۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
وحدت به معنای یکیبودن، یگانهبودن<ref>معلوف، المنجد فی اللغه، ۹۷۸</ref> و پیوستگی<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۴/۲۰۴۵۳؛ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۷۳۷</ref> آمدهاست. وحدت و اتحاد، امری انسانی و برخاسته از ذات و | وحدت به معنای یکیبودن، یگانهبودن<ref>معلوف، المنجد فی اللغه، ۹۷۸</ref> و پیوستگی<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۴/۲۰۴۵۳؛ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۷۳۷</ref> آمدهاست. وحدت و اتحاد، امری انسانی و برخاسته از ذات و سرشت انسان است که برای رسیدن به اهداف مشترک و عمومی، در برابر مفاهیمی نظیر کثرت، پراکندگی، اختلاف، تفرقه، گروهگرایی و واگرایی به کار میرود.<ref>آقانوری، امامان شیعه و وحدت اسلامی، ۱۷؛ جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی، ۲۲۴</ref> وحدت مسلمانان به معنای متشکلشدن مسلمانان در صفی واحد، در برابر دشمنان [[اسلام]] و اهتمام برای رسیدن به نوعی یگانگی در منافع و اهداف و تقریب در باورهای دینی، از سوی کسانی است که بهرغم اجتهادات مختلف، مشترکات بسیاری دارند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۲۶؛ آقانوری، امامان شیعه و وحدت اسلامی، ۱۸</ref> در سطح ملی نیز وحدت به این معناست که همه شهروندان یک کشور، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، از هر [[دین]]، مسلک، زبان و نژاد، در همه امور اساسی بهویژه سیاست خارجی در برابر بیگانه متحد باشند و وطن خود را حفظ کنند و در اختلافاتی که دارند [[اجانب|بیگانگان]] را دخالت ندهند و حل و فصل آن را به خردمندان خود واگذار کنند.<ref>آقابخشی و افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ۴۴۴؛ خسروی، آرمانشهر وحدت، ۳–۴</ref> ملاک و معیار وحدت، اموری مانند [[مذهب]]، [[فرهنگ]] و [[ملیت]] است. | ||
در نگاه و کلام [[امامخمینی]] میتوان دو گونه وحدت را در سطح | در نگاه و کلام [[امامخمینی]] میتوان دو گونه وحدت را در سطح امت اسلامی و در سطح ملی از هم تشخیص داد. ایشان وحدت در سطح امت اسلامی را مسیر غلبه بر اختناقها، چپاولگریها و [[عقبماندگی|عقبماندگیها]] در [[جهان اسلام]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۰، ۲۷۳–۲۷۴ و ۱۰/۱۶۰</ref> و وحدت در چارچوب مرزهای ملی را نیز مانع انحطاط ملت و دولت ارزیابی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۰–۱۹۱ و ۱۲/۳۴۷</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
بنابر آنچه در [[قرآن کریم]] آمده، زندگی اقوام اولیه بشر، به جهت سادگی و فطریبودن، توأم با وحدت و به دور از اختلاف بودهاست<ref>بقره، ۲۱۳</ref>؛ اما با گذشت زمان و توسعه جوامع بشری، بر سر عقاید و حق و | بنابر آنچه در [[قرآن کریم]] آمده، زندگی اقوام اولیه بشر، به جهت سادگی و فطریبودن، توأم با وحدت و به دور از اختلاف بودهاست<ref>بقره، ۲۱۳</ref>؛ اما با گذشت زمان و توسعه جوامع بشری، بر سر عقاید و حق و حقوق، اختلافها و تضادها پدید آمد و در این مرحله [[خداوند]] پیامبرانی را با احکام تشریعی برای رفع اختلافها فرستاد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۱۶</ref> تاریخ دعوت به وحدت مسلمانان به [[بعثت پیامبر اکرم(ص)]] بازمیگردد و وحدت با نزول آیاتی بر مسلمانان تکلیف شد. | ||
یکی از نخستین اقدامات [[رسول خدا(ص)]]، برقراری پیوند برادری بود که پس از [[هجرت | یکی از نخستین اقدامات [[رسول خدا(ص)]]، برقراری پیوند برادری بود که پس از [[هجرت پیامبر به مدینه|هجرت به مدینه]] باعث تقویت روحیه جمعی و برادری میان [[مسلمانان]] گردید.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۷۸–۷۹</ref> همچنین در آغازِ نظامنامهای که به عنوان قانون اساسی دولت نوپای اسلامی، میان قبایل مدینه تدوین شد، از تعبیر «امت واحده» برای مسلمانان استفاده شد که از مبناییترین مفاهیم سیاسی ـ دینی اسلام بود و چارچوب اساسی سیاست اسلامی را معین میکرد.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۸۰</ref> پس از پیامبر (ص) نیز وحدت مسلمانان و دوری از تفرقه، نزد [[اهل بیت(ع)]] به صورت یک هدف دنبال شد<ref>آقانوری، امامان شیعه و وحدت اسلامی، ۶۱</ref> و این راهبرد از روزهای نخستینِ پس از [[رحلت پیامبر(ص)]]، بهرغم افزایش تفرقه میان مسلمانان، به صورت تلاشهای وحدتطلبانه، نمود بارزی داشت.<ref>اردوش، تأملی بر مسئله وحدت اسلامی، ۱۱</ref> سیره و روش [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در رویارو شدن با خلفای سهگانه پس از رحلت پیامبر (ص)، نشاندهنده عزم آن حضرت در حفظ وحدت میان مسلمانان و یکپارچگی [[حکومت اسلامی]] بود.<ref>موثقی، استراتژی وحدت، ۱/۱۲۰</ref> | ||
در سالیان بعد و پس از اینکه | در سالیان بعد و پس از اینکه خلافت اسلامی به عنوان حکومتی مرکزی در تمامی سرزمینهای اسلامی گسترش یافت و تا زمانی که این حکومت، توانایی محافظت از مرزهای دنیای اسلام را داشت، فقدان وحدت در دنیای اسلام به چشم نمیخورد؛ ولی با ضعف تدریجی دولتهای مسلمان و قدرتنمایی کشورهای اروپایی در برابر مسلمانان و فروپاشی [[امپراتوری عثمانی]]، بار دیگر مسئله وحدت مسلمانان اهمیت خود را بازیافت و به تقویت این باور در میان مسلمانان منجر شد که بهتنهایی نمیتوانند در برابر تهاجم مغربزمین [[مقاومت]] کنند؛ همچنین مسلمانان دریافتند برای به دست آوردن اقتدار و قدرت پیشین، باید به گذشته پرافتخار و اجرای تعالیم اسلام تمسک جویند.<ref>کوهستانینژاد، چالش مذهب و مدرنیسم، ۱۱–۱۲</ref> مصلحانی چون [[سیدجمالالدین اسدآبادی]]، [[محمد عبده]]، [[عبدالرحمان کواکبی]]، [[سلطان عبدالحمید دوم]]، [[محمد نامق کمال]] و [[رشید رضا]]،<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۲؛ موثقی، استراتژی وحدت، ۲/۳۴–۳۵ و ۲۸۰–۲۸۶؛ اردوش، تأملی بر مسئله وحدت اسلامی، ۶۳۲</ref> از پیشروان این راه بودند. علمای شیعه و سنی، همچون [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، از مراجع تقلید بزرگ شیعه و [[محمود شلتوت]] (رئیس [[الازهر]] و مفتی اعظم [[مصر]]) نیز پیگیر وحدت و لزوم همگرایی و همدلی امت اسلامی بودهاند که نتیجه این تلاشها تشکیل [[دارالتقریب]] بود<ref>منتظری، خاطرات، ۱/۱۵۴–۱۵۷</ref> {{ببینید|سیدحسین بروجردی}}. در همین راستا در سال ۱۳۴۸، [[سازمان کنفرانس اسلامی|سازمان همکاری اسلامی]] با هدف ایجاد همکاری و تفاهم اسلامی و استحکام پیوندهای برادری و دوستی میان کشورهای مسلمان تأسیس شد<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۷</ref> {{ببینید|سازمان کنفرانس اسلامی}}. | ||
در ایران نیز وحدت و [[بیداری اسلامی]] میان مردم و علما بر حول خواستههای ضد استبدادی و ضد استعماری در رویدادهایی همچون [[نهضت تنباکو]]، | در ایران نیز وحدت و [[بیداری اسلامی]] میان مردم و علما بر حول خواستههای ضد استبدادی و ضد استعماری در رویدادهایی همچون [[نهضت تنباکو]]، نهضت عدالتخانه، [[نهضت مشروطهخواهی]]<ref>عیوضی و هراتی، درآمدی تحلیلی، ۸۱–۸۲</ref> و [[ملیشدن صنعت نفت]]<ref>عیوضی و هراتی، درآمدی تحلیلی، ۸۶</ref> متبلور شد. همچنین اهتمام [[امامخمینی]] به مسئله وحدت در جریان مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] و پیروزی [[انقلاب اسلامی]] و پس از آن بهوضوح دیده میشود. ایشان از منظر شرعی، وحدت را نه یک امر [[مستحب]]، بلکه [[واجب شرعی]] خوانده و با واژههای «تکلیف»، «واجب» و «باید»، وظیفه پیروان اسلام را روشن کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳؛ ۱۵/۴۸۱ و ۲۰/۷۹</ref> | ||
== خاستگاه و ضرورت وحدت مسلمانان == | == خاستگاه و ضرورت وحدت مسلمانان == | ||
وحدت در میان امت اسلامی، دارای خاستگاه مشترکی است که میتوان آن را به صورت کلی در سه عنوان عقل، قرآن و سنت بررسی کرد: | وحدت در میان امت اسلامی، دارای خاستگاه مشترکی است که میتوان آن را به صورت کلی در سه عنوان عقل، قرآن و سنت بررسی کرد: | ||
* [[عقل]]: به لحاظ عقلی، بشر نه تنها برای بقای حیات جمعی، بلکه برای برخورداری از یک زندگی مطلوب چارهای جز پایبندی به حفظ انسجام و وحدت ندارد؛ بنابراین عقل و خرد بشر همواره بر ضرورت وجود وحدت در اجتماعات انسانی تأکید میکند.<ref>جمشیدی، چیستی و ماهیت وحدت، ۵۲؛ نیکپناه، آسیبشناسی وحدت، ۱۸۲–۱۸۴</ref> در این خصوص ایجاد و حفظ وحدت در جامعه مسلمانان برای مقابله با تهدیدات مشترک و استفاده از فرصتهای گوناگون مشترک نیز یک ضرورت عقلی به نظر میرسد. | * [[عقل]]: به لحاظ عقلی، بشر نه تنها برای بقای حیات جمعی، بلکه برای برخورداری از یک زندگی مطلوب چارهای جز پایبندی به حفظ انسجام و وحدت ندارد؛ بنابراین عقل و خرد بشر همواره بر ضرورت وجود وحدت در اجتماعات انسانی تأکید میکند.<ref>جمشیدی، چیستی و ماهیت وحدت، ۵۲؛ نیکپناه، آسیبشناسی وحدت، ۱۸۲–۱۸۴</ref> در این خصوص ایجاد و حفظ وحدت در جامعه مسلمانان برای مقابله با تهدیدات مشترک و استفاده از فرصتهای گوناگون مشترک نیز یک ضرورت عقلی به نظر میرسد. | ||
* [[قرآن کریم]]: قرآن وحدت اسلامی را امری ضروری میداند و بر تحقق عینی و خارجی وحدت میان [[جامعه اسلامی]] «إنّ هذه اُمّتکم اُمّة واحدة»،<ref>انبیاء، ۹۲</ref> به عنوان امری وجودی و نه صرفاً تشریعی و اعتباری تأکید میکند تا مسلمانان در اداره سرنوشت خود از خطی واحد و مشترک پیروی کنند و خود را مسئول سرنوشت مشترک خویش بدانند.<ref>جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی، ۲۲۴</ref> این تأکیدها تا جایی است که میتوان گفت اسلام بر دوپایه [[یکتاپرستی]] و یکپارچگی استوار گردیدهاست.<ref>سبحانی، التوحید و الشرک، ۷</ref> قرآن کریم که متقنترین سند اسلام است، امت واحد اسلامی را متشکل از مردمی نمونه و الگو میداند که بر گرد ایمان به خدا جمع شدهاند<ref>بقره، ۱۴۳</ref>؛ چنانکه افزون بر دستور به برادری و دعوت به همکاری، اتحاد و همدلی را از نعمتهایی میداند که به سبب پذیرش اسلام و رسالت پیامبر اکرم (ص)، به جامعه اسلامی هدیه شدهاست.<ref>مائده، ۲؛ حجرات، ۱۰؛ آل عمران، ۱۰۳</ref> گروهگروهشدن مسلمانان نیز از نظر قرآن، همتراز با [[عذاب الهی]] است و پیامد آن چشیدن طعم تلخ جنگ و سختی است.<ref>انعام، ۶۵</ref> آیه ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد با تألیف میان قلوب خود، معجزه اجتماعی [[دین اسلام]] را یادآور میشود که طی مدت کوتاهی توانست از طوایف پراکنده و کینهتوز، ملتی واحد، برادر و متحد بسازد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۴۶–۴۷</ref> قرآن ضمن اشاره به ضرورت وجود کسانی در جامعه برای دعوت امت به خیر، مسلمانان را از تفرقه برحذر داشته، نتیجه این [[تفرقه]] را عذاب الهی میداند<ref>آل عمران، ۱۰۴–۱۰۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۵۲–۵۳ و ۶۳</ref> و حسن تفاهم، وحدت و اتفاق میان مسلمانان را مبدأ همه خیرها و اختلاف و جدایی به هر عنوانی را از همه زشتیها زشتتر میشمرد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۲۱۸–۲۱۹ و ۲۵/۴۰</ref>؛ البته تذکر و توجه قرآن کریم به وحدت صرفاً متوجه مسلمانان نیست، بلکه در مواردی از وحدت با [[اهل کتاب]] نیز سخن به میان آوردهاست.<ref>آل عمران، ۶۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۶۸۸–۶۸۹</ref> | * [[قرآن کریم]]: قرآن وحدت اسلامی را امری ضروری میداند و بر تحقق عینی و خارجی وحدت میان [[جامعه اسلامی]] «إنّ هذه اُمّتکم اُمّة واحدة»،<ref>انبیاء، ۹۲</ref> به عنوان امری وجودی و نه صرفاً تشریعی و اعتباری تأکید میکند تا مسلمانان در اداره سرنوشت خود از خطی واحد و مشترک پیروی کنند و خود را مسئول سرنوشت مشترک خویش بدانند.<ref>جمشیدی، تبیین الزامات سیاسی، ۲۲۴</ref> این تأکیدها تا جایی است که میتوان گفت اسلام بر دوپایه [[یکتاپرستی]] و یکپارچگی استوار گردیدهاست.<ref>سبحانی، التوحید و الشرک، ۷</ref> قرآن کریم که متقنترین سند اسلام است، امت واحد اسلامی را متشکل از مردمی نمونه و الگو میداند که بر گرد ایمان به خدا جمع شدهاند<ref>بقره، ۱۴۳</ref>؛ چنانکه افزون بر دستور به برادری و دعوت به همکاری، اتحاد و همدلی را از نعمتهایی میداند که به سبب پذیرش اسلام و رسالت پیامبر اکرم (ص)، به جامعه اسلامی هدیه شدهاست.<ref>مائده، ۲؛ حجرات، ۱۰؛ آل عمران، ۱۰۳</ref> گروهگروهشدن مسلمانان نیز از نظر قرآن، همتراز با [[عذاب الهی]] است و پیامد آن چشیدن طعم تلخ جنگ و سختی است.<ref>انعام، ۶۵</ref> آیه ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد با تألیف میان قلوب خود، معجزه اجتماعی [[دین اسلام]] را یادآور میشود که طی مدت کوتاهی توانست از طوایف پراکنده و کینهتوز، ملتی واحد، برادر و متحد بسازد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۴۶–۴۷</ref> قرآن ضمن اشاره به ضرورت وجود کسانی در [[جامعه]] برای دعوت امت به خیر، مسلمانان را از تفرقه برحذر داشته، نتیجه این [[تفرقه]] را عذاب الهی میداند<ref>آل عمران، ۱۰۴–۱۰۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۵۲–۵۳ و ۶۳</ref> و حسن تفاهم، وحدت و اتفاق میان مسلمانان را مبدأ همه خیرها و اختلاف و جدایی به هر عنوانی را از همه زشتیها زشتتر میشمرد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۲۱۸–۲۱۹ و ۲۵/۴۰</ref>؛ البته تذکر و توجه قرآن کریم به وحدت صرفاً متوجه مسلمانان نیست، بلکه در مواردی از وحدت با [[اهل کتاب]] نیز سخن به میان آوردهاست.<ref>آل عمران، ۶۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۶۸۸–۶۸۹</ref> | ||
* [[سنت]]: دستورهای صریح الهی و توصیههای پیاپی [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] بر حفظ اتحاد و پرهیز از تفرق و دودستگی، جایگاه والا و منحصر به فرد وحدت را در آیین اسلام مشخص میسازد.<ref>خسروی، آرمانشهر وحدت، ۳</ref> پیامبر (ص) که بنیانگذار وحدت در | * [[سنت]]: دستورهای صریح الهی و توصیههای پیاپی [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] بر حفظ اتحاد و پرهیز از تفرق و دودستگی، جایگاه والا و منحصر به فرد وحدت را در آیین اسلام مشخص میسازد.<ref>خسروی، آرمانشهر وحدت، ۳</ref> پیامبر (ص) که بنیانگذار وحدت در جامعه اسلامی است، وحدت و اتفاق را [[رحمت الهی]] و تفرقه و جدایی را موجب عذاب شمرده و یاری و همراهی الهی و نیز [[سعادت و شقاوت|سعادت]] و بهشت برین را در اتحاد و همراهی با جماعت دانستهاست.<ref>نهجالفصاحه، ۴۳۳ و ۷۳۶</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز به عنوان منادی وحدت، افراد را از هر گونه رفتار و گفتاری که وحدت مسلمانان را خدشهدار سازد، برحذر داشته و حفظ سلامت و اساس اسلام و امور مسلمانان را بر هر امر دیگری حتی خلافت مسلمانان واجبتر دانسته<ref>نهج البلاغه، ن۶۲ و خ۷۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۴۸۸–۴۹۰</ref> و برای حفظ وحدت میان امت اسلامی، خود را در میان امت پیامبر (ص) حریصتر و مشتاقتر از همگان معرفی کردهاست.<ref>نهج البلاغه، ن۷۸، ۴۹۹</ref> | ||
== وحدت در دوران نهضت اسلامی == | == وحدت در دوران نهضت اسلامی == | ||
وحدت با نگاه خاص | وحدت با نگاه خاص [[امامخمینی]]، نقش بیبدیلی در پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی ایران]] ایفا کرد. نگاه ایشان به مقوله وحدت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی را میتوان در دو حوزه داخلی و جهان اسلام بررسی کرد: | ||
=== داخلی === | === داخلی === | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== جهان اسلام == | == جهان اسلام == | ||
یکی از دغدغههای اصلی [[امامخمینی]] در دوران مبارزه و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئله وحدت مسلمانان و | یکی از دغدغههای اصلی [[امامخمینی]] در دوران مبارزه و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئله وحدت مسلمانان و دولتهای اسلامی بود. ایشان همواره از اختلافات دولتهای اسلامی و شکاف در میان مسلمانان نگران بود و فکر وحدت مسلمین و دولتهای اسلامی را در رأس برنامههای خود میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۹۴</ref>؛ از اینرو بر اتحاد و همپیمانی ممالک اسلامی و ایجاد برادری در میان فرقههای مختلف مسلمان در برابر [[صهیونیسم]]، دولتهای استعمارگر بهویژه [[آمریکا]] و غارتگرانِ منابع ملتهای مسلمان تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۳۶ و ۳/۴</ref> توجه ویژه امامخمینی به مسئله فلسطین و نجات آن از مسیر وحدت امت اسلامی نیز در همین جهت قابل بررسی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰ و ۴/۲۳۳–۲۳۴</ref> {{ببینید|فلسطین}}. از نگاه ایشان رمز پیروزی و نجات فلسطین از چنگال صهیونیستها، ایجاد و حفظ وحدت در میان صفوف دولتهای اسلامی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۶۹</ref> و بزرگی و سیادت مسلمانان در جهان، تنها در صورت وحدت آنان با یکدیگر ممکن میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۵</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی با تبیین اهداف و منافع وحدت و نتایج زیانبار تفرقه در امت اسلامی، تلاش کرد تا گامی در نزدیکی و وحدت ملتهای مسلمان بردارد و یگانه راه وحدت عملی میان مسلمانان را تمسک به آموزههای [[دین مبین اسلام]] معرفی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰ و ۱۷/۴۸۳</ref>؛ از اینرو برای علمای اسلام نقش تعیینکننده و ویژهای قائل بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۸۸ و ۲۲۴</ref> ایشان با توصیه به تمامی مسلمانان از آنان میخواست برای دستیابی به وحدت، ضمن طرد عناصر تفرقهافکن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴ و ۶/۴۱۴</ref> با خویشتنداری از اختلافات جزئی و موسمی گذشته،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳</ref> فداکاری و خدمت به [[جامعه اسلامی]] را در سرلوحه کار خود قرار دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰</ref> | از سوی دیگر، امامخمینی با تبیین اهداف و منافع وحدت و نتایج زیانبار تفرقه در امت اسلامی، تلاش کرد تا گامی در نزدیکی و وحدت ملتهای مسلمان بردارد و یگانه راه وحدت عملی میان مسلمانان را تمسک به آموزههای [[دین مبین اسلام]] معرفی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰ و ۱۷/۴۸۳</ref>؛ از اینرو برای علمای اسلام نقش تعیینکننده و ویژهای قائل بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۸۸ و ۲۲۴</ref> ایشان با توصیه به تمامی مسلمانان از آنان میخواست برای دستیابی به وحدت، ضمن طرد عناصر تفرقهافکن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۴ و ۶/۴۱۴</ref> با خویشتنداری از اختلافات جزئی و موسمی گذشته،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۳</ref> فداکاری و خدمت به [[جامعه اسلامی]] را در سرلوحه کار خود قرار دهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=== بُعد داخلی === | === بُعد داخلی === | ||
از نگاه امامخمینی پیروزی اراده مردم در براندازی رژیم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران بزرگترین ثمره انسجام و وحدت در میان ملت [[ایران]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸، ۲۱؛ ۷/۳۹۸ و ۸/۳۶۱</ref> در خصوص وحدت در سطح ملی در اندیشه امامخمینی میتوان به سه مبحث اشاره کرد: | از نگاه امامخمینی پیروزی اراده مردم در براندازی رژیم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران بزرگترین ثمره انسجام و وحدت در میان ملت [[ایران]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸، ۲۱؛ ۷/۳۹۸ و ۸/۳۶۱</ref> در خصوص وحدت در سطح ملی در اندیشه امامخمینی میتوان به سه مبحث اشاره کرد: | ||
* اهداف و عناصر وحدتآفرین: بدون شک ایجاد و حفظ وحدت مانند دیگر پدیدههای اجتماعی، نیازمند عوامل و شرایطی است تا بهتدریج تحقق یابد و جایگاه خود را در نظام اجتماعی و سیاسی پیدا کند.<ref>خسروی، آرمانشهر وحدت، ۲۹</ref> داشتن هدف واحد و مشترک نخستین عامل ایجاد وحدت است. از نظر امامخمینی آنچه در حفظ وحدت کلمه اهمیت دارد، مقصد و هدف واحد است و در این راه اختلاف در آرا و نظرات پذیرفتنی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۷۱</ref> این اهداف میتواند نجات کشور از دست بیگانگان و حکومت طاغوت، رسیدن به جمهوری اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲ و ۳۵۱</ref> و حفظ این هدیه الهی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۱۶</ref> باشد. به علاوه، کسب پیروزی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۴ و ۴۷۰</ref> برقراری [[عدالت]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۹۰</ref> سازندگی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۰۹</ref> رهایی از وابستگی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۷۶</ref> دستیابی به | * اهداف و عناصر وحدتآفرین: بدون شک ایجاد و حفظ وحدت مانند دیگر پدیدههای اجتماعی، نیازمند عوامل و شرایطی است تا بهتدریج تحقق یابد و جایگاه خود را در نظام اجتماعی و سیاسی پیدا کند.<ref>خسروی، آرمانشهر وحدت، ۲۹</ref> داشتن هدف واحد و مشترک نخستین عامل ایجاد وحدت است. از نظر امامخمینی آنچه در حفظ وحدت کلمه اهمیت دارد، مقصد و هدف واحد است و در این راه اختلاف در آرا و نظرات پذیرفتنی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۷۱</ref> این اهداف میتواند نجات کشور از دست [[اجانب|بیگانگان]] و حکومت طاغوت، رسیدن به [[جمهوری اسلامی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲ و ۳۵۱</ref> و حفظ این هدیه الهی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۱۶</ref> باشد. به علاوه، کسب پیروزی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۴ و ۴۷۰</ref> برقراری [[عدالت اجتماعی|عدالت]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۹۰</ref> سازندگی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۰۹</ref> رهایی از وابستگی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۷۶</ref> دستیابی به نصرت الهی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۸</ref> و حفظ و دفاع از کشور در شرایط جنگ و تحریم و پرهیز از شکست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۳۴؛ ۱۶/۲۷۶؛ ۱۸/۲۷۴ و ۱۹/۶۹</ref> و نیز مقابله با تبلیغات و دخالتهای خارجی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۷۶ و ۲۰/۱۶۲</ref> مهمترین اهدافی است که وحدت ملت ایران پس از انقلاب پیرامون آن شکل گرفت. در بیانات امامخمینی عوامل دیگری ازجمله شعائر و مناسک دینی و مذهبی، نظیر [[نماز جمعه]] و [[نماز جماعت|جماعت]] و نماز عیدین وجود دارد که میتواند موجب نزدیکی قلوب افراد جامعه به یکدیگر و ایجاد وحدت شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۵۹، ۳۱۸؛ ۱۱/۴۰ و ۲۱/۴۰۰</ref> افزون بر تأکید بر مراسم مذهبی، ایشان با بزرگداشت مراسم ملی ازجمله نوروز، وحدت پیرامون مصالح اسلام و کشور را یکی از عوامل مهم مبارک بودن نوروز میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۲۶–۲۲۸ و ۱۶/۱۲۹</ref> {{ببینید|نوروز}}. | ||
* قلمرو وحدت: از نظر امامخمینی وحدت در سطح ملی، دارای قلمرو چندی است: | * قلمرو وحدت: از نظر امامخمینی وحدت در سطح ملی، دارای قلمرو چندی است: | ||
# وحدت دینی و مذهبی: وحدت میان همه اقشار ملت و پیروان ادیان و مذاهب از منظر امامخمینی بسیار اهمیت داشت. ایشان معتقد بود تفرقه و تشتت در میان ملت، باعث سلطه بیگانگان بر کشور میشود؛ بنابراین در موارد متعدد بر حفظ وحدت کلمه مردم با محوریت اسلام، تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۲۳، ۲۲۲ و ۹/۸۴</ref> ایشان تفرقه میان [[مذهب شیعه]] و [[سنی]] را مغایر با اصول اسلام میدانست و معتقد بود طبق سفارشهای ائمه اهل بیت (ع) باید وحدت میان این اجتماعات را حفظ کرد و اگر کسی این اجتماع را به هم بزند، جاهل یا مغرض است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸۳–۸۴</ref> ایشان نهضت اسلامی ایران را مظهر برادری شیعه و سنی و همگامی نژادهای مختلف میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۸۴</ref> و ضمن نفی اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی، به [[اقلیتهای دینی]] اطمینان میداد در کشور میتوانند از حمایت اسلام و زندگی عادلانه، برخوردار باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۳۳، ۲۵۸؛ ۹/۳۱۲، ۳۵۱؛ ۱۱/۲۸۲ و ۱۳/۲۰۹</ref> | # وحدت دینی و مذهبی: وحدت میان همه اقشار ملت و پیروان ادیان و مذاهب از منظر [[امامخمینی]] بسیار اهمیت داشت. ایشان معتقد بود تفرقه و تشتت در میان ملت، باعث سلطه بیگانگان بر کشور میشود؛ بنابراین در موارد متعدد بر حفظ وحدت کلمه مردم با محوریت اسلام، تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۲۳، ۲۲۲ و ۹/۸۴</ref> ایشان تفرقه میان [[مذهب شیعه]] و [[سنی]] را مغایر با اصول اسلام میدانست و معتقد بود طبق سفارشهای [[ائمه اهل بیت (ع)]] باید وحدت میان این اجتماعات را حفظ کرد و اگر کسی این اجتماع را به هم بزند، جاهل یا مغرض است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۸۳–۸۴</ref> ایشان نهضت اسلامی ایران را مظهر برادری شیعه و سنی و همگامی نژادهای مختلف میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۸۴</ref> و ضمن نفی اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی، به [[اقلیتهای دینی]] اطمینان میداد در کشور میتوانند از حمایت اسلام و زندگی عادلانه، برخوردار باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۳۳، ۲۵۸؛ ۹/۳۱۲، ۳۵۱؛ ۱۱/۲۸۲ و ۱۳/۲۰۹</ref> | ||
# وحدت سیاسی و ملّی: در اندیشه امامخمینی وحدت امری است که پیوسته باید بر آن مراقبت کرد و این مراقبت در سطوح مختلف حاکمیت و ملت قابل بازشناسی است. به باور ایشان، اتحاد میان دولت و ملت یکی از مهمترین عواملی است که جامعه را از انشقاق و تفرقه دور میسازد. ایشان بهرهمندی از نصرت الهی و دستیابی به پیروزی را نیازمند وحدت و همدلی دولت و ملت ارزیابی میکرد، به گونهای که همگان احساس کنند اهل یک کارواناند و یک مقصد دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۰۶</ref> ایشان همواره به ایجاد و حفظ وحدت در میان اقشار مختلف مردم و نیروهای سیاسی و اجتماعی در مقابله با دشمنان داخلی و خارجی توجه داشت و آنان را به پرهیز جدی از مباحث تفرقهانگیز و مناقشات سیاسی و مذهبی دعوت میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۷؛ ۸/۳۷۶، ۴۸۱ و ۲۰/۲۷۱–۲۷۲</ref> از نگاه ایشان نبود وحدت به تزلزل پایههای حکومت منجر میشود و بهتدریج آن را به سقوط میکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۳۳</ref>؛ چنانکه حل مشکلات کشور، حفظ مرزها و کشف و خنثیسازی توطئههای دشمن و مبارزه با | # وحدت سیاسی و ملّی: در اندیشه امامخمینی وحدت امری است که پیوسته باید بر آن مراقبت کرد و این مراقبت در سطوح مختلف حاکمیت و ملت قابل بازشناسی است. به باور ایشان، اتحاد میان دولت و ملت یکی از مهمترین عواملی است که جامعه را از انشقاق و تفرقه دور میسازد. ایشان بهرهمندی از نصرت الهی و دستیابی به پیروزی را نیازمند وحدت و همدلی دولت و ملت ارزیابی میکرد، به گونهای که همگان احساس کنند اهل یک کارواناند و یک مقصد دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۰۶</ref> ایشان همواره به ایجاد و حفظ وحدت در میان اقشار مختلف مردم و نیروهای سیاسی و اجتماعی در مقابله با دشمنان داخلی و خارجی توجه داشت و آنان را به پرهیز جدی از مباحث تفرقهانگیز و مناقشات سیاسی و مذهبی دعوت میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۷؛ ۸/۳۷۶، ۴۸۱ و ۲۰/۲۷۱–۲۷۲</ref> از نگاه ایشان نبود وحدت به تزلزل پایههای حکومت منجر میشود و بهتدریج آن را به سقوط میکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۳۳</ref>؛ چنانکه حل مشکلات کشور، حفظ مرزها و کشف و خنثیسازی توطئههای دشمن و مبارزه با فساد و فحشا، بدون مشارکت ملت و همکاری آنان با دولت امکانپذیر نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۳۱، ۳۷۷، ۴۱۷؛ ۱۰/۲۲ و ۱۹/۴۰۱–۴۰۲</ref> | ||
عرصه دیگر | عرصه دیگر وحدت سیاسی که امامخمینی آن را در تحقق وحدت الزامی میدانست، وحدت میان مسئولان نظام بود. ایشان با تأکید بر وحدت و انسجام مسئولان، این هماهنگی را موجب حل مشکلات و معضلات کشور،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۳</ref> دستیابی به موفقیت و رهایی از وابستگی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۷۷</ref> و نیز مانع آسیبهای احتمالی به کشور<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۸</ref> میدانست و بر این باور بود که بروز اختلاف و تشتت میان مسئولان که از گروهگرایی و پیروی از [[هوای نفس]] نشئت میگیرد، کشور را به سوی انحطاط و نابودی میبرد. در این مسیر یگانه عامل مهم وحدتبخش میان مسئولان، در نظرداشتن خدمت به ملت و خدمت در راه خدا و نیز مقدمداشتن مصلحت کشور بر مصالح و منافع فردی و گروهی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۸ و ۴۴۳</ref> {{ببینید|مسئولان و کارگزاران}}. وحدت و انسجام گروههای سیاسی یکی دیگر از سطوح مهم وحدت از نظر امامخمینی بود که باید برای دستیابی به اهدافی مانند حفظ نظام اسلامی و کشور،<ref>همان، ۶/۱۸۹</ref> [[سازندگی]] و ترمیم خرابیها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۵۷ و ۲۸۳</ref> به صورت عملی اتفاق بیفتد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۰۹</ref> | ||
وحدت میان نیروهای مسلح نیز در ردیف وحدت سیاسی و وحدت میان مسئولان و کارگزاران نظام قرار میگیرد. [[امامخمینی]] وحدت نیروهای مسلح و هماهنگی و انسجام نیروهای نظامی و انتظامی را یکی از ارکان مهم نظام جمهوری اسلامی ایران در حفظ [[امنیت]] و | وحدت میان [[نیروهای مسلح]] نیز در ردیف وحدت سیاسی و وحدت میان مسئولان و کارگزاران نظام قرار میگیرد. [[امامخمینی]] وحدت نیروهای مسلح و هماهنگی و انسجام نیروهای نظامی و انتظامی را یکی از ارکان مهم [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] در حفظ [[امنیت]] و تمامیت ارضی کشور میدانست و بسیار به آن اهمیت میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۴؛ ۱۵/۴۵۱ و ۱۷/۳۹۳</ref> و تشتت و [[تفرقه]] میان نیروهای مسلح را مصیبتبار و به معنای گامنهادن در مسیر خلاف اسلام و رضای خداوند میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۳۷ و ۱۳/۵۷–۵۸</ref> {{ببینید|نیروهای مسلح}}. | ||
امامخمینی همواره بر وحدت میان همه اقشار مردم تأکید میکرد و آن را رمز پیروزی بهشمار میآورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۴۶ و ۶/۸۱–۸۲، ۱۷۲</ref> و در این میان بر [[وحدت حوزه و دانشگاه]] به عنوان دو نهاد تأثیرگذار بر اقشار دیگر تأکید ویژه میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۴۰</ref> و اساساً تفرقه و نزاعهای صنفی و حزبی را باعث تباهی و عقبراندن جامعه از پیشرفت و تعالی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۱ و ۸/۴۴۶</ref> | امامخمینی همواره بر وحدت میان همه اقشار [[مردم]] تأکید میکرد و آن را رمز [[پیروزی]] بهشمار میآورد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۴۶ و ۶/۸۱–۸۲، ۱۷۲</ref> و در این میان بر [[وحدت حوزه و دانشگاه]] به عنوان دو نهاد تأثیرگذار بر اقشار دیگر تأکید ویژه میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۴۰</ref> و اساساً تفرقه و نزاعهای صنفی و حزبی را باعث تباهی و عقبراندن جامعه از پیشرفت و تعالی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۱ و ۸/۴۴۶</ref> | ||
* اقدامات عملی: یکی از اساسیترین اقدامات امامخمینی در جهت حفظ و ایجاد وحدت در کشور، تسریع در ایجاد نهادهای قانونی نظام در چارچوب رأی مردم و تصویب قانون اساسی بود که بیتردید توانست در کمترین زمان تمامی مردم را زیر چتر قانون واحد جمع کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۴؛ حاضری، ۱۰۴–۱۰۵</ref> {{ببینید|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران}}. در ذیل این اقدام، امامخمینی گامهای زیادی برای ایجاد وحدت در [[جامعه]] برداشت. از مهمترین اقدامات ایشان برای حل اختلاف میان مسئولان و حفظ وحدت نظام، تشکیل هیئتهایی برای رسیدگی به این امر بود؛ برای مثال دربارهٔ اختلاف میان سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت و دیگر مسئولان، ایشان هیئتی را به بررسی این اختلاف و کاهش آن موظف کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ و ۴۵۳</ref> | * اقدامات عملی: یکی از اساسیترین اقدامات امامخمینی در جهت حفظ و ایجاد وحدت در کشور، تسریع در ایجاد نهادهای قانونی نظام در چارچوب رأی مردم و تصویب قانون اساسی بود که بیتردید توانست در کمترین زمان تمامی مردم را زیر چتر قانون واحد جمع کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۴؛ حاضری، ۱۰۴–۱۰۵</ref> {{ببینید|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران}}. در ذیل این اقدام، امامخمینی گامهای زیادی برای ایجاد وحدت در [[جامعه]] برداشت. از مهمترین اقدامات ایشان برای حل اختلاف میان مسئولان و حفظ وحدت نظام، تشکیل هیئتهایی برای رسیدگی به این امر بود؛ برای مثال دربارهٔ اختلاف میان [[سیدابوالحسن بنیصدر]] رئیسجمهور وقت و دیگر مسئولان، ایشان هیئتی را به بررسی این اختلاف و کاهش آن موظف کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۸ و ۴۵۳</ref>؛ همچنین در سال ۱۳۶۵ هیئتی با هدف حل اختلاف میان [[مجلس شورای اسلامی]] و [[شورای نگهبان]] و شورای عالی قضایی از طرف ایشان تعیین شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۰۹</ref> تلاشهای امامخمینی در جهت حفظ وحدت و رهاشدن از اختلافات میان شورای نگهبان و مجلس، در ایده مجمع تشخیص مصلحت نظام متبلور شد و ایشان با تشکیل این مجمع، در جهت حفظ مصالح نظام جمهوری اسلامی موافقت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴۶۴</ref> که در اصل ۱۱۲ قانون اساسی ایران در بازنگری سال ۱۳۶۸ نهادینه شد.{{ببینید|مجمع تشخیص مصلحت نظام}}. | ||
موافقت امامخمینی با انحلال حزب جمهوری اسلامی یکی دیگر از اقدامات ایشان در راستای حفظ وحدت میان گروههای انقلابی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۶</ref>؛ زیرا حزب در آن زمان، بستر ایجاد اختلاف و دودستگی در میان نیروهای انقلاب و به تبع آن موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت شده بود<ref>← امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۶</ref> | موافقت امامخمینی با انحلال [[حزب جمهوری اسلامی]] یکی دیگر از اقدامات ایشان در راستای حفظ وحدت میان گروههای انقلابی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۶</ref>؛ زیرا حزب در آن زمان، بستر ایجاد اختلاف و دودستگی در میان نیروهای انقلاب و به تبع آن موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت شده بود.<ref>← امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۶</ref> | ||
=== بُعد خارجی === | === بُعد خارجی === | ||
[[امامخمینی]] در کنار اهتمام به حفظ وحدت داخلی، به مسئله وحدت در جهان اسلام نیز نگاه ویژه داشت. ایشان نتیجه وحدت مسلمانان را استقلال عمل کشورهای مسلمان در مقابل | [[امامخمینی]] در کنار اهتمام به حفظ وحدت داخلی، به مسئله وحدت در [[جهان اسلام]] نیز نگاه ویژه داشت. ایشان نتیجه وحدت مسلمانان را استقلال عمل کشورهای مسلمان در مقابل [[اجانب|بیگانگان]]، قطع دست استعمارگران از منافع و ذخایر ملتهای اسلامی و پیشرفت همهجانبه برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۰</ref> و هشدار میداد تفرقه در میان مسلمانان، حاصلی جز [[عقبماندگی]] تاریخی، ضایعشدن حقوق و تحقیر مسلمانان در سطح جهان، تداوم سلطه و زورگویی قدرتهای استعماری نخواهد داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶۶ و ۳۴۸–۳۴۹</ref> ایشان آرمانهای خود را در بستر مفهوم امت اسلامی دنبال میکرد و معتقد بود با تشکیل امت جهانی اسلام یا دولت بزرگ اسلامی، علاوه بر اصلاح امور مادی مسلمانان، سیر تعالی و کمال الهی آنان نیز فراهم میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۳۴؛ ۱۰/۳۳۹ و ۱۷/۵۳۰؛ شیرازی، ۲/۱۶۱</ref> {{ببینید|جهان اسلام}}. ایشان اقتدار مسلمانان صدر اسلام را نشئتگرفته از وحدت و یکدلی آنان حول محور [[اسلام]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] ارزیابی میکرد و در راه ایجاد وحدت بر اجرای صحیح [[احکام اسلامی]] و عمیقترکردن دوستی، مودت و برادری اسلامی تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۷۴ و ۱۳/۳۳۸</ref> | ||
امامخمینی با درک و تبیین شرایط معاصر جهان اسلام، تنها راه حل مصائب و مشکلات مسلمانان را بازگشت به اسلام و چنگزدن به عناصر وحدتبخش آن میشمرد و تمرکز بر اختلافات فرقهای و مذهبی را مانع شکلگیری قدرت عظیم اسلامی و به نفع قدرتهای تفرقهافکن و دشمنان واقعی اسلام میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۵۹؛ ۱۵/۱۶۹ و ۱۶/۳۴–۳۵؛ فلاحی، ۴۷–۴۸</ref> از نگاه ایشان عامل دستیابی به وحدت در میان | امامخمینی با درک و تبیین شرایط معاصر جهان اسلام، تنها راه حل مصائب و مشکلات مسلمانان را بازگشت به اسلام و چنگزدن به عناصر وحدتبخش آن میشمرد و تمرکز بر اختلافات فرقهای و مذهبی را مانع شکلگیری قدرت عظیم اسلامی و به نفع قدرتهای تفرقهافکن و دشمنان واقعی اسلام میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۵۹؛ ۱۵/۱۶۹ و ۱۶/۳۴–۳۵؛ فلاحی، ۴۷–۴۸</ref> از نگاه ایشان عامل دستیابی به وحدت در میان امت اسلامی، تأکید بر مشترکات مسلمانان و اجتماعِ زیر لوای آن است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۹۸</ref> که دستیابی به آن، در وهله نخست منوط به درک ضرورت آن از سوی همه مسلمانان و ترک اختلافات فرقهای است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۵۳ و ۱۹/۳۳۶</ref> | ||
امامخمینی با فرارفتن از مرحله سخن و در وادی عمل، برخی اقدامات را برای دستیابی به وحدت در میان مسلمانانِ جهان نهادینه ساخت. تعیین روز جهانی قدس برای اعلام همبستگی بینالمللی مسلمانان در حمایت از مردم [[فلسطین]]، یکی از نخستین اقدامات عملی ایشان پس از پیروزی انقلاب برای ایجاد وحدت میان مسلمانان جهان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۶۷</ref> | امامخمینی با فرارفتن از مرحله سخن و در وادی عمل، برخی اقدامات را برای دستیابی به وحدت در میان مسلمانانِ جهان نهادینه ساخت. تعیین [[روز جهانی قدس]] برای اعلام همبستگی بینالمللی مسلمانان در حمایت از مردم [[فلسطین]]، یکی از نخستین اقدامات عملی ایشان پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]] برای ایجاد وحدت میان مسلمانان جهان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۶۷</ref> تأیید [[هفته وحدت]] در سال ۱۳۶۰ که از سوی [[حسینعلی منتظری]] اعلام شد، اقدام دیگری بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۴۰</ref> که مورد توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان دو مذهب شیعه و سنی، در داخل و خارج کشور واقع شد.<ref>منتظری، خاطرات، ۱/۵۵۶ و ۲/۱۰۳۵</ref> ایشان هفته وحدت را فرصتی برای اتحاد و همدلی مسلمان در برابر دشمنان اسلام دانست و تحقق آن را تنها راه حفظ کشورهای اسلامی از تعرض بیگانگان ارزیابی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۵۵–۴۵۷ و ۴۷۳</ref> | ||
امامخمینی همچنین به ظرفیت [[حج ابراهیمی]] برای رسیدن به وحدت نگاه ویژهای داشت و در این راستا، مسئله برائت از مشرکان در موسم [[حج]] از نگاه ایشان دور نماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱</ref> ایشان معتقد بود وحدت نیازمند [[تبلیغ]] است و مرکز و پایگاه این تبلیغ [[مکه مکرمه]] و موسم حج است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱</ref> ایشان حج را فرصتی مناسب میدید که مسلمانان به بیان معضلات [[جهان اسلام]] بپردازند، تا همدلی و وحدت در چارچوب این کنگره عظیم ایجاد گردد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۶</ref>؛ همچنانکه ایشان برای تحقق عملی وحدت میان [[شیعیان]] و [[اهل تسنن]]، در مراسم حج بر شرکت حاجیان ایرانی در نماز جماعت اهل سنت و تبعیت از حکم قاضیان مکه دربارهٔ زمان [[عید قربان]]<ref>مناسک حج، ۳۳۰</ref> و دو [[وقوف]] حتی اگر به نادرستبودن این حکم یقین داشته باشند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۲</ref> تأکید میکرد و خروج از [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی(ص)]] به هنگام اقامه نماز را جایز نمیدانست<ref>مناسک حج، ۳۲۲</ref> و بر جواز [[سجده]] بر فرشهای مسجدالحرام و جایزنبودن استفاده از مهر در آن مکان [[فتوا]] داد<ref>مناسک حج، ۳۲۶</ref> {{ببینید|حج ابراهیمی}}. ایشان در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل را به عنوان یک راهکار نهایی مطرح ساختهاست؛ دولتی که مسلمانان جهان با تحقق آن میتوانند مستکبران جهان را به جای خود نشانند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت زمین برسانند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۸</ref> | امامخمینی همچنین به ظرفیت [[حج ابراهیمی]] برای رسیدن به وحدت نگاه ویژهای داشت و در این راستا، مسئله [[برائت از مشرکان]] در موسم [[حج]] از نگاه ایشان دور نماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱</ref> ایشان معتقد بود وحدت نیازمند [[تبلیغ]] است و مرکز و پایگاه این تبلیغ [[مکه مکرمه]] و موسم حج است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱</ref> ایشان حج را فرصتی مناسب میدید که مسلمانان به بیان معضلات [[جهان اسلام]] بپردازند، تا همدلی و وحدت در چارچوب این کنگره عظیم ایجاد گردد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۶</ref>؛ همچنانکه ایشان برای تحقق عملی وحدت میان [[شیعیان]] و [[اهل تسنن]]، در مراسم حج بر شرکت حاجیان ایرانی در نماز جماعت اهل سنت و تبعیت از حکم قاضیان مکه دربارهٔ زمان [[عید قربان]]<ref>مناسک حج، ۳۳۰</ref> و دو [[وقوف]] حتی اگر به نادرستبودن این حکم یقین داشته باشند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۲</ref> تأکید میکرد و خروج از [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی(ص)]] به هنگام اقامه نماز را جایز نمیدانست<ref>مناسک حج، ۳۲۲</ref> و بر جواز [[سجده]] بر فرشهای مسجدالحرام و جایزنبودن استفاده از مهر در آن مکان [[فتوا]] داد<ref>مناسک حج، ۳۲۶</ref> {{ببینید|حج ابراهیمی}}. ایشان در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل را به عنوان یک راهکار نهایی مطرح ساختهاست؛ دولتی که مسلمانان جهان با تحقق آن میتوانند مستکبران جهان را به جای خود نشانند و همه [[مستضعفان]] را به امامت و وراثت زمین برسانند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۸</ref> | ||
در دیدگاه امامخمینی، در کنار توجه به وحدت امت اسلامی، به مقوله | در دیدگاه امامخمینی، در کنار توجه به وحدت امت اسلامی، به مقوله دعوت اسلامی نیز توجه شدهاست.<ref>قاسمی، دیالکتیک امت و ملت، ۱۳۷</ref> توجه ایشان به مستضعفان جهان، حکایت از گستره افق نگاه ایشان به مقوله وحدت است. از نظر ایشان مستضعفان جهان، مخاطبان بالقوه پیام جهانی اسلاماند و اگر اسلام به صورت صحیح به آنان معرفی شود، با آغوش باز از آن استقبال خواهند کرد و به این ترتیب دایره امت اسلام نیز گسترش خواهد یافت و به آرمان اصلیتر و بنیادیتر که همان وحدت عالم، تحت لوای اسلام است، نزدیک خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۴؛ ۱۵/۱۷۱؛ ۱۷/۱۰۹؛ ۱۸/۹۱ و ۲۱/۴۴۸</ref> | ||
== آسیبها و موانع وحدت == | == آسیبها و موانع وحدت == | ||
وحدت نیز مانند همه اهداف عالی انسانی، آفتها و موانعی دارد و رسیدن به وحدت بدون از میانبردن موانع آن، دشوار است. امامخمینی در درجه نخست غفلت و دوری مسلمانان از اسلام اصیل را مهمترین آسیب وحدت میدانست. به عقیده ایشان، نبود درک درست از اسلام و گمان به انحصار آن در احکام عبادی و دعاها و غرقشدن در عقاید باطل و | وحدت نیز مانند همه اهداف عالی انسانی، آفتها و موانعی دارد و رسیدن به وحدت بدون از میانبردن موانع آن، دشوار است. امامخمینی در درجه نخست [[غفلت]] و دوری مسلمانان از اسلام اصیل را مهمترین آسیب وحدت میدانست. به عقیده ایشان، نبود درک درست از اسلام و گمان به انحصار آن در احکام عبادی و دعاها و غرقشدن در عقاید باطل و خرافات<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵؛ ۳/۲۲۷ و ۱۸/۸۸–۸۹</ref> و برجستهکردن موارد اختلافانگیز میان فرقههای مذهبی، از سوی دشمنان، زمینهساز نابودی اسلام بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۶ و ۹/۳۱۲</ref> در این نگرش، زمامداران فاسد و جاهطلب نیز یکی از موانع عمده وحدت محسوب میشوند. از نظر امامخمینی بیشتر زمامداران کشورهای اسلامی، یا از حقایق [[دین]] بیخبرند یا دستنشانده استعمارند؛ در نتیجه بهآسانی در خدمت استعمارگران قرار میگیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۳؛ ۲/۲۵۳، ۴۸۷–۴۸۸ و ۹/۵۴۶</ref> و به جای تأکید بر منافع مسلمانان، متمرکز برخواستهها و امیال شخصی خود بوده و همچون عامل [[تفرقه]]، عمل میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۹۳ و ۲۱/۴۴۸</ref> | ||
از سوی دیگر، [[استعمار]] و قدرتهای استکباری از مهمترین عوامل خارجی تفرقه در جهان اسلام محسوب میشوند. از نگاه امامخمینی، دولتهای استعماری با همکاری عمال خائن و سران سازشکار کشورهای اسلامی به جنگهای فرقهای و قومی منطقه دامن میزنند و انسجام اجتماعی و فکری مسلمانان را ضعیف و میان اقشار مختلف همچون روشنفکر، تحصیلکردگان، روحانیان و دیگر طبقات، اختلاف و چنددستگی ایجاد میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲۴ و ۳۳۶</ref> به اعتقاد ایشان یکی از ابزارهای غرب برای ایجاد این چنددستگی، ترویج [[قومگرایی]] و ملیگرایی بر مبنای وابستگیهای نژادی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۷–۳۷۸؛ ۱۲/۳۳۴؛ ۱۳/۸۷، ۴۴۴ و ۱۵/۴۰۲</ref> {{ببینید|ملیگرایی}} و دولتهای استعماری به دلیل ترس از وحدت مسلمانان، با برنامهریزی و | از سوی دیگر، [[استعمار]] و قدرتهای استکباری از مهمترین عوامل خارجی تفرقه در جهان اسلام محسوب میشوند. از نگاه امامخمینی، دولتهای استعماری با همکاری عمال خائن و سران سازشکار کشورهای اسلامی به جنگهای فرقهای و قومی منطقه دامن میزنند و انسجام اجتماعی و فکری مسلمانان را ضعیف و میان اقشار مختلف همچون روشنفکر، تحصیلکردگان، [[روحانیت|روحانیان]] و دیگر طبقات، اختلاف و چنددستگی ایجاد میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲۴ و ۳۳۶</ref> به اعتقاد ایشان یکی از ابزارهای غرب برای ایجاد این چنددستگی، ترویج [[قومگرایی]] و ملیگرایی بر مبنای وابستگیهای نژادی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۷–۳۷۸؛ ۱۲/۳۳۴؛ ۱۳/۸۷، ۴۴۴ و ۱۵/۴۰۲</ref> {{ببینید|ملیگرایی}} و دولتهای استعماری به دلیل ترس از وحدت مسلمانان، با برنامهریزی و توطئه، به ایجاد تفرقه میان مسلمانان اقدام میکنند و این خواسته را با استفاده از تبلیغات گسترده در میان تودهها پیگیری میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۲</ref> ایشان مرز و قومیت و گروه را در چارچوب جامعه اسلامی بیمعنا میدانست و معتقد بود ایجاد اختلافات مذهبی در جامعه اسلامی، ازجمله جنایتهایی است که بدخواهان اسلام، مرتکب شدهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۵۱</ref> {{ببینید|قومیت}}. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
مقصود رنجبر ـ راضیه مهرابی کوشکی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10010/249/ وحدت]»، دانشنامه امامخمینی (ره)، ج۱۰، ص۲۴۹–۲۵۸. | |||
* مقصود رنجبر ـ راضیه مهرابی کوشکی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10010/249/ وحدت]»، [[دانشنامه امامخمینی|دانشنامه امامخمینی (ره)]]، ج۱۰، ص۲۴۹–۲۵۸. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه]] |