پرش به محتوا

وجود رابط: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''وجود رابط'''، وجود وابسته و عین ربط در دانش‌های منطق، فلسفه و عرفان. ==معنای لغوی و اصطلاحی== ربط به معنای بستن <ref>راغب، مفردات، ۳۳۸؛ فیروزآبادی، القاموس، ۲/۵۴۹</ref> و وابستگی <ref>دهخدا، لغتنامه، ۷/۱۰۴۷۱ و ۱۰۲۷۳</ref> است. در اصطلاح منطقی نسبت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


از وجود رابط در دو جایگاه بحث می‌شود:
از وجود رابط در دو جایگاه بحث می‌شود:
# وجود رابط در قضایا؛
* وجود رابط در قضایا؛
# وجود رابط در مسائل فلسفی.
* وجود رابط در مسائل فلسفی.


وجود رابط در [[قضایای منطقی]] جایگاه ویژه‌ای دارد. ارتباط و اتحاد موضوع و محمول در [[قضایای حملیه]] بدون رابط صورت نمی‌گیرد و هلیّات بسیطه و مرکبه با این دو نوع وجود تمایز می‌یابند. از طرف دیگر در [[فلسفه]] نیز از این دو اصطلاح بحث می‌شود <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۵/۳۵۳ ـ ۳۵۵ و ۱۰/۲۹ ـ ۳۱</ref>؛ اما برخی تقسیم وجود به رابط و محمولی را مربوط به مفاهیم <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۰/۷۱ ـ ۷۳</ref> و برخی آن را بحثی فلسفی می‌دانند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۲۱ و ۲۴۰؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱/۳۲۱ ـ ۳۲۲</ref>. بر این اساس وجود رابط در برابر وجود محمولی قرار دارد و در قضایا به کار می‌رود و مربوط به حوزه [[منطق]] است و با آن وجود رابط که در برابر وجود مستقل قرار دارد و یک بحث فلسفی به شمار می‌رود، متفاوت است؛ از این‌رو وجود رابط که ناشی از تحلیل [[اصل علیت]] است، بحثی منطقی نیست و یک بحث فلسفی است.
وجود رابط در [[قضایای منطقی]] جایگاه ویژه‌ای دارد. ارتباط و اتحاد موضوع و محمول در [[قضایای حملیه]] بدون رابط صورت نمی‌گیرد و هلیّات بسیطه و مرکبه با این دو نوع وجود تمایز می‌یابند. از طرف دیگر در [[فلسفه]] نیز از این دو اصطلاح بحث می‌شود <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۵/۳۵۳ ـ ۳۵۵ و ۱۰/۲۹ ـ ۳۱</ref>؛ اما برخی تقسیم وجود به رابط و محمولی را مربوط به مفاهیم <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۰/۷۱ ـ ۷۳</ref> و برخی آن را بحثی فلسفی می‌دانند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۲۱ و ۲۴۰؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱/۳۲۱ ـ ۳۲۲</ref>. بر این اساس وجود رابط در برابر وجود محمولی قرار دارد و در قضایا به کار می‌رود و مربوط به حوزه [[منطق]] است و با آن وجود رابط که در برابر وجود مستقل قرار دارد و یک بحث فلسفی به شمار می‌رود، متفاوت است؛ از این‌رو وجود رابط که ناشی از تحلیل [[اصل علیت]] است، بحثی منطقی نیست و یک بحث فلسفی است.
خط ۱۹: خط ۱۹:
این اصطلاح در معانی متعددی به‌کار گرفته می‌شود:
این اصطلاح در معانی متعددی به‌کار گرفته می‌شود:


# وجود رابط در قضایای حملیه موجبه: وجود رابط در قضایای حملیه از قبیل معانی حرفیه است و در برابر وجود محمولی در قضایای [[هلیه بسیطه]] قرار می‌گیرد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲ و ۳۲۸؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۳۸ ـ ۲۴۰</ref>. وجود رابط به معنای چیزی جز ثبوت شیء لشیء در قضایای [[هلیه مرکبه]] نیست که ارتباط میان دو مفهوم اسمی و مستقل (موضوع و محمول) را برقرار می‌سازد؛ ولی خود یک مفهوم حرفی غیر مستقل است <ref>سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۳۸ ـ ۲۴۰؛ سبزواری، تعلیقات، ۱/۷۹؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰</ref>؛ اما اینکه وجود رابط در خارج تحققی دارد، فیلسوفان بر سر آن اختلاف دارند. برخی وجود رابط را در عالم خارج پذیرفته‌اند؛ اما با همان شرایطی که در ذهن تحقق دارد؛ یعنی وجود آن در غیر است و وجود مستقلی از خود ندارد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۰ ـ ۸۱؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۲۸ ـ ۲۹؛ سلیمانی امیری، وجود رابط، ۱۲ و ۱۵ ـ ۱۷</ref> و گروهی چنین تحققی را نیز نمی‌پذیرند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۰/۷۱ ـ ۷۴؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰</ref> {{ببینید|منطق|علم}}.
* وجود رابط در قضایای حملیه موجبه: وجود رابط در قضایای حملیه از قبیل معانی حرفیه است و در برابر وجود محمولی در قضایای [[هلیه بسیطه]] قرار می‌گیرد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲ و ۳۲۸؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۳۸ ـ ۲۴۰</ref>. وجود رابط به معنای چیزی جز ثبوت شیء لشیء در قضایای [[هلیه مرکبه]] نیست که ارتباط میان دو مفهوم اسمی و مستقل (موضوع و محمول) را برقرار می‌سازد؛ ولی خود یک مفهوم حرفی غیر مستقل است <ref>سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۳۸ ـ ۲۴۰؛ سبزواری، تعلیقات، ۱/۷۹؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰</ref>؛ اما اینکه وجود رابط در خارج تحققی دارد، فیلسوفان بر سر آن اختلاف دارند. برخی وجود رابط را در عالم خارج پذیرفته‌اند؛ اما با همان شرایطی که در ذهن تحقق دارد؛ یعنی وجود آن در غیر است و وجود مستقلی از خود ندارد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۰ ـ ۸۱؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۲۸ ـ ۲۹؛ سلیمانی امیری، وجود رابط، ۱۲ و ۱۵ ـ ۱۷</ref> و گروهی چنین تحققی را نیز نمی‌پذیرند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۰/۷۱ ـ ۷۴؛ شکر، اثبات وجود رابط، ۴ ـ ۱۰</ref> {{ببینید|منطق|علم}}.


امام‌خمینی با تقسیم قضایا به حملی و غیر حملی درباره وجود رابط در قضایا بر این باور است که قضایا در مقام عینیت و تحقق خارجی، فاقد وجود رابط‌اند؛ اما در احکام منطقی و تحلیل ذهنی هر قضیه‌ای دارای اجزایی است که رابط، یکی از آنهاست؛ زیرا بدون ربط تحقق قضیه امکان‌پذیر نیست <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۶۹ ـ ۷۵؛ انوار الهدایه، ۲/۱۰۲</ref> {{ببینید|منطق|علم}}.
امام‌خمینی با تقسیم قضایا به حملی و غیر حملی درباره وجود رابط در قضایا بر این باور است که قضایا در مقام عینیت و تحقق خارجی، فاقد وجود رابط‌اند؛ اما در احکام منطقی و تحلیل ذهنی هر قضیه‌ای دارای اجزایی است که رابط، یکی از آنهاست؛ زیرا بدون ربط تحقق قضیه امکان‌پذیر نیست <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۶۹ ـ ۷۵؛ انوار الهدایه، ۲/۱۰۲</ref> {{ببینید|منطق|علم}}.


# وجود رابط به معنای وجود لغیره: این معنا در برابر وجود لنفسه است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۴۰</ref>، که همان وجود رابطی است. بیشتر حکما به وجود رابطی و ناعتی در خارج قائل‌اند <ref>← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲</ref>. ملاصدرا معتقد است وجود رابطی در اصطلاح فلسفه به دو معنا به‌ کار می‌رود: یکی در برابر وجود محمولی که در قضایای حملیه رایج است و دیگری وجود ناعتی که وجود فی‌نفسه لغیره دارد. میان وجود رابط در قسم اول و وجود محمولی اختلاف نوعی است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ و ۳۲۸ ـ ۳۳۰</ref>؛ زیرا تعلقی‌بودن، عین ذات وجود رابط است و از دیگری جداشدنی نیست <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲</ref>؛ در حالی‌که وجود محمولی، دارای استقلال مفهومی است و به همین جهت در [[قضیه]] می‌تواند محمول واقع شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۱۴۳</ref>؛ پس وجود رابط چیزی جز همان ربط و وابستگی نیست. از این‌رو حقیقت وجود رابط، تنها به صورت مفهوم حرفی در ذهن منعکس می‌شود؛ بر این اساس در وجود رابط، مفهوم اسمیِ وجود، از آن حاکی و بر آن صادق نیست <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۲۸ ـ ۳۰</ref>؛ بلکه مفهوم حرفی وجود (کون ناقص) از آن حاکی است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲</ref>؛ همچنین مفهوم ماهوی یا مفهوم مستقل دیگری نیز از آن در ذهن منعکس نمی‌شود <ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۲۸ ـ ۳۰</ref> تا به حمل «هو هو» بر آن صادق باشد، بلکه با انواع مفاهیم حرفی به اقسام آن اشاره می‌شود و از همین‌رو موضوع یا محمول هیچ قضیه‌ای واقع نمی‌شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۲۷ ـ ۳۲۸؛ سبزواری، تعلیقات، ۱/۱۴۳</ref>.
* وجود رابط به معنای وجود لغیره: این معنا در برابر وجود لنفسه است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ۲/۲۴۰</ref>، که همان وجود رابطی است. بیشتر حکما به وجود رابطی و ناعتی در خارج قائل‌اند <ref>← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲</ref>. ملاصدرا معتقد است وجود رابطی در اصطلاح فلسفه به دو معنا به‌ کار می‌رود: یکی در برابر وجود محمولی که در قضایای حملیه رایج است و دیگری وجود ناعتی که وجود فی‌نفسه لغیره دارد. میان وجود رابط در قسم اول و وجود محمولی اختلاف نوعی است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ و ۳۲۸ ـ ۳۳۰</ref>؛ زیرا تعلقی‌بودن، عین ذات وجود رابط است و از دیگری جداشدنی نیست <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲</ref>؛ در حالی‌که وجود محمولی، دارای استقلال مفهومی است و به همین جهت در [[قضیه]] می‌تواند محمول واقع شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۱۴۳</ref>؛ پس وجود رابط چیزی جز همان ربط و وابستگی نیست. از این‌رو حقیقت وجود رابط، تنها به صورت مفهوم حرفی در ذهن منعکس می‌شود؛ بر این اساس در وجود رابط، مفهوم اسمیِ وجود، از آن حاکی و بر آن صادق نیست <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲؛ طباطبایی، نهایة الحکمه، ۲۸ ـ ۳۰</ref>؛ بلکه مفهوم حرفی وجود (کون ناقص) از آن حاکی است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۲</ref>؛ همچنین مفهوم ماهوی یا مفهوم مستقل دیگری نیز از آن در ذهن منعکس نمی‌شود <ref>طباطبایی، نهایة الحکمه، ۲۸ ـ ۳۰</ref> تا به حمل «هو هو» بر آن صادق باشد، بلکه با انواع مفاهیم حرفی به اقسام آن اشاره می‌شود و از همین‌رو موضوع یا محمول هیچ قضیه‌ای واقع نمی‌شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۲۷ ـ ۳۲۸؛ سبزواری، تعلیقات، ۱/۱۴۳</ref>.


وجود رابط در قسم اول، به لحاظ مفهوم وجود بررسی می‌شود و در قسم دوم، به لحاظ وجودات خارجی یعنی مصادیق و حقیقت وجود به‌ کار می‌رود؛ بر این اساس قلمرو استفاده از این دو اصطلاح به طور کامل جدای از یکدیگر است. [[امام‌خمینی]] نیز وجود رابط به معنای وجود لغیره را همان وجود رابطی و محمولی می‌داند که دارای استقلال مفهومی و نفسیّت است و به همین جهت در قضیه می‌تواند محمول واقع شود و دارای مصداق عینی است؛ مانند [[اعراض]]، برخلاف وجود رابط که هیچ نفسیتی ندارد و عین ربط و نفس ربط است <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۱/۱۳۸</ref>.
وجود رابط در قسم اول، به لحاظ مفهوم وجود بررسی می‌شود و در قسم دوم، به لحاظ وجودات خارجی یعنی مصادیق و حقیقت وجود به‌ کار می‌رود؛ بر این اساس قلمرو استفاده از این دو اصطلاح به طور کامل جدای از یکدیگر است. [[امام‌خمینی]] نیز وجود رابط به معنای وجود لغیره را همان وجود رابطی و محمولی می‌داند که دارای استقلال مفهومی و نفسیّت است و به همین جهت در قضیه می‌تواند محمول واقع شود و دارای مصداق عینی است؛ مانند [[اعراض]]، برخلاف وجود رابط که هیچ نفسیتی ندارد و عین ربط و نفس ربط است <ref>امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۱/۱۳۸</ref>.


# وجود رابط به معنای ربطی: بر مبنای [[اصالت وجود]]، تقسیم سومی برای وجود رابط پدید می‌آید که عبارت است از وجود معلول‌ها که عین ربط و اضافه به علت خویش‌اند. این کاربرد از وجود رابط بیشتر در فضای حکمت متعالیه و از ابتکارات ملاصدراست، یعنی وجود معلول‌ها و ممکن‌ها، [[وجود فقری]] برشمرده می‌شوند و عین اضافه (اشراقیه) و ربط به علت خویش‌اند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲ و ۳۲۹ ـ ۳۳۰؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۰/۷۳ ـ ۷۴؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۴۶</ref>؛ بر همین مبنا این‌گونه وجودات را وجود ربطی می‌نامند، تا از دو اصطلاحِ وجود رابط در تقسیم‌بندی مفهومی وجود و وجود رابطی به معنای وجود ناعتی و وصفی که همان وجود اعراض باشد، تمییز داده شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲؛ سبزواری، تعلیقات، ۱/۷۹ ـ ۸۲</ref>. با پدیدآمدن نظریه [[ملاصدرا]] در این زمینه بسیاری از مباحث فلسفی دگرگون شدند، ازجمله [[علت و معلول]] <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۲۹۹ و ۳۰۰ ـ ۳۰۱</ref> و مناط احتیاج [[ممکن الوجود|ممکن]] به علت <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۲۰۶؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۳/۱۳۵</ref>.
* وجود رابط به معنای ربطی: بر مبنای [[اصالت وجود]]، تقسیم سومی برای وجود رابط پدید می‌آید که عبارت است از وجود معلول‌ها که عین ربط و اضافه به علت خویش‌اند. این کاربرد از وجود رابط بیشتر در فضای حکمت متعالیه و از ابتکارات ملاصدراست، یعنی وجود معلول‌ها و ممکن‌ها، [[وجود فقری]] برشمرده می‌شوند و عین اضافه (اشراقیه) و ربط به علت خویش‌اند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲ و ۳۲۹ ـ ۳۳۰؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۰/۷۳ ـ ۷۴؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۴۶</ref>؛ بر همین مبنا این‌گونه وجودات را وجود ربطی می‌نامند، تا از دو اصطلاحِ وجود رابط در تقسیم‌بندی مفهومی وجود و وجود رابطی به معنای وجود ناعتی و وصفی که همان وجود اعراض باشد، تمییز داده شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۹ ـ ۸۲؛ سبزواری، تعلیقات، ۱/۷۹ ـ ۸۲</ref>. با پدیدآمدن نظریه [[ملاصدرا]] در این زمینه بسیاری از مباحث فلسفی دگرگون شدند، ازجمله [[علت و معلول]] <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۲۹۹ و ۳۰۰ ـ ۳۰۱</ref> و مناط احتیاج [[ممکن الوجود|ممکن]] به علت <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۲۰۶؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۳/۱۳۵</ref>.
از دیدگاه فلسفه هر ممکن بالذاتی وابسته و نیازمند به علت است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۲۰۶ ـ ۲۱۵ و ۲/۲۰۲ ـ ۲۰۴</ref>؛ اما در چگونگی ارتباط معلول با علت اختلاف است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۰</ref>. فلاسفه پیشین معتقدند هر معلولی نسبت به [[علت فاعلی]] خود، وجود رابطی است؛ بنابراین معلول در خارج، در عین ارتباط ذاتی و جداناشدنی به علت خود، واقعیتی فی‌نفسه و مغایر با علت خود دارد <ref>← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۰؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۴/۳۹۴ ـ ۳۹۵</ref>؛ اما ملاصدرا معتقد است که وجود معلول در برابر علت خود، از سنخ وجود رابط است نه رابطی. یعنی وجود معلول، پرتوی از وجود علت و عین ربط و وابستگی به آن است و در حقیقت معلول، اضافه اشراقیه وجود علت است و چیزی جز تعلق به علتش نیست <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۰</ref>. ایشان با بیان و تقریر موجودات ممکن در چند مرحله به دیدگاه نهایی خود که همان [[وحدت شخصی وجود]] است، می‌پردازد. در مرحله اول همه عالم را در مقایسه و نسبت با [[خداوند]]، رابطی بر می‌شمرد و تنها «وجود فی‌نفسه لغیره» برای ممکنات قائل می‌شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۰</ref>. او در مرحله بعدی همه موجودات ممکن را در مقایسه با حق‌تعالی، وجودهای ربطی می‌داند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۲۹ ـ ۳۳۰</ref> و در مرحله نهایی وجود رابط را از سنخ [[وجود]] بیرون می‌برد و قائل می‌شود وجود اساساً قسمت‌پذیر نیست و این همان کلام عرفا درباره وحدت شخصیه وجود است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۱؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۴۸ ـ ۴۹</ref>. طبق این نظر وجودهای امکانی، از سنخ وجود نیستند، بلکه ظهورات و شئونات آن وجود واجبی به شمار می‌آیند؛ بر این اساس در نگاه ملاصدرا آنچه در خارج به عنوان کثرت لحاظ می‌شود، در واقع ظهورات و شئونات حق‌تعالی است. بر مبنای این تفسیر، وجود یک واحد شخصی است و مابقی، ظهورات و تجلیات آن وجود واحدند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۳۰۵؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۵۰</ref>.
از دیدگاه فلسفه هر ممکن بالذاتی وابسته و نیازمند به علت است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۲۰۶ ـ ۲۱۵ و ۲/۲۰۲ ـ ۲۰۴</ref>؛ اما در چگونگی ارتباط معلول با علت اختلاف است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۰</ref>. فلاسفه پیشین معتقدند هر معلولی نسبت به [[علت فاعلی]] خود، وجود رابطی است؛ بنابراین معلول در خارج، در عین ارتباط ذاتی و جداناشدنی به علت خود، واقعیتی فی‌نفسه و مغایر با علت خود دارد <ref>← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۰؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۴/۳۹۴ ـ ۳۹۵</ref>؛ اما ملاصدرا معتقد است که وجود معلول در برابر علت خود، از سنخ وجود رابط است نه رابطی. یعنی وجود معلول، پرتوی از وجود علت و عین ربط و وابستگی به آن است و در حقیقت معلول، اضافه اشراقیه وجود علت است و چیزی جز تعلق به علتش نیست <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۳۰</ref>. ایشان با بیان و تقریر موجودات ممکن در چند مرحله به دیدگاه نهایی خود که همان [[وحدت شخصی وجود]] است، می‌پردازد. در مرحله اول همه عالم را در مقایسه و نسبت با [[خداوند]]، رابطی بر می‌شمرد و تنها «وجود فی‌نفسه لغیره» برای ممکنات قائل می‌شود <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۸۰</ref>. او در مرحله بعدی همه موجودات ممکن را در مقایسه با حق‌تعالی، وجودهای ربطی می‌داند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۳۲۹ ـ ۳۳۰</ref> و در مرحله نهایی وجود رابط را از سنخ [[وجود]] بیرون می‌برد و قائل می‌شود وجود اساساً قسمت‌پذیر نیست و این همان کلام عرفا درباره وحدت شخصیه وجود است <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱/۷۱؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۴۸ ـ ۴۹</ref>. طبق این نظر وجودهای امکانی، از سنخ وجود نیستند، بلکه ظهورات و شئونات آن وجود واجبی به شمار می‌آیند؛ بر این اساس در نگاه ملاصدرا آنچه در خارج به عنوان کثرت لحاظ می‌شود، در واقع ظهورات و شئونات حق‌تعالی است. بر مبنای این تفسیر، وجود یک واحد شخصی است و مابقی، ظهورات و تجلیات آن وجود واحدند <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۳۰۵؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۵۰</ref>.


خط ۳۶: خط ۳۶:
==آثار عرفانی وجود رابط==
==آثار عرفانی وجود رابط==
در [[حکمت متعالیه]] با توجه به مبانی عرفانی و وحدت شخصیه وجود، وجود رابط آثار عرفانی فراوانی را به دنبال دارد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۳۰۱ ـ ۳۰۵؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۰/۱۴۰؛ حسن‌زاده آملی، الجعل و العمل، ۱۹؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۵۵ ـ ۵۹</ref>. از نگاه امام‌خمینی نیز تفسیر عرفانی وجود رابط، آثاری دارد، ازجمله:
در [[حکمت متعالیه]] با توجه به مبانی عرفانی و وحدت شخصیه وجود، وجود رابط آثار عرفانی فراوانی را به دنبال دارد <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۳۰۱ ـ ۳۰۵؛ جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۰/۱۴۰؛ حسن‌زاده آملی، الجعل و العمل، ۱۹؛ امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۵۵ ـ ۵۹</ref>. از نگاه امام‌خمینی نیز تفسیر عرفانی وجود رابط، آثاری دارد، ازجمله:
# تثبیت نظام تجلی و نفی نظام علّی و معلولی: امام‌خمینی رابطه میان علت و معلول را [[اضافه اشراقی]] می‌داند <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۰۳</ref> و به پیروی از برخی فلاسفه، نیازمندی معلول به علت را [[امکان فقری]] یا ربط وجودی می‌داند که عبارت است از تعلق و وابستگی معلول به علت خود، به ‌گونه‌ای که در برابر علت، هیچ‌گونه استقلالی ندارد و صرف ربط است <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۶ ـ ۴۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۱۹ ـ ۳۲۰</ref>؛ بر این اساس، علت امر حقیقی است و معلول جهتی از جهات آن امر حقیقی و شئون و ظهورات آن است <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۲۹۶ و ۲/۲۹۸؛ تفسیر حمد، ۱۷۵ ـ ۱۸۴</ref> {{ببینید|علیت}}.
* تثبیت نظام تجلی و نفی نظام علّی و معلولی: امام‌خمینی رابطه میان علت و معلول را [[اضافه اشراقی]] می‌داند <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۰۳</ref> و به پیروی از برخی فلاسفه، نیازمندی معلول به علت را [[امکان فقری]] یا ربط وجودی می‌داند که عبارت است از تعلق و وابستگی معلول به علت خود، به ‌گونه‌ای که در برابر علت، هیچ‌گونه استقلالی ندارد و صرف ربط است <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۳۶ ـ ۴۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۱۹ ـ ۳۲۰</ref>؛ بر این اساس، علت امر حقیقی است و معلول جهتی از جهات آن امر حقیقی و شئون و ظهورات آن است <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۲۹۶ و ۲/۲۹۸؛ تفسیر حمد، ۱۷۵ ـ ۱۸۴</ref> {{ببینید|علیت}}.


# نفی جعل در وجود: بنابر تفسیر عرفانی وجود رابط، جعل نمی‌تواند به معنای ایجاد و وجوددادن باشد؛ پس تعلق جعل به وجود باطل است، بلکه جعل به معنای ظهور و اظهار است؛ یعنی اعیان و ماهیات به منصه ظهور می‌رسند <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۵ ـ ۲۶</ref> {{ببینید|وجود}}.
* نفی جعل در وجود: بنابر تفسیر عرفانی وجود رابط، جعل نمی‌تواند به معنای ایجاد و وجوددادن باشد؛ پس تعلق جعل به وجود باطل است، بلکه جعل به معنای ظهور و اظهار است؛ یعنی اعیان و ماهیات به منصه ظهور می‌رسند <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۵ ـ ۲۶</ref> {{ببینید|وجود}}.


# وحدت شخصی وجود و کثرت ظهورات: بنابر تفسیر عرفانی از وجود رابط، حقیقت وجود واحد شخصی است و وجودات امکانی در حقیقت وجود نیستند، بلکه ظهورات و شئونات آن وجود واجبی به شمار می‌آیند <ref>امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۵۸</ref>؛ یعنی آنچه در خارج به عنوان کثرات لحاظ می‌شود، در واقع ظهورات و شئونات حق‌تعالی است و برای انسان غیر از حق‌تعالی وجودی نیست، نه به صورت استقلالی و نه به صورت تعلقی، بلکه وجودات آنها جز تطورات و شئونات حق چیز دیگری نیستند. از این ظهورات گاهی به عالم و در مواردی به وجودات رابطی و گاهی به ماهیت تعبیر می‌شود <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۷ ـ ۲۸۸؛ مصباح الهدایه، ۵۸ و ۶۶ ـ ۶۷</ref>.
* وحدت شخصی وجود و کثرت ظهورات: بنابر تفسیر عرفانی از وجود رابط، حقیقت وجود واحد شخصی است و وجودات امکانی در حقیقت وجود نیستند، بلکه ظهورات و شئونات آن وجود واجبی به شمار می‌آیند <ref>امینی‌نژاد، تفسیر عرفانی، ۵۸</ref>؛ یعنی آنچه در خارج به عنوان کثرات لحاظ می‌شود، در واقع ظهورات و شئونات حق‌تعالی است و برای انسان غیر از حق‌تعالی وجودی نیست، نه به صورت استقلالی و نه به صورت تعلقی، بلکه وجودات آنها جز تطورات و شئونات حق چیز دیگری نیستند. از این ظهورات گاهی به عالم و در مواردی به وجودات رابطی و گاهی به ماهیت تعبیر می‌شود <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۷ ـ ۲۸۸؛ مصباح الهدایه، ۵۸ و ۶۶ ـ ۶۷</ref>.


# جایگزین‌شدن تشکیک در مظاهر به جای تشکیک در وجود: [[امام‌خمینی]] همسو با [[عرفا]]، بنابر وحدت شخصی وجود، تشکیک را در مظاهر و مجالی می‌داند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۱۸۷ و ۳/۴۷۱؛ دعاء السحر، ۱۰۴ و ۱۴۹</ref> و بر این باور است که در تشکیک خاصی، حق‌تعالی به منزله بالاترین مرتبه حقیقت واحده وجود، آغازگر سلسله تشکیکی وجود است و دیگر مراتب وجود با اختلافی که دارند در طول و عین ربط به اویند <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۲/۸۰؛ البیع، ۱/۱۵۱؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۰</ref>؛ ولی در [[وحدت شخصی وجود]] که حق‌تعالی وجودی صرف است، در طول یا عرض او وجود مستقل یا رابطی تصور نمی‌شود <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۷ ـ ۲۸۸</ref> {{ببینید|تشکیک در وجود}}.
* جایگزین‌شدن تشکیک در مظاهر به جای تشکیک در وجود: [[امام‌خمینی]] همسو با [[عرفا]]، بنابر وحدت شخصی وجود، تشکیک را در مظاهر و مجالی می‌داند <ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۱۸۷ و ۳/۴۷۱؛ دعاء السحر، ۱۰۴ و ۱۴۹</ref> و بر این باور است که در تشکیک خاصی، حق‌تعالی به منزله بالاترین مرتبه حقیقت واحده وجود، آغازگر سلسله تشکیکی وجود است و دیگر مراتب وجود با اختلافی که دارند در طول و عین ربط به اویند <ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۲/۸۰؛ البیع، ۱/۱۵۱؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۰</ref>؛ ولی در [[وحدت شخصی وجود]] که حق‌تعالی وجودی صرف است، در طول یا عرض او وجود مستقل یا رابطی تصور نمی‌شود <ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۷ ـ ۲۸۸</ref> {{ببینید|تشکیک در وجود}}.
==پانویس ==
==پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
Image-reviewer، emailconfirmed
۱٬۵۵۴

ویرایش