Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
== روش فلسفی امامخمینی == | == روش فلسفی امامخمینی == | ||
فکر فلسفی امامخمینی نظم خاصی داشته است. اندیشههای ایشان در قالب منظومه فکری خاص، تحلیل، تبیین و وصف شده است، نظام فلسفی ایشان منطبق بر اصول و موازین دینی و اسلامی و متأثر از اندیشههای فلسفی و [[عرفانی]] پیشینیان است. [[جهانبینی الهی]]، توحید و هستیشناسی در کنار انسانشناسی، مهمترین و زیربناییترین اصول فلسفی ایشان است که مبتنی بر [[حکمت متعالیه]] است | فکر فلسفی امامخمینی نظم خاصی داشته است. اندیشههای ایشان در قالب منظومه فکری خاص، تحلیل، تبیین و وصف شده است، نظام فلسفی ایشان منطبق بر اصول و موازین دینی و اسلامی و متأثر از اندیشههای فلسفی و [[عرفانی]] پیشینیان است. [[جهانبینی الهی]]، توحید و هستیشناسی در کنار انسانشناسی، مهمترین و زیربناییترین اصول فلسفی ایشان است که مبتنی بر [[حکمت متعالیه]] است.<ref>عروتی موفق، مبانی هستیشناسی اندیشه سیاسی امامخمینی، ۵۵.</ref> ایشان در مطالب و مسائل فلسفی خویش روشی دارد که وی را از دیگر فلاسفه پیشین ممتاز میسازد و ازجمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: | ||
# پرهیز از تقلید و تلاش در جهت فلسفهورزی: روش امامخمینی در فلسفه، علاوه بر وصف و گزارش، همراه و آمیخته با نوآوری بوده است. ایشان در عین حال که به بیان دیدگاههای فلاسفه صاحبنظر میپرداخت، به اجتهاد و نوآوری در این علم نیز توجه داشت <ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۶.</ref> | # پرهیز از تقلید و تلاش در جهت فلسفهورزی: روش امامخمینی در فلسفه، علاوه بر وصف و گزارش، همراه و آمیخته با نوآوری بوده است. ایشان در عین حال که به بیان دیدگاههای فلاسفه صاحبنظر میپرداخت، به اجتهاد و نوآوری در این علم نیز توجه داشت.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۶.</ref> | ||
# نیامیختن [[علوم حقیقی]] با [[علوم اعتباری]]: امامخمینی اگرچه خود هم [[فیلسوف]] و [[عارف]] است و هم [[فقیه]] و اصولی، از خلط علوم حقیقی با علوم اعتباری بهشدت پرهیز میکند و پرهیز میدهد. ایشان چون مسائل فلسفه را جزء علوم حقیقی میداند، استفاده از آنها را در علوم اعتباری درست نمیداند <ref>امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۳۱۸ و ۴۸۸؛ امام خمینی، الاستصحاب، ۲۱۹ ـ ۲۲۰؛ همدانی، تبیین دیدگاههای انتقادی امامخمینی رحمه الله در استفاده از روش فلسفی در علم اصول، ۱۱۴.</ref> ایشان به آرای فقهایی چون [[میرزامحمدحسین نایینی]] و [[محمدحسین اصفهانی]]، آنجا که مسائل فلسفی را در مباحث اصولی مطرح کردهاند، پرداخته، اشکالات دیدگاه آنان را بیان کرده است <ref>امام خمینی، جواهر الاصول، ۱/۴۳، ۲۸۸؛ امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۷۵؛ امام خمینی، مناهج الوصول، ۱/۴۰۴ ـ ۴۰۶؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۶؛ ← مقاله اصول فقه.</ref> | # نیامیختن [[علوم حقیقی]] با [[علوم اعتباری]]: امامخمینی اگرچه خود هم [[فیلسوف]] و [[عارف]] است و هم [[فقیه]] و اصولی، از خلط علوم حقیقی با علوم اعتباری بهشدت پرهیز میکند و پرهیز میدهد. ایشان چون مسائل فلسفه را جزء علوم حقیقی میداند، استفاده از آنها را در علوم اعتباری درست نمیداند.<ref>امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۳۱۸ و ۴۸۸؛ امام خمینی، الاستصحاب، ۲۱۹ ـ ۲۲۰؛ همدانی، تبیین دیدگاههای انتقادی امامخمینی رحمه الله در استفاده از روش فلسفی در علم اصول، ۱۱۴.</ref> ایشان به آرای فقهایی چون [[میرزامحمدحسین نایینی]] و [[محمدحسین اصفهانی]]، آنجا که مسائل فلسفی را در مباحث اصولی مطرح کردهاند، پرداخته، اشکالات دیدگاه آنان را بیان کرده است.<ref>امام خمینی، جواهر الاصول، ۱/۴۳، ۲۸۸؛ امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۷۵؛ امام خمینی، مناهج الوصول، ۱/۴۰۴ ـ ۴۰۶؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۶؛ ← مقاله اصول فقه.</ref> | ||
# حفظ حدود و قلمرو فلسفه: امامخمینی برای فلسفه قلمرو و حدود مستقلی قائل است و دخالت فلسفه در عرفان و یا دخالت عرفان در فلسفه را سبب نابودی هر دو میداند <ref>امام خمینی، تقریرات، ۲/۲۰۰؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۷۱.</ref> | # حفظ حدود و قلمرو فلسفه: امامخمینی برای فلسفه قلمرو و حدود مستقلی قائل است و دخالت فلسفه در عرفان و یا دخالت عرفان در فلسفه را سبب نابودی هر دو میداند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۲/۲۰۰؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۷۱.</ref> | ||
# تقدم دلیل عقلی بر نقلی: به باور امامخمینی در مسائل اعتقادی و فلسفی تعبد وجهی ندارد؛ زیرا در اعتقادات تا عقل چیزی را باور نکند، به آن اعتقاد پیدا نمیکند <ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۵؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۹.</ref> | # تقدم دلیل عقلی بر نقلی: به باور امامخمینی در مسائل اعتقادی و فلسفی تعبد وجهی ندارد؛ زیرا در اعتقادات تا عقل چیزی را باور نکند، به آن اعتقاد پیدا نمیکند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۵؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۹.</ref> | ||
# استفاده از تعابیر و واژگان قرآنی و روایی در تبیین مباحث فلسفی:<ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۶۰؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۵۶.</ref> ایشان در زمینه مسائل فلسفی به آیات و روایات و ادعیه توجه تام داشته، در استدلالهای فلسفی و نقد آرای دیگران از آنها بهره برده است؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۲ ـ ۱۱۴ و ۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۶۹.</ref> چنانکه ایشان وقتی [[حدوث زمانی]] عالم را به شیوه حکمت متعالیه مطرح میکند و به نقد دیدگاه [[متکلمان]] میپردازد، معتقد است اگر به حدوث زمانی ـ به آن معنا که متکلمان باور دارند ـ قائل شود، اسمای [[«قدیم الاحسان»|قدیم الاحسان]] و [[«دائم الفضل»|دائم الفضل ]]بودن خداوند، بدون مظهر خواهند ماند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۳۳؛ لکزایی، روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امامخمینی و علامه طباطبایی، ۶۹.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |