۲۱٬۲۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
قرآن از ریشه «قرء» به معنای جمع، گردآوری و قرائت است<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۶۵؛ زبیدی، ۱/۲۱۸–۲۱۹.</ref> و در اصطلاح دینی به کتاب آسمانیای که [[فرشته وحی]] از جانب خداوند بر [[پیامبر اسلام(ص)]] نازل کرده و در دفاتر، نوشته و به [[تواتر]] نقل شده گفته میشود.<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، تهران، ۷۵.</ref> [[امامخمینی]] قرآن را کتاب نازلشده به واسطه [[جبرئیل(ع)]] بر پیامبر اکرم (ص) میداند که جامع کتابهای الهی است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۹.</ref> و صورت اجمالی همه حقایق اسما و صفات را داراست و معرِّف مقام مقدس حق به تمام شئون و تجلیات اوست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲۱.</ref> | قرآن از ریشه «قرء» به معنای جمع، گردآوری و قرائت است<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۶۵؛ زبیدی، ۱/۲۱۸–۲۱۹.</ref> و در اصطلاح دینی به کتاب آسمانیای که [[فرشته وحی]] از جانب خداوند بر [[پیامبر اسلام(ص)]] نازل کرده و در دفاتر، نوشته و به [[تواتر]] نقل شده گفته میشود.<ref>جرجانی، کتاب التعریفات، تهران، ۷۵.</ref> [[امامخمینی]] قرآن را کتاب نازلشده به واسطه [[جبرئیل(ع)]] بر پیامبر اکرم (ص) میداند که جامع کتابهای الهی است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۰۹.</ref> و صورت اجمالی همه حقایق اسما و صفات را داراست و معرِّف مقام مقدس حق به تمام شئون و تجلیات اوست.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲۱.</ref> | ||
از مهمترین نامهای قرآن، فرقان، ذکر، حکیم، نور، کلام و کتاب است. به سبب اینکه [[سوره|سورهها]] و [[آیه|آیات]] و حروف آن به هم افزوده شده و مقارنت دارند به آن قرآن گفته میشود.<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۶۵؛ عسکری، ابوهلال، ۴۹.</ref> فرقانبودن قرآن به سبب این است که حق و باطل را از هم جدا کردهاست.<ref>سیوطی، الاتقان، ۱/۱۸۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۵/۱۷۳.</ref> همچنین بعضی قرآن را جهت جمعی کتاب خداوند و فرقان را جهت تفصیل آن دانستهاند.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۲؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۳۳؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۵۵–۵۶.</ref> از اینرو قرآن در مرتبه [[عالم خلق]] و لوح محو و اثبات، به جهت [[علم تفصیلی]]، فرقان است و در مرتبه [[عالم امر]] یا [[لوح محفوظ]] که | از مهمترین نامهای قرآن، فرقان، ذکر، حکیم، نور، کلام و کتاب است. به سبب اینکه [[سوره|سورهها]] و [[آیه|آیات]] و حروف آن به هم افزوده شده و مقارنت دارند به آن قرآن گفته میشود.<ref>جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۶۵؛ عسکری، ابوهلال، ۴۹.</ref> فرقانبودن قرآن به سبب این است که حق و باطل را از هم جدا کردهاست.<ref>سیوطی، الاتقان، ۱/۱۸۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۵/۱۷۳.</ref> همچنین بعضی قرآن را جهت جمعی کتاب خداوند و فرقان را جهت تفصیل آن دانستهاند.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۲؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۳۳؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۵۵–۵۶.</ref> از اینرو قرآن در مرتبه [[عالم خلق]] و لوح محو و اثبات، به جهت [[علم تفصیلی]]، فرقان است و در مرتبه [[عالم امر]] یا [[لوح محفوظ]] که مقام جمعیت و وحدت و [[علم اجمالی]] است و هیچ کثرت و تفرقی ندارد، قرآن است.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۳/۳۹۵–۳۹۶ و ۷/۱۰۶.</ref> قرآن را به دلیل اینکه موعظه و اخبار امتهای گذشته را<ref>سیوطی، الاتقان، ۱/۱۸۹؛ فیض کاشانی، الأصفی، ۱/۶۴۹.</ref> و هر آنچه مورد نیاز مردم در امور دین است، بیان میکند<ref>طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۸/۷۲۶.</ref> «ذکر» گفتهاند و به جهت اینکه شامل دقایق علوم و اعمال است و [[آیات محکم|آیاتش محکم]] است، آن را حکیم خوانند؛<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۳/۲۸۵.</ref> زیرا آیات قرآن دارای نظم عجیب و معانی بدیع میباشد و دور از [[تحریف]]، تبدیل، اختلاف و تباین است.<ref>سیوطی، الاتقان، ۱/۱۸۹.</ref> قرآن به سبب اینکه راه [[سعادت]] را روشن میکند، نور است<ref>ابنسبعین، رسائل ابنسبعین، ۲۴۴.</ref> و به دلیل اینکه حقتعالی آن را تصنیف کرده، کتاب الهی است؛ همچنانکه عالم نیز کتاب تکوینی الهی است که خداوند با دست [[قدرت الهی|قدرت خود]] نگاشتهاست.<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۵۲–۵۳.</ref> نیز به جهت تأثیر بر ذهن مخاطب<ref>سیوطی، الاتقان، ۱/۱۸۹.</ref> و ابراز و اظهار آنچه در ضمیر پنهان است، کلام خداوند است، چه از مقوله صوت و لفظ باشد و چه نباشد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۶۱۸.</ref> برخی بر این اعتقادند که فرق کتاب خداوند با کلام خداوند در این است که کتاب از عالم خلق بوده، ولی [[کلام الهی]] از عالم امر است.<ref>ملاصدرا، المشاعر، ۵۷.</ref> همچنین کلام نسخبردار نیست؛ ولی کتاب ممکن است منسوخ شود.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۶.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == |