۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اجانب'''، گروهها و کشورهای مخالف منافع و مصالح کشور. | '''اجانب'''، گروهها و کشورهای مخالف منافع و مصالح کشور. | ||
اجانب به معنی بیگانه در برابر تبعه (با رویکرد حقوقی) و [[کافر]] و نامسلمان در برابر مسلمان (با رویکرد فقهی) است. با نفوذ قدرتهای اروپایی در کشورهای مسلمان بهویژه ایران و واکنشهایی که در برابر این دخالتها صورت میگرفت، بهتدریج واژۀ اجنبی و بیگانگان در ادبیات سیاسی ایران رشد کرد. مبارزه با سلطۀ اجانب، بر پایۀ آیات [[قرآن کریم]] و قاعدۀ فقهی [[نفی سبیل]] از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی بهشمار میآید. [[امامخمینی]] که بر نفی هرگونه [[وابستگی]] به قدرتهای بزرگ تأکید داشت، شعاریبودن تمسک مسلمانان به [[اسلام]] و [[غفلت]] آنها از مسائل اساسی، همچنین خودخواهی و سلطهجویی حکومتهای اسلامی را از دلایل این نفوذ و وابستگی میشمرد. ایشان معتقد بود یکی از مهمترین راهکارهای کوتاهکردن دست اجانب از کشورهای اسلامی، [[وحدت کلمه]] است. | |||
اجانب به معنی بیگانه در برابر تبعه (با رویکرد حقوقی) و [[کافر]] و نامسلمان در برابر مسلمان (با رویکرد فقهی) است. با نفوذ قدرتهای اروپایی در کشورهای مسلمان بهویژه ایران و واکنشهایی که در برابر این دخالتها صورت میگرفت، بهتدریج واژۀ اجنبی و بیگانگان در ادبیات سیاسی ایران رشد کرد. مبارزه با سلطۀ اجانب، بر پایۀ آیات قرآن کریم و قاعدۀ فقهی [[نفی سبیل]] از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی بهشمار میآید. | |||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.</ref> و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و [[فقه|فقهی]] است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و بهطور کلی به اشخاص بدون تابعیت در هر کشوری گفته میشود<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانشپژوه، اسلام و حقوق بینالملل خصوصی، ۱۲۳.</ref> و در رویکرد فقهی، به افراد [[کافر]] و نامسلمان اعم از [[کافر ذمی|ذمی]] و غیر ذمی گفته شدهاست.<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.</ref> واژه اجنبی به مرور زمان در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروهها و کشورهایی گفته شد که مصالح مسلمانان را در نظر نمیگرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار میرود. | اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.</ref> و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و [[فقه|فقهی]] است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و بهطور کلی به اشخاص بدون تابعیت در هر کشوری گفته میشود<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانشپژوه، اسلام و حقوق بینالملل خصوصی، ۱۲۳.</ref> و در رویکرد فقهی، به افراد [[کافر]] و نامسلمان اعم از [[کافر ذمی|ذمی]] و غیر ذمی گفته شدهاست.<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.</ref> واژه اجنبی به مرور زمان در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروهها و کشورهایی گفته شد که مصالح مسلمانان را در نظر نمیگرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار میرود. |