پرش به محتوا

ادبیات امام‌خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ادبیات امام‌خمینی'''، نثر نوشتاری و گفتاری '''امام‌خمینی'''.
'''ادبیات امام‌خمینی'''، نثر نوشتاری و گفتاری '''امام‌خمینی'''.
==مقدمه==
 
== مقدمه ==
[[ادبیات]]، [[دین]] و مبانی ارتباطات، مجموعه آثار مکتوبی است که بازتاب‌های عاطفی می‌نمایاند و به شیوه‌ای هنری در قالب [[شعر]] و داستان درآمده<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۹۹.</ref> و جزو دانش‌های متعلق به [[علوم ادبی]] است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۱۳۱۳.</ref> در ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، نظم (شعر) به معنای سخنِ دارای وزن و قافیه<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۸/۷۸۶۴.</ref> و نثر به مفهوم کلام بدونِ وزن و آهنگ<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۸/۷۷۴۸.</ref> است. ادبیات امام‌خمینی تمام آثار ادبی ایشان است که نظم{{ببینید|متن=ببینید|شعر}} و [[نثر]] را دربر می‌گیرد. نثر امام‌خمینی شامل نثر نوشتاری و نثر گفتاری ایشان است؛ چنان‌که کتاب‌های مختلف ایشان، نامه‌ها و پیام‌های کتبی ایشان، در حوزه نثر نوشتاری و مجموع سخنرانی‌های ایشان در حوزه نثر گفتاری جای می‌گیرد.
[[ادبیات]]، [[دین]] و مبانی ارتباطات، مجموعه آثار مکتوبی است که بازتاب‌های عاطفی می‌نمایاند و به شیوه‌ای هنری در قالب [[شعر]] و داستان درآمده<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۹۹.</ref> و جزو دانش‌های متعلق به [[علوم ادبی]] است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۱۳۱۳.</ref> در ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، نظم (شعر) به معنای سخنِ دارای وزن و قافیه<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۸/۷۸۶۴.</ref> و نثر به مفهوم کلام بدونِ وزن و آهنگ<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۸/۷۷۴۸.</ref> است. ادبیات امام‌خمینی تمام آثار ادبی ایشان است که نظم{{ببینید|متن=ببینید|شعر}} و [[نثر]] را دربر می‌گیرد. نثر امام‌خمینی شامل نثر نوشتاری و نثر گفتاری ایشان است؛ چنان‌که کتاب‌های مختلف ایشان، نامه‌ها و پیام‌های کتبی ایشان، در حوزه نثر نوشتاری و مجموع سخنرانی‌های ایشان در حوزه نثر گفتاری جای می‌گیرد.
==پیشینه==
قدیمی‌ترین نثرهای بازمانده از [[ایران باستان]]، [[اوستا]] و چند کتیبه‌اند که نثری ساده و مرسل دارند.<ref>بهار، سبک‌شناسی، ۱/۱۰۵.</ref> پس از ورود [[اسلام]] به [[ایران]]، تا حدود سه قرن، زبان رسمی و علمی کشور، عربی بود و نویسندگان ایرانی به ترجمه کتاب از [[زبان پهلوی|پهلوی]] به [[عربی]] و تالیف کتاب‌های عربی می‌پرداختند.<ref>صفا، تاریخ ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، ۱/۱۵۹.</ref> در قرن چهارم-دوره [[سامانیان]]-هنوز نثر، بسیار ساده و نزدیک به پهلوی بود.<ref>صفا، نثر فارسی، ۱۱۵.</ref> در حقیقت اساس نثر-همچون شعر-در همین دوره نهاده شد. نثر این دوره ساده، روان و خالی از هر گونه تکلف و تصنع است و هنوز لغات و ترکیبات عربی به طور افراطی در نثر دیده نمی‌شود.<ref>صفا، تاریخ ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، ۱/۱۷۱ و ۱۷۹.</ref> قدیمی‌ترین نثر مدون فارسی پس از اسلام که اینک موجود است، مقدمه‌ای منثور (تالیف ۳۴۶ق/ ۳۳۶ش) برای شاهنامه‌ها است که نویسنده آن معلوم نیست.<ref>نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱/۲۷.</ref>


در قرن چهارم هجری، صنایع لفظی در نثر رواج یافت<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۱۱۷.</ref> و از قرن ششم به بعد دوره نثر فنی آغاز شد که خود به دوره‌ها و سبک‌های مختلفی تقسیم شده است.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۱۵۷.</ref> سجع و توازن، اقتباس از آیات و احادیث و درج شعر و امثال در متن، از بارزترین ویژگی‌های نثر فنی به شمار می‌آیند.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۱۶۰-۱۶۱.</ref> این نثر از پایان قرن هفتم دچار تکلف بیشتر و به‌تدریج به نثر مصنوع تبدیل شد.<ref>شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۸۱.</ref> از قرن هشتم (مقارن حمله [[مغول]] به ایران) تا دوره صفویه، نثر به‌تدریج روی به انحطاط نهاد و نثر ساده، اما معیوب رواج یافت.<ref>آژند، ادبیات نوین، ۱۲۴.</ref>
== پیشینه ==
قدیمی‌ترین نثرهای بازمانده از [[ایران باستان]]، [[اوستا]] و چند کتیبه‌اند که نثری ساده و مرسل دارند.<ref>بهار، سبک‌شناسی، ۱/۱۰۵.</ref> پس از ورود [[اسلام]] به [[ایران]]، تا حدود سه قرن، زبان رسمی و علمی کشور، عربی بود و نویسندگان ایرانی به ترجمه کتاب از [[زبان پهلوی|پهلوی]] به [[عربی]] و تألیف کتاب‌های عربی می‌پرداختند.<ref>صفا، تاریخ ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، ۱/۱۵۹.</ref> در قرن چهارم-دوره [[سامانیان]]-هنوز نثر، بسیار ساده و نزدیک به پهلوی بود.<ref>صفا، نثر فارسی، ۱۱۵.</ref> در حقیقت اساس نثر-همچون شعر-در همین دوره نهاده شد. نثر این دوره ساده، روان و خالی از هر گونه تکلف و تصنع است و هنوز لغات و ترکیبات عربی به‌طور افراطی در نثر دیده نمی‌شود.<ref>صفا، تاریخ ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، ۱/۱۷۱ و ۱۷۹.</ref> قدیمی‌ترین نثر مدون فارسی پس از اسلام که اینک موجود است، مقدمه‌ای منثور (تألیف ۳۴۶ق/ ۳۳۶ش) برای شاهنامه‌ها است که نویسنده آن معلوم نیست.<ref>نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱/۲۷.</ref>
 
در قرن چهارم هجری، صنایع لفظی در نثر رواج یافت<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۱۱۷.</ref> و از قرن ششم به بعد دوره نثر فنی آغاز شد که خود به دوره‌ها و سبک‌های مختلفی تقسیم شده است.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۱۵۷.</ref> سجع و توازن، اقتباس از آیات و احادیث و درج شعر و امثال در متن، از بارزترین ویژگی‌های نثر فنی به‌شمار می‌آیند.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۱۶۰–۱۶۱.</ref> این نثر از پایان قرن هفتم دچار تکلف بیشتر و به‌تدریج به نثر مصنوع تبدیل شد.<ref>شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۸۱.</ref> از قرن هشتم (مقارن حمله [[مغول]] به ایران) تا دوره صفویه، نثر به‌تدریج روی به انحطاط نهاد و نثر ساده، اما معیوب رواج یافت.<ref>آژند، ادبیات نوین، ۱۲۴.</ref>


پایه‌های ساده‌نویسیِ درست و صحیح در میانه [[دوره قاجار]] و با پیشگامی [[قائم‌مقام فراهانی]] نهاده شد.<ref>شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۲۴۱-۲۴۳.</ref> در دوره [[نهضت مشروطه]]، عواملی چون صنعت چاپ، نهضت ترجمه و روزنامه‌نویسی تاثیری مثبت بر روند ساده‌نویسیِ نثر گذاشت<ref>رحیمیان، ادوار نثر فارسی، ۳-۴.</ref>؛ همچنین سبک نثر در قصه‌ها ساده و محاوره‌ای بود و محققان و نویسندگان این دوره، نوع جدیدی از نثر علمی را همراه با بی‌تکلفی و توانایی زیاد به کار گرفتند و معیاری برای محققان بعدی به جای گذاشتند.<ref>آژند، ادبیات نوین، ۱۳۲.</ref>
پایه‌های ساده‌نویسیِ درست و صحیح در میانه [[دوره قاجار]] و با پیشگامی [[قائم‌مقام فراهانی]] نهاده شد.<ref>شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۲۴۱–۲۴۳.</ref> در دوره [[نهضت مشروطه]]، عواملی چون صنعت چاپ، نهضت ترجمه و روزنامه‌نویسی تأثیری مثبت بر روند ساده‌نویسیِ نثر گذاشت<ref>رحیمیان، ادوار نثر فارسی، ۳–۴.</ref>؛ همچنین سبک نثر در قصه‌ها ساده و محاوره‌ای بود و محققان و نویسندگان این دوره، نوع جدیدی از نثر علمی را همراه با بی‌تکلفی و توانایی زیاد به کار گرفتند و معیاری برای محققان بعدی به جای گذاشتند.<ref>آژند، ادبیات نوین، ۱۳۲.</ref>
==انواع نثر و ویژگی‌های آن==
نثر به طور کلی چهار نوع است: نثر محاوره‌ای، نثر خطابه، نثر مرسل و نثر فنی. نثر محاوره‌ای نثری است که در آن لفظ در خدمت ارائه معنا است و قواعد دستوری به طور کامل در آن رعایت نمی‌شود.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۵۳-۵۷.</ref> نثر خطابه نثری فصیح و خوش‌آهنگ و بسیار پاکیزه و دور از تکرارهای زاید و کلمات سبک و مبتذل است.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۵۴.</ref> نثر مرسل نثری است که در آن معانی و مفاهیم، با وضوح و به دور از پیچیدگی و لفظ‌‌پردازی، با نظمی منطقی بیان می‌شود و موازین دستوری در آن کاملاً رعایت می‌شود. این نثر به دو نوع مرسل ساده و مرسل عالی تقسیم می‌شود.<ref>شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۲۴.</ref> نثر فنی نثری است که در آن توجه به آراستن لفظ بیش از ارائه معناست و کلام آمیخته به سجع و صنایع لفظی است و به همین دلیل دریافتن معنای این نثرها دشوار است.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۵۷.</ref> ادبیات امام‌خمینی را می‌توان در دو حوزه نثر نوشتاری و نثر گفتاری بررسی کرد:


== انواع نثر و ویژگی‌های آن ==
نثر به‌طور کلی چهار نوع است: نثر محاوره‌ای، نثر خطابه، نثر مرسل و نثر فنی. نثر محاوره‌ای نثری است که در آن لفظ در خدمت ارائه معنا است و قواعد دستوری به‌طور کامل در آن رعایت نمی‌شود.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۵۳–۵۷.</ref> نثر خطابه نثری فصیح و خوش‌آهنگ و بسیار پاکیزه و دور از تکرارهای زاید و کلمات سبک و مبتذل است.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۵۴.</ref> نثر مرسل نثری است که در آن معانی و مفاهیم، با وضوح و به دور از پیچیدگی و لفظ‌پردازی، با نظمی منطقی بیان می‌شود و موازین دستوری در آن کاملاً رعایت می‌شود. این نثر به دو نوع مرسل ساده و مرسل عالی تقسیم می‌شود.<ref>شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۲۴.</ref> نثر فنی نثری است که در آن توجه به آراستن لفظ بیش از ارائه معناست و کلام آمیخته به سجع و صنایع لفظی است و به همین دلیل دریافتن معنای این نثرها دشوار است.<ref>خطیبی، فن نثر، ۱/۵۷.</ref> ادبیات امام‌خمینی را می‌توان در دو حوزه نثر نوشتاری و نثر گفتاری بررسی کرد:
* [[نثر نوشتاری]]: آثار نوشتاری امام‌خمینی از حیث زبان به چند دسته تقسیم می‌شوند:
* [[نثر نوشتاری]]: آثار نوشتاری امام‌خمینی از حیث زبان به چند دسته تقسیم می‌شوند:
* متون عربی: شامل آثار تخصصی ازجمله [[مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایه]]، [[شرح دعاء السحر]]؛
* متون عربی: شامل آثار تخصصی ازجمله [[مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایه]]، [[شرح دعاء السحر]]؛
خط ۱۶: خط ۱۸:
* نامه‌ها و پیام‌های کتبی<ref>رحیمی، امام‌خمینی و عرفان اسلامی، ۵۰ و ۵۱.</ref> که در صحیفه امام{{ببینید|متن=ببینید|صحیفه امام}} گردآوری شده است. این آثار در موضوعات مختلف اخلاقی، عرفانی، فقهی، فلسفی، سیاسی و اجتماعی است.<ref>انصاری، حدیث بیداری، ۲۱۴.</ref> [[نثر نوشتاری امام‌خمینی]] به دلیل تنوع، دارای سبک‌های متفاوتی است. هریک از آثار ایشان سبکی منحصر به فرد دارد. در مجموع می‌توان گفت سبک ایشان، مرسل و ساده محاوره‌ای با رگه‌هایی از نثر مسجع و گاه آراسته است.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۳.</ref> تکیه بر آیات و احادیث و دعاها و روایات و نیز به‌کارگیری لغات و ترکیبات عربی، از ویژگی‌های نثر امام‌خمینی است.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۳۱ و ۴۲.</ref>
* نامه‌ها و پیام‌های کتبی<ref>رحیمی، امام‌خمینی و عرفان اسلامی، ۵۰ و ۵۱.</ref> که در صحیفه امام{{ببینید|متن=ببینید|صحیفه امام}} گردآوری شده است. این آثار در موضوعات مختلف اخلاقی، عرفانی، فقهی، فلسفی، سیاسی و اجتماعی است.<ref>انصاری، حدیث بیداری، ۲۱۴.</ref> [[نثر نوشتاری امام‌خمینی]] به دلیل تنوع، دارای سبک‌های متفاوتی است. هریک از آثار ایشان سبکی منحصر به فرد دارد. در مجموع می‌توان گفت سبک ایشان، مرسل و ساده محاوره‌ای با رگه‌هایی از نثر مسجع و گاه آراسته است.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۳.</ref> تکیه بر آیات و احادیث و دعاها و روایات و نیز به‌کارگیری لغات و ترکیبات عربی، از ویژگی‌های نثر امام‌خمینی است.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۳۱ و ۴۲.</ref>


یکی از ویژگی‌های نثر نوشتاری امام‌خمینی، تعبیرها و ترکیب‌های زیبا و گاه نوآورانه است، <ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۷.</ref> مثلِ درخت جهنمی [[استعمار]]، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۰.</ref> قاموس [[شهادت]]، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲.</ref> شهدا در قهقهه مستانه، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۷.</ref> مدرسه عشق، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۵.</ref> اسلام پابرهنگان، [[اسلام ناب محمدی]]، [[اسلام امریکایی]]، عارفان مبارزه‌جو، [[مرفهین بی‌درد]].<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۱.</ref> با گذشت زمان بر پختگی و رسایی نثر امام‌خمینی افزوده شد؛ چنان‌که نوشته‌های متاخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگین‌ترند.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده، ۳۳۸.</ref> تالیفات عربی امام‌خمینی، اگرچه از نثر معمول حوزوی برخوردار است، در عین حال لغت‌ها و ترکیبات ادبی و مسجع، به‌خصوص در آثار عرفانی ایشان کاملاً مشهود و زیبایی بیشتر این آثار را موجب شده است.
یکی از ویژگی‌های نثر نوشتاری امام‌خمینی، تعبیرها و ترکیب‌های زیبا و گاه نوآورانه است،<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۷.</ref> مثلِ درخت جهنمی [[استعمار]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۰.</ref> قاموس [[شهادت]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲.</ref> شهدا در قهقهه مستانه،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۷.</ref> مدرسه عشق،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۵.</ref> اسلام پابرهنگان، [[اسلام ناب محمدی]]، [[اسلام آمریکایی]]، عارفان مبارزه‌جو، [[مرفهین بی‌درد]].<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۱.</ref> با گذشت زمان بر پختگی و رسایی نثر امام‌خمینی افزوده شد؛ چنان‌که نوشته‌های متاخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگین‌ترند.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده، ۳۳۸.</ref> تالیفات عربی امام‌خمینی، اگرچه از نثر معمول حوزوی برخوردار است، در عین حال لغت‌ها و ترکیبات ادبی و مسجع، به‌خصوص در آثار عرفانی ایشان کاملاً مشهود و زیبایی بیشتر این آثار را موجب شده است.
 
* [[نثر گفتاری]]: [[امام‌خمینی]] افزون بر آثار علمی که مختص جامعه نخبگان است، به ارائه اهداف، اندیشه‌ها و برنامه‌های خود با زبانی همه‌فهم، در قالب سخنرانی‌ها و پیام‌های شفاهی پرداخت و توانست حمایت توده‌های مردم را برای تحقق اهداف و آرمان‌هایش جلب کند.<ref>رحیمی، امام‌خمینی و عرفان اسلامی، ۵۳.</ref> آثار شفاهی ایشان نثر محاوره‌ای و بسیار ساده دارد.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۸.</ref> ایشان در سخنرانی‌ها، ضمن برخورداری از بیانی قوی، ساده و روان، بلندترین مطالب [[عرفان]]، [[اخلاق]] و [[سیاست]] را در قالب محاوره و به زبان ساده بیان می‌کرد. در کنار این سادگی و روانی جمله‌ها، برخی از ضعف‌های دستوری نیز در سخنرانی‌های ایشان به چشم می‌خورد؛ ازجمله به کار بردن جمله‌های بسیار بلند که گاه به شانزده سطر و بیشتر می‌رسد،<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۴.</ref> حذف فعل با قرینه و سیار بی‌قرینه، به‌کارگیری فعل مفرد برای فاعل جمع و ارجاع ضمیر جاندار برای بی‌جان.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۵–۱۵۱.</ref> این ویژگی نیز به تفاوت گفتار و نوشتار بر می‌گردد. جابه‌جایی سازه‌های دستوری در نحو گفتار بیش از نحو نوشتار اتفاق می‌افتد. معمولاً نوشتار از گفتار، به نحو پایه وفادارتر است. اقتضای حال و عوامل گفتمانی تأثیر بسزایی در جابه‌جایی دستوری در سخن دارند.<ref>فتوحی، سبک‌شناسی، ۲۸۳.</ref>
* [[نثر گفتاری]]: [[امام‌خمینی]] افزون بر آثار علمی که مختص جامعه نخبگان است، به ارائه اهداف،‌ اندیشه‌ها و برنامه‌های خود با زبانی همه‌فهم، در قالب سخنرانی‌ها و پیام‌های شفاهی پرداخت و توانست حمایت توده‌های مردم را برای تحقق اهداف و آرمان‌هایش جلب کند.<ref>رحیمی، امام‌خمینی و عرفان اسلامی، ۵۳.</ref> آثار شفاهی ایشان نثر محاوره‌ای و بسیار ساده دارد.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۸.</ref> ایشان در سخنرانی‌ها، ضمن برخورداری از بیانی قوی، ساده و روان، بلندترین مطالب [[عرفان]]، [[اخلاق]] و [[سیاست]] را در قالب محاوره و به زبان ساده بیان می‌کرد. در کنار این سادگی و روانی جمله‌ها، برخی از ضعف‌های دستوری نیز در سخنرانی‌های ایشان به چشم می‌خورد؛ ازجمله به‌ کار بردن جمله‌های بسیار بلند که گاه به شانزده سطر و بیشتر می‌رسد، <ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۴.</ref> حذف فعل با قرینه و سیار بی‌قرینه، به‌کارگیری فعل مفرد برای فاعل جمع و ارجاع ضمیر جاندار برای بی‌جان.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۴۵-۱۵۱.</ref> این ویژگی نیز به تفاوت گفتار و نوشتار بر می‌گردد. جابه‌جایی سازه‌های دستوری در نحو گفتار بیش از نحو نوشتار اتفاق می‌افتد. معمولاً نوشتار از گفتار، به نحو پایه وفادارتر است. اقتضای حال و عوامل گفتمانی تاثیر بسزایی در جابه‌جایی دستوری در سخن دارند.<ref>فتوحی، سبک‌شناسی، ۲۸۳.</ref>


به طور کلی در سبک‌شناختی نثر نوشتاری و گفتاری امام‌خمینی، دو نکته اهمیت دارد:
به‌طور کلی در سبک‌شناختی نثر نوشتاری و گفتاری امام‌خمینی، دو نکته اهمیت دارد:
* نثر ایشان نثری جوان و زنده است. ایشان با درک روح زمان و فرهنگ عصر، دیدی نو و سبکی زنده و نثری روان و جوان داشت. این مطلب چه در اعلامیه‌های دوران نهضت و چه در پیام‌های چند سال آخر عمر ایشان مشهود است<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۲.</ref>؛
* نثر ایشان نثری جوان و زنده است. ایشان با درک روح زمان و فرهنگ عصر، دیدی نو و سبکی زنده و نثری روان و جوان داشت. این مطلب چه در اعلامیه‌های دوران نهضت و چه در پیام‌های چند سال آخر عمر ایشان مشهود است<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۲.</ref>؛
* اگرچه امام‌خمینی آشنایی با علوم غربی را امری اجتناب‌ناپذیر می‌دانست، اما در آثار خویش ضرورتی در بهره‌گیری از نظم و نثر غربی نمی‌دید؛ بنابراین آثار ایشان از اصطلاحات و واژگان غربی پیراسته است.<ref>تاجیک، غیریت و هویت، ۹۲.</ref>
* اگرچه امام‌خمینی آشنایی با علوم غربی را امری اجتناب‌ناپذیر می‌دانست، اما در آثار خویش ضرورتی در بهره‌گیری از نظم و نثر غربی نمی‌دید؛ بنابراین آثار ایشان از اصطلاحات و واژگان غربی پیراسته است.<ref>تاجیک، غیریت و هویت، ۹۲.</ref>
==تجلی عرفان در نثر امام‌خمینی==
[[ادبیات فارسی]] آمیخته با عرفان است؛ بنابراین این دو را با هم می‌شناسند. آثار عرفانی فارسی اعم از نثر و نظم، از مهم‌ترین منابع ادبیات فارسی به شمار می‌روند. عرفان یکی از قلمروهای ‌اندیشه امام‌خمینی است که هم در نظم و هم در نثر (فارسی و عربی) ایشان مجال ظهور یافته است. آثار عرفانی امام‌خمینی، دارای نثری پخته، فنی و شیواست که پیچیدگی‌های مباحث و دیدگاه‌های عرفانی را با قلمی روان به مخاطب عرضه می‌کند. سجع و هماهنگی الفاظ در عین پختگی و وزن علمی، به‌خصوص در برخی آثار عرفانی ایشان، مانند مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه که به [[زبان عربی]] است، از نمودهای روشن توانایی نگارنده است.<ref>غفوریان، مبانی و ویژگی‌های، ۳۴-۳۵.</ref>


امام‌خمینی اگرچه سال‌ها [[فلسفه]] را در سطح عالی تدریس کرده‌ و در [[اصول فقه]] توانمند بوده و تالیفات مفصلی در [[فقه]] دارد، اما از آنجاکه شاکله تفکر ایشان را‌ اندیشه‌های عرفانی ساخته است، نگاه ایشان به جهان، انسان، علوم، اقتصاد، سیاست و هنر، نگاهی عرفانی است.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده، ۳۲۸.</ref> در آثار ایشان تلفیق روح شاعرانه و قاطعیت سیاسی تحت تاثیر عرفان به‌خوبی مشاهده می‌شود؛ همچنین در سلوک عملی و نیز در نثر ایشان تلفیق فلسفه و عرفان، سیاست و [[دیانت]]، حکومت و [[زهد]] وجود دارد.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۹۴.</ref>
== تجلی عرفان در نثر امام‌خمینی ==
==رسالت ادبیات==
[[ادبیات فارسی]] آمیخته با عرفان است؛ بنابراین این دو را با هم می‌شناسند. آثار عرفانی فارسی اعم از نثر و نظم، از مهم‌ترین منابع ادبیات فارسی به‌شمار می‌روند. عرفان یکی از قلمروهای اندیشه امام‌خمینی است که هم در نظم و هم در نثر (فارسی و عربی) ایشان مجال ظهور یافته است. آثار عرفانی امام‌خمینی، دارای نثری پخته، فنی و شیواست که پیچیدگی‌های مباحث و دیدگاه‌های عرفانی را با قلمی روان به مخاطب عرضه می‌کند. سجع و هماهنگی الفاظ در عین پختگی و وزن علمی، به‌خصوص در برخی آثار عرفانی ایشان، مانند مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه که به [[زبان عربی]] است، از نمودهای روشن توانایی نگارنده است.<ref>غفوریان، مبانی و ویژگی‌های، ۳۴–۳۵.</ref>
امام‌خمینی در راستای رسالت ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، نویسندگان و گویندگان را در معرفی صحیح اسلام مسئول می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۲۵.</ref> و از آنان می‌خواست با نثر خود برای اسلام تبلیغ کنند و در گسترش آن بکوشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۸، ۱۹۱؛ ۷/۴۶۴ و ۱۰/۱۲۵.</ref>؛ چنان‌که نویسندگان باید به آرمان‌های [[انقلاب اسلامی]] متعهد باشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۴۹، ۱۵۶ و ۲۱/۴۴۱.</ref> و از قلم خود در راه بیداری<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۴۳ و ۱۷/۳۱۰.</ref> و آزادی ملت و تبیین تعالیم اسلامی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۸.</ref> استفاده کنند. آنان باید به ملت انگیزه دهند و با قلم و زبان خویش ملت را پیش برند، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۷ و ۱۲/۲۶۵.</ref> مردم را از فرهنگ خود آگاه کنند، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۰ و ۱۳/۳۹-۴۰.</ref> مسائل و مشکلات کشور را با مردم مطرح کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۹ و ۱۷/۳۱۰.</ref> و در جهت صلاح این مردم قلم بزنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱.</ref>
 
امام‌خمینی اگرچه سال‌ها [[فلسفه]] را در سطح عالی تدریس کرده و در [[اصول فقه]] توانمند بوده و تالیفات مفصلی در [[فقه]] دارد، اما از آنجاکه شاکله تفکر ایشان را اندیشه‌های عرفانی ساخته است، نگاه ایشان به جهان، انسان، علوم، اقتصاد، سیاست و هنر، نگاهی عرفانی است.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده، ۳۲۸.</ref> در آثار ایشان تلفیق روح شاعرانه و قاطعیت سیاسی تحت تأثیر عرفان به‌خوبی مشاهده می‌شود؛ همچنین در سلوک عملی و نیز در نثر ایشان تلفیق فلسفه و عرفان، سیاست و [[دیانت]]، حکومت و [[زهد]] وجود دارد.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، ۱۹۴.</ref>
 
== رسالت ادبیات ==
امام‌خمینی در راستای رسالت ادبیات، دین و مبانی ارتباطات، نویسندگان و گویندگان را در معرفی صحیح اسلام مسئول می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۲۵.</ref> و از آنان می‌خواست با نثر خود برای اسلام تبلیغ کنند و در گسترش آن بکوشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۸، ۱۹۱؛ ۷/۴۶۴ و ۱۰/۱۲۵.</ref>؛ چنان‌که نویسندگان باید به آرمان‌های [[انقلاب اسلامی]] متعهد باشند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۴۹، ۱۵۶ و ۲۱/۴۴۱.</ref> و از قلم خود در راه بیداری<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۴۳ و ۱۷/۳۱۰.</ref> و آزادی ملت و تبیین تعالیم اسلامی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۸.</ref> استفاده کنند. آنان باید به ملت انگیزه دهند و با قلم و زبان خویش ملت را پیش برند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۷ و ۱۲/۲۶۵.</ref> مردم را از فرهنگ خود آگاه کنند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۰ و ۱۳/۳۹–۴۰.</ref> مسائل و مشکلات کشور را با مردم مطرح کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۹ و ۱۷/۳۱۰.</ref> و در جهت صلاح این مردم قلم بزنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱.</ref>
 
از سوی دیگر، در ادبیات متعهدانه امام‌خمینی، ترسیم شخصیت والای [[پیامبران(ع)]] و [[امامان(ع)]] چه به صورت کلی و چه به صورت موردی و مشخص در بیان و قلم ایشان جلوه خاصی دارد.<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۹.</ref> کاربردهای دیگر نثر ایشان عبارت‌اند از: تبیین فرهنگ [[جهاد]] و [[شهادت]]،<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۳۱.</ref> هدایت [[امت]]،<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۶.</ref> ثبت رویدادهای تاریخ انقلاب<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۶.</ref> و ایجاد انگیزه در مردم برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی.<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۳.</ref>
[[امام‌خمینی]] با اشاره به سوء استفاده [[رژیم پهلوی]] از نویسندگان و شاعران، آزادی بیانِ ظاهری این نویسندگان را با هدف پاک‌نشان‌دادن [[محمدرضا پهلوی]] ارزیابی می‌کرد و معتقد بود بعضی از این نویسندگان ابزار دست رژیم بودند و به انحراف اذهان مردم می‌پرداختند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۶۰–۲۶۱.</ref> به باور ایشان بسیاری از نویسندگان و شاعران دوره پهلوی، در جهت نابودی [[روحانیت]] قلم زدند و رژیم در ایجاد [[تفرقه]] و شکاف میان روحانیان و دانشگاهیان، از نویسندگان بهره فراوان برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۰ و ۱۷/۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نویسندگان}}
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}


از سوی دیگر، در ادبیات متعهدانه امام‌خمینی، ترسیم شخصیت والای [[پیامبران(ع)]] و [[امامان(ع)]] چه به صورت کلی و چه به صورت موردی و مشخص در بیان و قلم ایشان جلوه خاصی دارد.<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۹.</ref> کاربردهای دیگر نثر ایشان عبارت‌اند از: تبیین فرهنگ [[جهاد]] و [[شهادت]]، <ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۳۱.</ref> هدایت [[امت]]، <ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۶.</ref> ثبت رویدادهای تاریخ انقلاب<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۶.</ref> و ایجاد انگیزه در مردم برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی.<ref>محدثی، نشر ادبی امام‌خمینی، ۵۱۳.</ref>
== منابع ==
[[امام‌خمینی]] با اشاره به سوء ‌استفاده [[رژیم پهلوی]] از نویسندگان و شاعران، آزادی بیانِ ظاهری این نویسندگان را با هدف پاک‌نشان‌دادن [[محمدرضا پهلوی]] ارزیابی می‌کرد و معتقد بود بعضی از این نویسندگان ابزار دست رژیم بودند و به انحراف اذهان مردم می‌پرداختند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۶۰-۲۶۱.</ref> به باور ایشان بسیاری از نویسندگان و شاعران دوره پهلوی، در جهت نابودی [[روحانیت]] قلم زدند و رژیم در ایجاد [[تفرقه]] و شکاف میان روحانیان و دانشگاهیان، از نویسندگان بهره فراوان برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۰ و ۱۷/۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نویسندگان}}
==پانویس ==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آژند، یعقوب، ادبیات نوین ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
* آژند، یعقوب، ادبیات نوین ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
* اسدی، محمدرضا، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، تهران، مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* اسدی، محمدرضا، پژوهشی در شیوه‌های ادبی آثار امام، تهران، مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
* انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* بهار، محمدتقی (ملک الشعرا)، سبک‌شناسی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۷۳ش.
* بهار، محمدتقی (ملک الشعرا)، سبک‌شناسی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۷۳ش.
خط ۴۸: خط ۵۳:
* رحیمی، امین، امام‌خمینی و عرفان اسلامی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* رحیمی، امین، امام‌خمینی و عرفان اسلامی، تهران، پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* رحیمیان، هرمز، ادوار نثر فارسی از مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، سمت، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ش.
* رحیمیان، هرمز، ادوار نثر فارسی از مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، سمت، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ش.
* شمیسا، سیروس، سبک‌شناسی شعر، تهران، فردوس، چاپ ‌ششم، ۱۳۷۹ش.
* شمیسا، سیروس، سبک‌شناسی شعر، تهران، فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
* صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، فردوس، چاپ هشتم، ۱۳۷۸ش.
* صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، فردوس، چاپ هشتم، ۱۳۷۸ش.
* صفا، نثر فارسی از آغاز تا عهد نظام الملک طوسی، تهران، پاریس، ۱۳۴۷ش.
* صفا، نثر فارسی از آغاز تا عهد نظام الملک طوسی، تهران، پاریس، ۱۳۴۷ش.
* غفوریان، محمدرضا، مبانی و ویژگی‌های عرفان نظری امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* غفوریان، محمدرضا، مبانی و ویژگی‌های عرفان نظری امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* فتوحی، محمود، سبک‌شناسی (نظریه‌ها، رویکردها و روش‌ها)، تهران، سخن، ۱۳۹۱ش.
* فتوحی، محمود، سبک‌شناسی (نظریه‌ها، رویکردها و روش‌ها)، تهران، سخن، ۱۳۹۱ش.
* محدثی، جواد، نشر ادبی امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* محدثی، جواد، نشر ادبی امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران (از آغاز تا پایان قرن دهم هجری)، تهران، کتابفروشی حقوقی، ۱۳۶۳ش.
* نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران (از آغاز تا پایان قرن دهم هجری)، تهران، کتابفروشی حقوقی، ۱۳۶۳ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
 
اعظم بابایی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/574/ ادبیات امام‌خمینی]»، دانشنامه امام‌خمینی(ره)، ج۱، ص۵۷۴-۵۷۷.
== پیوند به بیرون ==
اعظم بابایی، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/574/ ادبیات امام‌خمینی]»، دانشنامه امام‌خمینی (ره)، ج۱، ص۵۷۴–۵۷۷.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد اول دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد اول دانشنامه]]
۲۱٬۱۴۹

ویرایش