۲۱٬۲۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ادارات'''، سازمانهایی برای تنظیم و اجرای وظایف دولتی. | '''ادارات'''، سازمانهایی برای تنظیم و اجرای وظایف دولتی. | ||
اداره، نهادی است که دخالت [[دولت]] در امور زندگی روزمره را میسر میسازد. داشتن سلسلهمراتب اداری در ادارۀ امور کشور از دوران باستان در بسیاری از کشورها از جمله مصر و ایران رواج داشت و با تحولات سیاسی و اجتماعی، بهتدریج به صورت دستگاه اداری مبتنی بر نظام مالیاتی درآمد. در دورۀ پهلوی، برای مختصرشدن روند امور اداری و غیر متمرکزکردن برخی خدمات، انقلاب اداری مطرح شد. کارمندان ادارات از مهمترین اقشار معترض در دورۀ پهلوی بودند که به [[اعتصاب|اعتصابات]] دامن میزدند. یکی از اهداف امام خمینی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، [[پاکسازی]] ادارات دولتی از اشخاص خائن و سپردن امور به دست افراد متعهد بود. ایشان با حساسیت به چگونگی جذب نیرو در ادارات دولتی، از سختگیری بیجا با کارمندان نهادهای دولتی ناراضی بود و در مورد مقتضی برخورد میکرد. | اداره، نهادی است که دخالت [[دولت]] در امور زندگی روزمره را میسر میسازد. داشتن سلسلهمراتب اداری در ادارۀ امور کشور از دوران باستان در بسیاری از کشورها از جمله مصر و ایران رواج داشت و با تحولات سیاسی و اجتماعی، بهتدریج به صورت دستگاه اداری مبتنی بر نظام مالیاتی درآمد. در دورۀ پهلوی، برای مختصرشدن روند امور اداری و غیر متمرکزکردن برخی خدمات، انقلاب اداری مطرح شد. کارمندان ادارات از مهمترین اقشار معترض در دورۀ پهلوی بودند که به [[اعتصاب|اعتصابات]] دامن میزدند. یکی از اهداف امام خمینی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، [[پاکسازی]] ادارات دولتی از اشخاص خائن و سپردن امور به دست افراد متعهد بود. ایشان با حساسیت به چگونگی جذب نیرو در ادارات دولتی، از سختگیری بیجا با کارمندان نهادهای دولتی ناراضی بود و در مورد مقتضی برخورد میکرد. | ||
==معنای لغوی و اصطلاحی== | ==معنای لغوی و اصطلاحی== | ||
«اداره» به معنای قوامدادن، نظامدادن، گرداندن و نیز دیوان حکم و بارگاه است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۱۳۱۱.</ref> و به نهادی گفته میشود که دخالت دولت در امور زندگی روزمره را میسر میسازد.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۵.</ref> به کسانی که به | «اداره» به معنای قوامدادن، نظامدادن، گرداندن و نیز دیوان حکم و بارگاه است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۱۳۱۱.</ref> و به نهادی گفته میشود که دخالت دولت در امور زندگی روزمره را میسر میسازد.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۵.</ref> به کسانی که به طور ثابث در اداره [[کار و کارگر|کار]] میکنند و حقوق میگیرند، کارمند میگویند.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۶۷۷.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
مصریان قدیم، در سه قرن پیش از میلاد، از مبتکران وضع و تدوین و اجرای قوانین در جهان باستان بودند<ref>خدادادیان، تاریخ مصر باستان، ۲۲.</ref>؛ اما در سال ۲۵۶ پیش از میلاد، سازمان اداری متمرکز در چین بنا نهاده شد.<ref>آشوری، نگاهی به سرزمین تاریخ، ۳۷.</ref> در میان مردم قدیم، | مصریان قدیم، در سه قرن پیش از میلاد، از مبتکران وضع و تدوین و اجرای قوانین در جهان باستان بودند<ref>خدادادیان، تاریخ مصر باستان، ۲۲.</ref>؛ اما در سال ۲۵۶ پیش از میلاد، سازمان اداری متمرکز در چین بنا نهاده شد.<ref>آشوری، نگاهی به سرزمین تاریخ، ۳۷.</ref> در میان مردم قدیم، یونانیها نیز برای تشکیل انجمن و مجلس شورا مکانهایی به نام آکروپولیس (شهر مرتفع) در شهرهای خود میساختند. مشهورترین آنها آکروپلیس آتن است که حدود پنج قرن پیش از میلاد ساخته شد.<ref>محمدپناه، اسرار تمدن یونان، ۶۵.</ref> در روم، اداره عمومی به دست ریشسفیدان بود. آنان شورایی به نام سنا تشکیل میدادند و در آن به بررسی و مذاکره مسائل مهم مینشستند.<ref>کوروفکین، تاریخ روم باستان، ۱۷.</ref> | ||
در [[ایران باستان]]، رژیم اداری و سازمان حکومتی بر سلسلهروابط فئودالی و قبیلهای بنا نهاده شده بود.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۱۳۳-۱۳۴.</ref> در زمان داریوش اول هخامنشی، اساس سازمان اداری ایران با ایجاد یک نظام مالیاتی شکل گرفت.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۳۹۸-۴۰۰؛ بشارت، سیر | در [[ایران باستان]]، رژیم اداری و سازمان حکومتی بر سلسلهروابط فئودالی و قبیلهای بنا نهاده شده بود.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۱۳۳-۱۳۴.</ref> در زمان داریوش اول هخامنشی، اساس سازمان اداری ایران با ایجاد یک نظام مالیاتی شکل گرفت.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۳۹۸-۴۰۰؛ بشارت، سیر اندیشه اداری، ۲۲۳-۲۲۷.</ref> در زمان ساسانیان نیز سلسلهمراتب اداری نظم خاصی داشت.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱/۶۰۶.</ref> | ||
پیش از ظهور [[اسلام]]، [[جزیرةالعرب]] نظم و تشکیلات سیاسی درخوری نداشت<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۴/۲۰۰.</ref> تا اینکه اسلام در [[مدینه]] استقرار یافت و با ورود [[پیامبر اکرم(ص)]] به این شهر، عنصر بنیادین مدیریت، [[مسجدالنبی(ص)]] شد و پیامبر(ص) از آنجا به اداره امور مسلمانان و جامعه مدینه میپرداخت.<ref>ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی، ۱۰۲.</ref> با گسترش اسلام و توسعه مملکت اسلامی، این روند در دوران [[خلفای چهارگانه]] با قوت و تشکیلات افزونتری ادامه یافت.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۹.</ref> بخشهای برگرفته از آموزههای [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] ساده و هماهنگ با شرایط آن روزگار بود<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۲۴۱.</ref> که با دو نوع مرکزی و محلی مدیریت میشد. مدیریت مرکزی در پایتخت کشور اسلامی وجود داشت که شامل امام، وزیران و کاتبان بود.<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۱۴۲-۱۴۳.</ref> همچنین اداره محلی ویژه مناطق بود که نوع و شکل مدیریت در آن به [[ایران]] و روم باز میگشت.<ref>ابراهیم حسن، النظم الاسلامیه، ۱۶۸-۱۶۹.</ref> امیرالمؤمنین علی(ع) از دیدگاه مدیریتی تاکید فراوانی بر رابطه کارکنان با [[مردم]] و حقوق آنان میکرد. ایشان از مدیران خود میخواست امور کسانی را که به چشم نمیآیند و به دیده حقارت نگریسته میشوند، به دست افراد مورد اعتماد و خداترس و متواضع بسپارند تا کارشان را خوب ارائه دهند.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۶۷.</ref> | پیش از ظهور [[اسلام]]، [[جزیرةالعرب]] نظم و تشکیلات سیاسی درخوری نداشت<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ۴/۲۰۰.</ref> تا اینکه اسلام در [[مدینه]] استقرار یافت و با ورود [[پیامبر اکرم(ص)]] به این شهر، عنصر بنیادین مدیریت، [[مسجدالنبی(ص)]] شد و پیامبر(ص) از آنجا به اداره امور مسلمانان و جامعه مدینه میپرداخت.<ref>ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی، ۱۰۲.</ref> با گسترش اسلام و توسعه مملکت اسلامی، این روند در دوران [[خلفای چهارگانه]] با قوت و تشکیلات افزونتری ادامه یافت.<ref>معینینیا، سیره اداری امامعلی(ع)، ۲۰۹.</ref> بخشهای برگرفته از آموزههای [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] ساده و هماهنگ با شرایط آن روزگار بود<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۲۴۱.</ref> که با دو نوع مرکزی و محلی مدیریت میشد. مدیریت مرکزی در پایتخت کشور اسلامی وجود داشت که شامل امام، وزیران و کاتبان بود.<ref>موسوی، مدیریت و نظام اداری، ۱۴۲-۱۴۳.</ref> همچنین اداره محلی ویژه مناطق بود که نوع و شکل مدیریت در آن به [[ایران]] و روم باز میگشت.<ref>ابراهیم حسن، النظم الاسلامیه، ۱۶۸-۱۶۹.</ref> امیرالمؤمنین علی(ع) از دیدگاه مدیریتی تاکید فراوانی بر رابطه کارکنان با [[مردم]] و حقوق آنان میکرد. ایشان از مدیران خود میخواست امور کسانی را که به چشم نمیآیند و به دیده حقارت نگریسته میشوند، به دست افراد مورد اعتماد و خداترس و متواضع بسپارند تا کارشان را خوب ارائه دهند.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۶۷.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۰: | ||
پس از پیروزی انقلاب، امامخمینی خواستار آن شد که ادارات از شکل طاغوتی به صورت اسلامی در آیند و از نخستوزیری تا کوچکترین اداره، از [[تجملگرایی]] و اسراف و کاغذبازی بپرهیزند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۶ و ۴۵۴.</ref> ایشان همچنین به منظور [[نظارت]]، ازجمله بر ادارات، در مرداد ۱۳۵۸ دستور تشکیل ادارهای به نام [[امر به معروف و نهی از منکر]] را صادر کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۱۳.</ref> که در اجرا با مشکلاتی روبهرو شد. ایشان از [[مجلس شورای اسلامی]] نیز خواست قوانین ادارات دولتی که در مجلس غیر قانونی رژیم پهلوی تصویب شده بود، لغو و به جای آن قوانینی جایگزین شود که [[رفاه]] ملت در آن به بهترین وجه رعایت شده باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۴.</ref> ایشان بر جلوگیری از کاغذبازی در ادارات تاکید داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶.</ref> | پس از پیروزی انقلاب، امامخمینی خواستار آن شد که ادارات از شکل طاغوتی به صورت اسلامی در آیند و از نخستوزیری تا کوچکترین اداره، از [[تجملگرایی]] و اسراف و کاغذبازی بپرهیزند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۶ و ۴۵۴.</ref> ایشان همچنین به منظور [[نظارت]]، ازجمله بر ادارات، در مرداد ۱۳۵۸ دستور تشکیل ادارهای به نام [[امر به معروف و نهی از منکر]] را صادر کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۱۳.</ref> که در اجرا با مشکلاتی روبهرو شد. ایشان از [[مجلس شورای اسلامی]] نیز خواست قوانین ادارات دولتی که در مجلس غیر قانونی رژیم پهلوی تصویب شده بود، لغو و به جای آن قوانینی جایگزین شود که [[رفاه]] ملت در آن به بهترین وجه رعایت شده باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۴.</ref> ایشان بر جلوگیری از کاغذبازی در ادارات تاکید داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۶.</ref> | ||
امامخمینی به چگونگی جذب نیرو در ادارات دولتی حساس بود و در برخی مقاطع از چگونگی برخورد و سختگیری بیجا با کارمندان نهادهای دولتی ناراضی بود و در مورد مقتضی برخورد میکرد؛ چنانکه در سال ۱۳۶۱ با اظهار تاسف از نوع سؤالات دینی و اعتقادی که برای جذب افراد به نهادهای دولتی در جزوههای گزینشی طراحی شده بود، آن را پر از سؤالات نامربوط به [[اسلام]] و دیانت و گاه مستهجن و | امامخمینی به چگونگی جذب نیرو در ادارات دولتی حساس بود و در برخی مقاطع از چگونگی برخورد و سختگیری بیجا با کارمندان نهادهای دولتی ناراضی بود و در مورد مقتضی برخورد میکرد؛ چنانکه در سال ۱۳۶۱ با اظهار تاسف از نوع سؤالات دینی و اعتقادی که برای جذب افراد به نهادهای دولتی در جزوههای گزینشی طراحی شده بود، آن را پر از سؤالات نامربوط به [[اسلام]] و دیانت و گاه مستهجن و اسفآور دانست و برای اصلاح قانون گزینش، تمام هیئتهایی را که به نام [[گزینش]] در سراسر کشور تشکیل شده بودند، منحل اعلام کرد و دستور داد به جای آنان افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب [[اخلاق کریمه]] و فاضل و متوجه به مسائل روز را بهکار گیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹-۲۲۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|گزینش}} ایشان که کارمندان را از محرومترین و بااخلاصترین قشرهای [[جامعه]] میدانست، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۶۷.</ref> دولت را موظف به توجه بیشتر به این طبقه کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۵.</ref> و از همه نیروها خواست برای رفع مشکلات کارمندان جهت ایجاد زندگی مناسب با یکدیگر همکاری کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۱۳.</ref> ایشان خود در برخی سازمانها و دستگاهها نمایندگانی برای نظارت بر امور و جلوگیری از [[انحراف|انحرافات]] احتمالی میگماشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۳، ۴۳۶ و ۴۶۲.</ref> در نخستین مراحل نهادسازی در [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم به ماموران و ادارات و آئیننامههای دولتی، بر اساس اصل یکصدوهفتادوسوم [[قانون اساسی]]، دیوان عدالت اداری زیر نظر شورای عالی قضایی تاسیس شد. | ||
==تلاش ضد انقلاب در ادارات== | ==تلاش ضد انقلاب در ادارات== | ||
پس از پیروزی انقلاب، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده است، دشمنان چشم | پس از پیروزی انقلاب، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کرده است، دشمنان چشم دوخته بودند که از نهادهای جمهوری اسلامی اشکال بگیرند و با دامنزدن به آن، اصل [[دین]] را خدشهدار کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۲۴.</ref> در واقع اشخاصی که منافع خود را با پیروزی انقلاب از دست داده بودند، همسو با منافع [[امریکا]]، با ایجاد اختلاف در ادارات و دامنزدن به کاستیها و جلوگیری از کار درست در ادارات، در صدد بودند چنین وانمود کنند که متدینان و انقلابیان توان اداره کشور را ندارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۹۹ و ۱۱/۴۳۵-۴۳۷.</ref>؛ از اینرو کارکنان آن را به کمکاری تشویق میکردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۷۰.</ref>؛ ازجمله تاثیرگذارترین بخش کارمندی کشور، یعنی شرکت نفت را مورد هدف قرار دادند که در میانشان اختلافافکنی کنند تا به اهداف خود برسند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۲ و ۲۷۶.</ref> [[امامخمینی]] در مجموع به ادارات توصیه میکرد گروههایی را که برای [[اجانب]] کار میکنند، میان خودشان راه ندهند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲.</ref> از اشکالتراشی بپرهیزند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۵۱.</ref> [[اعتصاب]] و تحصن را کنار بگذارند، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۵.</ref> و از [[تفرقه]] و گروهگروهشدن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۰۵-۱۰۶ و ۵۰۷.</ref> و پرداختن به مسائل فرعی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۲.</ref> دوری کنند. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | * انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | ||
* بشارت، علیرضا، سیر | * بشارت، علیرضا، سیر اندیشه اداری و مبانی علم اداره، تهران، دانشکده علوم اداره و مدیریت بازرگانی، چاپ اول، ۱۳۵۲ش. | ||
* محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | * محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | ||
* حیدری، محمد، فساد و اختناق در ایران، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۵۷ش. | * حیدری، محمد، فساد و اختناق در ایران، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۵۷ش. |