۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نماز'''، نیایش ویژه با خداوند تعالی مشتمل بر افعال و اذکار خاص. | '''نماز'''، نیایش ویژه با [[خداوند تعالی]] مشتمل بر افعال و اذکار خاص. | ||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
نماز هممعنای «صلاة» در | نماز هممعنای «صلاة» در عربی است و «صلاة» در اصل به معنای [[دعا]] و ستایش است.<ref>راغب، مفردات، ۴۹۱؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱/۲۶۶.</ref> نماز در اصطلاح [[شریعت]] اسلامی به عبادتی مخصوص با افعال و اذکاری معین گفته میشود<ref>طوسی، المبسوط، ۱/۷۰؛ حلی، منتهی المطلب، ۴/۸.</ref> که برای تقرب به خداوند اقامه میگردد.<ref>شهید اول، البیان، ۱۰۷.</ref> ازجمله اذکار آن، قرائت [[سوره حمد]] و سورهای از [[قرآن]] است<ref>جزیری، الفقه علی المذاهب الأربعة، ۱/۳۳۱.</ref> و ازجمله ارکان آن، [[قیام]]، [[رکوع]] و [[سجود]] است.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷.</ref> از دیدگاه اهل معرفت، نماز عبادتی جامع است<ref>قونوی، مفتاح الغیب، ۷۰–۷۱؛ سبزواری، ملاهادی، ۵۰۲.</ref> که شامل افعال ظاهری، ذکرهای زبانی و احوال باطنی است.<ref>اوزجندی، مرتع الصالحین و زاد السالکین، ۱۰۱.</ref> | ||
[[امامخمینی]] نماز را عبادتی شامل | [[امامخمینی]] نماز را عبادتی شامل [[ذکر|اذکار]]، قرآن و افعالی میداند که برخی [[واجب]] و برخی [[مستحب]] اند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹؛ امامخمینی، الخلل، ۱۲۰.</ref> ایشان معتقد است این امور که صورت ظاهری نماز را تشکیل میدهند، باطنی دارند که مراعاتنکردن آن باطن اگرچه موجب باطلشدن نماز نمیشود، سبب میشود ملکوت نماز ناقص یا فاسد گردد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲.</ref> ایشان نماز را ثنای ذات مقدس الهی میداند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۲۵.</ref> که با کشف تام محمدی(ص) برای درمان تمام دردها و نقصهای نفوس تشریع شده است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵ و ۱۶.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
نماز ازجمله عبادتهایی است که خداوند در ادیان مختلف بر همه مردم واجب کرده است.<ref>هاکس، قاموس، ۸۸۷.</ref> تمامی انبیا(ع) مانند [[ابراهیم(ع)]] و [[موسی(ع)]] نماز به پا میداشتند<ref>هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.</ref> و چنانکه در قرآن کریم نیز آمده، به آن سفارش میکردند.<ref>لقمان، ۱۷؛ مریم، ۵۵.</ref> در دین زرتشت، نماز با آداب و تشریفات خاصی پنج بار در شبانهروز<ref>مهر، دیدی نواز دینی کهن، ۱۹۵.</ref> به زبان اوستایی<ref>رضایی، تاریخ ادیان جهان، ۳/۳۰۰–۳۰۱.</ref> به جای آورده میشود. یهودیان هنگام نماز و نیایش به سمت [[بیتالمقدس]] روی میآورند. نماز و نیایش یهود، شامل سه نماز اساسی است که صبح، بعد از ظهر و غروب خوانده میشود. در روزهای شنبه و جشنهای مذهبی تغییراتی در آداب نیایش یهودیان به وجود میآید که منعکسکننده ویژگی خاص آن روز است.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۰۱.</ref> مسیحیان نیز در کلیساهای خود به صورت اجتماعی و فردی نماز میخوانند. در بیشتر مراکز مسیحی روز یکشنبه روزی است که مسیحیان برای [[عبادت]] و نیایش به دور هم جمع میشوند.<ref>هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.</ref> نماز یهودیان و مسیحیان بدون رکوع میباشد.<ref>کاشانی، زبدة التفاسیر، ۱/۱۳۹.</ref> بنابر بعضی روایات، یهودیان در نماز هنگام نشستن بر دست چپ خود تکیه میکردند.<ref>بیهقی، السنن الکبری، ۲/۱۳۶، متقی هندی، کنز العمال، ۷/۴۸۵.</ref> | نماز ازجمله عبادتهایی است که خداوند در ادیان مختلف بر همه مردم واجب کرده است.<ref>هاکس، قاموس، ۸۸۷.</ref> تمامی [[پیامبران(ع)|انبیا(ع)]] مانند [[ابراهیم(ع)]] و [[موسی(ع)]] نماز به پا میداشتند<ref>هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.</ref> و چنانکه در [[قرآن کریم]] نیز آمده، به آن سفارش میکردند.<ref>لقمان، ۱۷؛ مریم، ۵۵.</ref> در دین زرتشت، نماز با آداب و تشریفات خاصی پنج بار در شبانهروز<ref>مهر، دیدی نواز دینی کهن، ۱۹۵.</ref> به زبان اوستایی<ref>رضایی، تاریخ ادیان جهان، ۳/۳۰۰–۳۰۱.</ref> به جای آورده میشود. یهودیان هنگام نماز و نیایش به سمت [[بیتالمقدس]] روی میآورند. نماز و نیایش یهود، شامل سه نماز اساسی است که صبح، بعد از ظهر و غروب خوانده میشود. در روزهای شنبه و جشنهای مذهبی تغییراتی در آداب نیایش یهودیان به وجود میآید که منعکسکننده ویژگی خاص آن روز است.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۰۱.</ref> مسیحیان نیز در کلیساهای خود به صورت اجتماعی و فردی نماز میخوانند. در بیشتر مراکز مسیحی روز یکشنبه روزی است که مسیحیان برای [[عبادت]] و نیایش به دور هم جمع میشوند.<ref>هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.</ref> نماز یهودیان و مسیحیان بدون رکوع میباشد.<ref>کاشانی، زبدة التفاسیر، ۱/۱۳۹.</ref> بنابر بعضی روایات، یهودیان در نماز هنگام نشستن بر دست چپ خود تکیه میکردند.<ref>بیهقی، السنن الکبری، ۲/۱۳۶، متقی هندی، کنز العمال، ۷/۴۸۵.</ref> | ||
در [[اسلام]] نماز در پنج وقت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا با اجزا و شرایط خاص واجب شده است و قرآن کریم در آیات متعددی دستور به اقامه نماز<ref>بقره، ۴۳، ۸۳ و ۱۱۰؛ نساء، ۷۷.</ref> و محافظت بر آن<ref>بقره، ۲۳۸.</ref> داده است. در اسلام نماز به صورت فردی و گروهی اقامه میشود و در روایات بر اقامه نماز در [[مساجد]] تأکید شده است.<ref>طوسی، الامالی، ۶۹۶.</ref> بنابر بعضی روایات چگونگیِ نماز در | در [[اسلام]] نماز در پنج وقت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا با اجزا و شرایط خاص واجب شده است و قرآن کریم در آیات متعددی دستور به اقامه نماز<ref>بقره، ۴۳، ۸۳ و ۱۱۰؛ نساء، ۷۷.</ref> و محافظت بر آن<ref>بقره، ۲۳۸.</ref> داده است. در اسلام نماز به صورت فردی و گروهی اقامه میشود و در روایات بر اقامه نماز در [[مساجد]] تأکید شده است.<ref>طوسی، الامالی، ۶۹۶.</ref> بنابر بعضی روایات چگونگیِ نماز در معراج [[پیامبر اکرم(ص)]] تشریع شد<ref>صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۱۴–۳۱۶.</ref> و حضرت آن را به مردم آموزش داد.<ref>حلی، نهج الحق، ۴۲۳.</ref> آن حضرت پس از بعثت به همراه [[خدیجه(س)]] و [[امیرالمؤمنین(ع)]] در مکه اقامه نماز میکرد.<ref>ابناثیر، الکامل، ۲/۵۷.</ref> | ||
در برخی متون زیارتی ازجمله زیارت جامعه کبیره یکی از صفات امامان معصوم(ع) برپاداشتن و زنده نگاهداشتن نماز است.<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۲.</ref> علمای اسلام نیز در آثار خود به نماز اهتمام ورزیدهاند؛ چنانکه | در برخی متون زیارتی ازجمله [[زیارت جامعه کبیره]] یکی از صفات [[امامان معصوم(ع)]] برپاداشتن و زنده نگاهداشتن نماز است.<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۲.</ref> علمای اسلام نیز در آثار خود به نماز اهتمام ورزیدهاند؛ چنانکه فقها در آثار خود، احکام و فروع فقهی مربوط به نماز و اقسام آن و همچنین شرایط و اجزای آن را بیان کردهاند و کتابهای مستقل فراوانی دربارهٔ نماز یا بعضی از اقسام نماز مانند [[نماز جمعه]]، [[نماز جماعت]] و مانند آن تألیف کردهاند.<ref>شهید ثانی، الالفیه؛ انصاری، کتاب الصلاة.</ref> علمای اخلاق و عرفان نیز آثار، اسرار باطنی و [[آداب نماز]] را بیان کردهاند{{ببینید|آداب و اسرار نماز}} | ||
امامخمینی در آثار خود به جایگاه، حقیقت و مراتب نماز پرداخته و افزون بر بُعد فردی نماز و احکام و شرایطی که در آن دخالت دارد، به بُعد اجتماعی نماز نیز توجه کرده و برپایی نماز را به صورت جماعت، سبب وحدت کلمه در جامعه و فواید بیشماری برشمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۶۰، ۲۰۰ و ۱۷/۳۷.</ref> | امامخمینی در آثار خود به جایگاه، حقیقت و مراتب نماز پرداخته و افزون بر بُعد فردی نماز و احکام و شرایطی که در آن دخالت دارد، به بُعد اجتماعی نماز نیز توجه کرده و برپایی نماز را به صورت جماعت، سبب [[وحدت کلمه]] در [[جامعه]] و فواید بیشماری برشمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۶۰، ۲۰۰ و ۱۷/۳۷.</ref> | ||
== جایگاه و اهمیت نماز == | == جایگاه و اهمیت نماز == | ||
قرآن کریم نماز را عامل بازدارنده از [[گناه]] و بالاترین ذکر خداوند خوانده است<ref>عنکبوت، ۴۵.</ref> و خداوند به پیامبر خود دستور داده اهل خود را به برپایی نماز فرا خواند و خود به آن شکیبا باشد<ref>طه، ۱۳۲.</ref>؛ همچنین برپایی نماز را در کنار ایمان به غیب قرار داده است<ref>بقره، ۳.</ref> و [[مؤمنین]] را به یاریطلبی از نماز در امور خود فرا خوانده<ref>بقره، ۴۵.</ref> و از برپایی آن در حال مستی نهی کرده است.<ref>نساء، ۴۳.</ref> [[روایات]] نیز بر جایگاه نماز تأکید فراوان کردهاند و آن را ستون دین،<ref>طوسی، الامالی، ۵۲۹.</ref> معراج مؤمن،<ref>قمی، سفینة البحار، ۲/۲۶۸.</ref> وسیله نزدیکشدن هر شخص پرهیزگار به خداوند،<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۶۵.</ref> معیار قبولی و رد اعمال دیگر<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸۰/۲۰.</ref> و بهترین عامل پاککننده انسان از آلودگی گناه<ref>نهج البلاغه، خ۱۹۹، ۲۹۰–۲۹۱.</ref> معرفی کردهاند. بر اساس روایات، کسی که نماز را کوچک شمارد، به [[شفاعت]] پیامبر(ص) نمیرسد و بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۶.</ref> اندیشمندان اسلامی نیز با استناد به روایات،<ref>برقی، المحاسن، ۱/۲۸۶.</ref> نماز را بنیاد دین و برترین عبادت شمردهاند<ref>فیض کاشانی، مجموعه رسائل، ۲/۳۴.</ref> و آن را وسیله رسیدن به مقام وصل، قرب، هیبت، خشوع، مشاهده و [[مناجات]] دانستهاند.<ref>سراج، اللمع، ۱۹۵.</ref> | قرآن کریم نماز را عامل بازدارنده از [[گناه]] و بالاترین ذکر خداوند خوانده است<ref>عنکبوت، ۴۵.</ref> و خداوند به پیامبر خود دستور داده اهل خود را به برپایی نماز فرا خواند و خود به آن شکیبا باشد<ref>طه، ۱۳۲.</ref>؛ همچنین برپایی نماز را در کنار ایمان به غیب قرار داده است<ref>بقره، ۳.</ref> و [[مؤمنین]] را به یاریطلبی از نماز در امور خود فرا خوانده<ref>بقره، ۴۵.</ref> و از برپایی آن در حال مستی نهی کرده است.<ref>نساء، ۴۳.</ref> [[روایات]] نیز بر جایگاه نماز تأکید فراوان کردهاند و آن را ستون دین،<ref>طوسی، الامالی، ۵۲۹.</ref> معراج مؤمن،<ref>قمی، سفینة البحار، ۲/۲۶۸.</ref> وسیله نزدیکشدن هر شخص پرهیزگار به خداوند،<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۶۵.</ref> معیار قبولی و رد اعمال دیگر<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸۰/۲۰.</ref> و بهترین عامل پاککننده انسان از آلودگی گناه<ref>نهج البلاغه، خ۱۹۹، ۲۹۰–۲۹۱.</ref> معرفی کردهاند. بر اساس روایات، کسی که نماز را کوچک شمارد، به [[شفاعت]] پیامبر(ص) نمیرسد و بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۶.</ref> اندیشمندان اسلامی نیز با استناد به روایات،<ref>برقی، المحاسن، ۱/۲۸۶.</ref> نماز را بنیاد دین و برترین [[عبادت]] شمردهاند<ref>فیض کاشانی، مجموعه رسائل، ۲/۳۴.</ref> و آن را وسیله رسیدن به مقام وصل، قرب، هیبت، خشوع، مشاهده و [[مناجات]] دانستهاند.<ref>سراج، اللمع، ۱۹۵.</ref> | ||
امامخمینی نماز را بالاترین ذکر خداوند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۹۳.</ref> برترین عمل<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.</ref> و بزرگترین سبب رحمت حقتعالی میداند و با استفاده از آنچه در روایات آمده،<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۷۰.</ref> معتقد است اهمال و سستی در نماز که نور چشم پیامبر(ص) و ودیعه خداوند است، سبب خروج از | امامخمینی نماز را بالاترین ذکر خداوند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۹۳.</ref> برترین عمل<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.</ref> و بزرگترین سبب رحمت حقتعالی میداند و با استفاده از آنچه در روایات آمده،<ref>کلینی، الکافی، ۳/۲۷۰.</ref> معتقد است اهمال و سستی در نماز که نور چشم [[پیامبر(ص)]] و ودیعه خداوند است، سبب خروج از ولایت ائمه(ع) و محرومماندن از [[شفاعت]] آنان میگردد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۲۷–۴۲۸.</ref> ایشان در اهمیت نماز و سبکنشمردن آن، بر این نکته تأکید میکند که باید نماز را با عشق و اقبال قلبی بهجا آورد و از سبکشمردن و برپایی آن در حال بیتوجهی و [[غفلت]] پرهیز کرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۴–۲۵.</ref>؛ بنابراین کسی که نماز را با تکلّف بخواند، قیام به عبادت معبود را از امور زائد بداند و نماز را به صورت ناقص بهجا آورد، آن را سبک شمرده است. همچنین سبکشمردن نماز سبب از دستدادن خشوع و حضور قلب است که نماز بدون آن فاقد ارزش است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۰.</ref> | ||
به اعتقاد امامخمینی نماز معجونی روحانی است که به دست جمال و جلال حقتعالی ساخته شده و از همه عبادتها جامعتر و کاملتر است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۱.</ref> و نسبت نماز با دیگر عبادات، به مانند نسبت [[انسان کامل]] به دیگران و به منزله [[اسم اعظم]] در برابر دیگر اسماست، بلکه نماز، خود اسم اعظم است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> و این تشبیه به انسان کامل افزون بر جامعیت آن، ممکن است به جهت زوال کامل انانیت و استهلاک کامل سالک در ربوبیت باشد که این امر در نماز حاصل میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۴۳.</ref> از اینرو لازم است انسان به نماز که مهمترین عبادت است، اهمیت دهد و آن را در وقت فضیلت بهجای آورد و نمازی که با تأخیر انجام شود، نورانیت ندارد و از مصادیق کوچکشمردن نماز است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۲۷.</ref> | به اعتقاد امامخمینی نماز معجونی روحانی است که به دست جمال و جلال حقتعالی ساخته شده و از همه [[عبادات|عبادتها]] جامعتر و کاملتر است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۱.</ref> و نسبت نماز با دیگر عبادات، به مانند نسبت [[انسان کامل]] به دیگران و به منزله [[اسم اعظم]] در برابر دیگر اسماست، بلکه نماز، خود اسم اعظم است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۹.</ref> و این تشبیه به انسان کامل افزون بر جامعیت آن، ممکن است به جهت زوال کامل [[حب نفس|انانیت]] و استهلاک کامل سالک در ربوبیت باشد که این امر در نماز حاصل میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۴۳.</ref> از اینرو لازم است انسان به نماز که مهمترین عبادت است، اهمیت دهد و آن را در وقت فضیلت بهجای آورد و نمازی که با تأخیر انجام شود، نورانیت ندارد و از مصادیق کوچکشمردن نماز است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۲۷.</ref> | ||
به اعتقاد امامخمینی به جهت اهمیت و جایگاه نماز در محضر ربوبی که زمان دعوت خدای مالکالملوک از بنده ضعیف خود است، [[رسول خدا(ص)]] و ائمه اطهار(ع) در هنگام فرارسیدن وقت نماز، از خوف میلرزیدند و به خود میپیچیدند، گویی کسی را نمیشناختند و این به جهت معرفت تام آنان به این جایگاه و موقف در نماز بوده است. در برخی از زمانها نیز تجلیات لطفی الهی، آنان را دربر میگرفت و اشتیاق ملاقات و حضور در محضر او سبب سرور و بهجت آنان میگردید<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۱–۱۱۳.</ref>{{ببینید|آداب و اسرار نماز}} | به اعتقاد [[امامخمینی]] به جهت اهمیت و جایگاه نماز در محضر ربوبی که زمان دعوت خدای مالکالملوک از بنده ضعیف خود است، [[رسول خدا(ص)]] و ائمه اطهار(ع) در هنگام فرارسیدن وقت نماز، از خوف میلرزیدند و به خود میپیچیدند، گویی کسی را نمیشناختند و این به جهت معرفت تام آنان به این جایگاه و موقف در نماز بوده است. در برخی از زمانها نیز تجلیات لطفی الهی، آنان را دربر میگرفت و اشتیاق ملاقات و حضور در محضر او سبب سرور و بهجت آنان میگردید<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۱–۱۱۳.</ref>{{ببینید|آداب و اسرار نماز}} | ||
== حقیقت نماز == | == حقیقت نماز == | ||
در نگاه اندیشمندان اسلامی نماز همانند دیگر عبادتها، ظاهر و باطنی دارد.<ref>ابنطاووس، فلاح السائل، ۲۳؛ جوادی آملی، سرّ الصلاة، ۵.</ref> صورت ظاهری نماز شامل اجزا و شرایطی است که بعضی واجب و بعضی مستحباند و در [[علم فقه]] بررسی شدهاند.<ref>شهید اول، الدروس، ۱/۱۶۵–۱۶۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۱۵۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۴۹.</ref> صورت باطنی نماز به منزله روح و حقیقت آن است<ref>نراقی، جامع السعادات، ۳/۳۲۳.</ref> و شاهد آن، تمثّل نماز در مواضع زیادی مانند [[قبر]] و در قضیه معراج رسول خدا(ص) است که بیانگر حقیقتداشتن نماز در عالم دنیا و آخرت است و راه دستیابی به این حقیقت، انس با حقیقت آن است.<ref>جوادی آملی، سرّ الصلاة، ۹.</ref> | در نگاه اندیشمندان اسلامی نماز همانند دیگر عبادتها، ظاهر و باطنی دارد.<ref>ابنطاووس، فلاح السائل، ۲۳؛ جوادی آملی، سرّ الصلاة، ۵.</ref> صورت ظاهری نماز شامل اجزا و شرایطی است که بعضی واجب و بعضی مستحباند و در [[علم فقه]] بررسی شدهاند.<ref>شهید اول، الدروس، ۱/۱۶۵–۱۶۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۱۵۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۴۹.</ref> صورت باطنی نماز به منزله روح و حقیقت آن است<ref>نراقی، جامع السعادات، ۳/۳۲۳.</ref> و شاهد آن، تمثّل نماز در مواضع زیادی مانند [[قبر]] و در قضیه معراج [[پیامبر اکرم(ص)|رسول خدا(ص)]] است که بیانگر حقیقتداشتن نماز در [[دنیا و آخرت|عالم دنیا و آخرت]] است و راه دستیابی به این حقیقت، انس با حقیقت آن است.<ref>جوادی آملی، سرّ الصلاة، ۹.</ref> | ||
برخی از اهل معرفت، حقیقت نماز را ذکر خداوند<ref>بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان، ۱/۲۷۱.</ref> و اقرار به عبودیت خالص بنده و الوهیت محض حقتعالی<ref>آملی، انوار الحقیقة، ۶۸۸.</ref> میدانند که جامع همه کمالات عبادات است.<ref>سرهندی، المکتوبات، ۲/۳۴۲.</ref> این حقیقت شامل حضور قلب به معبود، به همراه ذکر و مراقبه به همراه فکر است.<ref>بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان، ۳/۱۰۵؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۱/۱۶.</ref> برخی حقیقت نماز را مراتب حالات رسول خدا(ص) در سیر به سوی حقتعالی میدانند که شامل توحید افعالی، صفاتی و ذاتی است و به صورت قیام، رکوع و سجود نمود پیدا کرده است؛ از این جهت نماز در امت پیامبر(ص) کامل است و در امتهای گذشته، تنها قیام یا رکوع یا سجده بوده است.<ref>قاضیسعید، شرح توحید الصدوق، ۲/۷۸۲.</ref> | برخی از اهل معرفت، حقیقت نماز را ذکر خداوند<ref>بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان، ۱/۲۷۱.</ref> و اقرار به عبودیت خالص بنده و الوهیت محض حقتعالی<ref>آملی، انوار الحقیقة، ۶۸۸.</ref> میدانند که جامع همه کمالات [[عبادات]] است.<ref>سرهندی، المکتوبات، ۲/۳۴۲.</ref> این حقیقت شامل حضور قلب به معبود، به همراه [[ذکر]] و مراقبه به همراه فکر است.<ref>بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان، ۳/۱۰۵؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۱/۱۶.</ref> برخی حقیقت نماز را مراتب حالات رسول خدا(ص) در سیر به سوی حقتعالی میدانند که شامل توحید افعالی، صفاتی و ذاتی است و به صورت قیام، رکوع و سجود نمود پیدا کرده است؛ از این جهت نماز در امت پیامبر(ص) کامل است و در امتهای گذشته، تنها قیام یا رکوع یا سجده بوده است.<ref>قاضیسعید، شرح توحید الصدوق، ۲/۷۸۲.</ref> | ||
امامخمینی معتقد است حقیقت نماز غیر از آداب و شرایط ظاهری آن است که هر کسی قادر به انجام و درک آن است. حقیقت نماز همان نسخه جامعی است که به قلب مقدس نبی ختمی(ص) نازل گردیده و به کشف تام محمدی ترتیب داده شده است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۷، ۹–۱۱.</ref> به باور ایشان نماز و عبادت پیامبر(ص) در شب معراج در واقع نقشه تجلیات حق است و چگونگی حرکت اعضای بدن به هنگام رکوع و سجود و قیام و قعود، تابع چگونگی ظهور جمال محبوب است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۵۰.</ref> و این حقیقت، باطن و ملکوت نماز است که خود دارای مراتبی است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶.</ref> امامخمینی نماز را به حسب صورت و ظاهر، ذکر جامع<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۴۲.</ref> و به حسب حقیقت، خشوع و خضوع بنده در پیشگاه خداوند و سفر بهسوی «الله» و معراج مؤمن<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۷۰.</ref> میداند؛ همچنین وسیله رسیدن به مقام قرب و وصول به مقام حضور حقتعالی است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵۶.</ref> و پس از وصول، نماز نقشه تجلیات و صورت مشاهده محبوب است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان نماز به حسب حقیقت و ملکوت آن دارای وحدت و بساطتی است که به هر اندازه به افق کمال نزدیکتر شود، وحدتش کاملتر میشود.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref> | امامخمینی معتقد است حقیقت نماز غیر از آداب و شرایط ظاهری آن است که هر کسی قادر به انجام و درک آن است. حقیقت نماز همان نسخه جامعی است که به قلب مقدس نبی ختمی(ص) نازل گردیده و به کشف تام محمدی ترتیب داده شده است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۷، ۹–۱۱.</ref> به باور ایشان نماز و عبادت پیامبر(ص) در شب معراج در واقع نقشه تجلیات حق است و چگونگی حرکت اعضای بدن به هنگام رکوع و سجود و قیام و قعود، تابع چگونگی ظهور جمال محبوب است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۵۰.</ref> و این حقیقت، باطن و ملکوت نماز است که خود دارای مراتبی است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶.</ref> [[امامخمینی]] نماز را به حسب صورت و ظاهر، ذکر جامع<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۴۲.</ref> و به حسب حقیقت، [[خشوع و خضوع]] بنده در پیشگاه خداوند و سفر بهسوی «الله» و معراج مؤمن<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۷۰.</ref> میداند؛ همچنین وسیله رسیدن به مقام قرب و وصول به مقام حضور حقتعالی است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۵۶.</ref> و پس از وصول، نماز نقشه تجلیات و صورت مشاهده محبوب است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان نماز به حسب حقیقت و ملکوت آن دارای وحدت و بساطتی است که به هر اندازه به افق کمال نزدیکتر شود، وحدتش کاملتر میشود.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref> | ||
امامخمینی معتقد است مطلق عبادات، ثنای معبود و سرایت آن به نشئه بدن است و هر یک از عبادات ثنای به اسم خاصی است؛ چنانکه روزه ثنای حقتعالی به صمدیت و ظهور ثنای او به سبّوحیت و قدّوسیت است؛ اما نماز ثنای حق به جمیع [[اسما و صفات]] است، اگرچه افراد چگونگی این ثنا را درک نکنند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳ و ۱۷؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> به اعتقاد ایشان برای هر کدام از اعمال نماز، صورت ملکوتی وجود دارد، ولی سجده در نماز دارای منزلتی خاص است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۷؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵۸–۳۶۱.</ref> | امامخمینی معتقد است مطلق عبادات، ثنای معبود و سرایت آن به نشئه بدن است و هر یک از عبادات ثنای به اسم خاصی است؛ چنانکه روزه ثنای حقتعالی به صمدیت و ظهور ثنای او به سبّوحیت و قدّوسیت است؛ اما نماز ثنای حق به جمیع [[اسما و صفات]] است، اگرچه افراد چگونگی این ثنا را درک نکنند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳ و ۱۷؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.</ref> به اعتقاد ایشان برای هر کدام از اعمال نماز، صورت ملکوتی وجود دارد، ولی سجده در نماز دارای منزلتی خاص است.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۷؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵۸–۳۶۱.</ref> | ||
== اقسام و اجزای نماز == | == اقسام و اجزای نماز == | ||
امامخمینی مانند دیگر فقها<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ۲/۲۵۹؛ اردبیلی، مجمع الفائدة، ۲/۳؛ عاملی، مفتاح الکرامة، ۹/۲۶۶.</ref> نماز را در یک تقسیم به نمازهای واجب و مستحب تقسیم میکند و نمازهای واجب را در یک نظر شش قسم میداند که عبارتاند از نمازهای روزانه، [[نماز آیات]]، [[نماز طواف واجب]]، نماز واجب به نذر یا عهد یا قسم یا [[نماز استیجاری]]، نماز میت و نماز قضای پدر بر پسر بزرگ.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱.</ref> نمازهای مستحب نیز بسیار است که برخی به صورت مرتب در روز و شب اقامه میشوند؛ مانند نوافل روزانه و نماز شب و برخی از آنها وقت مخصوصی دارند مانند نمازهای مستحب در ماههای [[رمضان]]، رجب و شعبان و نمازهایی که اسباب خاصی دارند مانند [[نماز زیارت]]، [[نماز تحیت مسجد]] و نماز شکر و نمازهایی که سبب خاصی ندارند و اقامه آنها به صورت مطلق مستحب است.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱ و ۲۸۰.</ref> نمازهای واجب به صورت جماعت و فرادا برپا میشوند<ref>نجفی، مجمع الرسائل، ۳۵۲.</ref> و برپایی آنها به جماعت، از مستحبات است و بر آن تأکید شده است، بهویژه نمازهای واجب روزانه. تنها در [[نماز جمعه]] با وجود شرایطی، برپاداشتن به جماعت واجب است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۰.</ref> نمازهای روزانه در سه یا پنج نوبت ادا میشوند و هر کدام وقت خاصی دارند که در برخی از زمانها، فضیلت ادای آنها بیشتر است. این نمازها به ترتیب نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء هستند. نماز صبح دو رکعت، نماز ظهر و عصر و عشا چهار رکعت و نماز مغرب سه رکعت است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۲–۱۳۳؛ حلی، تلخیص المرام، ۲۳؛ سبزواری، محمدباقر، ۱/۷۶.</ref>؛ البته نمازهای چهاررکعتی در سفر، دو رکعتی برپا میشوند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۳۳؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۵۰۵.</ref> | امامخمینی مانند دیگر فقها<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ۲/۲۵۹؛ اردبیلی، مجمع الفائدة، ۲/۳؛ عاملی، مفتاح الکرامة، ۹/۲۶۶.</ref> نماز را در یک تقسیم به نمازهای واجب و مستحب تقسیم میکند و نمازهای واجب را در یک نظر شش قسم میداند که عبارتاند از نمازهای روزانه، [[نماز آیات]]، [[نماز طواف واجب]]، نماز واجب به نذر یا عهد یا قسم یا [[نماز استیجاری]]، نماز میت و نماز قضای پدر بر پسر بزرگ.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱.</ref> نمازهای مستحب نیز بسیار است که برخی به صورت مرتب در روز و شب اقامه میشوند؛ مانند نوافل روزانه و [[نماز شب]] و برخی از آنها وقت مخصوصی دارند مانند نمازهای مستحب در ماههای [[رمضان]]، رجب و شعبان و نمازهایی که اسباب خاصی دارند مانند [[نماز زیارت]]، [[نماز تحیت مسجد]] و نماز شکر و نمازهایی که سبب خاصی ندارند و اقامه آنها به صورت مطلق مستحب است.<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱ و ۲۸۰.</ref> نمازهای واجب به صورت جماعت و فرادا برپا میشوند<ref>نجفی، مجمع الرسائل، ۳۵۲.</ref> و برپایی آنها به جماعت، از مستحبات است و بر آن تأکید شده است، بهویژه نمازهای واجب روزانه. تنها در [[نماز جمعه]] با وجود شرایطی، برپاداشتن به جماعت واجب است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۰.</ref> نمازهای روزانه در سه یا پنج نوبت ادا میشوند و هر کدام وقت خاصی دارند که در برخی از زمانها، فضیلت ادای آنها بیشتر است. این نمازها به ترتیب نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء هستند. نماز صبح دو رکعت، نماز ظهر و عصر و عشا چهار رکعت و نماز مغرب سه رکعت است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۲–۱۳۳؛ حلی، تلخیص المرام، ۲۳؛ سبزواری، محمدباقر، ۱/۷۶.</ref>؛ البته نمازهای چهاررکعتی در سفر، دو رکعتی برپا میشوند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۳۳؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، ۵۰۵.</ref> | ||
امامخمینی همانند فقهای دیگر<ref>شهید اول، الدروس، ۱/۱۶۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۱۴۹ و ۱۰/۳۴۵.</ref> هر رکعت از نماز را دارای اجزا و افعالی میداند که بعضی واجب و بعضی مستحباند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.</ref> واجبات نماز عبارتاند از: | امامخمینی همانند فقهای دیگر<ref>شهید اول، الدروس، ۱/۱۶۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۱۴۹ و ۱۰/۳۴۵.</ref> هر رکعت از نماز را دارای اجزا و افعالی میداند که بعضی واجب و بعضی مستحباند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.</ref> واجبات نماز عبارتاند از: | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
* سلام؛ | * سلام؛ | ||
* ترتیب؛ | * ترتیب؛ | ||
* موالات، برخی از این واجبات، رکن نماز و برخی غیر رکناند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹؛ حکیم، ۱/۲۱۱.</ref> ارکان نماز اجزاییاند که بر خلاف دیگر اجزای واجب، کم و زیادکردن عمدی و سهوی آنها سبب باطلشدن نماز میشود.<ref>حلی، مختلف الشیعه، ۲/۱۳۹؛ شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۳.</ref> برخی اجزا و افعال نماز نیز مستحباند، همانند [[قنوت]] و شش | * موالات، برخی از این واجبات، رکن نماز و برخی غیر رکناند.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹؛ حکیم، ۱/۲۱۱.</ref> ارکان نماز اجزاییاند که بر خلاف دیگر اجزای واجب، کم و زیادکردن عمدی و سهوی آنها سبب باطلشدن نماز میشود.<ref>حلی، مختلف الشیعه، ۲/۱۳۹؛ شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۳.</ref> برخی اجزا و افعال نماز نیز مستحباند، همانند [[قنوت]] و شش تکبیر در ابتدای نماز غیر از تکبیرةالاحرام.<ref>شهید اول، البیان، ۱۵۶؛ حلی، قواعد الاحکام، ۱/۲۸۰؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۴ و ۱۷۳–۱۷۴.</ref> | ||
هر کدام از نمازهای روزانه، نمازهای مستحبی دارند که به آن نافله میگویند و عبارتاند از: | هر کدام از نمازهای روزانه، نمازهای مستحبی دارند که به آن نافله میگویند و عبارتاند از: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
=== نمازِ اهل طریقت === | === نمازِ اهل طریقت === | ||
که قرب به حقتعالی و فنا در صفات آن و توجه به قلب و قبله حقیقی است.<ref>آملی، انوار الحقیقة، ۵۷۱–۵۷۷.</ref> | که قرب به حقتعالی و [[فنا]] در صفات آن و توجه به [[قلب]] و قبله حقیقی است.<ref>آملی، انوار الحقیقة، ۵۷۱–۵۷۷.</ref> | ||
=== نماز اهل حقیقت === | === نماز اهل حقیقت === | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==== نماز اهل ظاهر و صورت ==== | ==== نماز اهل ظاهر و صورت ==== | ||
چنین نمازی تنها اجزا و مقدمات فقهی را داراست و صورت نماز است.<ref>آملی، انوار الحقیقة، ۶.</ref> در این مرتبه نمازگزار تنها به نیکو اداکردن | چنین نمازی تنها اجزا و مقدمات فقهی را داراست و صورت نماز است.<ref>آملی، انوار الحقیقة، ۶.</ref> در این مرتبه نمازگزار تنها به نیکو اداکردن قرائت توجه دارد تا تکلیف از او برداشته شود. چنین افرادی تکلیف را برای خود مشقت میدانند و قلبهایشان مشغول امور دنیا و شهوتهای آن است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۱۳–۲۱۴.</ref> | ||
==== نماز اهل باطن و حقیقت ==== | ==== نماز اهل باطن و حقیقت ==== | ||
سالک وقتی در سلوک و سیر الی الله است، نمازش بُراق عروج و رَفرَف وصول است<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> و هر اندازه که از ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی ببرد، نماز او حقیقت پیدا میکند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶.</ref> | سالک وقتی در [[سیر و سلوک|سلوک و سیر الی الله]] است، نمازش بُراق عروج و رَفرَف وصول است<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.</ref> و هر اندازه که از ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی ببرد، نماز او حقیقت پیدا میکند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۶.</ref> | ||
=== نماز اولیا === | === نماز اولیا === | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=== آثار نماز === | === آثار نماز === | ||
اندیشمندان اسلامی با استفاده از بعضی آیات قرآن کریم و روایات، اقامه نماز را عامل بازدارنده [[مؤمن]] از گناه<ref>عنکبوت، ۴۵؛ صدوق، التوحید، ۱۶۶؛ همدانی، بحر المعارف، ۱/۲۰۷.</ref> و موجب تقرب الهی<ref>علق، ۱۹؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۵۰۰.</ref> میدانند. همچنین برخی روایات، نماز را سبب خاموش شدن آتش گناهان آدمی شمردهاند<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۸.</ref> و پنج بار برپایی نماز در روز را به پنج نوبت شستشو در نهر آب تشبیه کردهاند که سبب باقینماندن آلودگی در وجود شخص خواهد شد.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۱۱.</ref> از دیدگاه اهل معرفت، نماز جبرانکننده گناهان و سبب نورانیشدن دل انسان است.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۰/۴۶۴.</ref> نماز برای اولیای الهی جبرانکننده سختیها و رهاشدن از مشکلات حیات دنیوی است؛ چنانکه پیامبر اسلام(ص) در مشکلات به نماز پناه میبرد.<ref>ابنعجیبه، البحر المدید، ۱/۱۰۲.</ref> امامخمینی برای نماز آثار فردی و اجتماعی ذکر کرده است: | اندیشمندان اسلامی با استفاده از بعضی آیات قرآن کریم و روایات، اقامه نماز را عامل بازدارنده [[مؤمن]] از گناه<ref>عنکبوت، ۴۵؛ صدوق، التوحید، ۱۶۶؛ همدانی، بحر المعارف، ۱/۲۰۷.</ref> و موجب تقرب الهی<ref>علق، ۱۹؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۵۰۰.</ref> میدانند. همچنین برخی روایات، نماز را سبب خاموش شدن آتش [[گناهان]] آدمی شمردهاند<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۸.</ref> و پنج بار برپایی نماز در روز را به پنج نوبت شستشو در نهر آب تشبیه کردهاند که سبب باقینماندن آلودگی در وجود شخص خواهد شد.<ref>صدوق، من لایحضر، ۱/۲۱۱.</ref> از دیدگاه اهل معرفت، نماز جبرانکننده گناهان و سبب نورانیشدن دل انسان است.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۰/۴۶۴.</ref> نماز برای اولیای الهی جبرانکننده سختیها و رهاشدن از مشکلات حیات دنیوی است؛ چنانکه [[پیامبر اسلام(ص)]] در مشکلات به نماز پناه میبرد.<ref>ابنعجیبه، البحر المدید، ۱/۱۰۲.</ref> [[امامخمینی]] برای نماز آثار فردی و اجتماعی ذکر کرده است: | ||
==== آثار فردی ==== | ==== آثار فردی ==== | ||
امامخمینی نماز را از جهت فردی وسیله معراج میداند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref> به اعتقاد ایشان نماز وسیله انسانسازی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.</ref> و نمازی که انسان را از فحشا نهی نکند و نگهدار قلب نباشد و سبب [[تکبر]] و عجب به عبادت که بزرگتر از فحشا و منکر است، باشد، در حقیقت نماز نخواهد بود<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۸۴.</ref> و اصولاً فساد در جامعه و دعاوی آن مربوط به افرادی است که اهل نماز نیستند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.</ref> ایشان که نماز را سرچشمه معارف و حقایق الهی میداند که برای اهل معرفت پیدا میشود،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸.</ref> بر این باور است از فواید مطلق عبادات ازجمله نماز این است که اراده نفس قوی و نفس بر طبیعت و قوای آن چیره میشود و اراده نفس در مملکت بدن نافذ میگردد، به گونهای که این قوا از اراده نفس تخلف نمیکنند، بلکه ممکن است شخص از این مرتبه بالاتر رفته، ظاهر و باطنش تحت اراده خداوند قرار گیرد و قوای ملکوتی و ملکی نفس، | امامخمینی نماز را از جهت فردی وسیله معراج میداند.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.</ref> به اعتقاد ایشان نماز وسیله انسانسازی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.</ref> و نمازی که انسان را از فحشا نهی نکند و نگهدار قلب نباشد و سبب [[تکبر]] و [[عجب]] به [[عبادت]] که بزرگتر از فحشا و منکر است، باشد، در حقیقت نماز نخواهد بود<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۸۴.</ref> و اصولاً فساد در جامعه و دعاوی آن مربوط به افرادی است که اهل نماز نیستند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.</ref> ایشان که نماز را سرچشمه معارف و حقایق الهی میداند که برای اهل معرفت پیدا میشود،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸.</ref> بر این باور است از فواید مطلق [[عبادات]] ازجمله نماز این است که اراده نفس قوی و نفس بر طبیعت و قوای آن چیره میشود و اراده نفس در مملکت بدن نافذ میگردد، به گونهای که این قوا از اراده نفس تخلف نمیکنند، بلکه ممکن است شخص از این مرتبه بالاتر رفته، ظاهر و باطنش تحت اراده خداوند قرار گیرد و قوای ملکوتی و ملکی نفس، جنود الهی شوند و این یکی از مراتب پایین فنای قوا و اراده عبد در اراده حق است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲.</ref> ایشان تأکید دارد غیر از آثار مجموع نماز، هر کدام از اعمال و ارکان آن بهطور مستقل، آثار مختلف معنوی دارد که در این میان، سجده کاملترین نقش را در نورانیت و فنای الهی انسان دارد.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۹–۱۰۷.</ref> | ||
==== آثار اجتماعی ==== | ==== آثار اجتماعی ==== | ||
امامخمینی معتقد است از جهت اجتماعی، برپایی نماز سبب طهارت و سلامت جامعه از | امامخمینی معتقد است از جهت اجتماعی، برپایی نماز سبب طهارت و سلامت جامعه از فساد و فحشا و [[هدایت]] جامعه به صراط مستقیم میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۲.</ref>؛ افزون بر اینکه برپایی نماز به صورت [[نماز جماعت|جماعت]] دارای مصالح عمومی و اجتماعی است و فوایدی روحی و معنوی دارد که کمتر در عملی اتفاق میافتد.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۲.</ref> از نگاه ایشان جمعشدن مسلمانان در نماز جمعه و عید و در مکانهای مقدسی چون مکه برای هدفهای بزرگی تشریع شده و آثار متعددی دارد ازجمله: | ||
* تزکیه و تربیت عمومی جامعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۴–۳۳۵.</ref>؛ | * تزکیه و تربیت عمومی جامعه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۴–۳۳۵.</ref>؛ | ||
* حفظ وحدت کلمه میان مسلمانان و جلوگیری از تفرقه و اختلاف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۴.</ref>؛ | * حفظ [[وحدت کلمه]] میان مسلمانان و جلوگیری از تفرقه و اختلاف<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۴.</ref>؛ | ||
* آشنایی با امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و گرفتاریهای مسلمانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷–۴۴۸؛ ۹/۳۳۳ و ۱۳/۲۷۵.</ref>؛ | * آشنایی با امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و گرفتاریهای مسلمانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷–۴۴۸؛ ۹/۳۳۳ و ۱۳/۲۷۵.</ref>؛ | ||
* تقویت عواطف برادری و همکاری<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱.</ref>؛ | * تقویت عواطف برادری و همکاری<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱.</ref>؛ | ||
* پایگاهبودن برای [[حکومت اسلامی]]، بلکه اساساً در زمان پیامبر(ص) | * پایگاهبودن برای [[حکومت اسلامی]]، بلکه اساساً در زمان پیامبر(ص) [[مسجد|مسجدها]] محل اراده حکومت و جمعکردن لشکر برای جنگها بودهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰.</ref>؛ زیرا در اسلام سیاست و حکومت از [[اسلام|دین]] جدا نبوده و نیست و اسلام دینی است که در احکام و مواقف آن، این سیاست وجود دارد و در هر روز نمازهای جماعت در تمام نقاط کشورهای اسلامی برپا میشود تا مردم از احوال یکدیگر اطلاع پیدا کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۳.</ref> {{ببینید|نماز جماعت| مسجد|نماز جمعه}} | ||
=== موانع پذیرش نماز === | === موانع پذیرش نماز === | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
* ندادن زکات و حقوق مالی واجب<ref>مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۲۴۷.</ref>؛ | * ندادن زکات و حقوق مالی واجب<ref>مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۲۴۷.</ref>؛ | ||
* خوردن مال حرام و استفاده از مستکنندهها.<ref>صدوق، الخصال، ۲/۶۳۲؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲.</ref> فقیهان نیز علاوه بر این موارد، برای پذیرش نماز موانعی ذکر کردهاند که البته موجب باطلشدن نماز نیست مانند: | * خوردن مال حرام و استفاده از مستکنندهها.<ref>صدوق، الخصال، ۲/۶۳۲؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲.</ref> فقیهان نیز علاوه بر این موارد، برای پذیرش نماز موانعی ذکر کردهاند که البته موجب باطلشدن نماز نیست مانند: | ||
* ارتکاب | * ارتکاب [[گناه]]؛ | ||
* بعضی از رذیلتهای اخلاقی مانند [[عُجب]]، کبر، [[غیبت]] و [[حسد]]؛ | * بعضی از رذیلتهای اخلاقی مانند [[عجب|عُجب]]، کبر، [[غیبت]] و [[حسد]]؛ | ||
* بعضی از اموری که سبب کمشدن [[ثواب]] نماز میشوند مانند کسالت، غفلت، عجله، نگاهکردن به آسمان و آنچه ضد خشوع است.<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳.</ref> | * بعضی از اموری که سبب کمشدن [[ثواب]] نماز میشوند مانند کسالت، غفلت، عجله، نگاهکردن به آسمان و آنچه ضد خشوع است.<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳.</ref> | ||
امامخمینی افزون بر بیان این موانع که مانع ظاهری پذیرش نمازند،<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۳۲۸–۳۲۹.</ref> موانع باطنی آن را که مانع رسیدن به مقام حضور و مانع بالارفتن بهسوی مقام قرباند، ناپاکیهای معنوی میداند که شامل امور باطنی است و هر مرتبه از طهارت مستلزم زدودن آلودگی مناسب با آن مرتبه است؛ چنانکه آلودگی اهل محبت، توجه به غیر حقتعالی و حجابهای خلقی است و آلودگی اصحاب ولایت دیدن مقامات و درجات خود است،<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> و در حقیقت هرآنچه از شرایط باطنی نماز مفقود شود، مانع رسیدن به آن مرتبه از نماز | امامخمینی افزون بر بیان این موانع که مانع ظاهری پذیرش نمازند،<ref>امامخمینی، تعلیقه عروه، ۳۲۸–۳۲۹.</ref> موانع باطنی آن را که مانع رسیدن به مقام حضور و مانع بالارفتن بهسوی مقام قرباند، ناپاکیهای معنوی میداند که شامل امور باطنی است و هر مرتبه از طهارت مستلزم زدودن آلودگی مناسب با آن مرتبه است؛ چنانکه آلودگی اهل محبت، توجه به غیر حقتعالی و حجابهای خلقی است و آلودگی اصحاب ولایت دیدن مقامات و درجات خود است،<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> و در حقیقت هرآنچه از شرایط باطنی نماز مفقود شود، مانع رسیدن به آن مرتبه از نماز اهل باطن است<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۶.</ref>{{ببینید|آداب و اسرار نماز|اسرار عبادت}} | ||
== سیره امامخمینی == | == سیره امامخمینی == | ||
امامخمینی به نماز بسیار اهمیت میداد و نماز را معاشقه میان حبیب و محبوب میدانست،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۲۲.</ref> ایشان در نماز خود نیز اینگونه بود و از نماز لذت میبرد<ref>طباطبایی، پابهپای آفتاب، ۱/۲۶۰.</ref> و چون نماز را راه عبادت و سخنگفتن با خداوند میدانست، معتقد بود نمیتوان تنها بهطور ظاهری با خداوند صحبت کرد.<ref>اشراقی، برداشتهایی از، ۱/۶۱.</ref> ایشان همواره تأکید میکرد در هیچ شرایطی نباید در نماز اهمال و سستی کرد.<ref>مصطفوی، زهرا، برداشتهایی از، ۳/۶۸.</ref> ایشان که جهاد در اسلام را نیز برابر برپایی نماز میدانست و اقدام [[امامحسین(ع)]] در برپایی نماز در ظهر [[عاشورا]] را شاهد میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۳.</ref> خود در شرایط بسیار حساسی همانند جنگ تحمیلی و اخبار ناگواری که از جبههها میرسید، با طمأنینه کامل به برپایی نماز میپرداخت.<ref>رسولی محلاتی، ۲/۲۹۶–۲۹۷.</ref> ایشان تا آخرین روزهای عمرشان که شرایط جسمی مناسبی نیز نداشت، به برپایی نماز در اول وقت و حتی انجام نوافل آن مقید بود و در لحظات آخر با وجود بیهوشی، به وقت نماز عکسالعمل نشان داد.<ref>میریان، برداشتهایی از، ۳/۸۲–۸۳؛ مصطفوی، فریده، ۴۲۰ داستان، ۱۰۵.</ref> ایشان نماز اول وقت را بر همه امور مقدم میکرد<ref>خمینی، پابهپای آفتاب، ۱/۱۱۵.</ref> و همواره به نماز اول وقت در هر شرایطی هرچند در پیادهرو خیابان توصیه میکرد<ref>مصطفوی، صدیقه، ۳۹.</ref> و خود نیز در یک مورد جلسه مهم [[شورای عالی دفاع]] را برای نماز اول وقت ترک کرد<ref>صیاد شیرازی، پابهپای آفتاب، ۴/۳۱۶؛</ref> با این حال، از نظر فقهی معتقد بود در صورتی که نماز اول وقت در کارخانهها موجب اختلال در امر تولید شود یا برپایی آن در ادارهها سبب ضرر به [[بیتالمال]] و سوء استفاده اشخاص گردد، باید نماز پس از تمامشدن کار خوانده شود و در کارخانههای دولتی، مسئول هم نمیتواند اجازه برپایی نماز اول وقت را بدهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۸۵.</ref> | [[امامخمینی]] به نماز بسیار اهمیت میداد و نماز را معاشقه میان حبیب و محبوب میدانست،<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۲۲.</ref> ایشان در نماز خود نیز اینگونه بود و از نماز لذت میبرد<ref>طباطبایی، پابهپای آفتاب، ۱/۲۶۰.</ref> و چون نماز را راه [[عبادت]] و سخنگفتن با خداوند میدانست، معتقد بود نمیتوان تنها بهطور ظاهری با خداوند صحبت کرد.<ref>اشراقی، برداشتهایی از، ۱/۶۱.</ref> ایشان همواره تأکید میکرد در هیچ شرایطی نباید در نماز اهمال و سستی کرد.<ref>مصطفوی، زهرا، برداشتهایی از، ۳/۶۸.</ref> ایشان که جهاد در اسلام را نیز برابر برپایی نماز میدانست و اقدام [[امامحسین(ع)]] در برپایی نماز در ظهر [[عاشورا]] را شاهد میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۳.</ref> خود در شرایط بسیار حساسی همانند [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] و اخبار ناگواری که از جبههها میرسید، با [[طمأنینه]] کامل به برپایی نماز میپرداخت.<ref>رسولی محلاتی، ۲/۲۹۶–۲۹۷.</ref> ایشان تا آخرین روزهای عمرشان که شرایط جسمی مناسبی نیز نداشت، به برپایی نماز در اول وقت و حتی انجام نوافل آن مقید بود و در لحظات آخر با وجود بیهوشی، به وقت نماز عکسالعمل نشان داد.<ref>میریان، برداشتهایی از، ۳/۸۲–۸۳؛ مصطفوی، فریده، ۴۲۰ داستان، ۱۰۵.</ref> ایشان نماز اول وقت را بر همه امور مقدم میکرد<ref>خمینی، پابهپای آفتاب، ۱/۱۱۵.</ref> و همواره به نماز اول وقت در هر شرایطی هرچند در پیادهرو خیابان توصیه میکرد<ref>مصطفوی، صدیقه، ۳۹.</ref> و خود نیز در یک مورد جلسه مهم [[شورای عالی دفاع]] را برای نماز اول وقت ترک کرد<ref>صیاد شیرازی، پابهپای آفتاب، ۴/۳۱۶؛</ref> با این حال، از نظر فقهی معتقد بود در صورتی که نماز اول وقت در کارخانهها موجب اختلال در امر تولید شود یا برپایی آن در ادارهها سبب ضرر به [[بیتالمال]] و سوء استفاده اشخاص گردد، باید نماز پس از تمامشدن کار خوانده شود و در کارخانههای دولتی، مسئول هم نمیتواند اجازه برپایی نماز اول وقت را بدهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۸۵.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی بسیار مقید به آداب نماز بود و از اموری که در نماز مکروه است، اجتناب میکرد<ref>انصاری، سرگذشتهای ویژه، ۲/۵۲.</ref> و همواره مقید بود نماز را با همه آداب و شرایط مستحب برپا کند<ref>رجایی، برداشتهایی از، ۳/۶۴.</ref> و پس از نماز نیز به تعقیبات آن مشغول میشد<ref>مصطفوی، زهرا، پابهپای آفتاب، ۱/۱۹۸–۱۹۹.</ref>؛ سپس برمیخاست و به معصومان(ع) سلام میداد.<ref>جعفری، برداشتهایی از، ۳/۶۶.</ref> ایشان به نمازهای مستحبی بهخصوص نمازهای مستحبی روزانه و [[نماز شب]] بسیار اهمیت میداد<ref>ثقفی، پابهپای آفتاب، ۱/۲۱۶.</ref>{{ببینید|نماز شب}} ایشان با وجودی که از اهمال و کوتاهی در نماز بسیار ناراحت میشد،<ref>مصطفوی، زهرا، پابهپای آفتاب، ۱/۱۹۶–۱۹۷.</ref> کسی را مجبور به خواندن نماز نمیکرد<ref>مصطفوی، فریده، پابهپای آفتاب، ۱/۱۴۰.</ref>؛ در عین حال معتقد بود پیش از اینکه بچهها به سن تکلیف برسند، باید نماز را آغاز کنند تا عادت کنند<ref>طباطبایی، برداشتهایی از، ۳/۷۰.</ref>{{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} | از سوی دیگر، امامخمینی بسیار مقید به آداب نماز بود و از اموری که در نماز مکروه است، اجتناب میکرد<ref>انصاری، سرگذشتهای ویژه، ۲/۵۲.</ref> و همواره مقید بود نماز را با همه آداب و شرایط مستحب برپا کند<ref>رجایی، برداشتهایی از، ۳/۶۴.</ref> و پس از نماز نیز به تعقیبات آن مشغول میشد<ref>مصطفوی، زهرا، پابهپای آفتاب، ۱/۱۹۸–۱۹۹.</ref>؛ سپس برمیخاست و به [[معصومان(ع)]] سلام میداد.<ref>جعفری، برداشتهایی از، ۳/۶۶.</ref> ایشان به نمازهای مستحبی بهخصوص نمازهای مستحبی روزانه و [[نماز شب]] بسیار اهمیت میداد<ref>ثقفی، پابهپای آفتاب، ۱/۲۱۶.</ref>{{ببینید|نماز شب}} ایشان با وجودی که از اهمال و کوتاهی در نماز بسیار ناراحت میشد،<ref>مصطفوی، زهرا، پابهپای آفتاب، ۱/۱۹۶–۱۹۷.</ref> کسی را مجبور به خواندن نماز نمیکرد<ref>مصطفوی، فریده، پابهپای آفتاب، ۱/۱۴۰.</ref>؛ در عین حال معتقد بود پیش از اینکه بچهها به سن تکلیف برسند، باید نماز را آغاز کنند تا عادت کنند<ref>طباطبایی، برداشتهایی از، ۳/۷۰.</ref>{{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |