۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سیدعباس خاتم یزدی،''' استاد حوزه، شاگرد و عضو دفتر استفتائات و نماینده [[امامخمینی]] در دبیرخانه ائمه جمعه. | '''سیدعباس خاتم یزدی،''' استاد حوزه، شاگرد و عضو دفتر استفتائات و نماینده [[امامخمینی]] در دبیرخانه ائمه جمعه. | ||
== خاندان== | == خاندان== | ||
سیدعباس خاتم یزدی، در سال ۱۳۰۹ در خانوادهای روحانی در شهر یزد، متولد شد<ref>خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷.</ref> پدر وی سیدیحیی احمدآبادی، معروف به سیدیحیی بزرگ، متولد روستای احمدآباد در اطراف اردکان یزد بود. سیدیحیی در جوانی برای تحصیل به یزد رفت و پس از مدتی به [[نجف]] سفر کرد و پس از رسیدن به درجه [[اجتهاد]] به یزد بازگشت<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۵)</ref>؛ ولی با گسترش خفقان در زمان حکومت رضاخان پهلوی و مسئله [[کشف حجاب]] و مجبورکردن روحانیان برای عوضکردن لباسشان، وی به روستای دره، از ییلاقات مهریز یزد مهاجرت کرد<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۶ ـ ۱۷؛ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref> بیبیهاجر مادر سیدعباس زنی از خانوادهای مذهبی و معلم قرآن بود.<ref>خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۸.</ref> | سیدعباس خاتم یزدی، در سال ۱۳۰۹ در خانوادهای روحانی در شهر یزد، متولد شد<ref>خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷.</ref> پدر وی سیدیحیی احمدآبادی، معروف به سیدیحیی بزرگ، متولد روستای احمدآباد در اطراف اردکان یزد بود. سیدیحیی در جوانی برای تحصیل به یزد رفت و پس از مدتی به [[نجف]] سفر کرد و پس از رسیدن به درجه [[اجتهاد]] به یزد بازگشت<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۵)</ref>؛ ولی با گسترش خفقان در زمان [[حکومت رضاخان پهلوی]] و مسئله [[کشف حجاب]] و مجبورکردن [[روحانیت|روحانیان]] برای عوضکردن لباسشان، وی به روستای دره، از ییلاقات مهریز یزد مهاجرت کرد<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۶ ـ ۱۷؛ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷ ـ ۲۸.</ref> بیبیهاجر مادر سیدعباس زنی از خانوادهای مذهبی و معلم قرآن بود.<ref>خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۸.</ref> | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== دیدگاه درباره امامخمینی == | == دیدگاه درباره امامخمینی == | ||
خاتم یزدی، امامخمینی را در عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند از عابدان، در مقام [[زهد]] پارساترین مردم، در مقام علم، سرآمد دیگران و در انسانیت پرعاطفهترینِ مردم به بندگان خدا و جدیترین آنان در برابر ستمگران و ظالمان شمرده و او را پدری مهربان برای یتیمان و فقیران و بینوایان و انسانی آشتیناپذیر در برابر زورگویان روزگار، دانسته است<ref>خاتم یزدی، پابهپای آفتاب، ج۲، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.</ref> بنا به گفته او، در حضور امامخمینی امکان [[غیبت]] و بدگوییکردن از دیگران نبود. وی تأکید کرده است که امامخمینی در برخورد با بیتالمال محتاط بود و از وجوهات شرعی استفاده نمیکرد و تنها از وجوهی که به صورت هدیه و بخشش و تبرع میآمد، برای هزینه زندگی شخصی خویش بر میداشت<ref>خاتم یزدی، پابهپای آفتاب، ج۲، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶؛ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۱۴.</ref> نیز خاطرنشان کرده است که [[امامخمینی]] روحیه عدالتجویانه داشت و میان طلاب تبعیض قائل نمیشد<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۱۷.</ref> و با اینکه از لحاظ علمی، جامع علوم نقلی و عقلی بود، همواره از سخنگفتن درباره اعمال خود پرهیز میکرد و هرگز خودستایی نمیکرد <ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۳۳ ـ ۱۳۴.</ref>؛ چنانکه امامخمینی در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز با آن همه خدماتی که انجام داده بود و فوقالعاده برای مردم ارزشمند بود، خود را خدمتگزار مردم و کارهایش را ناچیز و انجام وظیفه میدانست و مردم را ولیّنعمت خود میدید و در مقابل مردم متواضع بود.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۴۲.</ref> | خاتم یزدی، امامخمینی را در [[عبادت]] و راز و نیاز به درگاه خداوند از عابدان، در مقام [[زهد]] پارساترین مردم، در مقام علم، سرآمد دیگران و در انسانیت پرعاطفهترینِ مردم به بندگان خدا و جدیترین آنان در برابر ستمگران و ظالمان شمرده و او را پدری مهربان برای یتیمان و فقیران و بینوایان و انسانی آشتیناپذیر در برابر زورگویان روزگار، دانسته است<ref>خاتم یزدی، پابهپای آفتاب، ج۲، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.</ref> بنا به گفته او، در حضور امامخمینی امکان [[غیبت]] و بدگوییکردن از دیگران نبود. وی تأکید کرده است که امامخمینی در برخورد با [[بیتالمال]] محتاط بود و از وجوهات شرعی استفاده نمیکرد و تنها از وجوهی که به صورت هدیه و بخشش و تبرع میآمد، برای هزینه زندگی شخصی خویش بر میداشت<ref>خاتم یزدی، پابهپای آفتاب، ج۲، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶؛ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۱۴.</ref> نیز خاطرنشان کرده است که [[امامخمینی]] روحیه عدالتجویانه داشت و میان طلاب تبعیض قائل نمیشد<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۱۷.</ref> و با اینکه از لحاظ علمی، جامع علوم نقلی و عقلی بود، همواره از سخنگفتن درباره اعمال خود پرهیز میکرد و هرگز خودستایی نمیکرد <ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۳۳ ـ ۱۳۴.</ref>؛ چنانکه امامخمینی در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز با آن همه خدماتی که انجام داده بود و فوقالعاده برای [[مردم]] ارزشمند بود، خود را خدمتگزار مردم و کارهایش را ناچیز و انجام وظیفه میدانست و مردم را ولیّنعمت خود میدید و در مقابل مردم متواضع بود.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۴۲.</ref> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
خاتم یزدی در سال ۱۳۸۰ بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان خاتمالانبیا(ص) تهران بستری شد و در صبحگاه روز سهشنبه بیستم شهریور ۱۳۸۰ش/ ۲۲ جمادیالثانی ۱۴۲۲ق در ۷۱سالگی درگذشت. پیکر وی، پس از تشییع در شهر یزد و سپس در قم در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.<ref>مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، ص۲۲۹ ـ ۲۳۱.</ref> | خاتم یزدی در سال ۱۳۸۰ بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان خاتمالانبیا(ص) تهران بستری شد و در صبحگاه روز سهشنبه بیستم شهریور ۱۳۸۰ش/ [[۲۲ جمادیالثانی]] ۱۴۲۲ق در ۷۱سالگی درگذشت. پیکر وی، پس از تشییع در شهر یزد و سپس در قم در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، ص۲۲۹ ـ ۲۳۱.</ref> | ||
== آثار== | == آثار== | ||
خاتم یزدی آثار علمی بسیاری دارد که به چاپ نرسیده است، ازجمله حاشیه بر عروة الوثقی، قاعدة لاضرر (عربی)، قاعده ید (فارسی)، نجاست و طهارت اهل کتاب (فارسی)، میراث النساء (فارسی)، تقریرات درس امامخمینی در نجف اشرف، تقریرات درس سیدابوالقاسم خویی (عربی)، تقریرات درس حسین حلی؛ حج (فارسی)، زبدة الاحکام (فارسی)، تقیه (فارسی)، الصحیح و الأعمّ (عربی)، کتاب الصلاة فیما لو نَسیِ التشهد و فیما لو نَسیِ السلام (عربی)، المشتق (عربی)، کتاب الزکاة (عربی)، کلام فی اتحاد الطلب و الاراده (عربی)، الشبهة الموضوعیه (عربی) و تفسیر سوره حجرات و درس اخلاق.<ref>مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴.</ref> | خاتم یزدی آثار علمی بسیاری دارد که به چاپ نرسیده است، ازجمله حاشیه بر عروة الوثقی، قاعدة لاضرر (عربی)، قاعده ید (فارسی)، نجاست و طهارت اهل کتاب (فارسی)، میراث النساء (فارسی)، تقریرات درس امامخمینی در نجف اشرف، تقریرات درس سیدابوالقاسم خویی (عربی)، تقریرات درس حسین حلی؛ حج (فارسی)، زبدة الاحکام (فارسی)، تقیه (فارسی)، الصحیح و الأعمّ (عربی)، کتاب الصلاة فیما لو نَسیِ التشهد و فیما لو نَسیِ السلام (عربی)، المشتق (عربی)، کتاب الزکاة (عربی)، کلام فی اتحاد الطلب و الاراده (عربی)، الشبهة الموضوعیه (عربی) و تفسیر سوره حجرات و درس اخلاق.<ref>مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴.</ref> |