۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''غضب'''، حالتی نفسانی و مبدأ حرکت [[نفس]] برای غلبه و انتقام. | '''غضب'''، حالتی نفسانی و مبدأ حرکت [[نفس]] برای غلبه و انتقام. | ||
[[امامخمینی]] غضب را به ناپسند و پسندیده تقسیم کرده و غضب ناپسند تجاوزِ قوه غضبیه از حد اعتدال است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه حق و تسلیمشدن در برابر [[عقل (قوه ادراک)|عقل]] میباشد. | |||
امامخمینی غضب را به ناپسند و پسندیده تقسیم کرده و غضب ناپسند تجاوزِ قوه غضبیه از حد اعتدال است و غضب پسندیده بهکاربستن قوه غضبیه در راه حق و تسلیمشدن در برابر [[عقل (قوه ادراک)|عقل]] میباشد. | |||
در [[قرآن]] از غضب الهی سخن به میان آمده و خداوند افرادی را که به هنگام غضبکردن خشم خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، ستایش میکند. | در [[قرآن]] از غضب الهی سخن به میان آمده و خداوند افرادی را که به هنگام غضبکردن خشم خود را فروخورده و از دیگران درمیگذرند، ستایش میکند. | ||
امامخمینی قوه غضبیه را یکی از نعمتهای الهی برشمرده که با آن دنیا و آخرت آباد میشود. زیرا این قوه برای حفظ نظام بشری خلق شده؛ به گونهای که اجرای [[حدود]] و سیاسات دینیه منوط به آن میباشد و غضب در برابر [[ظلم]] و در میدان [[جهاد و دفاع|جهاد]] امری پسندیده است. | امامخمینی قوه غضبیه را یکی از [[نعمتهای الهی]] برشمرده که با آن [[دنیا و آخرت]] آباد میشود. زیرا این قوه برای حفظ نظام بشری خلق شده؛ به گونهای که اجرای [[حدود]] و سیاسات دینیه منوط به آن میباشد و غضب در برابر [[ظلم]] و در میدان [[جهاد و دفاع|جهاد]] امری پسندیده است. | ||
امامخمینی خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته، و حب نفس و فضیلتانگاری غضب را از اسباب غضب ناپسند و فساد ایمان و بدرفتاری با | امامخمینی خطر قوه غضبیه را از سایر قوا بیشتر دانسته، و [[حب نفس]] و فضیلتانگاری غضب را از اسباب غضب ناپسند و فساد ایمان و بدرفتاری با [[خانواده]]، را از جمله آثار غضب برمیشمارد. ایشان برای درمان غضب روشهای علمی چون [[تفکر]] در مفاسد غضب و عملی چون رفتن از محل غضب بیان کرده است. | ||
امامخمینی در موارد رعایتنشدن حدود الهی و مشاهده ظلم غضبناک میشد وتوصیه میکرد در برابر دشمنان با غضب برخورد شود. | امامخمینی در موارد رعایتنشدن حدود الهی و مشاهده ظلم غضبناک میشد وتوصیه میکرد در برابر دشمنان با غضب برخورد شود. |