Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''رفاه'''، تأمین نیازها و آسایش مادی و معنوی جامعه. | '''رفاه'''، تأمین نیازها و آسایش مادی و معنوی [[جامعه]]. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
رفاه به معنای آسودگی، تنآسایی و استراحت<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۷/۱۰۷۰۶.</ref> و در اصطلاح برخورداری از امکانات مادی و زیست مناسب اجتماعی است.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۳۶۴۵.</ref> در نگاهی دقیقتر رفاه یا بهزیستی، معرف شرایطی است که در آن افراد ضمن احساس شادکامی، درباره تأمین نیازهای مرتبط با اشتغال، درآمد و مسکن، در حال و آینده، احساس امنیت خاطر دارد و خود را در مقایسه با دیگر افراد و جوامع بهرهمند از امکانات مناسب زندگی ارزیابی میکند.<ref>فیتز پتریک، نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)، ۲۰ و ۲۶.</ref> امروزه رفاه یکی از حقوق بنیادین تمام شهروندان، شامل کمک به افزایش توانمندیها و کارکردهای افراد جهت داشتن طول عمر متعارف، سلامتی و تندرستی، سواد و آموزش مناسب، احساس خشنودی، [[عزت نفس]] و تمایل به مشارکت اجتماعی در کنار آزادی انتخاب نوع کار و زندگی مطلوب شمرده میشود.<ref>عربی، بررسی تطبیقی نظریههای رفاه و بهروزی، ۷۲ و ۷۴.</ref> | رفاه به معنای آسودگی، تنآسایی و استراحت<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۷/۱۰۷۰۶.</ref> و در اصطلاح برخورداری از امکانات مادی و زیست مناسب اجتماعی است.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۳۶۴۵.</ref> در نگاهی دقیقتر رفاه یا بهزیستی، معرف شرایطی است که در آن افراد ضمن احساس شادکامی، درباره تأمین نیازهای مرتبط با اشتغال، درآمد و مسکن، در حال و آینده، احساس امنیت خاطر دارد و خود را در مقایسه با دیگر افراد و جوامع بهرهمند از امکانات مناسب زندگی ارزیابی میکند.<ref>فیتز پتریک، نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)، ۲۰ و ۲۶.</ref> امروزه رفاه یکی از حقوق بنیادین تمام شهروندان، شامل کمک به افزایش توانمندیها و کارکردهای افراد جهت داشتن طول عمر متعارف، سلامتی و تندرستی، سواد و آموزش مناسب، احساس خشنودی، [[عزت نفس]] و تمایل به [[مشارکت اجتماعی]] در کنار آزادی انتخاب نوع کار و زندگی مطلوب شمرده میشود.<ref>عربی، بررسی تطبیقی نظریههای رفاه و بهروزی، ۷۲ و ۷۴.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
مفهوم رفاه و نظریاتِ درباره آن، ازجمله موضوعات بنیادین [[اقتصاد سیاسی]] مدرن است که از قرن هجدهم میلادی به بعد به علت فرایند شتابان صنعتیشدن و برای حمایت از نیروی کار و با نگاهی کاملا مادی مطرح شد.<ref>عربی، بررسی تطبیقی نظریههای رفاه و بهروزی، ۶۲.</ref> امروزه رفاه اجتماعی از طریق مجموعهای سازمانیافته از قوانین، مقررات، برنامهها، سیاستها و مؤسسات رفاهی و نهادهای اجتماعی به دنبال تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان است تا زمینه رشد و تعالی فردی و اجتماعی او فراهم شود.<ref>زاهدی اصل، مبانی رفاه اجتماعی، ۱۶.</ref> | مفهوم رفاه و نظریاتِ درباره آن، ازجمله موضوعات بنیادین [[اقتصاد|اقتصاد سیاسی]] مدرن است که از قرن هجدهم میلادی به بعد به علت فرایند شتابان صنعتیشدن و برای حمایت از نیروی کار و با نگاهی کاملا مادی مطرح شد.<ref>عربی، بررسی تطبیقی نظریههای رفاه و بهروزی، ۶۲.</ref> امروزه رفاه اجتماعی از طریق مجموعهای سازمانیافته از قوانین، مقررات، برنامهها، سیاستها و مؤسسات رفاهی و نهادهای اجتماعی به دنبال تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان است تا زمینه رشد و تعالی فردی و اجتماعی او فراهم شود.<ref>زاهدی اصل، مبانی رفاه اجتماعی، ۱۶.</ref> | ||
تأمین رفاه و ایجاد امکانات مناسب زیست فردی و اجتماعی از منظر مکاتب اقتصادی و اجتماعیِ امروز یکسان نیست. [[لیبرالیسم اقتصادی]]، رفاه را از طریق بازار آزاد و همراه با کمترین دخالت دولت ممکن میداند. در واقع در این مکتب خدمات اجتماعی و رفاهی از طریق سازوکار بازار آزاد در اختیار نیروی کار قرار میگیرد؛<ref>تاج مزینانی، گونهشناسی نظامهای رفاهی در جهان، ۲۰۴ ـ ۲۰۸؛ فیتز پتریک، نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)، ۲۴۰.</ref> در حالیکه در [[الگوی سوسیالیستی]]، رفاه شهروندان بر سازوکار دولت رفاهی استوار است. در این چارچوب برای داشتن جامعهای مرفه، میزانی از برابری لازم است که دستیابی به آن، نیازمند دولتی توانا و بازتوزیعگر و | تأمین رفاه و ایجاد امکانات مناسب زیست فردی و اجتماعی از منظر مکاتب اقتصادی و اجتماعیِ امروز یکسان نیست. [[لیبرالیسم|لیبرالیسم اقتصادی]]، رفاه را از طریق بازار آزاد و همراه با کمترین دخالت دولت ممکن میداند. در واقع در این مکتب خدمات اجتماعی و رفاهی از طریق سازوکار بازار آزاد در اختیار نیروی کار قرار میگیرد؛<ref>تاج مزینانی، گونهشناسی نظامهای رفاهی در جهان، ۲۰۴ ـ ۲۰۸؛ فیتز پتریک، نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)، ۲۴۰.</ref> در حالیکه در [[مارکسیسم|الگوی سوسیالیستی]]، رفاه شهروندان بر سازوکار دولت رفاهی استوار است. در این چارچوب برای داشتن جامعهای مرفه، میزانی از برابری لازم است که دستیابی به آن، نیازمند دولتی توانا و بازتوزیعگر و مدیر است که وظیفه آن ایجاد سطوح بالای اشتغال، توزیع منصفانه ثروت ملی و توجه به طبقات فرودست است.<ref>فیتز پتریک، نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)، ۲۵۶ و ۲۶۰.</ref> تفکر افراطی در این خصوص الگوی مارکسیستی است که با حذف مالکیت خصوصی معتقد است افراد باید به اندازه توانشان کار و به اندازه نیازشان مصرف کنند. رفاه در این رویکرد به این معناست که فرد باید به اندازه نیازش برخوردار باشد؛<ref>فقیه، بررسی رابطه ایمان و رفاه اقتصادی، ۵۲ ـ ۵۳.</ref> اما رفاه مطلوب از دیدگاه [[امامخمینی]] برقراری [[عدالت]] در زیر سایه تشکیل [[حکومت اسلامی]] است. ایشان حکومت اسلامی را نظامی عادلانه بر مبنای رفاه همه مردم میداند که عدالت در آن نه مانع سرمایهداری و نه تجمع ثروت در دست طبقه اشراف است، بلکه در این حکومت عادلانه اسلامی به لزوم تعدیل سرمایه و دستیابی به رفاه عمومی برای طبقات ضعیف و محروم جامعه توجه خاصی میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۱ و ۶/۵۰۵.</ref> | ||
==رفاه در بینش اسلامی== | ==رفاه در بینش اسلامی== | ||
در رویکرد اسلامی لزوم برخورداری شهروندان از رفاه، امری مسلم و مقبول است و در این مسیر صرفاً از [[اسراف]] و [[تبذیر]] نهی شده است.<ref>اسراء، ۲۶.</ref> رفاه در [[اسلام]] به سطح متوسط زندگی در یک جامعه بستگی دارد که از آن به «استغناء» تعبیر میشود.<ref>موسایی، امامخمینی، دولت و اقتصاد، ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref> وجود احکامی نظیر [[زکات]]، [[انفاق]] و [[صدقه]] را میتوان ناظر به همین مطلب دانست تا [[فقرا]] به سطح متوسط زندگی عمومی برسند<ref>موسایی، امامخمینی، دولت و اقتصاد، ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref> به تعبیر [[قرآن کریم]]، رفاهِ خارج از حد اعتدال، منجر به ایجاد خوی | در رویکرد اسلامی لزوم برخورداری شهروندان از رفاه، امری مسلم و مقبول است و در این مسیر صرفاً از [[اسراف]] و [[تبذیر]] نهی شده است.<ref>اسراء، ۲۶.</ref> رفاه در [[اسلام]] به سطح متوسط زندگی در یک جامعه بستگی دارد که از آن به «استغناء» تعبیر میشود.<ref>موسایی، امامخمینی، دولت و اقتصاد، ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref> وجود احکامی نظیر [[زکات]]، [[انفاق]] و [[صدقه]] را میتوان ناظر به همین مطلب دانست تا [[فقرا]] به سطح متوسط زندگی عمومی برسند<ref>موسایی، امامخمینی، دولت و اقتصاد، ۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref> به تعبیر [[قرآن کریم]]، رفاهِ خارج از حد اعتدال، منجر به ایجاد خوی تفاخر و اشرافیگری میشود.<ref>هود، ۱۰؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۰/۱۵۶ ـ ۱۵۷.</ref> اسلام مخالف رفاهی است که شخص و جامعه را از معنویت دور و تنها به امور مادی مشغول کند.<ref>نهج البلاغه، ن۳، ۳۷۶ ـ ۳۷۸ و ن۱۰، ۳۸۳ ـ ۳۸۴.</ref> | ||
:{{ببینید|فقر}} | :{{ببینید|فقر}} | ||
در [[روایات]] به رفاه و وسعت توجه شده است. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] خاطرنشان کرده است [[خداوند]] روزیِ انسانها را اندازهگیری کرده، گاهی کم و زمانی زیاد، و تنگی یا وسعتِ آن را به گونهای عادلانه تقسیم کرده است، تا هر کس را که بخواهد با تنگیِ روزی یا وسعت آن بیازماید.<ref>نهج البلاغه، خ۹۰، ۱۲۲.</ref> [[امامسجاد(ع)]] پسندیدهترین مردم نزد خدا را آن کسی معرفی میکند که رفاه بیشتری برای اهل و عیال خود فراهم آورد.<ref>کلینی، الکافی، ۸/۶۸ ـ ۶۹؛ حکیمی، الحیاة، ۶/۲۰۵.</ref> [[امامرضا(ع)]] نیز بر صاحب نعمت واجب میداند که عیال خویش را در رفاه و وسعت قرار دهد.<ref>ابنشعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول(ص)، ۴۴۲؛ حکیمی، الحیاة، ۶/۲۰۶.</ref> به اعتقاد امامخمینی در | در [[روایات]] به رفاه و وسعت توجه شده است. [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] خاطرنشان کرده است [[خداوند]] روزیِ انسانها را اندازهگیری کرده، گاهی کم و زمانی زیاد، و تنگی یا وسعتِ آن را به گونهای عادلانه تقسیم کرده است، تا هر کس را که بخواهد با تنگیِ روزی یا وسعت آن بیازماید.<ref>نهج البلاغه، خ۹۰، ۱۲۲.</ref> [[امامسجاد(ع)]] پسندیدهترین مردم نزد خدا را آن کسی معرفی میکند که رفاه بیشتری برای اهل و عیال خود فراهم آورد.<ref>کلینی، الکافی، ۸/۶۸ ـ ۶۹؛ حکیمی، الحیاة، ۶/۲۰۵.</ref> [[امامرضا(ع)]] نیز بر صاحب نعمت واجب میداند که عیال خویش را در رفاه و وسعت قرار دهد.<ref>ابنشعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول(ص)، ۴۴۲؛ حکیمی، الحیاة، ۶/۲۰۶.</ref> به اعتقاد امامخمینی در بینش اسلامی انسان دارای همه مراتب هستی اعم از مادی و معنوی است. اسلام میخواهد با ارائه برنامهای جامع، به تمام نیازهای انسان در هر دو بعد حیات مادی و معنوی توجه کند؛<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۰۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۳۰.</ref> اما آنچه در این بینش اهمیت دارد، وسیله قرارگرفتن رفاه مادی در راستای تعالی و [[سعادت|سعادت بشر]] و هموارشدن مسیر [[کمال]] است؛ بنابراین داشتن ثروت، دارایی و رفاه اقتصادی، وسیلهای در راستای رسیدن به ارزشهای والای انسانی به شمار میرود.<ref>فقیه، بررسی رابطه ایمان و رفاه اقتصادی، ۶۰ ـ ۶۱.</ref> در این نگاه سعادت انسانی، تنها با رفاه مادی بهوجود نمیآید، بلکه گاهی غرقشدن در رفاه به تنپروری و عیاشی منتهی میشود و انسان را از مسیر سعادت به ذلت و پستی میکشاند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۱۸۳.</ref> | ||
امامخمینی رفاه جامعه را غایت و هدف نهایی نمیدانست، بلکه موضوع پراهمیت را رسیدن به اهداف متعالی معرفی میکرد و تاکید داشت که رفاه اسلامی فراتر از سطح مادی، سطح معنوی را نیز در نظر دارد و رفاه مادی را در پناه معنویت اسلامی میپذیرد و حکومت اسلامی مانند رژیمهای برآمده از مکتبهای مادی صرفاً در صدد تحقق یک معیشت کاملاً مادی نیست؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۵۳۰ ـ ۵۳۱.</ref> زیرا [[فلسفه]] بعثت [[پیامبران(ع)]] نیز صرفاً برای رفاه مادی نبوده است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۱۲/۴۲۱.</ref> بلکه رفاه حقیقی در برپایی یک نظام عادلانه و رسیدنِ مردم به حقوقشان ایجاد خواهد شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۴/۲۰۱.</ref> تا همه از زندگی سعادتمند دنیایی و اخروی برخوردار شوند. ایشان رسیدنِ ضعیفان به حقوق خود<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۶/۵۲۵.</ref> و رفع اختلاف طبقاتی<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۸.</ref> را از مظاهر تحقق رفاه در جامعه میدانست که در حکومت اسلامی، برای تحقق آن تلاش میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> ایشان تأکید کرده است در اسلام، رفاه صرفاً برای یک طبقه و قشر خاص نیست و تمام جامعه مشمول این حق قرار میگیرند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۹/۷۲.</ref> زیرا اسلام طبقهبندی جامعه بر اساس معیارهای مادی را نمیپذیرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۱۰/۱۲۱.</ref> هیچ فرقی میان اقشار مختلف جامعه نمیگذارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۸۹ ـ ۲۹۰ و ۴۰۱.</ref> و عموم مردم ازجمله پیروان [[اهل کتاب]] نیز میتوانند از رفاه عمومی برخوردار باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۹۱.</ref> با همراهشدن با عدالت، نه مانع سرمایهداری میشود و نه تجمع ثروت در دست طبقه اشراف را میپذیرد، بلکه در حکومت اسلامی که یک نظام عادلانه است، باید برای دستیابی به رفاه عمومی نگاه ویژهای به طبقات ضعیف و محروم جامعه شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۴/۲۰۱ و ۷/۳۳۶.</ref> | [[امامخمینی]] رفاه جامعه را غایت و هدف نهایی نمیدانست، بلکه موضوع پراهمیت را رسیدن به اهداف متعالی معرفی میکرد و تاکید داشت که رفاه اسلامی فراتر از سطح مادی، سطح معنوی را نیز در نظر دارد و رفاه مادی را در پناه معنویت اسلامی میپذیرد و حکومت اسلامی مانند رژیمهای برآمده از مکتبهای مادی صرفاً در صدد تحقق یک معیشت کاملاً مادی نیست؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۵۳۰ ـ ۵۳۱.</ref> زیرا [[فلسفه]] بعثت [[پیامبران(ع)]] نیز صرفاً برای رفاه مادی نبوده است؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۱۲/۴۲۱.</ref> بلکه رفاه حقیقی در برپایی یک نظام عادلانه و رسیدنِ مردم به حقوقشان ایجاد خواهد شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۴/۲۰۱.</ref> تا همه از زندگی سعادتمند دنیایی و اخروی برخوردار شوند. ایشان رسیدنِ ضعیفان به حقوق خود<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۶/۵۲۵.</ref> و رفع اختلاف طبقاتی<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۸.</ref> را از مظاهر تحقق رفاه در جامعه میدانست که در حکومت اسلامی، برای تحقق آن تلاش میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۳۷ ـ ۲۳۸.</ref> ایشان تأکید کرده است در اسلام، رفاه صرفاً برای یک طبقه و قشر خاص نیست و تمام جامعه مشمول این حق قرار میگیرند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۹/۷۲.</ref> زیرا اسلام طبقهبندی جامعه بر اساس معیارهای مادی را نمیپذیرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۱۰/۱۲۱.</ref> هیچ فرقی میان اقشار مختلف جامعه نمیگذارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۸۹ ـ ۲۹۰ و ۴۰۱.</ref> و عموم مردم ازجمله پیروان [[اهل کتاب]] نیز میتوانند از رفاه عمومی برخوردار باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۷/۲۹۱.</ref> با همراهشدن با عدالت، نه مانع سرمایهداری میشود و نه تجمع ثروت در دست طبقه اشراف را میپذیرد، بلکه در حکومت اسلامی که یک نظام عادلانه است، باید برای دستیابی به رفاه عمومی نگاه ویژهای به طبقات ضعیف و محروم جامعه شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۴/۲۰۱ و ۷/۳۳۶.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی با رفاهزدگی به معنای تجمل و راحتطلبی مخالف بود و آن را در تعارض با مبارزه برای [[آزادی]] استقلال و حمایت از محرومان میدانست؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۲۱/۸۶ ـ ۸۷؛ قرهی، مصاحبه، ۱/۱۱ ـ ۱۳؛ رحیمیان، مصاحبه، ۵/۶۰ ـ ۶۱.</ref> چنانکه آن را آفت و خطر برای زندگی دنیا و [[آخرت]] میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۲ ـ ۳۴۳.</ref> ایشان معتقد بود یکی از ارزشهای اصیلی که پس از [[پیروزی انقلاب]] در جامعه زنده شد، روحیه سادگی و دوری از تجمل در میان ملت بود که در دوره [[جنگ تحمیلی]] نیز شدت گرفت.<ref>اداره کل، درآمدی بر اندیشههای اجتماعی امام، ۳۱ ـ ۳۴.</ref> | از سوی دیگر، امامخمینی با رفاهزدگی به معنای تجمل و راحتطلبی مخالف بود و آن را در تعارض با مبارزه برای [[آزادی]] استقلال و حمایت از محرومان میدانست؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ، ۲۱/۸۶ ـ ۸۷؛ قرهی، مصاحبه، ۱/۱۱ ـ ۱۳؛ رحیمیان، مصاحبه، ۵/۶۰ ـ ۶۱.</ref> چنانکه آن را آفت و خطر برای زندگی دنیا و [[آخرت]] میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۲ ـ ۳۴۳.</ref> ایشان معتقد بود یکی از ارزشهای اصیلی که پس از [[پیروزی انقلاب]] در جامعه زنده شد، روحیه سادگی و دوری از تجمل در میان ملت بود که در دوره [[جنگ تحمیلی]] نیز شدت گرفت.<ref>اداره کل، درآمدی بر اندیشههای اجتماعی امام، ۳۱ ـ ۳۴.</ref> |