب، از مادیت به معنویت و حرکتبخش در راه [[عدالت اجتماعی|عدالت]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۹۱.</ref> است؛ به گونهای که عرب پیش از اسلام را به حرکت درآورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۹۹.</ref> چنانکه [[نهج البلاغه]] نیز کتاب است که ایشان آن را از مفیدترین کتابها شمرده و آن را نازله روح [[امیرالمؤمنین(ع)]] برای تعلیم و تربیت خفتگان در بستر منی و در [[حجب|حجاب]] خودخواهی و مجموعهای شفابخش برای دردهای فردی و اجتماعی شمردهاست و ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۸.</ref> [[صحیفه سجادیه]] نیز که در نگاه ایشان نمونه کامل قرآن صاعد و بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انسان است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰۹.</ref> و [[مفاتیح الجنان]] اثر [[شیخعباس قمی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲.</ref> نیز از کتابهای مورد اهتمام ایشان بودهاست.{{ببینید|قرآن}} | |||
== وضع کمی و کیفی کتاب == | == وضع کمی و کیفی کتاب == | ||
بررسیها و آمارهای رسمی نشان میدهد در سالهای آغازین دهه ۱۳۴۰، بهطور متوسط هفتصد عنوان کتاب در سال و در سالهای آغازین دهه ۱۳۵۰ بهطور متوسط ۲۷۰۰ عنوان کتاب در سال انتشار یافت؛<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۶.</ref> اما پس از [[انقلاب اسلامی]] (غیر از سال ۱۳۵۷) تا پایان دهه شصت که رویدادهایی چون [[جنگ تحمیلی]]، انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاهها، محدودیتهای فنی، چاپ و نشر کتاب را با فراز و نشیبهایی روبهرو کرد، آمارهای رسمی از روند رو به رشد انتشار کتاب سخن میگویند؛<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۷.</ref> چنانکه در سال ۱۳۷۰، ۷۵۱۶ عنوان کتاب منتشر شد،<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۱۴.</ref> در سال ۱۳۸۰ این رقم به ۳۱۶۱۳ عنوان<ref>پژوهشگاه فرهنگ، گزارش فرهنگی کشور سال ۱۳۸۰، ۵.</ref> و در سال ۱۳۸۶ به ۵۴۶۱۱ عنوان افزایش یافت.<ref>رجبی، مروری کوتاه، ۵۸.</ref> همچنین در سال ۱۳۷۰، ۵۳۸ کتابخانه عمومی در سراسر کشور وجود داشت<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۲۱۲.</ref> که این رقم بر اساس اعلام پایگاه رسمی اینترنتی نهاد کتابخانههای عمومی کشور در سال ۱۳۹۳ به ۲۱۶۵ رسید. در مجموع طی آماری که در چهلمین سال [[پیروزی انقلاب اسلامی]] از سوی [[وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]] منتشر شد، مجموع کتابهای چاپ اول دهه نخست ۲۲۴۸۴ عنوان، دهه دوم ۴۵۶۸۷ عنوان، دهه سوم ۱۹۵۶۴۷ عنوان و دهه چهارم ۴۰۳۴۲۶ عنوان کتاب در حوزههای مختلف است؛ در کنار تجدید چاپها که به همین نسبت افزایش داشتهاست.<ref>مهر، خبرگزاری، ۲۹/۸/۱۳۹۷.</ref> | بررسیها و آمارهای رسمی نشان میدهد در سالهای آغازین دهه ۱۳۴۰، بهطور متوسط هفتصد عنوان کتاب در سال و در سالهای آغازین دهه ۱۳۵۰ بهطور متوسط ۲۷۰۰ عنوان کتاب در سال انتشار یافت؛<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۶.</ref> اما پس از [[انقلاب اسلامی]] (غیر از سال ۱۳۵۷) تا پایان دهه شصت که رویدادهایی چون [[جنگ تحمیلی]]، انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاهها، محدودیتهای فنی، چاپ و نشر کتاب را با فراز و نشیبهایی روبهرو کرد، آمارهای رسمی از روند رو به رشد انتشار کتاب سخن میگویند؛<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۷.</ref> چنانکه در سال ۱۳۷۰، ۷۵۱۶ عنوان کتاب منتشر شد،<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۱۴.</ref> در سال ۱۳۸۰ این رقم به ۳۱۶۱۳ عنوان<ref>پژوهشگاه فرهنگ، گزارش فرهنگی کشور سال ۱۳۸۰، ۵.</ref> و در سال ۱۳۸۶ به ۵۴۶۱۱ عنوان افزایش یافت.<ref>رجبی، مروری کوتاه، ۵۸.</ref> همچنین در سال ۱۳۷۰، ۵۳۸ کتابخانه عمومی در سراسر کشور وجود داشت<ref>رنجبری، تحولات نشر کتاب در دهه ۷۰، ۲۱۲.</ref> که این رقم بر اساس اعلام پایگاه رسمی اینترنتی نهاد کتابخانههای عمومی کشور در سال ۱۳۹۳ به ۲۱۶۵ رسید. در مجموع طی آماری که در چهلمین سال [[پیروزی انقلاب اسلامی]] از سوی [[وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]] منتشر شد، مجموع کتابهای چاپ اول دهه نخست ۲۲۴۸۴ عنوان، دهه دوم ۴۵۶۸۷ عنوان، دهه سوم ۱۹۵۶۴۷ عنوان و دهه چهارم ۴۰۳۴۲۶ عنوان کتاب در حوزههای مختلف است؛ در کنار تجدید چاپها که به همین نسبت افزایش داشتهاست.<ref>مهر، خبرگزاری، ۲۹/۸/۱۳۹۷.</ref> |