۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
واژه نهضت از ریشه «نهض» به معنای قیام، خیزش، بیداری است<ref> آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 718 ـ 719.</ref> و واژه «انقلاب» که گاه درباره جنبش مشروطه به کار میرود، به معنای دگرگونی بنیادی در نظام اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی است<ref> آشوری، دانشنامه سیاسی، 47.</ref>. مشروطه در عربی از ریشه «شرط» به معنای شرطشده است و مشروطیت مصدر صناعی آن است. واژه مشروطیت که برخی گمان کردهاند در اصل از واژه فرانسوی «شارت» گرفته شده، از زبان ترکان عثمانی وارد زبان فارسی شده و معنای اصطلاحی آن حکومت قانون و مرادف با واژه «کنستی توسیون» فرانسوی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، 12/18500.</ref>. مشروطه به رژیم سیاسی یا حکومتی گفته میشود که دامنه کاربرد قدرت در آن محدود به حدود قانونی است و حکومت مشروطه در برابر حکومت استبدادی و دیکتاتوری است<ref> علیزاده، فرهنگ خاص، 83.</ref>. برخی از علمای طرفدار مشروطه در ایران مانند محمدکاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی و محمدحسین تهرانی، مشروطه را «اشتراط» بهمعنای محدودکردن و مقیدکردن تعریف کردهاند<ref> حائری، عبدالهادی، تشیع، 253.</ref>. | واژه نهضت از ریشه «نهض» به معنای قیام، خیزش، بیداری است<ref> آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 718 ـ 719.</ref> و واژه «انقلاب» که گاه درباره جنبش مشروطه به کار میرود، به معنای دگرگونی بنیادی در نظام اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی است<ref> آشوری، دانشنامه سیاسی، 47.</ref>. مشروطه در عربی از ریشه «شرط» به معنای شرطشده است و مشروطیت مصدر صناعی آن است. واژه مشروطیت که برخی گمان کردهاند در اصل از واژه فرانسوی «شارت» گرفته شده، از زبان ترکان عثمانی وارد زبان فارسی شده و معنای اصطلاحی آن حکومت قانون و مرادف با واژه «کنستی توسیون» فرانسوی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، 12/18500.</ref>. مشروطه به رژیم سیاسی یا حکومتی گفته میشود که دامنه کاربرد قدرت در آن محدود به حدود قانونی است و حکومت مشروطه در برابر حکومت استبدادی و دیکتاتوری است<ref> علیزاده، فرهنگ خاص، 83.</ref>. برخی از علمای طرفدار مشروطه در ایران مانند محمدکاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی و محمدحسین تهرانی، مشروطه را «اشتراط» بهمعنای محدودکردن و مقیدکردن تعریف کردهاند<ref> حائری، عبدالهادی، تشیع، 253.</ref>. | ||
دولت مشروطه و نظریه مشروطیت دستاورد قرن هجدهم میلادی است و نخستین تعبیرات از نظریه دولت مشروطه، در امریکا، فرانسه و انگلستان عنوان شد؛ هرچند سابقه بسیاری از اجزا و استدلالات عمده آن به قرون وسطا بازمیگردد<ref> وینسنت، نظریههای دولت، 123، 126 ـ 127 و 131.</ref>. واژه مشروطه در نیمههای دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ایران بهکار گرفته شد<ref> هدایت، طلوع مشروطیت، 15.</ref> و سیدمحمد طباطبایی دوازده سال پیش از امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدینشاه، از مشروطیت و مجلس شورای ملی سخن گفت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 49 ـ 51؛ حائری، عبدالهادی، تشیع، 104 ـ 105.</ref>. حتی برخی از رهبران نهضت مشروطه، مانند طباطبایی، به عقاید ضد سلطنتی و جمهوریخواهانه مشهور بودند؛ اما با درک اوضاع اجتماعی روز، عامدانه از طرح جمهوریخواهی پرهیز میکردند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 49؛ کریمی، جمهوریخواهی ایرانی، 40.</ref>. هدف اصلی نهضت مشروطه ایران نیز تبدیل قدرت سیاسی خودکامه به قدرت مقید به قانون بود و نهادهای برآمده از جنبش مشروطه یعنی قانون اساسی و مجلس شورای ملی نیز چنین وظیفهای بر عهده داشتند<ref> بشیریه، 63.</ref>. | دولت مشروطه و نظریه مشروطیت دستاورد قرن هجدهم میلادی است و نخستین تعبیرات از نظریه دولت مشروطه، در امریکا، فرانسه و انگلستان عنوان شد؛ هرچند سابقه بسیاری از اجزا و استدلالات عمده آن به قرون وسطا بازمیگردد<ref> وینسنت، نظریههای دولت، 123، 126 ـ 127 و 131.</ref>. واژه مشروطه در نیمههای دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ایران بهکار گرفته شد<ref> هدایت، طلوع مشروطیت، 15.</ref> و سیدمحمد طباطبایی دوازده سال پیش از امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدینشاه، از مشروطیت و مجلس شورای ملی سخن گفت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 49 ـ 51؛ حائری، عبدالهادی، تشیع، 104 ـ 105.</ref>. حتی برخی از رهبران نهضت مشروطه، مانند طباطبایی، به عقاید ضد سلطنتی و جمهوریخواهانه مشهور بودند؛ اما با درک اوضاع اجتماعی روز، عامدانه از طرح جمهوریخواهی پرهیز میکردند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 49؛ کریمی، جمهوریخواهی ایرانی، 40.</ref>. هدف اصلی نهضت مشروطه ایران نیز تبدیل قدرت سیاسی خودکامه به قدرت مقید به قانون بود و نهادهای برآمده از جنبش مشروطه یعنی قانون اساسی و مجلس شورای ملی نیز چنین وظیفهای بر عهده داشتند<ref> بشیریه، موانع توسعه، 63.</ref>. | ||
==زمینهها و آغاز مشروطهخواهی== | ==زمینهها و آغاز مشروطهخواهی== | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
==آسیبشناسی== | ==آسیبشناسی== | ||
نهضت مشروطه، با هدف محدودکردن قدرت خودکامه اتفاق افتاد، اما به دلایل تاریخی، ایران و ساخت سیاسی آن بهتدریج وارد عصر دولت مطلقه شد و خواستهای عمده این نهضت یعنی حکومت قانون، مجلس و مشارکت آزاد گروهها در زندگی سیاسی غیر قابل اجرا شدند و تنها برخی از اصلاحات اداری و مالی و آموزشی، نوسازی فرهنگی و گسترش نوعی ناسیونالیسم ایرانی، مجال تحقق یافتند<ref> بشیریه، 64.</ref>. وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بیگانگان در ایران که به تعطیلی مجلس سوم منجر شد و نیز شورشهای محلی و زوال فزاینده حکومت مرکزی، از مهمترین عوامل ناکامی نهضت مشروطه و ضرورت ایجاد دولت مطلقه به شمار میرود<ref> همان، 64 ـ 65.</ref>. همچنین در این دوره، زمینه آماده برای رشد روشنفکری و غلبه قدرت سیاسی این قشر، گسترش فرهنگ غربی در مطبوعات و تبلیغات شدید بر ضد روحانیت، موجب موقعیت ضعیف روحانیان از لحاظ سیاسی و انزوای آنان در واپسین سالهای نهضت مشروطه شد<ref> جعفریان، بستنشینی، 62.</ref>. مهمترین عواملی که موجب تضعیف موقعیت علما شد، علاوه بر قدرت سیاسی و برنامهریزی روشنفکران برای حذف روحانیت از صحنه سیاسی، برداشتهای گوناگون علما و ابهام در درک مفهوم مشروطه و مشروعه، ناآگاهی از اهداف جریان روشنفکری سکولار و ارائهنکردن الگو و برنامه مشخص برای حکومت اسلامی و نیز کوتاهی در پذیرش مسئولیت<ref> نمایندگی مجلس و نظارت بر تصویب قوانین.</ref> و تفرقه و جدایی میان آنان بود<ref> ذاکری، 504 ـ 557.</ref>. | نهضت مشروطه، با هدف محدودکردن قدرت خودکامه اتفاق افتاد، اما به دلایل تاریخی، ایران و ساخت سیاسی آن بهتدریج وارد عصر دولت مطلقه شد و خواستهای عمده این نهضت یعنی حکومت قانون، مجلس و مشارکت آزاد گروهها در زندگی سیاسی غیر قابل اجرا شدند و تنها برخی از اصلاحات اداری و مالی و آموزشی، نوسازی فرهنگی و گسترش نوعی ناسیونالیسم ایرانی، مجال تحقق یافتند<ref> بشیریه، موانع توسعه، 64.</ref>. وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بیگانگان در ایران که به تعطیلی مجلس سوم منجر شد و نیز شورشهای محلی و زوال فزاینده حکومت مرکزی، از مهمترین عوامل ناکامی نهضت مشروطه و ضرورت ایجاد دولت مطلقه به شمار میرود<ref> همان، 64 ـ 65.</ref>. همچنین در این دوره، زمینه آماده برای رشد روشنفکری و غلبه قدرت سیاسی این قشر، گسترش فرهنگ غربی در مطبوعات و تبلیغات شدید بر ضد روحانیت، موجب موقعیت ضعیف روحانیان از لحاظ سیاسی و انزوای آنان در واپسین سالهای نهضت مشروطه شد<ref> جعفریان، بستنشینی، 62.</ref>. مهمترین عواملی که موجب تضعیف موقعیت علما شد، علاوه بر قدرت سیاسی و برنامهریزی روشنفکران برای حذف روحانیت از صحنه سیاسی، برداشتهای گوناگون علما و ابهام در درک مفهوم مشروطه و مشروعه، ناآگاهی از اهداف جریان روشنفکری سکولار و ارائهنکردن الگو و برنامه مشخص برای حکومت اسلامی و نیز کوتاهی در پذیرش مسئولیت<ref> نمایندگی مجلس و نظارت بر تصویب قوانین.</ref> و تفرقه و جدایی میان آنان بود<ref> ذاکری، 504 ـ 557.</ref>. | ||
امامخمینی با تأکید بر عبرتآموزبودن نهضت مشروطه، عامل آغاز حرکت مردم در این جنبش و نیز پیشرفت آن را مانند همه جنبشهای واقعشده در صد سال اخیر، علمای نجف و ایران شمرده و دلیل حضور و همراهی آنان را رنگ مبارزاتی این قیام، دفاع از اسلام، عدالتخواهی و ستیز با استبداد میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/286 و 15/328.</ref>. از نظر ایشان، علما در دوره مشروطه، ضمن پذیرش رژیم سلطنتی، برای برقراری عدالت و وضع قوانین به نفع مردم و استقلال کشور مبارزه کردند<ref> همان، 1/286 و 8/294.</ref>. ایشان تلاش علمای موافق و مخالف مشروطه را نشانه قدرت آنان ارزیابی کرده و معتقد است دشمنان با مشاهده قدرت روحانیت، به مقابله با آن پرداختند و با ترور یا تبلیغات، روحانیان را از صحنه خارج کردند<ref> همان، 13/358 و 15/328.</ref>. ایشان ضمن اشارههای پیاپی به تبدیل حکومت مشروطه به استبدادی سختتر از قبل<ref> همان، 3/74؛ 4/200؛ 9/172؛ 15/328، 366 و 18/170، 411.</ref>، معتقد بود مهمترین عوامل شکست و انحراف نهضت مشروطه که تنها با هدف محدودشدن قدرت سلطنت و برقراری قانون و نه تغییر رژیم سلطنتی اتفاق افتاد<ref> همان، 15/92.</ref>، عبارت بود از: | امامخمینی با تأکید بر عبرتآموزبودن نهضت مشروطه، عامل آغاز حرکت مردم در این جنبش و نیز پیشرفت آن را مانند همه جنبشهای واقعشده در صد سال اخیر، علمای نجف و ایران شمرده و دلیل حضور و همراهی آنان را رنگ مبارزاتی این قیام، دفاع از اسلام، عدالتخواهی و ستیز با استبداد میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/286 و 15/328.</ref>. از نظر ایشان، علما در دوره مشروطه، ضمن پذیرش رژیم سلطنتی، برای برقراری عدالت و وضع قوانین به نفع مردم و استقلال کشور مبارزه کردند<ref> همان، 1/286 و 8/294.</ref>. ایشان تلاش علمای موافق و مخالف مشروطه را نشانه قدرت آنان ارزیابی کرده و معتقد است دشمنان با مشاهده قدرت روحانیت، به مقابله با آن پرداختند و با ترور یا تبلیغات، روحانیان را از صحنه خارج کردند<ref> همان، 13/358 و 15/328.</ref>. ایشان ضمن اشارههای پیاپی به تبدیل حکومت مشروطه به استبدادی سختتر از قبل<ref> همان، 3/74؛ 4/200؛ 9/172؛ 15/328، 366 و 18/170، 411.</ref>، معتقد بود مهمترین عوامل شکست و انحراف نهضت مشروطه که تنها با هدف محدودشدن قدرت سلطنت و برقراری قانون و نه تغییر رژیم سلطنتی اتفاق افتاد<ref> همان، 15/92.</ref>، عبارت بود از: |
ویرایش